فیلم و سریالهای تریلر و ترسناک بسیار جالب و هیجانانگیز هستند، مخصوصا اگر بر اساس داستانهای واقعی هم باشند. اما جدای از بحث هیجان و ترس، شاید شخصیتهای خاصی که در این داستانها هم دخیل هستند برایتان جالب باشند. مثلا بسیاری از فیلمهای ترسناک درمورد قاتلها هستند. هیچوقت با خودتان فکر کردید چطور کسی به این راحتی دیگران را میکشد؟ شاید اگر بشنوید داستان بر اساس واقعیت است هم دود از سرتان بلند شود و هم این سوال در تمام طول فیلم در ذهنتان بچرخد. پس بیایید به بهترین فیلم و سریالهایی که براساس داستان قاتلهای سریالی ساخته شدهاند نگاهی بیندازیم.
در این فیلم و سریالها، معمولا شخصیت مرکزی همان قاتل است و با جزئیات بیشتری به او پرداخته میشود. بنابراین، بیشتر به واقعیت این شخصیتها، وضعیت روانی آنها و ماجرای قتلهایشان پی میبریم.
فیلم | سال ساخت | مدت زمان | کارگردان | بازیگران مهم | قاتل | تعداد قتلها |
Zodiac | ۲۰۰۷ | ۲۰۰ دقیقه | David Fincher | Jake Gyllenhaal, Mark Ruffalo, Robert Downey Jr | The Zodiac Killer | +۵ |
Monster | ۲۰۰۳ | ۱۰۹ دقیقه | Patty Jenkins | Charlize Theron | Aileen Wuornos | ۷ |
The Snowtown Murders | ۲۰۱۱ | ۱۲۰ دقیقه | Justin Kurzel | Daniel Henshall, Louise Harris, Lucas Pittaway | John Bunting, Robert Wagner, James Vlassakis | ۱۲ |
Extremely Wicked, Shockingly Evil, and Vile | ۲۰۱۹ | ۱۱۰ دقیقه | Joe Berlinger | Zac Efron, Lily Collins | Ted Bundy | +۳۰ |
The Texas Killing Fields | ۲۰۱۱ | ۱۱۵ دقیقه | Ami Canaan Mann | Sam Worthington, Jeffrey Dean Morgan, Jessica Chastain | — | +۳۰ |
From Hell | ۲۰۰۱ | ۱۲۲ دقیقه | Albert Hughes, Allen Hughes | Johnny Depp, Heather Graham, Mary Kelly | Jack The Ripper | ۵ |
To Catch a Killer | ۱۹۹۲ | ۱۸۲ دقیقه | Eric Till | Brian Dennehy | John Wayne Gacy | +۳۳ |
The Frozen Ground | ۲۰۱۳ | ۱۰۵ دقیقه | Scott Walker | John Cusack, Vanessa Hudgens, Nicholas Cage | Robert Hansen | +۳۱ |
The Texas Chainsaw Massacre | ۱۹۷۴ | ۸۳ دقیقه | Tobe Hooper | Gunnar Hansen | Ed Gein | +۲ |
Once Upon a Time…In Hollywood | ۲۰۱۹ | ۱۶۰ دقیقه | Quentin Tarantino | Leonardo DiCaprio, Brad Pitt, Margot Robbie | Charles Manson “family” | +۹ |
The Serpent | ۲۰۲۱ | ۸ قسمت | Tom Shankland Hans Herbots | Tahar Rahim, Jenna Coleman, Billy Howle | Charles Sobhraj | ۱۲ |
Des | ۲۰۲۰ | ۳ قسمت | Lewis Arnold | David Tennant | Dennis Nilsen | ۱۶ |
Mind Hunter | ۲۰۱۷ | ۱۸ قسمت | David Fincher | Holt McCallany, Jonathan Groff Anna Torv | — | — |
The Sons Of Sam: A Descent Into Darkness | ۲۰۲۱ | ۴ قسمت | Joshua Zeman | — | David Berkowitz | ۶ |
Dahmer – Monster: The Jeffrey Dahmer Story | ۲۰۲۲ | ۱۰ قسمت | Paris Barclay | Evan Peters, Niecy Nash Molly Ringwald | ۱۷ |
فیلمهای قاتل سریالی (براساس داستان واقعی)
فیلمهای قاتل سریالی زیادی وجود دارد. این افراد ضداجتماع و ترسناک برای ما جالب هستند. گاهی درموردشان کنجکاو میشویم یا باور نمیکنیم چنین موجوداتی وجود دارند. بعضیها حتی به این ویژگیهای ضداجتماع علاقهمند میشوند. باور میکنید بسیاری از این قاتلها در زمان دادگاهشان تعداد زیادی نامه عاشقانه و حتی درخواست ازدواج دریافت کردهاند؟!
زودیاک (Zodiac)
زودیاک یکی از پروندهها بزرگ و معروف قاتلهای سریال آمریکاست. این پرونده هرگز حل نشد! زودیاک اسمی بود که خود قاتل برای خودش انتخاب کرده بود. پلیس قتل ۵ نفر توسط زودیاک را تائید کرده است. درکل او ۷ قربانی تائیدشده داشت. البته او در نامههایی که برای پلیس یا روزنامهها میفرستاد مسئولیت بیشاز سه دوجین قتل را بهعهده گرفت. این قتلها واقعا کار زودیاک بود یا او صرفا میخواست برای خودش اعتبار بخرد؟!
اولین قربانیان تائیدشده زودیاک زوجی بهنامهای دیوید فارادی (David Faraday) و بتی لو جنسن (Betty Lou Jensen) بودند. این زوج نوجوان در ۲۰ دسامبر ۱۹۶۸ درحالیکه بهترتیب ۱۷ و ۱۶ سال داشتند، در نزدیکی ماشینشان بهضرب گلوله به قتل رسیدند. پلیس نتوانست درمورد انگیزه قاتل به نتیجهای برسد.
اما، اول اوت ۱۹۶۹، نامه یکسانی به دفاتر روزنامههای San Francisco Examiner، San Francisco Chronicle و Vallejo Times-Herald رسید. در این نامههای دستنویس، نویسنده مسئولیت هر دو قتل را به عهده میگیرد. در این نامه، قاتل به اسم و نماد خودش اشاره میکند. زودیاک در انگلیسی بهمعنای دایرهالبروج (مجموعه صورتهای فلکی مربوط به تمام ماههای سال) است و حالا کم پیش میآید کسی با شنیدن این کلمه یاد قتل سریالی نیفتد.
فیلم زودیاک، این پرونده را از دیدگاه بازرسان با بازی مارک روفالو و آنتونی ادواردز نشان میدهد. نقش خبرنگارانی که ماجرا را پوشش میدهند، توسط جیک جیلنهال و رابرت داونی جونیور ایفا میشود.
فیلم در بهتصویر کشیدن پرونده از منظرهای مختلف عالی عمل میکند. بهعلاوه، به عوامل بیرونی که پرونده زودیاک را به حاشیه میبرند هم میپردازد. اگر دنبال گزارشی پر از تعلیق و در عین حال دقیق از پرونده زودیاک قاتل هستید، این فیلم ارزش دیدن دارد.
هیولا (Monster)
مانستر، جنایات هولناک قاتل زن آمریکایی آیلین وورنوس را به تصویر میکشد. با اینکه خودش هرگز نپذیرفت، اما طبق شواهد، دادگاه او را کارگر جنسی میدانست. او در سال ۱۹۸۹ مرتکب مجموعهای قتل شد.
دوران کودکی آیلین غمانگیز بود. او در این دوران مورد آزار و اذیت قرار گرفت و اواخر عمرش را هم در طول بزرگراههای آمریکا در تلاش برای تامین نیازهایش گذراند. او قتلهایش را با کشتن یکی از مشتریانش در سال ۱۹۸۹ آغاز کرد. این حادثه نقطه عطف داستان جنایی او بود. آیلین در ادامه ۵ مرد دیگر را هم به قتل رساند تا در نهایت دستگیر شد.
پرونده آیلین سر زبانها افتاد. ماجرا تا جایی پیش رفت که او حتی برای بعضی زنها به نمادی برای توانمندی تبدیل شد، انگار آیلین، بهنوعی به رهبر فرقهای عجیب تبدیل میشد…
در این درام جنایی و زندگینامهای، شارلیز ترون نقش قاتل را بازی میکند. او علاوه بر بازیگری، در تهیهکنندگی فیلم هم نقش داشته است. فیلم، به رابطه وورنوس و دوستدخترش، سلبی وال (Selby Wall) هم میپردازد. نقش سلبی، توسط کریستینا ریچی ایفا میشود.
مانستر از آن فیلمهایی است که به همه توصیه نمیشود. صحنههای آزاردهنده فیلم میتواند بسیاری را آزار دهد. مثلا در فیلم صحنههایی از ضربوشتم و تجاوز میبینم. اما اگر دنبال بازی خوب میگردید این فیلم احتمالا نظرتان را جلب میکند. چون شارلیز ترون اسکار بازیگری ۲۰۰۴ را برای همین فیلم دریافت کرد.
قاتلان شهر برفی (The Snowtown Murders)
فیلم استرالیایی The Snowtown Murders محصول سال ۲۰۱۱ است و براساس داستانی واقعی از دهه ۱۹۹۰ ساخته شده است. قتلهای اسنوتاون در آدلاید، شهری در جنوب استرالیا رخ دادهاند. جان بانتینگ، رابرت واگنر و جیمز ولاساکیس، تعدادی از افرادی را که برای جامعه خطرناک میدانستند، مثل پدوفیلها، را دزدیدند، شکنجه کردند و درنهایت به قتل رساندند.
محاکمه این قتلها در اسنوتاون، طولانیترین دادگاه تاریخ استرالیا بود و بیشتر از یکسال طول کشید. بهعلاوه، این ماجرا به یکی از موضوعات مهم مورد بحث در کشور تبدیل شد و در ادامه اسنوتاون را به یک مقصد توریستی معروف تبدیل کرد!
The Snowtown Murders وقایع مربوط به قتلهای اسنوتاون را بهتصویر میکشد و داستان مردی وحشی و خشن را دنبال میکند که پسر نوجوان دوستدخترش را در اعمال شکنجه و قتل با خود شریک میکند.
این فیلم هوشیارانه اعمال سادیستیک قتلهای اصلی را به تصویر میکشد و داستان آزاردهنده این جنایات را روایت میکند. فیلم، میتواند برای مخاطبان تجربه تماشایی قدرتمند و در عین حال آزاردهندهای باشد.
بهشدت شرور، شیطانی و پست (Extremely Wicked, Shockingly Evil, and Vile)
این فیلم ۲۰۱۹ با بازی زک افرون، داستان قاتل سریالی پرکار تد باندی را بهتصویر میکشد. تد باندی بهعنوان راهنمای قاتل سریالی بودن شناخته میشود! او در طول دهه ۱۹۷۰، وحشت به جان زنان زیادی در ایالات مختلف آمریکا انداخته بود. او جان افراد زیادی را گرفت که دستکم ۳۰ مورد آنها تائید شده است. خود باندی به ۳۶ قتل اعتراف کرده بود. اما کارشناسان معتقدند او احتمالا مسئول چیزی حدود ۱۰۰ قتل است!
Extremely Wicked, Shockingly Evil, and Vile، نگاهی عمیق به زندگی، محاکمه و مرگ تد باندی میندازد. البته همه اینها را از نقطه نظر دوستدختر قدیمیاش، الیزابت کندال میبینیم.
فیلم، براساس کتاب شاهزاده خیال: زندگی من با تد باندی (The Phantom Prince: My Life with Ted Bundy) ساخته شده است. همانطور که از اسمش پیداست، کتاب توسط لیز کندال که بالاتر اشاره کردیم نوشته شده است. در این کتاب علاوه بر زندگی باندی به اینکه شناختن و عاشق کسی مثل او بودن چگونه است هم پرداخته میشود.
درکل فیلم نقطه نظر جالبی دارد و بیشتر از آنکه بخواهد یک هیولا به ما نشان دهد، به باندی بهعنوان یک انسان نگاه میکند. البته درنظر بگیرید فیلم براساس کتاب بالاست. نویسنده هم کسی است که تا مدتها بعد از دستگیری باندی، قبول نمیکرد که او قاتل است. اما یکی از مهمترین نقدهایی که به فیلم وارد میشود هم همینجاست. البته فیلم از جنایتهای باندی تجلیل نمیکند اما با باندی همدردی میکند.
با این حال، کنجکاوی درمورد قاتلهای سریالی و تمایل برای سرگرمی، دلایل کافی برای دیدن فیلم به شما میدهند.
میادین کشتار تگزاس (The Texas Killing Fields)
این فیلم جنایی آمریکایی محصول ۲۰۱۱ است و مناطق اطراف تگزاس را بهتصویر میکشد. تعداد زیادی زن در فاصله ۳۵ مایلی جاده شماره ۴۵ در آن زمان به قتل رسیدند. بیشتر اجساد در میادین نفتی همان حوالی انداخته شده بود…اسم فیلم از همینجا آمده است.
منطقه میدان نفتی کالدر (The Calder Oil Field) بعد از قتلهای زنجیرهای اوایل دهه ۷۰ به اسم میدانهای کشتار تگزاس شناخته شد. زمینی به وسعت ۲۵ هکتار که در یک مایلی بزرگراه بین ایالتی شماره ۴۵ قرار دارد بهخاطر اینکه محلی برای دفن اجساد شده بود بدنام است.
از دهه ۱۹۷۰ پلیس بیشاز ۳۰ جسد در این منطقه پیدا کرده است. بهعلاوه، بازرسان گفتهاند که بیشتر قربانیان زنان جوانی بودند که بهشکل وحشیانه کشته و در این زمینها رها شدهاند. مشخصا در این بازه زمانی گزارش مفقود برای دختران جوان زیادی ثبت شده است که بسیاری از آنها هرگز پیدا نشدند.
پرونده میادین قتل تگزاس هرگز حل نشد. اما بسیاری از مردم معتقد بودند که قاتلان بهصورت گروهی کار میکردند. قربانیان بین ۱۲ تا ۲۵ ساله بودند. اما همه دختران ویژگیهای مشابهی داشتند. اجساد کشفشده مدل موی مشابه و ویژگیهای مشابه بارز دیگری داشتند.
فیلم The Texas Killing Fields، تصویر روانشناسانه و ناخوشایندی از وقایع ارائه میهد. فیلم براساس اتفاقات دهه ۷۰ میلادی است. اما نویسندگان با یکی از قربانیان بهنام میشل آن ای. (Michelle Ann E) و خانوادههایشان صحبت کردند تا بتوانند ماجرا را تا حد ممکن به واقعیت نزدیک کنند.
این فیلم داستان جالبی دارد و مطمئنا میتواند کاری کند بیشتر از ۱ ساعت لبه صندلی بنشینید. صحنههای تعقب و گریز ماشینها، تیراندازی، فضاهای گیجکننده و پرتنش را دوست دارید؟ خب، این فیلم همه اینها را دارد.
از جهنم (From Hell)
از جهنم بر اساس داستان قاتل سریالی معروف Jack the Ripper است. عناصر روانی و شخصیتهای خاصی که در فیلم بهتصویر کشیده میشوند خیالی هستند. اما طرح اتفاقات مختلف کاملا دقت تاریخی دارد.
جک ریپر یکی از معرفترین قاتلهای جهان است. تاحدی که حتی بعضی کلکسوینرها تیشرتهای او را جمع میکنند. این قاتل سریالی بدنام، در بازه زمانی کوتاهی ۵ زن را شکنجه کرد و کشت. همه این زنها تنفروش بودند و جنازه آنها در خیابان پیدا شده بود. نحوه بریدن بدن و جدا کردن اعضای داخلی بدن قربانیان بسیار دقیق بود. باتوجه به این موضوع پلیس به نتیجه رسید که قاتل باید آناتومی بلد باشد چون اعضا بدن بادقت جراحی بریده شدهاند.
اسم Jack the Ripper از نامهای گرفته شده که برای اسکاتلندیارد ارسال شده بود. البته احتمال میرود این نامه فریبکاری بوده باشد. اما به هرحال، این قاتل هم مثل قاتلهای پرونده Son of Sam و Zdiac the Killer از نامه نوشتن برای پلیس لذت میبرده است. پلیس نام بیشتر از ۱۰۰ نفر را بهعنوان قاتل این پرونده اعلام کرده، اما هرگز هویت واقعی و دقیق قاتل کشف و فاش نشد.
از جهنم با بازی جانی دپ، داستانی عجیب و غمانگیز دارد و بهنوعی خودش را در جمع فیلمهای کالت جا میدهد. همانطور که اشاره کردیم، شخصیتهای فیلم تخیلی هستند، اما محیط، خط اصلی داستان و حوادثی که میگذرد بسیار به واقعیت نزدیکاند.
اگر دنبال نگاهی ترسناک به این پرونده معروف هستید یا فیلمی براساس داستان قاتلهای سریالی واقعی میخواهید، از جهنم میتواند انتخاب خوبی باشد.
برای گرفتن قاتل (To Catch a Killer)
این فیلم به لحظاتی میپردازد که منجر به دستگیری قاتل سریالی آمریکایی جان وین گیسی (John Wayne Gacy) میشود. او یکی از معروفترین قاتلهای سریالی است که عمدتا بهخاطر خود دیگر یا آلتر ایگویش (alter ego) در نقش پوگو دلقک (Poo the Clown) شناخته میشود. بهخاطر همین با نام مستعار دلقک قاتل (Killer Clown) هم او را میشناسند.
جان وین گیسی مسئول قتل ۳۳ پسر جوان در سالهای اوایل دهه ۱۹۸۰ و در شیکاگو است. او قربانیان را به بهانه پروژه ساختوساز به خانهاش میکشانده؛ بعد از ربودنشان، لباس دلقک به تن میکرد، به آنها تجاوز میکرد و بعد خفهشان میکرد.
بسیاری از افراد نزدیک به گیسی میگفتند که هرگز تصورش را هم نمیکردند که او بتواند چنین جنایت خشنی انجام دهد. اما او در سال ۱۹۶۴ بهخاطر ارتباط با دو پسر دستگیر شد. مقامات بعد از آن شروع به کنار هم قرار دادن تکههای پازل کردند و… پلیس بقایای بدن بیشتر از ۳۰ مرد جوان را که قبلا ناپدید شده بودند در خانه او پیدا کرد. او در سال ۱۹۹۴ به مرگ با تزریق آمپول محکوم شد.
فیلم To Catch A Killer به داستان کاراگاه جو کوزنچاک (Joe Kozenczak) و تحقیقات او برای دستگیری گیسی میپردازد. برخلاف بیشتر فیلمهای براساس داستان قاتلهای سریالی واقعی که تا اینجا گفتیم، To Catch A Killer سراغ ماجرای زندگی و کودکی قاتل نمیرود. بلکه داستان از چندروز قبل از دستگیری او شروع میشود.
فیلم جزئیات کامل و دقیقی از تحقیقاتی که منجر به دستگیری قاتل میشود را به تصویر میکشد. اما بنا به دلایل حقوقی اسمهای استفادهشده در فیلم واقعی نیستند. نکته جالب دیگر اینکه بسیاری از افراد دخیل در این پرونده ازجمله خود گیسی در طول تولید فیلم هنوز زنده بودند.
زمین یخزده (The Frozen Ground)
این تریلر آمریکایی محصول ۲۰۱۳، بر اساس قاتل سریالی آمریکایی رابرت هانسن ساخته شده است. حداقل ۱۷ زن را در آلاسکا قربانی هانسن شدهاند. او برای قتل از اسلحه Ruger Mini-14 و چاقو استفاده میکرده است.
رابرت هانسن با لقب نانوا قصاب (Butcher Baker) هم شناخته میشود. او بین سالهای ۱۹۷۱ و ۱۹۸۳ جنایات خودش را شروع کرد. او قتلهایش را در انکوریج (Anchorage) آلاسکا انجام داد و موفق شد سالها از مجریان قانون فرار کند.
در جریان قتلها، هانسن، زنها را به طبیعت وحشی آلاسکا میکشاند. جاییکه آنقدر جداافتاده بود که قربانیانش هرگز فرصتی برای فرار نداشتند. او بازیهای سادیستیکی با قربانیانش می کرد. مثلا به آنها اجازه میداد اطراف جنگل بچرخند و بعد آنها را مثل حیوان شکار میکرد.
The Frozen Ground، حول محور شخصیت رابرت هانسن میچرخد. این فیلم که در سال ۲۰۱۳ اکران شد روی یکی از قربانیان او بهنام سیندی پالسون (Cindy Paulson) تمرکز دارد. نیکلاس کیج هم در این فیلم نقش کاراگاهی آلاسکایی را دارد که به برای حل این پرونده تلاش میکند.
فیلم بهخوبی وحشت تنها ماندن در طبیعت متروکه آلاسکا را به نمایش میگذارد. نماهای نفسگیر هوایی از یخچالهای طبیعی، رودخانههای یخزده و کوهها، احساس جداافتادگی و رهاشدگی قربانیان را القا میکنند.
کشتار با ارهبرقی در تگزاس (The Texas Chainsaw Massacre)
این فیلم قاتل زنجیرهای بر اساس داستان واقعی اد گین ساخته شده است. فیلم اسلشر اصلی، گروهی دوست را نشان میدهد که گیر خانوادهای آدمخوار افتادهاند. نسخه بازسازیشده فیلم با همین اسم در سال ۲۰۰۳ منتشر شد. اما نسخه اصلی که محصول سال ۱۹۷۴ است فیلم بهتری است.
اد گین قاتل سریالی بدنامی است که با لقب قصاب پلینفیلد (Butcher of Plainfield) یا غول پلینفیلد (Plainfield Ghoul) شناخته میشود. تاد گین در ابتدا به قتل دو زن اعتراف کرد. اما مقامات قتل اجساد نبشقبرشده در اطراف پلینفیلد را هم به جنایات او مرتبط میدانند. تحقیقات نشان میداد که قاتل اعضای بدن قربانیان را بهعنوان یادگاری نگه میداشته و حتی آنها را به دکوری و بخشی از مبلمان خانه تبدیل میکرده است.
گین در سال ۱۹۶۷ دستگیر شد. اما متخصصان به این نتیجه رسیدند که او از نظر روانی ناپایدار است و اصلا امکان شرکت در جلسههای محاکمهاش را ندارد. او تا سال ۱۹۶۸ به یک موسسه روانی منتقل شد. قاضی او را در پرونده تعدادی از قتلهای پلینفیلد مجرم تشخیص داد اما از نظر حقوقی گین دیوانه محسوب میشد. در نتیجه او ادامه زندگیاش را در موسسه روانی مندوتا (Mendota Mental Health Institute) گذارند و در نهایت در سال ۱۹۸۴ بر اثر نارسایی تنفسی مرد.
فبلم کشتار با ارهبرقی در تگزاس، داستان خواهر و برادری است که میشنوند قبر پدر بزرگشان خراب شده است. بعد از شنیدن خبر به دیدن قبر میروند. اما مسیر مستقیم را طی نمیکنند. آنها از مسیری انحرافی که از مزرعه قدیمی خانوادگیشان میگذرد میروند. آنجا، همسایه نفرتانگیز و قاتل منتظر است.
بعضی از کارهای اد گین الهامبخش این فیلم بودهاند. مثلا او پوست قربانیانش را میپوشید تا آرزوی خودش برای زن شدن را برآورده کند. در مقابل، Leatherface، پوست قربانیانش را میپوشید تا بیماری پوستی وحشناکش را بپوشاند. بنابراین، بخش قابل توجهی از داستان، ازجمله شخصیت Leatherface تخیلی است.
کشتار با ارهبرقی در تگزاس بهعنوان یکی از ترسناکترین فیلمهای تاریخ شناخته میشود و در گیشه بیشتر از ۳۰ میلیون دلار فروش داشته است. اما نمایش آن در چندین کشور ممنوع شد. چون میزان خشونت آن در آن زمان بیشازحد بهنظر میرسید.
روزی روزگاری در هالییود (Once Upon a Time…In Hollywood)
روزی روزگاری در هالیوود، زندگی و دورانی درحال تغییر و ناآرام را بهنمایش میگذارد. سال ۱۹۶۹ است و هلتر اسکلتر قرار است روی سر مردم ثروتمند حومه لسآنجلس خراب شود.
شارون تیت (Sharon Tate)، بازیگر و مدل مشهوری بود که با همسر کارگردانش، رومن پولانسکی در لسآنجلس زندگی میکرد. شارون، ستارهای نوظهور در صحنه هالیوود بود. اما متاسفانه تراژدی قتل، در سال ۱۹۶۹ به داستان او پایان داد. علاوه بر او، در آن شب وحشتناک ۴ نفر دیگر هم در همان خانه به قتل رسیدند.
در آن شب، تیت هشتماه و نیمه باردار و میزبان دوستانش بود. از آنجاییکه او روزهای آخر بارداریش را میگذراند و همسرش در انگلیس بود، سه نفر از دوستانش او را همراهی میکردند.
عصر خوش آنها با ورود خانواده منسون تبدیل به حادثهای وحشتناک شد. آنها هر چهار دوست و نگهبان خانه را به قتل رساندند. رهبر فرقه منسون، چارلز منسون و ۴ نفر از پیروانش برای این قتل گناهکار شناخته شدند. این ۵ نفر، درنهایت بهخاظر لغو مجازات اعدام در کالیفرنیا به حبس ابد محکوم شدند.
برخلاف فیلمهایی که تا اینجا معرفی کردیم، موضوع اصلی روزی روزگاری در هالیوود چارلز منسون نیست. داستان، داستان هالیوود است. فیلم نگاهی به مسائل مختلفی که در هالیوود آن زمان جریان دارد میندازد و قطعا قتل شارون تیت و خانواده منسونها هم بخش مهمی از این اتفاقات هستند.
سریالهای قاتل سریالی (براساس داستان واقعی)
سریالها بهواسطه زمان طولانیترشان نسبت به فیلم، مشخصا به ما اجازه میدهند کاراکترها را بیشتر همراهی کنیم. در ظول مسیر کنارشان باشیم و بیشتر آنها را بشناسیم. اگر میخواهید با قاتلهای زنجیرهای بیشتر آشنا شوید، درمورد وضعیت روانی و دلیل کارهایشان کنجکاوید یا این نوع خشونت برایتان جالب است، بد نیست نگاهی به بهترین سریالها درمورد قاتلهای زنجیرهای بیندازید.
مار (The Serpent)
این قاتل ما را به شرق آسیا میبرد. The Serpent، روایتی از زندگی و قتلهای چارلز سوبراج است. او در دهه ۷۰ میلادی کارش را شروع میکند و تا جاییکه میدانیم دستکم ۱۲ نفر را در تایلند، هند و نپال کشته است. کارشناسان حدس میزنند که او قتلها بیشتری هم مرتکب شده اما شواهد کافی برای اثبات آنها وجود ندارد.
سوبراج دورگه ویتنامی هندی است که در فرانسه زندگی میکند. او بعدتر به آسیا میرود و در جاییکه به مسیر هیپیها معروف است قربانیهایش را پیدا میکند. بیشتر قربانیان او را مسافران اروپایی تشکیل میدهند. او درکل از هیپیها و بورژواها متنفر بود و معمولا افرادی را از این طبقه انتخاب میکرد.
پیگیری مرگ یک مسافر هیپی در کشور دور کار سختی است. از طرفی سوبراج استاد تغییر هویت است. او بهراحتی چهرهاش را تغییر میدهد، مدارک هویتی جدید جعل میکند و بهجای دیگری میرود تا قربانیهای بیشتری بگیرد. اما یک قربانی هندی کار را خراب میکند. چون پای سفیر هند به ماجرا باز میشود که آدم پیگیری است و میخواهد عدالت اجرا شود.
سریال بیشتر به قتلهای سوبراج میپردازد. البته روایت سریال بهصورت خطی پیش نمیرود و این می تواند کمی گیجکننده باشد. بهعلاوه، از آنجایی که فیلمنامه زیاد در شخصیت سوبراج دقیق نمیشود، میتوان گفت بیشتر با یک تریلر جالب مواجهیم که وجه روانشناختی پررنگی ندارد. اما اگر دنبال بهترین سریال قاتل زنجیرهای باشید، مار را از دست نمیدهید، چون به قاتلی پرداخته که کمتر سر زباناست و بسیاری او را نمیشناسند.
دِس (Des)
دنیس نیلسن قاتل سریالی اسکاتلندیای است که سریال Des به آن میپردازد. او بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۳ مرتکب ۱۲ قتل شد. او این مردها و پسرها را به بهانههای مختلف به خانه میکشاند و بعد میکشت. نیلسن، برای اینکه احساس تنهایی نکند، اجساد را حمام میبرد و میشست. لباس تنشان میکرد و در خانه مینشاند. بعد که احساس تنهاییاش رفع میشد آنها را سلاخی می کرد. گوشت بعضی از آن را میپخت و بقیه جسد را در چاه میریخت و سیفون را میکشید! او اکثرا قربانیانش را از بین بیخانمانها و افراد آسیبپذیر انتخاب میکرد تا خیالش راحت باشد کسی دنبالشان نمیگردد.
فیلم از نقطهای آغاز میشود که جهان به وجود دنیس نیلسن پی میبرد….گرفتگی چاه فاضلاب باعث میشود تا نیلسن با لولهکش تماس بگیرد. لولهکش متوجه میشود چیزیکه راه فاضلاب را بسته در واقع استخوان و بقایای جسد انسان است و آن را با پلیس در میان میگذارد.
پس از دستگیری نیلسن بهنوعی به جامعه شک وارد میشود. او آدمی معمولی و تنها بود و کسی فکرش را نمیکرد که بتواند جنایاتی تا این حد خشونتآمیز انجام دهد. بهعلاوه، او قبلا در اداره پلیس هم کار کرده بود و البته بهراحتی به تمان جرائمش اعتراف میکرد.
درنهایت متخصصان معتقد بودند او بهدلیل مشکلات شخصیتی مرتکب این اعمال شده است…چون احساس تنهایی مفرط داشته. او درمورد جسدها هم میگفته که برایشان احترام قائل بوده و ترجیح میداده با آنها تلویزیون نگاه کند تا اینکه آنها را مثله کند، اما آپارتمانش کوچک بوده و او جایی برای نگهداری آنها نداشته.
شکارچی ذهن (Mind Hunter)
همه فیلم و سریالهایی که تا اینجا معرفی کردیم حول محور داستان یک قاتل میچرخند و نقش اصلی ماجرا هم خود قاتل است. اما اینبار ماجرا فرق میکند. در سریال شکارچی ذهن ما با پلیسهای افبیآی طرفیم.
داستان به همان دوران اوج خشونت قتلهای زنجیرهای در آمریکا برمیگردد. مامور تازهوارد و جوانی در افبیآی، رویکرد جدیدی هم دارد. او میخواهد قاتلها را از نظر روانشناختی بررسی کند و ببیند واقعا دلیل این اعمال خشونتآمیز چیست. او با این فرضیه که ذات بد این افراد آنها را به این کار وامیدارد زیاد موافق نیست و درعوض میخواهد تلاش کند با کشف این افراد جلوی دیگر افرادی که مانند اینها هستند را بگیرند. بهنوعی پیشگیری بهتر از درمان است…
سریال براساس کتابی بهنام Mindhunter: Inside the FBI’s Elite Serial Crime Unit ساخته شده است که درواقع خاطرات و تجربیات دو مامور افبیآی است.
در سریال با چند جنایتکار و قاتل سریالی مختلف آشنا میشویم. این دو مامور افبیآی برای مصاحبه کردن با آنها و جمعآوری اطلاعات به زندان میروند و تلاش میکنند با این افراد ارتباط برقرار کنند.
پسران سم (The Sons Of Sam: A Descent Into Darkness)
موری تری (Maury Terry) روزنامهنگاری است که زندگیاش را میگذارد تا ثابت کند که برکوویتز که با نام پسر سم شناخته میشود، در انجام قتلها تنها نبوده است. این درحالی بود که برکوویتز محکوم به ۳۰۰ سال حبس شده بود و داشت دوران محکومیتش را میگذراند. او به جرم شلیک به ۱۳ نفر که ۶ مورد منجر به مرگ قربانیان شده بود مورد محاکمه قرار گرفته بود. اما تری معتقد بود، برکوویتز از طرف فرقهای شیطانی با نام The Children دست به این اعمال زده …فرقهای که ظاهرا با چارلز منسون مرتبط بود.
حدسها و تئوریهای زیادی برای سوءظن تری وجود داشت. او در کتابش با اسم The Ultimate Evil بهطور مفصل به همه آنها میپردازد. برای مثال او میگوید طرحهای اولیهای که پلیس از شاهدان عینی برای چهره مجرم گرفته به برکوویتز شباهت ندارند. حتی متهم هم گفته که همه قتلها را خودش انجام نداده است…و البته او عضو یک فرقه هم بوده!
زمن (Zeman) به یاد میآورد که کاراگاهان پلیس نیویورک طی گفتگوهای غیررسمی اشاره کردهاند که معتقدند برکوویتز بهتنهایی عمل نکرده است. زمن، تری را آخرین قربانی پرونده میداند. چون علاقه وسواسگونه او به این پرونده زندگیاش را از بین میبرد.
برخلاف دیگر فیلم و سریالهای بر اساس داستان قاتلهای سریالی واقعی که در این لیست داشتیم، سریال پسران سام مستند است. در آن به مصاحبه با تعدادی از افراد دخیل در ماجرا گوش میکنیم. پس اگر قاتلهای زنجیرهای، بیشتر از درام هیجانانگیز برایتان جالباند، این مینی سریال مستند گزینه جالبی است.
داهمر (Dahmer – Monster: The Jeffrey Dahmer Story)
جفری داهمر یکی از بدنامترین آدمخوارها و قاتلان زنجیرهای در تاریخ آمریکا است. داهمر در مدت ۱۳ سال ۱۷ مرد را کشت و خورد! او به کافههای همجنسگرایان میرفت و دنبال قربانی میگشت. زمانی را در کافه میگذراند، قربانیاش را انتخاب میکرد و به بهانه پول یا رابطه آنها را به خانهاش میکشاند.
قربانیها بهمحض ورود با یک نوشیدنی خوشآمدگویی پذیرایی میشدند که نوشیدنی خداحافظی هم بود! این نوشیدنی پر از موادمخدر بود. پس از بیهوش شدن قربانیها، داهمر آنها را خفه میکرد و بعد برای بقیه کار سراغ جنازه میرفت!
بازرسان پس از دستگیری او وقتی به خانهاش رفتند، بخشهای مختلفی از بدن قربانیان ازجمله جمجمه پیدا کردند که داهمر آنها را بهعنوان یادگاری نگه میداشت. او به این خاطر بسیار بدنام است. جنایات داهمر سرانجام در سال ۱۹۹۱ باعث دستگیریاش شد. در محاکمه برای او ۱۵ حبس ابد بریده شد. اما دوسال بعد توسط زندانی دیگری بهنام کریستوفر اسکارور (Christopher Scarver) در زندان به قتل رسید.
Dahmer – Monster، فصل اول از چندگانه جرمهای حقیقی است. این مینی سریال در سپتامبر ۲۰۲۲ توسط نتفلیکس عرضه شد و یکی از جالبترین سریالهایی است که درمورد داهمر ساخته شده است.
سریال به زندگی جفری میپردازد و اینکه او چطور به یکی از بدنامترین قاتلهای زنجیرهای آمریکا تبدیل شد. او قتلهاش را بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۱ در بخشهای مختلفی از آمریکا مثل اوهایو، ویسکانسین و میلواکی انجام داده بود.
علاوهبر جفری، دیگر شخصیتهای مهم سریال شامل پدر او لینکلن، نامادریش شاری و همسایه مشکوشان میشوند. سریال موارد مختلف ازجمله زمانیکه چیزی به دستگیریش نمانده تا محاکمه نهایی و مرگ او را نشان میدهد. نقش پلیس هم در سریال نادیده گرفته نشده است؛ اینکه چطور آنها با بیکفایتی و بیتوجهیشان بهنوعی همدست داهمر شدهاند، برای نویسنده و کارگران موضوع مهمی بوده است.
فصل دوم این سریال با عنوان The Lyle and Erik Menéndez Story در ۲۰۲۴ عرضه میشود.
جمعبندی
فیلم و سریالهای زیادی بر اساس داستانهای واقعی ساخته میشوند اما هیچکدام را نمیتوان با آنهایی که درمورد قاتلهای سریال هستند مقایسه کرد. هیجان، اضطراب و شاید حتی احساس تنفری که این داستانها و شخصیتها ایجاد میکنند بسیار متفاوت است.
در این مطلب به تعدادی از معروفترین قاتلهای سریالی و فیلم و سریالهایی که بر اساس داستان واقعی این قاتلها ساخته شدهاند پرداختهایم. وجه مشترک بیشتر آنها، این است که تا حد زیادی به جزئیات واقعی توجه کردهاند و تلاش کردهاند بیشتر از تصویر یک هیولا، تصویری دقیق و روانشناختی از قاتلها به ما نشان دهند. شما کدامیک از این فیلمها را بیشتر میپسندید؟ بهنظرتان جای کدام قاتل در این لیست خالی است؟
قاتلهای سریالی از خیالی تا واقعی همیشه موضوع جالبی برای فیلمهای ترسناک، تریلر و روانشناختی بودهاند. اما از بهترین فیلمهایی که از اتفاقات واقعی الهام گرفتهاند میتوان به zodiac، Monster، From Hell و The Snowtown Murders اشاره کرد.
از بین سریالهای مختلفی که برای نمایش زندگی قاتلهای زنجیرهای ساخته شده میخواهید انتخاب کنید؟ سریالهای The Serpent، Mind Hunter و DES گزینههای بسیار خوبیاند و اگر دنبال چیزی مستندتر میگردید میتوانید The Sons Of Sam: A Descent Into Darkness را ببینید.
فقط فیلم کشتار عالی بود حال کردم