۱۰ انیمه تاریک که از ابتدا تا انتها عالی هستند

در سال‌های اخیر، انیمه های تاریک به یکی از پرطرفدارترین زیرژانرهای این رسانه تبدیل شده‌اند. بسیاری از آثاری که بیشترین تحسین‌ها را دریافت کرده‌اند، در همین دسته جای می‌گیرند. یکی از نمونه‌های برجسته در این زمینه، داندادان (Dandadan) است که از زمان انتشار اولیه‌اش، با روایت‌های ماوراءالطبیعه عجیب و پرتنش، توانسته توجه بسیاری را جلب کند. هرچند رابطه پرکشش و چندلایه میان مومو و اوکارون در مرکز توجه مخاطبان قرار دارد، اما همین رابطه گاه باعث می‌شود لایه‌های تاریک و جدی‌تر این انیمه نادیده گرفته شوند.

در کنار داندادان، اخیرا انیمه‌های مشابه دیگری هم موفق به جلب نظر مخاطبان شده‌اند. با این حال، یک انیمه همچنان به‌عنوان یکی از ستون‌های اصلی و الهام‌بخش برای تمام آثار تاریک این ژانر شناخته می‌شود: نئون جنسیس اونگلیون (Neon Genesis Evangelion). کمتر طرفدار انیمه‌ای پیدا می‌شود که یا این مجموعه علمی-تخیلی تحول‌یافته به تریلر روان‌شناختی را تماشا نکرده باشد یا حداقل نام آن را نشنیده باشد. با وجود گذر زمان، انیمه‌های تاریک همچنان در اوج محبوبیت باقی مانده‌اند و به‌نظر می‌رسد به‌زودی شاهد ورود آثار جدید و موفق دیگری در این زیرژانر خواهیم بود.

نئون جنسیس اونگلیون (Neon Genesis Evangelion) یکی از بهترین آثار علمی-تخیلی است که فقط تاریک‌تر می‌شود

انیمه نئون جنسیس اونگلیون (Neon Genesis Evangelion) اغلب در شمار محبوب‌ترین آثار علمی-تخیلی تاریخ انیمه قرار می‌گیرد. این اثر کلاسیک دهه ۹۰، به دلایل گوناگون، یکی از نقاط عطف کلیدی در شکل‌گیری و تثبیت زیرژانر انیمه تاریک به شمار می‌آید. آنچه این انیمه را متمایز می‌سازد، ترکیب عمیق مضامین روان‌شناختی با جلوه‌های فناوری پیشرفته و آینده‌نگرانه است که تجربه‌ای فراموش‌نشدنی را برای بیننده خلق می‌کند. اگرچه شخصیت اصلی، شینجی ایکاری (Shinji Ikari)، شاید در نگاه اول شخصیت قانع‌کننده‌ای نباشد، اما مسیر احساسی و ذهنی او بخش حیاتی این انیمه فلسفی را تشکیل می‌دهد.

خط داستانی اصلی این مجموعه پیرامون شینجی ایکاری می‌چرخد که وظیفه هدایت واحد اونگلیون-۰۱ را بر عهده دارد. مأموریت او، مبارزه با موجودات هیولایی به‌نام فرشتگان است و هدف نهایی‌اش، جلوگیری از آغاز یک فاجعه آخرالزمانی است. این انیمه در طول پخش خود، با استفاده از پیچش‌های داستانی عمیق و تأثیرگذار، توانست جایگاه ویژه‌ای در میان طرفداران به دست آورد. گرچه پایان‌بندی نسخه اصلی تا حدی بحث‌برانگیز بود، اما از آن زمان، این اثر با ارائه نسخه‌های جدیدتر، تلاش کرده تا آن پایان گیج‌کننده را به شکلی کامل‌تر و قابل‌فهم‌تر بازسازی کند.

داندادان (Dandadan) کاوش‌های ماوراء طبیعی خود را به قلمروهایی هم طنزآمیز و هم تاریک سوق می‌دهد

داندادان (Dandadan) در زمان پخش، بلافاصله توجه گسترده کاربران اینترنت را به خود جلب کرد. طرفداران انیمه در سراسر جهان، به‌سرعت شیفته ماجراجویی‌های ماوراء‌طبیعی مومو (Momo) و اوکارون (Okarun) شدند. با اینکه این انیمه نسبت به دیگر آثار تاریک هم‌ژانر خود، فضایی سبک‌تر دارد، اما از پرداختن به موضوعات جدی، سنگین و پرفشار ابایی ندارد. تمرکز ویژه آن بر عناصر فراواقعی و ماورایی نیز کمک شایانی به تثبیت جایگاهش در این زیرژانر محبوب کرده است.

انیمیشن خیره‌کننده و شخصیت‌پردازی قوی باعث شده تا بسیاری از طرفداران، لایه‌های تاریک و خشن داستان را کمتر ببینند یا نادیده بگیرند. در برخی مواقع، این اثر چنان دگرگون می‌شود که گویی با دو مجموعه کاملا متفاوت روبه‌رو هستیم. با این حال، همین ویژگی است که در نهایت به نفع داندادان عمل کرده و آن را در میان سایر رقبای خود متمایز می‌سازد. خوشبختانه، فصل دوم این انیمه بالاخره از طریق پلتفرم کرانچی‌رول پخش خود را آغاز کرده است.

مرد اره برقی (Chainsaw Man) برداشتی منحصربه‌فرد از ژانر مبارزه با شیاطین است

انیمه مرد اره برقی (Chainsaw Man) نیز یکی از برجسته‌ترین آثار در زیرژانر شونن تاریک به شمار می‌آید. شخصیت اصلی این مجموعه، دنجی (Denji)، با قهرمانان معمول دنیای شونن تفاوت زیادی دارد. او رفتاری بی‌پرده و گاه بی‌ادبانه دارد و در تمام طول انیمه، تنها رویای ساده‌ای را دنبال می‌کند: داشتن یک زندگی معمولی و بی‌دغدغه. با این حال، بدهی‌های سنگین پدرش و روابط پرخطرش با یاکوزا، مانعی جدی بر سر راه تحقق این آرزوی ساده اما مهم به‌وجود می‌آورند.

دنجی از دوران کودکی با شیطانی به نام پوچیتا (Pochita) آشنا می‌شود و خیلی زود میان آن دو پیوندی عمیق شکل می‌گیرد. پوچیتا با فداکاری در پرداخت بدهی‌های پدر دنجی نقشی کلیدی ایفا می‌کند. با این حال، یاکوزا در نهایت به دنجی خیانت می‌کند و او را تا مرز مرگ پیش می‌برند. در این لحظه حساس، پوچیتا تصمیمی سرنوشت‌ساز می‌گیرد و بدن خود را با دنجی درمی‌آمیزد تا آرزوی او روزی تحقق یابد. اما این فداکاری، پیامدهایی دارد که دنجی هرگز انتظارشان را نداشت و مسیر زندگی‌اش را برای همیشه تغییر می‌دهد.

تجربیات سریالی لین (Serial Experiments Lain) از برجسته‌ترین انیمه‌های سوررئالیستی تاریخ محسوب می‌شود

انیمه تجربیات سریالی لین (Serial Experiments Lain) از فراموش‌نشدنی‌ترین انیمه‌های تاریک دوره ابتدایی این سبک به شمار می‌رود. در زمانی که زیرژانر انیمه‌های تاریک هنوز در ابتدای مسیر خود قرار داشت، این اثر راهی تازه و متفاوت را در پیش گرفت. این انیمه از مهم‌ترین نمونه‌های انیمه‌های روان‌شناختی است و با پیشرفت مداوم فناوری، مضامین آن بیش‌ازپیش اهمیت یافته‌اند. در قلب داستان، تلاش برای درک حقیقت جهان مجازی و تمایز آن از دنیای واقعی جریان دارد.

ماجراجویی‌های لین ایواکورا (Lain Iwakura) در فضای مجازی به نام واید، با هیچ‌یک از آثار گذشته یا حتی آثاری که پس از آن ساخته شدند، قابل مقایسه نیست. مخاطبانی که به مفاهیم فلسفی علاقه‌مند هستند، بی‌درنگ جذب این تجربه روان‌شناختی بی‌نظیر خواهند شد. هرچند امروزه یافتن این انیمه کمی دشوار است و امکان پخش آنلاین آن فراهم نیست، اما با توجه به کیفیت محتوا و مضامین مرتبط با فضای اینترنت، تماشای آن به‌قطع ارزش جستجو و تلاش را دارد.

مانستر (Monster) ماهیت واقعی خیر و شر را با دقت مورد بحث قرار می‌دهد

انیمه هیولا (Monster) انیمه‌ای است که باوجود کیفیت بالای خود، همچنان برای بسیاری ناشناخته باقی مانده. اما کسانی که آن را تماشا کرده‌اند، اغلب نمی‌توانند از تحسین آن دست بکشند. این انیمه به‌زیبایی تضاد میان خیر و شر را با استفاده از شخصیت‌هایی پیچیده و ماندگار به تصویر می‌کشد. دکتر کنزو تنما (Dr. Kenzo Tenma) تصمیمی می‌گیرد که پیامدهایی غیرقابل‌پیش‌بینی به همراه دارد: او جان فردی را نجات می‌دهد که بعدها معلوم می‌شود یوهان لیبرت (Johan Liebert) یک قاتل زنجیره‌ای بی‌رحم است.

از نقاط قوت برجسته مانستر می‌توان به رویکرد بی‌پرده آن نسبت به تاریکی درون انسان اشاره کرد. این انیمه بدون ترس به سراغ تلخ‌ترین و خشن‌ترین لایه‌های وجود انسان می‌رود. بی‌رحمی مطلق و سردی شخصیت یوهان، تعریفی حقیقی از مفهوم تاریکی در دنیای انیمه ارائه می‌دهد. در مقابل، دکتر تنما با این واقعیت روبه‌رو می‌شود که یکی از نیکوترین تصمیمات زندگی‌اش، شاید در حقیقت، بزرگ‌ترین اشتباهش بوده است. مسیر او برای یافتن رستگاری، به‌زیبایی در تقابل با هدفی بسیار تاریک‌تر از سوی لیبرت قرار می‌گیرد.

بهشت جهنمی (Hell’s Paradise) یکی از خطرناک‌ترین مکان‌ها را در شونن به تصویر می‌کشد

انیمه بهشت جهنمی (Hell’s Paradise) این روزها به‌عنوان یکی از گنجینه‌های پنهان ژانر شونن تاریک شناخته می‌شود. با وجود نبردهایی چشم‌نواز و داستانی پرکشش، کمتر از آنچه سزاوارش است مورد توجه و بحث قرار می‌گیرد. در این انیمه، گروهی از زندانیان قدرتمند و محکوم به همراه محافظانی آموزش‌دیده، به جزیره‌ای اسرارآمیز فرستاده می‌شوند؛ جایی که گفته می‌شود اکسیر حیات در آن پنهان است. اگر آن‌ها موفق شوند این معجون افسانه‌ای را برای امپراتور بیابند، تمام جرایمشان بدون هیچ قید و شرطی بخشیده خواهد شد.

گابیمارو با لقب پوچ، یکی از مرگبارترین و حرفه‌ای‌ترین قاتلان زمان خودش است. او یکی از قوی‌ترین افرادی‌ است که برای یافتن اکسیر حیات به جزیره اعزام شده و نقش شخصیت اصلی انیمه را بر عهده دارد. اما چیزهایی که در کوتاکو (Kotaku) با آن‌ها روبه‌رو می‌شود، حتی خودش را نیز حیرت‌زده می‌کند. تکنیک‌های پیچیده نینجایی و مهارت‌های برجسته‌اش در شمشیرزنی، به سختی می‌توانند با موجودات عجیب و گیاهان مرگباری که در این جزیره‌ نفرین‌شده وجود دارند مقابله کنند. تقریبا هر چیزی در این سرزمین توانایی کشتن ساکنانش را دارد و همین، شدت و تنش این انیمه هیجان‌انگیز را دوچندان می‌سازد.

حمله به تایتان (Attack on Titan) پیوسته با مضامین پرکشش خود، مخاطبان را مسحور می‌سازد

انیمه حمله به تایتان (Attack on Titan) اثری شاخص است که در ابتدا به‌نظر می‌رسد یک شونن کلاسیک با مضمون شکار هیولا باشد، اما خیلی زود روایتی شوکه‌کننده و چندلایه را آشکار می‌کند. داستان این انیمه که از محبوب‌ترین آثار ژانر خود محسوب می‌شود، به‌قدری تاثیرگذار بوده که نقش مهمی در جهانی‌شدن انیمه ایفا کرده است. بدون آثاری مانند حمله به تایتان یا دفترچه مرگ (Death Note)، ممکن بود انیمه هیچ‌گاه به جریان اصلی سرگرمی وارد نشود. اگرچه مأموریت نهایی ارن یگر (Eren Yeager) کاستی‌هایی دارد، اما بی‌تردید یکی از جذاب‌ترین روایت‌ها در انیمه مدرن است.

تعداد کمی از انیمه‌ها از نظر گستردگی داستان‌گویی می‌توانند با حمله به تایتان رقابت کنند. این شونن تاریک، به شکلی جامع به تمام ویژگی‌های شاخص این زیرژانر می‌پردازد؛ از مبارزات حماسی گرفته تا پیچش‌های روایی نفس‌گیر. از جمله این نبردهای تماشایی می‌توان به درگیری ارن با تایتان زرهی اشاره کرد، که فقط یک نمونه از نقاط اوج بی‌شمار داستان است. این مجموعه بارها مرزهای پیش‌بینی‌پذیری را درهم می‌شکند و زیر بنای خود را بازتعریف می‌کند. بی‌جهت نیست که این انیمه در میان محبوب‌ترین آثار تاریک تاریخ انیمه جای دارد.

حماسه وینلند (Vinland Saga) داستانی بی‌رحمانه از انتقام و درک است

انیمه حماسه وینلند (Vinland Saga) یکی از موفق‌ترین انیمه‌های تاریخی سال‌های اخیر محسوب می‌شود. این انیمه مسیر زندگی تورفین (Thorfinn) را دنبال می‌کند که در پی انتقام از کسانی است که پدرش را به قتل رسانده‌اند. با این حال، خیلی زود داستان از یک روایت صرفا انتقام‌جویانه فراتر می‌رود و به سمت لایه‌هایی عمیق‌تر و فلسفی پیش می‌رود. بدون تردید، طرفداران آثار فانتزی به‌راحتی جذب فضای وایکینگی این مجموعه خواهند شد.

داستانی که در ابتدا به‌عنوان یک ماجراجویی ساده برای گرفتن انتقام آغاز می‌شود، در ادامه به تاملی عمیق درباره مفهوم شرافت و اخلاق تبدیل می‌شود. هر کدام از دو فصل منتشرشده از این انیمه، با وجود تفاوت در سبک و لحن، جذابیت‌های خاص خود را دارند. اگرچه فصل سوم هنوز رسما معرفی نشده، اما مخاطبان مطمئن هستند که مسیر شخصیت اصلی همچنان ادامه دارد. تردیدی نیست که فصل سوم، در صورت انتشار، می‌تواند به اندازه فصل‌های پیشین مورد استقبال واقع شود.

هلسینگ نهایی (Hellsing Ultimate) شکار خون‌آشام‌ها را به سطحی جدید ارتقا می‌دهد

در میانه‌های دهه ۲۰۱۰، ژانر شکار خون‌آشام‌ها دوران تازه‌ای از محبوبیت را تجربه کرد. در این موج، چندین اثر شاخص از جمله مجموعه‌ پرآوازه گرگ و میش (Twilight) و انیمه برجسته هلسینگ نهایی (Hellsing Ultimate) شکل گرفتند. این انیمه، به دلایل متعددی منحصر‌به‌فرد است، اما بیش از همه به خاطر شخصیت اصلی خارق‌العاده‌اش، آلوکارد (Alucard) که به عنوان یک خون‌آشام کاریزماتیک، جلوه‌ای تازه به ژانر تحسین‌شده‌ی سینن (seinen) می‌بخشد.

آژانس هلسینگ (Hellsing Agency) مدام خود را در رویارویی با دو نیروی تهدیدآمیز می‌بیند: پروژه هزاره و سازمان اسکاریوت. هر دو این گروه‌ها در حوادث خون‌آشامی خطرناکی دست دارند که آلوکارد برای مقابله با آن‌ها اعزام می‌شود. این انیمه به‌گونه‌ای چشمگیر صحنه‌های اکشن خشن و بی‌رحمانه را با موسیقی متنی پرقدرت در هم می‌آمیزد. آلوکارد شاید شبیه دیگر قهرمانان انیمه نباشد، اما شخصیت کاریزماتیک و مرموزش باعث می‌شود بیننده‌ها تا پایان داستان جذب او بمانند.

جوجوتسو کایسن (Jujutsu Kaisen) یکی از محبوب‌ترین شونن‌های تاریک مدرن است

جوجوتسو کایسن (Jujutsu Kaisen) از محبوب‌ترین انیمه‌های شونن حال حاضر است که به طور آشکار بر عناصر تاریک و خشن تأکید دارد. برخلاف آثاری مانند وان پیس (One Piece) یا دراگون بال (Dragon Ball)، این انیمه از نمایش خشونت خونین پرهیز نمی‌کند. شخصیت اصلی، یوجی ایتادوری (Yuji Itadori)، بارها تا مرز فروپاشی جسمی تحت فشار قرار می‌گیرد و در طول داستان چند مرتبه تا آستانه مرگ پیش می‌رود. با این حال، دیگر شخصیت‌ها توانایی‌های خارق‌العاده یوجی را ندارند و به همین دلیل در فصل سوم این انیمه پرطرفدار حضور نخواهند داشت.

جوجوتسو کایسن از جمله انیمه‌هایی است که برخی از شوکه‌کننده‌ترین صحنه‌ها را در میان آثار مدرن ارائه داده است. دانش‌آموزان دبیرستان جوجوتسو پیوسته تلاش می‌کنند مانع بازگشت سوکونا (Sukuna) و اجرای نقشه‌های گتو (Geto) شوند. هرچند برخی منتقدان ساختار سیستم قدرت این انیمه را بیش از اندازه پیچیده می‌دانند، اما به‌نظر می‌رسد هواداران قدیمی مشکلی با آن ندارند. در هر حال، با توجه به کیفیت و محبوبیت این انیمه، بعید نیست که جوجوتسو کایسن در آینده به‌عنوان یکی از آثار کلاسیک این ژانر شناخته شود.

بنظر شما چه انیمه های تاریک دیگری می توانند در این لیست قرار بگیرند؟ نظرات خود را برای ما کامنت کنید!

منبع: CBR

دوست داشتنی‌ترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا @alirexzam