رتبهبندی بهترین فیلمهای دراکولا؛ زندهباد بلا لوگوسی!
کنت دراکولا، خونآشام افسانهای، به تازگی عنوان پرفروشترین شخصیت ادبی را به دست آورده است. طبق رکوردهای گینس، این موجود که در دل شبها زندگی میکند، تا حالا در ۵۳۸ فیلم و سریال مختلف نقش داشته است. از وقتی که حق کپیرایت کتاب دراکولا در سال ۱۹۶۲ آزاد شده، هر کسی توانسته از این شخصیت استفاده کرده است؛ از فیلمهای ترسناک گرفته تا کمدیهای آبکی!
البته که برام استوکر، نویسندهی اصلی، اگر میدید چطور از شخصیت محبوبش سوءاستفاده میکنند، سکته میکرد! فیلمهایی مثل Billy the Kid vs. Dracula که اصلاً ربطی به داستان اصلی ندارند، یا فیلم The Last Voyage of the Demeter یا فیلم اخیرا ساختهشده به نام Abigail که حتی اسم دراکولا هم در آن نیامده، نمونههای بارز این موضوع هستند. بعضی فیلمها هم که ادعای اقتباس دارند، نهایتاً از چند فصل کتاب استفاده کردهاند و بس! خلاصه اینکه دراکولا به یک سوپراستار سینما تبدیل شده که هیچوقت نمیمیرد. حالا که دیدیم دراکولا چطور از کتاب اصلی فاصله گرفته و در چه فیلمهای بیکیفیتی استفاده شده، بد نیست یادآوری کنیم که این شخصیت هنوز یکی از بزرگترین کاراکترهای ادبی در ژانر وحشت است و محصول یکی از بهترین رمانها در این زمینه است.
اقتباسهای خوب، پارودیها و دنبالههای زیادی از داستان استوکر ساخته شده که توانستند ترس، جذابیت و ماجراجویی رمان را به تصویر بکشند. البته هنوز هیچ فیلمی نتوانسته این سه عنصر را با هم ترکیب کند. ضمن اینکه دراکولا از داستان اصلی جدا شده و در داستانهای سرگرمکنندهی زیادی ظاهر شده است. بررسی همهی فیلمهای دراکولا خیلی طولانی میشود، اما بیایید ۱۲ فیلم با حضور این خونآشام معروف را بررسی کنیم.
Count Dracula (1970) .12
فیلم Count Dracula در سال ۱۹۷۰ ساخته شد و قرار بود وفادارترین نسخهی سینمایی از رمان استوکر باشد. تقریباً نیم ساعت اول فیلم هم به این وعده عمل میکند. آقای کریستوفر لی با لباس سیاه و مو و سبیل سفید، شبیه شخصیت کتاب است و دیالوگهای معروف دراکولا را با قدرت اجرا میکند.
اما متاسفانه فقط کریستوفر لی توانسته به شخصیت دراکولا روح ببخشد، بقیهی بازیگران انگار نه بازیگری بلدند نه اصلا حوصلهی این کار را داشتهاند. بودجهی محدود فیلم هم از همه جای کار مشخص است. علاوه بر این، فیلم بعد از نیم ساعت اول دیگر ربطی به کتاب ندارد. حتی اگر فیلم تا آخر هم به کتاب وفادار میماند، باز هم نمیتوانست عظمت و پیچیدگی رمان گوتیک استوکر را به تصویر بکشد.
Dracula’s Daughter (1936) .11
شاید شما هم همواره دراکولا را به فرانکنشتاین ترجیح میدهید. اما باید اعتراف کنیم که استودیو یونیورسال دنبالههای بهتری برای فرانکنشتاین ساخت. The Bride of Frankenstein و Son of Frankenstein جزو بهترین فیلمهای ترسناک یونیورسال هستند. ولی Dracula’s Daughter و Son of Dracula در مقایسه با این دو فیلم خیلی ضعیفتر هستند. هیچکدام از این دو فیلم، خلاقیت و جذابیت فیلمهای فرانکنشتاین را ندارند. با وجود اینکه ممکن است بودجه و شرایط تولیدشان فرق داشته باشد، نتیجهی نهایی فیلمهای معمولی و تکراری از آب درآمده است.
Dracula’s Daughter یکی از آخرین فیلمهای ترسناک یونیورسال است که قبل از اینکه خانوادهی لامله، کنترل استودیو را از دست بدهند، ساخته شده است. این فیلم به خاطر نقش زن عاشق احمق و خندهدار (مارگارت چرچیل) و نقش مرد بیحوصله (اتو کروگر) کمی آبکی و ضعیف شده است، اما گلوریا هولدن نقش خونآشام بیچاره و بیزاری را که نمیتواند در برابر عطش خون مقاومت کند، خیلی خوب بازی کرده است.
Dracula A.D. 1972 (1972) .10
انتقال دراکولا به دههی هفتاد یک حرکت کاملا ناامیدانه از طرف استودیو همر بود و فیلم Dracula A.D. 1972 هم به همین ترتیب شاهکار از آب درنیامد. اما ترکیب ژانر وحشت گوتیک سنتی با فضای هیپی لندن خیلی بامزه شده است. فیلم از نظر مد و سبک کاملا متعلق به دهه هفتاد سینما است و همین جذابیتش را بیشتر کرده است.
کریستوفر لی اما از این فیلم خوشش نیامد. او سالها از سری فیلمهای دراکولای استودیو همر ناراضی بود. اما بازی مشترک لی و Peter Cushing در نقشهای دراکولا و ون هلسینگ، ۱۴ سال بعد از آخرین مبارزهشان، جادوی قدیمی را زنده میکند. این فیلم امروزه شاید دیگر ترسناک نباشد ولی گزینهای فوقالعاده برای شبهای هالووین است.
Love at First Bite (1979) .9
جورج همیلتون با آن پوست بُرنزه شاید انتخاب عجیبی برای نقش دراکولا باشد، اما توانسته با تقلید از بلا لوگوسیِ فقید یک شخصیت کمیک جذاب بسازد: باوقار، از دنیا بیخبر و سرخورده! او خیلی خوب از پس نقش روانپزشک نوادهی ون هلسینگ برمیآید، اما کمونیستهای رومانیایی و جامعهی نیویورکی داستان دیگری دارند.
فیلم کلی جوکهای ناآشنا و عجیب دارد، اما بعضی از این کلیشهها را هم به شیوهای هوشمندانه تغییر داده است. همیلتون با آرت جانسون زوج کمدی خوبی را تشکیل دادهاند. همچنین او با سوزان سنت جیمز هم رابطهی عاشقانهی جالبی دارد. فیلم در بعضی نقاط کند میشود، اما در کل یک کمدی قابل قبول است.
Horror of Dracula (1958) .8
اولین فیلم دراکولای استودیو همر یکی از محبوبترین فیلمهای ترسناک تاریخ سینماست. این فیلم به خاطر اولین حضور کریستوفر لی در نقش دراکولا و پیتر کوشینگ در نقش ون هلسینگ اهمیت زیادی دارد. ولی شما ممکن است جزو طرفداران پروپاقرص این فیلم نباشید. بازی نقشهای زن فیلم خیلی خشک و مصنوعی است، بودجهی کم فیلم به آن آسیب زده و دیالوگها هم خیلی کم از کتاب اصلی استفاده نکردهاند.
اما این ضعفها باعث نمیشود که Horror of Dracula فیلم بدی باشد. فیلم زیبایی که موسیقی فوقالعادهای دارد و اشتباهاتش با درخشش لی و کوشینگ روی پرده جبران میشود. دراکولای کریستوفر لی اینجا هنوز کامل نیست، اما بازی کوشینگ بینقص است. انرژی دو بازیگر به فیلم جان میدهد و باعث میشود مخاطب تا انتها با آن همراهی کند.
Dracula (1979) .7
شاید شما هم طرفدار تبدیل کردن خونآشامها به شخصیتهای قهرمان یا دلسوز نباشید. این موضوع مخصوصاً در مورد دراکولا صدق میکند. او در کتاب اصلی یک شخصیت شرور و ترسناک است و شما نیز دوست دارید که در فیلم هم همانگونه باشد. کسی که تصمیم به ساخت یک دراکولا دارد، باید از بیدقتی در رعایت قوانین خونآشامی استوکر اجتناب کند. یا باید همهی قوانین را رعایت کنید یا کلاً بیخیال ساخت دراکولا بشوید. نه اینکه وسط فیلم نظرتان را عوض کرده و کار دیگری انجام دهید. دراکولای سال ۱۹۷۹ از یونیورسال هر دو اشتباه را مرتکب شده است.
با این حال، این فیلم که سومین اقتباس از نمایشنامهی دین/بالدرستون و رمان استوکر به شکل همزمان است، از نظر طراحی صحنه، فیلمبرداری و کارگردانی خیلی زیباست. بعضی از تغییرات داستانی هم جالب هستند. با اینکه ممکن است از همهی شخصیتها خوشتان نیاید، اما همهی نقشها با دقت طراحی و اجرا شدهاند. این نسخه از دراکولا کمی رمانتیک است، اما فیلم فراموش نکرده که او یک موجود شیطانی است. کاری که فیلم با مینا (جان فرانسیس) میکند، یکی از وحشتناکترین نمایشهای خونآشامی در تاریخ سینما است.
Nosferatu: A Symphony of Horror (1922) .6
این فیلم یکی از بزرگترین آثار ژانر وحشت در تاریخ سینما و یکی از مثالزدنیترین فیلمهای اکسپرسیونیستی است که پس از بیش از ۱۰۰ سال از ساخت آن، همچنان مانند یک جواهر میدرخشد. البته ممکن است خیلی طول بکشد تا با Nosferatu: A Symphony of Horror کنار بیایید! با در نظر گرفتن مقداری از بخشندگی نسبت به محدودیتهای فنی فیلمهای قدیمی، هیچ رنگ آبیای نمیتواند این واقعیت را پنهان کند که کنت اورلاک (ماکس شرت) در روز روشن بیرون میزند! آن هم در فیلمی که برای اولین بار ایدهی مرگ خونآشامها در نور خورشید را معرفی کرده است! بازیهای اغراقآمیز گوستاو فون وانینگن و گرتا شرودر هم از تاثیرگذاری داستان کمی کاسته است.
اما هر چقدر بیشتر این فیلم را ببینید، بیشتر از زیبایی محزون آن، میاننویسهای شاعرانه، طراحی یکپارچهی آلبین گراو (که بیشتر اعتبار فیلم به او تعلق دارد) و اقتباس هنرمندانهی نوسفراتو از رمان استوکر لذت میبرید. حتی با وجود بازی ضعیف بعضی از بازیگران، کل فیلم از مجموع اجزایش بزرگتر است.
ژان لوک گدار، کارگردان و منتقد بزرگ فرانسوی، فیلم نوسفراتو را یکی از تأثیرگذارترین فیلمهای دوران اولیهی سینما میداند. او تأکید میکند که چگونه مورنائو با بهرهگیری از تکنیکهای تصویری و نمادین، توانسته است دنیایی وهمآور و ناآرام را به تصویر بکشد. اندرو ساریس هم فیلم نوسفراتو را به عنوان یکی از ستونهای اصلی سینمای وحشت توصیف کرده است. ساریس به تأثیر عمیق این فیلم بر روی سینمای وحشت دهههای بعد اشاره میکند و بهویژه طراحی بصری و استفاده از مکانهای طبیعی به جای دکورهای مصنوعی را از ویژگیهای برجستهی فیلم میداند. در کل، باید این فیلم را یکی از بهترین اقتباسها از رمان برام استوکر دانست.
Dracula: Prince of Darkness (1966) .5
این فیلم میتواند از مناسبترین گزینهها برای یک خونآشامگردی شبانه باشد. اجرای خونین کریستوفر لی به عنوان دراکولا خیلی وحشتناک است. تا حدی که شاید مجبور شوید تلویزیون را خاموش کنید! بازی بیکلام و خشمگین او هنوز یکی از بهترین اجراهایش در این سری فیلمها است. پدر ساندور هم جانشین خوبی برای ون هلسینگ (پیتر کوشینگ) به عنوان دشمن دراکولا شده است.
Dracula: Prince of Darkness اولین دنبالهی دراکولای استودیو همر است که لی دوباره در آن ایفای نقش کرده است. این فیلم بسیار بهتر از Horror of Dracula شده است. اول اینکه این فیلم بیشتر از فیلم قبلی به کتاب وفادار است. مهمتر از آن، نقشهای اصلی (جوانهای بدبختی که دراکولا زندگیشان را خراب میکند) این بار خیلی جذابتر و دوستداشتنیتر هستند.
فیلم بزرگ ترنس فیشر بر جنبههای وحشتآور و جلوههای ویژه تمرکز بیشتری دارد و از عناصر ترسناک بصری، مانند خونخواری، کشتار و فضاسازی تیره و تاریک، برای ایجاد ترس در مخاطب استفاده میکند. این در حالی است که رمان استوکر بیشتر بر ترس روانی و ایجاد احساس نگرانی و ناامنی از طریق روایتی پیچیده و چندلایه تأکید دارد.
در این فیلم بسیاری از شخصیتهای کلیدی رمان، مانند جاناتان هارکر، مینا و دکتر ون هلسینگ، حضور ندارند یا نقش کمرنگتری ایفا میکنند. داستان بیشتر حول شخصیتهای جدید و مواجههی آنها با دراکولا میچرخد، که این امر نشاندهندهی استقلال کم و بیش فیلم از رمان اصلی است.
Nosferatu: Phantom Der Nacht (1979) .4
وقتی صحبت از فیلمهای ترسناک یا بازسازی فیلمها در میان باشد، نام ورنر هرتسوگ اولین اسمی است که به ذهن آدم میآید. پس تعجبی ندارد که ادای احترام او به نوسفراتو شبیه بازسازیهای پولکی هالیوود نباشد. نسخهی هرتسوگ از نوسفراتو، با عشق و دقت بسیار زیادی سعی کرده تا تصاویر اصلی را بازسازی کند. این بار در شب و داستان اصلی را هم تقریباً دنبال کرده است، اما تغییرات جزئی آن باعث شده فیلم تجربهی متفاوتی را ارائه بدهد؛ بیشتر یک ترس تأملبرانگیز تا ترس وحشتناک گوتیک.
حضور ایزابل آجانی زیبا در نقش لوسی به فیلم کمک زیادی کرده و بر جذابیتهای آن افزوده است. این نقش این بار پررنگتر است و آجانی نهایت استفاده را از آن کرده است. چشمهای گشاد و معذب او، احساسات بدبینی و فقدان را بهتر از نسخهی اصلی منتقل میکند. شکست نهایی او تنها تغییر هرتسوگ است که چندان باورپذیر نیست.
هرتسوگ تلاش کرده تا جو وهمآور و تاریک رمان استوکر را در فیلم خود بازسازی کند. از طریق لوکیشنهای طبیعی و استفاده از نورپردازیهای خاص، فیلم فضایی شوم و نگرانکننده ایجاد میکند که با فضای غمانگیز و گوتیک رمان تا حد خوبی همخوانی دارد. شخصیتپردازی و نمایش تدریجی ترس و وحشت از دیگر عناصری است که هرتسوگ به خوبی به آنها توجه کرده است.
هرتسوگ، همانند بسیاری از آثار دیگرش، به طبیعت و مرگ توجه ویژهای دارد. او با نمایش مناظر طبیعی زیبا و در عین حال غمانگیز، به نوعی وحشت را از جنبههای روانشناختی به دنیای طبیعی و اجتنابناپذیر مرگ گسترش میدهد. این ویژگیها در رمان استوکر نیز به چشم میخورد، اما هرتسوگ آن را به شکل بصری برجستهتر کرده است. هرتسوگ با این فیلم به نوعی ادای احترام به سینمای صامت و همچنین به میراث رمان دراکولا اثر برام استوکر میکند.
Dracula Has Risen from the Grave (1968) .3
کارگردان فیلم، فردی فرانسیس زمانی گفته بود که قصدش از ساخت دراکولا این بوده که بیشتر روی داستان عاشقانهی جوانان تمرکز کند، اما استودیو همر بیشتر این صحنهها را حذف کرده است. با این حال، ورنیکا کارلسون و باری اندروز بهترین زوجی هستند که قربانی دراکولای کریستوفر لی شدهاند. به غیر از بازیگران اصلی، تمام بازیگران فرعی فیلم هم عالی هستند. به راحتی میتوان با زندگی آنها ارتباط برقرار کرد و بعد از تحمل وحشت دراکولا، برایشان پایانی خوش آرزو کرد. این را هم اضافه کنیم که در ابتدا قرار بود ترنس فیشر کارگردانی فیلم را بر عهده بگیرد اما پس از تصادفش با اتومبیل، فردی فرانسیس جایگزین او شد.
این به این معنی نیست که خود کنت دراکولا کماهمیت شده است. در واقع، حضور کوتاه او و جذابیت بقیهی بازیگران باعث شده تأثیر بیشتری نسبت به فیلمهای دیگر استودیو همر بگذارد. دراکولا در این فیلم یک شرور افسانهای است که ایمان و عشق را مورد آزمایش قرار میدهد. علاوه بر این، فرانسیس فیلترهای رنگی قشنگی در فیلم استفاده کرده که دراکولا را زیباتر از همیشه به تصویر کشیده است.
طراحی صحنه و لباس فیلم، به خوبی با اتمسفر گوتیک و تاریخی داستان هماهنگ شده است. کاخهای قدیمی، قلعههای تاریک و محیطهای مرموز به زیبایی تصویربرداری شده و فضای داستان را به شکل مؤثری به تصویر کشیدهاند. موسیقی متن فیلم هم توسط جیمز برنارد ساخته شده که با تمهای قوی و دلخراش، به خوبی توانسته است هیجان و ترس را به مخاطب القا کند. موسیقی در ترکیب با صحنههای فیلم، تجربهی تماشای آن را استثنایی کرده است.
Bram Stoker’s Dracula (1992) .2
احتمالاً از هر کسی در مورد اقتباس از رمان برام استوکر سوال کنید، نام این فیلم از اولین حدسهایی است که میتوان زد. با همهی این اوصاف باید یک چیز را روشن کنیم: عنوان Bram Stoker’s Dracula دروغ است! با اینکه همهی شخصیتهای اصلی در آن حضور دارند و داستان رمان را دنبال میکند، اما با داستان عاشقانهی اغراقآمیز بین دراکولا (گری اولدمن) و مینا (وینونا رایدر) روح رمان را زیر پا گذاشته است. قوانین خونآشامی استوکر بیدلیل تغییر میکنند و دیالوگها تا حدی مسخره و غیرطبیعی هستند. از نظر داستانی و روایی، این فیلم یک فاجعه است.
اما از نظر تجربهی بصری فوقالعاده است. هر کسی که عاشق رمانتیسم، سمبولیسم و فیلمهای اولیهی تاریخ سینما باشد، در این فیلم نامهای عاشقانهای به خودش پیدا خواهد کرد. همچنین یکی از بهترین موسیقیهای متن تاریخ فیلمهای ترسناک را دارد. این فیلم همچنین یکی از شاهکارهای متعدد فرانسیس فورد کاپولا هم به حساب میآید. کسی که بتواند دراکولا را بخواند و یک تیم هنری جمع کند تا چنین فیلمی بسازد، حتما یک نابغه است.
یکی از شاخصههای بارز این فیلم، طراحی بصری و لباسهای آن است. کاپولا با همکاری تیم هنریاش، از جلوههای ویژهی مینیمالیستی و تکنیکهای سینمایی قدیمی استفاده کرده تا فضایی گوتیک و تاریخی خلق کند. لباسهای شخصیتها نیز با دقت و توجه به جزئیات طراحی شدهاند که با اتمسفر فیلم به خوبی هماهنگ است. این طراحیها موفق به کسب جایزهی اسکار نیز شدند.
Dracula (1931) .1
در نهایت رسیدیم به این فیلم که همچنان بهترین و شناختهشدهترین اقتباس سینمایی از رمان برام استوکر است. تجربهی تماشای این فیلم تا ابد در ذهن یک سینهفیل نقش خواهد بست و او هرگز آن شبی که دراکولا را دید، فراموش نخواهد کرد.
فیلم تاد براونینگ یک شاهکار فناناپذیر است که تا به حال مفصّل دربارهاش نوشتهاند. بلا لوگوسی، ادوارد ون اسلون و دوایت فرای بهترین تصویرپردازی سینمایی از دراکولا، ون هلسینگ و رنفیلد را ارائه دادهاند که همچنان بعید است کسی بتواند بهتر از آنها باشد. سکوتهای طولانی فیلم آن را به تجربهای منحصربهفرد تبدیل کرده و میتوان روح رمان استوکر را در آن احساس کرد.
یکی از بیشمار نقاط قوت فیلم که اغلب منتقدان بر آن تأکید داشتهاند، فضاسازی و اتمسفر گوتیک فیلم است. براونینگ با استفاده از سایهها، نورپردازی کم کنتراست و صحنههای داخلی تاریک، توانسته یک حس وحشت و ترس مداوم را در فیلم ایجاد کند که تا آن زمان در سینما نادر بود.
بلا لوگوسی در نقش دراکولا به شدت مورد تحسین قرار گرفت. اجرای او به قدری تاثیرگذار است که چهره و صدایش به عنوان تصویری ماندگار از دراکولا در ذهن مخاطبان نقش بسته است. لوگوسی با استفاده از لهجهی مجاری خود و حرکات کنترلشدهاش، شخصیتی مسحورکننده و ترسناک خلق کرده که همچنان به عنوان بهترین و مشهورترین تجسم سینمایی از این شخصیت شناخته میشود.
دراکولای تاد براونینگ به شدت بر فرهنگ عامه تأثیر گذاشت و بلا لوگوسی را به عنوان نماد دراکولا معرفی کرد. نقشآفرینی او و نحوهی بازنمایی شخصیت دراکولا در این فیلم، بعدها الهامبخش بسیاری از فیلمهای وحشت و اقتباسهای مختلف از این شخصیت شد.
کدام اقتباس از دراکولا در ذهن شما ماندگار شده است؟
رمان دراکولا اثر برام استوکر که در سال ۱۸۹۷ منتشر شد، یکی از مهمترین رمانهای ترسناک تاریخ ادبیات محسوب میشود که یکی از بدنامترین شرورهای تمام دورانها را معرفی کرد. از آن موقع تا حالا، دراکولا با اقتباسهای سینمایی مختلف زنده مانده و بحث سر اینکه کدام نسخه بهترین بازتاب شخصیت اصلی داستان را داشته، همیشه ادامه دارد. بیش از صد سال از انتشار رمان میگذرد، اما دراکولا هنوز یکی از ماندگارترین هیولاهای تاریخ سینماست و بهترین فیلمهای دراکولا دلیل این ماندگاری را نشان میدهند.
بهترین فیلمهای دراکولا که در بالا معرفی کردیم، ترکیب جذابی از کاریزمای خونآشامی، جذابیت فیزیکال و کلیشههای بیزمان هستند که تماشاگرهای عاشق فیلمهای خونآشامی را سرگرم و ترسآلود میکنند. دراکولا بیش از صد سال بعد از اینکه برام استوکر آن را جاودانه کرد، هنوز هم بر پردهی سینما میدرخشد. در ردهبندی شخصیتهای منفی و آنتاگونیستها، دراکولا یکی از جذابترین، ترسناکترین و کاریزماتیکترین شخصیتهای تاریخ سینماست. بهترین فیلمهای دراکولا روشهای جدید و خلاقانهای برای نمایش او پیدا میکنند و با استفاده از افسانهها، فرهنگ و تاریخ تماشاگرها را بر صندلیهای خود میخکوب میکنند. حالا کدام فیلم دراکولا بیش از همه در ذهن شما نقش بسته است؟ برای ما در کامنت بنویسید.
منبع: Collider
ببینید: واقعا انیمه چی ببینیم؟
نظرات