انیمه اتک آن تایتان: رامبلینگ چیست؟
انیمه اتک آن تایتان روی تمها و حقایقی درباره زندگی استوار بوده که پذیرش آنها چندان ساده نیست. این اثر دنیایی پر از خشونت را به تصویر میکشد که در گوشه گوشه آن جنگ و خونریزی وجود دارد و آیندهای تاریک در انتظار انسانها است. یکی از خشنترین رخدادهای انیمه اتک آن تایتان (Attack on Titan)، واقعهای به نام رامبلینگ است که در این مطلب آن را بررسی خواهیم کرد. با مجله بازار همراه باشید.
جنگ اصلی انسانها در طول تاریخ، همواره برای آزادی و بقا بوده است. نسلهای گذشته روندی را شروع کردهاند که آیندگان باید با نتایج آن دست و پنجه نرم كنند. در دنیای اتک آن تایتان دقیقا چنین شرایطی حاکم است. قرنها پیش یمیر با ورود به درخت مرموز و به دست آوردن قدرت تایتانها، باعث شد که ارن و سایر شخصیتها مجبور به مقابله با این موجودات شوند. حال نوبت به ارن رسیده تا کاری را انجام دهد که نسلهای بعد را تحت تاثیر قرار میدهد. او با رامبلینگ روندی را شروع کرد که بقا و آزادی نزدیکان و ساکنان جزیره پارادایس را تضمین میکرد. هرچند که این تصمیم او به لحاظ اخلاقی بسیار پیچیده بوده و برای افراد زیادی غیرقابل درک است. اما Rumbling در دنیای اتک آن تایتان دقیقا چیست؟
تاریخ الدیا درباره رامبلینگ چه میگوید؟
امپراتوری الدیا در دوران اوج خود قربانی جنگهای داخلی شد. خانوادههای بزرگی که قدرتهای ۹ تایتان را در اختیار داشتند، وارد درگیری با یکدیگر شده و آتشی را به راه انداخت که دامن همه را گرفت. با دیدن مرگ و ویرانی که امپراتوری او برای جهان به ارمغان آورده، آخرین پادشاه الدیا یعنی کارل فریتز، تلاش کرد که یک بار برای همیشه به جنگ و خونریزی پایان دهد. به عنوان آخرین راهکار، کارل فریتز با خانواده تایبور توطئه را علیه خانواده خود شروع کرد. در حالی که او آرزو داشت امپراتوری الدیا از صحنه روزگار محو شود، اما توان نسلکشی را نداشت. به همین دلیل او تصمیم گرفت که از تعداد محدودی از الدیاییها محافظت کرده و تا زمانی که جهان آنها را به طور کامل از بین ببرد، در یک بهشت موقت فرصت زندگی را فراهم کند.
کارل فریتز که از گناهان الدیاییها عذاب میکشید، برنامهریزی کرد تا امپراتوری را از درون تضعیف کند تا مارلی و حامیانش بتوانند به آن حمله کنند. پس از سقوط امپراتوری الدیا، کارل فریتز بازماندگان را به جزیرهای دور افتاده برده و برای محافظت، آنها را پشت دیوارهای ۵۰ متری قرار داد. اگرچه که کارل فریتز باور داشت مردمش مستحق مجازات هستند، اما هنوز نمیتوانست آنها را به طور کامل رها کند. او تلاش خود را کرد که با پاک کردن خاطرات، امنیت و آسایش را به طور موقت ایجاد کند. او فکر میکرد اگر کسی از وجود تایتان و گذشته مطلع نباشد، مسیر اجداد را طی نخواهد کرد.
کارل فریتز با استفاده از قدرت تایتان بنیانگذار، تعداد زیادی از تایتانها غولپیکر ایجاد کرد تا با استفاده از توانایی سخت شدن، دیوارهای بلندی را برای محبوس کردن و محافظت از الدیاییها به وجود بیاورند. علیرغم این که کارل فریتز حمله مارلی را به عنوان کفاره گناهان تلقی میکرد، اما همچنان تلاش کرد که از مردم خود محافظت کند. او این پیام را به دنیا مخابره کرد که در صورت حمله به جزیره، آنها را نابود خواهد کرد.
ماهیت واقعیت رامبلینگ چیست؟
به منظور حفاظت از الدیاییها و جلوگیری از تلاش سایر مناطق برای حمله، کارل فریتز تهدید کرد که این اقدام با اتفاقی فاجعهبار پاسخ داده شده و دنیا نابود میشود. او گفت که تایتانهای غولپیکر استفاده شده برای ایجاد دیوارها، میتوانند به واسطه قدرت تایتان بنیانگذار آزاد شده و ویرانی عظیمی را ایجاد میکنند. به این واسطه تعداد زیادی از تایتانهای غولپیکر تحت فرمان تایتان بنیانگذار در جهان رژه رفته و هر چیزی را در مسیر خود نابود میکنند. کارل فریتز امیدوار بود که با این تاکتیک، جزیره را امن نگه دارد. با این حال او مکانیسمی را ایجاد کرد که رامبلینگ در حد تهدید باقی بماند.
به منظور اطمینان از این که رامبلینگ هرگز رخ نخواهد داد، او مردم خود را تحت «پیمان عدم شروع جنگ» قرار داد. این امر باعث شد که وارثان تایتان بنیانگذار از شروع جنگ یا رامبلینگ ممانعت کنند. با وجود دانستن حقیقت، هر کسی که تایتان بنیانگذار را به ارث برده، به این عهد وفادار بوده و آن را به عنوان یک راز حفظ کرده است. با این که مارلیاییها میدانستند کارل فریتز هرگز اقدام مخربی مثل رامبلینگ را انجام نخواهد داد، اما همچنان محتاطانه عمل کردند. حتی اگر گفتههای کارل فریتز یک تهدید توخالی باشد، مارلی برای تجربه یک تهاجم تمام عیار خطر نمیکند.
پس از جنگ بزرگ تایتانها، مارلی به این نتیجه رسید که داشتن قدرت تایتان کافی نیست. آنها همان اشتباهات الدیاییها را تکرار کرده و از پیشروی نظامی عقب مانده بودند. مارلی برای حفظ منابع رو به نابودی خود، به جزیره پارادایس و ثروت انباشته در آن چشم دوخته بود. مارلی که نسبت به تهدید کارل فریتز ترس و هراس داشت، تصمیم گرفت یک ماموریت نفوذ را انجام دهد که خط داستانی اصلی انیمه اتک آن تایتان نتیجه آن است. در حالی که مارلی برای به دست آوردن منابع و تایتان بنیانگذار برنامهریزی کرده بودند، آنها از حومه دیوارها برای تنبیه الدیاییهای باقی مانده در منطقه خود استفاده کرد.
معرفی تایتانهای دیوار
کارل فریتز سه دیوار جزیره پارادایس را بر اساس دختران یمیر نامگذاری کرده است. این دیوارها به قدری بلند بودند که میتوانند مانع از ورود هر موجودی شوند. اما برتولت در قالب تایتان غولپیکر شرایط را تغییر و نشان داد که چنین تایتانی قدرت نابودی کل شهر در چند ثانیه را دارد. در شرایطی که یک تایتان غولپیکر توانسته شکاف بزرگی را در دیوار ایجاد کند، تعداد زیادی از تایتانهای دیوار ۵۰ متری میتوانند صدمه جبرانناپذیری به وجود بیاورند. تحت فرمان تایتان بنیانگذار، تایتانهای دوار میتوانند از حالت سخت خارج شده و تا زمان نابودی دنیا رژه بروند.
حقیقت پنهان تایتانهای دیوار برای اولین بار در جریان نبرد بین تایتان مهاجم و تایتان مونث در ناحیه استوهس فاش شد. چهره بیجان یک تایتان غولپیکر که در داخل دیوارها پنهان شده تا از مردم محافظت کند، باعث ترس و وحشت آنها شد. با این حال ارن و دیگران فهمیدن که مطیعان یمیر همگی تحت تاثیر اراده تایتان بنیانگذار بوده و با پاک کردن حافظهشان از تکرار اشتباهات گذشتگان جلوگیری شده است. تنها خانواده سلطنتی از پاک شدن حافظه مصون بوده و آنها مسئول حفظ نظم در پارادایس هستند.
چرا ارن رامبلینگ را شروع میکند؟
پس از آن که به واسطه دفتر خاطرات گریشا در مورد دنیای آن سوی دیوارها مطلع شدند، مقامات ارشد جزیره پارادایس شروع به بحث در مورد قدرت بنیانگذار کردند. از آن جایی که تهدید رامبلینگ برای جلوگیری از تلاشهای مارلی برای نفوذ به جزیره دیگر کارآمد نبوده، الدیاییها به دنبال راهی بودند تا دوباره ترس را القا کنند. از آن جایی که ارن خون سلطنتی نداشته، پیمان عدم جنگ روی او تاثیر ندارد. به این واسطه ارن میتوانست در تماس با یک فرد دارای خون سلطنتی، قدرت تایتان بنیانگذار را فعال کند. با این امر نه تنها ارن به مسیر و تواناییهای تایتان بنیانگذار دسترسی داشته، بلکه پیمان دیگر معنا ندارد.
زمانی که ساکنان جزیره پارادایس با زیک و همراهان ضد مارلی او مواجه شدند، آن تصمیم داشتند که رامبلینگ را در مقیاس کوچک و با هدف ترساندن دنیا اجرا کنند. با این حال ارن پس از مشاهده خاطرات آینده خود تصمیم گرفت که همه چیز را تغییر داده و نقشه دیگری را دنبال کند. او متوجه شد که تنها راه بقای الدیا، نابود کردن دنیای خارج از جزیره است. با این تصمیم او خود را در مسیر نسلکشی عمدی قرار داد. در زمان تماس ارن و زیک، او توانست یمیر را متقاعد کند که تنها راه آزادی، انتقال قدرت و نابودی تمام دنیا است. پس از موفق شدن در این تصمیم، ارن تمام تایتانهای دیوار را آزاد و رامبلینگ را شروع کرد.
ارن و تایتانها به سمت مارلی حرکت کرده و بعد از چند روز بالاخره از جزیره خارج شدند. تنها صدا پای آنها تن هر انسانی را میلرزاند. زمانی که تایتانها به بندر مارلی میرسند، ۶۰۰ کیلومتر از زمین را زیر پای خود نابود کردهاند. با خاک یکسان کردن کل قاره برای تایتانها تنها ۴ روز طول کشیده است. به این واسطه میلیونها نفر زیر پای تایتانها و هزاران نفر با گرمای بخار آنها کشته شدهاند.
تنها راه جلوگیری از رامبلینگ، قطع ارتباط بین ارن و زیک بود. دسته دیدبانی به کمک آرمین به این هدف رسید. هنگامی که لیوای سر از بدن زیک جدا میکند، رامبلینگ هم متوقف میشود. تایتانها دیوار در این زمان ۸۰ درصد از جمعیت جهان را از بین بردهاند. این امر نه تنها به عنوان یک تهدید و عامل بازدارنده در نظر گرفته شده، بلکه دنیا را در شرایطی قرار میکند که قرنها بازسازی آن طول میکشد.
نظر شما در مورد تصمیم ارن برای شروع رامبلینگ چیست؟ آیا هدف ارن که آزادی و آسایش نزدیکان و مردم الدیا است، وسیله او یعنی رامبلینگ و قتل عام بخش زیادی از جمعیت جهان را توجیه میکند؟ نظرات خود را در رابطه با مانگا و انیمه اتک آن تایتان با ما در میان بگذارید.
منبع: CBR
گیمپلی ماینکرفت #۱ بازار استریت وارد میشود!
ارن عشققققق
ارن بهترین کار رو کرد ولی ای کاش خودشم زنده میموند:(
ارن یگر نمرده اون تبدیل به یمیر بعدی شده
به نظرم ارن تصمیم خوب و معقولی گرفته و اگه من به جای او بودم این کار را میکردم و رامبلینگ را شروع میکردم تا دوستان و آشنایانم راحت زندگی کنند
ارن بیچاره فقط میخواست آزاد باشه ولی همه جلوش رو گرفتن ارن نمیخواست که بقیه ی دنیا الدیا رو نابود کنه و فقط بخاطر محافظت از الدیا این کارو کرد ولی بجای این که بقیه ازش حمایت کنن اون کارو باهاش کردن و نذاشتن به آرزوش برسه
اره تازه میکاسا سر ارن رو زد وای که چقدر غمگین بود بعد ازاون همه نجات دادن ارن اخر خودت بکشش
من نظر زیک رو بیشتر قبول دارم
چون دیگه نه جهان با الدیا میجنگید و نه تهدیدی علیه انسانهای دیگه وجود داشت. درسته، یک گروه از مردم که در پارادایس بودن دیگه بچه دار نمیشدن، اما خب دیگه حداقل کسی کشته نمیشد.همیشه از جنگ متنفر بودم و هستم. کاش نظر زیک رو قبول میکردن😔
هعی ارن بی چاره فقط میخواست از
دوستاش محافظت کنه منم بودم هر کاری میکردم ولی آخرش خیلی غمگینه 😮💨
تا آخر بخونید. آقا کسایی که میگن ارن کار خوبی کرد برای دوستاش؛ خودشونو جای هشتاد درصدی که قرار بود له و پخته بشن و شدن بزارن چه حسی بهشون دست میده کار ارن اشتباهه یعنی بخاطر دوستاش که در خطر نبودن و نمیبودن ۸۰ درصد آدمای کل جهان و کشت آقا رحم نمیفهمین اون انسان های بیگناه که با غول های عظیم ارن مردن دلتون براشون نمی سوزه ولی برا اینکه میکاسا ارنو کشت ولی هنوز زندست دارین گریه میکنین؟ ولی خودم ارنو دوست دارم.ارن بچه گیاش خوبه چون میخواست غولا رو از بین ببره ولی خوشم اومد نظرش عضو شد چون ارن فهمید انتقام بازیه احمقاس.ولی اگه همه جهان با الدیایی ها مشکل داشتن که نمیدونم دارن یا نه کار ارن از این نظر درسته.
تا آخر بخونید. آقا کسایی که میگن ارن کار خوبی کرد برای دوستاش؛ خودشونو جای هشتاد درصدی که قرار بود له و پخته بشن و شدن بزارن چه حسی بهشون دست میده کار ارن اشتباهه یعنی بخاطر دوستاش که در خطر نبودن و نمیبودن ۸۰ درصد آدمای کل جهان و کشت آقا رحم نمیفهمین اون انسان های بیگناه که با غول های عظیم ارن مردن دلتون براشون نمی سوزه ولی برا اینکه میکاسا ارنو کشت ولی هنوز زندست دارین گریه میکنین؟ ولی خودم ارنو دوست دارم.بقیشو تو پیام به. بخونید.
و ارنی که منجی یهود بود …….