برترین جوکهای اینترنتی و میمهای انیمه محور سه سال اخیر
به عنوان یک مدیوم هنری، انیمه و مانگا توانایی جذب مخاطبین به صورتهای متفاوتی را داراست. شخصیتهای بامزه و زیبا، عناصر بصری فوق العاده، تعریفهایی که زبان به زبان نقل میشوند، حضور به صورت میهمان در بازیهای بزرگی نظیر فورتنایت و پابجی و غیره. به صورت کلی راههای زیادی برای آشنایی با این دنیای جذاب وجود دارد. اما یکی از مهمترین موارد تبلیغ کننده انیمه و مانگا که بسیاری با این که تحت تاثیر آن هستند، آن را از یاد میبرند، میمهای انیمهای (Anime Memes) و جوکهای اینترنتی هستند که سرتاسر شبکههای اجتماعی را فرا گرفته است.
خیلی راحت میتوان این میمهای انیمهای را به عنوان جوکهای اینترنتی کنار گذاشت و بی اهمیت جلوه داد؛ ولی این میمها تنها یک جوک گذرا نیستند. پخش شدن آنها در اینترنت و حک شدنشان در ذهن کاربران شبکههای اجتماعی آنها را به ابزارهای به شدت پیچیده و موثر در خلق ریزفرهنگ های ماندگار تبدیل کرده است. بسیاری از میمهایی که در این ۱۰ سال اخیر روی شبکههای اجتماعی پخش شده اثرات به شدت شگرفی روی نحوه تعامل کاربران این شبکهها روی یکدیگر داشته. از تکه کلامهایی که فراتر از میمهای ریشهای خود در اینترنت جای افتادهاند تا تفکرات سیاسی و فرهنگی که به واسطه فراگیر شدن همین جوکهای اینترنتی ساده در ذهن مردم نهادینه شده است.
انیمه و مانگا نیز از این قاعده استثناء نیست. آثار زیادی به واسطه میمها و جوکهایی که سرتاسر اینترنت شکل گرفتهاند موفق به کسب مخاطب شده و تاثیری فراتر از روایت داستانی خود روی ذهن مخاطبان گذاشته است. یکی از بهترین نمونههای این پدیده را میتوان Jojo’s Bizarre Adventure عنوان کرد. اثری که بعد از اقتباس موفق آن در سال ۲۰۱۲، به سرعت جوکها و میمهای آن در اینترنت پخش شدند. از اصطلاحات سادهای مثل It was me Dio! از پارت اول گرفته تا ژستهای بدنی چشم گیر پارتهای بعدی و جوکهای عجیبی که اصلاً در داستان این انیمه وجود خارجی نداشتهاند. یکی از جالبترین مواردی که Jojo’s Bizarre Adventure را فراتر از مرزهای خودش برد، میم و جوکی بود که در آن شخصیتهای «جوسکه» و «اوکویاسو» از پارت چهارم به عنوان نمادهایی که پایانهای تلخ و تراژدیک مانگاهای مختلف را پاک و تصحیح میکردند ظاهر میشدند. چیزی که اساساً در خود داستان Jojo وجود خارجی نداشت.
در سالهای اخیر نیز انیمهها و مانگاهای زیادی بودهاند که به واسطه همین میمها یا شهرتشان فراتر از حد خودشان رفته یا اثر فرهنگی عمیقی بر جوامع افراد آنلاین گذاشتهاند. با مجله بازار همراه باشید تا نگاهی بر برترین جوکهای اینترنتی و میمهای انیمهای چند سال اخیر داشته باشیم و ببینیم چطوری چند عکس، ویدیو و جملات خنده دار، منظره و چشم انداز دنیای انیمه و مانگا را روی اینترنت دچار تغییر کرده است.
Nah I’d Win – نه این منم که میبرم
دنبال کردن مانگای Jujutsu Kaisen و آرک نهایی آن در یکی دو سال اخیر یکی از هیجانانگیزترین پدیدههای حوزه مانگا برای طرفداران بود. از مبارزات فوق العاده خشن و هیجان انگیز گرفته تا پیچشهای داستانی که پشت به پشت صبر مخاطبین را برای چپتر بعدی امتحان میکرد. از میان تمامی این اتفاقات، این مبارزه سهمگین بین سوکونای تماماً احیا شده و ساتورو گوجو که از مهر و موم خود آزاده شده بود، موفق به جلب نظر بیشترین دامنه مخاطبین شد. این دو شخصیت محبوب در برخوردی سهمگین طی آرک نهایی داستان، لحظات ماندگار فراوانی را به ارمغان آوردند.
یکی از این لحظات به پنلی از مانگا بازمیگردد که در آن ساتورو گوجو، قویترین ساحر جوجوتسوی حال حاضر با اعتماد به نفس کامل در مواجهه با تهدید غیر قابل توقف سوکونا، از لفظ Nah I’d Win (ترجمه: نه، این من میبرم) استفاده میکند. ترجمه این لفظ از ژاپنی به انگلیسی در ترکیب با حالت چهره مشهور گوجو باعث شد این پنل همان ابتدای انتشار خود به لحظهای ماندگار تبدیل شده و بسیاری از آن در میمهای انیمهای و حتی غیر انیمهای مختلف استفاده کنند.
اما داستان از جایی جالب میشود که چند چپتر بعد در همین مبارزه، ساتورو گوجو از وسط به دو نیم تقسیم شده و مبارزه را به سوکونا میبازد. از این جاست که این میم کاملاً وجهه جدیدی به خود گرفته و به عنوان نمادی خنده دار از اعتماد به نفس کاذب، نه تنها بین طرفداران Jujutsu Kaisen بلکه فراتر از آن در بین بسیاری از جوامع اینترنتی استفاده میشود. البته مبارزه سوکونا و گوجو ما را شاهد ظهور چند میم دیگر نظیر «The Strongest Mage of History vs The Strongest Mage of Today» نیز کرد که به صورت کلی آن را به یکی از نمادینترین و در عین حال خندهدارترین مبارزات چند سال اخیر مانگاهای شونن تبدیل میکند.
Demon Lives Matter – جان شیاطین نیز اهمیت دارد
از ابتدای انتشار چپتر اول فوق العاده احساساتی تا پخش انیمه به شدت خوش ساخت آن، Sousou no Frieren یکی از پرآوازهترین آثاری بود که دنیای انیمه و مانگا در چند سال اخیر به خود دیده بود. البته که به دنبال همچین شهرت و آوازهای، میمهای انیمهای و جامعه افراد بامزه نیز سبز میشوند؛ ولی قضیه در مورد Frieren از جایی شروع شد که خیلی ربطی به خود انیمه و داستانش نداشت و بیشتر مرتبط با افرادی بود که در تماشای آن، برداشتهای خیلی عجیب و غریبی داشتنند که تعجب همگان را بر هم ریخته بود.
به عنوان شخصیت اصلی داستان، «فریرن» جادوگر الف به شدت قدرتمندی است که تجارب بیانتهای او، باعث شده کمتر خطری بتواند او را تهدید کند؛ مخصوصاً اگر منشاء این خطرات، نژاد شیاطین باشند. گروهی از موجودات اهریمنی و آدمخوار که با ظاهر انسان گونه خود وارد جوامع مختلف شده، آنها را فریب میدهند و سپس طعمههای خود را اسیر کرده و میبلعند. فریرن به واسطه سالها مبارزه با ارتش شیاطین، با حقهها و ضعف آنها حسابی آشناست و در کشتن آنها، هر چقدر نیز قیافه انسان بگیرند و مظلومانه رفتار کنند، ذرهای درنگ نمیکند.
این جاست که مخاطبین بسیاری در شبکههای اجتماعی با برداشت اشتباه، این نوع داستان نویسی را یک استعاره پیچیده از نژادپرستی و بیگانههراسی در دنیای واقعی عنوان کردند. به عقیده آنها این شیوه شیطان کشی فریرن بدون فرصت دادن به دشمنانش، این شیاطین را در جایگاه اقلیتهای نژادی قرار میدهد که در دنیای واقعی به عنوان شیاطین بیگانهای شناخته میشوند که جای رحم و مروت ندارند. طبیعتاً همچین دیدگاه بی اساس و بنیان و به شدت کوته بینانه بلافاصله به سوژه دیگر افراد در شبکههای اجتماعی تبدیل شده و ما را شاهد یکی از خندهدارترین ترکیب میمهای انیمهای و مداخلات اجتماعی در اینترنت کرده است.
Luce – لوک
گاهی اوقات واقعاً یک انیمه مجبور نیست به پخش تلویزیونی یا پرده سینما بیاید تا میمهای انیمهای از آن تولید شوند. کافی است کلیسای مرکزی کاتولیک در واتیکان در یک روز سرد پاییزی، یک کاراکتر بامزه انیمهای را به عنوان شخصیت نمادین خودش رونمایی کند. بقیه کار را اساساً اینترنت انجام میدهد.
Luce از همان دقیقه معرفیاش به عنوان یکی از عجیبترین پدیدههای سال اخیر ظاهر شد. عصا و کت بارانی زرد او، وی را به شخصیتی کاملاً نمادین تبدیل کرد. کاربران شبکههای اجتماعی نیز با دیدن این پدیده که یکی از جدیدترین شخصیتهای مذهبی کاتولیک، یک شخصیت انیمهای است؛ بلافاصله دست به کار شده و با قرار دادن او در کنار عیسی مسیح، مجموعهای خندهدارترین میمهای انیمهای سال اخیر را خلق کردند.
David Martinez Stare – چهره خیره دیوید مارتینز
یکی از غافلگیرکنندهترین پدیدههای دنیای انیمه در چند سال اخیر، انیمه اقتباسی از دنیای Cyberpunk 2077 بود که تحت عنوان Cyberpunk Edgerunners پخش شد و دنیا را شوکه کرد. استدیوی Trigger مثل همیشه با حفظ استایل کارتونی و استفاده شدید از رنگهای شلوغ و خیره کننده باعث خلق اثری به شدت جذاب در نگاه اول شده بود. اما این مهارت خارق العاده این استدیو در خلق یک داستان به شدت تیره و تار در بطن همچین قالب رنگارنگی بود که این اثر را تا به این حد محبوب نمود. روایت پرتکاپو و پرتنش از مشقتهای دیوید مارتینز، شخصیت اصلی داستان در این دنیای پادآرمانشهری و چگونگی تبدیل شدن او به یک افسانه محلی، قصهای است که بسیاری، مخصوصاً طرفداران بازی اصلی، میتوانند با آن ارتباط برقرار کرده و از آن لذت ببرند.
اما از بین تمامی صحنهها و لحظات ماندگار این انیمه، یک سکانس و یک فریم از قسمت ششم بود که بیش از هر چیزی در دنیای اینترنت فراگیر شد. قسمت ششم Cyberpunk Edgerunners یک روایت فشرده و به شدت تراژیک از جنون، غم، فداکاری و فشار بی رحمانه دنیا بر افراد ضعیفتر خود است. در انتهای این قسمت ما دیوید مارتینز را میبینیم که بعد از تحمل تمام آن چه که در طول این قسمت اتفاق میافتد در صندلی خودرو نشسته و در حالی که ضعف او بیش از پیش برایش روشن است به روبرو خیره میشود، نگاهی که تمام رنج و غمی که در دل او نفهته است در این نگاه به مخاطب منتقل میشود و در همین لحظه و در اوج غم و تنهایی دیوید، تیتراژ نهایی قسمت ظاهر میشود. میزان تاثیرگذاری این صحنه تا حدی بالا بود که حتی خارج از چهارچوب داستانی انیمه نیز چهره خیره شده مارتینز به نمادی از درد و رنجی غیر قابل وصف در سطح اینترنت تبدیل شد و در زمره آن میمهای انیمهای قرار گرفت که مفهومشان کاملاً جهانی شده.
Have a Plus Ultra Day – پایان انیمه مای هیرو آکادمیا
مانگاهای محبوب مخصوصاً در ژانر شونن همواره زیر ذرهبین طرفداران و حتی هیترها و منتقدان سختگیری قرار دارند که در صورت نشان دادن ذرهای ضعف با قدرتی مضاعف به این آثار هجمه آورده و آنها را میکوبند. طبیعتاً My Hero Acedemia نیز از این قاعده مستثناء نیست. یکی از محبوبترین مانگاهای شونن دهه اخیر، سال گذشته موفق شد پایانی درخور برای داستان خود تدارک ببیند. منتها یک سوءتفاهم کوچک باعث شد تا حد زیادی جلوه این مانگا و مخصوصاً شخصیت اصلی آن برای بخش عمدهای جامعه طرفداران انیمه در اینترنت تخریب شود.
در واقع داستان از جایی شروع شد که در چپترهای پایانی داستان دکو کاملاً قابلیتهای All for One را طی مبارزه با شیگاراکی از دست داده و بعد از اتنهای این نبرد سهمگین، او برای بار دیگر فردی بدون Quirk و قابلیتهای فرابشری است و در نتیجه از جامعه ابرقهرمانان خارج میشود. همه این موارد قبل از چپتر ۴۳۰ که چپتر نهایی داستان است اتفاق میافتد. منتها در فاصله کوتاه بین مشخص شدن این موارد تا انتشار چپتر ۴۳۰، افراد همیشه حاضر در صحنه آنلاین ذرهای به دکو رحم نکرده و با قدرت وی را تخریب و تمسخر میکنند. یکی از مخربترین میمهای انیمهای در این بازه او را در لباس یک کارگر رستوران مک دونالد که در حال گریه، شعار همیشگی اش را سر میدهد و سفارش مشتری را تحویل میدهد نشان میدهد. تصویری که یک تنه شخصیت دکو را چه برای کسانی که داستان My Hero Acedemia را دنبال کرده بودند و چه برای کسانی که چندان پیگیر داستان نبودهاند، همزمان تخریب کرده و آبروی این شخصیت تخیلی را در سطح اینترنت میبرد.
البته که بعد از انتشار چپتر ۴۳۰ و نهایی داستان مشخص میشود دکو بعد از هشت سال موفق میشود به آکادمی U.A بازگشته و این بار از تجارب خود برای تربیت نسل جدیدی از ابرقهرمانان استفاده کند و همزمان به واسطه سرمایه گذاری آل مایت، باکوگو، دیگر همکلاسی های کلاس A و نبوغ هاتسونه می، وی صاحب زرهی قدرتمند شده که بدون نیاز به داشتن Quirk به او دامنهای از قدرتهای ویژه برای مبارزه با افراد شرور را میدهد و به این ترتیب او باری دیگر در هیبتی جدید به دنیای ابرقهرمانان بازمیگردد. حقیقتی که هرچند خوشایند ولی ضربهای که میمها و جوکهای پیش از این به آبروی داستان وارد کرده بودند که را به این سرعت پاک نکرد.
Kagurabachi – کاگوراباچی
اضافه کردن یک مانگای کامل به این لیست، کمی انتخاب عجیبی است. ولی به صورت کلی خود Kagurabachi و جامعه طرفداران آن پدیده عجیبی هستند که این یک سال اخیر بسیار برای مخاطبین صنعت مانگا مفرح و سرگرم کننده بودهاند. داستان این مانگا و میمهای انیمهای فوق العاده متنوع و عجیب و غریب آن از جایی شروع میشود که شرکت شوئیشا، ناشر شونن جامپ و بسیاری از آثار محبوب دنیای انیمه و مانگا، هنگام آغاز انتشار هفتگی این مانگا، تصمیم به تبلیغ آن در شبکههای اجتماعی با تصویری رنگی از چیهیرو، شخصیت اصلی داستان میکند. خلاصه داستان خیلی کلیشهای و ظاهرنمایانه همراه با حالت قیافه خیلی جدی شخصیت بیشتر از این که طرفداران داستانهای جدی را به مانگا جلب کند بلافاصله باعث شد Kagurabachi حتی قبل از انتشار چپتر اول به سوژهای برای طرفداران انیمه و مانگا تبدیل شود و چپ و راست ایده داستانی و شخصیت اصلی بیش از حد جدی اش مورد تمسخر قرار بگیرد. قالب کردن شخصیتهای مختلف دیگر آثار در تصویر معروف چیهیرو، استفاده افراطی از جمله «من صبح خودم رو با نفرت تازه شروع میکنم» که در یکی از پیش نمایشهای مانگا نوشته شده بود و موارد دیگر حسابی باعث بدنامی این سری شد.
داستان اما به همین سادگی پیش نمیرود. Kagurabachi علی رغم بدنامی خود قبل از شروع سری و چپترهای ابتدایی ضعیف، به سرعت شتاب گرفته و با مبارزات و لحظات داستان هیجان انگیز و البته شهرتی که به خاطر بدنامی خود در اینترنت جمع کرده بود، موفق شد به سرعت جامعه طرفداران بین المللی به شدت مشتاقی را به سمت خود جلب کند. این طرفداران نیز ورق را برگردانده و با خلق میمهای انیمهای به شدت خنده دار از ادامه داستان تا حد زیادی چهره Kagurabachi را در سطح اینترنت دگرگون کرده و بدنامی قبلی سری را محو ساختند.
از میمهایی که با تغییر دیالوگهای یک پنل، علت مرگ پدر چیهیرو را به ۵۰ دلار و یک فندک تغییر دادند تا یکی از توییتهای مشهوری که داستان Kagurabachi را با شخصیتهای Oppenheimer بازگویی کرده بود و موارد این چنینی باعث شدند این اثر و طرفداران آن به یکی از جالبترین پدیدههای صنعت مانگا در یکی دو سال اخیر تبدیل شوند.
Mc Donald Japanese advertisement – تبلیغات ژاپنی مک دونالد
حتی با این که هیچ شعبهای از این رستوران زنجیرهای در ایران نیست، کیست که مک دونالد را نشناسد. یکی از معروفترین برندهای مرتبط با غذاهای فست فود که سرتاسر دنیا شعبه دارد و فرمول آشپزی ساده و خوشمزه و قیمتهای مقرون به صرفهاش باعث شده همواره پیش مشتریان محبوب بماند. طبیعتاً سرتاسر دنیا شعبه داشتن به معنی سرتاسر دنیا تبلیغات و مارکتینگ داشتن نیز میشود. شما نمیتوانید با همان تیم و شگردی که در شهر نیویورک آمریکا تبلیغ میکنید، در ریاض و پاریس نیز تبلیغ کنید. به همین دلیل نحوه تبلیغات این برند در کشورهای مختلف با یکدیگر متفاوت است و تیمهای مجزا به هر کشور و منطقه اختصاص یافته.
در این میان، این کشور ژاپن است که باری دیگر جهانیان را با شگردهای تبلیغاتی خود غافلگیر کرده. ژاپن از قدیم الایام به واسطه تبلیغات تلویزیونی عجیب و غریب خود معروف بوده. چنانچه آشنا نیستید به سراغ تبلیغات سریالی پاستیل کشیهای ژاپنی Long Long Man را تماشا کنید. این بار هرچند این کمپین تبلیغاتی مک دونالد در ژاپن به جنون آمیزی دیگر تبلیغات ژاپنی نیست بلکه این استایل انیمهای خیلی بامزه و دوست داشتنی آن است که در ترکیب با ریتم خیلی آرام آن، باعث شده این تیزرهای چندثانیهای بسیار زیبا و وسوسه برانگیز به نظر برسد.
ولی شاید چیزی که بیش از هر چیز در این کلیپهای انیمهای کوتاه که در سرتاسر اینترنت پیدا میشود، نمود دارد، فضای خانوادگی و تاکید آن روی ارزشهای سنتی محیط خانواده است. اولین کلیپ این مجموعه، یک خانواده کوچکی را نشان میدهد که در یک رستوران مک دونالد در حال خوردن سیب زمینی سرخ کردههای معروف این برند هستند. این صمیمیت بین اعضای این خانواده است که واقعاً همه را شوکه کرد. با توجه به این که تمرکز کمپینهای تبلیغاتی برندهای غربی این روزها تا حد زیادی روی آزادیهای فردی و اجتماعی است، این نوع رویکرد سنتی در تبلیغ برند بلافاصله این کمپین را نسبت به دیگر مدلهای تبلیغاتی مک دونالد در دیگر کشورها متمایز کرد. ترکیب تمامی این موارد باعث شد تعداد بسیار زیادی در شبکههای اجتماعی عاشق این کلیپها و شخصیتهای انیمهای آن شوند. به دنبال همین موضوع تعداد زیادی فن آرت و میمهای انیمهای از این خانواده بی نام و نشان در اینترنت پخش شدند و باعث شد مک دونالد ژاپن نیز به یکی از عناصر فرهنگی مؤثر صنعت انیمه در چند سال اخیر تبدیل شود.
Mappa Overworked Staff – کارمندان بیش از حد کار کرده استدیوی Mappa
همزمان با نمایش آثار معروف و متعدد از طرف استدیوی Mappa طی چندسال اخیر، بسیاری طرفداران دنیای انیمه، مشتاق آثار ساخته شده این استدیو هستند. از آن جا که تنوع، کیفیت و حتی کمیت آثار تولیدی توسط Mappa واقعاً در سطح بالایی قرار دارند، این ذوق و شوق طرفداران وقتی نام استدیو پشت هر اثری میآید کاملاً قابل درک است. ولی بعد از مدتی، مخصوصاً در سال ۲۰۲۳، هنگامی که تنها طی یک سال در کارنامه کاری این استدیو آثاری نظیر فصل آخر Attack on Titan و فصل دوم Jujutsu Kaisen در کنار فصل دوم Vinland Saga و Chainsaw Man قرار گرفته بود طرفداران به یک مورد عجیبی شک کردند.
چطور یک استدیوی تولید انیمه توانایی ساخت این میزان از پروژههای سنگین و زمان بر را دارد و تمامی آنها را با همچین کیفیت بالایی ارائه میدهد. این شک و گمان بلافاصله انگشتهای اتهام را به سمت وضعیت کاری کارکنان استدیو نشانه گرفت و بعد از کمی بررسی و بیرون آمدن گزارشهای مختلف از درون Mappa مشخص شد که حدس این افراد درست بوده و وضعیت کاری این استدیو به حد بحرانی بغرنج است. ساعتهای کاری فوق العاده سنگین، در کنار مزایای پایین و مدیریت نامساعد باعث شده بسیاری از کارکنان Mappa از وضعیت خود آزرده باشند. از آن جا که صنعت انیمه نیز صنعتی نیست که جایگاه شغلی افراد خیلی ایمن باشد، بیرون آمدن از Mappa و کار پیدا کردن در گوشه دیگری از صنعت خیلی کار راحتی نیست.
با وجود تلخی بیش از حد این ماجرا، نباید فراموش کنیم، وقتی نوبت به اینترنت میرسد حتی تلخترین جنگها، وحشتناکترین بلایای طبیعی و ظلمهای وارده بر بشریت و طبیعت نیز میتوانند موضوعی جالب برای ساخت جوکهای اینترنتی و میم باشند. همین موضوع اتفاقاً باعث شد تا این حقیقت تلخ بیشتر از یک تیتر خبری گذرا در اینترنت پخش شود و در قالب یک یکی از دیگر میمهای انیمهای تا مدت بیشتری در حافظه جمعی اینترنت جاودان شود و وجهه دیگری به چهره این استدیوی پر آوازه اضافه کند.
میمهای انیمهای صرفاً جوکهای ساده نیستند. آنها به واسطه قدرت پخش بالا و استفادههای متعدد در موقعیتهای گوناگون بیشتر از بسیاری دیگر از محتواهای موجود در فضای اینترنت ماندگاری بیشتری در حافظه جمعی مردم دارند. برای همین مناسب دیدیم تا بخشی از میمهای انیمهای که به خوبی با فرهنگ اینترنتی عجین شدهاند را به شما معرفی کنیم. نظر شما چیست؟ آیا میمهای انیمهای دیگری نیز دیدهاید که بین شما و دوستانتان در اینترنت مدام رد و بدل میشود؟ آیا شده صرف این جوکهای اینترنتی نظرتان به انیمه خاصی جلب شود؟ تجربیات خود را در این زمینه با ما در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.
منبع: مجله بازار
سام صابری و فیفا در دل کویر – قسمت سوم

چرت
لطفاً محتوای درست حسابی بسازید
چرا من نمیفهمم اینا چین
یه توضیحی بدین
هیچ جاش به موضوع سایت نمیخوره
واکنش اون بنده خداهایی که هیچی از انیمه نمیدونن:
اوتاکو ها:
چرتوپرت
از بین همشون فقط Nah I’d win مشهور بود
فقط تبلیغ ژاپنیه دارک بود ها
اونایی که نمیدونن😃
اونایی که میدونن💀😐😈