۱۰ انیمه برای کسانی که انیمه دوست ندارند
انیمه با خلاقیت فراوان، انیمیشن چشمنواز، داستانهای منحصربهفرد و سبک بیهمتای خود، طرفداران بسیاری را مجذوب کرده و به یکی از بزرگترین اشکال تلویزیونی تبدیل شده است. این رسانه روزبهروز محبوبتر میشود و آثاری مانند وان پیس و جوجوتسو کایسن میلیونها طرفدار را به خود جذب کردهاند. بااینحال، صرفاً به این دلیل که بسیاری از مردم عاشق انیمه هستند، به این معنا نیست که تمام افراد از آن خوششان میآید. درواقع، بسیاری از بینندگان به دلایل مختلفی از تماشای انیمه امتناع میکنند.
همه باید بتوانند از انیمه لذت ببرند؛ به همین دلیل، این فهرست بهترین انیمههایی را رتبهبندی میکند که برای کسانی که در نگاه اول جذب این ژانر نمیشوند، مناسباند. این رتبهبندی بر اساس کیفیت، دوری از کلیشههای رایج، جذابیت برای مخاطبان ناآشنا و مناسب بودن برای تازهواردان انجام شده است. دلایل زیادی وجود دارد که برخی افراد انیمه دوست ندارند، از جمله کلیشهها، محتوای نامناسب، تفاوتهای فرهنگی، سبک روایی و سبک هنری. اما این ۱۰ انیمه، کمترین میزانِ این موارد را دارند و گزینهای عالی برای ورود به دنیای انیمه محسوب میشوند.
Demon Slayer (2019) .10
آغاز این فهرست با احتمالاً محبوبترین انیمهی حال حاضر رقم میخورد. چه راهی بهتر از یک انیمهی مشهور برای ورود به این رسانه؟ Demon Slayer داستان تانجیرو را دنبال میکند که در سراسر ژاپن به شکار شیاطین میپردازد. در این مسیر، او به دنبال موزان، شیطانی که خواهرش را تبدیل کرده است، میگردد به امید آنکه بتواند او را به یک انسان بازگرداند. این انیمه پر از نبردهای حماسی و رویاروییهای دراماتیک است که قطعاً هر علاقهمند به اکشن را راضی خواهد کرد.
البته Demon Slayer برخی از کلیشههای رایج انیمه را در خود دارد، به همین دلیل در پایین این فهرست قرار گرفته است، اما تعداد شگفتانگیزی از افراد از طریق این اثر به دنیای انیمه علاقهمند شدهاند. بزرگترین نقطهی قوت آن، انیمیشن خیرهکننده و صحنههای مبارزهی چشمنوازش است که شکوه انیمیشن را به نمایش میگذارند و قدرت این رسانه را برجسته میکنند. Demon Slayer فراتر از انتظارات ظاهر شد و امیدواریم که حتی کسانی که طرفدار انیمه نیستند، از دیدن آن شگفتزده شوند.
Haikyuu! (2014) .9
والیبال شاید محبوبترین ورزش دنیا نباشد، اما !Haikyuu هر بینندهای را با داستان کلاسیک یک تیم دستکمگرفتهشده و رشد الهامبخش و دوستداشتنی شخصیتها، به طرفدار این ورزش تبدیل میکند. این انیمه داستان هیناتا، پسر پرانرژی و کوتاهقدی را دنبال میکند که رویای تبدیلشدن به یک اسپایکر بزرگ را در سر دارد. او با پیوستن به تیم والیبال دبیرستان، بهسرعت درمییابد که مسیر سختی پیش رو دارد؛ از رویارویی با حریفان قدرتمند گرفته تا هماهنگشدن با تیمش.
انیمههای ورزشی همیشه گزینهای عالی برای دوری از کلیشهها هستند، اما همچنان بسیاری از تکنیکهای انیمهای را در خود حفظ میکنند. !Haikyuu بهخوبی بینندگان را با والیبال آشنا کرده و آنها را در طول داستان همراه خود به یادگیری این ورزش دعوت میکند. درحالیکه این اثر گاهی بیشازحد دراماتیک میشود، اما همچنان یک انیمهی خانوادگی و بدون محتوای حساسیتبرانگیز است که بهترین نمونه از کلیشههای قابلقبول انیمه را ارائه میدهد. هیچ انیمهی ورزشی بهتر از !Haikyuu وجود ندارد و این اثر با تمام درام و اکشن والیبالی خود، گزینهای ایدهآل برای هیجانزده کردن طرفداران تازهوارد است.
Banana Fish (2018) .8
عنوان بامزه و معصوم Banana Fish نباید بینندگان را فریب دهد؛ این انیمه، یک داستان گانگستری با خشونت و محتوای بزرگسالانهی فراوان است. داستان دربارهی ایجی، یک دستیار عکاسی ژاپنی است که به آمریکا میآید تا دربارهی دارودستههای خیابانی آمریکایی تحقیق کند. اما او بههمراه اَش لینکس، رهبر جوان یک باند خلافکاری، با توطئهای روبهرو میشود که نهتنها تمام رؤسای مافیا، بلکه ارتش و گذشتهی خودش را نیز درگیر کرده است؛ این دو تلاش میکنند پرده از راز یک مادهی مخدر بردارند.
هرچند Banana Fish دارای محتوای بزرگسالانه است، اما این موضوع با بسیاری از انیمهها تفاوت دارد. بهجای استفاده از Fan Service (صحنههای اغراقشده برای جلب نظر مخاطب)، این محتوا بیشتر ماهیت تیره و آسیبزای داستان را تقویت میکند. این محتوای بزرگسالانه برای همه مناسب نیست، اما روایت تاریک آن به رسانههای غربی شباهت بیشتری دارد. Banana Fish تقریباً هیچیک از کلیشههای رایج انیمه را ندارد و بیشتر یادآور فیلمهای گانگستری غربی است و همین ویژگی آن را به اثری منحصربهفرد تبدیل میکند که میتواند مورد توجه افرادی که به انیمه علاقهای ندارند، قرار گیرد.
Monster (2004) .7
نائوکی اوراساوا، خالق افسانهای دنیای مانگا و انیمه، آثاری مانند Pluto و 20th Century Boys را در کارنامهی خود دارد، اما شاید شاهکار واقعی او Monster باشد؛ یک تریلر معمایی دربارهی پزشکی که در تلاش است اشتباهات گذشتهی خود را جبران کند. دههها پس از آنکه دکتر تنما، بهجای شهردار، جان یک کودک را نجات داد، همان کودک حالا به یک قاتل زنجیرهای تبدیل شده است. این حقیقت، تنما را وادار میکند تا او را پیدا کند و اشتباه خود را جبران کند، درحالیکه همزمان با گذشتهی تاریک یوهان روبهرو میشود.
Monster ممکن است برای بینندهای که علاقهای به انیمه ندارد، طولانی به نظر برسد، اما پس از غرق شدن در داستان، آنها آرزو خواهند کرد که ایکاش قسمتهای بیشتری وجود داشت. هیچ انیمهی معمایی بهتر از Monster نیست؛ از شخصیتهای پیچیده گرفته تا داستانهای فرعی جذاب، رمز و راز گیرا و روایتی که مخاطب را تا پایان درگیر خود نگه میدارد. این انیمه، اثری شاخص از دههی ۲۰۰۰ است که بهخاطر دوری از کلیشههای رایج انیمه و تمرکز بر داستانی عمیق، انتخابی عالی برای کسانی است که معمولاً علاقهای به انیمه ندارند.
Frieren: Beyond Journey’s End (2023) .6
جدیدترین انیمهی این فهرست، Frieren: Beyond Journey’s End، با رویکرد منحصربهفرد خود به ژانر فانتزی، دنیا را شگفتزده کرد و به یکی از محبوبترین و تحسینشدهترین سریالهای اخیر تبدیل شد. دههها پس از آنکه فریرن و گروهش پادشاه شیاطین را شکست دادند، او بازمیگردد تا دوستانش را ملاقات کند، اما با گذشت زمان، شاهد پیری و مرگ آنها میشود. بهعنوان یک الف، فریرن از اینکه در گذشته بیشتر با آنها صحبت نکرده، پشیمان است. همین احساس، او را به سفری نوستالژیک همراه با شاگردان دوستانش میکشاند تا با ارواح آنها ارتباط برقرار کند.
Frieren یک انیمهی خارقالعاده است که عناصر محبوب بسیاری را در کنار هم قرار داده تا اثری کاملاً تازه و متفاوت خلق کند. دنیای بصری چشمنواز، مضامین عمیق دربارهی پشیمانی و نوستالژی، شخصیتهای دوستداشتنی و اکشن هیجانانگیز، همگی این اثر را به یک ماجراجویی منحصربهفرد تبدیل کردهاند. ژانر فانتزی برای همهی مخاطبان جذاب است و Frieren شاید بهترین انیمهی فانتزی باشد که به کلیشهها متکی نیست و سفری سرشار از اکشن، جهانسازی و لحظات آرامشبخش را ارائه میدهد.
Psycho-Pass (2012) .5
ژانر سایبرپانک در غرب محبوبیت زیادی دارد و فیلم Blade Runner یکی از آثار پیشگام این سبک در ژانر علمی-تخیلی محسوب میشود. درحالیکه انیمهها فیلمهای علمی-تخیلی جذابی را ارائه دادهاند، Psycho-Pass شاید بهترین سریال سایبرپانک در این رسانه باشد. در قرن ۲۲، سیستم Sibyl سطح تهدید یک شهروند را بر اساس وضعیت ذهنی او تعیین میکند و مأموران اجرایی، افراد متهم را بهطور مرگباری مجازات میکنند. اما یک افسر تازهکار شروع به زیر سؤال بردن این روش کرده و به تدریج از فساد موجود در این سیستم پرده برمیدارد.
افرادی که علاقهای به انیمه ندارند، اغلب از کلیشههای عجیب و تفاوتهای فرهنگی شکایت میکنند. Psycho-Pass از این موارد اجتناب کرده و به مسائل روانشناختی و اجتماعی قابلدرکی میپردازد که میتواند هر مخاطبی را مجذوب کند. این انیمه با رویکردی جدی و دراماتیک، جذابیت بیشتری برای مخاطبان غیرژاپنی دارد و با داستان تاریک و اپیزودیک خود، تجربهای عمیق و تفکربرانگیز ارائه میدهد. Psycho-Pass یک انیمهی علمی-تخیلی عالی با داستانهایی جذاب است که حس و حال سایبرپانک را بهخوبی به تصویر میکشد.
Death Note (2006) .4
حتی کسانی که انیمه تماشا نمیکنند، احتمالاً نام Death Note را بارها شنیدهاند؛ سریالی فوقالعاده محبوب که در دههی ۲۰۰۰ بر دنیای انیمه تسلط داشت. داستان دربارهی یک دانشآموز نابغه است که یک دفترچهی مرموز پیدا میکند؛ دفترچهای که میتواند هر فردی را که نامش در آن نوشته شود، بکشد. او تصمیم میگیرد با استفاده از این قدرت، آرمانشهری عاری از جرم و جنایت بسازد، اما جاهطلبیهایش خیلی زود از کنترل خارج شده و او را وارد یک بازی موش و گربه با باهوشترین کارآگاه جهان میکند.
برخی انیمهها به دلیل داستان منحصربهفرد و جذابیت عام، میتوانند بینندگان جدیدی را جذب کنند و Death Note یکی از آنهاست. طرح داستانی خاص و روایت پرکشش آن، باعث شده افراد زیادی از طریق این سریال به دنیای انیمه علاقهمند شوند، بنابراین کسانی که معمولاً انیمه دوست ندارند، باید این اثر را امتحان کنند. این داستان مانند یک بازی شطرنج پیچیده با استراتژیهای نابغهوار است که تماشای آن برای هر مخاطبی، چه طرفدار انیمه باشد و چه نباشد، ضروری است. Death Note یک شاهکار بینقص است که نباید از دست داد!
Vinland Saga (2019) .3
انیمهها بهندرت وارد قلمروهای جدید میشوند، اما زمانی که این اتفاق میافتد، نتیجه میتواند اثری مانند Vinland Saga باشد. این سریال تاریخی دربارهی وایکینگها، ماجراهای تورفین را دنبال میکند؛ پسری که پس از کشته شدن پدرش به دست وایکینگها، بهطور مخفیانه سوار کشتی آنها میشود تا انتقام بگیرد. اما بهجای اجرای نقشهاش، با آنها زندگی میکند، آموزش میبیند و قویتر میشود، به امید روزی که بتواند انتقام بگیرد. بااینحال، مسیر زندگی او پر از تغییرات، درد، اندوه و پذیرش واقعیت است.
هرچند این انیمه گاهی از طنز ژاپنی و صحنههای اکشن اغراقشده بهره میبرد، اما جوهرهی اصلی آن در داستان و رشد شخصیتها نهفته است؛ چیزی که هر بینندهای میتواند با آن ارتباط برقرار کند. با ارائهی دیدگاههای عمیق دربارهی زندگی، Vinland Saga برخلاف بسیاری از انیمهها، شوک فرهنگی ایجاد نمیکند و روایتی دارد که میتوان آن را در هر سریال غربی نیز تصور کرد. اما هیچ اثری نمیتوانست این داستان را بهتر از این انیمه به تصویر بکشد. Vinland Saga یکی از برترین انیمههای ۲۰۲۴ است و با فصلهای بیشتری که در راه دارد، جایگاه خود را بهعنوان یکی از بهترین سریالها تثبیت کرده است.
Attack on Titan (2013) .2
اگر Death Note بر دههی ۲۰۰۰ سلطه داشت، Attack on Titan بیشک پدیدهی دههی ۲۰۱۰ بود. این انیمه با ترکیب معمایی هیجانانگیز، اکشن حماسی و داستانی پرتعلیق، به اثری جهانی تبدیل شد. پس از آنکه تایتانها روستای ارن را نابود میکنند، او سوگند میخورد که همگی آنها را از بین ببرد و بشریت را آزاد کند. اما زمانی که بهطور ناگهانی توانایی تبدیل شدن به تایتان را به دست میآورد، از این قدرت برای هدایت انسانها به بیرون از دیوارها و رویارویی با دشمن واقعیشان استفاده میکند.
هرچند پایان این انیمه بحثبرانگیز است، کیفیت بینظیر آن در سایر بخشها جای هیچ تردیدی باقی نمیگذارد. Attack on Titan یک انیمهی اکشن بینقص و یک شاهکار تمامعیار است که با شخصیتهای جذاب، لحظات دراماتیک و داستانی پیچیده و گسترده، همه را مجذوب خود میکند. جزئیات و دنیاسازی غنی آن باعث میشود هر رویداد در مسیر داستان اهمیت داشته باشد و همین ویژگی آن را به اثری ایدئال برای کسانی تبدیل میکند که از یک داستان خوشساخت و پرکشش لذت میبرند. این انیمه تجربهای مهیج و تضمینشده است، حتی برای کسانی که به انیمه علاقهای ندارند!
Cowboy Bebop (1998) .1
Akira فیلمی بود که باعث شد مردم متوجه شوند انیمه فقط مخصوص کودکان نیست و در حالیکه این فیلم دههها پیش منتشر شد، Cowboy Bebop با انتشار خود در دههی ۱۹۹۰، به غرب یادآوری کرد که انیمه تا چه اندازه توانایی دارد. این انیمه که توسط شینیچیرو واتانابه، خالق افسانهای جهان انیمه، ساخته شده، داستان اسپایک اسپیکل و گروهی از شکارچیان را دنبال میکند که برای گذران زندگی در کهکشان سفر میکنند. اما وقتی گذشتهی تاریک اسپایک همه را در معرض خطر قرار میدهد، او مجبور میشود با آن مواجه شود و سرنوشت خود را بپذیرد.
Cowboy Bebop انیمهای ایدئال برای کسانی است که علاقهای به انیمه ندارند. نهتنها این انیمه یکی از بزرگترین آثار تاریخ انیمه است، بلکه از کلیشههای رایج انیمه دوری میکند و سبکها و ژانرهای غربی مانند نوآر، اکشن دههی ۸۰ و جاز را در آغوش میکشد. این انیمه، بهترین انیمه علمی-تخیلی است که عناصر غربی را با استایلی بینظیر ترکیب میکند. داستان آن بالغ است اما بیش از حد سنگین نمیشود و پایان آن شاعرانه است. Cowboy Bebop همه چیزهایی را که یک طرفدار انیمه میخواهد در اختیارش قرار میدهد و همین ویژگیها آن را به بهترین انتخاب برای جذب کسانی که از انیمه بیزارند، تبدیل میکند.
پیشنهاد شما به کسانی که انیمه دوست ندارند چیست؟
برای کسانی که انیمه دوست ندارند، پیشنهاد میشود که با آثار خاص و متفاوتی که از کلیشههای رایج انیمه دوری کردهاند، به این رسانه نزدیک شوند. در این راه، نکات زیر میتواند کمککننده باشد:
- شروع با انیمههای با داستانهای قوی و پیچیده: انیمههایی مانند Death Note و Cowboy Bebop با داستانهای پیچیده و جذاب خود، بیشتر شبیه به آثار سینمایی یا سریالهای غربی هستند که با انیمههای معمولی تفاوت زیادی دارند. این سریالها به دور از طنزهای ژاپنی یا صحنههای اغراقشدهی اکشن، بر شخصیتپردازی و داستانگویی عمیق تمرکز دارند.
- انتخاب انیمههای با تمهای غربی: انیمههایی مانند Cowboy Bebop و Psycho-Pass از ژانرها و سبکهای غربی (مانند نوآر، علمیتخیلی و جاز) بهره میبرند که میتواند برای کسانی که به آثار غربی علاقه دارند، جذاب باشد.
- توجه به کیفیت انیمهها: انیمههایی که از نظر هنری و گرافیکی باکیفیت هستند، مانند Demon Slayer و Vinland Saga، میتوانند نگاه مثبتتری نسبت به این رسانه ایجاد کنند. این آثار بهطور خاص بر کیفیت انیمیشن، طراحی شخصیتها و صحنههای اکشن تمرکز دارند که میتواند برای بسیاری از بینندگان جذاب باشد.
- پذیرش پیچیدگیها و فراوردههای فرهنگی متفاوت: برای کسانی که از تفاوتهای فرهنگی و جزییات ژاپنی در انیمهها ناراحت هستند، پیشنهاد میشود که انیمههایی مانند Frieren یا Banana Fish را که بیشتر در زمینههای جهانی و روانشناختی شناختهشده هستند، تماشا کنند. این انیمهها مشکلات انسانی و اجتماعی را مورد بررسی قرار میدهند که ممکن است برای مخاطب غربی قابلفهمتر باشند.
- پیدا کردن داستانهای آشنا و لذتبخش: انیمههایی که داستانهای مشابه به آثار غربی را بازگو میکنند، مانند Attack on Titan که شبیه به داستانهای هالیوودی و علمیتخیلی است، میتواند برای کسانی که به داستانهای اکشن و ماجراجویی علاقه دارند، گزینههای خوبی باشد.
در نهایت، بهترین راه برای نزدیک شدن به انیمه این است که ابتدا از آثار با داستانهای جذاب و شخصیتهای قابلارتباط شروع کنید و در عین حال از آنچه ممکن است شما را از دنیای انیمه دور کند، فاصله بگیرید. پیشنهادات خود را در کامنت بنویسید.
منبع: Collider
سام صابری و فیفا در دل کویر – قسمت سوم @samsaberi
نظرات