بهترین بازیهای پدر و فرزندی که باید تجربه کنید
داستان یک والد و یک کودک در سفری در دنیای آخرالزمانی، بعد از انتشار کتاب The Road از کورمک مککارتی و فیلم اقتباسی آن، به یک الگوی محبوب تبدیل شد. اگرچه این طرح داستانی به صورت کلیشهای و زیاد استفاده شده است، اما باعث خلق داستانهای جذاب و روابط بهیادماندنی در بازیهای پدر و فرزندی میشود.
با وجود تکرار این الگو که بیشتر با اصطلاح “پدر آخرالزمانی” (برای توصیف شخصیت والد) شناخته میشود، فقط برخی از بازیهایی که از این الگو استفاده میکنند، مشخصا درباره رابطه پدر و فرزند هستند. در واقع، بعضی از بهترین داستانها، آنهایی هستند که به روابط خانوادگی متفاوت میپردازند، یا این الگو را به روشهای غیرمعمول بررسی میکنند. اما یک ویژگی مشترک بین همهی آنها وجود دارد: اکثر آنها میتوانند اشک شما را در بیاورند.
I Am Alive
- پلتفرمها: پلی استیشن ۳، ایکس باکس ۳۶۰ و PC
- تاریخ انتشار: ۷ مارس ۲۰۱۲
- سازنده: Ubisoft
I Am Alive یک بازی اکشن-ماجراجویی در دنیایی پساآخرالزمانی است که به شکل منحصربهفردی بر رابطه خانوادگی، به ویژه رابطه پدر و دختری، تمرکز دارد. داستان بازی حول محور قهرمانی بینام میچرخد که پس از یک فاجعه بزرگ به شهر خود بازمیگردد تا همسر و دختر کوچک خود را پیدا کند. با اینکه بیشتر بازی در جستجوی آنها و مبارزه برای زنده ماندن در این دنیای بیرحم سپری میشود، انگیزه عاطفی شخصیت اصلی از ابتدا تا انتها بر اساس عشق و مسئولیت پدرانه است. این عنصر احساسی، محور اصلی روایت بازی را تشکیل میدهد و بازیکن را در مسیر پرچالش قهرمان داستان همراه میکند.
یکی از جنبههای جالب بازی، بازتاب عمیق مفهوم پدرانه است؛ شخصیت اصلی نه تنها به دنبال دختر خود است، بلکه در طول سفرش با دختری دیگر به نام “می” برخورد میکند. رابطهای که میان او و می شکل میگیرد، جایگزینی نمادین برای دختر واقعی اوست و نشاندهنده تعهد و غریزه محافظتی یک پدر در برابر بیپناهی کودکان در دنیای آخرالزمانی است. این تعاملات لحظات احساسی بازی را تقویت میکنند و نشان میدهند که رابطه پدر و فرزندی چیزی فراتر از ارتباط خونی است؛ بلکه تعهد، عشق و ازخودگذشتگی، قلب اصلی این مفهوم را تشکیل میدهند.
The Last of Us
- پلتفرمها: پلی استیشن ۳، پلی استیشن ۴، پلی استیشن ۵ و PC
- تاریخ انتشار: ۲ سپتامبر ۲۰۲۲
- سازنده: ناتی داگ
بازی The Last of Us یکی از تاثیرگذارترین بازیها در زمینه رابطه پدر و فرزندی در دنیایی پساآخرالزمانی است. داستان بازی حول محور جوئل (مردی که دختر خود را در ابتدای فاجعه از دست میدهد) و الی (دختری نوجوان که در برابر بیماری کشندهای مصونیت دارد) میچرخد. در طول بازی، جوئل و الی سفری احساسی و خطرناک را آغاز میکنند تا به هدف خود برسند، اما در این مسیر، رابطه آنها از یک همکاری سرد به یک رابطه عمیق پدر و دختری تبدیل میشود. جوئل که ابتدا زخم از دست دادن دخترش را با خود حمل میکند، به تدریج الی را مانند دختر خود میپذیرد و حاضر میشود برای محافظت از او، از هر خطری عبور کند.
رابطه جوئل و الی به زیبایی نشاندهنده عمق پیچیدگی روابط انسانی است. این رابطه بر اساس اعتماد، تعهد و عشق شکل میگیرد و در طول داستان، بازیکن شاهد تغییرات عاطفی آنها و نزدیکی تدریجیشان است. جوئل به تدریج به عنوان یک پدر جایگزین برای الی عمل میکند و در نهایت، تصمیمات او که اغلب بحثبرانگیز و دشوار هستند، نشان میدهند که عشق پدرانه میتواند فراتر از اخلاقیات حرکت کند. این ارتباط به یکی از ماندگارترین و تاثیرگذارترین جنبههای بازی تبدیل شده و The Last of Us را به الگویی برجسته در نمایش روایتهای پدر و فرزندی در رسانههای مدرن تبدیل میکند.
God of War (2018)
- پلتفرمها: پلی استیشن ۴ و PC
- تاریخ انتشار: ۲۰ آوریل ۲۰۱۸
- سازنده: Santa Monica Studio
God of War یک ریبوت احساسی از سری بازیهای افسانهای است که این بار به رابطه پدر و پسری عمیق و پیچیده میان کریتوس و آترئوس میپردازد. داستان بازی با مرگ همسر کریتوس آغاز میشود که آخرین خواستهاش، رساندن خاکسترش به بلندترین قله جهان است. این سفر، بهانهای برای شکلگیری و تحول رابطه کریتوس و پسرش آترئوس در طول بازی میشود. کریتوس که از گذشته خشونتبار خود زخمهای روحی زیادی به همراه دارد، تلاش میکند تا پدر خوبی برای آترئوس باشد، اما در عین حال، سختگیریها و فاصله عاطفیاش مانع از برقراری یک ارتباط ساده و صمیمی میشود. این رابطه در طول بازی با چالشها، درگیریها و لحظات احساسی عمیقی روبهرو میشود.
یکی از جنبههای برجسته God of War بررسی این موضوع است که چگونه یک پدر میتواند فرزندش را راهنمایی کند، در حالی که خود هنوز در حال مبارزه با گذشته و احساسات سرکوبشدهاش است. آترئوس که به مرور قدرتها و هویت خود را کشف میکند، اغلب باعث بازتاب و تغییر در شخصیت کریتوس میشود. سفر مشترک آنها پر از لحظات تاثیرگذار است؛ از تلاش کریتوس برای نشان دادن محبت به روشی خاموش، تا یادگیری آترئوس از اشتباهات و قدرت پدرش. بازی نه تنها در مورد نبرد با خدایان و هیولاهاست، بلکه درباره پدر و پسری است که یاد میگیرند چگونه یکدیگر را بفهمند، به هم اعتماد کنند و کنار هم رشد کنند. God of War با ترکیب اکشن خیرهکننده و یک داستان احساسی، رابطهای عمیق و احساسی را از پدر و پسر به نمایش میگذارد که فراتر از کلیشههای معمولی است.
Clash: Artifacts of Chaos
- پلتفرمها: پلی استیشن ۴، پلی استیشن ۵، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس و اس و PC
- تاریخ انتشار: ۹ مارس ۲۰۲۳
- سازنده: ACE Team
Clash: Artifacts of Chaos یک بازی ماجراجویی متفاوت است که در دل یک دنیای عجیب و خیالی، رابطهای احساسی میان یک جنگجو به نام Pseudo و یک پسر کوچک به نام The Boy را به تصویر میکشد. داستان بازی بر محور این دو شخصیت میچرخد، جایی که Pseudo، با ظاهر سخت و خشن، مسئولیت محافظت از این پسر را در برابر تهدیدهای مختلف به عهده میگیرد. این ارتباط میان Pseudo و The Boy، در دل یک دنیای خشن و غیرقابل پیشبینی، قلب احساسی بازی را شکل میدهد و سفر آنها را از یک ماموریت به یک پیوند عاطفی عمیق تبدیل میکند.
آنچه Clash: Artifacts of Chaos را از دیگر بازیهای این سبک متمایز میکند، نحوه پرداختن به این رابطه است. برخلاف الگوهای رایج، Pseudo به شکلی ناخواسته و تدریجی به نقش محافظ پسر وارد میشود. در طول داستان، بازی عمیقا به وابستگی و اعتماد متقابل این دو شخصیت میپردازد. پسر، با معصومیت و آسیبپذیری خود، جنبهای انسانیتر از Pseudo را آشکار میکند، در حالی که Pseudo با ازخودگذشتگی و خشونت برای محافظت از پسر، چالشهای اخلاقی و احساسی زیادی را تجربه میکند. این رابطه که میان دو شخصیت کاملا متفاوت شکل میگیرد، یادآور این است که مفهوم خانواده میتواند فراتر از روابط خونی باشد و در دل خطرات، دوستی و عشق معنا پیدا کند.
Telltale’s The Walking Dead Season 1
- پلتفرمها: پلی استیشن ۳، پلی استیشن ۴، پلی استیشن ویتا، ایکس باکس ۳۶۰، ایکس باکس وان، نینتندو سوییچ، اندروید، iOS و PC
- تاریخ انتشار: ۲۴ آوریل ۲۰۱۲
- سازنده: Telltale Games
Telltale’s The Walking Dead: Season 1 یک بازی داستانمحور تعاملی است که بر اساس کمیکهای محبوب The Walking Dead ساخته شده است. این بازی که در دنیایی زامبیزده جریان دارد، بازیکنان را در نقش یک خلافکار سابق به نام لی اورت قرار میدهد که پس از وقوع آخرالزمان، با دختری یتیم به نام کلمنتاین روبهرو میشود. بازی با تاکید بر انتخابهای بازیکن و پیامدهای آنها، داستانی عمیق و احساسی را روایت میکند که در آن تصمیمات شما نه تنها بر سرنوشت لی و کلمنتاین، بلکه روی تمام شخصیتهای اطراف شما تاثیر میگذارد.
Telltale’s The Walking Dead: Season 1 به شکلی عمیق و تاثیرگذار به رابطهای پدر و دختری میان لی اورت و کلمنتاین میپردازد. لی که در آغاز بازی مردی تنها و زخمخورده است، مسئولیت محافظت از کلمنتاین را به عهده میگیرد. این رابطه، اگرچه در ابتدا از سر وظیفه شکل میگیرد، اما به مرور به یک پیوند عاطفی عمیق تبدیل میشود. کلمنتاین که با معصومیت و آسیبپذیریاش یادآور دختری است که لی هیچوقت نداشته، به او انگیزهای تازه برای زندگی و امید میدهد. در مقابل، لی با ایفای نقش یک پدر محافظ، سعی میکند کلمنتاین را در دنیای خطرناک و بیرحم زامبیها زنده نگه دارد و به او درسهایی برای بقا بیاموزد.
این رابطه یکی از عاطفیترین جنبههای بازی است، زیرا بازیکنان به طور مداوم با انتخابهایی روبهرو میشوند که بر زندگی و رشد کلمنتاین تاثیر میگذارند. لی نه تنها محافظ کلمنتاین است، بلکه به یک الگوی اخلاقی برای او تبدیل میشود، حتی در شرایطی که اخلاقیات به چالش کشیده میشوند. پایان بازی که لحظات بسیار احساسی و دردناکی را به تصویر میکشد، عمق این رابطه را نشان میدهد و تاکید میکند که عشق و مسئولیت پدرانه میتواند حتی در تاریکترین لحظات نیز معنا پیدا کند.
NieR
- پلتفرمها: پلی استیشن ۳ و ایکس باکس ۳۶۰
- تاریخ انتشار: ۲۷ آوریل ۲۰۱۰
- سازنده: Cavia
NieR یک بازی اکشن-نقشآفرینی است که توسط Cavia توسعه یافته و در دنیایی پسا-آخرالزمانی روایت میشود. داستان بازی حول شخصیتی به نام نیر میچرخد که برای یافتن درمانی برای بیماری مرموز دخترش، یونا، وارد ماجراجوییهای عجیبی میشود. بازی با تلفیق روایت احساسی، موسیقی خارقالعاده و مبارزات هیجانانگیز، بازیکنان را به دنیایی غمانگیز و پر رمز و راز میبرد. NieR همچنین به دلیل ساختار چندلایه داستانیاش که با هر پایان جدید، ابعاد تازهای از حقیقت را آشکار میکند، مورد تحسین قرار گرفته است. رابطه نیر و یونا هسته اصلی داستان NieR را تشکیل میدهد و محور اصلی تمام اتفاقات و تصمیمات بازی است. نیر به عنوان یک پدر فداکار، حاضر است از هر مانع و خطری عبور کند تا دخترش را نجات دهد، حتی اگر به معنای قربانی کردن اخلاقیات یا زندگی دیگران باشد. این رابطه عمیقا تاثیرگذار است، زیرا نشان میدهد که عشق پدرانه میتواند نیروی محرکه قدرتمندی باشد، اما در عین حال عواقب ناخواستهای نیز به همراه دارد.
Plague Tale: Requiem
- پلتفرمها: پلی استیشن ۵، ایکس باکس سری ایکس و اس، نینتندو سوییچ و PC
- تاریخ انتشار: ۱۸ اکتبر ۲۰۲۲
- سازنده: Asobo Studio
Plague Tale: Requiem دنبالهای برای بازی Plague Tale: Innocence است که توسط Asobo Studio ساخته شده و در دنیای تاریک و خشن قرون وسطایی جریان دارد. داستان بازی درباره شخصیت آمیسیا و برادر کوچکش هوگو است. آمیسیا با طاعون مرگبار و قدرتهای اسرارآمیز هوگو که او را درگیر کرده، دستوپنجه نرم میکند. این بازی ترکیبی از روایت عمیق، گیمپلی مخفیکاری و اکشن و محیطهای زیبا و مرگبار است که بازیکنان را درگیر مبارزاتی احساسی برای زنده ماندن میکند. رابطه آمیسیا و هوگو در Plague Tale: Requiem هسته احساسی بازی را تشکیل میدهد که اگرچه رابطهای پدر فرزندی نیست، اما از ابتدای داستان تا پایان آن، بازیکنان را درگیر خود میکند. آمیسیا به عنوان خواهر بزرگتر، نه تنها نقش محافظ هوگو را بر عهده دارد، بلکه تلاش میکند تا راهی برای کنترل قدرتهای اسرارآمیز او و یافتن درمانی برای بیماریاش پیدا کند. آمیسیا باید بین نجات برادرش و محافظت از دیگران در برابر خطری که از وجود او ناشی میشود، یکی را انتخاب کند.
هوگو، که درگیر یک سرنوشت تراژیدک است، به شدت به آمیسیا وابسته میشود و این وابستگی، باعث شکلگیری لحظات احساسی و چالشهای داستانی بسیاری میشود. رابطه آنها علاوه بر نشان دادن عشق بیقید و شرط خواهر و برادری، مفاهیمی چون فداکاری و ناامیدی را بررسی میکند. بازی به زیبایی این رابطه را در قالب تصمیمات دشوار و لحظات حساس روایت میکند، به ویژه در پایانهای تراژدیک و احساسی که وابستگی عمیق آنها به یکدیگر را آشکار میسازد. Plague Tale: Requiem با ارائه این رابطه احساسی، نشان میدهد که حتی در تاریکترین دورانها، عشق و وفاداری خانوادگی میتواند شعلهای از امید باشد.
Lisa: The Painful
- پلتفرمها: پلی استیشن ۴، پلی استیشن ۵، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس و اس، نینتندو سوییچ و PC
- تاریخ انتشار: ۱۵ دسامبر ۲۰۱۴
- سازنده: Dingaling
Lisa: The Painful یک بازی نقشآفرینی مستقل و تاریک است که توسط Dingaling Productions ساخته شده. این بازی در دنیایی پسا-آخرالزمانی به نام “Olathe” جریان دارد، جایی که تمام زنان از بین رفتهاند و جامعه به هرجومرج گرفتار شده است. بازیکن در نقش برد آرمسترانگ، مردی که با گذشتهای دردناک دستوپنجه نرم میکند، وارد بازی میشود. داستان از جایی آغاز میشود که برد دختری به نام بادی را پیدا میکند، دختری که ممکن است کلید آینده بشریت باشد. بازی به خاطر ترکیب بینظیر طنز سیاه، گیمپلی چالشبرانگیز و روایت عاطفی عمیق، بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
رابطه برد و بادی در Lisa: The Painful پیچیده و چندلایه است و در هسته داستان بازی قرار دارد. برد که بادی را مانند فرزند خود میبیند، در طول داستان تلاش میکند تا از او در برابر دنیای خشنی که در آن زندگی میکنند، محافظت کند. اما این رابطه به هیچ وجه ساده یا بینقص نیست. برد که با گذشتهای پر از سوءاستفاده و آسیبهای روحی بزرگ شده، اغلب تصمیماتی میگیرد که نشاندهنده عشقی بیمارگونه و افراطی است. در تلاش برای محافظت از بادی، برد گاهی مرز میان عشق و مالکیت را از بین میبرد و این مسئله رابطه آنها را به یکی از برجستهترین و در عین حال ناراحتکنندهترین جنبههای بازی تبدیل میکند.
کلام آخر
در نهایت، بازیهایی که به رابطه پدر و فرزندی پرداختهاند، اغلب قادرند تا احساسات عمیق انسانی را در بازیکنان برانگیزند. از عشق بیقیدوشرط تا فداکاریهای بیپایان، این بازیها به خوبی نشان میدهند که روابط خانوادگی، حتی در شرایط بحرانی و پساآخرالزمانی، میتوانند به منبعی برای امید و انگیزه تبدیل شوند. این بازیها نه تنها از نظر داستانی تاثیرگذارند، بلکه بازیکنان را با انتخابهایی روبهرو میکنند که ابعاد اخلاقی و احساسی رابطهها را به چالش میکشند. در نهایت، این آثار نه تنها به عنوان سرگرمی، بلکه به عنوان تجربیاتی احساسی و آموزنده در خاطر بازیکنان باقی میمانند.
منبع: Gamerant
- چرا بازیهای پدر و فرزندی در دنیای آخرالزمانی جذاب هستند؟
بازیهایی که رابطه پدر و فرزند را در دنیای پساآخرالزمانی به تصویر میکشند، به خوبی توانستهاند موضوعات عاطفی و انسانی را در فضایی سخت و بیرحم برجسته کنند. در چنین محیطهایی، عشق، فداکاری و مسئولیت پدرانه از اهمیتی دوچندان برخوردار میشود؛ موضوعی که باعث ارتباط بهتر بازیکنان با داستان و شخصیتها میشود.
- چه ویژگیهایی بازیهای پدر و فرزندی را از دیگر بازیها متمایز میکند؟
این بازیها به طور خاص روی روابط انسانی و خانوادگی متمرکز هستند و بازیکنان را با انتخابهای دشواری روبهرو میکنند که به طور مستقیم بر سرنوشت شخصیتها و ارتباطات آنها تاثیر میگذارد. این انتخابها نه تنها در داستان بازی تاثیر دارند بلکه ابعاد اخلاقی و احساسی روابط پدر و فرزندی را به چالش میکشند.
- آیا بازیهای پدر و فرزندی فقط جنبه سرگرمی دارند؟
خیر. بسیاری از این بازیها علاوه بر اینکه به عنوان سرگرمی عمل میکنند، تجربیاتی عاطفی و آموزنده را برای بازیکنان به ارمغان میآورند. این بازیها با به تصویر کشیدن روابط عمیق و پیچیده پدر و فرزندی، میتوانند درک بهتری از مفاهیم انسانی چون فداکاری، محبت و مسئولیتپذیری را در افراد تقویت کنند.
سام صابری و فیفا در دل کویر – قسمت سوم
نظرات