ارباب حلقه ها
اخبار سینما و انیمیشن سینما

۱۰ شخصیت برتر سریال ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت

ارباب حلقه‌ ها (The Lord of the Rings)، یکی از بزرگ‌ترین حماسه‌های فانتزی تاریخ، پس از مدت‌های طولانی وارد دنیای تلویزیون شده و حلقه‌ های قدرت (Rings of Power)، نخستین سریال جهان تالکین محسوب می‌شود.

اما حلقه‌ های قدرت از همان اولین تریلر، جامعه طرفداران «ارباب حلقه‌ها» را به دو جبهه تبدیل کرد؛ اتفاقی که راستش دیر یا زود رخ می‌داد. این سریال، یکی از محبوب‌ترین جهان‌های این ژانر را هزاران سال به عقب می‌برد و سرزمین میانه‌ای را نشان می‌دهد که هنوز در حال شکل‌گیری‌ است؛ جایی که الف‌ها، انسان‌ها و دورف‌ها در تلاش‌اند جایگاه خود را پیدا کنند. این مجموعه ترکیبی از جاه‌طلبی، نوستالژی و چالش‌هاست،  چون برخی شخصیت‌های کلاسیک را در نسخه‌های جوان‌تر (و بسیار نقص‌پذیرتر) می‌بینیم و برخی دیگر برای نخستین بار از فهرست طولانی تالکین وارد مرکز توجه می‌شوند. تیم سازنده هم دست به خلاقیت‌های تازه‌‌ای زده و همین موضوع بحث میان طرفداران شده است.

با این حال واقعیت این است که سریال آمازون توانست شخصیت‌هایی ارائه بدهد که کم‌کم با کاریزما و حضور قدرتمندشان در صحنه، دل بسیاری از بینندگان را به دست آوردند. پس با درنظر گرفتن آثار اصلی تالکین و هم رویکرد تازه سریال، تا حالا به این فکر کرده‌اید که کدام شخصیت‌ها کم‌فروغ ظاهر شده‌اند و کدام‌ها واقعا می‌درخشند؟ در ادامه، به ۱۰ شخصیت برتر سریال ارباب حلقه‌ها اشاره می‌کنیم.

۱۰. تام بامبادیل

ارباب حلقه ها

تام بامبادیل (Tom Bombadil)، یکی از شخصیت‌های محبوب طرفداران، بالاخره در فصل دوم «حلقه‌ های قدرت» وارد داستان شد. نکته عالی و راستش، هوشمندانه‌ترین تصمیمی که سازندگان می‌توانستند بگیرند، این است که سریال هیچ تلاشی برای توضیح دادن او نمی‌کند. در عوض، او را بی‌ مقدمه وارد عصر دوم می‌کند و هدفی مشخص‌تر از چیزی که در کتاب‌ها داشت به او می‌دهد. بامبادیل همچنان همان شخصیت جادوان و تقریبا همه‌چیزدان باقی می‌ماند؛ کسی که انگار همه چیز را می‌فهمد و درعین‌حال به هیچ‌چیز اهمیت نمی‌دهد. این حضور، ادای دین دلنشینی به اسطوره‌شناسی تالکین است و هدیه‌ای برای تمام کسانی است که سال‌ها کنجکاو بودند نسخه واقعی بامبادیل در یک اقتباس تصویری چه شکلی خواهد بود.

سریال Rings of Power دارد بی سروصدا بهترین بخش پیشینه سائورون را حذف می‌کند

در منبع اصلی، بامبادیل یکی از بزرگ‌ترین معماهای سرزمین میانه به حساب می‌آید و حذف او از فیلم‌های پیتر جکسون همیشه موضوع بحث بوده. در سریال، جهت و نقش مشخص‌تری به او داده شده؛ هرچند همین موضوع بخشی از جذابیت «زیبا اما توضیح‌ناپذیر» او را کم می‌کند. با این‌ حال، دیدن اینکه نویسندگان چنین ریسک خلاقانه‌ای کرده‌اند و با بخش‌هایی از روایت تالکین بازی می‌کنند، جالب و هیجان‌انگیز به نظر می‌رسد. دلیل قرار گرفتن نام بامبادیل در رتبه پایین‌تر این فهرست بیشتر به این برمی‌گردد که هنوز تاثیر چندانی روی خط اصلی داستان نگذاشته و بیشتر نقش یک راهنما برای بیگانه « The Stranger» (پیش از آنکه به گندالف تبدیل شود) را دارد. اما صادقانه بگویم، همین که حضورش در سریال قطعی شده، برای گرفتن یک جایگاه محکم در این فهرست کافی است.

۹. گیل-گالاد

ارباب حلقه ها

گیل‌ گالاد (Gil-galad) از آن دست شخصیت‌هایی‌ است که همیشه انگار وسط یک جلسه بسیار مهم گیر افتاده. او به‌عنوان پادشاه اعظم الف‌ها، بارِ این نژاد را کاملا بر دوش دارد؛ اما سریال خوب نشان می‌دهد که حتی او هم پاسخ همه چیز را نمی‌داند، به‌خصوص وقتی پای افول تدریجی قومش وسط باشد. رفتارش مقتدرانه، محتاط و متین جلوه می‌کند، هرچند گاهی بیش از حد سرد و دور از دیگران به نظر می‌رسد. همین فاصله گرفتن باعث می‌شود بیش‌تر شبیه یک «نماد» باشد تا شخصیتی که کاملا با او درگیر شوید؛ اما این ویژگی با لحن سیاسی‌ای که سریال برای او در نظر گرفته، هم‌خوانی دارد.

در روایت تالکین، گیل‌ گالاد به‌عنوان یکی از آخرین پادشاهان بزرگ الف‌ها شناخته می‌شود؛ چهره‌ای اسطوره‌ای که بیش‌تر نامش برده شده تا اینکه واقعا به او پرداخته شود. Rings of Power رویکرد متفاوتی در پیش می‌گیرد و او را در موقعیتی فعال‌تر و اشتباه‌پذیرتر قرار می‌دهد تا این افسانه حالتی انسانی‌تر پیدا کند. او برای داستان بزرگ‌تر اهمیت دارد و نقش مهمی در شکل‌گیری جهان سریال ایفا می‌کند، اما خیلی کم پیش می‌آید که مرکز توجه قرار بگیرد. گیل‌-گالاد از آن شخصیت‌هایی‌ است که بیش‌تر به او احترام می‌گذارید تا اینکه وقتی حضور ندارد واقعا دلتان برایش تنگ شود.

۸. ایسلیدور

ارباب حلقه ها

در سریال، ایسیلدور فقط یک پسر جوان است که هنوز در تلاش برای پیدا کردن هویت خودش‌ قرار دارد؛ تفاوتی بزرگ با چهره تراژیکی که خوانندگان از روایت تالکین می‌شناسند. او می‌خواهد قهرمان شود، می‌خواهد کار بزرگی انجام بدهد، اما هنوز فاصله زیادی با درک معنای واقعی این آرزو دارد. سریال به زیبایی نشان می‌دهد که پیش از آن اشتباه افسانه‌ای با حلقه یگانه، پسری بی‌قرار، جاه‌طلب و سرسخت وجود داشت که می‌خواست خودش را ثابت کند. این روایت واقع‌گراتر، زمینه سقوط آینده او را بهتر بنا کرده و داستانش را بسیار عمیق‌تر جلوه می‌دهد.

چرا بازیگر آدار در فصل دوم Lord of the Rings: The Rings of Power تغییر کرده است؟

در کتاب‌ها، ایسیلدور بیشتر شبیه یک نام تاریخی مطرح می‌شود؛ مردی که با یک تصمیم هم سرزمین میانه را نجات داد و هم آن را به فاجعه کشاند. سریال به او بُعد انسانی می‌دهد و تراژدی نهایی‌اش را به روایتی بسیار تاثیرگذارتر تبدیل می‌کند. با این حال، سریال حلقه‌ های قدرت هنوز فقط نگاهی سطحی به داستان او داشته و خیلی زود است که جایگاه بالاتری به او بدهیم. اما پتانسیل آن کاملا پیداست. اگر سریال به همین روند در پرداخت نسخه تازه‌ای از ایسیلدور ادامه بدهد، او به‌راحتی می‌تواند به یکی از پیچیده‌ترین شخصیت‌های احساسی این مجموعه تبدیل شود.

۷. میریل

ارباب حلقه ها

ملکه‌ میرایل بدون تردید یکی از واقع‌گراترین شخصیت‌های انسانی در Rings of Power به حساب می‌آید. او به‌عنوان فرمانروای نومه‌نور، مدام میان سنت و نافرمانی گرفتار می‌شود و تلاش می‌کند امپراتوری‌ای را که در آستانه فروپاشی قرار دارد کنار هم نگه دارد. ترکیبی از ایمان و عمل‌گرایی در او دیده می‌شود که شخصیتش را به طرز شگفت‌انگیزی قابل‌درک جلوه می‌دهد؛ بی‌نقص نیست، اما عمق وضعیت را می‌فهمد. میریل در میان هرج‌ومرج سیاسی جزیره، یکی از معدود صداهای عقلانیت بوده و از آن دسته افرادی است که به نظر می‌رسد مقیاس خطری را که در راه است واقعا درک کرده باشد.

در روایت تالکین، میریل بیشتر شبیه یک پاورقی غمگین در حاشیه تاریخ ظاهر می‌شود؛ قربانی شرایطی که چندان اختیار و عاملیتی در سرنوشت خودش ندارد. اما سریال این نگاه را کاملا تغییر می‌دهد و به او قدرت، بصیرت و حضوری واقعی در داستان می‌بخشد. او قهرمان افسانه‌ای نیست، اما دقیقا همان کاراکتری است که بخش سیاسی سریال را قابل‌اعتماد و جذاب می‌کند. مسیر شخصیتی‌اش، به‌ویژه پس از از دست دادن بینایی، او را به یکی از جذاب‌ترین چهره‌های خط داستانی نومه‌نور تبدیل می‌کند. رقابت رو‌به‌رشد او با فارازون نیز از همین زاویه معنا پیدا می‌کند و نتیجه‌‌ای طبیعی به نظر می‌رسد، نه صرفا رخدادی اجتناب‌ناپذیر.

۶. سائورون

ارباب حلقه ها

حال به یکی از بحث‌برانگیزترین شخصیت‌های کل سریال ارباب حلقه ها می‌رسیم؛ نه فقط به این دلیل که او ضدقهرمان اصلی این حماسه است، بلکه به خاطر شیوه‌ای که سریال برای پرداختش انتخاب کرده. تبدیل کردن سائورون به «هالبرند» (و همچنین «اناتار») تصمیمی جسورانه بود و واقعا باید سریال را برای پذیرفتن چنین ریسکی تشویق کرد.

نشان دادن فرمانروای تاریکی نه به‌عنوان یک نیروی شر که بلاخره از راه می‌رسد، بلکه در قالب شخصیتی فریبگر، کاریزماتیک و حتی دوست‌داشتنی، این نقاب انسانی به طرز عجیبی جواب داده است. چون باعث می‌شود بینندگان لحظه‌ای از یاد ببرند که او واقعا کیست و همین باعث می‌شود افشای نهایی هویت او ضربه احساسی بسیار قوی‌تری داشته باشد. ایده اینکه «شر می‌تواند پشت چیزی آشنا پنهان شود» شاید یکی از هوشمندانه‌ترین انتخاب‌های خلاقانه سریال باشد.

ارباب حلقه‌‌ها؛ فصل سوم حلقه‌های قدرت بالاخره طبق خواسته طرفداران پیش می‌رود؟

می‌توان اینطور گفت که سائورون پیش از این بیشتر حضوری انتزاعی داشته؛ نوعی تجسمِ فساد، نه یک شخصیت واقعی با گوشت و پوست. اما این‌جا برای او چهره، صدا و حتی نوعی اعتمادبه‌نفس مرموز در نظر گرفته‌اند.اما می‌پرسید پس چرا رتبه بالاتری ندارد؟ چون هنوز خیلی زود است. هرچند همین حالا هم تهدیدکننده و ترسناک جلوه می‌کند، اما این نسخه هنوز «اوج سائورون» نیست. پایه‌ها گذاشته شده‌اند، اما وحشت کامل این شخصیت هنوز خود را نشان نداده. آخرین اپیزود فصل دوم هم کاملا این موضوع را روشن کرد: خیزش واقعی او تازه شروع شده است.

۵. کلبریمبور

ارباب حلقه ها

کبریمبور یکی از غم‌انگیترین پیش‌زمینه‌های داستانی را در تمام روایت‌های تالکین دارد و حلقه‌ های قدرت تصمیم درستی گرفته که او را در فصل دوم در مرکز توجه قرار می‌دهد. او الفی نابغه اما ساده‌دل است که خیال می‌کند در حال شکل دادن به تاریخ می‌باشد، در حالی که عملا دارد زمینه سقوط خودش را می‌سازد. تماشای این‌که چگونه میان غرور و ناآگاهی قدم برمی‌دارد، واقعا جذاب است.

او صادقانه باور دارد که در حال خلق چیزی بزرگ‌ است، اما در همین مسیر به‌طرزی استادانه توسط بزرگ‌ترین شر سرزمین میانه فریب می‌خورد. این روند هم تاثیرگذار و هم دردناک بوده، مخصوصا وقتی سرنوشت نهایی او و آخرین جملاتش خطاب به سائورون را به یاد بیاوریم. در اصل، کلبریمبور بیش‌تر شبیه یک «ایده» مطرح می‌شود تا یک شخصیت کامل؛ آهنگر افسانه‌ای که حلقه‌های قدرت را ساخت و بهای نهایی را پرداخت. اما سریال به او چهره و شخصیت می‌دهد و نشان می‌دهد قالب یک مجموعه تلویزیونی چقدر می‌تواند اسطوره‌شناسی تالکین را عمیق‌تر کند. با این حال، لحظاتی هست که او میان «قهرمان»، «قربانی» و «فردی با قضاوت‌های وافتضاح» گیر می‌افتد. بدون تردید او بخش مهمی از تاریخ سرزمین میانه است، اما هنوز آن ضربه احساسی قدرتمندی را که بتواند جایگاه بالاتری در این فهرست به او بدهد، ارائه نکرده.

۴. دورین چهارم

ارباب حلقه ها

راستش را بخواهید «Durin IV» یکی از شخصیت‌هایی‌ است که به راحتی می‌توان به او علاقه‌مند شد. او شخصیتی شوخ‌طبع، مهربان و مسئولیت‌پذیر است. دوستی او با الروند بدون شک یکی از بهترین روابط سریال بوده و از معدود رابطه‌هایی‌ است که واقعا حس صمیمیت و اصالت را به مخاطب ارائه می‌کند. دورین از کلیشه‌های همیشگی دورف‌ها عبور می‌کند و میان غرور، خشم و آسیب‌پذیری تعادل برقرار می‌سازد. او یک شاهزاده قهرمان به نظر می‌رسد، بله، اما نه از آن ‌آدم‌های خوب و بی‌عیب که تماشایش خسته‌کننده باشد.

علاوه بر این، در نوشته‌های تالکین «دورین» درواقع نام یک سلسه‌ است، نه یک فرد. بنابراین جان بخشیدن به یکی از اعضای این سلسله (جدا از پدرش) یکی از هوشمندانه‌ترین انتخاب‌های خلاقانه سریال به‌شمار می‌رود. شاهزاده «Khazad-dûm» به‌خوبی نمایانگر همان چیزی‌ است که حلقه‌ های قدرت سعی در نشان دادن داشته. او قلب تپنده سریال محسوب می‌شود و با اینکه حضور پررنگی در سریال دارد، باز هم احساس می‌شود که شایسته زمان بیشتری است.

۳. گندالف

ارباب حلقه ها

این ایده سازندگان که گذشته گندالف را در سریال به تصویر بکشند، حداقل روی کاغذ ایده‌ای پرریسک به‌نظر می‌رسد. اما سریال با پرداختن به بُعدی از آسیب‌پذیری که هرگز در او ندیده بودیم، این ایده را به‌خوبی اجرا می‌کند. در حلقه های قدرت، او هنوز در تلاش است بفهمد چه کسی است و چرا به سرزمین میانه آمده.  تماشای این جست‌وجو در شخصیتی که همیشه او را به‌عنوان یک پیرِ دانا و همه‌چیزدان شناخته‌ایم واقعا جذاب است. این بعدی دیگر از گندالف دوست‌داشتنی است که هرگز پیش از این ملاقاتش نکرده بودیم  و برخلاف انتظار، به شکلی عالی جواب می‌دهد.

طرفداران Lord of the Rings پس از سال‌ها یک راز عجیب درباره نزگول کشف کرده‌اند

حتی در کتاب‌های تالکین هم گندالف از همان ابتدا شخصیتی کامل و شکل‌گرفته دارد؛ راهنما، استراتژیست و نماد تعادل. او نقش اساسی در ارباب حلقه‌ ها دارد، اما پیشینه‌اش تقریبا هیچ‌وقت بررسی نمی‌شود. بنابراین وقتی گندالف عملا به یک نماد فرهنگ عامه تبدیل شده، چرا سراغ ریشه‌هایش نرویم و نبینیم چطور به این جایگاه رسیده؟ سریال به ما یادآوری می‌کند که حتی شخصیت‌های افسانه‌ای هم نقطه شروع دارند، و در مورد گندالف، این آغاز خیلی آشفته‌تر از آن چیزی است که انتظار می‌رفت.

۲. الروند

ارباب حلقه ها

اینجاست که حلقه‌ های قدرت به معنای واقعی کلمه در توسعه شخصیت‌ها می‌درخشد. الروند یک سیاستمدار است که قلبش در جای درست قرار دارد؛ کسی که مدام تلاش می‌کند میان وظیفه و همدلی تعادل برقرار کند، آن هم در دنیایی که هیچ‌کدام را به‌سادگی نمی‌پذیرد. دوستی او با دورین بیش‌ترین وجه انسانی او را نشان می‌دهد و به ستون احساسی کل سریال تبدیل شده است. او مرکز آرامش است که همه چیز را کنار هم نگه می‌دارد. اما درست وقتی به نظر می‌رسد که تمام ویژگی او تنها در همین چیزها خلاصه می‌شود، فصل دوم بعد جسورانه‌تر و شجاعانه‌تری از او را نشان می‌دهد. زمانی که فرماندهی نیروهای الف‌های لیندون را بر عهده می‌گیرد و همین، مسیر شخصیتی او را حتی جذاب‌تر می‌کند.

در نوشته‌های تالکین، الروند همان شخصیت خردمند و قابل احترام است که می‌شناسیم. اما در سریال، می‌بینیم که او چگونه به آن شخصیت تبدیل شده و در این مسیر پرچالش که رشد تدریجی او را به تصویر می‌کشد، همراه می‌شویم. بیشترین توجه و تمرکز به گالادریل معطوف شده (که طبیعی است)، اما الروند به همان اندازه اهمیت دارد.

۱. گالادریل

ارباب حلقه ها

گلادریل نیروی محرکه‌ سریال و قهرمانی فوق‌العاده است، حتی اگر نسخه‌ای کاملا متفاوت از الفی باشد که طرفداران در فیلم‌ها می‌شناختند. او بی‌پرواتر، نقص‌پذیرتر و بسیار انسانی‌تر است، نه یک موجود آسمانی و دست‌نیافتنی. ایده سریال این بود که او را شخصیتی نشان دهد که به هر قیمتی باید شر را شکست دهد نسبت به عواقب آن کور است.

تمرکز داستان روی او کاملا جواب می‌دهد، چون باعث می‌شود درگیری‌های عصر دوم شخصی و قابل لمس به نظر برسند. علاوه بر این، شایان ذکر است او به‌عنوان یک شخصیت اصلی زن قدرتمند تنها به خاطر مهارت‌های جنگندگی یا فرماندهی‌اش برجسته نیست، بلکه هر بار که سقوط می‌کند دوباره برمی‌خیزد.

۱۰ سریال فانتزی که طرفداران ارباب حلقه‌ها باید تماشا کنند

گالادریل مدت‌هاست که به‌عنوان یکی از خردمندترین و قدرتمندترین چهره‌ها در سرزمین میانه و تقریبا یک نیروی معنوی شناخته می‌شود. اما حلقه‌ های قدرت این تصویر را بازنویسی کرده و مسیر تبدیل او به آن افسانه را نشان می‌دهد. ریسکی جسورانه در روایت به جای بازتولید صرف چیزی که طرفداران انتظار داشتند. از میان تمام شخصیت‌های اصلی تالکین که برای سریال بازآفرینی شده‌اند، تماشای مسیر او احتمالا جذاب‌ترین است (حتی اگر برخی بینندگان با آن موافق نباشند). گالادریل در صدر این لیست قرار می‌گیرد، چون بیشترین تغییر را دارد و داستان را به جلو می‌راند. می‌توان گفت که بدون او، سریال نیمی از قدرتش را از دست می‌داد.

منبع: Comicbook


بررسی بازی Anno ۱۱۷؛ بهترین بازی ده سال اخیر یوبی‌سافت

بررسی بازی Anno 117

 

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها