معرفی ۱۲ مورد از برترین بازیهای AAA تکنفره
بدون شک انتخاب لیستی قطعی از برترین بازیهای تکنفره تاریخ میتواند کاری سخت و حتی غیرممکن باشد. آثار بسیاری وجود دارند که هر فرد میتواند یکی از آنها را بهعنوان بهترین تجربه خود انتخاب کند. بازیهایی که به تمام زمانها تعلق دارند، تجربههایی خارقالعاده و فراموشنشدنی را ارائه میدهند و حتی سالها پس از پایان بازی، همچنان در ذهن بازیکنان زنده میمانند.
در این مطلب قرار است بدون هیچ ترتیب خاصی، به برخی از فوقالعادهترین تجربههای تکنفرهای که بازیهای AAA به ما ارائه دادند، بپردازیم. هر یک از بازیهایی که در ادامه معرفی شدهاند، شایسته چنین عنوانی هستند؛ اما ممکن است بعضی از آثاری که شاهکار محسوب میشوند، در این لیست حضور نداشته باشند.
۱۲. Castlevania: Symphony of the Night
اثری که تعریفی تازه به سبک مترویدوینیا بخشید
بازی Castlevania: Symphony of the Night یکی از ماندگارترین آثار تاریخ بازیهای ویدیویی است که نخستین بار در سال ۱۹۹۷ برای کنسول پلیاستیشن منتشر شد. این عنوان نقش مهمی در شکلگیری و تثبیت سبک مترویدوینیا (Metroidvania) ایفا کرد و با گیمپلی غیرخطی، طراحی مرحله هوشمندانه و تلفیق المانهای اکشن و نقشآفرینی، استانداردهای جدیدی را معرفی کرد. بازیکنان در نقش فرزند دراکولا یعنی الوکارد، وارد قلعهای اسرارآمیز میشوند تا با تهدیدات ماورایی مقابله کنند.
فضاسازی گوتیک، موسیقی متن خارقالعاده و طراحی هنری چشمنواز از جمله ویژگیهایی هستند که باعث شدند این بازی، حتی دههها پس از انتشار، همچنان در لیست بهترین بازیهای تکنفره تاریخ قرار بگیرد. Symphony of the Night نهتنها الهامبخش نسلهای بعدی بازیسازان شد، بلکه خود به اثری بیزمان تبدیل شد که ارزش تجربهاش هنوز هم پابرجاست.
۱۱. Batman: Arkham Asylum
مبارزه، کمیک و سینما
عنوان Arkham Asylum داستان یک شب طاقتفرسا را روایت میکند؛ شبی که در آن بتمن باید با گروهی از تبهکاران و دشمنان روبهرو شود تا کنترل تیمارستان آرکام را دوباره به دست آورد؛ جایی که جوکر با صداپیشگی درخشان مارک همیل آن را تصاحب کرده است. داستان بازی بهشکلی درخشان نوشته شده و بیتردید نامه عاشقانهای به شخصیت شوالیه تاریکی است.
اما چیزی که Arkham Asylum را فراتر از یک بازی معمولی قرار داد، سیستم مبارزه آن بود که سطح انتظارات را در صنعت بازیسازی بالا برد. گیمپلی مبارزات این بازی، سینمایی و بسیار روان بود؛ در حالی که شنل بتمن در میدان مبارزه در هوا میچرخید و دشمنان را یکی پس از دیگری به زمین میزد. دنبالههای این بازی، تنها فرمول بینقص آن را کاملتر و متنوعتر کردند و تا به امروز تأثیر Arkham Asylum بر تمام بازیهای مبارزهمحور بهوضوح قابل مشاهده است.
این اثر با داستانی تأثیرگذار و بهیادماندنی، سیستم مبارزاتی تحولآفرین و فضایی وفادار به کمیکها، به موفقیتی بزرگ دست یافت و بهدرستی جایگاهش را در تاریخ بازیهای تکنفره تثبیت کرد. از آن زمان به بعد، هر بازی ابرقهرمانی چیزی به این عنوان مدیون است و بسیاری هنوز در تلاشند تا به استانداردهایی که این بازی تعریف کرد، برسند.
۱۰. Resident Evil 4
یکی از نامهای ثابت در جدول افتخارات شوترهای سومشخص
بازی رزیدنت اویل ۴ تنها یکی از بهترین بازیهای تکنفره تاریخ نیست؛ بلکه یکی از تأثیرگذارترین و مهمترین بازیها در کل صنعت گیم محسوب میشود. هر بازی اکشن سومشخصی که امروز از زاویه دوربین پشتشانهای استفاده میکند، وامدار این اثر است؛ عنوانی که سبک وحشت بقا (survival horror) را متحول کرد و آن را از نو تعریف نمود. ریتم پرتنش و متغیر، هوش مصنوعی تطبیقپذیر دشمنان و سیستم نشانهگیری لیزری منحصربهفرد آن، در زمان خودش یک جهش فنی و طراحی بهشمار میآمد.
ترکیب طراحی مرحله دقیق، اکشن هیجانانگیز و لحظات واقعاً دلهرهآور، باعث شد این بازی نهتنها دوران خودش را تعریف کند، بلکه بر دو دهه بعد از خود نیز تأثیری ماندگار بگذارد. چیزی که رزیدنت اویل ۴ را خاص میکند، نحوه تعادل آن بین اکشن و اتمسفر است؛ بدون اینکه هیچکدام بر دیگری غلبه کند و با بازسازی فوقالعاده استودیوی کپکام در سال ۲۰۲۳، این تعادل حفظ و به کمال رسید. بازسازی این عنوان، جذابیت اصلی نسخه اولیه را برای مخاطبان مدرن حفظ کرده است و این بازی بدون هیچگونه اغراق، یکی از شاهکارهای تاریخ گیم است.
۹. Fallout: New Vegas
نمونهای درخشان از تصمیمگیری و پیامد
شاید بازی فالاوت: نیو وگاس همانند شمارههای قبلی این فرنچایز، از لحاظ جلا و پرداخت و یا مانند دنبالههایش از لحاظ بودجه برخوردار نباشد؛ اما آنقدر روح و عمق داشت که به محبوبترین بازی برای تقریباً تمام طرفداران سری فالاوت تبدیل شد. این نسخه جرات کرد که اولویت را به آزادی انتخاب بازیکن بدهد. شما نقش یک منجی یا برگزیده را ایفا نمیکنید و تنها یک پیامرسان هستید که در دنیایی متفاوت رها شدهاید. هر گروه، هر انتخاب و هر ائتلافی که برقرار میکنید، دنیای بازی را دستخوش تغییر میکند.
این سطح از انعطافپذیری داستانی همراه با نویسندگی قوی، شخصیتهای بهیادماندنی، انتخابهای دشوار و سیستمهای عمیق نقشآفرینی، چیزی است که نیو وگاس را نه تنها به یکی از بهترین بازیهای مجموعه فالاوت، بلکه به یکی از بزرگترین تجربههای تکنفره در تاریخ بازیها تبدیل کرده است. این بازی قطعا ایرادات خود را دارد؛ اما هیچ چیزی نمیتواند مانع لذت بردن از ویژگیهای خاص آن شود.
۸. Red Dead Redemption 2
ترانه خداحافظی یک یاغی
شاهکار استودیوی راکستار گیمز، یک سفر گسترده، احساسی و زیبا به اعماق دنیای غرب وحشی است. شما در نقش یک قانونشکن سرسخت بهنام آرتور مورگان قرار میگیرید که بین وفاداری و اخلاق گیر کرده است و زمانی که به تیتراژ پایانی میرسید، احساس میکنید که او را واقعاً شناختهاید. بازیهای کمی در تاریخ توانستهاند چنین داستان دردناک و تأثیرگذاری را ارائه دهند، که پشتوانه آن نویسندگی دقیق و کاراکترهای عمیق است.
دنیای بازی رد دد ردمپشن ۲، زنده و پویا است؛ پر از داستانگوییهای خودجوش، برخوردهای تصادفی و جزئیاتی آنقدر وسواسگونه و خیرهکننده که هنوز هم از بسیاری از عناوین جهانباز دیگر سرتر است. همه سیستمهای این بازی، از صدای آتش کمپ گرفته تا تغییر وزن اسب آرتور هنگام حرکت، بهطور هماهنگ کار میکنند تا شما را در سفری از برادری، خیانت و در نهایت رستگاری غرق کنند. این یکی از بازیهای نادر است که هر لحظهاش حس دستساز بودن دارد و تا مدتها بعد از تمام شدنش، در ذهن بازیکن میماند.
۷. Shadow of the Colossus
غولها، تراژدی و شکوه سکوت
عناوین کمی وجود دارند که میتوانند مقیاس، سکوت و اندوه را به اندازه بازی Shadow of the Colossus منتقل کنند. شما در این بازی نقش وندر را ایفا میکنید؛ قهرمانی کمحرف که در جستجوی احیای عشق ازدسترفتهاش، باید ۱۶ غول عظیم را در سرزمینی خالی، رازآلود و مرموز از پا درآورد. در این بازی نه انسانی وجود دارد و نه شهری و شما باید به همراه شمشیر و اسبتان به شکار غولها بروید.
نبوغ بازی Shadow of the Colossus در مینیمال بودن آن نهفته است. برای بخشهای طولانیای از بازی، خبری از موسیقی نیست؛ اما همین سکوتها معنای عمیقی دارند. این بازی هیچوقت داستان را به صورت مستقیم برای شما تعریف نمیکند؛ بلکه اجازه میدهد بار تصمیمهایی که میگیرید، به مرور بر دوشتان سنگینی کند تا جایی که درمورد قهرمان بودن خود شک کنید. این اثر، شاهکاری در داستانگویی محیطی، مقیاس حماسی و ابهام احساسی است. سفری تکنفره و جاودانه که شما را وادار میکند تا با معنای واقعی فداکاری روبرو شوید.
۶. Elden Ring
جهانی بیرحم و در عین حال باشکوه
بازی الدن رینگ، شما را در نقش یک تارنیشد پست و فراموششده قرار میدهد که در سفری حماسی برای شکست دادن نیمهخدایان قدم میگذارد. دنیای این بازی، یک جهان گسترده عظیم و غنی است که به بازیکن اجازه میدهد تا با سرعت و سبک خود آن را کشف کند؛ تجربهای که مرز بین آزادی، کشف و چالش را به زیباترین شکل ممکن محو میکند.
داستان و افسانهپردازی الدن رینگ از همان ابتدا بازیکن را مجذوب خودش میکند. روایتی حماسی با همکاری «جورج آر آر مارتین» که باعث شد الدن رینگ به یکی از بهترین بازیهای جهانباز تاریخ تبدیل شود. این بازی ساختار سری Soulsborne را به کمال رسانده و در قالبی جهانباز بهطرزی استادانه اجرا کرده است.
ترکیب فرمول سولز با جهانباز میتوانست برای جذب مخاطبان تازه، حرکتی پرریسک باشد؛ اما استودیوی فرام سافتور بهطرزی تحسینبرانگیز از پس آن برآمد. بر خلاف بسیاری از بازیهای این سبک، هر گوشه از دنیای «Lands Between» با دقت طراحی شده و کنجکاوی بازیکن را به شکلی بینظیر پاداش میدهد که باید در آینده الگوی هر بازی جهانباز باشد.
۵. The Witcher 3: Wild Hunt
یک هیولاکش با قلب یک فیلسوف
بازیهای نقشآفرینی تکنفره زیادی وجود ندارند که بتوانند با اطمینان لقب بهترین RPG تمام دوران را یدک بکشند؛ اما ویچر ۳ بدون شک یکی از مدعیان اصلی این عنوان است. این بازی که در سال ۲۰۱۵ منتشر شده، کیفیت بصری شگفتانگیز، مناظر طبیعی روان و زنده و صحنههای نبرد فوقالعادهای دارد.
نقشه وسیع، غنی و خیرهکننده بازی ویچر ۳ با نزدیک به ۱۵۰ ساعت محتوا برای ماجراجویی انفرادی، باعث میشود تا بازیکن بهراحتی در دل ماموریتها و قصههای جانبی آن گم شود. اگر دو بسته الحاقی بینقص بازی را هم به آن اضافه کنیم، با شاهکاری طرف هستیم که با گذر زمان فقط بهتر میشود.
اما آنچه بازی ویچر ۳ را واقعاً فراموشنشدنی میکند، صرفاً جهان وسیع و گرافیک نسل بعدیاش نیست؛ بلکه داستانگویی بینظیر این عنوان است. چه در حال پسگرفتن ماهیتابهای دزدیدهشده باشد و چه درگیر لایههای پیچیده زندگی خانوادگی «بلادی بارون»، هر مأموریت معنا و پیامدهای مخصوص خود را دارد. این بازی درباره زیستن در قالب گرالت، تصمیمگیری در لحظات دشوار، روبهرو شدن با عواقب و پذیرفتن نتایج آن تصمیمها در دنیاییست که همیشه زنده و ملموس حس میشود.
۴. The Last of Us
انسانیت، انتقام و ابهام اخلاقی
دلیل خوبی وجود دارد که چرا لست آف آس به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ بازیهای ویدیویی شناخته میشود. این بازی با ترکیب داستانی سینمایی، روایتمحور و احساسی برای کنسول پلی استیشن ۳، نهتنها مرزهای سختافزاری را جابهجا کرد، بلکه مرزهای خود رسانه بازی را نیز گسترش داد. داستان قسمت اول این فرنچایز، در ظاهر ساده است و شخصیتها برای یافتن درمان آخرالزمان زامبیمحور، تلاش میکنند. اما این طرح ساده با شخصیتپردازی پیچیده جان میگیرد. جایی که جوئل بهعنوان مردی زخمی از گذشته، آرامآرام از طریق رابطه پدرانه با همراه جدیدش یعنی الی، بار دیگر با انسانیت ازدسترفتهاش پیوند میخورد.
در بازی دوم یعنی لست آف آس پارت دو، به بازیکن یادآوری میشود که دنیای این مجموعه چقدر خشن، بیرحم و بیگذشت است. در واقع، قسمت اول بدون قسمت دوم کامل نیست و این دو بخش، یک داستان واحد را شکل میدهند. داستانی که نشان میدهد هر عمل، پیامدی دارد و نفرت، زنجیرهای از انتقام میسازد. بازی لست آف آس پارت دو یکی از پیچیدهترین و جسورانهترین روایتهایی را دارد که تا به حال در صنعت بازی وجود داشته و جایگاهش را در تالار افتخار عناوین تکنفره داستانمحور، تثبیت کرده است. تجربه حدودا ۳۵ ساعته این دو بازی، نهتنها احساسی و سنگین، بلکه پیوسته چالشبرانگیز و مهیج است.
۳. Half-Life 2
بازی تکنفرهای که بیشترین تأثیر را داشته است
وقتی استودیوی Valve این بازی را در سال ۲۰۰۴ منتشر کرد، سطح انتظارات را بالا برد و کل چارچوب بازیسازی را از نو ساخت. این بازی یک جهش نسلی واقعی بود، چیزی که در آن زمان تقریباً غیرممکن بهنظر میرسید. موتور بازیسازی Source فقط یک نمایش قدرت نبود، بلکه یک انقلاب بود. بهواسطه تواناییهای این موتور، گیمپلی مبتنی بر فیزیک، انیمیشنهای صورت با احساس، یاران هوشمصنوعی زنده و روایتی بدون یک ثانیه کاتسین در دل جهان بازی، قابل اجرا شده بودند.
عنوان Half-Life 2 بازیکن را غرق میکرد و دیگر رها نمیساخت. این بازی ثابت کرد که شوترهای اولشخص میتوانند هوشمندانه، سینمایی و سرشار از اتمسفر باشند، بدون اینکه ذرهای از گیمپلی فدا شود. بازی Half-Life 2 تنها استانداردهای عناوین تکنفره را تعیین نکرد، بلکه این پرسش را مطرح کرد که چرا نباید آنها را به تجربههایی بهیادماندنی و عمیق تبدیل کرد و استودیوی Valve بهروشنی و با جسارت به این پرسش پاسخ داد.
۲. Cyberpunk 2077
لذت بازی تکنفره در اوج خود
بازی سایبرپانک ۲۰۷۷ را شاید بتوان بلندپروازانهترین عنوان تکنفره ساختهشده در تاریخ دانست. این بلندپروازی هزینههای سنگینی در پی داشت؛ اما در نهایت این بازی توانست خود را بازسازی کرده و دوباره بر جایگاه خود بایستد. پیش از انتشار رسمی، شهر نایت سیتی با نورهای نئون، هرجومرج عمودی، موسیقیهای الکترونیک و وعده یک جهان نقشآفرینی بیسابقه، توجه بسیاری از مخاطبان را جلب کرده بود.
اگرچه نسخه اولیه بازی در تحقق این وعدهها ناکام ماند و با انتقادهای جدی روبهرو شد، اما روند بهبود و بازسازی آن بهعنوان یکی از چشمگیرترین بازگشتهای تاریخ بازیهای ویدیویی شناخته میشود. سالها پس از انتشار اولیه، بهویژه با بهروزرسانی گسترده نسخه ۲.۰ و عرضه بسته الحاقی فانتوم لیبرتی، بازی سایبرپانک ۲۰۷۷ سرانجام به همان تجربهای تبدیل شد که بسیاری از گیمرها در ابتدا رویای آن را داشتند.
این بازی نهتنها یکی از بهترین نقشآفرینیهای اولشخص بهشمار میرود، بلکه یکی از غوطهورکنندهترین جهانهای بازیهای ویدیویی را ارائه میدهد. هرچند مسیر این بازی با لغزشهایی آغاز شد، اما در نهایت موفق شد هویت خود را بیابد و جایگاهش را در میان بزرگترین بازیهای تاریخ تثبیت کند.
۱. Max Payne 2: The Fall of Max Payne
ذخیره نامحدود مهمات و مجوز کشتن
در حالی که در بسیاری از بازیها شاهد شکلگیری روابط عاطفی بودیم، مکس پین ۲ جایگاهی متمایز دارد. این بازی صرفاً داستانی درباره جنایت، انتقام یا سبک نوآر نیست؛ بلکه فرو رفتنی تمامعیار در بطن عشق، فقدان و رنجیست که میان این دو باقی میماند. اگر قسمت اول مکس پین بازیکنان را در مسیر خونین انتقام قرار داد، قسمت دوم جاییست که روح این سری بهطور کامل پدیدار میشود.
این نسخه، با نگاهی تراژیک و انسانیتر، به رابطهای میپردازد که همزمان زیبا و محکوم به نابودی است. روایت بازی مکس پین ۲ در دل شبی بارانی و بلند در نیویورک میگذرد؛ جایی که مکس به زنی مرموز برمیخورد. از همانجا، جنگی درونی میان دل و وظیفهاش آغاز میشود؛ در حالی که در بیرون، خیابانهای نیویورک به میدان نبردی واقعی تبدیل شدهاند.
نویسندگی بازی شاعرانه، تلخ و ویرانگر است و همهچیز در قالب پنلهایی کمیکبوکمانند و غرق در حالوهوای نوآر روایت میشود. گیمپلی نیز به همان اندازه افسانهایست؛ از صحنههای تیراندازی با bullet-time گرفته تا فیزیک پیشرفتهای که حتی امروز هم تأثیرگذار است. بدون شک، بازسازی این عنوان میتواند نسل جدید را بار دیگر با درخشش فراموشنشدنی آن آشنا کند.
نظر شما درمورد این فهرست چیست؟ شما هم میتوانید نام بازیهای تکنفره برتر خود را از طریق کامنت با تیم بازار و دیگران به اشتراک بگذارید.
منبع: XDA
چرا همه تو یوتیوب فارسی باهم دیگه دعوا دارند؟ میزگیم با لیل شایان و ویبهد
نظرات