انتخاب سردبیر برترین‌ها برترین‌های سینما و انیمه سینما

نگاهی به بهترین فیلم‌های تریلر دهه ۲۰۰۰

معرفی بهترین آثار تریلر دهه ۲۰۰۰

فیلم‌های تریلر (Thriller) به آثاری می‌گویند که معمولا ریتم بالایی دارند و پر از تعلیق و پیچش‌های داستانی هستند. بیشتر فیلم‌های جنایی، روانشناختی و ترسناکی که می‌شناسیم در ژانر تریلر نیز طبقه‌بندی می‌شوند. شاید اندازه فیلم‌های اکشن پر از سکانس‌های مبارزه یا تیراندازی نباشند. ولی هیجان خوبی دارند. با این وجود ژانر اکشن و تریلر با یکدیگر به خوبی ترکیب می‌شوند. برای همین برخی از فیلم‌های اکشن جاسوسی مانند سری بورن تریلر محسوب می‌شوند.

دهه ۲۰۰۰ آثار نئو نوآر، تریلر و دارک زیادی دارد. زمانی بود که فیلمسازان راحت‌تر می‌توانستند درباره موضوعات بحث‌برانگیز یا پرحاشیه‌ای فیلم بسازند. از طرفی کارگردان‌های مشهوری مثل نولان در این دهه بود که به شهرت جهانی رسیدند.

استفاده از CGI اندازه امروز مرسوم نبود اما نویسندگان سعی می‌کردند فیلمنامه‌هایی درست و حسابی و هیجان‌انگیز بنویسند. چنین جسارت و نبوغی را در فیلم‌های امروزی کمتر می‌توان مشاهده کرد. پس در این مقاله نگاهی به بهترین فیلم‌های تریلر دهه ۲۰۰۰ می‌اندازیم.

۱۰. The Bourne Ultimatum (2007)

بهترین قسمت سری بورن

اولتیماتوم بورن جزو بهترین قسمت‌های بورن محسوب می‌شود؛ جایی که برای اولین بار جیسون بورن (مت دیمون) پرده از اسرار گذشته‌اش برمی‌دارد. در قسمت اول هویت بورن به دلیل حادثه‌ای دچار فراموشی می‌شود سپس بخش بزرگی از خاطراتش را از دست می‌دهد. با این وجود مثل همیشه با ارتشی از ماموران مخفی روبرو می‌شود.

صحنه‌های اکشن نسبت به قبل پیشرفت قابل‌توجهی کرده است. بورن با چنگ و دندان باید مقابل آدمکش‌های CIA بایستد. جالب است بدانید دیمون بخش زیادی از بدلکاری‌های فیلم را انجام می‌دهد مثل سکانسی که بورن در مراکش از پشت‌بام به بالکن یکی از خانه‌ها می‌پرد؛ سکانسی نفس‌گیر که آدم را یاد بدلکاری‌های تام کروز می‌اندازد. علاوه بر این پایانی درخور و شایسته برای ضدقهرمان دوست‌داشتنی ما ارائه می‌دهد. در یک کلام اولتیماتوم بورن از دقیقه اول تا آخر شما را سر جایتان میخکوب می‌کند.

۹. پنهان Caché (۲۰۰۵)

رازهایی که یک خانواده را می‌تواند نابود کند.

پنهان فیلمی کمتر شناخته‌شده از میشل هانکه است؛ کارگردانی که بیشتر بین منتقدان طرفدار دارد تا مردم. چون زیاد از تکنیک‌های متداول فیلمسازی استفاده نمی‌کند؛ برای مثال اعتقادی به موسیقی متن ندارد چون موسیقی را روشی برای گول‌زدن مخاطب می‌داند. علاوه بر این فیلم‌هایی به شدت تکان‌دهنده و آزاردهنده می‌سازد که به هر کسی توصیه نمی‌شود.

آن (جولیت بینوش) و جورج لوران (دنیل اتوی) خانواده‌ای ثروتمند و خوشبخت هستند. روزی نوارهایی مرموز با نقاشی‌هایی عجیب از فرستنده‌ای ناشناس دریافت می‌کنند. این نامه‌ها سوالات مبهمی را درباره گذشته جورج مطرح می‌کنند و همین طور امنیت پسرشان را در معرض خطر قرار می‌دهد.

سفر از RoboCop تا Snowpiercer: نقدی بر سایبرپانک و دیستوپیا در سینما

ابتدا به پلیس مراجعه می‌کنند ولی کاری از دست‌شان برنمی‌آید. پنهان به خیلی از سوالات بیننده جواب نمی‌دهد. ولی شما را از تبعیض نژادی فرانسوی‌ها با مهاجرین به خصوص مردم الجزایر آگاه می‌کند. در مجموع برای دوستداران هانکه پنهان توصیه می‌شود.

۸. زودیاک (۲۰۰۷)

همه امیدها به رابرت گری اسمیت است.

دیوید فینچر یکی از استادان بزرگ ژانر جنایی و نئو نوآر محسوب می‌شود. او می‌داند چگونه حال و هوایی سنگین، منحصربه‌فرد، دارک با داستانی هیجان‌انگیز بسازد که بیننده را در آثار خود غرق کند. امروزه مثل قدیم فیلم‌های باکیفیتی نمی‌سازد. اما زمانی بی‌همتا بود. کافی است نگاهی به فیلم‌های فینچر در دهه ۹۰ و ۲۰۰۰ بیندازید تا بهتر متوجه شوید.

از کارهای مشهورش می‌توان به فایت کلاب و Seven اشاره کرد، فقط برخلاف Seven زودیاک بر اساس رویدادهای واقعی ساخته شده است. قاتلی به نام زودیاک در دهه ۷۰ انسان‌های زیادی را می‌کشت و اوضاع شهر را به هم ریخته بود. فیلم روی تلاش‌های رابرت گری اسمیت (جیک جیلنهال) و پال اِیوری (رابرت داونی جونیور) برای دستگیرکردن یکی از مخوف‌ترین قاتل‌های سریالی آمریکا تمرکز می‌کند.

زودیاک همیشه در صحنه‌های جرم اطلاعاتی رمزنگاری‌شده‌ به جا می‌گذاشت که ذهن پلیس را به چالش می‌کشاند. گری اسمیت بهتر از بقیه از نامه‌های زودیاک سر در می‌آورد. اما وقت زیادی ندارد چون هر لحظه ممکن است زودیاک آدم‌های زیادی را سر به‌ نیست کند.

۷. Oldboy (2003)

اولد بوی یکی از فیلم‌های شاخص پارک چان ووک است. اثری که محال است بعد از تماشا پایانش را فراموش کنید. اوه دائه سو (چویی مین سیک) ۱۵ سال بدون هیچ دلیلی ربوده می‌شود، سپس در اتاقکی شبیه سلول انفرادی زندانی می‌شود. با این حال ناگهان بدون هیچ دلیلی هم آزاد می‌شود. او حالا قصد دارد ربایندگان خود را پیدا کند و از آن‌ها انتقام بگیرد.

از سکانس‌های ماندگار اولد بوی می‌توان به سکانسی وان شات از درگیری دائه سو با گروهی از خلافکاران خرده‌‌پا اشاره کرد. جایی که ابتدا به طرز فجیعی کتک می‌خورد ولی پس از آن همه را لت‌وپار می‌کند. هر چه قدر که می‌گذرد متوجه می‌شویم دائه سو هیچ گاه آدم درستکاری نبوده است. در نهایت اولد بوی با پیچشی شوکه‌کننده تمام می‌شود که دیدگاه شما را نسبت به مقوله انتقام تغییر خواهد داد. دیوید فینچر آن زمان بسیار فیلم را تحسین کرد.

۶. Memento (2000)

لئونارد در حال کنار هم گذاشتن سرنخ‌ها

کارگردان‌های بزرگی مثل نولان کار خود را با فیلم‌هایی مستقل با بودجه‌ای محدود آغاز کردند. این فیلم‌ها شاید پر زرق و برق نباشند اما نوآوری‌های بیشتری نسبت به فیلم‌های mainstream (متداول یا جریان اصلی) دارند. نولان از همان ابتدا علاقه خاصی به موضوع زمان داشت این را می‌توان در فیلم مشاهده کرد. چون در ممنتو دو سیر زمانی متفاوت وجود دارد؛ بخش اصلی فیلم که به صورت معکوس جلو می‌رود، همچنین بخش کلیدی داستان که سیاه و سفید است.

لئونارد شلبی زنش به قتل می‌رسد، این اتفاق صدمه جبران‌ناپذیری به ذهن او وارد می‌کند. طوری که باید از هر چیزی عکس بگیرد و یادداشت کند وگرنه در عرض ۲۰ دقیقه همه چیز را فراموش می‌کند. ممنتو به خوبی با ذهن شما بازی می‌کند در حدی که بعد از تماشا مثل لئونارد به ذهن خود شک می‌کنید.

۵. مرحوم The Departed (۲۰۰۶)

از جالب‌ترین فیلم‌های مارتین اسکورسیزی

The Departed  اقتباسی از فیلمی هنگ‌کنگی به نام Infernal Affairs است. دو مهره نفوذی در پلیس و مافیای بوستون وجود دارند که می‌خواهند همدیگر را افشا کنند. یک پلیس کثیف که از دور پلیسی وظیفه‌شناس به نظر می‌رسد، دیگری یک مامور مخفی که حسابی در کار خود وارد است؛ هر کدام که زودتر لو برود برنده نهاییست. The Departed کستینگ فوق‌العاده‌ای از بازیگران مطرحی مثل لئوناردو دیکاپریو، مت دیمون، جک نیکلسون و مارک والبرگ را در خود دارد.

۱۰ پیچش داستانی برتر در سریال‌های ترسناک

اثری که با آن اسکورسیزی اسکار بهترین کارگردانی را دریافت کرد. او قبل از ۲۰۰۶ در این بخش نامزد می‌شد منتهی به رقبایی مثل کلینت ایستوود، رابرت ردفورد و کوین کاستنر می‌باخت. اسکورسیزی بیشتر به خاطر فیلم‌های گنگستری‌ مانند رفقای خوب و کازینو شناخته می‌شود. فیلم‌هایی که برداشتی واقع‌گرایانه نسبت به جرایم سازمان‌یافته ارائه دادند. با این حال The Departed دیدگاه خلافکاران و پلیس‌ها را نسبت به همدیگر عمیق‌تر بررسی می‌کند؛ بنابراین مثل بیشتر فیلم‌های پلیسی مرز واضحی از اخلاق یا قانون‌مداری وجود ندارد و همین ویژگی ارزش تماشای The Departed را بالاتر می‌برد.

۴. No Country for Old Men (2007)

آنتون چیگر: یکی از مخوف‌ترین ویلن‌های تاریخ

جایی برای پیرمردها نیست بر اساس کتابی به همین نام اثر کورمک مک‌کارتی به شمار می‌آید. یک شکارچی به نام لولین ماس (جاش برولین) کیفی پر از پول را از محل تیراندازی بین دو گروه کارتل می‌دزدد، سپس کارتل فردی خبیث و روانی یعنی آنتون چیگر (خاویر باردم) را برای ردیابی پول‌ها استخدام می‌کند. چیگر یکی از بدترین ویلن‌های تاریخ به شمار می‌آید؛ او تقریبا از کشتن هیچ کسی حتی افراد سالخورده ابایی ندارد. چون بازی‌‌ کردن با جان مردم برای او فعالیتی لذت‌بخش است.

این که ماس گیر چنین آدم ترسناکی می‌افتد کلی استرس و دلهره به داستان اضافه می‌کند. علاوه بر این جایی برای پیرمردها نیست نگاهی موشکافانه نسبت به مفهوم سرنوشت و زوال ارزش‌های اخلاقی بشر می‌اندازد. برادران کوئن کارگردان‌های جایی برای پیرمردها نیست به خوبی فضای خشن و بی‌رحم کتاب  را به بیننده‌ منتقل می‌کنند. علاوه بر این طبق نظر روانشناسان آنتون چیگر واقع‌گرایانه‌ترین شخصیت روانی سینما است.

 

۳.  The Dark Knight (۲۰۰۸)

بعضی‌ها دوست دارند فقط سوختن دنیا را تماشا کنند.

The Dark Knight فقط یکی از برترین آثار سوپرهیرویی نیست، بلکه در ژانرهای تریلر و جنایی نیز قرار می‌گیرد. در واقع ترکیبی از چند ژانر مختلف است. بتمن حالا با بدترین دشمن خود روبرو می‌شود کسی که اهدافی جز اغتشاش و آشوب کشاندن گاتهام ندارد. شوالیه تاریکی با وجود این که درجه سنی‌‌اش PG-13 است، ولی خشونت و درون‌مایه‌هایش دست‌کمی از فیلم‌های R ندارد حتی در برخی از موارد چند پله از آن‌ها بالاتر است.

نقش‌آفرینی هیث لجر هم حرفی برای گفتن باقی نمی‌گذارد. بازیگرهای زیادی مثل واکین فنیکس سعی کردند نقش‌آفرینی متفاوتی از جوکر ارائه دهند. با این وجود همچنان با لجر فاصله زیادی دارند.  از عوامل آن می‌توان به فیلمنامه غنی شوالیه تاریکی اشاره کرد؛ تقریبا هر دیالوگی که جوکر می‌گوید کاملا ذهن جامعه‌ستیز و خبیث او را به تصویر می‌کشد.

برخی از المان‌های روانشناختی نیز در فیلم به چشم می‌خورد. چون جوکر از تاکتیک‌هایی مثل فریبکاری یا بازی‌های ذهنی برای پیشبرد اهدافش استفاده می‌کند. وقتی همه توجه‌ها را سمت خود جلب کرد سایر مجرمین از رادار پلیس یا بتمن خارج می‌شوند و راحت‌تر به فعالیت‌هایشان می‌پردازند؛ بدین صورت چرخه‌ای از خشونت، فساد و جنایت شکل می‌گیرد. بعید به نظر می‌رسد روزی فیلمی در حد و اندازه‌های The Dark Knight دوباره در ژانر ابرقهرمانی ظاهر شود.

۲. Children of Men (۲۰۰۶)

در جستجوی راهی برای نجات نسل بشر

فرزندان آدم یکی از قدرنادیده‌ترین فیلم‌های ۲۰۰۰ به شمار می‌آید. اثری علمی تخیلی که در آن بشر توانایی تولیدمثل را از دست داده است. داستان یک فعال اجتماعی سابق را دنبال می‌کند که باید از زنی باردار محافظت کند، همچنین او را به مقصد مشخصی برساند. این زن اولین کسی محسوب می‌شود که پس از ۱۸ سال در جهان حامله می‌شود. برای همین دشمنان زیادی با ایدئولوژی‌های مختلف در پی منافع خود می‌خواهند آن‌ها را شکار کنند.

حس درماندگی و ناامیدی در تمام سکانس‌های فیلم موج می‌زند. آلفونسو کوارون کارگردان فرزندان آدم در جاهایی از تکنیک‌‌های مستندسازی برای فضاسازی فیلم کمک گرفته است. به همین خاطر همه چیز در آن طبیعی و ملموس است. علاوه بر این جزو منابع الهام The Last Of Us است؛ سناریوهایشان با یکدیگر تفاوت زیادی دارند، ولی در هر دو مردی ناامید و بدبین باید از شخصی حفاظت کند که ممکن است دنیا را نجات دهد؛ بنابراین Children of Men را نباید از دست داد.

 ۱. Memories of Murder (2003)

جستجو برای گیر انداختن اولین قاتل سریالی کره جنوبی

خاطرات قتل مثل زودیاک بر اساس داستان‌های واقعی است؛ درباره اولین قاتل سریالی کره جنوبی که در دهه ۸۰ در منطقه‌ای روستایی به زن‌ها تعرض می‌کرد و آن‌ها را می‌کشت، پلیس کره تا به حال با چنین قتل‌های وحشتناک و گسترده‌ای روبرو نشده بود. به همین دلیل با چالش‌های زیادی روبرو می‌شود ماجرا در حدی سروصدا می‌کند که کارآگاهی از سئول برای حل پرونده داوطلب می‌شود.

سکانس‌های زیادی وجود دارد که خاطرات قتل اعصاب‌تان را به هم می‌ریزد، از طرفی برخی از سکانس‌ها شما را از پیدا کردن قاتل ناامید می‌کند.  چون نیروی پلیس منابع و امکانات گسترده‌ای برای دستگیرکردن قاتل به همراه ندارد. خاطرات قتل از اولین کارهای مهم بانگ جون هو کارگردان انگل است که در آن ماهیت هولناک بشر را بررسی می‌کند.

سینمای کره حضور پررنگی در ژانر تریلر و جنایی دارد. چون اکثر فیلم‌هایشان اتمسفر دارک و استرس‌زایی دارند، در حدی که گاهی اوقات نئونوآرهای غربی  مقابل‌شان کم می‌آورند. زیرا به خوبی می‌دانند چگونه با احساسات مخاطب بازی کنند، سپس با پایانی شوکه‌کننده ذهن مخاطب را تا چند روز درگیر ‌کنند.

همین ویژگی‌ها باعث می‌شود تماشای فیلم‌های کره‌ای برای بعضی‌ها سخت شود در عین حال خیلی‌ها را به خود جذب ‌کند.  نظر شما درباره  این فهرست چیست؟ اگر فیلمی از قلم افتاد حتما در بخش نظرات به آن اشاره کنید.

منبع: collider

سوالات متداول

از برترین فیلم‌های تریلر دهه ۲۰۰۰ چند مورد نام ببرید؟ از بهترین فیلم‌های این دهه می‌توان به خاطرات قتل، The Dark Knight و The Departed اشاره کرد.

چه چیزی آثار دهه ۲۰۰۰ را متمایز می‌کند؟ یکی از برترین آثار دارک و نئونوآر در این دهه ساخته شدند همچنین تنوع بالایی از آثار باکیفیت در ژانرهای مختلف وجود داشت.


فینال بازار لجندز لیگ ۵ با بیگزموگ، سام صابری و خفن‌های یوتوب + جایزه گوشی گیمینگ برای بیننده‌ها

فینال بازار لجندز لیگ ۵ با بیگزموگ، سام صابری و خفن‌های یوتوب + جایزه گوشی گیمینگ برای بیننده‌ها

 

 

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها