معرفی ۸ شاهکار ابرقهرمانی که در زمان انتشار نادیده گرفته شدند
در این مقاله به معرفی ۸ شاهکار ابرقهرمانی میپردازیم که بنا به دلایل مختلف در زمان انتشار مورد توجه قرار نگرفتند. در ادامه همراه مجله بازار باشید.
ژانر ابرقهرمانی شاهکارهای متعددی را شامل شده که برخی از آنها فیلمی سینمایی و برخی دیگر سریالی تلویزیونی هستند. شاید گمان کنید آثاری که امروزه شاهکار به حساب میآیند، آنقدر خوب بودند که از همان لحظه اکران یا پخش تمامی توجهها را به خود جلب کردند اما اینطور نیست. برخی از شاهکارهای ابرقهرمانی در ابتدا مورد کم لطفی و بیتوجهی قرار گرفته و شکستی بزرگ را برای سازندگان خود رقم زدند. با این حال، گذر زمان باعث شد ورق برگشته و مخاطبان متوجه شوند چه گوهر ارزشمندی را نادیده گرفته بودند.
در ادامه مقاله ۸ شاهکار ابرقهرمانی را معرفی میکنیم که بنا به دلایلی در زمان انتشار شکست خوردند.
سریال Misfits
وقتی Misfits برای اولین بار در سال ۲۰۰۹ میلادی در بریتانیا روی آنتن رفت، فوراً به یک پدیده فرهنگی بزرگ در اروپا تبدیل شد اما خارج از این قاره، توفیق چندانی کسب کرد. این سریال که ترکیبی از طنز بریتانیایی و المانهای احساسی بود، روی گروهی از نوجوانان خلافکار تمرکز داشت که پس از یک طوفان عجیب قدرتهایی به دست میآورند. شخصیتهای خاکستری و نه چندان مثبت داستان بسیار واقعی به نظر میرسیدند و کاملاً در تضاد با ابرقهرمانان آمریکایی بودند که همیشه بهترین و درستترین تصمیم را میگرفتند.
سریال Heroes که ایدهای مشابه با سریال Misfits داشت و مدتها قبلتر روی آنتن رفته بود، درگیر اشتباهات مهلک در داستانسرایی شد اما Misfits ترجیح داد کلیشهها را کنار بزند. این سریال همچنین پر از پیچشهای شوکهکننده، طنز تلخ و لحنی بود که احساسات زیادی را شامل میشد. هر قسمت شامل تعادلی عالی میان هیجان و طنز اجتماعی میشد و به موضوعاتی حائز اهمیت مانند بحران هویت میپرداخت.
سالها طول کشید تا مخاطبان جهانی به لطف پلتفرمهای استریم بالاخره سریال Misfits را کشف کنند. بعد از آن، Misfits به یک اثر کالت تبدیل شد و بهعنوان پیشگامی برای سریالهای شخصیتمحور مثل The Boys و Doom Patrol شناخته میشود. امروزه این سریال همچنان یکی از هوشمندانهترین، خندهدارترین و غیرقابلپیشبینیترین آثار ابرقهرمانی محسوب میشود.
انیمیشن Batman: Mask of the Phantasm
انیمیشن Batman: Mask of the Phantasm در سال ۱۹۹۳ میلادی با کمترین میزان تبلیغات به سالنهای سینما آمد و از نظر مالی شکست بدی را به سازندگان خود تحمیل کرد. بیشتر مخاطبان حتی نمیدانستند این انیمیشن، نسخه بلند و سینمایی سریال Batman: The Animated Series بوده که یکی از تحسینشدهترین انیمیشنهای ابرقهرمانی تاریخ به شمار میرود. درست مانند سریال، انیمیشن Mask of the Phantasm بواسطه روایت کمنقص و فضای نئونوآر به یک شاهکار تبدیل شد.
بهجای تمرکز روی ابزارهای پیشرفته بتمن یا مجموعهای از تبهکاران، انیمیشن Batman: Mask of the Phantasm به جنبه احساسی شخصیت بروس وین پرداخت و او را در برابر عشق از دسترفته و احساس گناهش بخاطر تبدیلشدن به بتمن قرار داد. کیفیت انیمیشن چشمنواز بود، موسیقی حال و هوایی سینمایی داشت و صداپیشگیها بخصوص کوین کانروی (Kevin Conroy) و مارک همیل (Mark Hamill) فوقالعاده بودند. با این حال، در آن زمان بسیاری از مخاطبان انیمیشن را به عنوان محصولی مخصوص کودکان میدانستند.
دههها بعد، انیمیشن Batman: Mask of the Phantasm بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای بتمن (چه انیمیشنی و چه لایواکشن) شناخته میشود. رابطه عاشقانه غمانگیز و فضای غمبارش روی آثاری مثل The Dark Knight و The Batman تأثیر گذاشت. این فیلم نشان داد که عظمت واقعی همیشه به فروش بالا در گیشه منجر نمیشود.
فیلم Eternals
زمانی که Eternals اکران شد، چالشهای متعددی را پیش روی پای خود دید. بعد از پایان عظیم Avengers: Endgame انتظارات شدیداً بالا رفته بود و مخاطبان آمادگی یک روایت آرام، فلسفی و در مقیاس کوچک را نداشتند. نظرهای منتقدان متنقاض بود و برخی بینندگان فیلم را از لحاظ روایت کُند یا بدون تمرکز میدانستند. با این حال، Eternals بهتدریج و بیسر و صدا طرفداران پروپاقرص متعددی در سراسر جهان پیدا کرد.
کلویی ژائو (Chloé Zhao)، کارگردان فیلم Eternals، اثری را به ارمغان آورد که قبل از آن در هیچ گوشهای از دنیای سینمایی مارول شبیهاش دیده نشده بود. Eternals اثری فلسفی، غمانگیز و عمیقاً انسانی بود. داستان فیلم به پرسشهایی درباره باور قلبی، هدف و هویت میپرداخت؛ مسائلی که بهندرت در آثار پرفروش بخصوص ابرقهرمانی مورد توجه قرار میگیرند.
امروزه، بسیاری از مخاطبان دوباره به Eternals نگاه کرده و آن را گوهری نادیدهگرفتهشده میدانند. گروه بازیگران متنوع، جلوههای بصری چشمنواز و تمرکز روی روایت داستانی احساسی بهجای نمایش نبردهای بیش از حد پرزرقوبرق باعث شدهاند که گذر زمان به سود آن باشد. شکست تجاری آن اصلاً نباید باعث فریب مخاطب شود و گمان کند با یک فیلم ضعیف مواجه است. Eternals کاملاً به ناحق در گیشه شکست خورد.
سریال Constantine
سریال Constantine، محصول شبکه NBC، خیلی زود از تلویزیون رفت و تنها بعد از یک فصل لغو شد. حتی حمایتهای شدید طرفداران هم نتوانست جلوی این اتفاق را بگیرد. در سریال، مت رایان (Matt Ryan) بهعنوان شکارچی اهریمنی بدبین جلوی دوربین آمد و تجسمی کمنقص از کنستانتین را به نمایش گذاشت. همچنین این اثر اقتباسی از کمیک بوک Hellblazer بوده و بهتر از هر اقتباس دیگری، طنز سیاه و فضای گوتیک آن را به نمایش گذاشت. با این حال، پخش دیرهنگام و محدودیتهای شبکه باعث شد از نظر تجاری به موفقیت نرسد.
در دورهای که استودیو دیسی تمرکز خود را روی سریالهای پرطرفدار مثل Arrow و The Flash گذاشته بود، کنستانتین اثری متفاوت و متمایز به شمار میرفت. فضایی تاریک و سنگین داشت و بدون ترس به جهان ماورایی میپرداخت. همانطور که اشاره شد، عملکرد مت رایان تأثیرگذار بود و توانست ترکیبی از خستگی، سرسختی و احساس گناه بابت اشتباهات گذشته را در قالب یک شخصیت خلق کند.
بعد از لغو سریال، میراث سریال Constantine به لطف تلاشهای طرفداران تا حدودی زنده نگه داشته شد. کنستانتین با نقشآفرینی مت رایان وارد سریال Legends of Tomorrow و انیمیشن Justice League Dark شد و به مرور طرفداران وفادار بیشتری به دست آورد. بواسطه سبک رازآلود و نویسندگی هوشمندانه، Constantine حالا سریالی محبوب بوده و ثابت میکند شبکهها باید به آثار خود زمان بیشتری برای خودنمایی بدهند.
سریال Wolverine And The X-Men
سریال Wolverine and the X-Men در سال ۲۰۰۹ میلادی بدون سر و صدای چندان از شبکه Nicktoons پخش و خیلی زود هم هم ناپدید شد. آمار پایین مخاطبان و مشکلات پشتصحنه باعث شد سریال تنها پس از یک فصل به انتهای مسیر خود برسد. با این حال، همان یک فصل نمونهای عالی از روایت یک قصه ابرقهرمانانه را در خود دارد که سرشار از شخصیتهای پیچیده و مضامین مهم است.

فیلم The Rocketeer
زمانی که فیلم The Rocketeer در سال ۱۹۹۱ میلادی اکران شد، هیچ تاثیری از خود بر جای نگذاشت و مثل یک نسیم عمل کرد که کمتر کسی متوجهاش شد. روایت قصه در دهه ۳۰ میلادی برای بسیاری از مخاطبان نامفهوم بود و با جریانِ آثار اکشن آن دوره هماهنگی نداشت. با این حال و در سالهای بعد، فیلم مزبور به اثری محبوب و کالت تبدیل شد و حتی نمونهای اولیه برای فیلمهای مدرن ابرقهرمانی به شمار میآید.
فیلم The Rocketeer داستان یک خلبان بدلکار به نام کلیف سِکورد را دنبال میکند که یک جتپک پیدا میکند و ناخواسته در مسیر تبدیل شدن به یک ابرقهرمان قرار میگیرد. فیلم ادای دینی به تاریخ هوانوردی، آثار ابرقهرمانی و سریالهای کمیک بوکی است که نقشآفرینیهای واقعگرایانهای را در خود دارد. همچنین توجه دقیق جو جانستون (Joe Johnston)، کارگردان فیلم، به جزئیات آن دوره تاریخی جذابیت را دوچندان کرده بود.
فیلم The Rocketeer امروزه به دو دلیل حائز اهمیت است: دلیل اول اینکه لذت تماشای یک اثر ابرقهرمانی را برایتان به ارمغان میآورد، بدون اینکه نیازی به روایت داستانی تاریک باشد؛ دلیل دوم هم اینکه مسیر را برای جو جانستون هموار کرد تا دههها بعد فیلم Captain America: The First Avenger را بسازد.
فیلم Mystery Men
فیلم Mystery Men در سال ۱۹۹۹ میلادی اکران شد و ژانر ابرقهرمانی را سُخره گرفت و بدون مخاطب به اکران خود خاتمه داد تا یک شکست بزرگ لقب بگیرد. اما سالها بعد، طنز خاص و گروه بازیگران عجیبوغریبش آن را به اثری کالت تبدیل کرد؛ زیرا مدتها قبل از اینکه فیلم Deadpool یا سریال The Boys کلیشههای ژانر ابرقهرمانی و شخصیتهای ابرقهرمان را به سخره بگیرند، این فیلم به تمسخرشان پرداخته بود.
گروه بازیگران فیلم، یعنی بن استیلر (Ben Stiller)، هنک آزاریا (Hank Azaria)، ویلیام اچ. میسی (William H. Macy) و جینین گاروفالو (Janeane Garofalo) نقش ابرقهرمانانی خندهدار و بیعرضه را ایفا میکردند که سعی داشتند شهرشان را نجات دهند. عجیبوغریببودن فیلم جلوتر از زمان خود بود؛ ترکیبی از کمدی اسلپ استیک (یک نوع کمدی با تمرکز روی حرکات اغراقآمیز) و پرداختن به موضوع شهرت. حتی طراحی صحنه و موسیقی متن Mystery Men هم با گذشت زمان همچنان عالی هستند.
فیلم Mystery Men امروز بهعنوان نمونه اولیه از طنز ابرقهرمانی محسوب میشود؛ اثری متفاوت که شکست خورد چون مخاطبان هنوز نمیدانستند چنین چیز عجیب و خاصی را میخواهند. اگر در شرایط کنونی روی پرده نقرهای میآید، چه بسا یکی از بهترینها لقب میگرفت. به خصوص اینکه مخاطبان شدیداً از آثار ابرقهرمانی کلیشهای خسته شدهاند.
فیلم Darkman
قبل از اینکه سم ریمی (Sam Raimi) بواسطه فیلم Spider-Man به یک فیلمساز مشهور تبدیل شود، داستانی ابرقهرمانی، خشن و احساسی خلق کرده بود که جلوتر از زمان خود قرار داشت. فیلم Darkman در سال ۱۹۹۰ میلادی منتشر شد و برای مخاطبان عام، خیلی عجیب و برای علاقهمندان به ژانر وحشت بیش از حد احساساتی بود. با این حال، از آن زمان تاکنون به اثری کلاسیک در میان طرفداران ژانر ابرقهرمانی تبدیل شده است.
لیام نیسون (Liam Neeson) در نقش دانشمندی ظاهر میشود که بهدست تبهکاران بهشدت زخمی شده، چهره و پوست خود را از دست داده و به یک ابرقهرمان انتقامجو تبدیل میشود. سم ریمی داستان مد نظرش را با استفاده از المانهای احساسی، غمانگیز و آثار هیولایی ترکیب کرده بود و نتیجه، اثری ابرقهرمانی بود که ترکیبی از The Phantom of the Opera و Batman بنظر میرسید. با وجود شکست تجاری، فیلم Darkman میتواند برای مخاطبان امروزی شدیداً جذاب باشد. نوآوریهای بصری، جنبه احساسی و نمایش یک ابرقهرمان خاکستری چیزی نبود که آن موقع بطور همزمان در یک اثر پیدا شود. امروزه این اثر بهعنوان یکی از جسورانهترین و خلاقانهترین آثار ژانر شناخته میشود؛ شاهکاری که مخاطبان آن زمان هنوز برایش آماده نبودند.
نظر شما در رابطه با ۸ شاهکار ابرقهرمانی که نادیده گرفته شدند، چیست؟ نظراتتان را با ما و دیگر کاربران مجله بازار به اشتراک بگذارید.
بررسی بازی Anno ۱۱۷؛ بهترین بازی ده سال اخیر یوبیسافت
نظرات