هری پاتر
اخبار سینما و انیمیشن سینما

هری پاتر:‌ سرنخ تاریک ولدمورت کجای فیلم اول پنهان شده بود؟

مجموعه‌ فیلم‌های هری پاتر(Harry Potter) با وجود برخورداری از مخاطبان کم‌سن‌تر، روایتی پیچیده دارد. شماری از برجسته‌ترین کارگردانان صنعت سینمای هالیوود و بریتانیا زمان و انرژی قابل‌توجهی صرف کردند تا هر فیلم به‌طور مستقل یک اثر سینمایی کامل و قابل‌ارزش باشد. با این حال، این مجموعه با چالشی مهم نیز مواجه بود: پیش‌بینی مسیر آینده داستان‌ها؛ زیرا بسیاری از فیلم‌ها پیش از آن که رمان‌های اصلی کامل شود، ساخته شده بودند. با این حال، در فیلم اول، یعنی «هری پاتر و سنگ جادو»، اشاره ظریفی به ولدمورت، ارباب تاریکی، شد که احتمالا از چشم طرفداران پنهان مانده است.

سه نکته عجیب درباره ولدمورت که همچنان حل نشده باقی مانده‌اند

هری پاتر در بخش ممنوعه یک کتاب غیرمعمول پیدا می‌کند

در یکی از صحنه‌های مهم فیلم فیلم هری پاتر و سنگ جادو، هری مامور می‌شود وارد بخش ممنوعه کتابخانه شود. این قسمت عمدتا مخصوص استادان و دانش‌آموزانی‌ است که اجازه ویژه دریافت کرده‌اند. در آنجا متون تاریک، اطلاعات مربوط به جادوهای پیشرفته‌تر و دانشی نگهداری می‌شود که آموختن آن می‌تواند خطرآفرین باشد. این فضا تا حدی محافظت‌شده‌ است که تنها راه ورود هری، استفاده از شنل نامرئی‌کننده است؛ لباسی که خود ماهیتی خطرناک دارد، زیرا یکی از سه یادگار مرگ به حساب می‌آید.

هری پاتر

دلیل ورود هری به بخش ممنوعه، تحقیق درباره نیکلاس فلامل و سنگ جادویی معروف در فیلم است. او معتقد است پاسخ‌های مدنظرش در یکی از کتاب‌های ممنوعه پیدا می‌شود، زیرا طبق گمانه‌زنی او و دوستانش یک جادوگر تاریک قصد سرقت سنگ را دارد. هرچند این مورد را درست حدس می‌زنند، اما درباره اینکه خودِ سنگ ماهیتی شیطانی دارد اشتباه می‌کنند. در واقع برعکس آن صدق می‌کند؛ سنگ صرفا ابزاری برای افزایش طول عمر است. نیکلاس فلامل، که شخصیتی کمک‌کننده بوده که بعدها در مجموعه «جانوران شگفت‌انگیز و زیستگاه آن‌ها» در کنار نیوت اسکمندر ظاهر می‌شود.

تماشا کنید: شخصیت‌های هری پاتر در جهان دیزنی چطور می‌شدند؟

هنگامی که هری در بخش ممنوعه حضور دارد، کتابی بی‌نام را به امید اینکه به او کمک کند، می‌گشاید. اما درست در لحظه‌ای که کتاب باز می‌شود، اوضاع کاملا از کنترل خارج می‌شود. چهره‌ای از دل صفحات بیرون می‌جهد؛ تصویری پیچ‌خورده و دگرگون‌شده که فریادی خون‌خواهانه سر می‌دهد. این فریاد، فریادی از رنج و درد است و از همان لحظه در ذهن هری می‌نشیند و او را آشفته می‌کند. این مواجهه نه‌تنها اذیت‌کننده و نشان‌دهنده آن بود کتاب باید حاوی مطالبی ترسناکی باشد، بلکه برنامه هری را نیز کاملا برهم می‌زند. فریاد کتاب اعضای مدرسه را از حضور فردی در بخش ممنوعه باخبر و هری مجبور به فرار می‌شود.

هرچند آرگوس فیلچ و گربه‌اش، خانم نوریس، در تعقیب هری بودند، این فرضیه وجود دارد که نفرین روی کتاب در اصل نقش یک سیستم هشدار را داشته. شاید کتاب آن‌قدر خطرناک بوده که نگهبانانش ترجیح داده‌اند در لحظه‌ای که فردی به سراغ محتوای آن می‌رود، آگاه شوند.

با این حال، تئوری دیگری هم درباره محتوای واقعی این کتاب وجود دارد؛ نظریه‌ای که آن را به ولدمورت پیوند می‌دهد. احتمال دارد در مقطعی از گذشته، تام ریدل همین متن را برای طولانی‌تر کردن عمر خود به کار گرفته باشد که از چرخشی کنایه‌آمیز خبر می‌دهد. چون هری در همان زمان به دنبال اطلاعاتی از نوع دیگری از جاودانگی بود.

تام ریدل دانش خود درباره هورکراکس‌ها را از متون تاریک گرفته بود

در فیلم «هری پاتر و شاهزاده دورگه»، هری و پروفسور دامبلدور در حال تحقیق درباره موضوعی‌ بودند که تام ریدل علاقه ویژه‌ای به آن داشت. آن‌ها می‌خواستند با بررسی خاطرات افرادی که با او در ارتباط بودند، به‌ویژه پروفسور اسلاگهورن، کشف کنند که ریدل چگونه توانسته طی سال‌ها زنده بماند. واژه کلیدی که می‌توانست پایان تحقیقاتشان باشد، مخدوش و تحریف شده بود، زیرا اسلاگهورن خاطراتش را دست‌کاری کرده تا خود را در موقعیتی نامطلوب قرار ندهد. با این همه، هری و دامبلدور سرانجام به حقیقت می‌رسند: ریدل شیفتگی عمیقی نسبت به هورکراکس‌ها (جان‌پیچ‌ها) و شیوه ساختن آن‌ها داشته.

هری پاتر

جادوهای مربوط به هورکراکس‌ها بی‌رحمانه و تاریک‌اند. مفهومشان ساده به نظر می‌رسد: فرد می‌تواند با جدا کردن روح خود به چند بخش و پنهان‌کردن آن‌ها در اشیایی بسیار مهم، عمرش را طولانی کند. برای شکافتن روح، باید عملی هولناک انجام شود و قتل بارزترین نمونه‌اش به شمار می‌رود. بعدها مشخص می‌شود ولدمورت همین کار را کرده؛ روحش را به هفت بخش تقسیم کرده و همین موضوع جست‌وجوی جان‌پیچ‌ها را در «هری پاتر و یادگاران مرگ» آغاز می‌کند. با این حال، ریدل سال‌ها پیش جمله‌ای مهم بر زبان می‌آورد که به همان دورانِ اولین مواجهه هری برمی‌گردد.

تماشای رایگان فیلم هری پاتر: سنگ جادو از کافه بازار

تام ریدل در بخش ممنوعه کتابخانه درباره هوکراکس‌ها چیزهایی آموخته بود. او مخفیانه در جست‌وجوی جادوهای تاریک و روش‌های دستیابی به جاودانگی بود. شباهت‌های او و هری آشکار است؛ با این تفاوت که ریدل به دنبال پاسخ‌هایی با انگیزه‌های خودخواهانه بود، در حالی که هری دغدغه حفاظت از هاگوارتز را داشت. با این حال، هر دو از همان کتاب‌ها عبور کرده و امیدوار بودند در مسیر ماموریت خود بینشی کسب کنند. در کتاب‌ها همچنین مشخص می‌شود متنی که ریدل به آن مراجعه می‌کند، «رازهای تاریک‌ترین هنر» است؛ کتابی که به طور کوتاه در مجموعه فیلم‌های هری پاتر ظاهر می‌شود، هرچند در ابتدا در همان رابطه معرفی نشده بود.

البته باید توجه داشت که این کتاب تنها منبعی نیست که ولدمورت درباره جان‌پیچ‌ها مطالعه کرده است. در واقع، حتما کتاب‌های دیگری هم درباره ساخت هورکراکس‌ها، طولانی کردن عمر و به‌ویژه نجات روح از گذر به دنیای پس از مرگ وجود دارد.

به همین دلیل است که این لحظه جذابیت زیادی دارد؛ هری کتابی را بیرون کشید که گویی روح خود در آن بود و همچنین این کتاب در بخش ممنوعه قرار داشت. کتاب نام‌گذاری نشده بود و می‌توانست تفسیری اصیل از «رازهای تاریک‌ترین هنر» یا متنی دیگر مرتبط با جان‌پیچ‌ها باشد، که به‌طور مستقیم به ولدمورت مرتبط به نظر می‌رسید.

رسمی: کیلین مورفی در سریال هری پاتر نقش لرد ولدمورت را بازی نمی‌کند

کتابی که رابطه‌ مستقیمی با ولدمورت دارد

در پایان فیلم هری پاتر و سنگ جادو، پروفسور کوییرل فاش می‌کند که تمام این مدت میزبان لرد ولدمورت بوده است. در واقع، روح‌های آن‌ها با یکدیگر پیوند خورده بود و چهره دگرگون‌شده ولدمورت بر پشت سر کوییرل ظاهر می‌شد. اما قدرت هری توانست ولدمورت را عقب براند؛ بخشی از آن به خاطر سنگ جادو بود و بخشی دیگر به این دلیل که خود هری به‌نوعی یک هورکراکس به شمار می‌رفت. جادوی این پیوند به‌طور کامل روشن نیست، اما به نظر می‌رسد روح ولدمورت به شکلی شبیه به فرآیند ایجاد جان‌پیچ، کوییرل را تسخیر کرده بود.

هری پاتر

اما اگر دقیق‌تر نگاه کنیم، چهره پشت سر کوییرل شباهت قابل توجهی به چهره فریادزننده‌ای دارد که در بخش ممنوعه و داخل آن کتاب ظاهر می‌شود. گویی کتاب تصویری از آینده یا خاطره‌ای از گذشته را نشان می‌دهد. ممکن است کوییرل از آن کتاب برای آموختن بیشتر درباره فرآیند تسخیر استفاده کرده باشد، یا تام ریدل سال‌ها پیش در هاگوارتز از همین متن برای جست‌وجوی دانش مربوط به جاودانگی بهره برده باشد. به هر حال، می‌توان مطمئن بود که این کتاب واقعا نقش مهمی در بازگشت نهایی ولدمورت ایفا کرده باشد و هری هرگز نمی‌دانسته دقیقا با چه چیزی روبه‌روست.

فیلم هری پاتر و سنگ جادو ممکن است از این طریق به پایان فیلم اشاره کرده و یک ایستراگ کوچک برای طرفداران دقیق و نکته‌سنج گذاشته باشد تا خودشان در جست‌وجوی پاسخ‌ها باشند. اما با نگاهی دقیق‌تر متوجه می‌شویم که حضور همین کتاب می‌تواند به‌عنوان نکته‌ای ظریف برای افشای بعدی تام ریدل و معرفی جان‌پیچ‌ها عمل کند. تماشای متوالی فیلم‌های هری پاتر به ترتیب، لایه‌های تازه‌ای را آشکار می‌کند که حتی سازندگان فیلم در زمان تولید از آن‌ها آگاه نبوده‌اند. فیلم هری پاتر و سنگ جادو اقتباسی زیباست، اما اقتباسی که مجبور بود حرکت‌های بعدی سری را پیش‌بینی کند. سریال هری پاتر در HBO اکنون فرصت دارد تا این روایت را با جزئیات بیشتری توسعه دهد.

در مطالب مرتبط خواندیم که سریال هری پاتر از همین حالا، بازیگر مناسب لرد ولدمورت را پیدا کرده و ریبوت هری پاتر ممکن است یک ولدمورت زن داشته باشد.

منبع: CBR


Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها