۱۲ سریال جذابی که میتوانید تا پایان مهرماه ۱۴۰۴ تماشا کنید
در این مطلب به معرفی 12 سریال جذابی که میتوانید تا پایان مهرماه ۱۴۰۴ تماشا کنید میپردازیم و آنها را از نگاه شبکهی بیبیسی بررسی میکنیم. در ادامه همراه مجله بازار باشید.
پاییز امسال قرار نیست تنها با برگهای زرد و هوای خنکاش شما را غافلگیر کند؛ تلویزیون و پلتفرمهای استریم هم دست پر آمدهاند تا مهرماه ۱۴۰۴ را به یادماندنیتر کنند. از بازگشت ستارههای نامداری مثل جسیکا چستین و جیسون بیتمن گرفته تا روایتهای تازه و پرهیجانی که از قلب نیویورک تا اعماق دوبلین شما را همراه خود میبرند. در حالحاضر دوازده سریال منتخب پیش رویتان است که باهم میبینیمشان. اگر دنبال خندهای بیموقع، اشکی ناگهانی یا داستانی پرتعلیق هستید، این لیست برایتان حکم نقشهی گنجی را دارد که مسیر سرگرمی پاییزیتان را روشن مینماید.
۱. سریال The Paper
۲۰ سال از پخش نسخهی آمریکایی The Office میگذرد و هنوز هم یکی از محبوبترین کمدیهای تلویزیون بهشمار میآید؛ حالا اسپینآف جدیدی با همان DNA و همان سبک مستندنما (Mockumentary) ساخته شده اما اینبار با توجه به فضای کاملاً متفاوت رسانهای امروز بهتصویر کشیده شده است. در این سریال، گروه مستندسازی که قبلاً زندگی کاری کارمندان «Dunder Mifflin» را ثبت میکردند، حالا روی یک شرکت دیگر متمرکز شدهاند؛ شرکتی که محصولات کاغذی مختلفی تولید میکند: از دستمال کاغذی و مقوا گرفته تا روزنامهای محلی به نام The Toledo Truth Teller. داستان، بیشتر حول تحریریهی کوچکِ همین روزنامه میچرخد؛ جایی که بعضی کارکنانش فقط نیمهوقت مشغولند، چون در بخشهای دیگر کارخانه هم کار میکنند.
دامنال گلیسون (Domhnall Gleeson) نقش «ند» را بازی میکند؛ سردبیر تازهنفس و آرمانگرای روزنامه که میخواهد به آن اعتبار روزنامهنگارانه بدهد. تنها شخصیت بازمانده از سریال قبلی هم «اسکار» (با بازی Oscar Nuñez) است که مدام تکرار میکند که نمیخواهد دوباره جلوی دوربینِ یک مستند قرار بگیرد اما همین موضوع را جلوی دوربین توضیح میدهد! از طرفی، تیمکی (Tim Key) با همان لهجهی بریتانیایی خودش در نقش «کن» ظاهر میشود؛ مدیری فرصتطلب که یادآور «دیوید برنت» نسخهی اصلی The Office است.
The Paper درست مثل «ند»، نوستالژی چاپ کاغذی را در خود دارد، اما همزمان با دنیای امروز هم سازگار شده است؛ چه روی صفحهی نمایش و چه در بیرون از آن. The Paper بر خلاف سریال مشابهش، از طریق یک پلتفرم استریم پخش میشود و هر ۱۰ قسمت آن بهصورت یکجا در دسترس قرار خواهد گرفت.
۲. سریال Task
مارک رافلو (Mark Ruffalo) در این مجموعهی متفاوت نقشآفرینی میکند؛ سریالی که همزمان یک داستان جنایی و یک ملودرام خانوادگی است. او در نقش «تام برندیس»، مأمور FBI در فیلادلفیا ظاهر میشود؛ کسی که رهبری یک گروه ویژه را بر عهده دارد تا مشخص کند که چه کسانی پول نقد را از خانههای مخفی یکی از باندهای بزرگ مواد مخدر سرقت میکنند. اما زندگی شخصی تام بهسرعت از هم پاشیده است: همسرش را بهتازگی از دست داده، گذشتهای بهعنوان کشیش دارد، حالا به الکل پناه برده و پسرش در شرایطی بحرانی بهسر میبرد. در همین حین، دو دخترش بر سر اینکه آیا باید برای برادرشان مجازاتی سخت در نظر گرفته شود یا نه، اختلاف نظر دارند؛ این همان بخش ملودرام و خانوادگی سریال است.
در خط داستانی موازی، ما شاهد گروهی هستیم که همان خانههای مواد مخدر را سرقت میکنند. تام پلفری (Tom Pelphrey) در نقش «رابی» میدرخشد؛ خلافکاری غیرعادی و همدل که خیلی زود فراتر از توان خودش درگیر ماجرا میشود. او دو کودک خردسال را بزرگ میکند و برای این کار به کمک خواهرزادهاش «میو» (با بازی امیلیا جونز Emilia Jones) نیاز دارد؛ دختری که از سر اجبار همراهی میکند و به همان اندازه درخشان بازی میشود. جونز را پیشتر در فیلم اسکاری CODA شناختیم، جایی که نقش فرزند شنوا در خانوادهای ناشنوا را به زیبایی ایفا کرد.
خالق این سریال برد اینگلسبای (Brad Ingelsby) است؛ همان نویسندهای که Mare of Easttown را ساخته بود. Task هم همان حس تلخ، زمخت و در عینحال جذب کننده را با خود دارد؛ داستانی پرکشش که هم جنبهی پلیسی دارد و هم خانوادگی.
۳. سریال Only Murders in the Building
اگر آپارتمان خیالی Arconia در واقعیت وجود داشت، احتمالاً نرخ قتل در نیویورک را بهتنهایی چند برابر میکرد! البته این مکان فقط صحنهی اصلی کمدی خوشساختی است که استیو مارتین، مارتین شورت و سلنا گومز در آن نقشآفرینی میکنند. آنها بهترتیب در نقشهای «چارلز»، «الیور» و «میبل» ظاهر میشوند؛ سه دوست و پادکستر آماتور که استعداد حل معماهای جنایی را دارند اما هرگز عقلشان نمیرسد از همان «ساختمان قتل» نقل مکان کنند.
در پایان فصل گذشته مشخص شد که سرایدار ساختمان، «لستر»، به قتل رسیده است. حالا در فصل پنجم، این سه نفر وارد تحقیقات تازهای میشوند و سر راهشان به مافیاها، دلالان قدرتمند و البته همسایههای همیشه مشکوکشان برخورد میکنند.
این فصل هم پر از چهرههای مهمان است: بابی کاناوال (Bobby Cannavale)، کیگان-مایکل کی (Keegan-Michael Key)، رنه زلوگر (Renée Zellweger)، کریستوف والتس (Christoph Waltz)، بینی فلدستین (Beanie Feldstein)، لوگان لرمن (Logan Lerman) و دایان ویست (Dianne Wiest). علاوهبر این، شخصیتهای آشنای فصول قبل هم بازمیگردند؛ از جمله داوین جوی راندولف (Da’Vine Joy Randolph) در نقش کارآگاه نیویورکی که همیشه برای سهنفر دردسر درست میکند (و البته بالعکس). اما بهترین بازگشت، حضور شگفتانگیز مریل استریپ (Meryl Streep) است؛ کمدینی بزرگ و واقعی که اینبار در نقش «لورتا» همسر جدید الیور، میدرخشد و در تریلر با شور و شوق میگوید: «بیاید دربارهی قتل حرف بزنیم!»
۴. سریال The Girlfriend
اینکه مادری فکر کند هیچکس بهاندازهی کافی برای ازدواج با پسرش خوب نیست، موضوع تازهای نیست؛ اما در این تریلر روانشناختی، همین نگاه ساده رنگ و بوی خطرناک و پرتنشی به خود میگیرد. رابین رایت (Robin Wright) در نقش «لورا» ظاهر میشود؛ زنی ثروتمند و موفق که پسرش «دنیل» (با بازی لاری دیویدسون Laurie Davidson) نامزدش را به او معرفی میکند. «چری» (Olivia Cooke) همان نامزد جوان است؛ اما لورا خیلی زود به او مشکوک میشود و گمان میکند که چیزی را پنهان کرده است و آنطور که بهنظر میرسد، بیخطر نیست. (شاید هم ذهنمان ناخودآگاه اولیویا کوک را در نقش «آلیسنت» حیلهگر در House of the Dragon به یاد بیاورد؟)
با پررنگتر شدن این شک و تردید، پرسشی اساسی پیش میآید: آیا لورا صرفاً مادری حسود، بیشازحد محافظهکار و بدبین است که از طبقهی اجتماعی بالاتر خود به چریِ بلندپرواز نگاه میکند؟ یا اینکه کاملاً درست میبیند و واقعاً خطری در کمین است؟ جذابتر اینکه، رابین رایت علاوهبر بازی، کارگردانی چند اپیزود سریال را هم بر عهده دارد. داستان این مجموعه از رمان Michelle Francis به نام The Girlfriend (منتشرشده در سال ۲۰۱۷) اقتباس شده است.
۵. سریال The Morning Show
حتی اگر روند داستانی گاهی پیچیده بهنظر برسد (شبکهی تلویزیونی قدیمی UBA با NBN ادغام شده و حالا «UBN» نام گرفته) باز هم دسیسهها، روابط پنهانی و پشتپردههای کاری این سریال آنقدر جذاب است که مخاطب را پای تلویزیون نگه دارد. این مجموعه در فصل چهارم خود چند چهرهی درخشان را به گروه بازیگران اضافه کرده است: ماریون کوتیار (Marion Cotillard) در یک نقش محوری و جرمی آیرونز (Jeremy Irons) در نقشی کوتاهتر. «الکس» (با بازی جنیفر آنیستون Jennifer Aniston) علاوهبر اجرای برنامه روی آنتن، حالا مدیر اجرایی شبکهی جدید است. اما او هم رئیس دارد: «استلا» (Greta Lee) و بالاتر از همه «سلین» (کوتیار) که بهنوعی رئیس کل محسوب میشود. کل شبکه هم در تبوتاب آمادهسازی برای میزبانی المپیک ۲۰۲۴ است.
از طرفی، «بردلی» (با بازی ریس ویترسپون Reese Witherspoon) که در پایان فصل قبل خودش را به FBI معرفی کرده بود، بهخاطر پنهانکاری دربارهی نقش برادرش در شورش «کاپیتول» اکنون برخلاف انتظار در زندان نیست. «کوری» (با بازی بیلی کروداپ Billy Crudup)، مدیرعامل پیشین UBA، پس از اخراج به اصطلاح در «زندان حرفهای» بهسر میبرد و حالا بیوقفه تلاش میکند تا به یک تهیهکنندهی هالیوودی تبدیل شود. در نهایت، UBN هم بهاندازهی UBA شلوغ و پرآشوب است. همانطور که کوری در تریلر فصل جدید میگوید: «انگار درامِ پشت صحنهی شبکه از درام روی آنتن هم آبدارتر است.»
۶. سریال Black Rabbit
از شاخصترین و امیدبخشترین سریالهای این فصل، Black Rabbit است؛ مجموعهای با حضور جود لا (Jude Law) در نقش «جیک» و جیسون بیتمن (Jason Bateman) در نقش برادرش «وینس». این دو در گذشته یک رستوران و کلاب سطحبالا به همین نام راهاندازی کرده بودند اما حالا جیک بهتنهایی آن را اداره میکند. بازگشت ناگهانی وینس، با کوهی از بدهیهای قمار، اوضاع را پیچیدهتر میسازد.
جیک هم با مشکلات مالی خودش دستوپنجهنرم میکند و به همین دلیل، خیلی زود هر دو برادر درگیر وامدهندگان خطرناک شهرشان میشوند. سریال که در Lower East Side نیویورک فیلمبرداری و روایت میشود، از فضایی خاص و سنگین بهره میبرد. با این حال، بیتمن دربارهی هستهی اصلی داستان گفته است: «این سریال درواقع دربارهی رابطهی دو برادر است؛ برادرانی که همدیگر را دوست دارند اما با هم جور درنمیآیند؛ یکی همیشه خرابکار است و دیگری بسیار منظم.»
بیتمن که پیشتر اپیزودهایی از سریال پرهیجان Ozark را کارگردانی کرده بود، کارگردانی دو قسمت نخست Black Rabbit را هم بر عهده دارد. همچنین لورا لینی (Laura Linney)، همبازی او در Ozark، دو قسمت دیگر را کارگردانی کرده است. بیتمن در گفتوگو با نیکول والاس در پادکست The Best People تأکید کرده که Black Rabbit را بهترین کاری میداند که تا امروز ساخته است. حتی اگر این حرف کمی اغراقآمیز بهنظر برسد، باز هم نشاندهندهی جایگاه ویژهی این پروژه برای او میباشد.
۷. سریال The Lowdown
استرلین هارجو (Sterlin Harjo) با سریال تحسینشدهی Reservation Dogs که داستان نوجوانان بومی آمریکایی ساکن یک رزرویشن بود، بین سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳ تحسین گستردهای دریافت کرد. هالیوود ریپورتر آن را یکی از بهترین سریالهای قرن بیستویکم (تا امروز) نامید و نوشت که داستانهایش «قرنها کلیشه را کنار میزنند». حالا هارجو باز هم در ایالت زادگاهش اوکلاهما مانده اما اینبار به سراغ موضوعی کاملاً متفاوت رفته است.
ایتن هاوک (Ethan Hawke) که همیشه پویایی خاصی در نقشهایش دارد، در این سریال در نقش «لی ریبون» ظاهر میشود؛ روزنامهنگار شهر تولسا که خودش را یک «truthstorian» (تاریخنگار حقیقت) مینامد. او با هدف افشای فساد شهری، تحقیقی عمیق دربارهی خانوادهی پرقدرت واشبِرگ منتشر میکند و به زودی بیش از آنچه انتظار داشت، پرده از رازها برمیدارد.
تیم بلیک نلسون (Tim Blake Nelson) در نقش یکی از طردشدگان خانوادهی واشبرگ حضور دارد و جین تریپلهورن (Jeanne Tripplehorn) هم نقش همسر او را بازی میکند. کایل مکلاکلن (Kyle MacLachlan) در قالب برادری از همین خانواده ظاهر میشود که در حال رقابت برای مقام فرمانداری است؛ موقعیتی که در آن هیچ چیز بدتر از رسوایی رسانهای نمیتواند باشد. با اینکه ریبون زندگی آرامی بهعنوان کتابفروش در یک فروشگاه نادر کتاب دارد، ناگهان خودش را در خطری جدی و پرهیجان مییابد.
۸. سریال Slow Horses
خوشبختانه میک هرون (Mick Herron) رمانهای زیادی از مجموعهی Slough House نوشته است؛ چون همین رمانها باعث شدند که یکی از بهترین و پرهیجانترین سریالهای تلویزیون شکل بگیرد. در فصل پنجم، دردسر اصلی متوجه «رادی هو» (با بازی کریستوفر چونگ Christopher Chung) است؛ نابغهی کامپیوتر تیم Slow Horses. البته او باید نابغهی واقعی باشد، چون بعد از دیدن این فصل احتمالاً برایتان سوال میشود که چنین فرد سادهلوحی چطور اصلاً مأمور MI5 شده است. منطقی هم هست که در نهایت سر از Slough House درآورد؛ جایی که بهعنوان مجازات، مأموران درخشان اما دردسرساز MI5 به آن تبعید میشوند.
در این فصل، رادی بیشتر از همیشه در مرکز توجه است و حتی با لباسهای پرزرقوبرقش ظاهر میشود. چونگ در گفتوگویی با GamesRadar+ شوخی کرده بود: «شاید حتی یکی دو حرکت رقص هم اضافه کنم.» با این حال، او همچنان در کنار همکاران عجیب اما دوستداشتنیاش قرار دارد که هر کدام توسط گروهی از بازیگران برجسته ایفا میشوند. گری اولدمن (Gary Oldman) همچنان در نقش «جکسون لمب» بازمیگردد؛ شخصیتی بیهمتا که اینبار حتی شلختهتر و بهاحتمال زیاد بدبوتر از همیشه است. جک لودن (Jack Lowden) هم نقش «ریور کارترایت» را بازی میکند؛ مأموری پرانرژی که بیصبرانه میخواهد از تیم Slow Horses خارج شود و دوباره مورد اعتماد MI5 قرار گیرد. در نهایت، کریستین اسکات توماس (Kristin Scott Thomas) هم در نقش «دایانا تاورنر» دیده میشود؛ رئیس بلندپرواز MI5 که همیشه نقشههای خودش را دارد.
۹. سریال House of Guinness
هر اثر تازهای از استیون نایت (Steven Knight)، خالق Peaky Blinders، همیشه خبر خوشی برای طرفداران درام محسوب میشود. اینبار او با یک حماسهی خانوادگی برگرفته از واقعیت بازگشته؛ قصهی خاندان مشهور Guinness، وارثان امپراتوری آبجوسازی که در قرن نوزدهم، ثروتی عظیم بهدست آوردند. داستان در دوبلین دههی ۱۸۶۰ روایت میشود، درست پس از مرگ «سر بنجامین گینس» که شرکت خانوادگی را به اوج موفقیت رساند. کانون درام روی چهار فرزند بزرگ او است؛ بهویژه «آرتور» (با بازی آنتونی بویل Anthony Boyle از Masters of the Air) و «ادوارد» (با بازی لویی پارتریج Louis Partridge از Enola Holmes) که ادارهی شرکت را مشترکاً بر عهده دارند. نایت دربارهی رابطهی این دو برادر گفته است: «پدرشان خیلی حساب شده آنها را در مسئولیت ادارهی کارخانه به یکدیگر زنجیر کرده و شما در ادامه دلیلش را خواهید فهمید.»
جیمز نورتون (James Norton) هم در نقش «شان رافرتی» حضور دارد؛ شخصیتی که سرنوشتش با خاندان گینس گره میخورد. نایت شخصیتهای قرن نوزدهمی را «بهطور طبیعی وحشی» توصیف کرده و نتفلیکس آنها را «پرقدرت و افراطکار» معرفی کرده است؛ دقیقاً همان چیزی که برای یک درام خانوادگی حماسی نیاز دارید. نکتهی جالب اینکه اگر سریال به نسلهای بعدی هم کشیده شود، داستان میتواند تا زمان حال ادامه پیدا کند؛ چراکه «دَفنی گینس» (Daphne Guinness) مدل و آیکون دنیای مد، از نوادگان مستقیم بنجامین گینس شمرده میشود.
۱۰. سریال Wayward
این اثر مهیج در یک شهر کوچک میگذرد؛ تونی کولت (Toni Collette) در نقش «اِولین وِید» ظاهر میشود؛ مدیر آکادمی Tall Pines، مرکزی برای نوجوانان مشکلدار. خالق سریال میمارتین (Mae Martin) است؛ هنرمندی که بیشتر بهعنوان کمدین و سازندهی سریال رومانتیککمدیِ Feel Good در نتفلیکس شناخته میشود. مارتین اینبار با ترکیب طنز و تعلیق، فضایی متفاوت خلق کرده و خودش هم در نقش «الکس»، پلیس محلی که به اوضاع مشکوک مدرسه پی میبرد، ایفای نقش کرده است.
کافی است نگاهی به تریلر بیندازید: جایی که اِولین با لحنی مرموز از «تکنیکهای درمانی پیشگامانه» مدرسه تعریف میکند؛ علامتی روشن از اینکه اتفاقات آنجا چندان عادی نیست. الهام اصلی سریال از تجربهی شخصی مارتین آمده است: «اوایل دههی ۲۰۰۰ من یک نوجوان سرکش بودم و بهترین دوستم به یکی از همین موسسههای مخصوص نوجوانان مشکلدار فرستاده شد. وقتی برگشت، داستانهای عجیبوغریبی تعریف میکرد.»
در کنار کولت و مارتین، بازیگران دیگری چون پاتریک جی. آدامز (Patrick J. Adams) از سریال Suits و سارا گادون (Sarah Gadon) از Alias Grace نیز حضور دارند. جالب اینجا است که احتمالاً شاهد یک روند تازه در تلویزیون هستیم؛ حضور بازیگران نامداری در نقش مدیران مدرسههای sinister. برای نمونه، همین حالا مری لوئیز پارکر (Mary-Louise Parker) در سریال The Institute نقش مدیر مدرسهای هولناک را بازی میکند.
۱۱. سریال The Savant
جسیکا چستین (Jessica Chastain) در این تریلر پرتنش و بهموقع، نقش «جودی» را بازی میکند؛ زنی با تواناییهای شهودی خارقالعاده که او را به یکی از نیروهای کلیدی در یک مأموریت فوقمحرمانه تبدیل کرده است: ردیابی گروههای برتریطلب سفیدپوست و دیگر جریانهای نفرتپراکن در فضای آنلاین، پیش از آنکه دست به حملات خشونتبار بزنند. جودی در اصل باید از پشت میز و با استفاده از هویتهای جعلی، این گروهها را زیر نظر بگیرد و با آنها تعامل کند اما مأموریتش خیلی زود از مرزهای فضایمجازی عبور کرده و به شکلی غیرمنتظره وارد زندگی واقعیاش میشود. این فشار کاری، زندگی خانوادگی او را نیز تحتتأثیر قرار میدهد؛ بهویژه که او دو فرزند دارد و همسرش در ارتش خدمت میکند.
سریال علاوه بر نمایش ویدیوهای هولناکی که این گروهها در اینترنت منتشر میکنند، گاهی ما را عمیقاً به دنیای واقعی یکی از این گروههای تروریستی میبرد؛ همان گروهی که جودی با وسواس در حال تعقیب آنها است. او بهطور غریزی مطمئن است که آنها نقشهای بزرگ دارند و تماشاگر خیلی زودتر از او میفهمد که این حدس درست است.
یکی از ویژگیهای خلاقانهی سریال، حضور جرمی باب (Jeremy Bobb) در نقش همان مردی است که جودی وانمود میکند هست. در صحنههایی خاص، بهجای او پشت کامپیوتر مینشینیم و باب را میبینیم؛ رویکردی سوررئال که به روایت پیچیدگی ویژهای میدهد. Melissa James Gibson، نویسندهی سریال The Americans، خالق این مجموعه است و مهمتر اینکه داستان صرفاً خیالی نیست: شخصیت جودی بر اساس فردی واقعی ساخته شده که در سال ۲۰۱۹ در مقالهای از مجلهی Cosmopolitan با تیتر «آیا میتوان جلوی یک تیراندازی جمعی را قبل از وقوع گرفت؟» معرفی شده بود.
۱۲. سریال Chad Powers
گلن پاول (Glen Powell) پس از موفقیت چشمگیر فیلم تابستانی Twisters در سال گذشته، فرصتهای سینمایی متعددی پیش رو داشت اما اینبار ترجیح داده در یک سریال طنزآمیز و صمیمی ظاهر شود. او نقش «راس هالیدی» را بازی میکند؛ بازیکن فوتبال دانشگاهی که به دلیل از دست دادن کنترلش در یک موقعیت عجیب که ویدیوی آن بهشکل گسترده وایرال شد، از ادامهی بازی محروم میشود.
هشت سال بعد، راس با گذاشتن کلاهگیس و تغییر ظاهر، دوباره شانس خود را امتحان مینماید. او اینبار خود را بهعنوان فردی سادهدل و خوشبرخورد با نام «چَد پاورز» معرفی کرده و برای تیم دانشگاهی دیگری تست میدهد. ایدهی سریال از یک اپیزود برنامهی Eli’s Places ساختهی ستارهی فوتبال الی منینگ (Eli Manning) الهام گرفته شده است؛ جایی که منینگ خودش را در نقش خیالی «چَد پاورز» جا زد و برای تیمی دانشگاهی تست داد. پاول گفته که همین آگاهی تماشاگران از دروغی بودن این نقاب، الهامبخش او و مایکل والدرون (Michael Waldron، خالق Loki) برای ساخت این مجموعه بوده است. او توضیح داده: «ما خواستیم از دروغی که در قلب این ماجرا است استفاده کنیم، چون ذاتاً یک تضاد خندهدار ایجاد میکند.»
پاول حتی شوخی کرده و گفته: «بیاید باهاش مثل Tootsie رفتار کنیم. مثل Mrs. Doubtfire.» و بهنظر میرسد آنها کمی هم از حالوهوای Ted Lasso وام گرفتهاند؛ همان کمدیِ ورزشی دلگرمکنندهای که خودش از منبعی حتی عجیبتر ساخته شد: یک شخصیت تبلیغاتی تلویزیونی.
امیدواریم از این ۱۲ سریالی که معرفی شد، لذت ببرید
پاییز امسال بهویژه تا پایان مهرماه ۱۴۰۴، بسیار سرگرم کننده محسوب میشود؛ از تریلرهای پرکششی مثل The Savant و Wayward گرفته تا کمدیهای گرم و بامزهای مثل Only Murders in the Building و Chad Powers و حتی درامهای خانوادگی پرجزئیاتی چون House of Guinness. این دوازده سریال هرکدام با حالوهوای خاص خودشان، فرصتی هستند برای فرار از روزمرگی و غرق شدن در روایتهایی تازه، پرشخصیت و گاه غیرقابل پیشبینی؛ درست همان چیزی که یک بینندهی عاشق سریال به دنبالش است.
نظر شما چیست؟ شما کدام یک از این ۱۲ سریال را تماشا خواهید کرد؟ نظراتتان را با ما و دیگر کاربران مجله بازار بهاشتراک بگذارید.
منبع: BBC
چطوری پارتنر گیمر پیدا کنیم؟ میزگیم ازدواجی با سایه و حمید
نظرات