در دنیای کامیکهای دیسی شخصیتهایی وجود دارد که شاید رنگ و بوی ابرقهرمانهای پر زرق و برق و مشهور را نداشته باشند، اما در دنیای خود بسیار محبوب و شناخته شده هستند. از جمله این کاراکترها میتوان به جان کنستانتین (John Constantine) اشاره کرد. او یکی از شخصیتهای شناخته شده جهان DC است که توسط آلن مور، جان تاتلبن و استیون بیست خلق شد و برای اولین بار در شماره ۳۷ مجله کامیکهای سرگذشتنامه سوامپ ثینگ در سال ۱۹۸۵ معرفی شد.
احتمال زیاد فیلم کنستانتین را با بازی کیانو ریوز دیدهاید که نسخه آمریکایی این شخصیت را به تصویر میکشد و در سال ۲۰۰۵ اکران شد. علاوه بر آن، مت رایان نیز نقش جان کنستانتین را در مجموعه تلویزیونی شبکه انبیسی با عنوان کنستانتین ایفا کرده است. جان کنستانتین یکی از ماهرترین و خطرناکترین افراد در دنیای جادو و علوم عجیب و غریب است. او شخصیتی بیپرده، گستاخ و رک دارد و معمولا بدون تعارف با دیگران صحبت میکند.
کنستانتین متخصص کشف و حل پروندههای مرتبط با ارواح، جادو، شیاطین و سایر موجودات ماورایی است و در مبارزاتش از خشونت ابایی ندارد. او معمولا اهمیت زیادی به روابط انسانی نمیدهد، اغلب تنها کار میکند و برخورد سردی با دیگران دارد. میتوان او را ضدقهرمانی توصیف کرد که با وجود روشهای غیراخلاقی، بسیار تأثیرگذار و خطرناک است و برای رسیدن به هدفش، هر کاری لازم باشد انجام میدهد، حتی اگر غیراخلاقی باشد. او دروغ میگوید، فریب میدهد و حتی دوستانش را قربانی میکند، اما در نهایت همیشه راهی برای پیروزی پیدا میکند.
پیشینه شخصیت جان کنستانتین
جان کنستانتین یک کارآگاه علوم غریبه در انگلستان است که به تحقیق در زمینه مسائل ماورایی و جادویی میپرداخت. او از موجودی تاریک که قرار بود به زودی بیاید، شنیده بود. بنابراین، از تماسهای خود (یعنی شبکهای از افراد و منابع در دنیای جادو و غیب) استفاده کرد تا بفهمد این موجود چیست و چگونه ظاهر خواهد شد. در نهایت، او به باتلاق لویزیانا هدایت شد، جایی که با Swamp Thing (موجود باتلاقی) روبهرو شد. این ملاقات یکی از نقاط عطف داستان است.
او فاش کرد که Swamp Thing در واقع یک موجود گیاهی (عنصر گیاهی) است و از طریق نیرویی به نام The Green با تمامی گیاهان دیگر ارتباط دارد. The Green یک نیروی معنوی است که تمام گیاهان جهان را به هم متصل میکند. با این حال، کنستانتین از فاش کردن اطلاعات بیشتر خودداری کرد، مگر اینکه سوامپ ثینگ موافقت کند که او را در روزوود، ایلینوی ملاقات کند. این شرطی بود که کنستانتین برای ادامه گفتگو گذاشت.
این بخش توضیح میدهد که جان کنستانتین به Swamp Thing مکانهایی را معرفی میکند که در هر کدام به یک تهدید شیطانی جدید پی میبرد، اما کنستانتین اطلاعات زیادی نمیدهد. در همین حین، کنستانتین مشغول آمادهسازی همراهان خود برای مقابله با بحران بزرگ است. پس از اینکه سوامپ ثینگ ماموریتهای کنستانتین را تکمیل میکند، کنستانتین به او نشان میدهد که بحران در حال اثرگذاری بر زمین است و سپس او را به ماه میبرد تا درباره ماهیت بحران توضیح دهد.
در آنجا، کنستانتین اشاره میکند که برای افرادی مثل او و Swamp Thing، بحرانهای ماورایی دیگری نیز در راه خواهد بود. در پایان، گفته میشود که یک فرقه شیطانی آمریکای جنوبی به نام Brujeria یک موجود شیطانی به نام Invunche را احضار کردهاند تا پیامی ارسال کنند که منجر به ظهور تاریکی عظیم شود.
جان کنستانتین و سوامپ ثینگ در برزیل ملاقات میکنند، جایی که جان به Swamp Thing میگوید که سرنوشت او به عنوان یک موجود گیاهی به Parliament of Trees (پارلمان درختان) مربوط میشود و او را به آنها معرفی میکند. سپس، جان و Swamp Thing به همراه تیم نیوکاسل آماده میشوند تا با فرقه Brujeria در آرژانتین مبارزه کنند. در جریان نبرد، Brujeria موفق میشود دوست جان، جودیت را به عنوان پیامرسان خود تبدیل کند، و Swamp Thing اجازه میدهد تا جودیت فرار کند تا جان توسط فرقه کشته نشود.
تیم جان از منتو به عنوان کانال برای ارسال انرژیهای جادویی خود به تیم Swamp Thing در جهان روحها استفاده میکنند. متأسفانه، تاریکی عظیم حمله میکند و سارگون به طرز وحشیانهای سوخته و کشته میشود. تیم مجبور میشود حلقه خود را حفظ کند و دستهای سوختهی او را نگه دارد تا تماسشان قطع نشود. بعدتر، تاریکی عظیم تصمیم میگیرد به زاتانا حمله کند، اما پدرش جان زاتارا جادوی حمله را روی خود برمیدارد و او مجبور میشود شاهد سوختن پدرش باشد. از شدت عصبانیت، زاتانا جان کنستانتین را به خاطر درگیر کردنشان نفرین میکند.
پس از اینکه Swamp Thing توانست تهدید تاریکی عظیم را کم کند، منتو شاهد بود که تاریکی عظیم دستهای خود را با وجود (Presence) که نماد نیروی کیهانی و قدرتمند است، میفشارد. این صحنه باعث جنون منتو میشود. با سه کشته در تیمش، جان کنستانتین اعلام میکند که این رویداد یک مساوی بوده است.
در ادامه جان کنستانتین متوجه میشود که چیزی در The Green (نیروی گیاهی) نادرست است و پی میبرد که این تغییرات به دلیل تلاشهای Swamp Thing برای اجتناب از مسئولیتهایش به عنوان حامی The Green و تمرکز بر رابطهاش با همسرش است. جان به لوئیزیانا میرود تا سوامپ ثینگ را برای شانه خالی کردن از مسئولیتش مورد سرزنش قرار دهد، اما این برخورد به هیچ وجه به خوبی پذیرفته نمیشود.
جان سپس به دنبال روشهای جایگزین میرود و جیسون وودرو را دوباره به The Green متصل میکند تا بفهمد که پارلمان درختان فکر کرده بود که سوامپ ثینگ رده است و بنابراین در حال ایجاد یک جانشین برای او بودهاند. این وضعیت پس از ناپدید شدن Swamp Thing در گاتهام سیتی به وقوع پیوسته بود.
جان متوجه میشود که برای اینکه The Green بتواند جانشین خود را پیدا کند، باید یک فداکاری صورت گیرد تا سوامپ ثینگ بتواند بدون ایجاد فاجعه از مسئولیتهایش کنار برود. به همین دلیل، جان مجموعهای از وقایع را ترتیب میدهد که منجر به یک سقوط هواپیما میشود، اما در نهایت Swamp Thing به طور تصادفی هدایت میزبان مورد نظر را به بهشت میبرد. پس از ناکامیهای Swamp Thing، جان از این قضیه دست میکشد و تصمیم میگیرد که دیگر دخالتی در این موضوع نداشته باشد.
ملاقات با سندمن
جان به کلیسا میرسد و پس از یک کابوس وحشتناک از خواب بیدار میشود. این نوع کابوسها برای او عادی شدهاند چرا که از زمانی که آسترا مرده است، همیشه چنین رؤیاهایی را تجربه میکند. وقتی جان از کلیسا بیرون میآید، با مد هتی روبهرو میشود که به او هشدار میدهد که سندمن (Sandman) برگشته است. مد هتی یکی از شخصیتهای جادویی و عجیب است که در دنیای جادویی و غریبهها حضور دارد. جان به هشدار مد هتی بیاعتنا میشود و میگوید که سندمن فقط یک افسانه است. او فکر میکند که این یک داستان خیالی است، همانطور که برای بسیاری از موجودات ماورایی چنین چیزی را میپندارد.
درِ دروازه جان، دروازهبان رویاها (Dream) ایستاده و از او میپرسد که کیسه شن گمشدهاش کجاست. این اشاره به یکی از مهمترین اشیاء در داستانهای سندمن است. جان بهطور مبهم یادش میآید که سالها پیش کیسه شن را در یک حراجی پیدا کرده بود، اما اکنون این کیسه نزد ریچل، دوستدختر سابق جان است.
جان و Dream به آپارتمان ریچل در برامبلز (محلهای نامناسب یا فقیر) میروند وجان وارد اتاق ریچل میشود، در حالی که Dream بیرون میماند. شخصیت دریم متوجه میشود که ریچل کیسه شن را در اختیار دارد و اشاره میکند که این تنها چیزی است که تاکنون او را زنده نگه داشته است. جان از Dream میخواهد که ریچل را از رنجهایش آزاد کند. بنابراین، Dream ریچل را وارد یک رویای خوشایند میکند که در آن او دوباره سالم است و با جان، معشوقش زندگی میکند.
پس از این، Dream کیسه شن خود را جمع میکند و در همین حین، ریچل به آرامی میمیرد. در نهایت، Dream به جان میگوید که حالا کابوسهای او تمام خواهد شد. در واقع، دریم به جان کمک میکند تا ریچل را از رنجهایش آزاد کند و در عین حال، این کار باعث پایان کابوسهای جان میشود. این رویداد به نوعی نشاندهنده تأثیر Dream و قدرتهای او در دنیای ماورایی است.
قدرتها و تواناییهای جان کنستانتین:
- جادو
- احضار شیاطین
- کنترل ذهن
- ساخت گولمها
- احضار مردگان
- توانایی فریب دادن
- هیپنوتیزم
منبع: DC Fandom
سام صابری و فیفا در دل کویر – قسمت سوم @samsaberi
نظرات