حدود ۳۵سال پیش تیم برتون (Tim Burton) اقتباس خودش از بتمن را ساخت. از زمان نمایش این فیلم در اواخر قرن بیستم میلادی تاکنون، دو دیدگاه کلی درباره این اثر وجود دارد. در دیدگاه اول، این فیلم را در کنار ۱۲ تا ۱۵ فیلم و لایواکشنی که بعد از آن ساخته شد قرار میدهند و مقایسه میکنند. در رویکرد دوم، این فیلم را به عنوان اقتباسی از کتاب مصور بررسی میکنند. مهم نیست برای بررسی این فیلم کدامیک از این رویکردها را انتخاب میکنید، در هر حال، بتمن تیم برتون اثری مستقل و ارزشمند است که زاویه دید خاص و متفاوتی نسبت به داستان این شخصیت ابرقهرمانی دارد…رویکردی که کمتر ممکن است در فیلمهای ابرقهرمانی مدرن ببینیم.
شاید این حرف در نقد هنری موضوعیت نداشته باشد. اما اگر با کسانی صحبت کنید که دوران عرضه و تبلیغات بتمن را یادشان میآید، متوجه میشود که نمیشود تب بتمنی که راه افتاده بود را نادیده گرفت. از بودجه گرفته تا فیلمبرداری استودیویی، این فیلم رکوردهای زیادی را شکست. برای تبلیغات، آنها فقط از لوگوی بیضیشکل بتمن روی پوستر استفاده کرده بودند. بتمن همیشه محبوب بود، اما نماد او همیشه به اندازه امروز آیکونیک و شناختهشده نبود. بهعلاوه، قبل از فیلم ۱۹۸۹ خود کاراکتر بتمن هم آنطور که باید و شاید مورد احترام قرار نمیگرفت.
مایکل کیتون (Michael Keaton) در آن دوره با بازی در فیلمهای آقای مادر (Mr. Mom) و بیتلجوس (Beetlejuice) شناخته شده بود. اما انتخاب او از طرف برتون برای نقش بروس وین و بتمن مسئلهای جنجالی شد. دیگر بازیگر فیلم جک نیکلسون (Jack Nicholson) بود. او یکی از شناختهشدهترین و مهمترین بازیگرهای آن دهه بود و در کنار بیلی دی ویلیام (Billy Dee Williams) و جک پالانس (Jack Palance) به فیلم و البته کاراکترهایی که بازی میکردند حس و حال و اعتباری بخشیدند که فیلمهای کمیک کم داشتند. نکته مهمتر اینکه، در آن زمان بتمن بیشتر بهخاطر نقشآفرینی آدام وست (Adam West) در سریال محبوب دهه ۶۰، با عنوان شوالیه تاریکی شناخته میشد. فیلم تیم برتون تلفیقی عالی از همه چیزهایی بود که گفتیم و همین فیلم توانست به مهمترین دلیل تغییر نگاه مردم به بتمن تبدیل شود.
برای برتون شوالیه شنلپوش چیزی بیشتر از نقابی برای بروس وین نبود
در فیلمهایی که در سالهایی اخیر درمورد بتمن ساخته شده یا کتابهای مصور، بتمن به عنوان نماد عدالت به تصویر کشیده میشود و اینطور به نظر میرسد که شوالیه تاریکی شخصیت اصلی است و بروس وین نقابی برای اوست! که این تصویر خودش بیعدالتی است. بتمن تظاهر میکرد میلیادری بیخیال است که مدام الکل میخورد تا بتواند ذهن دیگران را از فعالیتهای شبانهاش در مبارزه با جرم و جنایت دور کند. خلاصه اینکه در این فیلمها بتمن یک نماد متحرک بود!
اما تیم برتون در فیلم ۱۹۸۹ رویکرد متفاوتی پیش گرفت. برتون با کمک مایکل کیتون تصویری بسیار متفاوت از بتمن میسازد. اینجا بروس وین، یک پلیبوی دستوچلفتی است. البته که او باهوشتر و جدیتر از چیزی است که نشان میدهد. اما در کل وقتی لباس شوالیه تاریکی تنش نیست سختتر با دیگران ارتباط برقرار میکند. به علاوه او مبارزی سرسخت است. همه اینها به بتمن کیتون وجه انسانی پررنگتری نسبت به سایر فیلمها میدهد. برخلاف دیگر نسخهها، اینجا بتمن و بروس دو روی یک سکه هستند. غیر از وقتهایی که جرم و جنایت در برابرشان میایستد و باید در برابرش برخیزند، در باقی اوقات گمگشته بهنظر میرسند. در این فیلم، بتمن صرفا نقابی است که بروس به چهره میزند، نه چیزی عظیم با وجهی غیرانسانی. این موضوع را خیلی واضح میتوانید در رابطه آنها با ویکی ویل (Vicki Vale) روزنامهنگار ببینید.
در ادامه داستان، بروس و ویکی قرار میگذارند. این قرار ساختگی است و با اهداف دیگری چیده شده است. اما کمکم به ارتباطی واقعی تبدیل میشود. این موضوع وقتی بیشتر به چشم میآید که آنها همراه با آلفرد در آشپزخانه غذا میخورند. این وسط بعضی طرفدارها معتقد بودند که آلفرد راز بروس را پیش ویکی فاش کرده است و البته به نظر میرسد چیزیکه باعث دامن زدن به این شایعه میشد نوعی زنستیزی در ناخوادگاه جامعه بود. چون فیلم خیلی واضح مشخص میکند ویکی به بروس مشکوک است. یعنی اگر دقیق هم نمیداند، دستکم مشکوک است، چون او بروس را تعقیب میکند و متوجه میشود پشت رفتارهای او و بهانههای بیسروتهاش برای فرار از قرار دوم چیزی پنهان است. بعد از آنکه ایندو اولین شب را باهم میگذرانند، ویکی بیدار میشود و با چه صحنهای موجه میشود؟ با بروس که سروته، و به معنی واقعی کلمه مثل خفاش آویزان است! اما بعد از اتفاقی که در موزه میافتد، بروس به آپارتمان ویکی میرود تا همهچیز را برایش روشن کند. طرفدارهای کتاب مصور فکر میکردند این شخصیتپردازی ضعیف است، اما در واقع نشان میداد که ویکی حتی بعد از یک قرار چقدر برای بروس بااهمیت شده است.
هرچه نباشد، وقتی بتمن برای نجات او میرود، زمان زیادی از صحنه صرف فرارش از دست آدمکشهای جوکر میشود تا بتواند امنیت ویکی را تضمین کند. او فقط زمانی با آنها وارد مبارزه میشود که خودش و ویکی گوشهای گیر افتادهاند و چاره دیگری ندارد. برخلاف روال معمول در فیلمهای ابرقهرمانی، بتمن در این فیلم واقعا پرونده جنایی هم حل میکند و کارش فقط در مشت زدن به ابرشرورها خلاصه نمیشود! او اطلاعاتی درمورد برنامه جوکر برای قتلعام را از طریق محصولات بهداشتی به دست ویکی میرساند. به علاوه، او به فیلمی که ویکی در لباسش پنهان کرده بود هم نیاز دارد. گرچه، ویکی عکسش را گرفته بود و به اندازه کافی دیده بود که بتواند قطعات پازل را کنار هم بچیند. اینکه چطور ویکی خیلی ناگهانی از دنباله داستان حذف میشود را کنار بگذاریم؛ واضح است که ویکی واقعا برای بروس ارزشمند است و چیزی فراتر از دوشیزهای در خطر است که شوالیه برای نجاتش برود.
جوکر جک نیکلسون فوقالعاده است چون وامدار کمیک است
بسیاری بازی هیث لجر (Heath Ledger) فقید در نقش جوکر در فیلم شوالیه تاریکی (Dark Knight) را بهترین اجرا از این شخصیت میدانند، که البته مسئله قابل بحثی است. مثلا میتوان استدلال کرد که جوکر هیث لجر بیشتر از آنکه کاراکتر باشد ایدئولوگ بود. او در واقع تصویر مجسمی از هرجومرج بود که روی زمین قدم میزد و چندان شبیه یک شخصیت واقعی ابرشرور نبود. برعکس، جوکر جک نیکلسون، خیلی جدی اولین کسی بود که خود را به عنوان اولین هنرمند تمامعیار قاتل در سطح جهانی میشناخت. بنابراین جوکر ۱۹۸۹ انگیزهای نسبتا منطقی و معقول برای وحشتآفرینی در سراسر گاتهام داشت. چون او بهخاطر اهداف مجرمانه مشخصی مثل پول یا قدرت این کارها را نمیکرد. در نسخه ۱۹۸۹، نقشههای جوکر بیانیههای هنری او بودند. در بخشی از فیلم جوکر تلاش میکند کنترل دنیای جنایتکاران زیرزمینی در گاتهام را برعهده بگیرد، و حتی این هم بخشی از نمایش اوست. به معنی واقعی کلمه، او برای نمایشهای مرگبارش ماسکی از جنس خودش میزد، به خصوص گریمش که با رنگ پوست بود. پولی که احتکار میکرد و میدزدید فقط سرمایهای بود که بودجه کارهای هنریاش را تامین کند. او هیچوقت نمیخواست از این پول برای تامین شرکتهای غیرقانونی و معاملاتی از ایندست استفاده کند. البته اینها فقط موارد کمی از چندین و چند شباهت بین جک/جوکر و بروس/بتمن هستند. همینجا لازم است اشاره کنیم که هیچ کدام از این جزئیات و انگیزههای شخصیتها با کتابهای مصور منطبق نیست و البته که این تغییرات دستکم برای شخصیت جوکر بهتر بوده و او کاراکتر قابل اعتناتری پیدا کرده است.
این فیلم جزء اولین اقتباسهای سینمایی از کتابهای مصور است. بنابراین سازندگان آنقدر غرق کتابها نبودند و مسئله وفاداری به کمیک هم خیلی برایشان جدی نبود. هرچه نباشد فقط سه سال از سریال کوتاه بحران بر زمینهای بینهایت (Crisis On Infinite Earth) دیسی گذشته بود. دیسی تازه با این سریال بود که خط زمانیای برای وقایع دنیای ابرقهرمانی خودش ساخت و به این قصهها سروسامان داد. الان خیلی از طرفدارها، کتابهای مصور را به چشم متن مقدس میبینند! اما آن موقعها هنوز اینطور نبود. در کتابهای مصور پیشینه جوکر عمدا در ابهام نگه داشته شده بود. رمان گرافیکی شوخی مرگبار (The Killing) وقتی عرضه شد که این فیلم در مراحل تولید بود. چند دهه بعد بود که داستان تکجلدی خاص و جنجالبرانگیز آلن مور (Alan Moore) بهعنوان محتملترین پیشینه برای داستان جوکر شناخته شد. خلاصه که سازندهها مجبور بودند خودشان برای شرور داستان پیشینهای بسازند، چون منابع اطلاعاتی در این مورد در اختیارشان نمیگذاشتند.
بنابراین جوکر کاغذ سفیدی بود که آنها میتوانستند هرطور که میخواهند ترسیمش کنند. پس ترجیحشان اصول سینمایی بود تا ویژگیهای کاراکترها در کمیک. این جوکر بهنوعی مکمل بتمن و بخش تاریک او بود. علاوه بر آن، همان کسی بود که خانواده وین یعنی پدر و مادر بروس را به قتل رساند و عملا میتوان گفت او کسی بود که شخصیت بتمن را خلق کرد. جمله بتمن: «من تو رو ساختم، اما اول تو منو ساختی» مختصر مفید رویکرد برتون و تیمش نسبت به شاهزاده جنایت دلقک نشان میدهد.
بتمن ۱۹۸۹ بهتر از همه از مرگ خانواده وین استفاده کرد
این فیلم با تصویر زوجی شروع میشود که می خواهند تاکسی بگیرند، اما موفق نمیشوند و در نهایت از آنها دزدی میشود. این صحنهای است که مرگ پدر و مادر بروس را به خاطر میآورد. البته بروس تلاشی برای کمک به آنها و متوقف کردن دزد نمیکند. این اتفاق کمی طنزآمیز است. او وقتی میفهمد یک جای کار میلنگد که از بالای یکی از برجهای گاتهام صدای جیغ زن را میشنود. در واقع فیلم با مسئله قتل والدین بروس مثل یک سوپرایز رفتار میکند. بهعلاوه شخصی به اسم جک ماشه را میکشد و این غافلگیری برای طرفدارهای کتابهای مصور است که از قبل شخصیتی به اسم جو چیل (Joe Chill) را میشناسند. شاید در جهان امروز که همهجا پر است از فیلمهای ابرقهرمانی، این موضوع عجیب بهنظر برسد، اما در آن سالها فقط طرفدارهای کمیک میدانستند جو چیل کیست.
از لحظهای که رابطهای بین بروس و ویکی شکل میگیرد، کمکم ماجرای پدر و مادرش رو میشود. بالاتر اشاره کرده بودیم که ویکی شروع به تعقیب بروس میکند. اما بهجای اینکه او را ببیند که در لباس خفاشیشکلش به جنگ بدیها میرود، بروس را میبینید که بالای قبر پدر و مادرش ایستاده و به آنها ادای احترام میکند. البته باید منتظر میماند تا الکساندر ناکس (Alexander Knox) در بایگانی روزنامه نامهای مربوط به قتل وینها پیدا کند تا بتواند پرده از این راز بردارد. برخلاف چیزیکه در فیلمهای جدیدتر میبینیم، مرگ وینها اتفاقی نبود که همه مردم گاتهام در موردش بدانند. در واقعا بروس کاملا شخصیتی رازآلود بود. صحنهای که ویکی وارد غار بتمن (BatCave) میشود، شاید برای ببینده امروز مصنوعی باشد، اما هنوز موثر است. چون این اتفاق بلافاصله بعد از اولینباری که تصویری از مرگ والدین بروس میبینیم میافتد.
در فیلمهایی که بعدتر درباره بتمن ساخته شدند، بتمن تبدیل شد به ماموریت یا هدف بروس و روی تمام زندگیش سایه انداخته بود. اینجا او اینکار را صرفا بهخاطر مرگ والدینش انجام نمیدهد. او نسبت به مسئله قتل والدینش وسواس فکری پیدا نکرده است و این را میتوانیم آنجایی بفهمیم که آلفرد مجبور است برایش پرونده قتل والدینش را بیاورد، این لحظه مشخصا نشان میدهد که این موضوع فکر و ذکرش را به خود مشغول نکرده است.
واکنش تمسخرآمیز جوکر وقتیکه بتمن او را به قتل والدینش متهم میکند، نشان میدهد که لباس بتمن فقط تا جایی جواب میدهد که کسی مستقیما بروس را ندیده باشد. بروس دلش میخواست زندگیای خارج این ماجراها داشته باشد و این جایی است که ویکی وارد داستان میشود. وقت او مستقیم با مرگ والدینش مواجه میشود، ویکی آنجاست تا او را از افتادن در باتلاق انتقام و وسواس فکری نجات دهد و نگذرد نفرت او را ببلعد.
برتون و فارست جهانی غیرواقعی در دنیای بتمن ساختند
همانطور که گفتیم طرفداران، چندان از خبر انتخاب مایکل کیتون برای نقش بتمن خوشحال نبودند. این موضوع تهیهکننده بدنام اثر یعنی جان پیترز را نگران کرد. او با عجله تریلری کریسمسی بدون صداگذاری و موسیقی متن برای اکران در سینماها آماده کرد. به گفته دستاندرکاران، این تریلر پربازدیدترین تریلر فیلم در دنیای پیش از اینترنت بود. حتی بعضی از طرفدارها بلیت فیلمهای دیگر را میخریدند و به سینما میرفتند تا بتواند تریلر این فیلم را ببینند. در نهایت وعدههایی که برای یک بتمن تاریک داده شده بود و بازی درخشان بازیگران، تماشاچیها را به سینما کشاند. اما عامل اصلی موفقیت فیلم، جهانی بود که تیم برتون و طراح صحنه کار یعنی آنتوان فارست (Anton Furst) ساخته بودند. حقیقت این است که اگر در سال ۱۹۸۹ شخصیتهای بتمن در جهان واقعی قرار میگرفتند یا ویژگیهای واقعگرایانه شخصیتها پررنگتر میشد، فیلم مورد استقبال قرار نمیگرفت و این ویژگی در واقع ضعف شخصیتپردازی دیده میشد. برتون کاری انجام داد که کمتر کارگردانی قبل یا بعد از او توانسته بود: او ماهیت تصنعی و اغراقآمیز کمیکها را پذیرفت و نشان داد که گاتهام قرار نیست شهری واقعی باشد.
در نسخه دیویدی، خود برتون میگوید که گاتهام را جهانی موازی در نظر میگرفته است. او از صحنهپردازی استیلزه استفاده میکرد تا تفاوت واضحی بین شهر گوتیکی که ساخته بود با شهرهای واقعی ایجاد کند. خوشبختانه طراحیهای آنارشیستی فارست به سبک آرتدکو بهخوبی با ماشینها و دوربینهای معاصر آن دوران ترکیب شدند. حتی آهنگهای پرینس (Prince) که برای موسیقی متن استفاده شدهاند هم فیلم را به دوره زمانی خاصی محدود نکردهاند. بلکه حالوهوایی بیزمان به سبک معماریهای قدیمی، دفاتر روزنامه و دیگر چیزهای مربوط به تکنولوژی بخشیدند. بتمن در ۱۹۸۹ اکران شد، اما این این اتفاق بهراحتی میتوانست مربوط به هر دوره دیگری باشد. برخلاف فیلمسازهایی که بعدا روی بتمن کار کردند مثل نولان (Nolan) مت ریوز (Matt Reeves) یا حتی زک اسنایدر (Zack Snyder)، برتون خیلی واضح گفته که نگاهش به بتمن شبیه نگاه به یک موجود بیگانه است، بنابراین در داستان او هرچیزی ممکن است.
برخلاف فیلمهای دیگر بتمن که در ادامه ساخه شدند، در فیلم ۱۹۸۹ مبارزه نهایی برای خود شهر گاتهام یا چیزهای خیلی انتزاعی مثل ظرفیت انسانهای برای خوبی نیست. اینجا بتمن فقط باید ویکی را از دست جوکر و آدمکشهایش که بالای برج ناقوس بودند نجات میداد.
البته که میشود لایههای عمیقتر داستان را بررسی کرد و به معانی عمیقتر رسید. شباهتهای کاراکترها و مبارزات را با شرایط اجتماعی بررسی کرد. اما مبارزهای که بین بتمن و جوکر اتفاق میافتد مهمتر از هرچیز دیگر، خصومت شخصی است. این انتقامی است خودخواهانه، همراه با کوتاهبینی که تقریبا فقط میتوان در دنیای اغراقآمیز کمیک و داستانهای ابرقهرمانی دید. حتی وقتی پلیس نورهای جستجو را روشن میکند، به نظر میرسد پرتوهای نور حالتی دوبعدی و شبیه به سلولهای انیمیشن دارند. این هم به حس غیرواقعی بودنی که در کتابهای مصور وجود دارد اضافه میکند.
شبیه مثال بالا، به لحظهای فکر کنید که بتمن با بتوینگ سروکلهاش پیدا شد و هیچکس از تماشاگرها مسئلهای با واقعی یا غیرواقعی بودن آن نداشت. از آن طرف، جوکر هم با هفتتیرش که لوله بلندی دارد و تاحدی خندهدار به نظر میرسد به آن شلیک میکند. این همچین عجیب و باورنکردنی به نظر نمیرسید. فیلم ۱۹۸۹ به شیوه خاص خودش به ریشههای این شخصیت که در سریال دهه ۶۰ بودند ادای احترام کرد، کاری که هیچکدام از فیلمهای بعدی انجام ندادند.
اگر همین سال ۲۰۲۴ برای اولین بار میخواهید فیلم بتمن برتون را ببینید، باز هم برایتان جذاب خواهد بود. حتی با اینکه از دیگر نسخههای بتمن خبر دارید و حتی بعضی از آنها را دیدهاید. این فیلم به معنی واقعی کلمه یک فیلم ابرقهرمانی است. ساکنین دنیای ابرقهرمانی لازم نیست که از قوانین دنیای واقعی پیروی کنند و فیلم این موضوع را خوب درک کرده است. در این فیلم حس سرگرمکننده بیشرمی وجود دارد، حتی وقتی بتمن واضحا آدم می کشد هم از این حس کم نمیشود. بتمن نمونه عالیای از جدی گرفتن داستان و همزمان پذیرفتن امکانهای جهان فانتزی است. این اقتباس واقعا کتاب مصوری است که جان گرفته.
باز هم نگاهی به گذشته بیندازید: بررسی شرک ۲
جمعبندی
بتمن یکی از محبوبترین داستانهای ابرقهرمانی است که بارها و بارها اقتباسها مختلفی از آن انجام شده است. در جهان سینما، یکی از اولین فیلمها، بتمن ۱۹۸۹ تیم برتون است. فضای این فیلم و طوری که شخصیتهای جوکر و بروس وین ترسیم میشوند بسیار از آن چیزیکه در فیلمهای متاخر بتمن میبینیم متفاوت است. با همه این حال توانسته کیفیتش را فرای زمان حفظ کند و هموز هم به اندازه دهه ۸۰ میلادی جذاب باشد. اما بهترین بتمن از نظر شما کدام است؟
سوالات متداول
-
- داستان فیلم بتمن ساخته تیم برتون چیست؟ داستان حول محور دو شخصیت اصلی معمول، یعنی بتمن و جوکر میگذرد. اما اینجا وجوه بیشتری از بروس وین میبینیم. شخصیت بتمن در این فیلم وجه انسانی پررنگتری دارد. به علاوه، شخصیتی به اسم ویکی وجود دارد که برابتمن بسیار ارزشمند است که در فیلمهای بعدی تقریبا اثری از او نیست.
- چرا باید بتمن ۱۹۸۹ را دید؟ اگر طرفدار فیلمهای ابرقهرمانی هستند و خیلی از فیلمهای مدرن این ژانر را دیدهاید، شاید بد نباشد رویکرد دیگری را هم ببینید. این فیلم زمانی ساخته شده که طرفدار کتابهای مصور را آنقدرها جدی نمیگرفتند و سازندگان تغییرات در داستان دادهاند و چیزهایی به آن اضافه کردهاند. به علاوه، تیم برتون جهان سینمایی بتمن را شبیه به کتبهای مصور و دور از واقعیت دنیای خودمان میدیده.
منبع: CBR
بهترین بازیهای پلی استیشن وان
نظرات