۶ بار که باب اسفنجی ذرهای دلش بهحال سلامت روان کودکیمان نسوخت!
اینها لحظاتی بودند که باعث شدند والدین با خود بگویند: “کار درستیه بذاریم بچههامون باب اسفنجی ببینن؟”
همه ما عاشق شخصیهای زیر دریایی باب اسفنجی، پاتریک و بقیه گروه بیکینی باتم بودیم. اما بیایید واقعبین باشیم، بعضی از قسمتها لحظاتی داشتند که ما را گیج یا حتی معذب میکردند. این لحظات عجیب و تاحدی آزاردهنده واقعا میتوانستند ذهنمان را در کودکی بههم بریزند.
سفر اختاپوس به جهنم!
شاید یادتان بیاید که در یکی از قسمتها لنگری مرموز به خانه اختاپوس برخورد میکند. بعد از آن، باب اسنفجی، پاتریک و اختاپوس، سهتایی از طناب لنگر بالا میروند و با مرد پرنده هلندی که شبیه روح است ملاقات میکنند. اختاپوس که مثل همیشه بداخلاق و بدعنق است هرچه از دهانش درمیآید به پرنده میگوید. در نتیجه، او به سفری عجیب فرستاده میشود. بهجایی که فقط میتوانیم آن را با عنوان جهنم توصیف کنیم. چیزی شبیه نسخهای عجیب از آلیس در سرزمین عجیب که به آن پیچش داستانی خاصی هم اضافه شده است. درنهایت، چیزیکه میبینیم میتواند ناراحتکننده و آزاردهنده باشد.
شوخی هالووینی باب اسفنجی بد پیش میرود!
باب اسفنجی صمیم میگیرد، لباس پرنده هلندی را بپوشد! تا بتواند در مهمانی هالووین آقای خرچنگ همه را بترساند. همهچیز خوب پیش میرود تا وقتیکه….پرنده هلندی واقعی ، همان روحی که بالاتر درموردش گفتیم، ظاهر میشود و چیزی را نشان میدهد که همه را حسابی میترساند. او میخواهد کاستوم هالووین باب اسفنجی را دربیاورد؛ اما انگار با اینکار، پوست باب اسفنجی را هم میکند و همه میتوانند مغز باب اسفنجی با چشمها از حدقه بیرونزدهاش را ببینند. اگر بخواهید بچهای شب خوب بخوابد، بهتر است این قسمت باب اسفنجی را نشانش ندهید، اینطور فکر نمیکنید؟
صورتهای منجمدشده
به باب اسفنجی و پاتریک هشدار دادهاند که زیاد شکلک درنیاورند، اگرنه، صورتشان بههمان شکل باقی میماند. تا اینجا شبیه تهدیدهایی است که بسیاری از کودکها میشنوند، دستکم بچههای همنسل باباسفنجی. اما هیچکدام از آنها به اینجور چیزها گوش میکنند؟ شما بودید گوش میکردید؟ معلوم است که نه! اما درنهایت این اتفاق واقعا میافتد و صورت آنها واقعا عجیب و حتی یکجورهایی ترسناک میشود. البته که حالتشان خندهدار است و دیدنش بامزه است. اما ترسناک هم هست، مخصوصا اگر بچه باشید. بعید نیست با فکر کنید که این اتفاق برای شما هم ممکن است بیفتد.
سفر زمان اختاپوس
اختاپوس خودش را منجمد میکند و ۲۰۰۰ سال بعد بیدار میشود. البته او بالاخره یک ماشین زمان پیدا میکند. اما بیشتر از چیزیکه باید به گذشته میرود. حتی به قبل از شکلگیری زمان میرسد! باتوجه به شخصیت اختاپوس، عجیب نیست که اولش از این تنهایی لذت میبرد. اما چیزی نمیگذرد که این وضعیت شبیه شکنجه میشود. این، یکی از قسمتهای عجیبی است که واقعا میتواند با ذهنتان بازی کند.
توهمات اختاپوس
آقای خرچنگ صدمه میبیند و اختاپوس را مسئول رستوران میکند. اختاپوس هم باب اسفنجی را ارتقا میدهد و مسئولیت صندوقداری و غذاهای سرخکردنی را به او میدهد و اساسا تمام روز هیچکاری نمیکند. اما مشکل از جایی شروع میشود که او به اتفاقات بد فکر میکند. یعنی تمام سناریوهای بد ممکن را تصور میکند؛ از اینکه چطور ممکن است همهچیز بد پیش برود و تا خرابکاریهای احتمالی باب اسفنجی. او با این خیالات خودش را تا سرحد توهمات و دیوانگی میبرد.
شکست مفتضحانه پای اختاپوس!
در قسمت خانه لوکس (House Fancy)، اختاپوس تلاش میکند تا خانهاش را مثل یک خانه لوکس و مجلل نشان دهد. چرا؟ برای یک برنامه تلویزیونی. او برای این کار از باب اسفنجی کمک میخواهد. باب اسفنجی هم چندین بار یک کاپانه را به پای او میکوبد. حداقل از نظر بصری تماشای آن وحشتناک است.
جمعبندی
باب اسفنجی یکی از کارتونهای محبوب کودکی نسلهای مختلف است. شاید در ایران، متولدین دهههای ۶۰ و ۷۰ با آنها خاطرات زیادی داشته باشند، اما هنوز هم بسیاری از بچهها باب اسفنجی نگاه میکنند. البته که همان کودکان چنددهه قبل هم هنوز دست از سر باب اسفنجی نکشیدهاند. اما سایه تئوریهای مختلفی روی سر این کارتون هست. مشخصا دلیلش هم نوع داستانها، شخصیتها و اتفاقات است. کافی است نگاهی به همین ۶ مورد بیندازید تا بهتر متوجه شوید از چه صحبت میکنیم!
اگر خودتان باب اسفنجی خاطره دارید و حالا میخواهید آن را با کودک دیگری ببینید، بد نیست قبلش نگاهی به آن قسمت بیندازید. بعضی قسمتهای این کارتون لحظات و داستانهایی دارند که احتمالا با معیارهای مدرن پرورش کودکان زیاد جور درنمیآیند. در این مطلب میتوانید برای نمونه ۶ مورد از این لحظات را ببینید.
لحظات مختلفی در باب اسفنجی هست که شاید تاثیر خوبی روی روان کودکان نداشته باشند، ازجمله ملاقات با مرد پرنده (روح) هلندی، سفر در زمان اختاپوس و شکلک درآوردنهای پاتریک و باب اسفنجی.
خوشم میاد همه بدبختی ها مال اختاپوس 🤣🤣
بدبخت تر از اختاپوس دیگه پیدا نمی شد
چرا بد بخت تر از اختاپوس پلانکتونه
والا اینا ترسناک نبودن .
راستش بعضی هاش آنقدر جالب بود که آدم ترجیح میداد دوباره و دوباره نگاه کنه
چیز ترسناک وتئوری باب اسفنجی و اینا میخوای فقط امیر تی چی
و مایی که تو پنج سالگی میدیدیم 😐
اینا اصلا ترسناک نیستن شمایین ک فکر میکنین
الکی چیزی نمیدونین نگین