معرفی شخصیت‌های دیزنی: اِسکار، شیر خیانتکار

اسکار (Scar) برادر کوچک‌تر شاه موفاسا و آنتاگونیست اصلی انیمیشن شیرشاه (The Lion King) محصول ۱۹۹۴ است. او با وجود اینکه یک شیر قدرتمند به شمار می‌رود، در سایه حسادت به برادرش زندگی می‌کند و با فکر به دزدین تاج و تخت موفاسا شبش را به صبح می‌رساند.

داستان شیر خیانتکاری که برای رسیدن به تخت پادشاهی، حتی از برادر و برادرزاده خود هم نمی‌گذرد؛ اسکار به عنوان آنتاگونیست اصلی انیمیشن شیرشاه، شخصیت‌پردازی خاصی دارد. او برادر کوچک‌تر پادشاه موفاسا به شمار می‌رود و دومین شاهزاده سرزمین خود یعنی Pride Lands است. او قرار بود پس از موفاسا بر تخت پادشاه تکیه بزند، اما پس از تولد پسر موفاسا یعنی سیمبا، همه چیز عوض شد. سیمبا یک تهدید جدید برای تاج و تخت سرزمین Pride Lands بود که براساس سنت‌ها، پس از خلع پدرش (حال به هر دلیلی) حق داشت که جای او را تصاحب کند.

تماشای ویدیوی میزگیم با عرفان تاکسیک، بزرگ‌ترین یوتیوبر ماینکرفت ایران

اسکار که از حسادت خواب به چشم‌هایش نمی‌آمد، به دنبال راهی می‌گشت تا بتواند حق خود از سلطنت Pride Lands را بگیرد. او در این راه از زیردست‌های حیله‌گر خود کمک می‌گرفت که یک سری شغال همواره گرسنه و طمع‌کار بودند. طرز فکر و اقداماتی شرورانه‌ای که این شخصیت در زندگی خود دارد، او را به یکی از نمادین‌ترین ویلن‌های تاریخ شرکت دیزنی تبدیل کرده است. به همین دلیل هنگامی که در مورد ویلن‌های دیزنی صحبت می‌کنیم، برادر خیانتکار موفاسا یکی از اولین و مهم‌ترین اسم‌هایی است که به ذهن‌مان می‌رسد.

با توجه به آنچه که در انیمیشن اصلی The Lion King می‌شنویم، هم اسکار و م موفاسا ادامه‌دهنده یک نسل سلطنتی هستند که خون‌های پادشاهان در رگ آن‌ها جریان دارد. به دنیا آمدن در چنین شرایطی قاعدتا غرور و تکبر خاص خود را هم به همراه می‌آورد؛ درست مانند آنچه که در مورد Scar صدق می‌کند. او شخصیت به شدت مغروری دارد و معتقد است که به مراتب بیش‌تر از موفاسا لیاقت تکیه زدن به تخت شاهی را دارد.

اما نکته جالب توجه دیگری که در مورد شخصیت مورد بحث وجود دارد، به اسم او مربوط می‌شود. اسم واقعی این شخصیت در واقع تاکا (Taka) است و در حین تولد این اسم بر او گذاشته شده. منتها پس از یک حادثه و زخمی که روی صورت وی به وجود می‌آید، اسمش را به Scar تغییر می‌دهد (Scar در زبان انگلیسی به معنی زخم است). براساس اطلاعات، یکی از دلایل مهم به وجود آمدن این زخم خود موفاسا بوده و بخشی از تنفر اسکار از برادر بزرگ‌ترش هم از همین موضوع ریشه می‌گیرد. او فکر می‌کند که اگر به خاطر برادرش نبود، شاید هیچ وقت زخمی به این بزرگی روی صورتش نقش نمی‌بست.

شاید اگر اسکار مانند برادر بزرگش موفاسا عمل می‌کرد، سرنوشت بهتری در انتظارش بود

ولی اگر بخواهیم منطقی به داستان نگاه کنیم، زخمی که روی صورت شخصیت مورد بحث به وجود آمد هم تقصیر خودش است. تاکا در زمان کودکی سه دوست شغال با نام‌های شنزی، بانزای و اد داشت که او را به انجام کارهای نادرست تشویق می‌کردند. طبق گفته این سه نفر، او بیش‌تر از برادر بزرگش لیاقت پادشاهی را دارد و اگر کاری کند موفاسا مانند یک احمق به نظر برسد، این عنوان را به نام خود خواهد زد. به همین خاطر او برادرش را فریب داد و به یک آبشخور برد که بوفالویی به نام بوما از آن محافظت می‌کرد. در آن زمان سرزمین Pride Lands دچار قحطی شده بود و مردم به این آبشخور نیاز شدیدی داشتند.
در حالی که موفاسا سعی کرد با صحبت کردن بوما را قانع کند، تاکا الکی صحنه را شلوغ کرد تا بوما و دوستانش حسابی از خجالت موفاسا درآیند. منتها از بد داستان موفاسا فرار کرد و تاکا با بوما و سایر بوفالوها تنها ماند. حاصل درگیری طرفین به یک زخم بزرگ روی صورت اسکار درآمد تا اسم و زندگی او برای همیشه تحت تاثیر قرار بگیرد. البته حتی در این شرایط هم موفاسا و پدرش یعنی پادشاه آهادی به کمک وی آمدند تا او بیش‌تر از این آسیب نبیند و جانش را از دست ندهد.

نکته غم‌انگیزی که در مورد زندگی اسکار وجود دارد، این است که او کل زندگی خویش را به خشونت و پلیدی هدر داد. در حالی که او خانواده خوبی داشت و موفاسا همیشه دوست داشت با برادر خود خوب رفتار کند، اما این شخصیت شرور نمی‌توانست این موضوع را ببیند. شاید اگر او به جای پلیدی و شرارت مانند برادر بزرگ خود رفتار می‌کرد، زندگی و پایان باشکوه‌تری در زندگی انتظارش را می‌کشید.

نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: Disney.fandom

داستان زندگی بزرگ‌ترین یوتوبر ماینکرافت | میزگیم با عرفان تاکسیک