۱۰ قسمت که برای همیشه صنعت انیمه را تغییر دادند
تفاوتی نمیکند که پای یک ژانر جدید وسط باشد یا صحنهها و طراحیهای ماندگار. اگر نگاهی گذرا به تاریخ صنعت انیمه بیندازید، متوجه تکامل و پیشرفت چشمگیر آن خواهید شد. آثاری همچون دراگون بال زد (Dragon Ball Z) و سیلور مون (Sailor Moon) صحنههایی فراموشنشدنی را رقم زدند و در تاریخ انیمه ماندگار شدند. برخی انیمههای مدرنتر نیز اخیرا تولید شدهاند که دست کمی از آثار کلاسیک انقلابی ندارند.
تعداد لحظات و قسمتهای شگفتانگیز در صنعت انیمه آنقدر زیاد است که فهرست کردنشان تقریبا ناممکن به نظر میرسد. با این حال، اگر کمی موشکافانه به موضوع نگاه کنیم، چند قسمت ویژه از انیمههای مختلف هستند که نقطه عطفی تاریخی در این صنعت به شمار میروند. این موارد همچنین شامل قسمتهایی از انیمههای جدیدی میشوند که آغازگر فرنچایزهای بزرگ بودهاند یا با لحظاتی ساختارشکن، مرزهای سنتی انیمه را درنوردیدهاند.
Pokémon – I Choose You
آغازگر موفقترین فرانچایز تاریخ انیمه
در دهه ۱۹۹۰، زمانی که بازیهای کنسول Game Boy در اوج خود بود، سروکله مجموعه پوکمون (Pokémon) پیدا شد تا فرهنگ عام را تحت تاثیر قرار بدهد. هرچند بازیها نخستین برخورد جهانیان با دنیای پوکمون بودند، اما این نسخه انیمهای داستان بود که آن را به یک نیروی فرهنگی جهانی تبدیل کرد. از لحظهای که طرفداران شاهد آن بودند که اَش کچام در قسمت Pokémon – I Choose You با پیکاچو آشنا شد، مسیر این جهان بهکلی تغییر کرد و دیگر بازگشتی وجود نداشت.
تاکنون هزاران قسمت از انیمه منتشر شده و ماجراجوییهای اَش در کَنتو و فراتر از آن ادامه دارد. با این حال هیچ یک از آنها به پای شروع افسانهای داستان در قسمت نخست نمیرسد. قسمتی که در آن اش ماموریت داشت تا تمام پوکمونها را شکار کند. هرچند سالهای سال از تولید آن میگذرد، اما همچنان تماشای قسمتی که اش در آن تلاش میکرد با پرتاب یک سنگ، پوکمون وحشی را شکار کند، جذاب و بامزه به نظر میرسد.
Transformed at Last!! The Legendary Super Saiyan, Son Goku
تولد یک الگوی جهانی در انیمههای شونن
امروزه قهرمانانی چون ناروتو با حالت بیجو کلاک (biju cloak) یا لوفی با فرمهای گوناگون گیر (gear) شناخته میشوند، اما جالب اینجاست که بدانید چنین الگویی از ابتدا در انیمههای شونن وجود نداشت. در واقع این سون گوکو در انیمه دراگون بال زد (Dragon Ball Z) بود که برای نخستین بار تغییر شکل دادن شخصیتها را در صنعت انیمه پایهگذاری کرد.
هرچند این انیمه عناصر زیادی را به ژانر شونن اضافه کرد، اما بدون شک مهمترین تاثیر خود را با تغییر شکل گوکو به سوپر سایان بر جای گذاشت. این دگرگونی نخستین بار در قسمت کلیدی با عنوان «بالاخره دگرگون شد!! سوپر سایان افسانهای، سون گوکو» رخ داد. به همین ترتیب لحظهای سرنوشت ساز نه تنها در نبرد گوکو با فریزا، بلکه در کل تاریخ صنعت انیمه رقم خورد.
From You, 2000 Years Ago
تبدیل شدن شخصیت اصلی داستان به یک هیولای تمامعیار
اگر از طرفداران پروپاقرص انیمه اتک آن تایتان (Attack On Titan) باشید، خیلی خوب میدانید که انتخاب تنها یک قسمت برتر از این مجموعه کار بسیاری سختی است. جای تعجبی هم ندارد؛ چرا که این انیمه به طور کلی نقطه عطفی در تاری صنعت انیمه به شمار میرود. از انیمه ،فارغ از گروه سنی یا ژانر مخاطبانش، لحن تازهای از تاریکی، خشونت و واقعگرایی بیرحمانه را به دنیای انیمه افزود. ظهور تایتان غولپیکر در همان قسمت اول لحظه باشکوهی بود که همه بینندگان را سر جای خود میخکوب کرد. با این حال این تنش زمانی به اوج خود رسید که ارن یگر به عنوان شخصیت اصلی داستان تصمیم گرفت پاسخ تمام این رنجها را به شدیدترین شکل ممکن بدهد.
در قسمت From You, 2000 Years Ago، ارن از مرز یک ضدقهرمان سرسخت عبور کرد و به هیولایی وحشتناک تبدیل شد. او که سالها تحت ظلم و ستم مردم الدیا بود، سوگند خورد به چرخه بیپایان جنگ پایان دهد. با این حال وحشیانهترین تصمیم را گرفت و حادثه رامبلینگ را به راه انداخت. تا آن زمان و بعد از او، هیچ شخصیت دیگری در صنعت انیمه خلق نشد که به اندازه ارن ست به کاری تا این اندازه رادیکال و هولناک بزند تا تنها به صلحی اجباری برسد.
Hinokami
استانداردی نوین برای انیمیشنهای اکشن شونن
هرچند انیمههای جدیدتری مانند شیطان کش (Demon Slayer) نمیتوانند درست به اندازه آثار کلاسیک دههی ۱۹۹۰ تاریخساز شوند، اما همچنان میتوانند بهگونهای ظریفتر آغازگر دورانی تازه در دنیای انیمه باشند. با وجود سطح تولید و کیفیت بصری بالا، داستان معمولی این مجموعه به شکل خیرهکنندهای میدرخشد. با وجود تولید محتاطانه برخی از بخش، سازندگان این مجموعه در زمینه جلوههای بصری تمام توان خود را به نمایش گذاشتهاند. تنها کافیست به قسمت ۱۹ ام با عنوان هینوکامی مراجعه کنید تا متوجه عمق ماجرا شوید.
با وجود آنکه داستان این قسمت چندان نوآورانه نیست، اما حظهای بزرگ در مسیر رشد تانجیرو کامادو بهشمار میآید. در این قسمت، شعلههای نزوکو به برادرش کمک میکند تا به نیروی هینوکامی کاگورا دست یابد. از یک سو، این قدرت تازه به تانجیرو نخستین فرصت واقعی برای مقابله با دشمنی نیرومند را میدهد و از سوی دیگر، معیاری نو برای نمایش نبردهای شونن تعریف میشود. هرچند انیمه شیطان کش از همان ابتدا چشمنواز و جذاب است، با این حال قسمت Hinokami این اثر را به اوج خود میرساند.
The Crybaby: Usagi’s Beautiful Transformation
نمایشی از قدرت بیوقفه دختران جادویی
اشتباه نکنید. لحظات درخشان در تاریخ انیمه تنها در ژانر شونن رقم نخوردهاند. درحقیقت ژانر شوجو نیز نقطه عطف خاص خود را دارد که برای طرفداران بهیادماندنی است. تا پیش از دهه ۹۰ میلادی، بیشتر انیمهها در سبک و موضوع دختران جادویی به آثار اوسامو تزوکا خلاصه میشد. با این حال آثار او نیز چندان منسجم نبودند که بتوانیم از آن به عنوان یک نقطه طلایی و مهم یاد کنیم، تا اینکه سروکله انیمه سیلور مون (Sailor Moon) پیدا شد. در این انیمه اوساگی تسوکینو، دختری ساده و احساساتی با موهای طلایی و قهرمان جدید سبک دختران جادویی بود که راهی تازه برای نمایش قهرمانان زن در این صنعت گشود.
انیمه Sailor Moon یکی از ارکان مهم تاریخ انیمه بهشمار میآید؛ زیرا اوسـاگی و دوستان جدیدش، محافظان ماه، به مدافعان زیبا و شکستناپذیر کیهان تبدیل شدند. به همین دلیل قسمت اول این مجموعه، زمانی که اوساگی به موجودی کاملا تازه و الهامبخش تبدیل شد، اهمیت ویژهای دارد. در حقیقت این قسمت بیش از هر زمان دیگری، ساختار ژانر شوجو را برای همیشه دچار تغییر کرد.
Luffy’s Peak – Attained
تعیین افقهای ناشناخته برای قدرتهای فراشونن
زمانی که انیمه وان پیس (One Piece) به شهرت رسید، تبدیل شدن شخصیتها به موجوداتی با قدرتهای بالا دیگر عنصر جدیدی به حساب نمیآمد. در این انیمه لوفی با فرمهای مختلف گیر (Gear) خود تنها تغییراتی نسبی و قابلپیشبینی پیدا میکند. با این حال زمانی که حماسه وانو فرامیرسد، همه چیز از این رو به آن رو میشود. این حادثه باعث شد قواعد سنتی ژانر شونن درهم بشکند و به جز افزایش قدرت، نمایشی از نمادگرایی به تصویر کشیده شود.
اگرچه ائیچیرو اودا، خالق وان پیس، با معرفی Gear 5 دست به قماری بزرگ زد، اما نتیجهای که بدست آورد به معنای واقعی کلمه درخشان بود. در این فرم، وان پیس سرزندگی و شوخطبعی کارتونی را بر هر عنصر دیگری برتری داد و در قالبی کاملا جدید به ریشه حقیقی خود بازگشت. به همین ترتیب در قسمت Luffy’s Peak – Attained، لوفی به تجسم زنده نیکا تبدیل شد و با شادی کودکانهاش، کایدو را با فیزیکی شبیه به دنیای تام و جری به بازی گرفت. با این کار، نظام مبارزه در انیمه جذاب و طولانیOne Piece به شکلی بیسابقه در هم شکست.
The Shooting Star She Saw
دروازه ورود مخاطبان غربی به دنیای انیمههای مکا
اگر بخواهیم از میان شمار زیادی انیمههای مکا، تنها از یک اثر به عنوان شاهکار یاد کنیم، بدون شک باید سراغ انیمه Mobile Suit Gundam (موبایل سوت گاندام) برویم. جای تعجبی هم ندارد؛ چرا که این مجموعه سهمی بزرگ در شکلگیری ژانر مکا داشته و این سبک را از سطحی کودکانه و تبلیغاتی برای فروش اسباببازی فراتر برده است. هرچند گاندام یک داستان جذاب درباره رباتها است، اما برای طرفداران اپرای فضایی نیز یک تجربه تماشای فوقالعاده محسوب میشود. البته زمانی که Mobile Suit Gundam Wing منشر شد، حتی مخاطبان غربی نیز از تماشای آن به وجد آمدند.
این انیمه نخستین بار در سال ۱۹۹۵ در ژاپن پخش شد و سپس در سال ۲۰۰۰ از شبکهی Toonami در آمریکا روی آنتن رفت تا تماشاگران غربی را نیز مجذوب خود کند. از آن زمان تاکنون، Gundam Wing در کنار آثاری چون کابوی بیباپ (Cowboy Bebop)، دراگون بال و ناروتو جز انیمههایی به شمار میرود که برای ورود عام مردم به دنیای انیمه جذاب و مناسب است. به همین دلیل نیز قسمت اول آن اهمیت تاریخی دارد؛ زیرا به آمریکاییها و دیگر مصرفکنندگان غربی کمک کرد تا عاشق دنیای شگفتانگیز گاندامها شوند.
Aizen Stands! Horrible Ambitions
خلق ناگهانی یک شرور افسانهای در ژانر شونن
شاید در نگاه اول به یادماندنیترین قسمت انیمه Bleach (بلیچ) به پای بهترین قسمتهای دراگون بال زد و سیلور مون نرسد، اما نمیتوان از تاثیر آن بر ژانر شونن چشمپوشی کرد. در حقیقت طرفداران این مجموعه تا آن زمان تصور میکردند ماجرای آرک Soul Society و دشمنان آن را بهخوبی درک کردهاند. با این حال زمانی که کاپیتان سوسکه آیزن از مرگ بازگشت و با اعلام کرد که شرور واقعی داستان است، همه چیز دگرگون شد.
طرفداران دنیای انیمه تا آن زمان به حضور دشمنان آشکاری مانند کروکودایل، فریزا یا اوروچیمارو عادت داشتند. کاپیتان آیزن که همه او را مردی مهربان و خیرخواه میپنداشتند، با افشای ناگهانی و حیرتانگیزش، قهرمانان و بینندگان را همزمان شوکه کرد. از زمانی که او در قسمت Aizen Stands! Horrible Ambitions چهرهی واقعیاش را آشکار کرد، به یکی از نمادهای ماندگار دسیسهچینی و شرارت هوشمندانه در تاریخ انیمه تبدیل شد. در نتیجه آن نیز کلیشههای ژانر شونن در طراحی شخصیتهای منفی در هم شکست.
The World of Swords
انفجاری چشمگیر در ژانر ایسکای
درست است که انیمهای مانند Sword Art Online (هنر شمشیرزنی آنلاین) جز اولین یا حتی برترین آثار در ژانر ایسکای به حساب نمیآید، اما میتوان آن را آغازگر موج عظیم این سبک در دههی ۲۰۱۰ دانست. قسمت نخست این انیمه با عنوان The World of Swords (جهان شمشیرها) برای علاقهمندان به بازیهای ویدئویی تجربهای هیجانانگیز و نفسگیر بود. در این قسمت، کیریتو و دیگر بازیکنان در روز افتتاحیهی بازی، خود را غرق در دنیایی فانتزی و مجازی از نوع MMORPG مییابند. البته داستان زمانی جذاب میشود که آنها میفهمند در زندانی دیجیتالی گرفتار شدهاند و هیچ راه فراری ندارند.
به همین ترتیب زمین خیال زیر پای تمام شخصیتها فرو میریزد و آنها با خطر مرگ واقعی مواجه میشوند. هیچکس حتی نمیتوانست دیگری را بابت ترسش سرزنش کند. در چنین شرایطی تمام بازیکنان دچار وحشت شدند یا حتی از پذیرش واقعیت سر باز زدند. هرچند Sword Art Online در ادامه نظرات متفاوتی برانگیخت، اما هیچکس نمیتواند انکار کند که قسمت نخست آن، هم برای شخصیت کیرِیتو و هم برای آغاز دوران طلایی ایسکای، لحظهای تاریخساز و فراموشنشدنی بود.
Mother and Children
پایان معصومیت در انیمههای درام
انیمهی Oshi no Ko (اویشی نو کو) اثری تیره، جسور و تکاندهنده است که تمام پیشفرضها دربارهی ژانر آیدل را زیر و رو میکند. درحالی که بسیاری از آثار، تنها نگاهی واقعگرایانه به دشواریهای حرفهها یا علایق خاص دارند، این انیمه پا را بسیار فراتر میگذارد و به بیرحمانهترین شکل ممکن از صنعت سرگرمی و آیدل انتقاد میکند. هرچند این رویکرد جسورانه خود به تنهایی برای جذب مخاطبان کافی بود، اما قسمت نخست با عنوان Mother and Children حرفهای بسیار بیشتری برای زدن داشت.
در این قسمت مخاطب در دو صحنه کاملا شوکه میشود. به همین ترتیب مرزهای انتظار مخاطب بهکلی در هم میشکند و نشان میدهد در دنیای Oshi no Ko هیچ قطعیتی وجود ندارد. تماشای دوباره دکتر آمامیا و سارینا که به عنوان دختر و پسر آی (Ai) تناسخ یافتهاند، به اندازه کافی عجیب بود. با این حال نویسنده به کم قانع نشد و با کشتن آی به دست یکی از طرفدارانش، به داستان فضایی تراژیک بخشید. در حالی که بینندگان انتظار داشتند داستانی الهامبخش دربارهی مادری جوان ببینند، ناگهان دریافتند شاهد روایتی واقعی دربارهی انتقام، رشد و جستوجوی آرامش درونی هستند. به همین ترتیب Oshi no Ko معیاری تازه برای ساختارشکنی در انیمه ایجاد کرد و نشان داد که دیگر برای شوکه کردن مخاطب امروزی یک پیچش داستانی کوچک کافی نیست.
نظر شما درباره این قسمتها چیست؟ چه قسمتی از چه انیمه دیگری میشناسید که صنعت انیمه را از این رو به آن رو کرده باشد؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم.
منبع: CBR
اعترافات جنجالی یوتوبرهای فارسی؛ میزگیم با بیگزموگ
نظرات