بهترین پایان بندی بین انیمیشن های دیزنی

انیمیشن‌های دیزنی همیشه جایگاه خاصی برای مردم در هر سن و نسلی داشته‌اند. از آثار کلاسیکی مثل هرکول، پری دریایی و آثاری مانند کارخانه هیولاها و سول که با همکاری پیکسار ساخته شدند. برخی از محبوب‌ترین فیلم‌های دیزنی نقص‌های زیادی دارند. به طوری که در بعضی از آن‌ها پیچش‌های غیرمنطقی رخ می‌دهد. اما به خاطر پایان خوبشان به اثرهای ماندگاری تبدیل شدند. در این مقاله بهترین پایان‌بندی یا اپیلوگ انیمیشن‌های دیزنی را بررسی می‌کنیم.‌

کارخانه هیولاها (Monsters Inc)

سکانس خداحافظی سالی با بو

اثری که اکثر ما در بچگی با آن خاطره داریم. کارخانه هیولاها دنیایی را نشان می‌دهد که هیولاها با درهای خاصی وارد دنیای انسان‌ می‌شوند و بچه‌ها را می‌ترسانند. آن‌ها از ترس کودکان برای تأمین انرژی شهر استفاده می‌کنند. با این حال سالی و مایک متوجه می‌شوند، خنده بچه‌ها انرژی بیشتری نسبت به جیغ‌هایشان دارد. در واقع این حقیقت را از دختربچه‌ای به نام بو کشف می‌کنند که به طور اتفاقی وارد دنیای هیولاها می‌شود. حالا مایک و سالی قصد دارند بو را به دنیای انسان‌ بازگردانند.

افشای شخصیت پلید ویلن داستان ، ترفیع سالی به عنوان رئیس کارخانه‌ هیولاها و تغییر سیاست‌های شرکت همه در آخر انیمیشن اتفاق می‌افتد. اما ماندگارترین سکانس کارخانه هیولاها زمانی است که سالی در اتاق بو را تعمیر می‌کند. پس از آن بو با خوشحالی وارد اتاقش می‌شود و از همدیگر خداحافظی می‌کنند.

این سکانس سالی در عین حال دلگرم‌کننده و هم ناراحت‌کننده است؛ زیرا سالی می‌داند که احتمالا هیچ‌وقت بو را ‌نمی‌بیند؛ برای همین پایان انیمیشن کمی نیز غمگین است. واکنش و احساسی که ممکن است در جدایی‌ها و خداحافظی‌ها به آن دچار شویم.

پایان تلخ قصه‌های خوش؛ ۱۰ انیمیشن دیزنی با پایان‌های متفاوت

هرکول (Hercules)

روح مگ در دستان هرکول

در اقتباس دیزنی از اساطیر یونان هرکول در بچگی توسط هادس، خدای مرگ دزدیده می‌شود که پس از آن او را فانی می‌کند. در واقع هادس با دسیسه‌هایی می‌خواهد ‌از پسر زئوس سوءاستفاده کند و المپوس را فتح کند. هدف هرکول هم این است که رب‌النوع مرگ را شکست دهد تا شایستگی خود را بین خدایان اثبات کند. با این حال اوضاع زمانی پیچیده می‌شود که او با مگ آشنا می‌شود.

مگ برده‌ای است که روحش را به هادس می‌فروشد تا در ازایش به او خدمت کند. آشنایی هرکول و مگ تاثیر زیادی بر شخصیتش می‌گذارد. چون از مگ معنای انسانیت، عشق و قهرمان‌بودن را یاد می‌گیرد. در اواخر انیمیشن مگ جانش را برای هرکول فدا می‌کند. در هر حال هرکول قید جاودانه‌بودن را می‌زند و وارد رودخانه استیکس می‌شود تا مگ را نجات دهد. به همین خاطر هرکول یکی از بهترین قوس‌های شخصیتی را بین انیمیشن‌های دیزنی در خود دارد.

پری دریایی (The Little Mermaid)

تریتون آرزوی دخترش را برآورده می‌کند.

آریل عاشق انسانی به نام اریک می‌شود. ولی به خاطر طبیعتی که دارد نمی‌تواند با او باشد. برای همین تصمیم می‌گیرد با جادوگر دریا یعنی اورسلا معامله‌ای بکند تا مثل اریک انسان شود. ولی اورسلا به پری دریایی کلک می‌زند و برخی از قابلیت‌هایش را از بین می‌برد. بیشتر انیمیشن حول تلاش آریل برای بدست‌آوردن دل اریک می‌چرخد. با این وجود پایان پری دریایی بر پیوند ناگسستنی پدر و دختر تأکید می‌کند.

شاه تریتون پدر آریل برای نجات دخترش خود را قربانی می‌کند تا عشقش را به او ثابت کند. با این حال زنده می‌ماند و آریل را به انسان تبدیل می‌کند؛ چیزی که همیشه آرزویش را داشت؛ بنابراین ازخودگذشتگی و فداکاری‌های والد یکی از درونمایه‌های اصلی پری دریایی است.

انکانتو (Encanto)

خاندان مادریگال به ارزش ماریبل پی می‌برند

اعضای خانواده مادریگال همه به غیر از ماریبل مهارت خاصی در جادو دارند. به همین دلیل بیشتر بستگانش با او محترمانه رفتار نمی‌کنند. علاوه بر این بیشتر اشتباهاتشان را گردن او می‌اندازند. با این حال وقتی خاندان مادریگال قدرت‌هایشان را از دست می‌دهند. این ماریبل است که خانواده را متحد می‌کند؛ شخصیتی که هیچکس او را ابتدا زیر نظر نمی‌آورد.

نباید هم از موسیقی متن فیلم غافل شد. چون آهنگ‌های جذابش بارها در شبکه‌های اجتماعی دیده شد. با این وجود روایت داستان نقش مهم‌تری در ماندگاری انکانتو دارد. زمانی که بالاخره ماریبل محبت و پذیرش را از خانواده‌اش را دریافت می‌کند.

منجمد (Frozen)

آشتی السا با آنا

منجمد داستان دو خواهری به اسم السا و آنا است که به خاطر تفاوت قدرت‌هایش از یکدیگر فاصله می‌گیرند. آنا قدرت شفابخشی دارد. در مقابل السا با دستانش می‌تواند همه چیز را منجمد کند. برای همین امکان دارد به دیگران آسیب بزند. تا اواسط فیلم دو خواهر روابط خوبی با هم دارند؛ اما در اثر حادثه‌ای قدرت‌ مخرب السا فاش می‌شود و مردم از او می‌ترسند. پس از شهر فرار می‌کند و در قلعه یخی پنهان می‌شود.

آنا به جستجوی السا می‌رود تا او را نجات دهد. همیشه یک رابطه عاشقانه در داستان‌های دیزنی به وجود می‌آید که منجمد هم از این قاعده پیروی می‌کند. با این وجود تمرکز اصلی انیمیشن روی پیوند خواهری است؛ بنابراین انیمیشن جایی تمام می‌شود که السا و آنا با یکدیگر آشتی می‌کنند. سپس السا تفاوت‌هایش با دیگران را می‌پذیرد و آهنگ گوش‌نواز Let It Go پخش می‌شود. در منجمد برای اولین بار در کارتون‌های دیزنی شاهزاده داستان احتیاجی ندارد مردی به داد او برسد. چنین اتفاقی آن زمان نوآورانه و هنجارشکن محسوب می‌شد.

مولان (Mulan)

مولان مدال افتخار را دریافت می‌کند.

دختری شجاع و جسور می‌خواهد علیه قوم وحشی هون‌ بایستد. اما چنین اقدامی در چین باستان مرسوم نبود، چون زنان نقشی در درگیری‌ها و جنگ‌ها نداشتند. به همین دلیل تصمیم می‌گیرد خود را شبیه مرد کند و در ارتش ثبت‌نام کند. آخرهای فیلم، هویتش لو می‌رود. ولی با تمام وجود به جنگ با هون‌ها می‌رود و رهبرشان را شکست می‌دهد.

او به قهرمان جنگ تبدیل می‌شود و ثابت می‌کند که زن‌ها هم می‌توانند در نبردها نقش مهمی ایفا کنند. در واقع مولان باعث افتخار امپراتور، هم‌رزمان و پدرش می‌شود؛ افتخاری که کمتر مردی در تاریخ چین و فیلم به آن دست یافته است.

چرا موانا پرنسس دیزنی نیست

گیر افتاده (Tangled)

راپونزل با گیسوانش همه فن‌حریف است.

موهای بلند راپونزل دارای قابلیت شفابخشی هستند. گوتل هم به خوبی از این قضیه آگاه است. به همین خاطر او از موهایش برای این که جوانتر بماند، استفاده می‌کند. وقتی که دزد تحت ‌تعقیبی به نام فلین وارد خانه‌اش می‌شود. زندگی راپونزل برای همیشه تغییر می‌کند.

گوتل برای این که از خانه بیرون نرود، راپونزل را از دنیای بیرون می‌ترساند. چون می‌دانست اگر بیرون برود، اثر جادویش کم‌کم محو می‌شود.فلین راپونزل را با دنیای خارج آشنا می‌کند. همچنین راپونزل متوجه می‌شود، گوتل از او تمام مدت سوءاستفاده می‌کند. در واقع گوتل او را در بچگی دزدیده و در خانه حبس کرده بود.

فداکاری بزرگ فلین

از خودگذشتگی فلین در پایان گیر افتاده

نقطه قوت گیر افتاده سیر و تحول فلین رایدر است. او ابتدا دزدی بود که سر بقیه شیره می‌مالید و به آن‌ها خیانت می‌کرد. ولی راپونزل دیدش را به زندگی عوض می‌کند. لحظه‌های پایانی او برای نجات راپونزل به برج بازمی‌گردد که گوتل همان زمان به فلین خنجر می‌زند. سپس به راپونزل می‌گوید اگر بخواهد فلین را شفا دهد، باید برای همیشه با او بماند. ولی فلین جان‌فشانی می‌کند و موهایش را می‌برد.

راپونزل از فداکاری و مرگ او ناراحت می‌شود و گریه می‌کند. پس از آن یوجین از اشک‌هایش شفا پیدا می‌کند. شاید اگر راپونزل و فلین از این واقعیت آگاه بودند. دیگر فلین لازم نبود، موهایش را ببرد. با این وجود فلین یکی از بزرگترین فداکاری‌ها را بین کاراکترهای مرد دیزنی انجام می‌دهد.

شاه شیر (The Lion King)

چشم در مقابل چشم

شاه شیر یکی از بهترین انیمیشن‌های دیزنی محسوب می‌شود. این فیلم با الهام از نمایشنامه هملت خلق شده است. شاه موفاسا درباره اهمیت چرخه زندگی به پسرش سیمبا می‌گوید؛ چرخه‌ای که همه موجودات را به یکدیگر متصل می‌کند. ولی در این حین برادرش اِسکار به موفاسا خیانت می‌کند و تاج و تخت را تصاحب می‌کند.

موفاسا پسرش را از دست اسکار نجات می‌دهد. اما جانش را از دست می‌دهد. در آن سکانس اسکار به سیمبا می‌گوید مرگ پدرت تقصیر توست؛ این دیالوگ ضربه روحی عمیقی به سیمبا وارد می‌کند. به طوری که با عذاب ‌وجدان از سرزمین پراید فرار می‌کند و دیگر به خانه‌اش بازنمی‌گردد.

پایان شاه شیر سیمبا سرنوشتش را می‌پذیرد. علاوه بر این متوجه می‌شود. او نقشی در مرگ پدرش نداشته است. به همین خاطر به عمویش حمله می‌کند و دقیقا در همان حالتی که پدرش را از دست داد، اسکار را می‌کشد. این سکانس یکی از بهترین نبردهای دیزنی به شمار می‌آید. پس از آن در سکانس پایانی نشان می‌دهد سیمبا دارد مفهوم چرخه زندگی را به بچه‌اش یاد می‌دهد. همان‌طور که ابتدا موفاسا داشت به او یاد می‌داد.

لیلو و استیچ (Lilo & Stitch)

سیر و تحول موجودی رام‌نشدنی

استیچ یا آزمایش شماره ۶۲۶ حیوانی پرجنب‌وجوش و مخرب است که توسط دانشمندی در سیاره تورو آفریده می‌شود. با این وجود فدراسیون اتحاد کهکشان دانشمند دیوانه را برای جنایاتش دستگیر می‌کند. علاوه بر این حیوان عجیبش را به کمربند سیارکی تبعید می‌کند. ولی استیچ از آن جا فرار می‌کند و با سفینه‌ای سر از هاوایی در می‌آورد. در زمین خواهران یتیمی به نام نانی و لیلو استیچ را پیدا می‌کنند و مسئولیت نگهداری از او را به عهده می‌گیرند.

در طول انیمیشن استیچ دردسرهای زیادی درست می‌کند. ولی لیلو و نانی هیچ‌وقت از او ناامید نمی‌شوند. با همین پشتیبانی‌ها و دلسوزی‌ها در نهایت شخصیت استیچ متحول می‌شود؛ موجودی که هیچکس فکر نمی‌کرد روزی عوض شود. فدراسیون اتحاد کهکشان این تغییرات را می‌بیند و اجازه می‌دهد استیچ در زمین همراه خانواده جدیدش بماند. با وجود این که لیلو و استیچ خیلی انیمیشن شناخته‌شده‌ای نیست؛ اما یکی از بهترین پایان‌بندی‌ها را دارد.

بهترین نبردهای دیزنی کدامند؟

روح (Soul)

مورد عجیب ۲۲

روح انیمیشنی است که هر بیننده در هر سن و حالی می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند؛ ویژگی مثبتی که اکثر انیمیشن‌های پیکسار در خود دارند. روزی جو پیانیست و معلم موسیقی در تصادفی می‌میرد و در دنیای بزرگ بیدار می‌شود. عالمی که انسان‌ پس از مرگ به آن‌ جا می‌روند؛ دنیایی که شبیه برزخ است.

جو برای مرگ هنوز آماده نیست و خواسته‌های زیادی از زندگی دارد؛ بنابراین می‌خواهد به بدنش در بیمارستان برگردد و دوباره زنده شود. همین حین ۲۲ روحی که انگیزه‌ای برای زیستن ندارد، ناگهان معنای زندگی را کشف می‌کند.

به طور کلی روح، انیمیشنی عمیق و قابل‌تأمل درباره معنای زیستن و مرگ است. جو برای مدتی زنده می‌شود و به اهدافش دست می‌یابد. ولی انگار همچنان رضایتی از زندگیش ندارد. چون باور داشت، اگر روزی به خواسته‌ها و آرزوهایش برسد، خوشبخت می‌شود. پس به دنیای بزرگ برمی‌گردد و جرقه ۲۲ را فعال می‌کند.

سران دنیای بزرگ به عنوان پاداش فرصتی مجدد برای زندگی به جو می‌بخشند. پیام روح این است که در زندگی بهتر است قدر چیزهای کوچک را دانست و از هر لحظه آن لذت ببرد؛ در واقع فکر نکنیم که حتما باید به موقعیت خاصی دست یابیم تا خوشبخت ‌شویم.

منبع: cbr

سوالات متداول

کدام انیمیشن‌های دیزنی بهترین پایان‌بندی را دارند؟ اثرهایی مانند روح، لیلو و استیچ، شاه شیر و مولان بهترین پایان‌بندی را بین فیلم‌های دیزنی دارند.

برترین اپیلوگ‌های دیزنی چه خصوصیت مهمی در خود دارد؟ در آن‌ها به طور معمول مفاهیم اخلاقی عمیقی یافت می‌شوند یا آرک شخصیت اصلی کامل می‌شود.


سام صابری و اولین کمپ کویری گیمینگ جهان | ولاگ کویری گیمینگ@samsaberi

سام صابری و اولین کمپ کویری گیمینگ جهان | ولاگ کویری گیمینگ@samsaberi

 

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها