فرانچایز اساسینز کرید (Assassin’s Creed) یکی از محبوبترین سری بازیهای دنیای ویدیو گیم است که اولین نسخه از آن توسط شرکت یوبیسافت توسعه توسعه و در سال ۲۰۰۷ برای پلتفرمهای پلی استیشن ۳ و ایکس باکس ۳۶۰ منتشر شد. داستان این بازی ها در واقع به فرقه حسن صباح (حشاشین) در قلعه الموت برمی گردد که اشخاص مهمی را ترور کرده بودند.
طی این سالها، بازیهای مختلف زیادی از سری اساسینز کرید ساخته شده که طبیعتا حضور شخصیتهای ایرانی نیز در آن دیده میشود. بازی Assassin’s Creed Mirage (اساسینز کرید سراب) جدیدترین عنوان این فرانچایز است که به عنوان سیزدهمین قسمت در سال ۲۰۲۳ منتشر شد و پیشدرآمدی بر بازی اساسینز کرید والهالا محسوب میشود.
امروز قصد داریم به یکی دیگر از شخصیتهای ایرانی در بازیها اشاره کنیم که روشن از بازی Assassin’s Creed Mirage است. روشن (Roshan bint-La’Ahad) یکی از پنهان شدگان یا Hidden Ones ایرانی تبار ساکن الموت در قرن نهم بود. او با داشتن درجه استاد قاتل، یکی از اعضای شورایی بود که بر برادری حکومت می کرد. او با در اختیار داشتن درجه استاد قاتل، یکی از اعضای شورایی بود که بر brotherhood حکومت میکرد.
روشن در سن نوجوانی برای نجات دیگر خواهرانش از این سرنوشت شوم، با یک بندردار ایرانی ازدواج کرد که مرتبا او را مورد آزار و اذیت قرار میداد. یک روز که روشن در بغداد مستقر بود، تا حدی زجر کشیده بود که دیگر طاقتش تمام شد و گلوی شوهرش را برید و درحالی که از دید نگهبانان پنهان شده بود، «طلایی» او را نجات داد و از او برای کشتن استاد بندر تشکر کرد. اما به تو توصیه کرد که به خانه برنگردد.
روشن پس از کشتن همسرش فراری شد و در سالهای بعد برای کارفرماهای مختلفی مانند مخترع بخیت «Bakhit»، مریم خانم و درویش دستفروش کار میکرد. در طول این مدت، او همچنین زیر نظر ادوی «Advi»، یک گارد سلطنتی در تاتا، پاکستان، در شمشیرزنی آموزش دید، که در نهایت برای نجات او خود را فدا کرد.
زمانی که روشن در سال ۸۲۴ در فسطاط مصر زندگی میکرد، به جرم دزدی محاکمه و زندانی شد، اما توسط «فولاد الحمی» یکی از اعضای Hidden Ones نجات پیدا کرد و او را در تیم مزدوران خود استخدام کرد.
این تیم موظف به سرقت یک دست سازه از شهدای آگاونوم، فرقهای که با Order of the Ancients کار میکرد، بود، اما بیشتر مزدوران در طول راه جان خود را از دست دادند و تنها روشن و آزاده زنده ماندند. با این وجود، آن دو توانستند دست سازه را امن نگه دارند، پس از آن فولاد روشن را در میان پنهان شدگان استخدام کرد.
در سال ۸۶۱، روشن مربی بسیم بن اسحاق، دزد خیابانی سامرا شد و مدتها قبل از این که خود بسیم متوجه شود، مخفیانه از میراث ایسو (Isu) او به عنوان تجسم لوکی آگاه بود. روشن که به شدت به برادری وفادار بود، سعی کرد ماهیت خود را سرکوب کند، اما زمانی که بسیم و رهبر Hidden Ones حقیقت را فهمیدند، سرخورده شد و به هر حال در کنار یکدیگر ایستادند. به نشانه اعتراض، روشن brotherhood را ترک کرد و تیغه پنهان خود را برای چندین سال کنار گذاشت تا اینکه قبل از رویارویی با وایکینگ Eivor Varinsdottir در انگلستان، آن را پس گرفت.
او زنی ایرانی تبار بود و شخصیت قدرتمندی داشت. یک جنگجوی وفادار که برای عدالت و محافظت از هم نوعان خود میجنگید. از آنجایی که زندگی گذشته او قبل از پیوستن به brotherhood بسیار آسیب زننده بود، از آن فاصله گرفت و خودش را «دختر هیچکس» نامید.
روشن حتی قبل از پیوستن به Hidden Ones، تمایل شدیدی برای کمک به دیگران داشت. او تعداد بی شماری از وسایل مرگبار بخیت را خلع سلاح کرد تا از استفاده آنها برای آسیب رساندن جلوگیری کند. او به عنوان یک «پنهان شونده» یکی از پیروان معتقد «کرید» بود، زیرا احساس میکرد brotherhood به او کمک کرده تا هدفش را در زندگی پس از سالها اتلاف، پیدا کند. در حالی که روشن در برخی مواقع میتوانست بسیار خودنگهدار و کمی خشن باشد، اما واقعا به شاگردش، بسیم «Basim» اهمیت میداد و به او کمک میکرد تا به کابوسهایش غلبه کند.
زندانی شدن و ترفیع درجات
بد نیست بدانید که روشن مرتبا زندانی میشد و مجبور شد برای فرار از آزار و شکنجه جنسیت خود را از هم زندانیانش پنهان کند. یک بار که قصد فرار داشت، ناگهان توسط یک غریبه کلاهدار سرنگون شد و دست خود را به سوی او دراز کرد. روشن با پس زدن دست غریبه توسط نگهبانان پیدا شد و دوباره به زندان افتاد. با این حال، مرد غریبه کلاهدار بعداً به سلول او آمد و در ازای کمک به او در کار، راهی برای آزادی او پیشنهاد کرد.
در طول دهههای بعدی، روشن در رتبههای برادری پیشرفت کرد و در دهه ۸۶۰ تبدیل به یک Master Assassin شد. اوهمچنین مسئولیت آموزش بیشتر مبتکران جدید برادری را بر عهده داشت و به آنها شمشیرزنی، مخفی کاری و دویدن آزاد را آموزش می داد.
مهارتهای روشن
روشن پس از کشتن شوهرش، تا سالها از تیغ خود استفاده نکرد و مدتها بعد که نزد ادوی آموزش میدید، یک جفت چوب داشت که با آن مهارت زیادی کسب کرده بود. علاوه بر آن، او با پیوستن به Hidden Ones، علاوه بر تسلط بر فریرانینگ، مخفی کاری و چندین تکنیک مختلف ترور با تیغه پنهان خود و شمشیر زنی مهارت های رزمی خود را اصلاح کرد.
نظرات