قبرستان لیتل هنگلتون هری پاتر
اخبار سینما و انیمیشن خبر

سفر به دنیای هری پاتر: قبرستان لیتل هنگلتون، زادگاه دوباره لرد ولدمورت

قبرستان لیتل هنگلتون (The Little Hangleton Graveyard)، محلی است که تمام اعضای خانواده ریدل در آن دفن شدند. این مکان که اولین دفعه در فیلم هری پاتر و جام آتش شاهد آن بودیم، محلی است که لرد ولدمورت در آن به دنیا بازگشت. قبرستان مذکور محلی برای تولد مجدد تاریکی است و از این منظر اهمیت بسیار بالایی دارد.

قبرستان لیتل هنگلتون آرامگاه و خانه ابدی خانواده ریدل است که در نزدیکی روستایی به اسم هنگلتون کوچک قرار دارد. تمام اعضای خانواده ریدل یعنی توماس، مری و پسر آن‌ها تام (همان لرد ولدمورت) در این قبرستان به خاک سپرده شدند. تام ریدل هنگامی که یک نوجوان بود، به نزد پدرش رفت تا انتقام مادرش را از او بگیرد؛ چرا که اعتقاد داشت رفتن او باعث تمام سیاه‌بختی‌های خود و مادرش بوده است. او نه تنها پدر، بلکه پدربزرگ و مادربزرگ خود را هم کشت تا همه آن‌ها در کنار هم در همین قبرستان دفن شوند. اما آنچه که به مکان مورد بحث در دنیای هری پاتر اهمیت بیش‌تری می‌دهد، مربوط به بازگشت ارباب سیاه است. لرد ولدمورت در همین مکان و پس از سال‌ها حقارت به زندگی بازگشت و دوباره یک جسم فیزیکی به دست آورد.

اسپایدرمن قوی‌تر است یا بتمن؟ + ویدیو تماشا کنید

در ابتدا، قبرستان لیتل هنگلتون یک آرامگاه معمولی بود که مرده‌های روستا در خاک آن آرام می‌گرفتند. اما از سال ۱۹۹۴ به بعد، این قبرستان بیش از حد شلوغ شد و از حد ظرفیتش گذشت. در نتیجه این امر و زیاد شدن قبرها، رسیدگی به آن‌ها سخت بود و کلی سبزه و چمن، روی آن‌ها را پوشاند. بسیاری از نام‌هایی که روی سنگ‌ها حکاکی شده بودند به مرور محو شدند و از یادها رفتند. برخی دیگر هم به دلایل دیگر آسیب دیدند تا در نگاه کلی، The Little Hangleton یک مکان ترسناک و متروک به نظر برسد. راستی، اگر خوب به محیط این قبرستان نگاه کنید، می‌توانید خانه پدری تام ریدل را در منظره ببینید.

برای مشاهده ویدیوهای بیشتر از آثار مختلف می‌توانید به بخش «ویدیو مگ» مراجعه کنید
در سال ۱۹۴۳، تام ریدل که بعدها به لرد ولدمورت تبدیل شد، به شهر لیتل هنگلتون رفت تا اطلاعات بیش‌تری در مورد خانواده‌اش کسب کند. او در این سفر از کلبه خانواده گانت هم دیدن کرد که در واقع خانه سابق مادرش محسوب می‌شود. تام ریدل در این کلبه دایی خود، مورفین گانت، را دید که او را در نگاه اول اشتباه گرفت. دایی تام که تقریبا دیوانه شده بود، فکر می‌کرد که پسر جوان، همان توماس ریدل است که خواهرش را گرفت و بعد او را بدبخت کرد. مورفین که پس از صحبت کردن تازه متوجه اوضاع شده بود، فهمید که تام خواهر زاده‌اش است و به همین خاطر، تمام داستان پدر و مادرش را برای او تعریف کرد. تام پس از شنیدن داستان‌هایی دای خود بسیار عصبانی شده بود؛ چرا که فهمید دلیل تمامی سیاه‌بختی‌های او و بزرگ شدن در یتیم خانه، همگی تقصیر پدر ماگلش است.

قبرستان لیتل هنگلتون هری پاتر

لرد ولدمورت اولین دفعه در همین قبرستان شکل کامل به خود گرفت و در مقابل هری پاتر ایستاد

پس از اینکه مورفین داستانش را گفت، تام او را در جایش قفل کرد، چوب دستی‌اش را گرفت و سپس اعضای باقی مانده خانواده ریدل از جمله پدرش را به قتل رساند. سپس، چوب دستی را در دست مورفین گذاشت و حافظه‌اش را دستکاری کرد که اعتراف کند خود او ریدل‌ها را کشته است. بدین ترتیب، هیچ ردپایی از ارباب تاریکی باقی نماند و او انتقام مادرش را به شکلی تمیز و حرفه‌ای گرفت. هنگامی که ریدل‌ها مردند، هیچکس سر محل دفن آن‌ها نمی‌رفت و برای آن‌ها اشک نمی‌ریخت. خانواده ریدل، همیشه با اطرافیان بد رفتار بودند و پس از مرگ، کسی از این واقعه ناراخت نشد.

اما آنچه که باعث می‌شود قبرستان لیتل هنگلتون در داستان هری پاتر از اهمیت بیش‌تری برخوردار شود، به ظهور مجدد ارباب تاریکی بازمی‌گردد. ما این اتفاق را در فیلم (کتاب) Harry Potter and the Goblet of Fire دیدیم که در طی آن، لرد ولدمورت به کمک پیتر پتی‌گرو، جسم فیزیکی خود را به دست آورد. او از شب واقعه‌ساز تلاش برای کشتن هری، مانند یک حشره زندگی حقیری داشت و برای زنده ماندن، همیشه به یک خدمتکار وابسته بود. اما در لیتل هنگلتون، او توانست به زندگی عادی بازگردد تا دنیای جادوگری، از ترس وی در خاموشی فرو برود. در این قبرستان، فردی به جسم فیزیکی خویش بازگشت که به مدت زمان زیادی، مردم حتی از آوردن اسم او هم می‌ترسیدند. پس از بازگشت ولدمورت در این قبرستان، چندی از مرگ‌خوارها نزد او آمدند تا یک صحنه حماسی به وجود آید؛ آن هم در حالی که هری در مقابل سنگ قبر ریدل‌ها زندانی شده بود.

معرفی شخصیت‌های هری پاتر: بلاتریکس لسترنج، معشوقه لرد ولدمورت

پس از اینکه لرد ولدمورت شکل سابقش را پیدا کرد، هری پاتر را به یک دوئل دعوت کرد. هری با وجود اینکه در ابتدا سعی می‌کرد از این مقابله رو در رو کنار بکشد، اما در نهایت تصمیم گرفت در مقابل بزرگ‌ترین دشمن خود ایستادگی کند. در کمال ناباوری، هری که در آن زمان یک نوجوان بود، توانست چند ثانیه‌ای جلوی یکی از بزرگ‌ترین جادوگرهای تمام دنیا دوام بیاورد. هرچند که در همین شرایط، روح پدر، مادر و سدریک دیگوری به کمک او آمدند تا پسر جوان شانسی برای فرار از مرگ حتی پیدا کند.

نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: Harrypotter.fandom


بزرگ‌ترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
♡هری♡
پاسخ

عالی

سید طاها
پاسخ

بوی هوش مصنوعی میاد