ده دنبالهی انیمه که حتی از سولو لولینگ: از سایه برخیز بهتراند
سولو لولینگ (Solo Leveling) یکی از محبوبترین سریالهایی است که به تازگی منتشر شده است. فصل دوم تمام ویژگیهایی را که نسخهی اصلی را به اثری عالی تبدیل کرده بود، به طرز چشمگیری ارتقا بخشیده است. با این حال میتوان از دنبالههای خیلی بهتری در مقایسه با این سری تازه منتشرشده نام برد، مثل فصل دوم Shangri-La Frontier. تنها ماجراجویی سونراکو در بازی محبوب VR (واقعیت مجازی) کافی است تا تقریباً در همهی قسمتها تماشاگران بر صندلیشان میخکوب شوند.
فصل دوم جوجوتسو کایسن (Jujutsu Kaisen) اغلب به عنوان یکی از بهترین نمونههای تاریخ اخیر انیمه به شمار میرود. حادثهی شیبویا در این فصل بسیاری از هواداران را بر سر جایشان میخکوب کرد. فصل بعدی این سریال با توجه به موفقیت فصلهای قبلی راه سختی برای اثبات خود در پیش دارد. انیمههای زیادی هستند که دنبالهی آنها در مقایسه با سولو لولینگ: از سایه برخیز در جایگاه بالاتری قرار میگیرند.
۱۰. فصل دوم Shangri-La Frontier؛ نسخهای تقویت شده از تمام چیزهایی که فصل اول را تماشایی کرده بود
وقتی که سونراکو منافع جمعی را ترجیح میدهد
در بین انیمههای سریالی که به تازگی منتشر شدهاند Shangri-La Frontier آن طور که لایقش بود دیده نشد. داستان این انیمه دربارهی ماجراجوییهای سونراکو در بازی VR است که کمکم آن را میشناسد و به آن علاقهمند میشود. ایدهی کلی این انیمه به راحتی میتوانست به دلیل تکرار بیش از حد جذابیت خود را از دست بدهد. اما فصل دوم این سریال جان تازهای به آن میبخشد.
فصل دوم سریال Shangri-La Frontier با تکیه بر نقاط قوت فصل اول ساخته شده و نوآوریهای خاص خودش را نیز به آن اضافه کرده است. نبردهای جدید از هرچیز دیگری در این انیمه جذابتراند. هرچند فصل دوم سریال تنها به نبردهای حماسی محدود نمیشود. در قسمتهای جدید، سونراکو بالاخره مجبور میشود کار گروهی را بپذیرد و به جای منفعت شخصی خودش، به منافع جمعی اهمیت دهد.
۹. فصل چهارم سگهای ولگرد بونگو بیشک بهترین فصل این انیمه است
نقطه عطفی در کل سریال
انیمهی سگهای ولگرد بونگو (Bungo Stray Dogs) بیشتر از هرچیز با شخصیتهای خاص و جذابش شناخته میشود. اگرچه این سریال در ابتدا مسیر روشنی نداشت و معلوم نبود قرار است چه روایتی را دنبال کند، اما پس از پایان فصل اول، پایههای داستانی محکمی برای خودش بنا کرد. با اینحال فصل چهارم از نگاه بسیاری از طرفداران بهترین فصل این مجموعه بهشمار میرود. این فصل در مقایسه با فصلهای قبلی فضای تیرهتری دارد که باعث شده روند سریال دستخوش تغییرات خوشایند و قابلتوجهی شود.
طرح فصل چهارم بسیار پُربارتر و پیچیدهتر از فصلهای قبلی است. این فصل از سگهای ولگرد بونگو علاوهبر اینکه زمینههای لازم برای فصل بعد را آماده میکند، سرنوشت معقولی نیز برای شخصیتهای اصلی رقم میزند. فصل چهارم نقطهی عطف این مجموعه است، به طوری که احتمالاً بدون آن ادامهی سریال ممکن نبود. فضای تاریک این فصل نسبت به فضای غیرجدی و آرام فصلهای قبل، پیشرفتی چشمگیر به شمار میرود.
۸. ماجراجویی عجیب و غریب جوجو: صلیبیون گردستارهای مسیر کلی این مجموعه را دگرگون میکند
سفر جوتارو؛ اوج درخشش مجموعه
برای خیلیها ماجراجویی عجیب و غریب جوجو (Jojo’s Bizarre Adventure) محبوبترین انیمه در ژانر اکشن است، اما شخصیتها و دنیای آنها در هر فصل به کلی تغییر میکنند. با اینکه شخصیت اصلی همواره یا عضوی از خانوادهی جوستار (Joestar) است و یا پیوندی نزدیک با آنها دارد، ولی تقریباً در هر فصل شاهد معرفی قهرمان جدیدی هستیم. با همهی اینها قسمت صلیبیون گردستارهای (Stardust Crusaders) معمولاً اوج درخشش این مجموعه بهشمار میرود.
سفر جوتارو برای نجات مادرش از نفرین دیو بیتردید یکی از برجستهترین روایتهای نمادین این مجموعه است. خوشبختانه مأموریت آنها با موفقیت به پایان میرسد و مسیر ادامهی داستان انیمه نیز هموار میشود. با همهی این حرفها، شاید ادامهی این سریال بدون سفر جوتارو ممکن نبود. بخش سوم این سریال نقطهی عطف تعیینکنندهای در این مجموعه است. فصلی که جهتگیری کلی این انیمه را به بهترین شکل ممکن دگرگون میسازد.
۷. در فصل دومِ کلاس آدمکشی پیوند میان معلم و شاگردان عمیقتر میشود
یکی از زیباترین پایانبندیها در جهان انیمه
کلاس آدمکشی (Assassination Classroom) در هستهی خود داستانی دوستداشتنی دربارهی رابطهی یک معلم و دانشآموزانش است. با اینکه سنسی کورو، معلم این کلاس، نتیجهی آزمایش علمی شکستخوردهای است، اما همواره به رشد دانشآموزانش اهمیت میدهد. او همواره تلاش میکند تا شاگردانش در مهارتهای آدمکشی و دروس عمومی پیشرفت کنند. اما فصل دوم انیمه شخصیتی را معرفی میکند که ظرفیت این را دارد که همه چیز را تغییر دهد!
ریپر، دانشآموز سابق سنسی کورو، وارد داستان میشود و مصمم است از استادش انتقام بگیرد، چرا که از نظرش او زیادی مهربان شده است. با اینکه مبارزهی پایانی آنها یکی از افسانهایترین لحظات سریال است، اما نقطهی اوج فصل جایی است که دانشآموزان کلاس A-3 در نهایت مجبور میشوند استادشان را به قتل برسانند. سکانسهای پایانی غمانگیز و در عین حال زیبا هستند؛ پایانی درخور این مجموعهی دوست داشتنی!
۶. در فصل دوم حماسهی وینلد شاهد تغییرات چشمگیری در تورفین و دیگر شخصیتها هستیم
تورفین سرانجام با گذشتهی خونآلود خود آشتی میکند
فصل دوم حماسهی وینلند (Vinland Saga) تغییرات هوشمندانهای نسبت به فصلهای پیش از خودش ارائه میکند. تمرکز فصل اول بر خونخواهی و انتقامجویی تورفین بود. تورفین که پدرش را از دست داده است ناچار تبدیل به مردی بیرحم میشود و بیشتر سالهای نوجوانیاش را در آشوب میگذراند. با این حال فصل دوم سریال رویکردی متعادلتر و انسانیتر نسبت به ذهنیت تورفین در پیش میگیرد.
قهرمان داستان سرانجام با گذشتهی خونآلود خود آشتی میکند و تلاش میکند مسیر صلحآمیزتری را در زندگی در پیش گیرد. در فصل دوم رویکرد جدید تورفین بارها به چالش کشیده میشود و مدام در معرض بازگشت به ذهنیت گذشتهاش قرار میگیرد. اما او استوار باقی میماند و متحول میشود. این فصل برای تورفین فرصتی فراهم میکند تا شخصیتش را پرورش دهد و به شخصیتی توانمند برای تحقق آرزوهایش تبدیل شود.
۵. فصل ششم مدرسهی قهرمانسازی من در نگاه بسیاری بهترین بخش این انیمهی سریالی به شمار میرود
بهترین انیمه در ژانر ابرقهرمانی که شما را شگفتزده میکند
بسیاری مدرسهی قهرمانی من (My Hero Academia) را به عنوان بهترین انیمه در ژانر ابرقهرمانی معرفی میکنند. داستان قهرمان جوانی به نام دکو را دنبال میکند که در مسیر ابرقهرمان شدن قدم میگذارد و آرزو دارد مردم بتوانند به او تکیه کنند. اما این مأموریت به شکلی اساسی در فصل ششم به چالش کشیده میشود؛ هنگامی که شخصیت دکو به ورطههایی تازه و تاریکتر از همیشه سوق داده میشود.
در فصل ششمِ مدرسهی قهرمانسازی، دکو چند قدمی به سوی تبدیل شدن به یک ویجیلانته (Vigilante) برمیدارد. اگرچه در نهایت تصمیم میگیرد در مسیر قهرمانانهی خود باقی بماند، اما تماشای کشش و وسوسه شدنش به سمت قانونشکنی برای بسیاری از طرفداران جذاب و دیدنی است. دکو همواره پیروِ عدالت و پایبندی به قانون بود. اما حالا دچار لغزشهایی در عقاید خود شده است که او را به شخصیتی واقعیتر و ملموستر برای بیننده تبدیل میکند. با این حال، متأسفانه سریال خیلی زود به روند عادی و ساختار همیشگی خود بازمیگردد و این تحولات مدت زیادی دوام نمیآورند.
۴. برای بسیاری از هواداران، فصل دوم شیطانکش جایی است که سریال به اوج خود میرسد
محبوبترین فصل شیطانکش با بهترین مبارزهها
از شیطانکش: کیمتسو نو یائیبا (Demon Slayer: Kimetsu No Yaiba) اغلب به عنوان یکی از بزرگترین انیمههای مدرن نام برده میشود. موفقیتی که حاصل شخصیتهای فوقالعاده و انیمیشن بینظیر این سریال است. با اینکه هر فصل به نوبهی خود بهتر از فصل قبل به نظر میرسد، اما فصل دوم همچنان به چند دلیل محبوبترین فصل میان هواداران است. این فصل به طور ویژهای بخش زیادی از داستان را به شخصیت محبوب رنگوکو اختصاص میدهد و برخی از بهترین مبارزههای سریال را به نمایش میگذارد.
متأسفانه رنگوکو هنگام محافظت از همرزمان شیطانکش خود جانش را از دست میدهد. اما همین لحظه یکی از دلایل نمادین بودن این فصل است. فداکاری رنگوکو بخش تراژیک، اما ضروری سفر تانجیرو است. در این لحظه است که قهرمان داستان مجبور میشود انتخاب کند که میخواهد چه کسی باشد. تانجیرو به شدت تحت تأثیر رنگوکو و فداکاری او قرار میگیرد و در پی این تجربه مجبور میشود در مسیر پیشرفت بیشتر قدم بردارد.
۳. فصل دوم موب سایکو ۱۰۰ بهترین تجربهای که از موب سایکو میتوان انتظار داشت!
مبارزهی نفسگیر موب با توئیچرو سوزوکی
موب سایکو ۱۰۰ (Mob Psycho 100) یکی از بهترین انیمههای تاریخ است که شخصیتی با قدرت فوقالعاده را به تصویر میکشد. این سریال به جای تمرکز بر قدرتهای بیپایان موب، بر کشمکشهای درونی او تمرکز دارد، چرا که او بیتردید قویترین اسپیر (Espurr) در دنیای این انیمه است. شرم و خجالت موب نهتنها قابل درک بلکه بهشدت سرگرمکننده است. قطعاً این لحظات تأثیری هرچند کوچک بر سریالهایی مانند داندادان (DandaDan) داشته است.
فصل دومِ موب سایکو ۱۰۰ بسیاری از مهمترین شخصیتهای داستان را معرفی میکند. مخاطب با تماشای این فصل، به زیبایی هرچه تمامتر با لحظات احساسی آن شریک شده و متوجه میشود که این لحظات میتوانند به اندازهی نبردهای حماسی جذاب باشند. با این حال، موب سایکو ۱۰۰ II هنوز یکی از بزرگترین دوئلهای انیمهای تاریخ را دارد. مبارزهی موب با توئیچرو سوزوکی نفس را در سینه حبس میکند.
۲. فصل دوم جوجوتسو کایسن پرتنشترین و هیجانانگیزترین لحظات این انیمه را به تصویر میکشد
فصلی که با قسمتهای نفسگیر انتظارات هواداران را برآورده میکند
جوجوتسو کایسن (Jujutsu Kaisen) تمام ویژگیهای لازمِ یک انیمهی کلاسیک را دارد. در چند دههی آینده احتمالاً از آن به عنوان یکی از بزرگترین انیمههای نسل کنونی به یاد آورده خواهد شد. همه چیز در این انیمه تحسینبرانگیز است، از مکانها گرفته تا پردازش شخصیتها. فصل دوم به شکلی غیرمنتظره موفق شد انتظارات هواداران را برآورده کند و قسمتهای واقعاً نفسگیری ارائه دهد.
بسیاری از طرفداران، حادثهی شیبویا (The Shibuya) را بهعنوان یکی از جذابترین آرکهای تاریخ انیمه میشناسند. این ماجرا بزرگترین حامی یوجی ایتادوری را از او میگیرد و وادارش میکند تا با قدرتمندترین دشمنانش روبهرو شود. فروپاشی روحیِ او در ادامه، یکی از دلخراشترین صحنههایی است که در تاریخ انیمه دیدهایم. با این حال، این لحظاتِ تاریک بخش جداییناپذیری از مسیر رشد و تحول او هستند.
۱. فصل پایانی اتک آن تایتان، انیمه را به زیباترین شکل ممکن به پایان رساند
مرگ زیبا، شاعرانه، و بهیادماندنی ارن
انیمه اتک آن تایتان (Attack on Titan) با مناظری باشکوه و هیولاهای ترسناک، مخاطبان را شگفتزده کرد، اما این سریال تنها با آشکار ساختن ماهیت حقیقی داستان، توانست بیشتر از همیشه طرفداران خود را غافلگیر کند. با نگاهی دقیقتر متوجه میشویم که فصلهای ابتدایی انیمه تنها مقدمههایی برای لحظات پایانی اِرن هستند. او مأموریتی برای خود تعیین میکند: گرفتن انتقامی برای خود و اجدادش.
رخدادِ رامبِلینگ (The Rumbling) یکی از مخربترین وقایع تاریخ انیمه است. اِرن بخش زیادی از جمعیت زمین را از بین میبرد، اما در عین حال افسوس میخورد که نتوانسته همه را بکشد. در نهایت، میکاسا زندگی او را در صحنهای زیبا، شاعرانه، و بهیادماندنی به پایان میرساند.
فراتر از آغاز: دنبالههایی که انیمه را به اوج رساندند
در دنیای انیمه، ساختن یک دنباله موفق کار سادهای نیست. خیلی از دنبالهها نمیتوانند جذابیت فصل اول را حفظ کنند، اما بعضی از آنها نهتنها موفق شدهاند، بلکه حتی از نسخهی اصلی هم بهتر عمل کردهاند. در این مطلب نگاهی داشتیم به دنبالههایی که با داستانپردازی قویتر، شخصیتهای پختهتر و صحنههای دیدنیتر توانستهاند از سایهی فصلهای قبلی بیرون بیایند و بدرخشند.
همهی آنها نشان دادهاند که ادامهی یک داستان اگر درست پیش برود، میتواند تجربهی تماشای انیمه را بسیار لذتبخشتر کند. سولو لولینگ یکی از انیمههای محبوب این روزهاست، اما در کنار آن، آثار دیگری هم هستند که ارزش دیدن بیشتری دارند و میتوانند تماشاگر را بیشتر تحتتأثیر قرار دهند. نظر شما چیست؟ در کامنت بنویسید.
منبع: CBR
چرا همه تو یوتیوب فارسی باهم دیگه دعوا دارند؟ میزگیم با لیل شایان و ویبهد
نظرات