فیلم‌های سامورائی که باید بعد از شوگان ببینید
انتخاب سردبیر برترین‌ها سینما

۷ فیلم سامورایی که باید بعد از شوگان ببینید

هر قسمت جدید شوگان (Shōgun) مخاطرات جدیدی را به صفحه تلویزیون می‌آورد، فتنه‌های سیاسی را عمیق‌تر می‌کند و ما را به آستانه جنگ نزدیک و نزدیک‌تر می‌کند. این توصیفی است که سال‌های قبل برای Game of Thrones استفاده می‌شد، سریالی که بسیاری آن را با شوگان مقایسه می‌کنند. البته که مقایسه نابه‌جایی هم نیست. هر دو گروه بازیگران بزرگی دارند، در مکان‌های متعددی ضبط شده‌اند، به دسیسه‌های سیاسی و از پشت خنجر زدن می‌پردازند و شخصیت‌هایشان که عمدتا خاکستری‌اند آماده غافلگیری و ناامیدی‌اند. اما اگر به حال‌و‌هوا و تم سریال بخواهیم توجه کنیم باید آن را با فیلم‌های چنبارا (Chanbara) یا سامورائی ژاپنی مقایسه‌ کنیم.

باتوجه به اتفاقات حساس سریال و تنش زیاد آن انتظار یک‌هفته‌ای برای قسمت‌های جدید واقعا کار سختی است. گشتن به قسمت‌های مختلف بازی تاج و تخت یا خانه اژدها (House of the Dragon) در این روزهای انتظار شاید آن حس و حالی که دلتان می‌خواهد را نداشته باشد. پس در عوض بیایید نگاهی به حماسه‌های سامورائی در دوران ادو (Edo) بیندازیم. زمانی‌که ایه‌سو توکوگاوا (Ieyasu Tokugawa) ژاپن را متحد کرد و شوگوناتی ساخت که بیش از دو قرن دوام آورد و حکومت کرد…همان ماجرایی که شروعش در سریال پوگان به تصویر کشیده می‌شود. پس با ما باشید تا با ۷ فیلم سامورایی آشنا شوید که آن دوران افتخار و خشونت را زنده می‌کنند و برای این‌که در زمان انتظار برای هر قسمت جدید ببینید کاملا مناسب‌اند.

Samurai Marathon

مارتن سامورائی

در حالی سه‌گانه Rurouni Kenshin، که دیگر پنج‌گانه شده، طولانی‌تر است و مدت بیشتری شما را در دنیای سامورائی‌های سرگرم می‌کند، اما ماراتن سامورائی حس‌و‌حال حماسی دارد و طرح داستانی آن با اتفاقات و توطئه‌هایی به‌هم بافته شده است که کلا آرام و قرار را می‌گیرد. این فیلم بر اساس اتفاقات واقعی در سال‌های پایانی دوران ادو ساخته شده است. این دوره در سال ۱۸۶۸ با سقوط شوگونات توکوگاوا به پایان رسید. یک دایمیو معتقد است که سامورائی‌ها در دورانی پر از صلح و آرامش زندگی کرده‌اند و حالا ضعیف شده‌اند. او گتمن می‌کند این دوران صلح با از راه رسیدن آمریکایی‌ها به پایان می‌رسد. بنابراین، برای آزمایش و ارزیابی نیروهای خودش مسابقه ماراتنی با جایزه بزرگ ترتیب می‌دهد. اتفاقات بد از آن‌جایی شروع می‌شود که شوگان‌ها نیت او را بد می‌فهمند…چرا؟ چون جاسوسی کل ماجرای مسابقه را بد متوجه شده است. او که زیادی متعصب است و خیلی هم حواس جمع نیست، قاتل‌های مزدور را برای خنثی کردن چیزی‌که فکر می‌کند برنامه شورش است می‌فرستد.

بخش زیادی از فیلم در جریان مسابقه می‌گذرد. این‌جا آدم‌کش‌ها و جاسوس ها در ماموریت‌هایی مستقل هستند و یکی از جاسوس‌ها متوجه سوءتفاهمی که بالا گفتیم می‌شود. او مصمم است که چاره‌ای پیدا کند و جلوی تلفات بیهوده را بگیرد. در تمام این مدت آن‌ها می‌دوند و می‌دوند و می‌دوند. پایان فیلم شاید آن‌طور که فکر می‌کنید نشود، اما مسئله مسیر هیجان‌انگیزی است که با فیلم طی می‌کنید، نه مقصد.

Lady Snowblood

بانوی برف‌خون

این فیلم که اغلب نایده‌گرفته می‌شود بسیار تاثیرگذار و جلوتر از زمان خودش است. اگر کمی صبر کنید می‌بینید که چطور روی فیلم‌هایی مثل بیل را بکش (Kill Bill) تاثیر داشته است. فیلم نه تنها با قرارداد‌های ژانری بازی می‌کند، بلکه به نقش اصلی زنی می‌پردازد که دنبال انتقام است….حتی اگر او یک سامورائی واقعی نباشد. این‌ها انتخاب‌های جسورانه‌ای هستند و برای همین باورش سخت است که فیلم سال ۱۹۷۳ تولید شده است.

لیدی اسنوبلاد، فیلمی انتقامی و غرق در خون است. او زنی است که مجبور شده تا وام‌دار خشم مادرش باشد. فیلم حال‌و‌هوایی تیره‌و‌تار دارد. اما انتخاب‌های سبکی مثل عنوان‌های بخش ها، مونتاژ قتل‌ها که در آن‌ها عمدتا از تصاویر ثابت استفاده شده است و پالت رنگی دراماتیک فیلم باعث می‌شوند که بتوان فیلم را به‌راحتی چندبار تماشا کرد.

این فیلم به نسبت در دوران مدرن‌تری می‌گذرد. اما باز هم با همان ویژگی‌ها و امکانات معمول فیلم‌های سامورائی بازی می‌کند. دنباله فیلم با عنوان Lady Snowblood 2: Love Song of Vengeance سال بعدش منتشر شد ولی به پای فیلم اول نمی‌رسد و آن‌قدر‌ها اوج نمی‌گیرد.

بهترین فرنچایزهای سینمایی تاریخ بدون حتی یک فیلم بد

 

۱۳ Assassins

13 آدم‌کش

تاکشی میکه (Takashi Miike) یکی از بزرگ‌ترین فیلم‌سازان مدرن ژاپنب است. او آن‌قدر پرکار است که در مقابل به‌سختی می‌توان کلمه پرکار را برای دیگر کارگردان‌ها به‌کار برد. شاید همه فیلم‌های او به‌راحتی پیدا نشود. بخشی از بیش‌از ۱۰۰ فیلمی که میکه تا حالا ساخته همه‌جا در دسترس اند که همه آن‌ها هم به پای بهترین فیلم‌هایش مثل Sukiyaki Western Django و Audition نمی‌رسند. البته ۱۳ قاتل هم یکی از بهترین آن‌هاست که بازسازی فیلمی از ایچی کودو (Eichi Kudo) مربوط به ۱۹۶۳ است.

سامورائی شینزامون شیمادا (Shinzaemon Shimada) با بازی کوجی یاکوشو (Koji Yakusho) می‌شنود که حاکم سادیستیکی به نام ناریتسوگو ماتسودایرا (Lord Naritsugu Matsudaira) چهره زنی را به‌طرز وحشتناکی از بین برده. شیمادا تصمیم می‌گیرد گروهی از سامورائی‌ها را جمع کند تا حاکم را از قدرت پایین بکشند. گروه، روستا را از سکنه خالی می‌کند و نقشه‌ای برای کمین می‌کشند که یادآور Home Alone است. این‌جا ۱۳ در برابر ۱۰۰‌هاست. بیشتر فیلم در جریان همین مبارزات می‌گذرد. اما فیلم‌سازی ماهرانه میکه باعث می‌شود که ۱۳ Assassins واقعا فیلمی دیدنی باشد. در این فیلم نماها به‌خوبی چیدمان شده‌اند، اما اصلا در برابر خشونت کوتاه نمی‌آید و چیزی را کوچک نمی‌کند و شخصیت‌ها در وضعیت امن قرا نمی‌دهد. نتیجه هیجان‌انگیز و وحشتناک است.

Samurai I: Musashi Miyamoto، Samurai II: Duel at Ichijoji Temple، Samurai III: Duel at Ganryu Island

سامورایی

تا این‌جا برای فیلم‌ها نسبتا جدیدتر کمی زمان گذاشتیم. حالا وقتش است کمی عقب برویم، به عصر طلایی سینمای ژاپن و یکی از یزرگ‌ترین بازیگران ژاپن توشیرو میفونه (Toshiro Mifune) برسیم. میفونه نه تنها افسانه‌ای است، بلکه در نسخه ۱۹۸۰ سریال شوگان نقش تورانگا (Toranaga) را بازی کرده است. سه فیلمی که این‌جا به آن‌ها نگاه می‌کنیم، در یک سطح نیستند. اما آن‌ها را به‌صورت یک مجموعه در نظر می‌گیریم.

موساشی میاموتو (Musashi Miyamoto) یکی از افسانه‌ای‌ترین شمشیرزن‌های ژاپنی است. این رونین برای خودش فیلسوفی بوده و البته در دوئل هم بی‌نظیر بوده است، که مورد دوم در این داستان اهمیت بیشتری دارد. زندگی منبع فیلم‌های زیادی بوده است، از دهه ۲۰ میلادی گرفته تا همین اواخر در سال ۲۰۲۰ و فیلم Crazy Samurai Musashi، کارگردان‌ها ول‌کن او نبوده‌اند. اما هیچ‌کدام از این فیلم‌ها به پای سه‌گانه هیروشی ایناگاکی (Hiroshi Inagaki) نمی‌رسند. ایناگاکی معمولا فیلم‌سازی قدرنادانسته است که فیلم‌هایش شامل چنبارای ارزشمندی مثل Chushingura، Incident at Blood Pass و اقتباسی از Cyrano de Bergerac  و حمسه سامورائی می‌شوند. در هر سه فیلم مورد آخر هم میفونه نقش‌آفرینی می‌کند.

Lone Wolf and Cub: Sword of Vengeance

گرگ تنها و توله

در ژانر سامورائی فرنچایز‌های زیادی می‌بینید. گرگ و توله یکی از آن‌هاست که از مانگا اقباس شده است. البته از نظر ویژگی‌های حماسی به پای سریال طولانی Zatoichi که یکی از محبوب‌ترین سریال‌های سامورائی است نمی‌رسد.

این فرنچایز شامل شش فیلم می‌شود که طی چندسال اکران شدند. داستان ایتو اوگامی را دنبال می‌کند که جلاد شوگان است. او در حومه شهر به‌عنوان یک قاتل با پسر شیرخواره‌اش زندگی می‌کند. او فقط رونینی سرگردان نیست، بلکه آرام‌آرام به نام همسر مقتولش، طرح انتقامی خشن را پیش می‌برد. درد عاطفی گرگ تنها، در قلب تمام فیلم‌های مجموعه قرار دارد. علاوه بر این، فیلم‌ها سطح بالایی از جنگ‌های تن‌به‌تن را به نمایش می‌گذارند و پر‌اند ازصحنه‌های اکشن و پرتنشی که به‌ دقت طراحی و پرداخته شده‌اند. موارد قابل ذکر دیگر از این مجموعه شامل Lone Wolf and Cub: Baby Cart at the River Styx و Lone Wolf and Cub: Baby Cart in Peril می‌شوند. به علاوه Shogun Assassin محصول ۱۹۸۰ هم هست که در آن دو قصه‌هایی از دو فیلم اول در قالب روایتی جدید ارائه می‌شوند.

The Twilight Samurai

گرگ و میش سامورایی

گرگ‌و‌میش سامورائی اولین فیلم از سه گانه‌ای از فیلم‌های نامرتبط است که کارگردان مطرح ژاپنی یوجی یامادا (Yoji Yamada) در اواخر عمرش ساخت. او در اواخر دوران کاریش داستان‌های معاصر را کنار گذاشته بود تا به فرهنگ سامورائی‌ بپردازد. این سهگانه که شامل فیلم‌های The Hidden Blade و Love and Honor می‌شوند، بسیار مورد تحسین قرار گرفته است. گرگ‌و‌میش سامورائی با باززی درخشان هیرویوکی سانادا (Hiroyuki Sanada) اولین فیلم مجموعه بود و توانست با دریافت ۱۲ جایزه آکادمی ژاپن از جمله بهترین بازیگری برای سانادا، رکورد بزند. بعضی‌ها این فیلم را پاسخی به فیلم آخرین سامورائی که سانادا در آن هم نقش‌آفرینی می‌کند درنظر می‌گیرند. اما در گرگ‌و‌میش سامورائی، شخصیت اصلی داستان فردی بی‌بضاعت است که در سیستمی طبقاتی به دام افتاده که قادر یا علاقه‌مند به تغییر آن در طی دوران نوزایی میجی (Meiji) نیست. سیبی ایگوچی (Seibei Iguchi) بیوه‌ای است که سعی می‌کند دو دختر را بزرگ و کند و از مادری مسن مراقبت کند. او تلاش میکند بین وظیفه و میلش به زندگی بهتر تعادل ایجاد کند. در همین زمان است که عشق ازدست‌رفته دوران کودکی هم وارد زندگیش می‌شود. مطالعه متفکرانه و دقیق شخصیت‌ها باعث می‌شود فیلم رمانتیک‌گرایی معمول در بسیاری از فیلم‌های سامورائی را به نفع واقع‌گرایی کنار بگذارد. سیبی چیزی جز آویختن شمشیر و پیدا کردن راهی بهتر برای زندگی نمی‌خواهد.

Seven Samurai

هفت سامورایی

مگر می‌شد این لیست را با فیلم دیگری تمام کرد؟ اگر هفت سامورائی آکیرا کوروساوا () را ندیده باشید، حتما چندباری از دیگران شنیده‌اید که باید این فیلم را دید. دلیلش ساده است: این فیلم برای هر فیلم‌سازی جزء بایدهاست.

بسیاری معتقدند که این فیلم اوج فیلم‌های سامورائی است که کوراساوا ساخته که معین ژانر سامورائی هستند. ویژگی‌های حماسی، فیلم‌سازی استادانه و بازی های تقریبا بی‌نقص از تعدادی از بزرگ‌ترین بازیگران تاریخ ژاپن به سردم‌داری میفونه و تاکشی شیمورا () نکات برجسته و غیرقابل چشم‌پوشی این فیلم‌ها هستند.

داستان هفت سامورایی از بدبختی یک دهکده شروع می‌شود. مردم دهکده به رونینی به‌نام کامبی شیمادا () التماس می‌کنند که از آن‌ها در برابر راهزنان دفاع کنند. این راهزنان محصولات آن‌ها را می‌دزدیدند و مردم را به وحشت می‌‌انداختند. موقعیت جغرافیایی دهکده ایجاب می‌کرد که او گروهی از هفت سامورائی را برای محافظت از شهر جمع کند. چیزی‌که از پس این ماجرا و طی سه ساعت و نیم روایت می‌شود، ماجرایی دراماتیک و احساسی است که اکشن و غافل‌گیری هم کم ندارد و حتی حالا که ۷۰ سال از اکرانش می‌گذرد هنوز هم جذاب و دیدنی است.

جمع‌بندی

فیلم‌های بسیار دیگری برای کشف بیشتر و غذق شدن در دنیای سامورائی‌ها وجود دارد. اصلا این‌طور تصویر نکنید که با لیست تمام‌شده بهترین فیلم‌های سامورائی طرفید. ده‌ها فیلم دیگر هست که می‌توانید بین‌ آن‌ها فیلم‌های جالبی پیدا کنید. حالا از فیلم‌های حماسی اواخر دوران کاری کوروساوا مانند Kagemusha و Ran گرفته تا فیلم‌های اکشن و جسورانه‌ای مثل Kill یا حتی Sword of Doom. این لیست را همین‌طور می‌توانیم ادامه و ادامه بدهیم و حالا‌حالا به آخرش نرسیم. اما برای پایان این مطلب، اگر دنبال فیلم‌های سامورائی بیشتر هستید به این موارد هم نگاهی بیندازید که همه آن‌ها می‌توانند جزء شاهکارهای این ژانر محسوب شوند: When the Last Sword is Drawn، Red Beard، Harakiri، The Hidden Fortress، High and Low، The Tale of Zatoichi، Sword of the Beast، Yojimbo، Samurai Rebellion و… .

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها