
۱۰ انیمیشن کمدی برتر برای کسانی که با شرک خاطره دارند
انیمیشن کمدی شرک را که وقتی میبینیم، میخواهم که فقط محو تماشای آن باشم و همه چیز را فراموش کنم، از کمدیهای جالبش تا حتی دوبلههای فوقالعاده آن، همه چیز مرا به دیدن انیمیشنهای کمدی این چنین دعوت میکند پس اگر شما هم چنین هستید، در معرفی ۱۰ انیمیشن کمدی برتر برای کسانی که با شرک خاطره دارند همراه مجله بازار باشید.
درست بعد از اینکه الاغ وارد میشود و شروع به زمزمه کردن آهنگ «دوباره در جاده» میکند، لحظهای در شرک وجود دارد که متوجه میشوید این فقط یک انیمیشن نیست و این فیلم آشفته، به طرز عجیبی صادقانه و خلاقانه است، این همان چیزی است که نقطه عطف این انیمیشن را رقم میزند. قبل از شرک، انیمیشنها مستقیماً با کلیشههای کلاسیک داستانهای پری و پرنسس پیش میرفتند اما بعد از شرک، آنها بلندتر، خندهدارتر و کم کلیشهتر شدند.
انیمیشن همیشه رسانهای بوده است که در آن داستانسرایی میتواند قوانین را زیر پا بگذارد و پاهایش را دراز کند، میتواند کل دنیاها را از ابتدا بسازد اما وقتی به کمدی متمایل میشود، همه چیز شروع به فروپاشی میکند. از زمان شرک، کمدیهای انیمیشنی تکامل یافتهاند. ما پاندایی را دیدهایم که در کونگ فو استاد شده و موشی که آشپزخانه را اداره میکند و یک شرور که یاد میگیرد چگونه در نقش والدین باشد. آنجا وحشی است. اما فیلمها سرگرمکننده، خلاقانه، منطقی و سرشار از شخصیت هستند.
انیمیشن Cloudy with a Chance of Meatballs
فلینت لاکوود (Flint Lockwood) یک مخترع بوده که ایدههای عجیب و غریبش او را به سوژه خنده شهرش یعنی Swallow Falls که شیفته ساردین است، تبدیل کرده است اما زندگی او وقتی تغییر میکند که او FLDSMDFR را میسازد، ماشینی که آب را به غذا تبدیل میکند، در نتیجه فلینت آن را به آسمان پرتاب میکند، ناگهان چیزبرگر از ابرها میبارد و شهر به یک جاذبه توریستی تبدیل شده تا فلینت در شهرت تازهای غرق شود اما وقتی دستگاه از کنترل خارج میشود، او باید قبل از اینکه دنیا زیر کوهی از غذا دفن شود، آن را خاموش کند.
کارگردانان انیمیشن ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی یعنی فیل لرد و کریس میلر، مِیل شدید خود به طنز آنارشیستی (اقتدار گریزی) را با چنان دقتی در Cloudy with a Chance of Meatballs به کار میگیرند که به یک ماجراجویی سرگرمکننده تبدیل میشود که حتی نیازی به کم کردن از خنده ندارد. این انیمیشن محصول ۲۰۰۹، داستانی شگفتآور و لطیف درباره عزت نفس و ارتباط پدر و پسری را در پس تمام شور و شوق غذا پنهان میکند.
انیمیشن Wallace & Gromit: The Curse of the Were-Rabbit
در دومین ایستگاه، ما با انیمیشن والاس و گرومیت: نفرین خرگوشنما، محصول سال ۲۰۰۵ طرف هستیم که یک انیمیشن استاپ موشن لذتبخش از شرکت آردمن انیمیشنز بشمار میرود. والاس که یک مخترع بوده در کنار سگ نابغه و ساکتش گرومیت، یک شرکت کنترل آفات انسانی به نام آنتیپستو را اداره میکنند. ماموریت آنها محافظت از سبزیجات ارزشمند شهر پیش از مسابقه سالانه سبزیجات غولپیکر است اما وقتی یک خرگوش هیولایی شروع به ویران کردن باغها در زیر نور ماه کامل میکند، والاس و گرومیت باید راز «خرگوشنما» را کشف کنند و جلوی آن را بگیرند که باعث میشود انیمیشن از نظر فنی چشمگیر و از نظر روایی رضایتبخش باشد.
انیمیشن The Curse of the Were-Rabbit با صداپیشگانی شامل پیتر سالیس ، هلنا بونهام کارتر، رالف فاینز و پیتر کی، روایت خود را به گرمی یک فنجان چای و به تندی ریتم یک موزیک تبدیل کرده است. انیمیشن والاس و گرومیت که طنز آن اصالتاً بریتانیایی است، دارای صحنههای خوش ساخت فراوانی بوده و سکانسهای تعقیب و گریز آن با هر فیلم اکشنی رقابت میکنند. والاس و گرومیت: نفرین خرگوشنما برنده جایزه اسکار بهترین انیمیشن بلند شد و همچنان یکی از بهترین کمدیها از زمان شرک به بعد است.
انیمیشن Despicable Me
انیمیشن Despicable Me یا همان من نفرتانگیز، داستان گرو را روایت میکند، شروری با استعداد که زندگی دراماتیکی داشته و ایده دزدیدن ماه را در سر دارد. گرو با پشتیبانی ارتش مینیونهای زرد (که خود آنها هم یک انیمیشن جدا و طنز دارند) و یک لانه مخفی در زیر خانه گوتیک (Gothic-سبکی از هنر است که از قرون وسطی و در فرانسه آغاز شد) واقع در حومه شهر، شروع به کشیدن نقشهای شامل کوچک کردن ماه و تصاحب آن میکند.
نقشههای او زمانی نقش بر آب میشوند که سه دختر را به عنوان بخشی از نقشهاش برای نفوذ به قلعه رقیب به فرزندی قبول میکند و اینجا نقطه عطفی است که باعث میشود گرو از یک شخصیت شرور به عنوان قهرمان تغییر کند. در نبردی از شرارتها و خندهها، دختران در نهایت قلب سرد گرو را آب میکنند و او درباره داشتن خانواده میآموزد. گرو ترکیبی از لونی تونز و شخصیت شرور جیمز باند بوده که با وجود آشفته مینیونها و طنزهای بچهگانه آنها، ترکیب انیمیشن عالی به نظر میرسد.
انیمیشن The Mitchells vs. The Machines
انیمیشن میچلها در برابر ماشینها که در سال ۲۰۲۱ منتشر شد، داستان کیتی میچل، یک فیلمساز مشتاق را روایت میکند که آماده است تا زندگی آشفته خانگی خود را پشت سر بگذارد و دانشگاه را شروع کند. اما پدر ریک که عاشق طبیعت بوده و از فناوری میترسد، اصرار دارد که برای آخرین بار به یک سفر جادهای خانوادگی بروند تا دوباره با هم ارتباط برقرار کنند. در این سفر، لیندا که مادری شاد محسوب شده، آرون برادر کوچکترشان که شیفتهی دایناسورهاست و مونچی سگ خانگی با چشمان چپ نیز همراه او هستند. اوضاع زمانی به هم میریزد که یک هوش مصنوعی سرکش به نام پال، قیامی رباتیک را آغاز میکند و میچلها مجبور میشوند ارتش پال را فریب دهند.
انیمیشن میچلها در برابر ماشینها که یک اثر نسبتاً جدید در این مجموعه محسوب میشود و دقیقاً به همین دلیل است که موفق ظاهر میشود. این انیمیشن طوری به نظر میرسد که انگار توسط کسی ساخته شده که با میمهای اینترنتی و کارتونهای صبح شنبه بزرگ شده است، در نتیجه این انیمیشن بلند، رنگارنگ و پر از شوخیهای بصری بوده که در واقع در خدمت داستان هستند. پیوند عجیب کیتی و ریک به اوج خود میرسد و اولیویا کولمن، شخصیت شرور منفعل و پرخاشگر پال، لحظات خوشی را سپری میکند.
انیمیشن Zootopia
در کلانشهر شلوغ زوتوپیا (Zootopia)، جایی که شکارچی و طعمه در کنار هم زندگی میکنند، جودی هاپس اولین خرگوشی میشود که به نیروی پلیس میپیوندد. او مشتاق بوده تا خودش را ثابت کند، پرونده یک پستاندار گمشده را به عهده میگیرد و با اکراه با نیک وایلد که روباهی حیلهگر است، همکاری میکند. تحقیقات آنها آنها را به مناطق مختلف شهر میبرد و در نهایت به کشف یک نقشه شوم در مورد توطئهای که تعادل شکننده زوتوپیا را تهدید میکند، میرسند.
زوتوپیا به کارگردانی بایرون هاوارد و ریچ مور، یک مثال فوقالعاده از جهانسازی و شبیهسازی است. هر منطقه در شهر حال و هوای خاص خود را دارد، از سرمای یخی تاندراتاون گرفته تا رطوبت منطقهی جنگلهای بارانی و انیمیشن با تضادهای موجود در هر یک از این مناطق، ملموس طراحی میشود. رابطه جودی و نیک، سرزنده و گرم نمایش داده شده و در مجموع، این فیلم هوشمندانهتر از یک کمدی انیمیشنی معمولی به نظر میرسد.
انیمیشن The Lego Movie
بیش از یک دهه پیش، انیمیشنی با نام فیلم لگو توانست یک خط تولید اسباببازی را به یک سری موفق تبدیل کند. داستان فیلم لگو از امت بریکوسکی، یک کارگر ساختمانی قانونمدار در یک شهر لگو را آغاز میشود که در آن همه چیز به معنای واقعی کلمه عالی است. زندگی او زمانی تغییر میکند که با وایلداستایل (Wyldstyle)، بتمن، ویتروویوس (Vitruvius) و دیگران همکاری میکند و درگیر یک ماجراجویی حماسی برای نجات دنیای لگو از لرد بیزینس (Business) مستبد میشود.
این فیلم میتوانست به راحتی یک فیلم تبلیغاتی باشد اما تحت کارگردانی فیل لرد و کریستوفر میلر، فیلم لگو به یک کمدی ژانر-شکن تبدیل شد و درخشش فوقالعادهای را به نمایش گذاشت. این فیلم، با ریتم و انیمیشن استاپ موشن، سرشار از خلاقیت و طنز بوده که کمدی آن در همه جای انیمیشن حضور دارد. این شایسته عنوان بهترین انیمیشن کمدی از زمان شرک است و یادآوری میکند که حتی سادهترین فرضیه هم میتواند به چیزی واقعاً الهامبخش تبدیل شود.
انیمیشن Megamind
انیمیشن مگامایند یا ابر ذهن، در ایران با نام کله کدو (حداقل تا جایی که ن به خاطر دارم) معروف شد. داستان این انیمیشن درباره یک موجود فضایی آبیپوست است که تمام عمرش را صرف مبارزه با مترو من، ابرقهرمان طلایی شهر مترو، کرده است اما وقتی یکی از نقشههای شیطانی او عملی شده و مترو من نابود میشود، مگامایند با یک خلا وجودی مواجه میشود. از این گذشته، یک شرور بدون قهرمان چه معنایی دارد؟ بنابراین او یک دشمن جدید خلق میکند که اتفاقاً باعث میشود که Megamind به آدم خوبی تبدیل شود.
مگامایند، برداشتی دگرگونکننده از کلیشههای ابرقهرمانی بوده و با حس شوخطبعی اما شیطنتآمیز خود، روایت کلاسیک را دگرگون میکند. این فیلم به کارگردانی تام مکگراث، از صداپیشگان با استعدادی شامل فرل، تینا فی، دیوید کراس، جونا هیل و برد پیت بهره میبرد که با استعدادهای دیوانهوار خود، شخصیتهای خارقالعاده را زنده میکنند. کمدی انیمیشن Megamind نیشدار است اما هرگز بدجنس نیست و عمدتاً از تلفظهای اشتباه مگامایند و مونولوگهای اغراقآمیز او، به عنوان یک شخصیت شرور ناشی میشود.
انیمیشن Kung Fu Panda
انیمیشن پاندای کونگ فوکار، عملاً موفقترین فیلم دریم ورکس (DreamWorks) محسوب میشود و داستان پو که یک پاندای دست و پا چلفتی و خیالپرداز است را دنبال میکند که پنج آتشین، شامل ببر، میمون، مانتیس، افعی و درنا است را میپرستد. آنها استادان کونگ فو هستند که توسط استاد سختگیر شیفو، آموزش دیدهاند. وقتی لاکپشت باستانی اوگوی، به طور غیرمنتظرهای پو را جنگجوی اژدها مینامد، همه از جمله پو، گیج میشوند اما پو که اکنون وارد آموزش شده است، متوجه میشود که جنگجوی اژدها بودن در گرو پذیرفتن خود واقعیتان خواهد بود. دلیلی وجود دارد که انیمیشن پاندای پاندای کونگ فوکار به یک موفقیت جهانی تبدیل شد و یک فرنچایز راهاندازی کرد.
دلیلش انیمیشن باشکوه و نقاشیگونه یا صحنههای مبارزه خشنی که هنرمندانه از خشونت دوری میکنند نیست، دلیلش نحوه پیوند فلسفه شرقی با کمدی غربی بوده که نوعی حماقت بشمار میآید اما دوام آورده و موفق میشود. کارگردانان مارک آزبورن و جان استیونسون با احترام به هنرهای رزمی میپردازند اما اجازه میدهند بیاحترامی تانلاینگ هم نمایان باشد. آنجلینا جولی، جکی چان، ست روگن و داستین هافمن صداپیشگان این فیلم هستند و فیلم با صحنههای خندهدار تکمیل میشود.
انیمیشن The Incredibles
باب و هلن پار (Bob and helen Parr) ابرقهرمانانی هستند که زمانی در متروویل معروف بودند اما پس از موجی از دعاوی حقوقی مجبور به بازنشستگی شدهاند. باب که اکنون با سه فرزندشان در حومه شهر زندگی میکند، مشتاق روزهای باشکوه است و وقتی یک پیشنهاد شغلی مرموز او را به جزیرهای دورافتاده میکشاند، او از این فرصت استقبال میکند. اما معلوم میشود که این یک تله بوده که توسط سیندروم (Syndrome)، یک طرفدار سابق و بدذات که به یک شرور تبدیل گشته، ترتیب داده شده و تمام خانواده را به این درگیری میکشاند.
انیمیشن شگفتانگیزان به همان اندازه که درباره ابرقدرتها و نجات جهان بوده، درباره بحران میانسالی و فرزندپروری نیز هست. طراحی رترو-فوتوریستی (بازسازی-آیندهنگری)، موسیقی متن جذاب مایکل جیاچینو و سکانسهای اکشن، یک اثر ماندگار خلق میکند اما درام خانوادگی است که به آن روح میبخشد. شادی دش از کشف سرعتش و بیعرضگی نوجوانانه ویولت، همگی مرتبط و واقعی به نظر میرسند که این یکی از بهترین کمدیهای انیمیشنی از زمان شرک محسوب میشود زیرا ابرقهرمانان را با طنزی نو، از اول خلق میکند.
انیمیشن Ratatouille
انیمیشن Ratatouille که توسط بِرَد بِرد (Brad Bird) نوشته و کارگردانی شده، داستان رمی را روایت میکند که یک موش معمولی نیست چرا که او یک نابغه آشپزی با حس چشایی قوی برای طعمها و قلبی پر از جاهطلبی بوده که در فاضلابهای پاریس زندگی میکند اما رویای تبدیل شدن به یک سرآشپز بزرگ مانند الگوی خود، مرحوم آگوست گوستو (Auguste Gusteau) را در سر میپروراند. وقتی سرنوشت، او را به آشپزخانه رستوران گوستو که زمانی معروف بود، میبرد، رمی متوجه میشود که با کشیدن موهای لانگوینی، میتواند او را کنترل کند.
از آنجایی که لانگوینی یک پسر بچه دست و پا چلفتی بوده، رمی با او همراه شده و با عروسکگردانیاش به رستوران کمک میکند تا شکوه سابق خود را بازیابد. شاید فرضیه انیمیشن راتاتویی عجیب و غریب باشد اما تجلیل بصری از شور و خلاقیت، انیمیشن مجلل و آشپزخانه رمی، تقریباً یک هنر خالص است. نکته جالب این توجه این بود که راتاتویی به طرز مرموزی خندهدار هم هست و صحنهی کشیدن موهای لینگویینی توسط رمی برای کنترل اعضای بدنش هیچوقت تکراری نمیشود.
به تماشای این انیمیشنها بنشینید، لذت ببرید و از شرک و دوستانش تشکر کنید. این لیست شامل ۱۰ انیمیشن کمدی برتری هستند که عملاً بعد از شرک آمدهاند تا مسیری که او باز کرده را ادامه دهند. شاید کم و کیف این انیمیشنها با هم کمی متفاوت باشند اما مطمئن باشید که قرار نیست با چیزی سطحی و ضعیف روبهرو باشید چون همه آنها را بارها تماشا کردهام. شما چه انیمیشن دیگری میتوانید اضافه کنید به این لیست که هم کمدی باشد و هم به تماشای آن باید بشینیم؟ دیدگاهتان را با سایر کاربران مجله بازار به اشتراک بگذارید.
منبع: Movieweb






نظرات