با اینکه دیوید شویمر بیشتر برای ایفای نقش نمادین «راس گلر» در سریال فرندز شناخته میشود، اما همکاری او در این سیتکام محبوب آمریکایی تنها به روی صحنه ختم نمیشود و بسیار فراتر از دیرینهشناس دوستداشتنی گروه دوستان است. نقش شویمر به عنوان کارگردان برخی از اپیزودها یکی از جنبههای جذاب حرفه اوست که تطبیقپذیری و درک عمیق او از سریال را نشان میدهد.
مسیر شویمر برای حرکت به سمت کارگردانی از اوایل پخش سریال آغاز شد و مشارکت او به عنوان کارگردان بخشی مهمی از همکاری و کمک او به سریال Friends شد. در طول سریال، او تقریبا ۱۰ قسمت را کارگردانی کرد که یک رد پای منحصر بهفرد و متمایز را از خود بر جای گذاشت و به این ترتیب در خلق برخی از خاطرهانگیزترین لحظات آن تاثیر داشت.
یکی از نقاط برجسته کارگردانی او این است که دقت و نگاه دقیقی به جزییات دارد و زمانبندی کمدی صحنهها را به بهترین شکل ممکن پیادهسازی میکند.کارگردانی دیوید شویمر در این قسمت به ارتقای سطح طنز و عمق احساسی آن کمک کرده و آن لحظه را در ذهن مخاطبان ماندگار کرده است. توانایی و مهارت او برای ایجاد تعادل میان طنز و توسعه کاراکتر، نشان میدهد که شویمر نقاط قوت اصلی سریال فرندز را به زیبایی درک کرده است. در ادامه به قسمتهایی که شویمر کارگردانی کرده، اشاره خواهیم کرد.
۱۰. The One On The Last Night
فصل ۶، قسمت ۶
کارگردانی شویمر اغلب حس و حال خاصی را به قسمتهایی که هدایت آنها را برعهده داشته، به ارمغان آورده است. برای مثال، در اپیزود «The One On The Last Night » ریچل و چندلر در حال آماده شدن برای نقل مکان هستند. در این قسمت دخترها نسبت به شرایط احساساتی هستند و از همین رو بحثها و مشاجرههایی پیش میآید. از طرف دیگر چندلر قرار است از آپارتمان خود که با جویی زندگی میکرد نقل مکان کند و با مونیکا زندگی کند؛ اما با توجه به شرایط مالی جویی، چندلر متوجه میشود که باید به بهترین دوستش کمک کند.
بدون شک این قسمت، شروع تغییرات واقعی در سریال فرندز بود. دیگر هیچ چیز مثل قبل نمیشد، زیرا چندلر و ریچل هر دو آماده ترک خانههای خود بودند. دیوید شویمر در اولین قسمت از تجربه کارگردانی خود در فرندز، توانست همبازیهای خود را هدایت کند تا احساسات متفاوتی را نسبت به تغییر از طریق طنز، خشم و ناراحتی ابراز کنند.
۹. The One Where Joey Dates Rachel
فصل ۸، قسمت ۱۲
جویی و ریچل در طول سریال فرندز بارها از یکدیگر حمایت کردند و قسمت «The One Where Joey Dates Rachel» (فصل ۸، قسمت ۱۲) منعکسکننده یکی از آن زمانهاست. جویی برای رفتن به یک قرار دوستانه آماده میشود و وقتی ریچل اعتراف میکند که دلش برای قرارهای عاشقانه تنگ شده، جویی او را با خود میبرد. این دو در نهایت اوقات خوبی را با یکدیگر سپری میکنند، اما در پایان قسمت، جویی متوجه میشود که ممکن است احساساتی نسبت به دوستش داشته باشد.
این قسمت هم نمونه دیگری از ترکیب استادانه میان کمدی و درام است. جنبه کمدی در دو داستان فرعی نشان داده میشود که در آن راس درگیر کلاسهای خود است و فیبی و مونیکا هم به یک بازی آرکید اعتیاد پیدا کردهاند. درام داستان زمانی پدیدار میشود که جویی به احساسات خود نسبت به ریچل پی میبرد و باعث تعجب و سردرگمی او میشود. در حالی که این رابطه عاشقانه آنها دوام طولانی ندارد، این شروع یکی از نامحتملترین زوجهای Friends است.
۸. The One With the Stripper
فصل ۸، قسمت ۸
احتمالا شما نیز با این موضوع موافقید که راس یکی از مظلومترین اعضای گروه دوستان است و در فصل ۸، قسمت ۸، میبینیم که اتفاق بد دیگری برای او رخ داده است. پدر ریچل متوجه بارداری او میشود و به پدرش میگوید که راس پدر بچه است. زمانی که پدر ریچل، دکتر گرین متوجه میشود که راس و ریچل قصد ازدواج ندارند، درحالی که راس با مونا قرار ملاقات گذاشته، با او به عصبانیترین حالت ممکن روبرو میشود.
این اپیزود، یکی از بهترین نمونههایی هست که نشان میدهد راس باز هم در یک موقعیت بسیار دشوار گیر افتاده است. درست وقتی که او وارد یک رابطه جدی با مونا میشود، مجبور میشود از خود در مقابل دکتر گرین و مونا دفاع کند. معمولا زمانی که اتفاق بدی میافتد، راس از طریق نقشآفرینی درخشان خود و کمدی تایمهای بینقص این موضوع را کاملا نشان میدهد.
۷. The One With the Truth About London
فصل ۷، قسمت ۱۶
سفر به لندن برای عروسی شوم راس با امیلی بدون شک یکی از نقاط عطف کل سریال فرندز را رقم زد. این سفر آغازگر رابطه چندلر و مونیکا بود. در شانزدهمین قسمت از فصل هفتم سریال فرندز، مونیکا و چندلر برای ازدواج آماده میشوند، اما برخی از افشاگریهای تکاندهنده درمورد سفر لندن تهدیدی برای پایان دادن به برنامهها و رابطه آنهاست.
وقتی مونیکا اعتراف میکند که در شب عروسی به دنبال جویی بوده است، چندلر ناراحت میشود و در ابتدا نمیخواهد جویی بخشی از مراسم عروسی باشد. این باعث میشود که جوی سخنرانی احساسی و تکاندهندهای درباره اینکه چقد چندلر و مونیکا برای یکدیگر مناسب هستند، ارائه میکند، که یکی از دلگرمترین لحظات بین دو دوست صمیمی است. شویمر همچنین با نشان دادن اینکه اگر مونیکا با جویی وارد رابطه میشد، یک حس شوخ طبعی بامزهای را به آن صحنهها اضافه کرد و به بینندگان بینش جالبی از آن بعد داستان داد.
۶. The One With Rachel’s Assistant
فصل ۷، قسمت ۴
در بخش دیگری از فصل هفتم، قسمت ۴، ریچل با یک تغییر در شغلش مواجه میشود. درحالی که او مشاغل زیادی را تجربه کرده است، سرانجام نقش رویایی خود را در Bloomingdale به دست میآورد و میتواند یک دستیار استخدام کند. در یکی از داستانهای فرعی، پس از اینکه مونیکا چندلر را فریب می دهد تا به او بگوید چه اتفاقی برای راس در دیزنیلند افتاده است، این سه نفر شروع به فاش کردن رازهای یکدیگر میکنند.
در طول کل سریال، راس و مونیکا همیشه یک رابطه خواهر و برادری دوستداشتنی همراه با شطینت را به نمایش گذاشتهاند که بارها رازهای بچگی و گذشته یکدیگر را فاش کردهاند. اما در این قسمت هیچ کدام از آنها کوتاه نمیآیند و تمام رازها فاش میشود. در این موقعیت، چیزی که این جنگ افشاگری را خندهدارتر میکند آن است که چندلر نیز به آنها میپیوندد و رازهای مخوف خودش را فاش میکند.
۵. The One With the Birth Mother
فصل ۱۰، قسمت ۹
چندلر و مونیکا در طول مدت حضورشان در Friends آرام آرام به یکی از محبوبترین زوج های سریال تبدیل شدند. بعد از اینکه بالاخره در فصل ۷ ازدواج کردند، تصمیم میگیرند قدم بعدی را بردارند و پدر و مادر شوند. وقتی چندلر و مونیکا متوجه میشوند که نمیتوانند بچه دار شوند، تصمیم به فرزندخواندگی میگیرند.
آنها برای این کار به مرکزی مراجعه میکنند، اما اوضاع آنطور که انتظار میرفت، پیش نمیرود، چراکه زیرا سوابق آنها با یک کشیش و یک پزشک مخلوط شده است. این باعث میشود که مونیکا تصمیم بگیرد با همین فرمون جلو برود، در حالی که چندلر قصد دارد حقیقت را به، اریکا، زنی که میخواهد بچه آنها را به دنیا بیاورد، بگوید. با این اپیزود، شویمر توانست کمدی و درام را به طرز ماهرانهای با هم ترکیب کند. همچنین با کارگردانی او، این اپیزود پایانی خوشحالکننده داشت، زیرا اریکا تصمیم میگیرد به چندلر و مونیکا اجازه دهد بچهاش را به فرزندی قبول کنند.
۴. The One With All the Candy
فصل ۷، قسمت ۹
در چهارمین قسمتی که دیوید شویمر کارگردانی آن را برعهده داشت، بن، پسر راس دوچرخهسواری را شروع کرده بود و در همین موقعیت فیبی اعتراف میکند که او وقتی بچه بود هیچوقت دوچرخه نداشت. فیبی میگوید که دوست داشت یک دوچرخه صورتی خوشگل داشته باشد، اما خانوادهاش هیچوقت توان خرید آن را نداشتند.
زمانی که راس به این موضوع پی میبرد، تصمیم میگیرد برای فیبی دوچرخهای که همیشه دوست داشته بگیرد. بعد از آن میفهمد که فیبی اصلا بلد نیست دوچرخه را براند و برای همین راس تلاش میکند تا به او یاد دهد. در این قسمت شویمر به عنوان کارگردان به نوعی آن بخش مهربان شخصیت راس را در مقابل دوستانش برجسته میکند. راس برای تشویق کردن فیبی میگوید که اگر فیبی آن دوچرخه را سوار نشود، دوچرخه خواهد مرد و این یکی از خندهدارترین لحظات سریال میان راس و فیبی را نشان میدهد.
۳. The One With Ross’ Library Book
فصل ۷، قسمت ۷
شخصیت راس را میتوان یکی از بدشانسترین افراد گروه در مواجه با عشق و عاشقی دانست. اما در زمینههای دیگر موفقیتهای بزرگی کسب کرده است. در قسمتی که او از کتابخانه بازدید میکند، پس از آن که میبیند پایاننامه دکتری او در بخش دیرینهشناسی ثبت شده، به وجد میآید. اما این خوشحالی او خیلی زود از بین میرود چرا که متوجه میشود این بخش بازدیدکنندگان زیادی ندارد. راس که از این موضوع آزرده شده، زنی زیبا را میبیند که وارد آن بخش میشود و میگوید که آن پایاننامه را خوانده است. در آن لحظات، اتفاقات به شدت خندهدار و سرگرمکنندهای میافتد که عمدتا طرفداران آن را فراموش کردهاند.
۲. The One With Phoebe’s Birthday Dinner
فصل ۹، قسمت ۵
تنها درخواست فیبی در روز تولدش این است که یک شام خوب در یک رستوران با دوستانش بخورد، هیچ چیز درست پیش نمیرود. جویی به موقع می رسد، اما بقیه با تأخیر میرسند. چندلر و مونیکا با هم بحث میکنند زیرا چندلر دوباره سیگار کشیدن را شروع کرده و راس و ریچل که فراموش کرده بودند کلید را بردارند، بیرون از آپارتمان پشت در بسته ماندهاند.
این قسمت نشان میدهد که شخصیتها از ابتدای سریال فرندز تاکنون تا چه اندازه تغییر کردهاند. ریچل نگرانی خود را برای امنیت دخترش، اما به عنوان یک مادر ابراز میکند و تغییر او را نسبت به فصل اول نشان می دهد که در آن زمان یک دختر وابسته بودکه با پول پدرش زندگی می کرد. فیبی ناامیدی خود را از دوستانش نشان می دهد که او را منتظر گذاشتهاند. فیبی نیز اکنون صادقانه احساساتش را بیان میکند. اپیزود با یک صحنه خنده دار به پایان می رسد، جایی که جویی تنها میماند و خودش تمام غذا را میخورد. این لحظه ثابت میکند که عشق او به غذا ذرهای کم نشده و تغییری نکرده است.
منبع: کافه بازار
دهتا از بهترین تریلرهای بازی که حتما باید تماشا کنید
نظرات