بهترین فیلمهای دیسی بدون بتمن و سوپرمن
دنیای دیسی یعنی بتمن و سوپرمن. دستکم اکثر مردم وقتی اسم دیسی را میشنوند یاد این دو شخصیت ابرقهرمانی میافتند و کمتر کسی دیگر فیلمهای خوب DC را به یاد میآورد. اما واقعا این استودیو فراتر از خیابانهای پرپیچوخم گاتهام و آسمان شلوغ متروپلیس است. این کمپانی فیلمهای زیادی ساخته که در آنها اکشن، احساسات و حتی عناصر ماورالطبیعه با هم تلفیق میشوند. البته که آنها اقتباس از کتابهای مصور را بازتعریف کردند. اما در دهههای گذشته فیلمهای برجستهای هم ساختهاند که هیچکدام از قهرمانان معروفشان در آنها حضور نداشتند، ازجمله کنستانتین و پرندگان شکاری. بیایید با این مقدمه سراغ بهترین فیلمهای دیسی بدون بتمن و سوپرمن برویم و ببینیم واقعا این استودیو بدون قهرمانهای همیشگیش چه حرفهایی برای گفتن دارد.
Constantine – 2005
کیانو ریوز و تیلدا سوینتن در این فیلم ایفای نقش میکنند و داستان پیچیده و منحصربهفردی دارد. با این حال، یکی از فیلمهای DC است که کمتر به آن توجه شده است. این فیلم سال ۲۰۰۵ روانه سینماها شد اما زیر سایه بلاکباسترهای ابرقهرمانی بزرگ آن دوره قرار گرفت و از چشم بسیاری پنهان ماند. فیلم تریلری با مایههای ماورالطبیعه است که شما را در تاریکی اسرارآمیزی غوطهور میکند. کنستانین فضای فیلمهای نوآر را دارد؛ اما از حسوحال کمیکبوکی هم کاملا فاصله نگرفته تا برای طرفداران دیسی جذاب باشد.
کیانو ریوز در این فیلم نقش کنستانتین را بازی میکند. او شکارچی شیاطن است و شخصیتی بدبین و خسته از دنیا دارد. شخصیت فیلم با نسخه کمیکش مطابق ندارد. اما ریوز با بازی در این نقش وجه منحصربهفردی به آن داده و بهخوبی مردی را تصویر کرده که میان نفرین و رستگاری معلق است. سایهها در فضاسازی این فیلم نقش مهمی داشتند، همینطور موجودات ماورائی. بنابراین میتوان فیلم را جزء فیلمهای ترسناک هم گذاشت. همین ویژگیهاست که به کنستانتین عمق بیشتری میدهد و آن را از فیلمهای ابرقهرمانی معمولی دیسی متمایز میکند.
Aquaman – 2018
درست است که آکوامن هم بخشی از دنیای بزرگ کاراکترهای دیسی است، اما از خیلی نظرها با بتمن و سوپرمن فرق میکند. اتفاقا فیلم این تفاوت را خیلی خوب به نمایش میگذارد. آکوامن در گیشه موفق بود و نقدهای مثبتی هم گرفت. اما دنبالهاش نتوانست این مسیر را ادامه دهد. با اینکه اعتبار فیلم زیر سوال رفت اما به لطف کارگردانی جیمز وان خیالتان از جذابیتهای بصری راحت خواهد بود. فیلم پرجنبوجوش و جذاب است و شما را به جهان فانتزی آتلانتیس میبرد. صحنههای اکشن زیر آب و جلوههای ویژه فیلم کاری میکنند که نفستان را در سینه حبس کنید.
در این فیلم جیسون موموآ نقش آرتور کری را بازی میکند. کاراکتری که مدتها به عنوان یکی از شخصیتهای نهچندان محبوب دیسی شناخته میشد. اما موموآ توانست به فیلم و شخصیت او طنز و انرژی ببخشد. برای ساخت آکوامن، جیمز وان عناصر فانتزی، اکشن و ماجراجویی را ترکیب کرد تا یکی از بهترین فیلمهای دیسی بدون بتمن و سوپرمن را بسازد و موفق هم بود. فیلم او علاوه بر اینکه ابرقهرمانی است، ویژگیهای حماسی هم دارد. آکوامن به ریشههایش در کتاب مصور احترام میگذارد و رنگهای زنده، موجودات عظیمالجثه و دنیای بزرگ زیر آب را به تصویر میکشد. توسعه شخصیتها و چالشهای احساسی پیشروی آنها داستان را عمیقتر میکند. البته در این نسخه از آکوامن اشاراتی به بتمن و سوپرمن هم میشود. اما در نهایت ماجراجویی تکی او مختص به خودش و کاملا منحصربهفرد است.
Joker – 2019
حالا دیگر ۵سالی از انتشار فیلم جوکر گذشته و دنبالهاش هم روی پرده آمده است. اما ما فقط میخواهیم درباره فیلم اول صحبت کنیم که هنوز به عنوان یکی از منحصربهفردترین آثار در کارنامه دیسی شناخته میشود. کارگردان فیلم تاد فلیپس تمام المانهای معمول این فیلمها مثل شنل و قدرتهای عجیب و صحنههای اکشن پررنگولعاب را کنار میگذارد. فیلیپس بهجای اینها روی وجه روانشناختی داستان و شخصیت تمرکز میکند تا یکی از محبوبترین شرورهای سینما را بشکافد.
حضور واکین فینیکس در این فیلم خیرهکننده و تاثیرگذار است. او قدم به قدم ما را با داستان آرتور فلک و جنونش همراه میکند و نشان میدهد که چطور به شرور بدنام گاتهام یعنی جوکر تبدیل میشود. فیلیپس با به تصویر کشیدن فضای تاریک گاتهام، عمیق شدن در مسائل مربوط به بیماریهای روانی و انزوا، مرز بین قربانی و جنایتکار را کمرنگ میکند. رویکرد او باعث میشود که بیشتر با درامی تراژیک مواجه باشید تا فیلم کمیکبوکی.
چهچیزی جوکر را از دیگر فیلمهای DC متمایز میکند و آن را بین بهترین فیلمهای دیسی بدون بتمن و سوپرمن قرار میدهد؟ پاسخ نسبتا ساده است. این فیلم از روایتهای معمول ابرقهرمانی فاصله گرفت و شبیه هیچکدام از فیلمهای سوپرهیرویی نیست. در این فیلم مبارزه بین خیر و شر نمیبینید. قصه درباره مردی است که جامعه طردش کرده و حالا او آرامآرام تغییر میکند و به شخصیتی آسیبدیده و ترسناک تبدیل میشود. بهعلاوه، فیلم جوکر پایش را روی زمین گذاشته و واقعگرایانه است. انگار منبع الهامش بیشتر درامهای جنایی و تریلرهای روانشناختیاند. خلاصه که خیلی به ریشههایش در کتاب مصور وفادار نیست. جوکر به مسائلی سیستماتیک مثل فقر و سلامت روان میپردازد و به این شکل دنیای آرتور و حتی جامعه مدرن ما را نقد میکند. شاید شما هم متوجه شده باشید که فیلیپس در این فیلم از تکنیکهای اسکورسیزی الهام گرفته است. خلاصه که با فیلمی جسورانه و چالشبرانگیز طرفید.
Shazam! – 2019
داستان شزم! ابرقهرمانی است. اما لحنی شاد و عاشقانه دارد و وجه تمایزش همین است. اغلب فیلمهای مشابه دیسی فضایی تاریک دارند. اما در شزم انگار تعادل وجود دارد. فیلم پر از شادی و احساس است و گاهی به سمت حالوهوای تیرهوتار هم متمایل میشود. تغییر لحن در فیلم باعث میشود تجربه دیدنش منحصربهفرد باشد. داستان شزم درباره پسر نوجوانی به نام بیلس بتسون است. مثل خیلی از ابرقهرمانها او ناگهان قدرتهایی شگفتانگیز به دست میآورد و به دنیای بالغانه و پر از مسئولیت پرتاب میشود. تضاد بین معصومیت کودکی و مسئولیت بزرگسالی کمدیای جذاب با چاشنی چالشهای احساسی میسازد.
روایت شزم هم صمیمی است و هم هیجانانگیز و قهرمانی خلق میکند که به هماناندازه که قدرتمند است، آسیبپذیر هم هست. سفر بیلی فقط درباره مبارزه با یک ابرشرور نیست. او باید هویت خودش را کشف کند و متوجه معنی قهرمان بودن در این جهان بشود. در فیلم شزم کمتر کلیشههای معمول ژانر ابرقهرمانی را میبینید. داستان فیلم خیلی شخصی به نظر میرسد. اما از صحنههای اکشن و هیجانانگیز هم غافل نشده است. آنتاگونیست فیلم یعنی دکتر سیوانا شخصیتی تهدیدکننده دارد. اما نمیتواند روی قلب داستان یعنی رشد بیلی و عشقش به خانوادهاش سایه بیندازد. شزم! سرگرمکننده است اما رویکر تازهای دارد و ثابت میکند یکی از بهترین فیلمهای ابرقهرمانی دیسی بدون بتمن و سوپرمن است.
V for Vendetta – 2006
وی مثل وندتا آنقدر با دیگر فیلمهای دیسی متفاوت است که خیلیها یادشان میرود از یکی از آثار این کمپانی گرفته شده. داستان فیلم در آینده و در ویرانشهر یا پادآرمانشهر میگذرد. فیلم به سرکوب سیاسی، آزادی و شورش میپردازد و تمرکز اصلیش روی شخصیتی اسرارآمیز بهنام وی است. او انتقامجوی نقابدار داستان است و از نمایش لذت میبرد. به نظر شما چه چیزی وی مثل وندتا را جذاب میکند؟ این فیلم از داستانی جالب استفاده میکند تا در نهایت پرسشهای عمیق اجتماعی را مطرح کند و از مخاطبش بخواهد با تفکر انتقادی به مفاهیمی مثل قدرت، عدالت و مسئولیت فردی نگاه کند. فضای فیلم پرتنش است و حالوهوای انقلابی دارد. کارگردانی جذاب واچوفسکیها این اثر را از سطح سرگرمی صرف بالاتر برده و تبدل کرده به بازنمایی از شکنندگی آزادی در برابر حکومتهای تمامیتخواه.
البته که قدرت فیلم فقط بهخاطر نقدهای اجتماعیش نیست. شخصیتهای فیلم بهخوبی پرداخته شدهاند و همان زندگی و پیچیدگیهایی را دارند که در رمان گرافیکی آلن مور میتوانید ببینید. وی فقط ضدقهرمان نیست. او نماد مقاومت است. در عین حال شخصیتی جذاب، خطرناک، عمیق و پیچیده دارد. این وسط او با ایوی آشنا میشود. زنی که میان این آشوب سیاسی گیر افتاده. همراهی او با وی تبدیل میشود به سفری برای بیداری شخصی و شجاعت. فیلم ایدههای جذابی دارد. اما از لحظات اکشن هم غافل نشده. دیالوگهای تاثیرگذار، تصاویر خیرهکننده و بازیهای جذاب هم دیگر ویژگیهای برجسته فیلماند که آن را از فیلمهای ابرقهرمانی معمول متمایز میکنند.
Wonder Woman – 2017
زن شگفتانگیز فقط یک فیلم ابرقهرمانی جذاب نیست. این فیلم تاثیر زیادی روی این خردهژانر داشت و به عنوان نقطه عطف فرهنگی شناخته میشود. بله، در واندر وومن برای اولینبار فیلمی میبینید که ابرقهرمان زن شخصیت اصلی آن است. کلا فیلمهای ابرقهرمانی همیشه جهانی مردانه داشتهاند و این فیلم توانست سلطه مردها بر داستانهای ابرقهرمانی را بشکند. با بازی خوب گل گدوت و کارگردانی پتی جنکیز فیلم خوش درخشید و نشان داد فیلمهای ابرقهرمانی با شخصیت اصلی زن هم میتوانند روی مخاطبان اثر بگذارند و جذاب باشند. شخصیت دایانا در این فیلم انقلابی است. او تکوجهی نمایش داده نمیشود و اتفاقا شخصیت او پیچیده و چندجهانی است. او تجسمی از قدرت، همدلی و شکوه است حتی وقتیکه سر دوراهیهای اخلاقی قرار میگیرد. شخصیتپردازی او به بازتعریف کارکترهای زن در نقشهای پرزدوخرد در فیلمهای اکشن کمک کرد.
از نظر مضمونی فیلم زن شگفتانگیز با پرداختن به آرمانهایی مثل امید، همدلی و باور به انسانها مخاطبان را تحت تاثیر قرار داد. پسزمینه روایت این فیلم فضای گرفته جنگ جهانی اول است. در همین حالوهواست که دایانا از مبارزه سادهدل به مدافع صلح تبدیل میشود. در این داستان شجاعت بینظیر و ایدهآلیسم به تصویر کشیده میشوند. بسیاری از فیلمهای ابرقهرمانی بر قدرت فیزیکی تاکید میکنند. اما رویکرد سازندگان واندر وومن متفاوت بوده. آنها در این فیلم نشان میدهند که شجاعت اخلاقی سرمنشا قهرمانی واقعی است و دفاع از عشق و عدالت در جهانی سرشار از بدبینی جزئی از آنند. فیلم زن شگفتانگیز مرزهای DC در ساخت فیلمهای سوپرهیرویی را جابهجا کرد. این فقط به حضور زنان محدود نمیشود. کمتر فیلم ابرقهرمانیای است که غنای احساسی زن شگفتانگیز را داشته باشد. همین چیزی است که Wonder Woman را بین بهترین فیلمهای دیسی بدون بتمن و سوپرمن قرار میدهد.
Blue Beetle – 2023
از بین قدرنادانستهترین آثار DC میتوان به سوسک آبی یا بلو بیتل اشاره کرد. این فیلم نقاط قوت زیادی داشت، اما متاسفانه سال ۲۰۲۳ پخش شد. اگر یادتان باشد این سال پر از فیلمهای خوب از کارگردانهای مطرح بود. پس خیلی راحت بلو بیتل بین آنهمه فیلم پرفروش گم شد! تا همینجا هم احتمالا مشخص است که فیلم عملکرد خوبی در گیشه نداشته. البته که خود فیلم هم بیمشکل نبود. داستانش گاهی خیلی قابل پیشبینی میشد و ریتم هم در تمام فیلم خوب نبود. اما ارتباطش با فرهنگ جامعه و هسته احساسیش نقاط قوت این فیلم محسوب میشوند.
جیمی ریس قهرمانی است که در مرکز ماجرا قرار دارد. او هم مثل بسیاری از این قهرمانها ناخواسته و ناداسته پا به این بازی گذاشته است. در این فیلم خانواده نزدیک و صمیمی او را میبینیم و چالشها و مشکلات زندگی آنها به تصویر کشیده میشود. البته فیلم در بسیاری از این بخشها لحن طنز دارد و این رویکرد پویایی جذابی به داستان میدهد. بهعلاوه، قدرتهای بلو بیتل جالبند و جلوههای بصری فیلم هم چشمنواز به نظر میرسند.
قسمت تلخ ماجرا اینجاست که بلو بیتل وقتی منتشر شد که به نظر میرسد دیسی به پایان کارش نزدیک میشود. یعنی احتمالا این فیلم یکی از آخرین آثار آنها خواهد بود. فیلم سوسک آبی انگار موقعیتش را پیدا نمیکند که به شکوفایی و تکامل برسد. درست است بعد از مدتها فیلمهای ناامیدکننده، دیسی در این فیلم به تعادل خوبی در شخصیتپردازی و داستان و ویژگیهای قهرمانی رسیده بود. اما به نظر سفر شخصی جیمز قرار نیست به سرانجام برسد. این فیلم هم به خداحافظیای تلخ برای طرفداران دیسی تبدیل میشود.
Watchmen – 1985
فیلم نگهبانان در جهان فیلمهای ابرقهرمانی اثری ویژه و برجسته است. این فیلم روایتی جسورانه دارد و از نظر بصری هم بسیار جذاب است. برخلاف چیزیکه معمولا از فیلمهای ابرقهرمانی انتظار میرود، زک اسنایدر، کارگردان این فیلم، سعی کرده به ابهامهای اخلاقی و پیچیدگیهای روانشناختی شخصیتها بپردازد. این کار را با دقت و ظرافت قابل توجهی انجام داده تا از اثر اصلی فاصله نگیرد. او واقعا به کتاب مصور آلن مور وفادار مانده و لحن آن را حفظ کرده است. البته حضور زک اسنایدر در جایگاه کارگردان هم ملموس است چون امضایش را پای کارگردانی اثر زده. ساختار داستانی این فیلم منحصربهفرد است، چندین خط زمانی درهم تنیده شده و به گذشته شخصیتها هم پرداخته میشود. نگهابانان بین بهترین فیلمهای دیسی بدون بتمن و سوپرمن میگیرد، چون تابلویی چندتکه از انگیزههای متضاد و متقاطع و ایدهآلهای ازدسترفته میسازد.
وفاداری اسنایدر به داستان اصلی و تلاش او برای ترجمه فضای سیاه داستان به عناصر بصری فیلم را حتی جذابتر هم میکند. این فیلم سرشار از تصویرهای دیدنی است و شما را در جهانی تیرهوتار غوطهور میکند. جهانی که هر صحنهاش با دقت طراحی شده تا لحن تاریک دهه ۱۹۸۰ را در خود داشته باشد. شخصیتهایی مثل رورشاک، دکتر منهتن و کمدین بسیار عمیق و زنده به تصویر کشیده شدهاند و در قلب فیلم تجسم موضوعاتی مثل بحثهای وجودی، تروما و فساد اخلاقی میشوند. اسنایدر به کمک حرکت آهسته و صحنههای اکشن پرجزئیات تاثیرگذاری فیلم را بیشتر و انگار لحظات خشونتآمیز را به تصاویر شاعرانه تبدیل کرده است.
The Suicide Squad – 2021
فیلم جوخه خودکشی محصول سال ۲۰۲۱ اثری فوقالعاده سرگرمکننده است. این فیلم در زمان پخشش هم زیاد سروصدا کرد. البته حواستان باشد که از فیلم دوم صحبت میکنم. فیلم اول ساخت سال ۲۰۱۶ بود. خوشبختانه جیمز گان برای ساخت دومین فیلم مجموعه از اشتباهات فیلم قبل درس گرفت و به این فرنچایز جان تازهای بخشید. فیلم اول مشکلات زیادی داشت. ریتم نامناسب، شخصیتهای سطحی و لحن گنگ از جمله مشکلات نسخه سال ۲۰۱۶ هستند. اما فیلم جیمز گان هرجومرج و طنز تاریک این داستان را میپذیرد. همین هم باعث موفقیتش میشود و فیلم جوخه خودکشی۲۰۲۱ را بین بهترین فیلمهای دیسی بدون بتمن و سوپرمن قرار میدهد. فیلم بهخوبی بین دیوانگی و احساسات تعادل برقرار میکند و لحظات دیوانهوار و اکشن را با لحظات عمیق و احساسی شخصیتها درهم میآمیزد.
همانطور که میدانید فیلم مجموعهای است از ضدقهرمانهای عجیب. اما هرکدام از آنها شخصیت منحصربهفردی دارند و منحنی داستان خودشان را طی میکنند. گان توانسته حتی مسخرهترین شخصیتها را به اجزای ضروری و معناداری برای فیلم تبدیل کند و این نشاندهنده قدرت داستانگویی اوست.
جیمز گان با کارگردانی این فیلم و نگهبانان کهکشان مارول نشان داده که کارگردان خوبی برای فیلمهای ابرقهرمانی و کمیکبوکی است. گان خوب میداند که چطور گروهی از بازیگران را هدایت کند و به هرکدام از آنها فرصت درخشش بدهد و در عین حال انسجام فیلم را هم حفظ کند. این فیلم نه تنها جان دوبارهای به این فرنچایز میدهد بلکه استانداردهایی جدید برای فیلمهای DC تعیین میکند.
Birds of Prey – 2019
فیلم پرندگان شکاری را خیلیها جزء بهترین فیلمهای دیسی قرار میدهند. این فیلم نیازی به جذابیت شخصیتهای محبوب این استودیو یعنی بتمن و سوپرمن ندارد. فیلم پرندگان شکاری به کتابهای مصور تکیه میکند و فضایی بیپروا و دیوانهوار میسازد. البته زمانبندی استودیو برای اکران فیلم زیاد خوب نبود. با این حال فیلم در گیشه عملکرد قابلقبولی داشت. اگر پرندگان شکاری را دیده باشید میدانید که ترکیبی است از آشوب، شوخطبعی و داستانپردازی با تمرکز بر شخصیتها. مارگو رابی در نقش هارلی کویین در مرکز این داستان قرار دارد. او هم اجرایی متناسب با فیلم ارائه میکند: پرآشوب و از نظر احساسی تاثیرگذار. فیلم از کلیشههای معمول جهان ابرقهرمانی فاصله میگیرد و به زنهایی عجیبوغریب میپردازد که هرکدام داستان و انگیزههای خاص خودشان را دارند.
کتی یان، کارگردان فیلم، سبک بصری خاص خودش را به فیلم میآورد و از شیوه روایت غیرخطی هم کمک میگیرد تا به احساس غیرقابلپیشبینی بودن فیلم دامن بزند. اما چه چیز فیلم پرندگان شکاری را به یکی از بهترین کارهای DC تبدیل میکند؟ تمرکز فیلم روی شخصیتها و روابط بین آنها، بسیار مهمتر از جلوههای بصری فیلم است. شکل رابطه بین هارلی، هانترس، بلک کنری و رنه واقعا صادقانه و طبیعی به نظر میرسد. هرکدام از این شخصیتها فرصت پیدا میکنند که داستان خودشان را بگویید. همه آنها واقعا عمق و هویت دارند. این باعث میشود صحنههای اکشن جالبتر و هیجانانگیزتر شوند، چون قصه خوبی پشتشان وجود دارد. حتی شوخیهای بیپروای فیلم و لحن فمنیستیش هم جزئی از هویت فیلم شده و اصلا ساختگی بهنظر نمیرسد. چون با داستان شخصیتها و تلاششان برای رسیدن به استقلال در جهانی مردانه آن را واقعی و طبیعی میکند.
جمعبندی
احتمالا بسیار از ما دیسی را با بتمن و سوپرمن میشناسیم. اما جهان دیسی بزرگتر از این حرفهاست. بهعلاوه، طی سالها این استودیو فیلمهای خوب زیادی بدون این دو ابرقهرمان ساخته است. بهترین فیلمهای دیسی بدون بتمن و سوپرمن را دیدهاید؟ این فیلمها واقعا ثابت میکنند که این کمپانی میتواند بدون اتکا به این شخصیتها هم فیلمهایی جذاب و هیجانانگیز بسازد.
منبع: CBR
داستانهای ترسناک سری جیتیای که حتما باید بدونی
نظرات