انیمه سریالی وینلند ساگا (Vinland Saga) که با اقتباس از یک مانگا ژاپنی با اسم مشابه ساخته شده، یک سریال جذاب و تحسین شده است که نسبت به سایر انیمه‌ها یک تفاوت بزرگ دارد. این فرنچایز که توسط ماکوتو یوکیمورا به وجود آمده، در فضای وایکینگی جریان پیدا کرده و عناصر انیمه‌های ژاپنی را با حال و هوای اسکاندیناوی و وایکینگ‌های خون‌خوار ترکیب می‌کند.

انیمه‌های ژاپنی با وجود ایده‌های ناب و متفاوتی که دارند، اکثرا حال و هوای فانتزی مشابهی را تداعی می‌کنند. هرچند که هر کدام از آن‌ها به سراغ خط روایی متفاوتی می‌روند، اما هنگامی که بدون دیدن تصاویر به مطالعه خلاصه داستان آن‌ها بپردازید، به احتمال زیاد متوجه می‌شوید که با یک انیمه روبرو هستید. منتها در این بین همیشه استثناهایی وجود دارند که از الگوی به وجود آمده فاصله می‌گیرند و دست به انجام کارهای تازه می‌زنند. یکی از این آثار که از لحاظ هویتی تفاوت زیادی با سایر انیمه‌ها دارد، وینلند ساگا است.
وینلند ساگا که همگی آن را به خاطر حال و هوای وایکینگی و متفاوتش می‌شناسیم، با اقتباس از مانگایی با همین نام ساخته شده است. ماکاتو یوکیمورا که پدیدآورنده این مانگا محسوب می‌شود، در سال ۲۰۰۵ اولین نسخه از آن را منتشر کرد و به تدریج بین طرفداران دیده شد. این شخص در اوایل سال جاری میلادی چپتر ۲۲۰ از مانگا Vinland Saga را منتشر کرد و پس از دو دهه، به داستان آن پایان داد. ولی خب از آنجایی که انیمه اقتباسی آن دیرتر آغاز به کار کرد، هنوز فاصله زیادی با پایان دارد.

اولین فصل انیمه مورد بحث که توسط Wit Studio ساخته شده بود، در سال ۲۰۱۹ در دسترس قرار گرفت. اما سازنده فصل دوم تغییر کرد و استودیویی به اسم MAPPA، آن را در سال ۲۰۲۳ به دست طرفداران رساند. هرچند که هنوز ساخت فصل سوم به طور کامل تایید نشده و اطلاعات زیادی در مورد آن وجود ندارد، وینلند ساگا همین حالا هم یکی از بهترین انیمه‌هایی به شمار می‌رود که تا به حال پخش شده است. به عبارتی دیگر، برای اینکه اسم این انیمه را در بین بهترین‌ها بگذاریم، نیازی نیست تا پخش فصول بعدی و اتمام داستان صبر کنیم.

اما چه چیزی باعث می‌شود که Vinland Saga را دوست داشته باشیم و حساب متفاوتی روی آن باز کنیم؟ داستان حول محور یک پسر روستایی ایسلندی به اسم ثورفین (Thorfinn) می‌چرخد که دوست دارد مانند پدر بازنشسته‌اش به اسم تورز در نبردهای وایکینگی شرکت داشته باشد. او با هدف انجام این کار به صورت مخفیانه وارد کشتی پدرش می‌شود؛ غافل از اینکه یکی از دراماتیک‌ترین اتفاقات زندگی‌اش انتظار او را می‌کشد. همزمان با او، یک گروه مزدور به اسم آسکلاد هم سوار کشتی می‌شوند که می‌خواهند تورز را به خاطر رها کردن نیروهای جنگی بکشند. تورز که نمی‌خواهد باعث مرگ پسر و عوامل کشتی‌اش شود، در مقابل نیروهای آسکلاد تسلیم شده و به قتل می‌رسد.

تورفین که تمام این اتفاقات تلخ را به چشم دیده و عطش انتقام وجودش را فرا گرفته، نمی‌تواند منفعل باقی بماند. منتها از آنجایی که توانایی کافی برای جنگیدن را ندارد، نمی‌تواند سفر انتقام را آغاز کند. به همین خاطر او به شکل یک وایکینگ مزدور در می‌آید و کارهای مختلفی انجام می‌دهد تا جنگیدن را یاد گرفته و به یک مبارز قوی تبدیل شود. او در تمام روزهایی که تمرین می‌کند فقط و فقط یک هدف را در ذهنش گسترش می‌دهد. او می‌خواهد آنقدر قدرتمند شود که بتواند نیروهای آسکلاد را سلاخی کرده و انتقام پدرش را بگیرد.

تورفین در ابتدا دوست دارد مانند پدرش به یک وایکینگ بزرگ و مشهور تبدیل شود

فصل دوم انیمه سریالی وینلند ساگا رویکرد متفاوتی را در پیش می‌گیرد و داستان را از یک سفر انتقام، به روایتی چند لایه و روانشناختی تبدیل می‌کند. تورفین که پس از اتفاقات فصل ابتدایی به یک برده تبدیل شده، زندگی‌اش تحت تاثیر قرار می‌گیرد. او پس از ورود به این وضعیت اسفناک به یک مرد متفاوت تبدیل شده و به نحوی هدفش برای زندگی کردن را از دست می‌دهد. ولی همان‌طور که همه می‌دانیم، زندگی چالش‌ها و اهداف جدیدی در مقابل انسان‌ها قرار می‌دهد تا همیشه چیزی برای جنگیدن وجود داشته باشد.

انیمه Vinland Saga برخلاف بسیاری از آثار اکشن–ماجرایی ژاپنی، ریشه‌ای عمیق در تاریخ واقعی اروپا دارد و بخش قابل توجهی از رویدادها، شخصیت‌ها و بستر روایت آن، از اسناد تاریخی مربوط به عصر وایکینگ‌ها الهام گرفته است. داستان در آغاز سده یازدهم میلادی جریان دارد؛ دورانی که امپراتوری‌های اروپایی با گسترش دریانوردی، فتوحات نظامی و تبادلات فرهنگی، وارد مرحله‌ای جدید از تحولات سیاسی شده بودند.

روایت اصلی انیمه بر محوریت شخصیت تورفین کارلسِفنی شکل می‌گیرد؛ کاوشگر و ماجراجوی واقعی ایسلندی که نام او در داستان‌های ایسلندی مانند Saga of the Greenlanders و Saga of Erik the Red ثبت شده است. منابع تاریخی او را یکی از نخستین اروپایی‌هایی می‌دانند که قدم به سرزمین وینلند گذاشت؛ ناحیه‌ای در سواحل آمریکای شمالی. یوکیمورا، نویسنده مانگا، با الهام از همین اسطوره‌های مکتوب، نسخه‌ای داستانی و پیچیده‌تر از این شخصیت تاریخی را خلق کرده است.

بخش دیگری از فضای سریال نیز برگرفته از حوادث واقعی مرتبط با جنگ‌های پادشاهی دانمارک و انگلستان است؛ از جمله یورش وایکینگ‌ها، کشمکش‌های سیاسی خاندان‌های شمال اروپا و نقش کلیدی شخصیت‌هایی چون کینگ کانوت که در منابع تاریخی واقعی نیز وجود داشته‌اند. بازنمایی نبردها، سبک زندگی وایکینگ‌ها، ساختار اجتماعی آن دوران و حتی جغرافیای اسکاندیناوی و بریتانیا نیز تا حد زیادی با اسناد تاریخی مطابقت دارد. ترکیب این عناصر واقعی با روایت داستانی و شخصیت‌پردازی مدرن، سبب شده Vinland Saga نه‌ تنها یک انیمه پرفراز و نشیب، بلکه بازآفرینی هنرمندانه‌ای از یکی از مهم‌ترین دوره‌های تاریخ اسکاندیناوی باشد؛ دوره‌ای که جهان امروز تا حد زیادی تحت تأثیر آن شکل گرفته است.

در فصل‌های مختلف انیمه وینلند ساگا ما شاهد سبک‌های روایی متفاوتی هستیم که به تورفین هم هویت مستقلی نسبت به گذشته می‌دهند

یکی از نکات قابل‌ توجه درباره انیمه وینلند ساگا تغییر ماهیت روایی و ژانری آن میان فصل نخست و دوم است؛ تغییری که نه‌ تنها ساختار داستان را دگرگون می‌کند، بلکه هاله عمیق‌تر و انسانی‌تر از جهان‌بینی اثر ارائه می‌دهد. فصل نخست با تکیه بر مؤلفه‌های آشنای ژانر حماسه‌های وایکینگی شکل می‌گیرد؛ نبردهای خونین، تاخت‌ و تازهای نظامی، بحران‌های سیاسی در اروپا و روایت انتقامی تورفین، شالوده اصلی آن را می‌سازند. ریتم پرتنش، مقیاس بزرگ رخدادها و تمرکز بر استراتژی‌های نظامی، این فصل را به یک اثر اکشن تاریخی تمام‌ عیار بدل می‌کند.

اما با آغاز فصل دوم، روایت گام به مرحله‌ای تازه می‌گذارد و محوریت اثر از حماسه‌جویی به درام انسان‌محور منتقل می‌شود. فصل دوم با تمرکز بر مزرعه کیت‌یل، زندگی روزمره، کار اجباری و تلاش تورفین برای تعریف دوباره‌ی خود، عملاً وارد قلمرویی می‌شود که بیش از هر چیز بر رشد شخصیتی، اخلاق، فلسفه فردی و مفهوم آزادی تکیه دارد. مقیاس کوچک و شخصی روایت، فقدان نبردهای بزرگ و آرامش ظاهری محیط، فرصتی فراهم می‌کند تا موضوعاتی مانند خشونت‌زدایی، خاطرات تلخ، بردگی و امکان رستگاری مورد واکاوی قرار گیرد.
این دگرگونی ژانری تنها یک تغییر سبک نیست؛ بلکه بخش جدایی‌ناپذیر از مسیر تکاملی داستان است. وینلند ساگا به‌واسطه این رویکرد، خود را از قالب یک اثر اکشن صِرف رها می‌کند و به روایتی چندلایه بدل می‌شود که در آن جنگ و صلح، نفرت و بخشش و ویرانی و بازسازی دو روی یک سکه‌ هستند. نتیجه این است که انیمه نه‌ فقط تاریخ را بازآفرینی می‌کند، بلکه پرسش‌هایی بنیادین در باب هویت، انسانیت و آینده را پیش روی مخاطب می‌گذارد.

نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: Vinlandsaga.fandom