۵ قسمت برتر سریال انیمیشنی Batman که رابین در آنها حضور دارد
انیمیشن Batman: The Animated Series نهتنها یکی از بزرگترین مجموعههای پویانمایی تاریخ، بلکه اثری ماندگار در تلویزیون است که شخصیت بتمن را برای نسلی تازه بازتعریف کرد. روایت پخته و سبک بصری منحصربهفرد «دارک دکو»ی این اثر، تصویری ماندگار از شوالیهی تاریکی ساخت که هنوز هم بسیاری آن را نسخهی نهایی و بینقص بتمن میدانند.
این مجموعه سرشار از خلاقیت بود؛ با سادهسازی پیشزمینهی شروران کلاسیک، جانبخشی دوباره به دشمنان فراموششدهای مانند مستر فریز و خلق شخصیتهایی تازه چون هارلی کوئین که بعدها به یکی از ارکان اصلی دنیای کمیکهای دیسی بدل شد. موفقیت این سریال چنان چشمگیر بود که سبک بصری و جهان داستانی آن در آثار بعدی نیز ادامه یافت، از جمله در The New Batman Adventures که دنبالهای چنان یکپارچه بود که بسیاری آن را امتداد مستقیم نسخهی اصلی میدانند.
باوجود آنکه بتمن (با صداپیشگی کوین کانروی) ستارهی بیچون و چرای این مجموعه بود، سریال نقشی تعیینکننده در تثبیت میراث مدرن رابین نیز ایفا کرد. Batman: The Animated Series و دنبالهی آن، سیر کامل تحول شخصیت رابین را از خاستگاه تراژیک دیک گریسون (با صداپیشگی لورن لستر) تا جدایی او از بتمن و معرفی جانشینش، تیم دریک (با صداپیشگی متیو والنسیا) روایت میکنند. در این مسیر، مجموعه با پرداختی دقیق و روانشناسانه به رابین، او را فراتر از یک یار همیشگی نشان داد و جایگاهی مستقل برایش ساخت؛ جایگاهی که تا آن زمان در آثار غیر کمیک کمتر دیده شده بود. در ادامه با مجله بازار همراه باشید تا ۵ اپیزود برجسته در این زمینه را بررسی کنیم.
۵) «ترس از پیروزی» (فصل ۱، قسمت ۲۴)
قسمت «ترس از پیروزی» از نخستین اپیزودهای فصل اول است که نقش مهمی در تعریف شخصیت رابین دارد، زیرا برای اولینبار وضعیت روانی او در مرکز روایت قرار میگیرد. در این داستان، مترسک (با صداپیشگی هنری پولیک دوم) ورزشکاران مشهور گاتهام را با مادهای شیمیایی هدف قرار میدهد که با افزایش آدرنالین فعال میشود و شور و هیجان آنها را به ترسی فلجکننده بدل میکند. پس از آنکه هماتاقی دانشگاهی دیک گریسون که یک کوارتربک (بازیکن مرکزی در فوتبال آمریکایی) است، تحتتأثیر این سم قرار میگیرد، رابین تحقیق را آغاز میکند؛ اما خودش نیز ناخواسته آلوده میشود. ناگهان پسر شجاع و آکروباتکار داستان دچار ترس از ارتفاع میشود؛ ضعفی که مستقیماً توانایی اصلیاش در مبارزه را نشانه میگیرد.
اهمیت این اپیزود در نحوهی نمایش شجاعت رابین است. او وحشتزده است و اعتمادبهنفسش فرومیریزد، اما بارها خود را مجبور میکند با ترسش روبهرو شود تا به بتمن کمک کند. درحالیکه بتمن در جستوجوی مترسک است، رابین درگیر نبردی درونی با ذهن خود میشود؛ نبردی که در نقطهی اوج داستان، او را وادار میکند با ترسش روبهرو شود و بر آن غلبه کند. این قسمت نشان میدهد که شجاعت حقیقی، نبودِ ترس نیست، بلکه توانایی عملکردن در برابر آن است.
۴) «گناه پدر» (ماجراهای جدید بتمن، فصل ۱، قسمت ۲)
وقتی مجموعه با عنوان ماجراهای جدید بتمن دوباره آغاز شد، سازندگان تصمیم جسورانهای گرفتند: کنارگذاشتن دیک گریسون و معرفی رابین جدید. قسمت «گناه پدر» داستان خاستگاه تیم دریک را روایت میکند؛ پسربچهای خیابانی و باهوش که پدر خلافکارش با دو چهره (با صدای ریچارد مول) درگیر میشود. پس از کشتهشدن پدرش، تیم هدف باندهای جنایتکار گاتهام قرار میگیرد و در جریان ماجرا، جان بتمن زخمی را نجات میدهد و در همین مسیر راز غار بتمن را کشف میکند.
«گناه پدر» ازآنجهت اهمیت دارد که مفهوم «میراث رابین» را بنا میگذارد. بتمن که هنوز از جدایی پرتنش با دیک گریسون آسیبدیده، تمایلی ندارد دوباره شاگردی بپذیرد. او سرد و دور از احساس است و روشن میگوید عنوان رابین چیزی نیست که بخواهد دوباره به کسی بدهد. بااینحال، پافشاری، شجاعت و حس عدالت ذاتی تیم، بروس را قانع میکند تا فرصتی دوباره بدهد. این اپیزود هوشمندانه عناصری از خاستگاه جیسون تاد در کمیکها را با شخصیت تیم دریک ترکیب میکند و نسخهای تازه از رابین برای دنیای انیمیشنی میسازد.
۳) «بیهیچ ترسی» (ماجراهای جدید بتمن، فصل ۱، قسمت ۴)
در یکی دیگر از قسمتهای برجسته ماجراهای جدید بتمن، مترسک با نقشهای هوشمندانه و ظاهری ترسناک بازمیگردد. او این بار بهجای سمی که باعث وحشت میشود، گازی پخش میکند که حس ترس را کاملاً از بین میبرد و باعث میشود مردم گاتهام بیپروا و بیاحتیاط عمل کنند. خطر زمانی اوج میگیرد که خود بتمن در معرض این گاز قرار میگیرد؛ جنگ او با جنایت به شکلی بیرحمانه و مهارناشدنی درمیآید، چون دیگر هیچ ترسی از عبور از خطوط اخلاقیاش ندارد.
«بیهیچ ترسی» لحظهای تعیینکننده برای تیم دریک است، زیرا معادلهی همیشگی میان او و بتمن را کاملاً وارونه میکند. این بار، بتمنِ از کنترل خارجشده تهدیدی برای خودش و دیگران است و رابین باید نقش نیروی عاقل و مسئول را بر عهده بگیرد. او باید استادش را متوقف کند، تصمیمهای تاکتیکی بگیرد و در نهایت با بتمنی روبهرو شود که دیگر خودش نیست. این اپیزود به شکلی تأثیرگذار بلوغ و توانایی تیم را نشان میدهد و ثابت میکند که او تنها یک شاگرد مطیع نیست، بلکه قهرمانی کامل است.
۲) «زخمهای کهنه» (ماجراهای جدید بتمن، فصل ۱، قسمت ۱۸)
برای طرفدارانی که با ماجراهای جدید بتمن همراه بودند، یک سؤال بزرگ وجود داشت: چه بر سر دیک گریسون آمد؟ قسمت «زخمهای کهنه» بالاخره پاسخ را در داستانی تأثیرگذار و تقریباً فلشبک شده میدهد. پس از آنکه رابین کنونی (تیم دریک) در گشت شبانه با نایتوینگ روبهرو میشود، از او میپرسد چرا از بتمن جدا شد. دیک هم روزهای پایانی دوران رابین بودنش را روایت میکند؛ از فشار سنگین همکاری با بتمن تا رویدادی که همه چیز را از هم پاشید.
داستان نشان میدهد که وسواس و سختگیری بروس چگونه رابطهی آن دو را فرسوده کرده است. نقطهی انفجار زمانی میرسد که دیک درمییابد باربارا گوردون (با صدای تارا استرانگ) همان بتگرل است، و بروس از این راز مدتهاست خبر دارد. این پنهانکاری اعتمادش را به هر دوی آنها از بین میبرد. در نهایت، جدال لفظی شدیدی در غار بتمن درمیگیرد و دیک برای همیشه میرود. «زخمهای کهنه» اپیزودی غمانگیز و درعینحال رهاییبخش است که مسیر دیک گریسون از دستیاری بتمن تا استقلال کاملش بهعنوان قهرمان نایتوینگ را به زیبایی جمعبندی میکند.
۱) «حسابرسانی رابین، بخش اول و دوم» (بتمن: مجموعهی پویانمایی شده، فصل ۱، قسمت ۳۲-۳۳)
«حسابرسانی رابین» اپیزودی دوقسمتی و برندهی جایزهی امی از مجموعهی پویانمایی بتمن است و در واقع شالودهی شخصیت رابین در دنیای انیمیشن محسوب میشود. در جریان تحقیق دربارهی پروندهای باجخواهی، بتمن درمییابد مرد پشت این ماجرا تونی زوکو (با صدای توماس اف. ویلسون) است؛ همان گنگستری که سالها پیش والدین دیک گریسون را به قتل رسانده بود. بتمن برای محافظت از شاگردش تصمیم میگیرد او را از پرونده دور نگه دارد، اما همین تصمیم میانشان شکاف میاندازد. درحالیکه بتمن در زمان حال زوکو را تعقیب میکند، داستان با فلاشبکهایی به گذشته بازمیگردد و قتل والدین دیک و روزهایی را نشان میدهد که بروس وین او را تحت سرپرستی خود گرفت.
«حسابرسانی رابین» گذشته و حال را استادانه در هم میتند تا خاستگاه قطعی دیک گریسون را بازگو کند. فلاشبکها پیوندی عمیق و دردناک میان بروس و دیک ترسیم میکنند؛ پیوندی میان دو روح زخمی که هر دو عزیزانشان را ازدستدادهاند. در روایت زمان حال، خشم و عطش انتقام دیک به اوج میرسد، اما در نهایت باید میان انتقامجویی و مسیر قهرمانانهای که بتمن برایش ترسیم کرده، یکی را انتخاب کند. این اپیزود کاوشی ظریف و احساسی است در انگیزههای رابین، رابطهاش با بتمن و اصولی که او را به قهرمانی واقعی بدل میکند.
منبع: comicbook
سایلنت هیل اف ترسناکترین بازی ساله؟ میزگیم با امید لئون
نظرات