۱۰ انیمه دهه ۸۰ که باید دوباره ساخته شوند!
در صنعت سرگرمی، انیمه ها نقش مهمی را ایفا میکنند. این آثار با داستانهای نامحدود و انیمیشن متفاوت، روایتگر حوادث ناممکن و دور از انتظار هستند. هرساله صدها آثار در این سبک تولید میشود که یکی از دیگری تاثیرگذارتر است و مرزهای ایده و داستانسرایی را جابهجا میکند. از سوی دیگر، روند روبهرشدی نیز در این صنعت به چشم میخورد که نوستالژی در آن حرف اول را میزند. به همین دلیل نیز شاهد علاقه سازندگان انیمه به احیای مدرن آثار کلاسیک قدیمی هستیم.
دهه ۱۹۸۰ میلادی از دهههای نمادین دنیای انیمه به شمار میرود؛ دورانی که پایهگذار فرنچایزهای مهمی شد و ژانرهایی را به محبوبیت رساند که همچنان موفق هستند. در سالهای اخیر سازندگان توجه ویژهای به این دهه داشتهاند و آثاری مانند اوروسی یاتسورا (Urusei Yatsura) و رانما ۱/۲ (Ranma) احیا شدند. در آینده نیز باید منتظر بازسازی آثاری مانند مشت ستاره شمالی (Fist of the North Star) باشیم. البته این پایان ماجرا نیست و انیمههای دیگری نیز باید در صف بازسازی قرار بگیرند. در این مطلب سراغ ۱۰ انیمه دهه ۸۰ رفتهایم که بیش از هر زمان دیگری باید موردتوجه قرار گیرند و نسخه جدیدی از آنها ارائه شود.
۱۰. Maison Ikkoku
روایتی صمیمی و دلنشین از زندگی روزمره
اگر از طرفداران دنیای مانگا باشید، حداقل یکبار نام رومیکو تاکاهاشی به گوشتان خورده است. او که یکی از فعالترین مانگاکاهای دهه ۸۰ میلادی است، آثار ماندگاری چون رانما ۱/۲، اینویاشا (InuYasha)، اوروسی یاتسورا و Maison Ikkoku را خلق کرده است. از آنجایی که در سالهای اخیر، رانما و اوروسی یاتسورا هر دو بازسازیهایی چشمگیر و مدرنی داشتهاند، انتظار میرود که Maison Ikkoku نیز چنین فرصتی پیدا کند تا این سهگانه کلاسیک کامل شود. برخلاف آن دو اثر اول که بیشتر بر عناصر فانتزی تکیه دارند، داستان انیمه Maison Ikkoku واقعگرایانه است. این انیمه در ژانر برش زندگی است و در دل خود، عاشقانهای لطیف و انسانی دارد.
داستان این انیمه حول شخصیتی به نام یوساکو گودای میچرخد. او دانشجویی است که با مشکلات مالی و شخصی دستوپنجه نرم میکند و در یک مهمانخانه، اتاقی را اجاره کرده است. مهمانخانهای که توسط یک بیوه به نام کیوکو اوتوناشی اداره میشود. هرچند هیچ اتفاق عجیبی برای دور نگه داشتن این دو شخصیت از یکدیگر در داستان رخ نمیدهد، اما مخاطب تا انتها این اضطراب این را دارد که رابطه عاشقانهای بین این دو شخصیت شکل نگیرد. همین خط داستانی در عصری که انیمههای عاشقانهی واقعگرایانه با چاشنی طنز بیش از همیشه محبوباند، میتواند با شکلی مدرنتر بازسازی شود و دوباره سر زبانها بیفتد.
۹. Armored Trooper VOTOMS
تزریق هیجان و توطئه به ژانر جذاب مکا
شاید در نگاه اول سبک طراحی VOTOMS ساده به نظر برسد، اما این انیمه در دههای که ژانر مکا تنها روی جنگ رباتها تمکز داشت از مفاهیم جدیدی در داستان خود استفاده کرد. هرچند این انیمه از بهترین آثار تولید شده در این ژانر نیست، اما با درهم آمیختن علوم سخت در دل جنگهای مکانیکی از جذابترین انیمههای دهه ۸۰ به حساب میآید. داستان VOTOMS حرفهای زیادی برای گفتن درباره انسانها و چگونگی تبدیل شدن آنها به سیاه لشکر بیارزش در جنگها دارد. این درحالی است که انیمههای همدوره آن مانند موبایل سوت گاندام (Mobile Suit Gundam) و ماکروس (Macross)، تنها بر بعد هیجانی این ژانر متمرکز بودند.
چیریکو کووی، سرباز زبدهای است که سرنوشت شومی در انتظارش است. او درحالی که از هیچ چیز خبر ندارد در دام توطئه فرماندهانش میافتد و به جرمی که هرگز مرتکب نشده، متهم میشود. اینجاست که او باید در سرزمینی ویران برای زنده ماندن بجنگد. امروزه مفاهیم کلیدی و توطئهای که چیریکو درنهایت از آن پردهبرداری میکند، از گذشته نیز معنادارتر هستند. انیمه جذاب VOTOMS روایت خود را تنها به جنگ و درگیری رباتها با یکدیگر محدود نمیسازد و به نکات عمیق و انسانی نیز میپردازد. به همین دلیل از جمله آثاری است که میتواند در شکل و شمایلی جدیدتر بازسازی شود و در عین حال توجههای بیشتری برای نسخه اصلی بخرد.
۸. Sherlock Hound
شاهکاری دیدنی از میازاکی جوان
در دهه ۸۰ میلادی، هایائو میازاکی جوان آستینهایش را بالا زد تا یکی از نخستین آثار سریالیاش را با الهام از داستان کلاسیک شرلوک هولمز خلق کند. البته اگر میازاکی را بشناسید، احتمالا میدانید که از همان جوانی چقدر خلاق و بازیگوش بوده است. او در بازآفرینی مجموعه نوشته شده توسط آرتور کانن دویل، از سگ به جای انسان استفاده کرد تا قدرت تخیل خود را به رخ بکشد. این اثر از آن جهت که نخستین تجربه کارگردانی میازاکی است، یکی از خاصترینهای تاریخ انیمه به شمار میرود. علاوه براین، هایائو در این انیمه دهه ۸۰، به ایدهها و مفاهیمی اشاره میکند که در ادامه مسیرش بیش از پیش به آنها میپردازد.
همانطور که از نامش پیداست، داستان انیمه بازآفرینی خلاقانهای از مجموعه شرلوک هولمز است. البته میازاکی در این اثر از ژول ورن نیز الهام گرفته است. این موضوع به طور واضح در اختراعات عجیب و ماجراجوییهای شگفتانگیزش دیده میشود. هرچند انیمه شرلوک هوند در ۲۶ قسمت کامل و دلنشین ارائه شده، اما میتوان آن را به شکل مدرن بازسازی کرد و معماهای دیگر شرلوک هولمز و یا حتی ماموریتهای جدید را نیز در آن بهکار برد. در حالی که آثاری مانند لوپن سوم موفق شدهاند در شش سری، بیش از ۳۰۰ قسمت تولید کنند، بیانصافی است که شرلوک هوند میازاکی به تاریخ بپیوندد و دوباره دیده نشود.
۷. Tomorrow’s Joe 2
حماسهای ورزشی از یک قهرمانی غیرمنتظره
از دیگر ژانرهای پرطرفدار در صنعت سرگرمی مربوط به داستانهای ورزشی است. هرچند درمورد بیشتر رشتههای ورزشی آثار جذابی ساخته شده، با این حال برخی از رشتهها در دنیای انیمه اهمیت بیشتری دارند. در این میان بوکس یکی از این رشتههای پرطرفدار است که آثار انیمهای زیادی درباره آن تولید شده است. انیمه فردای جو (Tomorrow’s Joe) یکی از همین آثار است که در رینگ بوکس روایت میشود. این انیمه به عنوان میراثی از آثار ژانر ورزشی شناخته میشود؛ چرا که تولید آن به ۵۰ سال پیش برمیگردد. داستان آن نیز روایتی بسیار الهامبخش درباره ایستادگی و غرور است. جو، پسری خشمگین و طرد شده است که خشمش را به مشتهای هدفمند در رشته بوکس تبدیل و در این مسیر پیشرفت میکند.
هرچند سری نخست این انیمه در دهه ۷۰ میلادی تولید و پخش شد، اما انتشار سری دوم آن، یعنی Tomorrow’s Joe 2 یک دهه طول کشید تا جو بار دیگر در رینگ بوکس نمایان شود. شاید در نگاه اول انیمه Megalobox را که محصول سال ۲۰۱۸ بود، بتوان بهعنوان بازآفرینی مدرنی از داستان جو در نظر گرفت، با این حال وجود عناصر دیستوپیایی و علمیتخیلی به آن هویت مستقلی بخشیده است که عملا نمیتوان آن را به عنوان نسخه بازسازی شده این انیمه درنظر گرفت. بنابراین همچنان لازم است نسخه سنتی اما جدیدتری از انیمه فردای جو در دستور ساخت قرار بگیرد تا باز هم هیجان ضربات محکم او در رینگ را شاهد باشیم.
۶. Gunbuster
کاوش هنرمندانه در بیمعنابودن جنگ و تابآوری انسان
اگر یک انیمهباز واقعی باشید، فضای انیمه گانباستر (Gunbuster) شما را یاد یکی از مهمترین انیمههای ژانر مکا میاندازد. این انیمه یک OVA ششقسمتی از سالهای ۱۹۸۸ و ۱۹۸۹ است و برای نخستین بار هیدئاکی آنو و استودیو Gainax را به دنیای انیمه معرفی کرد. آنو بعدها در همین استودیو خلق شاهکار مکا-اگزیستانسیالیستی Neon Genesis Evangelion را رقم زد. انیمه گانباستر را در بسیاری از جهات، میتوان پیشزمینهای محدود و جمعوجور از NGO در نظر گرفت. در این انیمه، شخصیت نوریکو یکی از جنگجویانی است که جان خود را وقف دفاع از سیارهاش میکند.
انیمه گانباستر با انتشار تنها ۶ قسمت، دستاوردهای چشمگیری را به همراه داشته است. با این حال اگر بازسازی مناسبی از آن ارائه شود، میتواند به عمقی تازه و روایتپردازی غنیتری دست پیدا کرد. البته استودیو Gainax در سال ۲۰۰۴ و به مناسبت بیستمین سالگرد تاسیس خود، از دنبالهای به نام دای باستر (Diebuster) رونمایی کرد، اما این انیمه نتوانست آنطور که باید و شاید روح و فضای Gunbuster را بازتاب دهد. شاید برای تلاشهای آینده، بهتر است تلفیقی از عناصر هر دو اثر گان باستر و دای باستر، با بهرهگیری از امکانات فنی و روایی انیمههای مدرن ارائه شود تا تجربهای نو رقم بخورد. هرچند دیگر خبری از استودیو Gainax نیست، اما باید منتظر بمانیم و ببینیم استودیوهایی چون Studio Khara یا TRIGGER چگونه نسبت به بازآفرینی این اثر اقدام میکنند.
۵. Baoh: The Visitor
نخستین اثر هیروهیکو آراکی در ژانر ترکیبی ترسناک-اکشن
اگر هیروهیکو آراکی میتوانست در خلق مانگای بائو: ملاقاتکننده (Baoh: The Visitor) به موفقیت بزرگی دست پیدا کند، هرگز شاهکاری مانند JoJo’s Bizarre Adventure خلق نمیشد. مانگای بائو تمام عناصر مخصوص سبک آراکی را در خود دارد. بنابراین اگر از طرفداران انیمه JoJo هستید، بد نیست نگاهی به این اثر نیز داشته باشید. جالب است بدانید که شخصیت اصلی این مجموعه در یکی از بازیهای ویدئویی JoJo’s Bizarre Adventure نیز حضور یافته است.
این مانگا داستان نوجوان ۱۷ سالهای به نام ایکورو را روایت میکند که توسط یک سازمان فاسد دزدیده میشود، سازمانی که از آدمها سلاح زیستی قدرتمند میسازد. اینجاست که او تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا در کنار دختری ۹ ساله که تواناییهای روانی چشمگیری دارد، این سازمان مخوف را نابود کند و مانع از گسترش ویروسی مرگبار در سراسر جهان شود. ماهیت نیمه انسانی ایکورو در بائو از بسیاری جهات با نمونه اولیهای از استندها (Stand) در انیمه جوجو شباهت دارد که جذابیت اثر را دوچندان کرده است. ناگفته نماند مانگای بائو در دو جلد منتشر شده و تنها یک OVA در مدت زمان ۴۸ دقیقه از آن ساخته شده است. با توجه به محبوبیت انیمه JoJo، وقت آن رسیده که سازندگان نگاه دیگری به این مانگا دهه ۸۰ بیندازند و با تولید انیمه مدرنی از آن، یکی دیگر از عجایب دنیای آراکی را به شهرت برسانند.
۴. Bubblegum Crisis
انرژی دهه هشتاد در رگهای دنیای سایبرپانک
انیمه Bubblegum Crisis در دوران خود یکی از محبوبترینها در سبک سایبرپانک بود. داستان این انیمه درباره گروهی از زنان مزدور به نام Knight Sabers است که با زرههای مکانیکی پیشرفته، به مبارزه با رباتهای شورشی میپردازند. هرچند تاکنون دنبالهها و اسپینآفهای جذابی از این اثر ساخته شده است، با این حال به نظر میرسد که فرنچایز اصلی دچار نوعی سکوت تاریخی شده است. به همین دلیل این اثر باید مجددا ساخته شود و نسل جدیدی از مخاطبان را درگیر خود کند.
دختران مسلح گروه Knight Sabers به عنوان شخصیت اصلی داستان، آن چنان قوی و دوستداشتنی هستند که مخاطب در هر صورت شیفته آنها میشود. این انیمه ترکیبی رضایتبخش از اکشنهای پرانرژی مکا و درامهای شخصیت محور برش رندگی را ارائه میدهد. البته انیمههای دیگری مانند سایکو پاس (Psycho-Pass) و شبح درون پوسته (Ghost In The Shell) وجود دارند که به ایده و فضای مشابه با این انیمه میپردازند. با این وجود هیچ اثری نمیتواند جایگزین Bubblegum Crisis شود و فضای منحصربهفردش نیز آن را در صف تولید مجدد قرار میدهد.
۳. Kimagure Orange Road
یک کمدی رمانتیک برای تمام سلیقهها
انیمه دهه ۸۰ دیگری که انتظار میرود نسخه جدیدتری از آن ساخته شود، Kimagure Orange Road است. این انیمه با تمرکز بر روابط انسانی و داشتن رگههایی از کمدی در خود، داستان لطیفی را روایت میکند. هرچند قدرتهای ذهنی کیوسوکه کمی رنگوبوی فراطبیعی به آن میبخشد، اما این موضوع ماهیت اصلی داستان را دچار تغییر خاصی نمیکند. این انیمه در دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی با انتشار نزدیک به ۵۰ قسمت تلویزیونی، سه اثر سینمایی و هشت OVA جایگاه ویژهای در دل مخاطبان یافت.
داستان این انیمه، حول مثلث عشقی میچرخد که بین سه شخصیت کیوسوکه، مادوکا و هیکارو شکل میگیرد. تماشای اینکه چگونه مادوکا، آرامآرام دیوارهای دفاعی ذهنیاش را کنار میزند و کیوسوکه را به دنیای درونیاش راه میدهد، عمیقا تاثیرگذار است. همین خط داستانی کافیست تا Kimagure Orange Road حتی بعد از گذشت دههها برای مخاطب امروزی جذاب باشد. این انیمه میتواند با خیالی آسوده از این جذابیت بهره بگیرد و کلاسیک رمانتیک دهه ۸۰ را به شاهکاری در عصر جدید تبدیل کند.
۲. Angel Cop
روایتی خشن و بیرحم از یک آینده پادآرمانشهری
در آیندهای که سلاحها به شکلی عجیب توسعه یافتهاند، حتی ژاپنی که همواره به دنبال صلح بوده نیز در امان نخواهد ماند. اینجاست که نیروی امنیت ویژه، به عنوان واحدی از پلیس ضدتروریسم شکل میگیرد تا از این کشور در برابر تروریستها و قاتلان روانی به نام هانترها، محافظت کند. این خط داستانی مربوط به انیمه Angel Cop است که توسط ایچیرو ایتانو، خالق آثاری چون Battle Royal High School و مگازون ۲۳ نوشته شده است. انیمه Angel Cop ترکیبی جسورانه از جاسوسی، دسیسههای سیاسی، فساد و تئوریهای توطئه ارائه میدهد که هر شخصی میتواند مجذوب آن شود.
فضای این انیمه بهخوبی OVAهای سایبرپانکی دهه ۸۰ را یادآوری میکند. همچنین تمرکز خاصش بر سیاست، نیروهای ذهنی و خشونت اغراقشده، آن را به اثری منحصربهفرد تبدیل کرده است. به همین دلیل نیز بازسازی چنین اثری میتواند بسیار جسورانه باشد. بازسازی انیمه Angel Cop در دورانی که خبری از محدودیت هنری نیست، میتواند نظر مخاطبان زیادی را به خود جلب کند و آنطور که باید و شاید، آن را بر سر زبانها بیندازد.
۱. Dragon Ball
وقت بازسازی این شونن کلاسیک فرا رسیده است
هرچند بیش از چهار دهه از عمر فرنچایز دراگون بال میگذرد، اما مدتی است که سرنوشت این انیمه باشکوه در هالهای از ابهام قرار گرفته است. وقفهای که در انتشار مانگای دراگون بال سوپر (Dragon Ball Super) افتاده است، همچنان ادامه دارد. از طرف دیگر با وجود پخش ۲۰ قسمت از دراگون بال دایما (Dragon Ball DAIMA)، خبری از ساخت قسمتهای بیشتر نیست. درحقیقت یک بنبست سفت و سخت در سر راه سری جدید این انیمه قرار گرفته است. با این حال، نکته جالب این است که دراگون بال دایما و دراگون بال سوپر: ابرقهرمان، برخی از صحنههای بازسازیشده نسخه اصلی دراگون بال را با جلوههای بصری خیرهکنندهای به نمایش گذاشتند.
همین موضوع باعث شد که اشتیاق بسیاری از طرفداران برای تماشای ۱۵۳ قسمت بازسازی شده از نسخه اصلی دوچندان شود. البته دراگون بال زد کای (Dragon Ball Z Kai) نیز بازسازی مدرنی را تجربه کرد، با این وجود قسمتهای غیرضروری زیادی داشت که حوصله بینندگان را سر میبرد. این درحالی است که در سری اصلی دراگون بال قسمتهای غیرضروری کمتری وجود دارد. بنابراین حتی بدون ایجاد تغییر داستانی، بازسازی آن با جلوههای بصری مدرن میتواند صحنههای برجسته انیمه را به شکلی عالی به نمایش بگذارد. طرفداران همچنین خواستار این هستند که انیمیشن آن مشابه دراگون بال دایما باشد. تنها کافیست این بازسازی تاریخی به دست تیم ماهری بیفتد تا این انیمه پس از گذشت دههها، مجددا محبوب شود.
نظر شما درباره این انیمهها چیست؟ چه انیمه دهه ۸۰ دیگری را میشناسید که دیر یا زود باید آن را بازسازی و مجددا پخش کنند؟ منتظر نظرات جذاب و ارزشمندتان هستیم.
منبع: CBR
سیندرلا تا لیمو عسلی؛ میزگیم و دوبله فان با سارا جامعی
نظرات