۷ قهرمان انیمه ای که نباید سرمشق خود قرار دهیم
بسیاری از قهرمان های انیمه ای در داستانها با استعدادها و تواناییهای باورنکردنیشان، دست به کارهای خارقالعاده میزنند. اگرچه طرفداران دنیای انیمه نیز درگیر تقابل این قهرمانان با دشمنانشان میشوند، با این حال برخی از آنها نباید سرمشق و الگوی دنبالکنندگان قرار بگیرند.
تماشای شخصیتهای اصلی که با وجود مشکلات هیچ ترسی از شیاطین ندارند، برای هر طرفداری لذتبخش است. این شخصیتها که اغلب قهرمان داستان هستند، میتوانند خاکستری و در برخی از موقعیتها حتی بیرحم باشند. بنابراین بهتر است به جای تحسین یا تقلید از آنها، تنها از تماشای نبردهایشان لذت ببریم.
۱. Ichigo Kurosaki
شورشی دوستداشتنی در انیمه Bleach
ایچیگو پسر نوجوانی است که به دلیل رنگ موهایش به بلیچ (Bleach) نیز شناخته میشود. او با وجود شخصیت سرکشی که دارد، بسیار دوست داشتنی است. هرچند این قهرمان انیمه ای به خاطر موهایش مسخره میشود، اما همچنان دلسوز است و از خواهرش دربرابر قلدرها دفاع میکند. او ارواح را میبیند و همین ویژگی باعث شده است تا به عنوان شخصیت اصلی شناخته شود.
قهرمان انیمه ای داستان بلیچ درست در زمانی که جامعه او را به دلیل خشمش منزوی کرده، به گروه شینیگامیها میپیوندد و همین به نقطه عطف زندگی او تبدیل میشود. ایچیگو در این گروه مخفی و با تواناییهایش در شکار هالوهای سرگردان، بیهمتا عمل و پیشرفت میکند. با این حال رفتار سرسختانه و کنایهآمیزش چیزی نیست که بتوان آن را تحسین کرد و الگوی خود قرار داد.
۲. Yumeko Jabami
قمارباز وسواسی داستان Kakegurui
کم نیستند انیمههایی که در فضای مدارس به تصویر کشیده شدهاند. انیمه کاکهگورویی (Kakegurui) نیز از همین دسته است که به داستانی ویژه درباره قمار در مدارس و سیستم بردهداری ناشی از آن میپردازد. در این مدرسه تنها پول نیست که میتواند روی میز شرطبندی قرار بگیرد؛ چرا که برخی در بازی با با اعضای شورای دانشآموزی که حرفهایترین قماربازان هستند، زندگیشان را از دست داده و به نوعی برده برای آنها تبدیل شدهاند. اینجاست که یامهکو وارد داستان میشود.
قهرمان انیمه ای داستان کاکهگورویی، نه برای پول یا حتی قدرت، بلکه تنها برای چشیدن لذت پیروزی به میدان میآید. به همین دلیل حتی فشار و تهدید هم نمیتواند او را از تکوتا بیندازد. یومهکو حتی گاهی به عمد میبازد تا دست تقلب اعضای شورای دانشآموزی را افشا یا شرایط را برای شکستهای سختتر آنها در آینده فراهم سازد. شاید در نگاه اول از انتقامگیریهای او دلتان خنک شود، با این حال بهتر است فکرتان را بیش از این درگیر شخصیت این قهرمان انیمهای نکنید؛ چرا که وجود مشکلات و آشفتگیهای درونی در شخصیت اصلی داستان باعث میشود خطرات بازی برایش جنبهای فراتر از یک رقابت ساده پیدا کند.
۳. Afro
شخصیت غرق در انتقام انیمه Afro Samurai
کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که از تماشای قهرمان انیمه ای مرگبار داستان افرو سامورایی (Afro Samurai) لذت نبرد. افرو در مسیر رسیدن به هدبند شماره یک، شهرها و روستاهای بیشماری را طی میکند و دشمنانش را بیرحمانه از پا درمیآورد. همین کافیست تا متوجه شویم با چه اکشن تمامعیاری طرف هستیم. با این وجود نباید خشونتی را که پشت این نبردها پنهان شده است، دست کم بگیریم. قهرمان انیمه ای داستان تمام نیرویش را جمع کرده تا از دزد هدبند و قاتل پدرش، انتقام بگیرد.
شاید در نگاه اول، افرو تصویری جذاب از یک مبارز آزاد و شکستناپذیر باشد، اما واقعیت این است که او هیچ حسی ندارد و زندگیش مملو از تنهایی است. او بیش از آنکه شبیه به جنگجوی آرام و خونسرد باشد، شبیه کسی است که به اختلال اضطراب پس از سانحه (PTSD) یا افسردگی دچار است. مسیر انتقام او را چنان کور میکند که حتی دوستان کودکی خودش را پس میزند و همین باعث میشود تا تنهاتر از قبل شود. همین دلایل کافیست تا متوجه شویم افرو هم نمیتواند سرمشق خوبی برای زندگی باشد.
۴. Light
سقوط یک نابغه دبیرستانی در داستان Death Note
شاید اگر ریوک هرگز آن دفتر مرگ را به حیاط مدرسه لایت نمیانداخت، زندگی این دانشآموز نمونه که محبوب دل خانوادهاش است، دستخوش تغییرات چشمگیر نمیشد. حتی بهتر بود شخص دیگری این دفتر را پیدا میکرد؛ چرا که لایت با هوش سرشار و جذابیت ظاهریاش، قدرت این دفتر را در مسیر بهظاهر خیرخواهانه اما بیرحمانهای بهکار میبرد.
هرچند در نگاه اول اینطور به نظر میرسد که دفتر مرگ در مسیر ازبین بردن مجرمان کارآمد است، اما چه کسی میتواند نسبت به مرده یا زنده بودن افراد قضاوت عادلانهای داشته باشد؟ لایت با این قدرت باد آورده، دچار توهم میشود و به خود اجازه میدهد تا برای مرگ افراد تصمیم بگیرد. به همین دلیل بسیاری از طرفداران او را به عنوان یکی از خطرناکترین شخصیتهای اصلی در دنیای انیمهای میشناسند.
۵. Edward Elric
بهای سنگین یک جاهطلبی جنون آمیز در انیمه Fullmetal Alchemist
اگر میتوانستید با انجام مراسم ممنوعه و قدرتی عجیب عزیز از دست رفتهتان را از مرگ بازگردانید، چه تصمیمی میگرفتید؟ ادوارد الریک در انیمه کیمیاگر تمام فلزی (Fullmetal Alchemist) به جای مهار کردن حس جاهطلبیاش، راه سخت را در پیش گرفت. به همین ترتیب او برادر کوچکترش، آلفونس را متقاعد کرد تا با استفاده از قدرت کیمیاگری و انجام مراسم عجیبی، مادرش را از دنیای مرگ نجات بدهد. البته ماجرا به این سادگی نیست؛ چرا که ادوارد در این مسیر جاهطلبانه، بیمهابا عمل میکند و برادرش را نیز به دردسر بزرگی میاندازد.
قهرمان انیمه ای داستان کیمیاگر تمام فلزی، سلسلهای از اشتباهات را برای نجات جان عزیزانش انجام میدهد. او به استادش دروغ میگوید و ارتش را دور میزند تا علم کیمیاگری را بیاموزد. فارغ از این، اسلوث (Sloth ) که اولین مخلوقش است، رها میکند تا درنهایت به دانتهها بپیوندد. به همین دلیل نمیشود از او به عنوان یک الگو برای زندگی یاد کرد. هرچند درنهایت این اشتباهات یکی پس از دیگری یقه او را میگیرند، اما پذیرش این درسها برایش بهطرز دردناکی آهسته و دشوار پیش میرود.
۴. Motoko
دریچهای به اگزیستانسیالیسم در Ghost in the Shell
بدون شک انیمه شبح درون پوسته (Ghost in the Shell) را میتوان یکی از اولین و بهترین آثار در ژانر سایبرپانک به شمار آورد. این انیمه که به عنوان نمونهای درخشان از ژانر ضد-مکا نیز شناخته میشود، پای ذهن مخاطب را به دنیایی باز میکند که پر از سوالهای تلخ درباره هستی است. سوالهایی که از زبان شخصیت اصلی یعنی موتوکو کوساناگی بیان میشود. موتوکو که در داستان با عنوان نظامی میجر (Major) نیز شناخته میشود، شرایط عجیبی دارد. او حتی صاحب بدنش هم نیست. درحقیقت، بدن او در تملک نهادی است که برایش کار میکند. اینجاست که کمکم حالوهوای داستان تغییر میکند و قهرمان انیمه ای نسبت به ماهیت وجودی خودش دچار تردید عمیقی میشود. تردیدی که او را تا مرز پوچگرایی خطرناک و تمایلات خود ویرانگرانه میرساند.
هرچند تغییر، بهای سنگینی برای خودش و کل بشریت به همراه دارد، اما موتوکو دست آخر تصمیم میگیرد که مسیر جدیدی را طی کند. بنابراین، حتی اگر این قهرمان انیمه ای با چالشهای ذهنیاش به بسیاری از پرسشهای هستیگرایانه پاسخ بدهد، اما باز هم نمیتوان خودخواهی او برای پیدا کردن ماهیت حقیقیاش را نادیده گرفت.
۷. Usagi Tsukino
از تنبلی تا ابرقهرمانی در داستان Sailor Moon
جای تعجبی ندارد که در برخورد نخست با شخصیت اوساگی تسوکینو، احساس خوبی نداشته باشید. او دختری تنبل و دستوپا چلفتی است که سر هر مسئله کوچک و بزرگی گریه میکند. البته ویژگی دیگری از این شخصیت نیز ممکن است مخاطب را آزار بدهد. اوساگی همیشه دیر میرسد، نمرات افتضاحی کسب میکند و بهجای درس خواندن یا کار کردن، بیشتر وقتش را در آرکید (سالن بازی) میگذراند. با این حال کمکم درمسیری قرار میگیرد که زندگیاش را از این رو به آن رو میکند.
هرچند تا چند فصل اول هیچ تحولی در این شخصیت رخ نمیردهد، اما با حضور تاکسیدو ماسک و پشتیبانی سایر دوستانش بهتدریج شرایط رشد او نیز فراهم میشود. شاید بتوان تاحدودی از دستوپا چلفتی بودن قهرمان انیمه ای داستان Sailor Moon چشمپوشی کرد، اما مهربان بودنش نمیتواند دلیل کافی باشد تا او را سرمشق خود در زندگی قرار دهیم.
نظر شما درباره این شخصیتهای اصلی چیست؟ به نظر شما چه قهرمان انیمه ای دیگری را میتوان در این فهرست گنجاند؟ نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
منبع: Gamerant
سیندرلا تا لیمو عسلی؛ میزگیم و دوبله فان با سارا جامعی
نظرات