بازگشت کاپیتان آمریکا در Avengers: Doomsday و احیای بزرگترین معمای Endgame
انتشار تریلر جدید فیلم Avengers: Doomsday (انتقامجویان: روز رستاخیز) نه تنها خبر از بازگشت یکی از کلیدیترین شخصیتهای دنیای سینمایی مارول (Marvel Cinematic Universe) میدهد، بلکه آتشی زیر خاکستر را دوباره شعلهور میکند؛ بحثی قدیمی دربارهی فیلم Endgame (پایان بازی) که جالب است بدانید حتی نویسندگان و کارگردانان فیلم هم هرگز نتوانستند بر سر آن به توافق برسند.
طبق برنامه، فیلم Avengers: Doomsday قرار است در تاریخ ۱۸ دسامبر ۲۰۲۶ (۲۷ آذر ۱۴۰۵) روی پردهی سینماها برود و رابرت داونی جونیور را اینبار در قامت شخصیت بدنام دکتر دووم (Doctor Doom) به این جهان بازگرداند. اما او تنها ستارهای نیست که پس از یک خداحافظی احساسی در Avengers: Endgame دوباره پا به میدان میگذارد. پس از مدتها گمانهزنی، اکنون قطعی شده است که استیو راجرز با بازی کریس ایوانز نیز در این اثر حضور خواهد داشت.
استودیوی مارول برای داغ کردن تنور هیجانات پیرامون Avengers: Doomsday، چهار تیزر متفاوت را پیش از اکران فیلم Avatar: Fire and Ash (آواتار: آتش و خاکستر) منتشر کرد. در یکی از این تیزرها پیامی واضح نهفته بود: استیو راجرز بازمیگردد. در این تصویر او را همراه با یک نوزاد میبینیم (که به احتمال زیاد فرزند او و پگی کارتر است). هرچند مارول هنوز جزئیات زیادی دربارهی چگونگی بازگشت ایوانز بروز نداده است، اما شانس بسیار بالایی وجود دارد که این اتفاق، بزرگترین ابهام داستانیِ حلنشده در Endgame را دوباره زنده کند. متأسفانه، این نگرانی هم وجود دارد که این بازگشت، کلاف سردرگم داستان را پیچیدهتر از قبل کند.
بازگشت استیو راجرز در «انتقامجویان: روز رستاخیز» بحث سفر در زمان را دوباره داغ میکند
فیلم Avengers: Endgame ویژگیهای دوستداشتنی فراوانی دارد، اما نوک پیکانِ تندترین انتقادات به سمت رویکرد آن در قبال مقولهی «سفر در زمان» نشانه رفته است. استفاده از عنصر سفر در زمان در هر اثر داستانی همواره با ریسک بالایی همراه است و نیازمند برنامهریزی بسیار دقیقی است؛ حتی در آن صورت هم فرنچایزهای سینمایی معمولاً وقتی نوبت به ساخت دنبالهها میرسد، دچار پارادوکس میشوند و قوانین خودشان را نقض میکنند. با این حال، دنیای سینمایی مارول حتی صبر نکرد تا زمان بگذرد؛ Avengers: Endgame تا پیش از پایانِ خودِ فیلم، دچار تناقض شد.
پیش از وقایع پایانِ فیلم، به مخاطب تفهیم شده بود که قوانین سفر در زمان در دنیای مارول بهگونهای است که تغییر در گذشته، تأثیری بر آیندهی همان خط زمانی ندارد. در عوض، هر تغییری در گذشته باعث انشعاب در خط زمانی میشود و یک واقعیت جدید خلق میکند که مسیرش جدا از خط زمانی اصلی است. این قانون به خودی خود کمی گنگ است، اما قابلقبول بود. اما اوضاع زمانی بههم ریخت که بحثِ بازگرداندن سنگهای ابدیت (Infinity Stones) به خطوط زمانی اصلیشان مطرح شد؛ راهحلی که منطقش لنگ میزد. این آشفتگی زمانی به اوج خود رسید که استیو تصمیم گرفت در گذشته بماند و با پگی کارتر زندگی کند.
همین تصمیم آخر، ریشهی اصلی تمام بحثهاست؛ چرا که اصلاً مشخص نیست این اتفاق چطور رخ داده است. دو حالت وجود دارد: یا استیو به گذشتهی خط زمانیِ خودش رفته (زمانی که بدنش در یخ منجمد بود) و نسخهای کاملاً متفاوت از زندگیاش را با پگی تجربه کرده، یا اینکه در گذشتهی یکی از جهانهای موازی با او مانده است. هر دوی این گزینهها مشکلات منطقی خاص خودشان را دارند و عجیبتر اینکه حتی نویسندگان و کارگردانان Endgame هم نظر یکسانی دربارهی درستیِ هیچکدام ندارند.
وقتی حتی نویسندگان و کارگردانان «پایان بازی» هم حرف یکدیگر را قبول ندارند
جزئیات سفر استیو راجرز در زمان، تنها سوژهی بحث میان هواداران نیست؛ بلکه خالقان Avengers: Endgame هم در پشت صحنه سازهای متفاوتی میزنند. در سال ۲۰۱۹ (۱۳۹۸)، جو و آنتونی روسو (کارگردانان فیلم) در مصاحبه با «انترتینمنت ویکلی» اعلام کردند که استیو برای زندگی با پگی به یک جهان موازی سفر کرده است. این سناریو از نظر ثبات داستانی تمیزترین حالت ممکن به نظر میرسد، اما باز هم بیسوال نیست: چرا پگی در یک جهان دیگر باید بخواهد با استیو از خط زمانی اصلی باشد؟ کاپیتان آمریکایِ متعلق به آن جهان کجاست؟ و از همه مهمتر، استیو چگونه و چرا به عنوان یک پیرمرد به خط زمانی اصلی بازمیگردد؟ مضاف بر اینکه پس از تماشای سریال لوکی (Loki)، واضح است که سازمان رسیدگی به تناقضات زمانی (TVA) باید در این ماجرا مداخله میکرد.
شاید به همین دلیل است که فیلمنامهنویسان اثر، یعنی کریستوفر مارکوس و استیون مکفیلی، نظر کارگردانان را دربارهی سرنوشت «کپ» رد میکنند. اندکی پس از اکران فیلم، آنها به وبسایت فاندنگو گفتند:
«ما متخصص سفر در زمان نیستیم، اما شخصیت انشنت وان (Ancient One) به صراحت میگوید که اگر یک سنگ ابدیت را از خط زمانی خارج کنید، یک خط زمانی جدید ایجاد میشود. بنابراین، صرفِ بازگشتن استیو به گذشته و حضور داشتن در آنجا، خط زمانی جدیدی نمیسازد. من نظریهی “استیو در واقعیت موازی” را رد میکنم. باور من این است که در بازهای از تاریخ جهان، از حدود سال ۴۸ تا به امروز، دو استیو راجرز وجود داشتهاند. ضمن اینکه برای بخش بزرگی از این دوران، یکی از آنها در یخ منجمد بوده است؛ پس اینطور نیست که مدام با هم برخورد داشته باشند.»
این دیدگاه نویسندگان هم ایرادات خودش را دارد؛ مثلاً استیو باید سالها مخفیانه زندگی میکرد و با هیچکس تعاملی نمیداشت تا مبادا باعث ایجاد شاخههای زمانی در خط اصلی شود. فراموش نکنیم که حتی کوچکترین کارها میتوانند عواقب بزرگی داشته باشند (اثر پروانهای). مهم نیست از چه زاویهای نگاه کنید، پایانبندی داستان استیو پر از تناقض است. و حالا بازگشت او در Avengers: Doomsday نه تنها این پروندهی خاکخورده را باز میکند، بلکه احتمالاً پایانبندی او را پیچیدهتر از پیش خواهد کرد.
آیا «روز رستاخیز» مشکلات داستانی «پایان بازی» را وخیمتر میکند؟
از آنجا که برادران روسو سکان هدایت Avengers: Doomsday را در دست دارند، میتوان حدس زد که آنها روایت خودشان را پیش خواهند برد: یعنی نظریهی «خط زمانی موازی». اما این فیلم که قرار است در سال ۲۰۲۶ (۱۴۰۵) اکران شود، پتانسیل آن را دارد که بحثهای پیرامون سرنوشت استیو راجرز را بغرنجتر کند. فیلم برای توجیه بازگشت او احتمالاً مجبور میشود به توضیحات پیچیدهای متوسل شود. تجربه نشان داده است که چنین توضیحاتی، ابزارهای داستانیِ حساسی مثل سفر در زمان را گیجکنندهتر میکنند و احتمالاً فرنچایز مارول بار دیگر در تلهی نقضِ قوانین خودش گرفتار میشود. هرچند خداحافظیِ اولیه با استیو خالی از اشکال نبود، اما شاید بهتر بود آن پرونده را همانطور که بود، بسته نگه میداشتند.
شما چه فکر میکنید؟ آیا بازگشت استیو راجرز در Avengers: Doomsday منطقی خواهد بود یا اوضاع را خرابتر میکند؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
منبع: Comicbook
رازهای یوتوب فارسی؛ میزگیم با سکشات – قسمت اول
نظرات