با این که شخصیت بتمن در دنیای دیسی و داستانهای کامیک آن رقبا و دشمنان بسیار خطرناکی دارد، اما در مقابل دوستان و متحدان بسیار متعهد و قدرتمندی دارد که همیشه سعی میکنند به او کمک کنند و شهر گاتهام را از جنایت و ناعدالتی نجات دهند. یکی از این کاراکترهای ابرقهرمان مونث که از قضا از دوستان نزدیک بتمن نیز هست، بتگرل (Batgirl) یا همان دختر خفاشی است.
جالب است بدانید که شخصیت بتی کین در سال ۱۹۶۱ توسط بیل فینگر و شلدون مولدوف به عنوان نخستین بتگرل خلق شد و در دنیای کامیک حضور پیدا کرد، اما در سال ۱۹۶۷ باربارا گوردون جایگزین آن شد و از آن زمان به بعد به آن بتگرل اصلی شناخته شد. او دختر بزرگ کمیسر گوردون و است در فهرست کسانی قرار دارد که بارها به بتمن در شرایط مختلف یاری رسانده است.
بتگرل با نام باربارا گوردون از شخصیتهای مبارز و ویجیلنته در شهر گاتهام است که به عنوان دختر جیمز گوردون و باربارا ایلین و خواهر بزرگتر جیمز گوردون جونیور شناخته میشود. علاوه بر آن او یک هکر برجسته با نام اوراکل «Oracle» است که با نایت وینگ (Nightwing) رابطه عاشقانهای دارد.
شخصیت بتگرل تاکنون در مجموعه انیمیشن بتمن حضور داشتهاست و همچنین در بازیهای ویدیویی بتمن: تیمارستان آرکهام، و در سری دوم این بازی بتمن: شهر آرکهام نیز حضور داشته است. تاکنون بازیگرانی مانند ایوون کریگ، ساوانا ولچ، دینا میر، پیتون لیست، رزاریو داوسون و بسیاری دیگر نقش زن خفاشی را بازی کرده یا صداپیشگی آن را برعهده داشتهاند.
جالب است بدانید که فیلم اختصاصی بتگرل توسط برادران وارنر ساخته شده بود، اما به دلایل زیادی مانند عدم کیفیت عالی اصلا این شانس را پیدا نکرد که به پرده نقرهای سینما راه پیدا کند و لغو شد. در این فیلم لسلی گریس نقش اصلی بتگرل را ایفا کرده بود و در کنار او مایکل کیتون، جی. کی. سیمونز، برندن فریژر و بسیاری دیگر حضور داشتند.
پیشینه شخصیت بتگرل
باربارا ایلین گوردون (مادر بتگرل) زمانی که دخترش جوان بود، خانوادهاش را ترک کرد. در همین زمان بود که بتمن ظاهر شد و فعالیتهایش را شروع کرد و الهامبخش باربارای جوان شد تا به بتگرل یا دختر خفاشی تبدیل شود.
او خیلی زود همکاریاش را با بتمن و دستیار نوجوان او، رابین آغاز کرد. پس از آن در کالج برنساید مشغول به تحصیل شد که در آن جا برای مدت کوتاهی با چارلز دانته رابطه داشت. پس از مدتی فعالیت به عنوان بتگرل، باربارا از این نقش کنارهگیری کرد. مدتی بعد او توسط جوکر از ناحیه ستون فقرات مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
او برای بهبود این آسیبها فیزیوتراپی میرفت و طی همین جلسات با فرانسین چارلز آشنا شد. آنها با هم دوست شدند و پس از آن باربارا به او چند کاتا (حرکات رزمی) یاد داد که به روند تمرینات درمانی او کمک کرد. بارابار که به دنبال یافتن روشهای دیگری برای مبارزه بود، به یک هکر و دلال اطلاعات تبدیل شد و با هویت اوراکل گروه Birds of Prey «پرندگان شکاری» را پایهگذاری کرد.
سالها بعد، جیمز گوردون کلینیکی پیدا کرد که میتوانست وضعیت باربارا را بهبود بخشد. به همین منظور، او تحت عمل جراحی قرار گرفت و یک ایمپلنت سایبرنتیک در پشت گردن او قرار دادند. پس از آن او به طور کامل درمان شد و به عنوان بتگرل به نقش خود بازگشت.
رویارویی بتگرل با Mirror
مدت کوتاهی پس از آن که او به عنوان بتگرل بازگشت، باربارا به آپارتمانی نقل مکان کرد که متعلق به آلیشیا یو بود و با یک شخصیت شرور به نام Mirror (آینه) روبرو شد. آینه در تلاش بود تا یک جنایتکار را که شب قبل از مرگ حتمی نجات یافته بود، بکشد. پس از کشتن این جنایتکار، Mirror به یک قبرستان گریخت و بتگرل او را در آنجا به دام انداخت. اما اوشکست خورد و آینه پیش از رسیدن پلیس، فرار کرد.
در حین تحقیق درباره Mirror، باربارا متوجه شد که او سابقا سرباز بوده و خانوادهاش در یک تصادف ماشین کشته شدند، اما او به طور معجزهآسایی زنده مانده است. پس از آن که بت گرل مخفیگاه او را پیدا کرد، صفحه نمایشی فعال شد و آینه به او گفت که به دلیل مرگ خانوادهاش در پوشش آینه ظاهر شده است.
هدف او نیز کشتن تمام افرادی بوده که به طرز شگفتانگیزی زنده ماندهاند، زیرا آنها را نفرین به حساب میآورده است. او سپس هدفهای بعدی خود را به بتگرل گفت و او به سرعت به نجات آنها شتافت، اما دیر رسید و یکی از آنها با یک قطار منفجر شد. بت گرل موفق شد او را به یک پارک تفریحی کشاند و در نهایت توانست به سلطنت ترورهای او پایان دهد. پس از شکست Mirror، مادر باربارا برای اولین بار پس از سالها دم در خانه ظاهر شد.
بتگرل در گروه Birds of Prey
بتگرل گروه پرندگان شکاری را در یک ماموریت کمک کرد، آن هم زمانی که به سراغ یک ابرشرور به نام چوک «Choke» رفته بودند تا عوامل مخفی آن به نام «Cleaners» را از بین ببرند. آنها توانستند رهبرشان، یک روانکاو به نام ترور کاهیل را ردیابی کردند و بتگرل در نهایت توانست موفق شد دوباره با دوست صمیمی خود «Black Canary» ارتباط برقرار کند.
بازگشت جوکر
پس از اتفاقاتی که با جوکر افتاد، او بازگشت و باربارا در حال کمک به مقامات برای دستگیری افراد او بود. در این زمان، جیمز جونیور (برادر باربارا) با او تماس گرفت و گفت که به زودی نقشههایش را عملی خواهد کرد. در حال جستجو برای چند نفر از دستنشاندهها، بتگرل با ویلن معروف به « Firebug» برخورد کرد.
پس از این برخورد، او مطلع شد که رابین کشته شده است و تصمیم گرفت به جای برادرش به دنبال فایرباگ برود. پس از یافتن فایر باگ، او توانست این ابرشرور را از پا درآورد. مادر باربارا سپس به او اطلاع داد که جیمز جونیور خواسته او تنها به اسکله برود وگرنه باربارا را خواهد کشت. بتگرل به دنبال مادرش به اسکله رفت.
پس از مبارزهای کوتاه با برادرش، او به باربارا گفت که به خاطر باربارا و این که همیشه بینقص بوده او را کشته است. سپس دوباره به آنها حمله کرد و باربارا مجبور شد او را از اسکله پرت کند تا به نظر برسد که مرده است. اما کمیسر گوردون شاهد این صحنه بود و بتگرل را مسئول مرگ پسرش دانست.
بتگرل و بازگشت به برنساید
پس از شکست دادن Knightfall، باربارا از نظر احساسی آزرده شده بود و نیاز به تغییر مکان داشت. او به محله برنساید، یکی از محلههای گاتهام، نقل مکان کرد و در آنجا شروع به فعالیت کرد. همچنین به دانشگاه برنساید بازگشت و شروع به تحصیلات تحصیلات تکمیلی کرد و امیدوار بود از الگوریتمهایی که به عنوان اوراکل توسعه داده بود، برای پایاننامهاش استفاده کند.
بعد از آن، باربارا به طور غیرمنتظرهای محبوب شد، اما مجبور بود با فردی که اشرار را به دنبال او میفرستاد و قصد داشت شهرتش را خراب کند، مقابله کند. در نهایت، باربارا متوجه شد که دشمن مرموزش یک هوش مصنوعی است که خود او آن را ایجاد کرده و اکنون دیوانه شده است. بتگرل توانست آن را قبل از آن که باعث یک کشتار شود، خاموش کند و از کار بیندازد.
قدرتها و تواناییهای بتگرل
- مهارتهای ورزشی
- رانندگی عالی
- سطح هوش بسیار بالا
- دارا بودن مدارک روانشناسی و حقوقی
- توانایی هک کردن سیستمهای کامپیوتری
- باز کردن قفل
- هنرهای رزمی
منبع: Dcfandom
سام صابری و فیفا در دل کویر – قسمت سوم
نظرات