گاد آف وار یا خدای جنگ یکی از ماندگارترین مجموعهها در دنیای بازی است. این روایت حماسی استودیوی سانتا مونیکا از یک اسپارتان خشمگین که با زد و خورد راه خود را از میان اساطیر بزرگ یونان باز میکند، به سال ۲۰۰۵ بازمیگردد.
این مجموعه طی سالها، هیجانات فراوانی را به بازیکنان هدیه داده است و بیشتر آنها کیفیت فوقالعاده بالایی دارند. هر نسخه از بازی، شور و اشتیاق ملموسی را در خود حفظ کرده است؛ شاید به این دلیل که برخلاف برخی مجموعههای باسابقه دیگر، هر سال منتشر نمیشود. متاسفانه، هیچ مجموعهای بینقص نیست. God of War برای حفظ طراوت خود دستخوش تغییرات متعددی شده است، اما این ویژگیهای اضافه شده و زوایای روایی جدید، همیشه موفقیتآمیز نبودهاند و همیشه جواب نمیدهند. این موضوع به ناچار باعث میشود که برخی از نسخهها جذابیت بیشتری نسبت به بقیه داشته باشند. در نهایت، هر کسی نسخه محبوب خود را دارد، اما بیایید این مجموعه را بررسی کنیم و بهترین بازیهای گاد آف وار را انتخاب کنیم.
God of War: Ascension
جایی که فرمول کلاسیک واقعا تکراری شده بود!

God of War: Ascension دقیقا نقطهای بود که سانتا مونیکا تصمیم گرفت سری را برای همیشه دستخوش تغییر کند
- تاریخ انتشار: ۱۲ مارس ۲۰۱۳
زمانی که God of War: Ascension عرضه شد، کاملا واضح بود که ایدههای استودیو سانتا مونیکا در حال ته کشیدن است. ایده ساخت یک بازی کامل حول محور قسم کریتوس به اریس، از همان ابتدا غیرضروری به نظر میرسید و نحوه اجرای بازی هم نتوانست این شک و تردیدها را برطرف کند. ماجراجویی بازی آنقدر فراموششدنی و بیروح است که به محض تمام کردن بخش داستانی، به کلی از حافظه پاک میشود.
بدتر از اینها، God of War: Ascension سیستم مبارزات سری را فلج کرده بود؛ به طوری که اجرای کمبوها به توانایی بازیکن در جاخالی دادن وابسته بود. روی کاغذ، این ایده برای ایجاد تنوع در گیمپلی جالب به نظر میرسید، اما در عمل، آزاردهنده و کاملا برخلاف منطق نبردها در پنج بازی اول فرنچایز بود. این هم یکی دیگر از آن تصمیمات اشتباهی بود که به لذت بردن از Ascension لطمه میزد. بازی Ascension بخش چندنفره را هم به سری معرفی کرد، اما این بخش نه تنها ارزش چندانی به پکیج کلی اضافه نکرد، بلکه نتوانست به افزایش طول عمر آن هم کمکی بکند.
God of War: Chains of Olympus
خوب، اما نه فوقالعاده

بازی Chains of Olympus یکی از نسخههای کنون گاد آف وار محسوب میشود، یعنی داستان آن در خط روایی اصلی سری به شدت اهمیت دارد
- تاریخ انتشار: ۴ مارس ۲۰۰۸
این پیشدرآمد ثابت کرد که فرمول این مجموعه میتواند روی یک کنسول دستی هم جواب بدهد. God of War: Chains of Olympus تمام آن زرق و برق و کیفیت یک نسخه کنسولی گاد آف وار را روی PSP ارائه میدهد و حس تکه پاره کردن دشمنان مثل همیشه در آن لذتبخش است.
متاسفانه، این فرمت کوچکتر باعث شده تا بازی به جای مبارزات، بیش از حد درگیر معماهای هل دادن جعبهها شود. داستان بازی هم تا پرده آخر، نسبت به کریتوس و روایت کلی، بسیار حاشیهای به نظر میرسد. Chains of Olympus همچنین کوتاهترین نسخه کنسولی گاد آف وار است و ارزش تکرار بالایی هم ندارد. در نتیجه، یک نفر میتواند به راحتی از صبح تا بعد از ظهر بخش داستانی را تمام کند و بعد از آن؛ هیچ کار دیگری جز تکرار همان مراحل برایش باقی نمیماند. این نوع تجربه میتواند برای بازیهای اکشنی که به بازیکنان برای استاد شدن در سیستمهای مبارزاتی مبتنی بر کمبوهای سنگین پاداش میدهند، مناسب باشد، اما Chains of Olympus مطلقا چنین چیزی نیست.
با این وجود، Chains of Olympus یک گاد آف وار قابل حمل خوشساخت است که فقط به دلیل بهتر بودن نسخههای دیگر سری، مورد تمجید زیادی واقع نمیشود. Chains of Olympus به همراه Ghost of Sparta به عنوان بخشی از کالکشن God of War Origins Collection برای PS3 عرضه شد و در دسترس بازیکنان بیشتری قرار گرفت.
God of War (2005)
آغاز یک حماسه فراموشنشدنی

نسخه اول گاد آف وار یک تجربه خاص و جدید روی پلی استیشن ۲ بود، به شکلی که هیچ عنوان دیگری تا آن زمان نمیتوانست چنین حس و حالی دارکی را به گیمرها القا کند
- تاریخ انتشار: ۲۲ مارس ۲۰۰۵
پرداختن به نسخه اول یک مجموعه همیشه حس و حال خاصی دارد. این بازی موفق سال ۲۰۰۵، پایهها را برای انتشار بقیه نسخههای گاد آف وار محکم کرد و عجب پایههای مستحکمی! گیمپلی hack-and-slash آن از همان ابتدا فوقالعاده لذتبخش است و ترکیبی از استراتژی سرعتی و قدرت خالص و رضایتبخش را ارائه میدهد. کنترلهای روان و ساده God of War به شکلی عالی به اجرای کمبوهای ویرانگر کمک میکنند و بازیکنان با باز کردن قابلیتهای بیشتر از طریق سیستم ارتقای ساده اما موثر بازی، حس واقعی پیشرفت را تجربه خواهند کرد.
علاوه بر این، روایت داستانی بازی شخصیت کریتوس را با جزئیاتی غافلگیرکننده معرفی میکند، در طول سفر به آرامی به او پر و بال میدهد و تا پایان، بازیکن را کاملا درگیر ماجرای انتقامجویی او نگه میدارد. چیزی که در نهایت به ارزش تکرار گاد آف وار ۱ لطمه میزند، پلتفرمینگهای طولانی و نامناسب و معماهای تکراری آن است. پس از تجربه نسخههای بعدی، چشمپوشی از ایرادات بازی اصلی کمی سختتر میشود؛ هرچند که نقاط قوت آن تا همین امروز همچنان میدرخشند. با این حال، حتی با وجود این مشکلات، God of War همچنان یکی از بهترین بازیهای هک اند اسلش در تاریخ صنعت بازی محسوب میشود.
God of War: Ghost of Sparta
داستانی با کیفیت و یک نسخه قابل توجه در سری گاد آف وار

این نسخه را تنها به این دلیل که یک اسپین آف است دست کم نگیرید، چرا که Ghost of Sparta در میان بهترین بازیهای گاد آف وار قرار دارد
- تاریخ انتشار: ۲ نوامبر ۲۰۱۰
برای این دومین تجربه روی PSP، استودیوی Ready at Dawn هر آنچه را که بار اول آموخته بود، به کار گرفت و نسخهای پختهتر را خلق کرد؛ نسخهای که لایههای جدیدی به شخصیت کریتوس اضافه میکند. این کار، آن هم در این مقطع از عمر مجموعه، قابل تحسین است و این رویکرد در سراسر بازی مشهود است. بازی Ghost of Sparta کمتر بر عظمت و مقیاس، و بیشتر بر خلاقیت تکیه دارد. بازی نه تنها به سراغ اسطورههای کمتر شناخته شده میرود، بلکه آنها را با جلوههای بصری و صحنههای اکشن واقعا الهامبخشی در هم میآمیزد که بسیاری از آنها بازتاب مستقیمی از کشمکشهای درونی کریتوس هستند. این باعث میشود گیمپلی و ارائه بازی حتی از Chains of Olympus چشمگیرتر باشد.
اگرچه خود آن صحنههای اکشن بزرگ شاید چندان خاطرهانگیز نباشند، اما هیجان لحظه به لحظه بازی، داستان شخصی آن و غرق شدن عمیقتر در اساطیر یونان، به اندازه کافی قوی هستند و کنسول دستی سونی را به نهایت توان سختافزاریاش میرسانند. بازی Ghost of Sparta یکی از دلایل اصلی برای خرید PSP بود و بازی روی PS3 هم بسیار خوب به نظر میرسید.
God of War (2018)
شروع عصر جدید به بهترین شکل ممکن

بازی گاد آف وار ۲۰۱۸ به قدری موفق بود که توانست بیش از ۲۰ میلیون نسخه فقط روی پلی استیشن بفروشد
- تاریخ انتشار: ۲۰ آوریل ۲۰۱۸
این دقیقا همان بازآفرینی اساسی و رادیکالی بود که مجموعه در سال ۲۰۱۸ به آن نیاز داشت. God of War (نسخه PS4) یک ماجراجویی حسابشدهتر است که عمدتا بر محور شخصیتهایش میچرخد. این بار کریتوس مسنتری را داریم که در حال کنار آمدن با گذشته خود است و تلاش میکند آینده بهتری برای پسرش بسازد. این اتفاق یک رابطه فوقالعاده گیرا را شکل میدهد و تلاشهای این دو برای رسیدن به درک متقابل، برخی از تاثیرگذارترین لحظات این مجموعه را رقم میزند.
گیمپلی بازی نیز بازتابدهنده همین دیدگاه صمیمی است؛ چرا که بسیار کندتر، استراتژیمحورتر و با دوربینی بسیار نزدیکتر دنبال میشود. اگرچه در مقایسه با نسخههای پیشین کمی سنگینتر به نظر میرسد، اما سیستم مبارزات همچنان آن خشونت و حس و حال همیشگی گاد آف وار را دارند. البته، اینکه بازی به اندازه اساطیر یونان، روی اساطیر نورس نیز تمرکز میکند، یکی از نقاط قوت اصلی بازی است. همه اینها به احیای این مجموعه کمک کرد و طرفداران را برای نسخه بعدی که Ragnarok بود، هیجانزده نگه داشت.
بازی God of War همچنین اولین اتفاق مهم را برای این مجموعه رقم زد و آن، پورت شدن بازی برای یک اکوسیستم خارج از پلی استیشن بود (البته نه پلتفرم موبایل). در ژانویه ۲۰۲۲، گاد آف وار در ادامه مسیر بازیهایی چون Days Gone و Horizon Zero Dawn، راه خود را به پلتفرم PC باز کرد. این یک پورت قابل قبول است و درهای این مجموعه را روی مخاطبانی باز میکند که شاید هرگز داستان کریتوس را مستقیما تجربه نکرده باشند.
God of War 3
آخرالزمان خدایان

بازی God of War 3 یک جنگ پایانی تمام عیار است و کریتوسی را نشان میدهد که دیگر هیچ مراعاتی به حال خدایان نمیکند
- تاریخ انتشار: ۱۶ مارس ۲۰۱۰
اگر چیزی مانند Ascension را کنار بگذاریم، God of War 3 را میتوان بحثبرانگیزترین، و در عین حال محبوبترین نسخه این مجموعه دانست. از نظر زیادهروی و شکوه محض، این نسخه سال ۲۰۱۰، نماینده دوران اوج مطلق استودیوی سانتا مونیکا است؛ به خصوص در دوران کلاسیک و پیش از تغییر سبک مجموعه. بازی God of War 3 به عنوان نقطه اوج خط داستانی یونان باستان، در هرج و مرج باشکوه و اغراقآمیز غرق میشود و کریتوس را تا جایی پیش میبرد که برای گرفتن انتقام، عملا کل خدایان المپ را نابود میکند. البته، او در حالی وارد این فصل از داستان میشود که خون خدایان از قبل به دستانش آغشته است، اما این اسپارتان در طول این کشتار، رسما در دریای خون آنها حمام میکند! اگر صرفا روی گیمپلی تمرکز کنیم، God of War 3 به جرات بیرقیب است. مبارزات بازی پرسرعت، دقیق، بینقص و بیامان هستند. این سیستم در آسانترین درجه سختی هم رضایتبخش است، اما زمانی که روی بالاترین درجات سختی بازی شود، درخشش واقعی خود را نشان میدهد و ثابت میکند که در پس آن، عمقی بیشتر از یک «بزن و بکش» ساده نهفته است.
جلوههای بصری بازی خارقالعاده و باشکوه هستند و نبرد کریتوس با کرونوس (Cronos) تعریف دقیقی از کلمه «حماسی» است. بخش داستانی به زیبایی تا مبارزه نهایی با زئوس اوج میگیرد؛ مبارزهای که به عنوان یک پایانبندی شایسته برای سهگانه اصلی عمل میکند. با وجود تمام خوبیهای God of War 3، داستان بازی آن ظرافت نسخههای پیشین خود را ندارد. در این نقطه، کریتوس کاملا و مطلقا توسط عطش انتقام هدایت میشود و همین موضوع، باعث میشود او شخصیتی تکبعدی به نظر برسد. این نوع شخصیتپردازی، به آن جنبه «تراژدی یونانی» که بخشی از دو بازی اول گاد آف وار بود، کمی لطمه میزند و در نتیجه، کمی از عمق تجربه میکاهد. صادقانه بگویم، بعد از این نسخه، کریتوس نیاز به یک بازآفرینی اساسی داشت، چون دیگر راهی برای ادامه دادن در آن مسیر برایش باقی نمانده بود.
God of War: Ragnarok
پایان نبرد کریتوس در سرزمینهای اسکاندیناوی

بازی گاد آف وار رگناروک به جز پایانبندی، همه جوره میتواند از نسخه قبلی خود بهتر قلمداد شود
- تاریخ انتشار: ۹ نوامبر ۲۰۲۲
با گاد آف وار (۲۰۱۸)، سانتا مونیکا با اطمینان دوران جدیدی را در داستان کریتوس آغاز کرد؛ دورانی که انتظارات را برای دنبالهای که وعدهاش داده شده بود، بسیار بالا برد. به استثنای Elden Ring، Ragnarok احتمالا بزرگترین بازی سال ۲۰۲۲ بود و این عنوان به خوبی از پس بار سنگین این انتظارات برآمد. در ظاهر، این دنباله فاصله چندانی با نسخه قبلی خود نمیگیرد و همان مبارزات سنگین را در کنار شخصیتپردازی هوشمندانه ارائه میدهد. اما Ragnarok به تکرار افتخارات گذشته قانع نیست و به شکلی هوشمندانه، بازی قبلی را تکامل میبخشد و گسترش میدهد. از نظر داستانسرایی، Ragnarok یک پایانبندی جاهطلبانه و سینمایی برای اساطیر نورس محسوب میشود. همانطور که در افسانههای کهن آمده است، «رگناروک» به مجموعهای از رویدادهای فاجعهبار اشاره دارد که به ویرانی عظیمی برای دنیای انسانها و همچنین مرگ خدایان نورس، مانند اودین و ثور، ختم میشود. سانتا مونیکا از این داستان استفاده میکند تا یک ماجراجویی حماسی خلق کند و کریتوس و آترئوس را راهی «نه قلمرو» (Nine Realms) میکند.
بازی God of War Ragnarok همچنین به شکل قابل توجهی روی گشت و گذار تاکید میکند و چندین منطقه وسیع دارد که هر کدام حاوی غنائم و محتوای اختیاری هستند. ماموریتهای فرعی اگرچه در بیشتر موارد بسیار کوتاه هستند، اما برای پیشینه داستانی و جهانسازی عالی عمل میکنند و معمولا بر گذشته یکی از همراهان (مثلا فریا) تمرکز دارند. حالا که صحبت از همراهان شد، Ragnarok چندین شخصیت فرعی را به خوبی مدیریت میکند که در سفرهای (مربوط به خودشان) به کریتوس و آترئوس میپیوندند؛ از جمله یکی دو غافلگیری که در اینجا فاش نخواهند شد. این دنباله مبارزات نسخه قبلی را به طور قابل توجهی بهبود بخشیده است و تنوع و گزینههای شخصیسازی بسیار بیشتری را ارائه میدهد.
گاد آف وار رگناروک با روایت داستانی گیرا درباره اندوه، خشم و پشیمانی، یک حماسه شخصیتمحور است که به خوبی بین لحظات آرام و صحنههای اکشن تعادل برقرار میکند. اگر قرار باشد یک انتقاد بزرگ به Ragnarok وارد شود، آن انتقاد قطعا متوجه پرده پایانی داستان خواهد بود. با توجه به اینکه برای خود رویداد «رگناروک» آنقدر زمینهچینی میشود که یک فاجعه عظیم باشد، خود رویداد واقعی به طرز شگفتآوری کماثر است و تنها حدود دو ساعت طول میکشد. پایانبندی عجولانه به نظر میرسد، به خصوص نبردهای نهایی کریتوس با ثور و اودین.
همچنین، بخشهای مربوط به آترئوس میتوانند بحثبرانگیز باشند. به ویژه یک گشت و گذار بیش از حد طولانی در «آیرونوود» (Ironwood) که اگرچه برخی سرنخهای داستانی مهم و جزئیات لور را تعریف میکند، اما روند بخش داستانی را ناگهان متوقف میسازد. آترئوس به دلیل تمرکز بر مبارزات از راه دور، سبک بازی بسیار متفاوتی نسبت به کریتوس دارد که این هم نکته مثبت است و هم منفی. اگرچه او نباید کپی پدرش میبود، اما بازی کردن با آترئوس به اندازه کریتوس سرگرمکننده نیست.
God of War 2
کامل، حماسی، شاهکار!

بازی God of War 2 یکی دیگر از شاهکاری کوری بارلوگ بود، مردی که گاد آف وار ۲۰۱۸ را هم کارگردانی کرد
- تاریخ انتشار: ۱۳ مارس ۲۰۰۷
بازی God of War 2 تقریبا همهچیز نسخه قبلی خود را بهبود میبخشد. گیمپلی لذتبخش و رضایتبخش آن دقیقتر و روانتر شده است و روایت داستانی، هم از نظر مقیاس بسیار عظیمتر و هم به نوعی شخصیتر است. نکتهای که واقعا در ذهن باقی میماند، این است که این دنباله چگونه دنیای و شخصیتهای بازی اول را گسترش میدهد. لور اساطیری بازی بسیار غنیتر شده است؛ این موضوع با مبارزات روانتر و گشت و گذار کمتر تکمیل میشود. جابجایی در محیط دیگر یک کار خستهکننده نیست و معماهای خلاقانه حس موفقیت خوبی به بازیکنان میدهند، بدون اینکه حوصلهسربر شوند. اگرچه در برخی جنبهها، این بازی زیر سایه دنباله مستقیم خود (GoW 3) قرار میگیرد، گاد آف وار ۲ در نهایت بهترین بازی God of War در دوران کلاسیک این مجموعه است. حتی اگر ریبوتها را هم در نظر بگیریم، میتوان ادعا کرد که بخش داستانی God of War 2 بهترین ریتم داستانی را در کل مجموعه دارد؛ چرا که ترکیب کاملا درستی از اکشن، پلتفرمینگ، معما و داستانسرایی را ارائه میدهد.
کلام آخر
در مجموع، مجموعه بازیهای God of War را میتوان یکی از درخشانترین نمونههای تکامل در تاریخ صنعت بازی دانست؛ مجموعهای که از اکشنی پرخشم و خونین در دل اساطیر یونان آغاز شد و در نهایت به روایتی پخته و انسانی درباره پدر، پسر و رستگاری در میان خدایان نورس رسید. هر نسخه از گاد آف وار، چه در دوران کلاسیک و چه در عصر مدرن، نشان داده است که سانتا مونیکا نه تنها در خلق اکشنهای نفسگیر مهارت دارد، بلکه میتواند احساسیترین و فلسفیترین مفاهیم را در قالب یک بازی ویدئویی روایت کند. از نبرد خونین کریتوس با زئوس تا گفتوگوهای آرام او با آترئوس، این سری همواره مرز میان خشونت و معنا را جابهجا کرده است. بیدلیل نیست که گاد آف وار نه فقط یک بازی، بلکه یک حماسه ماندگار در دنیای گیم به شمار میرود.
- چرا نسخههای جدید گاد آف وار با نسخههای کلاسیک تفاوت زیادی دارند؟
استودیوی سانتا مونیکا پس از انتشار God of War: Ascension تصمیم گرفت برای حفظ تازگی مجموعه، سبک و ساختار آن را دگرگون کند. در نتیجه، نسخه ۲۰۱۸ با تغییر زاویه دوربین، تمرکز بر روایت احساسی و گیمپلی استراتژیکتر منتشر شد. این تصمیم باعث شد مجموعه از صرفا یک اکشن خونین، به داستانی عمیق درباره پدر و پسر تبدیل شود و جان تازهای بگیرد.
- کدام نسخه گاد آف وار را میتوان کاملترین تجربه در دوران کلاسیک دانست؟
بیشتر منتقدان و طرفداران، God of War 2 را کاملترین نسخه دوران یونانی میدانند. این بازی همهچیز را از نسخه اول بهتر کرد؛ از مبارزات و طراحی مراحل گرفته تا روایت حماسی و معماهای هوشمندانه. ترکیب بینقص اکشن، پلتفرمینگ و داستانسرایی، آن را به یکی از بهترین عناوین پلیاستیشن ۲ تبدیل کرد.
- آیا نسخههای فرعی مانند Chains of Olympus و Ghost of Sparta در داستان اصلی نقش دارند؟
بله، هر دو بازی با اینکه برای کنسول دستی PSP منتشر شدند، بخشی از خط اصلی داستانی کریتوس محسوب میشوند. Chains of Olympus به دوران پیش از اتفاقات نسخه اول میپردازد و Ghost of Sparta لایههای بیشتری از گذشته و خانواده کریتوس را آشکار میکند. این دو نسخه درک عمیقتری از شخصیت اصلی به بازیکن میدهند و تجربه آنها برای علاقهمندان به روایت کلی مجموعه توصیه میشود.
منبع: Gamerant
امسال بازی خوب چی داریم؟ میزگیم با نیما نوترون
ریدی
گاد آف وار ۳ بهترینه
مخالفم با اینکه گاد۲ بهترین نسخه س ۲۷ سالمه همه رو تجربه کردم
هیچی گاد اف وار۲ نمیشه! بچه نباشید نباید کیفیت واستون مهم باشه تمام گاد ها رو تجربه کردم مخصوصا گاد ۲ بالا ۲۰ بار تموم کردم از بس شاهکار بود! نوستالژی تکراری نشدنی.