۱۰ تا از زیباترین شخصیتهای بازیهای ویدیویی؛ بخش اول
زیباترین شخصیتهای بازیهای ویدیویی بحث گرم و جذابی است که شاید وقتی با دوستان گیمرتان دور هم جمع میشوید دربارهی آن صحبت میکنید. زیباترین زنان دنیای گیم را در سری مطالب معرفی زیباترین شخصیتهای بازیهای ویدیویی پیش بردیم اما امروز در این مطلب قرار است آنها را رتبهبندی کنیم پس در ادامه همراه مجله بازار باشید.
زیباترین شخصیتهای خانوم دنیای گیم بهانه محسوب میشود، بهانهای برای بحث کردن و گپ زدن چرا که بیشترِ این ماجرا، بحثِ استانداردهای هر شخص خواهد بود که به میان میآید و قطعاً ارتباط نزدیک بیشتری با شخصیتی که مورد علاقهی ما هست، داریم. این نزدیکی یعنی پارامترهایی که ما در بازی با آن شخص تجربه کردهایم و درست آن حسی را که احتیاج داشتیم به ما دادهاند. این که شخصیت شما در بین ۱۰ تا از زیباترین شخصیتهای بازیهای ویدیویی اول نیست، دلیلی بر ضعف شخصیت شما یا دیگر موارد نیست بلکه این افراد، رایجترند و سالیان درازی هست که ردههای سنی مختلفی از گیمرها را درگیر خود کردهاند پس از حواشی گذر کرده و به سراغ معرفی این ۱۰ نفر برویم.
۱۰) Bayonetta از بازی Bayonetta
رتبهی دهم به یک کودک ممنوعه از قبایل نور و تاریکی تعلق دارد. بایونتا شخصیتی محسوب میشود که نه قهرمان خاصی بوده و نه آنتی هیرویی عجیب و غریب است، او فقط ۵۰۰ سال مهر و موم بوده و حالا دارد تلاش میکند تا آنچه را که فراموش کرده بازیابی کند. شما در تجربهی زندگی شخصی Bayonetta میان بهشت و جهنمی در بازی قرار میگیرید که تاوان گذشتهی خارج از کنترل این جادوگر تفنگ بدست محسوب میشود.
اولین حضور بایونتا در دنیای گیم به سال ۲۰۰۹ بر میگردد که استودیو پلاتینیوم گیمز تصمیم به خلق آن گرفت. این بازی فرانچایزی طولانی محسوب نمیشود (حداقل از نظر من) و شما با تجربه ۴ اثر میتوانید سرگذشت و زندگی این شخصیت را بازی کنید. ایدهی خلق این شخصیت خیلی جالب محسوب میشود چرا که جادوی او به کفشهایش وابسته بوده و موهای او در واقع لباسهای یک پارچهاش را شکل میدهد، حتی احضار برخی از فنون جادوییاش هم با موهایش قدرت میگیرند.
۹) Yennefer از بازی Witcher
رتبهی نهم این لیست هم متعلق به یک جادوگر خواهد بود اما این جادوگر شدیداً متفاوت از قبل بوده و حتی حس میکنم بسیار هم قدرتمندتر باشد. ینیفر شخصیتی زیبا و در عین حال با وقار بوده که سرسنگین رفتار میکند و در طول بازی The Witcher 3 همه ترجیح میدادند در پیچ و تا با داستان بازی، ینیفر را از دست ندهند. شاید در میان ۱۰ نفر اول با زیبایی، بیشترین کسی که در کودکی درد کشیده و آسیب دیده Yennefer باشد چرا که در این لیست افرادی که خانواده خود را از دست دادهاند کم نیستند اما این که مانند حیوان مامعلهات کنند، حداقل فقط در داستان زندگی او دیده میشود.
ینیفر فیلم هم دارد، یعنی شما میتوانید با تماشای سریال Witcher با بخشهایی از زندگی او آشنا شوید اما آنچه نتفلیکس ساخته را خیلی جدی نگیرید زیرا روایتی که در بازی از او میبینیم، اگرچه کامل نیست ولی بسیار جذابتر پیش میرود. راهحل دیگری هم برای آشنایی با زیبای وحشی اما سرد ما یعنی ینیفر وجود دارد، اینکه به سراغ مطالعه کتابهایش بروید. رابطهای که میان سیری و ینیفر یا گرالت و این بانو وجود دارد، بهقدری توسط CD Projekt خوب ساخته شده که محو احساسات بازی میشوید و زیبایی را فراموش میکنید.
۸) Ciri از بازی The Witcher
رتبهی هشتم، متعلق به شخصی بوده که میتوان آن را دختر خواندهی ینیفر معرفی کرد. اگر بازیهای ویچر و خصوصاً ویچر ۳ را تجربه کرده باشید این جمله آنچنان عجیب نیست اما اگر بازی نکرده باشید شاید تعجب کرده باشید. برخلاف آنچه که شاید تصور میکنید (برای کسانی که بازی نکردهاند)، Ciri دختر گرالت نیست اما گرالت حق پدری بر گردن او دارد اما بیشتر از پدر بودن، گرالت مالک سیری محسوب میشود و از آنجایی که رابطهای با ینیفر دارد، از او میخواهد مراقب سیری باشد و به او تواناییهایی که بلد است را بیآموزد.
داستان زندگی سیری عجیبتر از این حرفها است چرا که عشق ینیفر به سیری هم از آنجایی میآید که ینیفر در گذشته مجبور به فدای چیزی شده تا به اینجا برسد، این فداکاری نقطه ضعف فیزیکی در او ایجاد کرده و او هرگز کودکی نخواهد داشت. برخلاف ینیفر که بر سر نخواستنش دعوا بود، همه میخواستند که سیری را بزرگ کنند. پیشنهاد میکنم زندگی سیری در مطلب مربوطه دنبال کنید اما تا این حد بگویم که سیری تا از شاهزاده بودن تا تبدیل شدن به یک ویچر را خیلی راحت نگذرانده و بارها سرپرست و خانهی خود از سر اجبار تغییر داده است.
۷) Ada Wong از بازی Resident Evil
بعد از سه جادوگر، حالا وقتش رسیده به سراغ یکی از باهوشترین و خیانتکارترین که در عین حال جذاب است برویم. Ada Wong از جمله شخصیتهای دنیای گیم محسوب شده که اصلاً قیافهای غربی ندارد اما شدیداً طرفدار دارد و از همه جای دنیا او را دوست دارند. البته در این لیست همچنان شخصیتهای شرقی دیگر هم حضور پیدا خواهند کرد ولی هرچه باشد، مرموزترین این شخصیت محسوب میشود چرا که حتی نمیتوان حدس زد که متعلق به چه کشوری است، چه رسد به این که گذشتهاش را بخواهیم بدانیم.
شاید جالبترین نکتهای که دربارهی ایدا وانگ وجود دارد این هست که در ابتدای داستان او با یکی از دانشمندان برجستهی آمبرلا در ارتباط بود و همزمان با فردی دیگر هم اطلاعات رد و بدل میکرد، البته در نسخهی او بازی اصلاً نقش خاصی در داستان نداشت و حتی قرار بود حذف شود اما ایدهی پرورش یک شخصیت جاسوس و خائن زن به هوش جنایی نویسندهی داستان کمک کرد تا با توجه به یادداشتهایی که در نسخهی اول بازی گذاشته بودند، این شخص را پرورش داده و وارد دنیای رزیدنت ایول کنند.
۶) Princess Zelda از بازی Legend of Zelda

پرنسس زلدا جدا از آنکه توانسته رتبهی ۶ را در ۱۰ نفر اول بدست آورد، او توانسته در رتبهدوم برترین شخصیتهای دنیای زلدا، رتبهی سوم برترین شخصیتهای تاریخ گیمکیوب (GameCube) و رتبهی ۶ام در برترین شخصیتهای تاریخ گیم Wii قرار گیرد. داستان زندگی پرنسس زلدا الهام بخش محسوب میگردد، کسی که از موهبت زندگی پادشاهی برخوردار بوده و مورد توجه بسیاری از خدایان و الهههای بازی است اما تصمیم میگیرد برای صلح و آرامش سرزمینش، از تمام تواناییهایش بهره ببرد و تا مرز قربانی شدن هم پیش رفت.
۵) Chun-Li از بازی Street Fighter
برای قرار گرفتن در این لیست، همهی شخصیتها با گذشتهای تلخ جنگیدند و شخصیت چون-لی از بازی استریت فایتر هم از این قضیه مستثنا نیست اما این نبرد با سرنوشت نشان میدهد که گیمرها صرفاً به زیبایی ظاهری اهمیت نمیدهند و با زیبایی باطنی این شخصیتها ارتباط میگیرند. چون-لی مظهر خواستن، توانستن محسوب میگردد چرا که چه کسی میتواند روزانه ۷۰۰۰ اسکوات (Squat) بزد و تمرین بنچ پرساش (The Bench Press) با ۱۵۰ کیلوگرم وزنه باشد؟ همین تمرینهای این شخصیت را تبدیل به یک از استادان ضربه با پا در بازی Street Fighter کرده است.
نمیدانم باور میکنید یا نه اما به معنای واقعی کلمه الگوی شخصیت چون-لی، شخص بروس لی هست و او تحت تاثیر این کاراکتر شروع به یادگیری تای چی (Tai Chi) کرد. این شخصیت، دومین شخصیت با ذات آسیایی در این لیست است که رتبه پنجم را به چنگ آورده اگرچه برخی از این شخصیتهایی که ذاتی غربی دارند هم توسط آسیاییها خلق شده است. در هر صورت چون-لی مصداق عدالتطلبی قانونی محسوب میگردد زیرا برای انتقام به پلیس تبدیل شد تا از راه قانون جلوی دشمنش را بگیرد و بعدها کودکی را به فرزند گرفت.
۴) Jill Valentine از بازی Resident Evil
اینجاست که باید بلند شوم و برای یکی از بهترین فرانچایزهایی که در زندگیام تجربه کردهام، دست بزنم و آن را تشویق کنم که توانسته کاملاً به حق، دو شخصیت را به لیست ۱۰ نفر برتر برساند. قبل از آنکه رزیدنت ایول ۱ یا ۲ را تجربه کنم، مستقیماً نسخهی سوم این بازی را تجربه کردم، یک بازی عجیب و غریب که واقعاً ترس توام با استرسش برای من هنوز هم دوست داشتنی است. جیل ولنتاین کسی محسوب میگردد که من را را دنیای Resident Evil پیوند داد و به همین خاطر همیشه برای او احترامی جدا قائلم و تلاش کردم نسخههای فرعی که جیل در آن حضور دارد را تجربه کنم.
اگر بخواهم جیل را در حد چند کلمه توصیف کنم، خواهم گفت سنبلی از جملهی «راهی خواهم یافت» است. هر چه نباشد این شخصیت زیبا که همیشه با مردگان متحرک در کشمکش و نبرد قرار دارد، توانسته از شرایط بحرانی متفاوتی زنده خارج شود و یکی از بزرگترین تایرنت یا به نوعی باس فایت تاریخ رزیدنت ایول را شکست دهد، کسی کی با نام نمسیس (Nemesis) میشناسیم و قرار بود گروه استارز را از بین ببرد. بنظرم یکی از جذابترین داستانهایی که Jill Valentine در سری رزیدنت ایول دارد، Resident Evil: Revelations بود اگرچه بسیاری با این حرف من مخالف هستند (البته بعد ۱ و ۳ فوقالعادهاند اما رولیشن هم خلاقانه است).
۳) Samus Aran از بازی Metroid
سورپرایز بزرگ دنیای گیم در رتبهی سوم ایستاده و نه جادوگر است و نه دیگر حتی روی زمین قرار دارد زیرا یک یتیم فضایی محسوب میشود که در پی همه چیز هست و مانند چون-لی از راه قانون به دنبال انتقام بود زیرا به پلیس فدراسیون کهکشانی پیوسته و تلاش میکند تا هر روز بهتر از دیروزش باشد اگرچه بعداً از این رستهی نظامی خارج میشود و ترجیح میدهد که بطور انفرادی به انجام کارها و اهدافش بپردازد. ساموس آران از سه سالگی در تلاش برای رنجر شدن بوده و شاید همین دلیلی باشد که او مانند یک هیولای فضایی زیبا ظاهر میگردد.
نکات جالب و عجیبی در این شخصیت وجود دارد اما هیچ کدام به این نمیرسد که تیم توسعهی بازی زمانی که ساخت و توسعه بازی را تا حدی پیش برده بودند، طی یک جلسه فوری با یکدیگر تصمیم گرفتند که این شخصیت تا انتهای داستان لباسها و کلاهش را بر ندارد و کم نکند که سورپرایزی برای پلیرها شود. همین طور هم شد زیرا با توجه به گرافیک حاکم بر سالی که نسخهی اول این بازی آمد تشخیص جنسیت از روی زرهای فضایی غیرممکن بود و وقتی در انتها Samus Aran کلاهش را برداشت، همهی گیمرها در بهت زیبایی و غافلگیری بازی ماندند.
۲) Tifa Lockhart از بازی Final Fantasy
برترین شخصیت شرقی تاریخ ویدیو گیم، در قسمت زنان به Tifa Lockhart از بازی Final Fantasy میرسد، زنی که مهم نیست نقشش در بازی چیست، همین که نوبت به او در بازی میرسد، حتی اگر روند بازی سخت شود هم مهم نیست زیرا دیگر به بهترین شخصیتی که میتوانیم برسیم، رسیدهایم. از دختری که در دل کوهها به دنیا آمده تا فقیری که در حاشیه شهر میزیسته و تبدیل به یک فرشته نگهبان در منطقهی خود و روند بازی شده است، تیفا راهی برای برگشت و جایی برای ماندن نداشته و به همین خاطر تبدیل به این شخص قوی شده که زیبا هم هست.
تیفا بیشتر از زیباییاش، مسئلهی مهم دیگری را با خود به دنیای بازیهای ویدیویی آورد و آن اینکه توانست کلیشههای جنسیتی دربارهی زنان را در بازیها از بین ببرد. این کلیشه شامل مواردی مانند آنکه در ژاپن، زنان در بازیهای RPG صرفاً نقش جادوگر یا درمانگر (Healer) ظاهر میشدند اما تیفا مستقیماً در خط مقدم نبرد قرار گرفت، بود. همچنین شخصیت اصلی محسوب شد، سبک لباسها را تغییر داد و حتی فرم مبارزه زنانه را به بازیها افزود که کم لطفی نیست و بسیاری از بازیها احتمالاً از روی او الهاماتی برای خلق شخصیتهایشان گرفتهاند.
۱) Lara Croft از بازی Tomb Raider
دربار لارا هم باید صحبت کنیم؟ فکر نمیکنم گیمری وجود داشته باشد که او را نشناسد. کسانی که لارا کرافت را نمیشناسند احتمالاً خیلی وقت نیست که وارد دنیای گیم شدند یا او را صرفاً به چهره میشناسند. در هر صورت محبوبترین شخصیت فعلی دنیای ویدیو گیم لارا کرافت است که او را به صدر جدول زیباترینها رسانیده و همه او را دوست دارند. لازم به ذکر خواهد بود که این شخصیت از این نظر مهم محسوب میشود که در صنعت ساخت بازیها ویدیویی تاثیر خاصی داشته و توانسته موانعی را برای زنان در این جهان از پیش رو بردارد.
سال ۱۹۹۶ بود که برای اولین بار بطور سه بعدی، ما در بازیهای ویدیویی با زنی روبهرو شدیم که شخصیت اصلی داستان بود اما اولین زنی نبود که محوریت بازی را در دست داشت، چرا که ۱۰۰ها شخصیت زن قبل از او، عهده دار این نقش بودند اما لارا کرافت برای این زنی مهم محسوب میشود که در یک دنیای کاملاً سهبعدی و با دوربین سوم شخص حضور پیدا کرد.

رازهای یوتوب فارسی؛ میزگیم با سکشات – قسمت اول
نظرات