تا زمان پخش فصل سوم انیمه Dandadan، چه انیمه های جدیدی ببینیم؟
با تمام شدن فصل تابستان، عملا پرونده پخش انیمهها نیز تا مدتی به پایان رسید. بنابراین کسانی که طرفداران آثاری مانند انیمه Dandadan بودهاند، اکنون جای خالی آن را با پوست و گوشت خود احساس میکنند. از آنجایی که این انیمه ترکیبی بینظیر از چند ژانر مختلف است، خوشبختانه طرفداران میتوانند تا زمان پخش فصل سوم، سراغ مجموعههای دیگر بروند. برخی از این آثار مانند سولو لولینگ (Solo Leveling)، یادآور نبردهای انیمه Dandadan هستند. درحالی که برخی دیگر به حس و فضای این اثر نزدیکترند.
هرچند تاریخ انتشار فصل سوم این انیمه مشخص نیست، با این حال تا آن زمان به طرفداران توصیه میشود سراغ انیمههایی بروند که میان ژانرهای کمدی، فانتزی، اکشن و طراحیهای چشمنواز شخصیتها و داستانهای باز و غیرقابلپیشبینی، تعادلی دلچسب برقرار میکنند. به همین ترتیب در این مطلب سراغ ۱۰ مورد از این انیمهها میرویم که رویکردی مشابه انیمه Dandadan دارند و حتی درونمایهای تیرهتر از آن ارائه میدهند.
Undead Unluck
کمدی اکشنی غیرقابلپیشبینی که با سیستم مبارزه خلاقانهاش شما را شوکه میکند
بسیاری از انیمههای شونن اکشن بهگونهای ساخته شدهاند که دو ژانر کمدی و اکشن در آن نقش اساسی دارند. برای نمونه میتوان به انیمه Undead Unluck (آندد آنلاک) اشاره کرد که نمونهای برجسته از میان آثار جدید است. داستان این انیمه، درست مانند انیمه Dandadan، درباره زن و مردی است که در شرایطی کاملاً غیرمنتظره با یکدیگر آشنا میشوند. پس از این آنها با یکدیگر تیمی قدرتمند تشکیل میدهند تا در کنار هم با انسانها و هیولاها بجنگند. تنها تفاوتی که در این اثر به چشم میخورد، این است اندی (Andy)، شخصیت اصلی مرد داستان برخلاف اوکارون (Okarun) در دان دا دان، از همان ابتدا جنگجویی باتجربه به نظر میرسد.
از آنجایی که این اثر در پلتفرم نامحبوب Hulu پخش شد، داستانش آنطور که باید و شاید موردتوجه قرار نگرفت. انیمه Undead Unluck مانند دان دا دان، به جای تمرکز بر داستانپردازی عمیق، نوعی از سرگرمی ناب و پرانرژی است که هرکسی شیفتهاش میشود. فارغ از این موضوع، سیستم مبارزهای آن بر محور نقض قوانین جهان هستی است که میتواند به شکلی خلاقانه با انیمه Dandadan برابری کند. بنابراین اگر پس از تماشای انیمههای سنگینی مانند اتک آن تایتان، دنبال اثری سرگرمکننده به اندازه Dandadan هستید، تماشای این انیمه میتواند یکی از انتخابهای مناسب برای شما باشد.
Frieren: Beyond Journey’s End
ارزش حقیقی سفر را به ما نشان میدهند
هرچند انیمه فریرن هیجان سرشار دان دادان را ندارد، اما این اثر همچنان در برخی از جنبهها مشابه عمل کرده است. برای نمونه هر دو در نمایش اکشن فانتزی با محوریت شخصیتهای زن قدرتمند درخشان عمل کردهاند و نیز نوعی داستان رمانتیک تدریجی و آرام را در دل خود جای دادهاند. البته درست است که فریرن در داستان خود دنبال شریک عاطفی نیست، اما رابطهاش با فرن (Fern) و استارک (Stark) جرقههایی دارد که شباهتی دلنشین با رابطه مومو و اوکارون در انیمه Dandadan ایجاد میکند.
علاوهبر این، هر دو اثر داستانهایی باز و بدون هدف نهایی مشخص دارند و تاکنون سروکله دشمن نهایی خاصی در آن پیدا نشده است. داستان انیمه فریرن با شکست ارباب شیاطین آغاز میشود. در انیمه دان دادان نیز قهرمانان داستان با ماجراهایی پرتحرک و عجیب، زندگی را گامبهگام تجربه میکنند و در مسیر، به درک تازهای از خود و جهان پیرامونشان میرسند. بنابراین، همانطور که مشخص است، در این دو اثر هیچ کس انتظار ندارد با شخصیتی مانند مادارا اوچیها (Madara Uchiha) در ناروتو مواجه شود. درحقیقت مسیر بیش از مقصد نهایی در فریرن و دان دادان موردتوجه است.
Welcome to Demon School! Iruma-Kun
اثری در سبک ایسکای که اکشن و کمدی دلنشین را به تعادل میرساند
اگر خواهیم در میان انیمهها اثری را پیدا کنیم که بیشترین شباهت را از نظر سبک و لحن روایت با انیمه Dandadan داشته باشد، بدون شک باید سراغ اثری مانند Welcome to Demon School! Iruma-Kun برویم. هرچند یکی شونن و دیگری در سبک ایسکای است، با این حال تماشای هریک از آنها مقدمه لذت بردن از دیگری را فراهم میکند. درحقیقت، بیش از آنکه موضوع انتقال قهرمان داستان به جهانی دیگر در انیمه Iruma-Kun اهمیت داشته باشد، فضاسازی رنگارنگ و سرزنده است که این اکشن-کمدی را جذاب جلوه میدهد.
دان دادان و ایروما کن، هر دو با نگاهی هوشمندانه و طنزآمیز، ژانر اکشن را به چالش میکشند و حتی دست میاندازند. البته اشتباه نکنید.مبارزات در این انیمهها صحنههایی پرهرجومرج و بیمنطق نیستند و اتفاقا دقت و خلاقیتی چشمگیر طراحی شدهاند. درحقیقت تماشای نبردها در این دو اثر، بیننده را یاد نبردهای Demon Slayer و My Hero Academia میاندازد. علاوه بر این، هر دو مجموعه با مهارتی دلپذیر، میان زندگی روزمره در مدرسه و اکشن و ماجراجویی پرزرقوبرق، تعادلی دلانگیز برقرار کردهاند.
Gachiakuta
انیمهای که صحنههای نبرد نامتعارف در آن حرف اول را میزند
شاید در نگاه اول میان فضای تاریک انیمه Gachiakuta (گاچیاکوتا) و طراحی پرزرقوبرق Dandadan نتوان شباهتی پیدا کرد. داستان انیمه دان دا دان در فضای مدرسهای روایت میشود و حول یک مثلث عاشقانه میچرخد. درحالی که دنیای گاچیاکوتا پر از آلودگی، بیعدالتی و رمز و راز است. با این حال اگر کمی صبور باشیم، درمییابیم که در حس و جو کلی، این دو اثر چندان از هم دور نیستند. حتی در طراحی هر دو نیز نوعی تشابه وجود دارد. تمرکز گاچیاکوتا بر گرافیتی و زیباییشناسی خیابانی دیدنی است که ما را یاد ترکیب خلاقانه عناصر علمیتخیلی، کمدی و فانتزی در دان دادان میاندازد.
هر دو اثر ماجراجوییهایی باز و در حال گسترش را روایت میکنند که در آنها قهرمانانی جوان، سرسخت و اندکی خشن با بهرهگیری از تواناییها و سلاحهای غیرمعمول به نبرد میپردازند. هرچند سیستمهای قدرت و مبارزه در آنها یکسان نیست، اما هر دو از خلاقیت و جذابیت ویژهای برخوردارند. زمانی که در انیمه Dandadan شاهد بازی با ایده عجیب قهرمانان نیمهانسان و نیمهغیرانسان هستیم، Gachiakuta زبالهها را به سلاح تبدیل و صحنههای جذابی خلق میکند.
Mashle: Magic and Muscles
مشتهای قدرتمند و طنز غیرمعمولی که هرگز کهنه نمیشوند
اگر عناصر جادویی داستان هری پاتر را با طنز انیمه مرد تک مشتی (One Punch Man) ترکیب کنیم، احتمالا به اثری مشابه با Mashle: Magic and Muscles (جادو و عضله) میرسیم. البته دان دا دان کمی جدیتر دنیایی میان علمیتخیلی و فانتزی میسازد. با این حال در هر دو اثر قهرمانانی عملگرا و مصمم حضور دارند که در محیط مدرسه رشد میکنند. به همین دلیل تا زمان پخش فصل سوم انیمه Dandadan و سریال هری پاتر، میتوان این انیمه را تماشا کرد.
به جز داستان، هر دو اثر از نظر فضا و لحن روایت شباهتهای چشمگیری دارند. زمانی که قهرمانانی چون مش برندد (Mash Burnedead)، مومو آیاسه (Momo Ayase) و کن تاکاکورا (Ken Takakura) با تمام توان در برابر دشمنانی رنگارنگ و قدرتمند میجنگند، لحظاتی شکل میگیرد که بیننده از خنده رودهبر میشود. در هر دو انیمه، تفاوت به عنوان نوعی ارزش شناخته میشود. درنتیجه، شخصیتهایی مانند مومو، کن، آیرا (Aira) و جیجی (Jiji) دیگر نوجوانان معمولی دبیرستانی نیستند؛ بلکه هریک دنیایی منحصربهفرد و متفاوت را به تصویر میکشند.
My Hero Academia
شاهکاری که در آن عناصر اکشن و فراطبیعی ترکیب میشوند
از حضور انیمه قهرمان محوری مانند My Hero Academia (مدرسه قهرمانانه من) در این فهرست تعجب نکنید. تنها کافیست قسمت به قسمت پیش بروید تا متوجه شباهتهای این اثر با انیمه Dandadan شوید. هر دو اثر بر محور نوجوانانی بامزه، دوستداشتنی و دارای قدرتهای ماورایی میچرخند که در فضای مدرسه تحصیل میکنند. با این حال در کلاس A-1 از مدرسه قهرمانانه من، دانشآموزان نیازی به پنهان کردن تواناییهای خود ندارند.
هرچند انیمه مدرسه قهرمانانه من بسیار حماسیتر به نظر میرسد، اما این اثر مشابه انیمه دان دادان پر از عناصر کمدی دلنشین و لحظات طنزآمیز است و در کنار آن، تنشهای ظریف عاشقانه نیز جریان دارد. انیمه Dandadan لحظات احساسی خود را به صورت مثلث عشقی به نمایش میگذارد. در My Hero Academia نیز نشانههایی از احساسات عاشقانه میان دکو و اوچاکو دیده میشود که یادآور رابطه زوج مومو و اوکارون در دنیای دان دادان است.
That Time I Got Reincarnated as a Slime
ایسکای دیگری که با اکشن فانتزی هیجانانگیز خود، طرفداران را به وجد میآورد
انیمه That Time I Got Reincarnated as a Slime که بیشتر با نام Tensura شناخته میشود، از دیگر آثار در سبک ایسکای است که شباهتهای جذابی با انیمه شونن دان دادان دارد. این اثر در حقیقت به جای تمرکز بر قدرتنمایی و جدیت، سرگرمی، رنگ و شوخطبعی را در اولویت قرار میدهد و مشابه Dandadan، گروهی متنوع از شخصیتهای جنگجو و بهیادماندنی را به تصویر میکشد. البته تیم اصلی در انیمه تنسورا متفاوت و گستردهتر است و شامل ریمورو (Rimuru)، اوگرها، گابلینها و موجودات گوناگون دیگری میشود.
در هر دو اثر، نبرد در کانون ماجرا قرار دارد و قهرمانانی چون مومو و ریمورو تمپست (Rimuru Tempest) در برابر هیولاها میجنگند تا صلح و امنیت دوستانشان را حفظ کنند. هرچند حجم و شدت نبردها در انیمه Tensura بیشتر است، اما درنهایت حس و حال یکسانی به بینندگان هر دو اثر منتقل میشود. علاوهبر روحیه سرگرمکننده و پرنشاط، هر دو مجموعه در کمدی و لحظات آرام و خندهدار نیز مهارت خاصی دارند. نمونه برجسته آن قسمت Hey! Butts از انیمه تنسورا یا برخی از سکانسهای دان دادان است که بیننده را به خنده میاندازد.
Chainsaw Man
اثری که با ضدقهرمان عجیب و عشق لطیفش، قلبها را تسخیر میکند
انیمه Chainsaw Man (مرد اره برقی) به دلیل فضای تاریک و خشنش بیشتر ما را به یاد انیمهای مانند گاچیاکوتا میاندازد. با این حال اگر نگاه ریزبینانهای داشته باشید، متوجه طنز نهفته در لایههای زیرین این اثر میشوید. اکثر شخصیتهای این انیمه هم سن و سال مومو و اوکارون در دان دادان هستند. فارغ از این، Chainsaw Man به عنوان یک انیمه خونین، تند و ساختارشکن بهخوبی میداند چگونه با ضدقهرمانهای عجیب و منحصربهفردش مخاطب را سرگرم کند. هرچند اوکارون و دنجی (Denji) از نظر شخصیت و قدرت تفاوتهای زیادی دارند، هر دو زمانی افرادی گمنام و بیاهمیت بودند تا اینکه قدرتهایی نیمهغیرانسانی به دست آوردند و با دختری مرموز همراه شدند.
برخلاف ظاهرش، مرد اره برقی نیز مانند دان دادان هیچ هدف خاصی را دنبال نمیکند، اما دنیای اکشن و فانتزی آن پر از جذابیت است. بنابراین فرقی نمیکند که کدام یک از این دو مجموعه را اول تماشا کرده باشید؛ چرا که بدون شک دیگری نیز میتواند به همان اندازه شما را هیجانزده کند. جهان هر دو اثر پر از قهرمانان خفن اما عجیبوغریب است که با هیولاها در کوچه و خیابان میجنگند و همزمان در تلاشاند تا معنای زندگی و هویت شخصی خود را نیز کشف کنند.
Ranma 1/2
یک کمدی شاهکار که بر پایه هنرهای رزمی و تغییر شکلهای عجیب و غریب بنا شده است
بسیاری از منتقدان و طرفداران انیمه Dandadan بر این باورند که بسیاری از ایدههای این اثر از Ranma 1/2 (رانما ۱/۲) الهام گرفته شده است. جای تعجبی هم ندارد. درست مانند شخصیتهای نفرینشده رانما ۱/۲، در فصل دوم دان دادان نیز شخصیت جیجی (Jiji) هنگام تماس با مایعات سرد به شکلی دیگر درمیآید و تنها با مایعات گرم به حالت اصلیاش بازمیگردد. این ایده که تا آن زمان در آثار رومیکو تاکاهاشی به کار نرفته بود، طرفدارانش را به وجد آورد.
قهرمانان هر دو مجموعه نیز نوجوان، بامزه و کمی غیرعادی هستند که از پس هر مبارزهای به جز امتحانات مدرسهشان برمیآیند. علاوهبراین، تنشهای عاشقانهی ظریف میان شخصیتهای اصلی زن و مرد نیز در هر دو اثر حضوری پررنگ دارد. البته بیش از تمام ویژگیهای مشترک، این ترکیب هوشمندانه طنز و اکشن نامتعارف است که در بیشتر قسمتهای هر دو انیمه به چشم میآید و بیننده را میخکوب میکند.
Fire Force
وقتی عناصر اکشن و جنونآور به اوج میرسند
انیمه Fire Force (نیروی آتش) از دیگر آثار مدرن شوننی است که ترکیب جذابی از اکشن، کمدی و جلوههای فانتزی هیجانانگیز ارائه میدهد. در این انیمه نیز مانند Dandadan، شخصیتهای بامزه اما قدرتمندی به چشم میخورند که آمادهی مبارزه با هیولاها و موجودات خطرناک در خیابانها هستند. هرچند تنوع دشمنان در انیمه نیروی آتش به پای دان دادان نمیرسد، اما سیستم مبارزه بر پایه آتش و سبک خاص آن این کمبود را به خوبی جبران میکند.
عناصر طنز بهکاررفته در این انیمه نیز آنچنان جذاب است که میتواند نظر هر طرفدار شوننی را به خود جلب کند. از یک طرف سلیقه فجیع ستوان هیناوا (Lieutenant Hinawa) در انتخاب لباس و از طرف دیگر، نمایشهای شوالیهگری آرتور بویل (Arthur Boyle) و رویاپردازیهای مکی اوزه (Maki Oze) دربارهی عشق گل و بلبل، اشک بیننده را از خنده درمیآورند. در انیمه Dandadan نیز تیم اصلی همیشه فرصتی برای نمایش کمدی جذاب و سرگرمکننده خود پیدا میکند. به همین ترتیب، برخلاف موقعیتهای جدی و مرگبار در آثاری مانند جوجوتسو کایسن، تماشای این دو مجموعه تجربهای لذتبخش از مبارزه قهرمانان بامزه با هیولاها را برای بیننده به ارمغان میآورد.
نظر شما درباره این انیمهها چیست؟ چه اثر دیگری میشناسید که به اندازه انیمه Dandadan سرگرمکننده و جذاب به نظر میرسد؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم.
منبع: CBR
فینال بازار لجندز لیگ ۵ با بیگزموگ، سام صابری و خفنهای یوتوب + جایزه گوشی گیمینگ برای بینندهها
نظرات