
فیلم آنی هال (Annie Hall) ساخته وودی آلن چنان اثری ماندگار است که حتی بسیاری از مخالفان او نیز آن را دوست دارند. با این حال، روند تولید آن به قدری پرچالش بود که ساخته شدنش به خودی خود یک معجزه محسوب میشود. این فیلم از آن دسته از فیلمهای کالت خاصی است که موفقیتی غیرمنتظره به شمار میرود. نسخه اولیهی آن بیش از دو ساعت طول داشت و شامل تعداد بیشماری از شوخیها، خردهداستانها و انحرافات روایی بود که در نسخه نهایی حذف شدند. اگر تدوینگر مشاور، رالف روزنبلوم، مداخله نمیکرد، این فیلم احتمالاً به اثری نامرتب و غیرقابل انتشار تبدیل میشد. حتی در شکل نهاییاش نیز، با وجود نجات یافتن از ورطهی افراطگرایی، باز هم به نظر نمیرسید که جواب دهد؛ چراکه ساختار غیرخطی آن در یک کمدی عاشقانه، تا آن زمان بیسابقه بود و استفاده از تکنیکهایی همچون شکستن دیوار چهارم، سوررئالیسم و عناصر کارتونی نیز چندان رایج و محبوب نبودند.
علاوه بر این، آنی هال فیلمی است که گویی پایانی برای مقدمهپردازیهایش ندارد و بهطور مداوم در حال آغاز شدن است. نخستین صحنه، وودی آلن را نشان میدهد که مستقیماً رو به دوربین صحبت میکند و دو لطیفهی قدیمی را تعریف میکند که مشکلاتش با زنان را بازتاب میدهند. در این لحظه، او نه وودی آلن است و نه الوی سینگر، بلکه شخصیتی نامشخص دارد. پس از این، فیلم همچنان به معرفی ادامه میدهد: دوران کودکیاش در کانی آیلند (که در بخشهای پایانی نیز بازآفرینی میشود)، تجربیاتش در مدرسهی دولتی، و سپس ورود ناگهانی به رابطهاش با آنی هال (دایان کیتون) و غیره. تصورش دشوار نیست که اگر در سال ۱۹۷۷ فیلمنامهنویسی برای اصلاح متن دعوت میشد، بیشک از آلن و همکارش مارشال بریکمن میخواست که مقدمه را به حداکثر پنج دقیقه کاهش دهند و سریعتر به اصل ماجرا بپردازند. اما حقیقت، هرچند باورکردنی نیست، این است که آنی هال که امروز میشناسیم و دوست داریم، حاصل یک فرآیند سختگیرانهی تدوین و اصلاح است.
یک کمدی عاشقانهی هوشمندانه و متفاوت که با روایت غیرخطی، طنز تیزبینانه و شخصیتهای بهیادماندنی، عشق و جدایی را به شکلی صادقانه و ملموس به تصویر میکشد
اما این فیلم همچنان یک اثر کلاسیک باقی مانده است، تا حد زیادی به این دلیل که پر از صحنهها و لحظات ماندگار است؛ مانند بیرون کشیدن مارشال مکلوهان از پشت یک پوستر سینمایی برای رد ادعای یک آدم پرحرف در سالن قدیمی New Yorker، مبارزه با خرچنگهای وحشی در آشپزخانه، تلاش الوی برای کشتن یک عنکبوت در وان حمام آنی، یا صحنهای که همکلاسیهای دوران مدرسهی الوی مشاغل آیندهی خود را به ما معرفی میکنند. فیلمهای زیادی تلاش کردهاند تا تاج پادشاهی کمدی عاشقانهی بزرگ آمریکایی را تصاحب کنند، اما در کمدی وودی آلن، که ریشه در سبک اجرای استندآپ او دارد، نوعی صداقت و صراحت وجود دارد که بهطرز فوقالعادهای در این فیلم جواب داده است.
تنها تعداد اندکی از فیلمهای بعدی آلن توانستهاند به جایگاه این کالت تثبیتشده در میان تماشاگران و منتقدان دست یابند، و این احتمالاً تا حد زیادی به دلیل توانایی آنی هال در پنهان کردن عناصر اتوبیوگرافیک در لابهلای شوخیهای بیشمارش است. این فیلم تقریباً هر بهانهای را برای ورود به مسیرهای کمیک یا تجربی میپذیرد (حتی شامل یک سکانس انیمیشنی!)، اما رایجترین دلیل برای این انحرافات، پرت کردن حواس ما یا خودِ همیشه-در-انکار آلن از فروپاشی زندگی عاشقانهاش است. بسیاری از آثار بعدی او یا بهطرز قابلتوجهی صریحتر و بیپردهتر با عنصر اعترافگونهی داستان برخورد میکنند، یا بهسادگی دیگر به اندازهی آنی هال خندهدار نیستند.
طولانی شدن پردهی اول فیلم کاملاً ضروری است، چراکه تا زمانی که معرفیها به پایان میرسند، رابطهی آنی و الوی نیز تمام شده است؛ یک ترفند روایی فوقالعاده که بهشکلی هوشمندانه طراحی شده است. این ساختار زمانی تأثیرگذارتر میشود که متوجه شویم اولین صحنهی حضور آنی اصلاً دوستداشتنی یا پرانرژی نیست، بلکه تصویری از زنی است که در یک رابطهی ناخوشایند گیر افتاده و کاملاً درگیر جلسات درمانیای شده که در وهلهی اول، خودِ شریک زندگیاش او را به آن سوق داده است. آنی، به نوعی، مخفیانه وارد فیلم میشود، اما وودی/الوی همچنان شوخیها را ادامه میدهد و روایت به عقب بازمیگردد تا تصویری از دوران خوش آغازین رابطهی آنها ترسیم کند؛ یکی دیگر از آن آغازهای فریبندهای که فیلم به آن متوسل میشود.
وودی آلن با شکستن قواعد روایی سنتی، دیوار چهارم را فرو میریزد، ذهنیات شخصیتها را عینیت میبخشد و با دیالوگهای درخشان، تماشاگر را بین خنده و تأمل معلق نگه میدارد
تکجملههای طنزآمیز فیلم، که حتی پس از ۳۵ سال همچنان خندهدار هستند، ترکهای رابطهی آنی و الوی را برای مدتی میپوشانند، تا جایی که دیگر چارهای جز پذیرش واقعیت باقی نمیماند، و حتی در آن لحظه نیز، فیلم با شوخیهایی مثل «کوسهی مرده»، تقابل با افسر پلیس لسآنجلس، ماسک آفتابی بامزهی تونی رابرتز و غیره، از تلخی موقعیت میکاهد. خط زمانی رابطهی این زوج به شیوهای غیرخطی و شبیه به تکههای یک کلاژ روایت میشود؛ گویی صحنههایی از یک ازدواج را در قالب یک نمایش کمدی بیپایان بازآفرینی کرده باشند، که در آن، روایت علتومعلولی از فروپاشی رابطه به تدریج رنگ میبازد.
آنی هال یکی از آن فیلمهایی است که نهتنها در زمان خود انقلابی به پا کرد، بلکه همچنان پس از دههها طراوت و گیراییاش را حفظ کرده است. وودی آلن در این فیلم، که بدون شک یکی از بهترین آثارش محسوب میشود، داستان یک رابطه عاشقانه را با زبانی طنزآمیز، صمیمی و سرشار از خلاقیت روایت میکند. رابطهی الوی سینگر (با بازی خود آلن) و آنی هال (با درخشش دایان کیتون) به شیوهای غیرخطی به تصویر کشیده شده است، طوری که از همان ابتدا میدانیم که این دو در نهایت از هم جدا خواهند شد، اما مسیر پر پیچوخم خاطراتشان آنقدر جذاب است که نمیتوان چشم از فیلم برداشت.
نبوغ آنی هال در این است که مرز بین سینما، کمدی استندآپ و روانکاوی شخصی را از بین میبرد. آلن دیوار چهارم را میشکند، شخصیتها را وارد انیمیشن میکند، ذهنیاتشان را به تصویر میکشد و حتی مارشال مکلوهان را از پشت پوستر بیرون میکشد تا بحثی روشنفکرانه را ختم به خیر کند! اما در پس این همه بازیگوشی، یک هستهی احساسی قوی وجود دارد که فیلم را عمیقتر و واقعیتر میکند. رابطهی الوی و آنی به طرز دردناکی ملموس است؛ از لحظات شیرین آغازین گرفته تا شکافهایی که کمکم عمیقتر میشوند.
این فیلم نهتنها کمدی رمانتیک را متحول کرد، بلکه به الگویی برای بسیاری از فیلمهای بعدی این ژانر تبدیل شد. اما چیزی که آنی هال را متمایز میکند، صداقت بیپردهاش در نمایش روابط انسانی است؛ بدون افراط در احساسات و بدون تلاش برای رسیدن به یک پایان رویایی.
چی بهتر از این که در روزهای عید به تماشای آنی هال بنشینید!
این فیلم، فراتر از یک داستان عاشقانهی ساده، به بررسی پیچیدگیهای روابط انسانی میپردازد و هنوز هم یکی از ماندگارترین آثار سینمایی در این ژانر به شمار میآید
در نهایت، آنی هال فیلمی است که همچنان بعد از سالها به دل مینشیند، چون فراتر از یک کمدی عاشقانهی معمولی است. وودی آلن با روایت غیرخطی، طنز هوشمندانه و شخصیتپردازی بینظیر، داستانی را خلق کرده که هم بامزه است و هم غمانگیز، هم واقعگرایانه و هم به طرز عجیبی جادویی. این فیلم نشان میدهد که گاهی اوقات، حتی زیباترین روابط هم قرار نیست تا ابد دوام بیاورند، اما خاطرات آنها برای همیشه در ذهنمان باقی میمانند. شاید به همین دلیل است که آنی هال هنوز هم یکی از صمیمانهترین و بهیادماندنیترین فیلمهای عاشقانهی سینما محسوب میشود؛ فیلمی که با هر بار تماشا، چیزی تازه برای کشف کردن دارد.
داستان زندگی بزرگترین یوتوبر ماینکرفت | میزگیم با عرفان تاکسیک
نظرات