با توجه به روندی که ارن در فصل چهارم انیمه اتک آن تایتان (Attack on Titan) در پیش گرفت، سوالی که ذهن بسیاری از طرفداران را به خود مشغول کرده، این است که آیا ارن یگر قهرمان بوده یا او در واقع آنتاگونیست و شخصیت منفی داستان محسوب می‌شود؟ برای بررسی جواب این سوال با مجله بازار همراه باشید.

این مطلب داستان انیمه اتک آن تایتان را لو می‌دهد

انیمه اتک آن تایتان به عنوان یکی از بهترین آثار تمام دوران شناخته می‌شود. حماسه دیستوپیایی هاجیمه ایسایاما در سال ۲۰۲۳ در شرایطی به پایان رسید که طرفداران را با کوهی از غم و اندوه و تئوری‌های مختلف تنها گذاشت. اگر‌چه که نحوه پایان‌بندی داستان موجب بحث‌هایی بین مخاطبان شده و آن‌ها را به چند دسته تقسیم کرده، تبدیل شدن آخرین بخش از Attack on Titan به تجربه‌ای تماشایی و درگیر‌کننده غیر‌قابل انکار است. به این واسطه دیدیم که مسیر خشونت‌باری که ارن با رامبلینگ شروع کرده چه سر‌انجامی داشته و پشت این اقدام چه اهدافی پنهان شده است.

هیچکس تصور نمی‌کرد که پسر بی‌گناهی که مادرش را به واسطه حمله موجودات انسان‌خوار از دست داده، روزی به هیولایی وحشتناک‌تر از تایتان‌ها تبدیل شود. با این حال نمی‌توان ارن یگر را یک شخصیت کاملا منفی و شرور در نظر گرفت. تصمیمات و اقدامات ارن عمق زیادی داشته و تغییراتی که در ایدئولوژی و طرز تفکر او شکل می‌گیرند، باعث می‌شوند که او در مسیر نابود کردن ۸۰ درصد بشریت قدم بردارد. ارن یک شخصیت ثابت و بدون تغییر نیست، در عوض هاجیمه ایسایاما همواره کاراکتر اصلی اثر مشهور خود را متحول کرده و به تکامل می‌رساند. در شرایطی که بسیاری از طرفداران، ارن را قهرمان می‌دانند، برخی دیگر این شخصیت را به عنوان یک ضد‌قهرمان در نظر گرفته و باور دارند او در نهایت به سرنوشتی که سزاوارش بوده، رسیده است. آیا به همین سادگی می‌توان یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های تاریخ انیمه را یک کاراکتر منفی و شرور معرفی کرد؟

شروع قهرمانانه ارن یگر

رویای ابتدایی ارن، آزادی و انتقام از تایتان‌ها بود

ارن یگر هیچ چیزی جز آزادی در بیرون از دیوار‌ها نمی‌خواست. او شروع به اکتشاف، ماجراجویی در کنار دوستان و کنار زدن محدودیت‌هایی که زندگی‌اش را تحت تاثیر قرار داده بودند، کرد. متاسفانه ارن نمی‌دانست که روزی به آرزویش خواهد رسید، اما در ازای دنبال کردن مسیری وحشتناک. ارن تمام خانواده‌اش را در روزی که تایتان‌های غول‌پیکر و زرهی دیوار‌ها را در هم شکستند، از دست می‌دهد. در جلوی چشمان او، یک تایتان خالص مادرش را می‌خورد. به دنبال تروما و شوک ناشی از این اتفاق، خشم تمام وجود ارن را در بر گرفته و اشتیاق بی‌پایانی نسبت به نابود کردن تایتان‌ها شکل می‌گیرد.

برای رسیدن به این هدف، ارن با تمام توان تلاش کرد که به دسته دیدبانی ملحق شده و با بیرون رفتن از پشت دیوار‌ها، شروع به تکه تکه کردن تایتان‌ها کند. ارن عهد می‌بندد که تمامی تایتان‌ها را از بین ببرد. اما این آرمان بدون تبدیل شدن به قوی‌ترین سرباز امکان‌پذیر نیست. به جرات می‌توان گفت که آرک داستانی اولیه ارن، طرفداران را به یاد ناروتو می‌اندازد. هر دو سفری را شروع می‌کنند تا قدرت خود را ثابت کنند و با وجود کمبود‌های مختلف، در نهایت به خواسته خود می‌رسند.

گذشته ارن داستانی زندگی‌اش را پیچیده‌تر می‌کند

وقایع مختلفی ارن را به تاریکی سوق می‌دهند

در آخرین بخش از یکی از بزرگ‌ترین انیمه‌های تاریخ، شخصیت اصلی یعنی ارن یگر دقیقا به همان چیزی تبدیل شد که در شروع داستان از آن متنفر بود. پس از آن که مشخص می‌شود ارن در واقع تایتان مهاجم است، مسیر زندگی او چرخش ۱۸۰ درجه‌ای تجربه کرده و شانس او برای رسیدن به هدفش به شکل قابل‌توجهی افزایش پیدا می‌کند. با این وجود هرچه ارن بیشتر در مورد قدرت تایتان‌ها یاد گرفته و به زیر‌زمین پدرش نزدیک‌تر می‌شود، ابهامات نسبت به استدلالش برای کشتن تایتان‌های خالص افزایش پیدا می‌کند. مهم‌ترین تغییر در شخصیت ارن به دست پدرش، گریشا یگر رخ می‌دهد. او نه تنها اهل جزیره پارادایس نبوده، بلکه فردی است که زمینه وقایع مختلف را آماده کرده است. همچنین گریشا مسئول تبدیل شدن ارن به یک تایتان است.

ذهنیت ارن با خیانت راینر و برتولت، کشف حقیقت در مورد دیوار‌ها و تاریخچه هیستوریا ریس ضربه سنگینی خورد. این وقایع، باور‌های اولیه و احساسش نسبت به آزادی را تغییر داده و باعث شد که ارن متوجه شود جنگ تنها با کشته شدن همه تایتان‌ها و پشت سر گذاشتن دیوار‌ها به دست نمی‌آید. نبرد واقعی در سرزمینی جریان دارد که اگر ارن نبود، دسته دید‌بانی هرگز وارد آن نشده و تلفات سنگینی را به جا نمی‌گذاشت.

تاثیر مشاهده آینده روی ارن

ارن به همان چیزی تبدیل شد که از آن می‌ترسید

در ابتدا ارن شخصیتی ساده و ضعیف بود که نمی‌توانست فشار‌های ناشی از انجام کار درست را تحمل کند. با این حال، اتفاقی که او را به کلی تغییر داد، مشاهده آینده است. لحظه‌ای که ارن دست هیستوریا را بوسید، او وقایعی که تجربه خواهد کرد را دید. پس از این اتفاق سرنوشت‌ساز، تغییر بزرگی در درون ارن شکل گرفت که او را به سمت تاریکی و نابودی جهان سوق داد. او خود را از اطرافیان جدا کرد و دیگر به روزی که از دست تایتان‌ها رها شود، امید نداشت.

ارن هر کاری که در آینده انجام خواهد داد، را دید و در مسیری قرار گرفت که همیشه از آن دوری می‌کرد. در رابطه با این که چرا ارن تلاش نکرد آینده را تغییر دهد، یک توضیح وجود دارد؛ صرف نظر از تلاش‌ها و اقدامات، آینده همواره مسیر یکسانی را طی می‌کند. ارن در برابر عواقب اعمال خود تسلیم شده که به شکل قابل‌توجهی درک او از درست و نادرست را کم‌رنگ کرده است. زمانی که به ارن به همراه زیک، خاطرات پدرش را مرور می‌کرد، به برادر خود اعتراف کرد که خشونت جزئی از هویتش است. اما او تنها زمانی از این باور خود استفاده می‌کند که هیچ چاره دیگری ندارد، مثل زمان دست زدن به قتل برای نجات میکاسا. او یک بار دیگر به بهانه خشونت ذاتی رامبلینگ را شروع کرد. اما حقیقت این بوده که قدرت مطلع و عدم تغییر آینده باعث شده‌اند ارن تنها مسیر را دنبال کند.

داستان زندگی ارن با عشق او به جزیره پارادایس پیوند خورده است

در جنگ هر دو طرف درگیر، شکست‌خورده هستند

هیچ‌یک از بخش‌های شاهکار هاجیمه ایسایاما بدون هدف نیستند. مانگا و انیمه اتک آن تایتان دارای جزئیات ظریفی هستند که جنبه انتقادی اثر را نشان می‌دهد و شخصیت ارن هم از این قاعده مستثنی نیست. کل اقداماتی که ارن در مارلی انجام می‌دهد، ناشی از این باور او هستند که راه دیگری وجود ندارد. علاوه بر آگاهی از آینده، کارهایی که مارلی در قبال جزیره پارادایس انجام داده، به حدی به ارن آسیب وارد کرده‌اند که او تصور می‌کند هیچ راه دیگری برای مقابله با آن وجود ندارد. این احتمال وجود دارد ارن در مقطعی به این فکر کرده باشد که مشاهده مارلی از نزدیک شاید دیدگاهش را تغییر دهد، اما در نهایت این امر غیرممکن بود.

نفرتی که مارلی و سایر مناطق جهان نسبت به الدیایی‌ها دارند، بسیار عمیق و گسترده بوده و با روش‌های دیپلماتیک و مذاکره نمی‌توان بر آن غلبه کرد. احساسات و عکس‌العمل‌های ارن یگر بیانگر حقیقت‌های تلخ جنگ هستند که ایسایاما در قالب مجموعه Attack on Titan قصد انتقال آن‌ها را دارد. زمانی که بذر نفرت قرن‌ها قبل کاشته شده باشد، هر طرف جنگ برای بقای خود وارد جنگ می‌شود. قربانیان هر طرف باور دارند که حق با آن‌ها است و خود را ملزم به انتقام می‌دانند. ظلم‌هایی که مارلی در قبال الدیایی‌ها انجام داده، غیر‌قابل توجیه هستند و همین امر مسیر انتقام‌جویی ارن را تایید می‌کند.

ارن یگر، شر لازم

فداکاری ارن برای بقای دوستان و نزدیکانش

ارن یگر هرگز یک قهرمان واقعی یا شرور مطلق نبوده است. او تا جایی که می‌توانست از روش‌های انسانی استفاده کرده و با وجود اقدامات خشونت‌بار، هیچگاه به طور کامل به سمت تاریکی متمایل نشد. ارن تمام تلاشش را به کار بست تا مسیر درست را دنبال کند، اما متوجه شد که دنیا سفید یا سیاه نیست. دنیای خاکستری جایی است که هیچکس نمی‌تواند مرز بین درست و غلط را مشخص کند. ارن زمینه‌ای را فراهم کرد که شخصیت‌های دیگر قهرمان باشند. او تصمیم گرفت که به عنوان شر لازم، بقای جزیره پارادایس را با خشونت تضمین کند. معادله برای ارن واضح و روشن بود؛ یا جزیره پارادایس یا سایر نقاط جهان. بقای این دو در کنار هم ممکن نیست، زیرا امثال مارلی هرگز نمی‌گذارند یک آب خوش از گلوی الدیایی‌ها پایین برود. دیر یا زود، آن‌ها برای تصاحب تایتان‌ها وارد پارادایس شده و در فقدان ارن، مارلی به همه چیز به خصوص هیتسوریا و تایتان بنیان‌گذار دست پیدا می‌کند. این احتمال وجود دارد که اطلاع از برنامه‌های ارن و ضروری بودن عملکرد او به عنوان شر لازم برای بقای جزیره و ساکنانش، هیستوریا را شوکه کرده باشد.

ارن یگر از آن دسته ضد‌قهرمانانی است که موجب می‌شود مخاطب نسبت به اخلاقیات دچار شک و تردید شود. هاجیمه ایسایاما داستان خود را به شکلی خلق کرده که مخاطب هرگز راضی نشده و همواره بیشتر بخواهد. انیمه اتک آن تایتان تصویری واقعی و وحشتناک از جنگ است. در هر دو طرف درگیر جنگ، این افراد عادی هستند که بیشترین تلفات را تجربه می‌کنند و چرخه تکرار آن همیشه ادامه خواهد داشت. سکانس پایانی انیمه Attack on Titan این واقعیت نا‌خوشایند را تایید می‌کند که از دیدگاه ارن، رامبلینگ برای بقای پارادایس ضروری بوده است. در شرایطی که ۸۰ درصد بشریت از بین رفته، جزیره وقت بیشتری برای آماده شدن و در نهایت شروع جنگ اجتناب‌ناپذیر دارد.

این حقیقت برای توجیه وحشتی که ارن با اقدامات خود و نابودی هزاران زندگی به وجود آورده نیست، بلکه نشان می‌دهد زمانی که صاحبان قدرت همه چیز را فدای طمع خود می‌کنند، چه رخ می‌دهد. ارن یگر صرفا نتیجه انتخابی است که یک بار توسط فردی قدرتمند انجام شده و آن چه که در ادامه رخ می‌دهد محصول انتخاب‌های خود ارن هستند. او یک ضد‌قهرمان واقعی است که در صورت لزوم نقش‌های مثبت یا منفی را به خود می‌گیرد. زمانی که الدیایی‌ها برای مبارزه با تایتان‌ها به ارن نیاز داشتند، او شکل یک قهرمان را به خود می‌گیرد. اما در نهایت به دلیل بقای میکاسا و دیگر نزدیکانش به شر لازم مبدل می‌شود.

نظر شما در مورد شخصیت ارن از انیمه اتک آن تایتان چیست؟ آیا ارن را قهرمان داستان و یک شخصیت مثبت دانسته یا با اعمال این کاراکتر مخالف بوده و باور به شرور بودن او دارید؟ آیا معتقد هستید که ارن تصمیم درستی گرفته و هدف وسیله را توجیه می‌کند؟ نظرات خود را در این باره با ما در میان بگذارید.

منبع: CBR

یوتوب بازار استریت هفت و نیم امروز: انتخاب بهترین بازی سال + تبلت گیمینگ برای بیننده‌ها