طرفداران بتمن و سوپرمن بخوانند: بهترین سریالهای انیمیشنی DC
وقتی صحبت از انیمیشنهای ابرقهرمانی به میان میآید، دیسی کامیکس دهههاست میراثی ساخته که چیزی از تلاشهای بزرگش در پردهی نقرهای کم ندارد. از کوچهپسکوچههای تاریک گاتهام تا دورافتادهترین گوشههای مولتیورس، سریالهای انیمیشنی دیسی همیشه داستانگویی جذاب، شخصیتهای نمادین و ایدههای جسورانه را به تصویر کشیدهاند.
حالا که جیمز گان سکان نسل جدید دنیای دیسی را در دست گرفته، آرشیو انیمیشنهای تلویزیونی این جهان از همین حالا میزبان برخی از بهترین روایتهای ابرقهرمانی تاریخ است. چه سالهاست طرفدار دوآتشهی بتمن باشید و چه تازه با جوخهی هیولایی آماندا والر آشنا شدهاید، این فهرست ۱۰ انیمیشن برتر دیسی برای شماست. در ادامه همراه مجله بازار باشید.
۱۰. تین تایتانز گو! (۲۰۱۳ تا امروز)
تین تایتانز گو! بدون شک یکی از موفقترین انیمیشنهای تاریخ دیسی است.
این مجموعه که بازسازی کمدی نسخه محبوب Teen Titans است، با شوخیهای آبسورد، شکستن دیوار چهارم و روایت خودآگاهانهاش، مسیر متفاوتی را در پیش گرفت. مخاطب اصلیاش کودکاناند، اما بسیاری از شوخیها برای بزرگترها ــ مخصوصاً طرفداران قدیمی دیسی ــ جذاباند، اگر مشکلی با خندیدن به خود ژانر نداشته باشند. البته بعضی از طرفداران معتقدند که این شوخیها بیش از حد به حساب جهان دیسی میگذارند و بعضی شخصیتها را دستکم میگیرند. اما چه دوستش داشته باشید چه نه، نمیتوان ماندگاری این سریال را انکار کرد.
با بیش از ۴۰۰ قسمت، چند فیلم سینمایی و حتی کراساوور با نسخه اصلی تایتانز، تین تایتانز گو! به پدیدهای فرهنگی تبدیل شده که بیش از یک دهه است همچنان تازه و عجیب باقی مانده. محبوبیت فراوانش حتی به اکرانهای سینمایی هم راه یافت، از جمله فیلم Teen Titans Go! To the Movies که همهچیز را ــ از ریبوتهای بیپایان بتمن تا حضورهای افتخاری استن لی ــ دست انداخت. دوام و تواناییاش در بازآفرینی نشان میدهد که حتی عجیبترین نسخه یک سریال ابرقهرمانی هم میتواند ضربه محکمی به دنیای دیسی بزند.
۹. دختران ابرقهرمان دیسی (۲۰۱۹–۲۰۲۱)
رنگارنگ، باهوش و بیاندازه دستکمگرفتهشده؛ «دختران ابرقهرمان دیسی» ثابت کرد که بچهها هم سزاوار داستانهای ابرقهرمانی عالیاند. این نسخه با بازآفرینی لورن فاست، خالق «دوستی جادویی است» (My Little Pony: Friendship is Magic)، کلاً ساختار این فرنچایز را تغییر داد. زنقهرمانانی چون واندر وومن، بتگرل و سوپرگرل در قالب نوجوانانی به تصویر کشیده شدند که هم باید با مشکلات بلوغ دستوپنجه نرم کنند و هم با شرورها بجنگند.
شوخیها تیز و بامزه بودند، سبک انیمیشن پرانرژی بود و پر از تخممرغهای شانسی برای طرفداران حرفهای. از زاتانا گرفته تا جسیکا کروز، تنوع کاراکترها نقطه قوتی بزرگ بود و روایتی تازه از قهرمانان کلاسیک ارائه داد. نکته مهم این بود که این سریال هرگز شعاری یا سطحی نشد؛ چه دوستی و رقابت را روایت میکرد و چه آشوبهای زندگی نوجوانی را، تعادل خوبی میان طنز و احساس برقرار کرد. دختران ابرقهرمان دیسی سریالی توانافزا، فراگیر و واقعاً سرگرمکننده بود.
۸. بتمن بیاند (۱۹۹۹–۲۰۰۱)
وقتی بروس وین از شبنشینی و درد عضلات صبحگاهی خسته شود، چه میشود؟ نتیجهاش یکی از جسورانهترین بازآفرینیهای انیمیشن ابرقهرمانی است.
با فضایی سایبرپانکی و لایههای احساسی شگفتآور، بتمن بیاند سریعاً ثابت کرد که چیزی فراتر از یک حقهی تبلیغاتی است. داستان تری مکگینیس را دنبال میکند؛ نوجوانی سرکش که ردای بتمن را در نئو-گاتهام آینده به دوش میکشد. کوین کانروی افسانهای در نقش بروس وین سالخورده بازگشت و در مسیر تکنولوژیهای تازه، دشمنان جدید و شیاطین درونی تازه، به تری مشاوره داد. این سریال دشمنان فراموشنشدنی چون اینک و بلایت را معرفی کرد و از پیامدهای تاریک یک آینده فناوریزده ابایی نداشت. قسمت اسطورهای «بازگشت جوکر» هنوز هم یکی از ترسناکترین داستانهای انیمیشن دیسی است که گذشته و حال بتمنها را به هم پیوند میدهد.
۷. عدالت جوان (۲۰۱۰ تا امروز)
عدالت جوان دنبالهای معنوی برای تین تایتانز بود که نگاهی واقعی، پیچیده و عاطفی به دستیاران ابرقهرمانان ارائه داد؛ دستیارانی که میخواستند راه خودشان را پیدا کنند. این مجموعه با حضور شخصیتهای چرخشی مثل نایتوینگ، میس مارشن، سوپربوی و آکوالد، عمیقاً در دنیای دیسی غرق شد و در عین حال روایتهای شخصی را در مرکز توجه نگه داشت. از بحران هویت گرفته تا جاسوسی پنهانی، این سریال هرگز مخاطبش را دستکم نگرفت.
بعد از لغو اولیه، با کمپینی عظیم از سوی طرفداران دوباره به اچبیاو برگشت و فصلهای بیشتری ساخت. پرشهای زمانی میان فصلها ــ که گاه سالها را در بر میگرفت ــ فرصتی داد که شخصیتها رشد کنند، تغییر کنند و با پیامدهای انتخابهایشان روبهرو شوند. عدالت جوان روایت سریالی را در حدی پذیرفت که کمتر انیمیشنی جرئت آن را داشت؛ از کشمکش کالدور با وفاداری گرفته تا مأموریت مخفی آرتیمیس با لیگ سایهها.
۶. سوپرمن: سریال انیمیشنی (۱۹۹۶–۲۰۰۰)
اغلب زیر سایه نسخه تاریکتر بتمن باقی ماند، اما سوپرمن: سریال انیمیشنی جایگاه شایستهای در این فهرست دارد.
این سریال نگاهی زمینی و چندوجهی به مرد فولادی ارائه کرد؛ با تمرکز بر دوگانگی کلارک کنت و تلاشهای او برای محافظت از جهانی که همیشه به او اعتماد ندارد. صداپیشگی تیم دیلی و انیمیشن آرت-دکو به تعریف سوپرمن برای نسل جدید کمک کرد. این سریال نقش بزرگی در معرفی مفاهیم امید، فداکاری و درستی به مخاطبان جوان داشت و زمینهساز Justice League و Unlimited شد که بسیاری از شخصیتهایش داستان خود را در آنها ادامه دادند.
نسخههای فراموشنشدنی از برینیاک، متالو و دارکسید در این سریال معرفی شدند؛ شخصیتهایی که بعدها به نمادهای DCAU بدل شدند. گرچه هرگز به تحسین نسخه بتمن نرسید، تأثیرش بر اسطورهشناسی مدرن سوپرمن انکارناپذیر است.
۵. لیگ عدالت / لیگ عدالت نامحدود (۲۰۰۱–۲۰۰۴ و ۲۰۰۴–۲۰۰۶)
اگر بهدنبال الگویی بینقص برای یک تیماپ ابرقهرمانی هستید، کافی است نگاهی به لیگ عدالت و دنبالهاش یعنی لیگ عدالت نامحدود بیندازید. این مجموعه با هفت عضو اصلی شروع شد: سوپرمن، بتمن، واندر وومن، فلش، گرین لنترن، مارشن منهانتر و هاوگرل. اما کمکم به جهانی پر از قهرمانان گسترش یافت. تا جایی که در نامحدود، شاهد نجات روز توسط بوستر گلد بودیم؛ و چه لحظاتی!
کیفیت نویسندگی در همه قسمتها یکدست و عالی بود؛ از اپیزودهای تکداستانی گرفته تا روایتهای طولانی و عمیق. سریال از پرداختن به مسائل بزرگ ابایی نداشت؛ از جهانهای جایگزین گرفته تا معماهای اخلاقی و پیامدهای احساسی که هنوز هم تاثیرگذارند. قوس داستانی «کادموس» هنوز هم یکی از بهترین داستانهای ابرقهرمانی در هر مدیومی بهشمار میآید. این بخش به موضوعاتی چون نظارت دولتی، پاسخگویی قهرمانان و فداکاریهای شخصی پرداخت و این قصهها را به اسطورههای مدرن تبدیل کرد که هم به شخصیتها احترام میگذاشتند و هم به بینندگان.
۴. موجودات فرمانده (۲۰۲۴ تا امروز)
جدیدترین عضو این فهرست تازه وارد است، اما همین حالا هم خود را بهعنوان یکی از جسورانهترین حرکتهای انیمیشنی دیسی تثبیت کرده است. موجودات فرمانده اولین پروژه رسمی دنیای جدید دیسیِ جیمز گان بود و با اقتدار مسیر را مشخص کرد. با ترکیبی از فرانکنشتاین، ویزل، دکتر فسفر و حتی ریک فلگ پدر، این تیم هیولایی عملیات سیاه هیچ شباهتی به آثار قبلی دیسی ندارد.
این سریال خشونت گروتسک را با طنز تیز و لحظات احساسی غیرمنتظره ترکیب کرده و به نسخه انیمیشنی جوخه انتحار و پیسمیکر تشبیه شده است. دیالوگهای خاص و ارجاعات عمیق که امضای سبک گان است، این مجموعه را به نقطه شروعی عالی برای دوران جدید DCU تبدیل میکند.
بازخوردهای اولیه از لحن بلندپروازانه آن تحسین کردهاند و طرفداران حالا تشنه کراساوورهای بیشتر در جهان بههمپیوسته گان هستند. اگر شروع DCU اینطور باشد، قطعاً مسیر پرهیجانی در پیش داریم.
۳. تین تایتانز (۲۰۰۳–۲۰۰۶)
قبل از آنکه تین تایتانز گو! فضای خنده را فراهم کند، این نسخه قلبها را تسخیر کرد.
تین تایتانز ترکیبی بینقص از اکشن با الهام از انیمه، روایت احساسی و آرکهای شخصیتی بهیادماندنی بود. این سریال بر گروه اصلی رابین، استارفایر، ریون، بیست بوی و سایبورگ تمرکز داشت که هرکدام در پنج فصل سریال، داستان مخصوص خود را داشتند.
قسمتهایی مثل «شبح»، «پایان» و «تا ابد چقدر طول میکشد؟» از سوگ تا بحران هویت را با بلوغی کمنظیر برای انیمیشنهای آن زمان روایت کردند. آهنگ تیتراژ بهیادماندنی از پافی آمییومی و سبک بصری خاص، این سریال را به یک کلاسیک واقعی تبدیل کرد. حضور شوم اسلید بهعنوان دشمن اصلی، در کنار آرک تیره ریون با تریگون و خیانت ترا، لایههای احساسی عمیقی به این سریال بخشید که آن را فراتر از یک کارتون کودکانه کرد. برای بسیاری، این همان سریالی بود که عشق مادامالعمر به قهرمانان جوان دیسی را شعلهور کرد.
۲. هارلی کویین (۲۰۱۹ تا امروز)
غافلگیرکنندهترین انیمیشن دیسی برای کودکان ساخته نشده و دقیقاً بههمین دلیل دوستداشتنی است!
هارلی کویین ترکیبی از هرجومرج خشن، کاوش روانشناختی و کمدی عاشقانه است. با صداپیشگی کلی کوئوکو، هارلی از جوکر جدا میشود و مسیر آشوبزده خودش را در گاتهام با پویزن آیوی و دستهای از شروران عجیبوغریب ادامه میدهد.
این سریال با شوخیهای گزنده کلیشههای ابرقهرمانی را به سخره میگیرد، در حالیکه داستانهایی عمیق درباره تروما، دوستی و عشق روایت میکند. در عین حال برای کاراکترهایی مثل کایتمن، صدای عجیب بین و حتی واحد منابع انسانی لیگ عدالت جا باز میکند! و هنوز متوقف نشده است. فصل پنجمش در راه است و اسپینآفهایی مثل «کایتمن: دمت گرم!» هم در دست ساختند. جهان هارلی کویین زنده، پویا و بهاندازه همیشه دیوانهوار است. این سریال ثابت میکند که انیمیشن بزرگسال میتواند بدون از دست دادن داستانگویی احساسی، ارزش شوکهکنندگی داشته باشد؛ چون هارلی کویین هر دو را با هم دارد.
۱. بتمن: سریال انیمیشنی (۱۹۹۲–۱۹۹۵)
اینجا هیچ تعجبی وجود ندارد.
بتمن: سریال انیمیشنی فقط بهترین انیمیشن دیسی نیست؛ بلکه شاید بهترین کارتون ابرقهرمانی ساختهشده تا امروز باشد. با فضاسازی نوآر، موسیقی جاودانه شرلی واکر و بازیهای صداپیشگی فراموشنشدنی کوین کانروی فقید (بتمن) و مارک همیل (جوکر)، این سریال بتمن را برای یک نسل بازتعریف کرد.
هر چیزی در این سریال ــ از طراحی گرفته تا نویسندگی ــ هنوز هم تماشایی است. عمیق، تاملبرانگیز و مجذوبکننده. تاثیرش را حتی در کمیکها، بازیها و فیلمها هم میتوان دید؛ بدون این سریال، نه فرنچایز آرکام شکل میگرفت، نه هارلی کویین بهشکل امروزی خلق میشد و نه شاید دنیای مدرن انیمیشنی دیسی معنا پیدا میکرد. این جواهر در تاج انیمیشن دیسی است؛ و هنوز میدرخشد.
حرف آخر
چه از طرفداران قدیمی بتمن و جوکر باشید، چه تازه با دنیای دیسی آشنا شدهاید، یک چیز روشن است؛ این انیمیشنها ثابت میکنند دنیای ابرقهرمانها فقط در سینما خلاصه نمیشود. داستانگویی عمیق، شخصیتپردازی ماندگار و فضاسازیهای متنوع، باعث شدهاند سریالهای انیمیشنی دیسی برای نسلهای مختلف جذاب باقی بمانند. حالا نوبت شماست که بگویید کدام انیمیشن باید در این فهرست حضور میداشت یا کدام اثر از نگاه شما جایگاهی بالاتر از این رتبهبندی دارد. نظرتان را با ما در میان بگذارید.
منبع: Comicbook.com
نظرات