۱۰ تا از بهترین بازیهای جهان باز با قابلیت ساخت شخصیت
توانایی ساخت شخصیت در بازیهای ویدیویی به بازیکنان این امکان را میدهد که یا برداشتی از خودشان را وارد دنیای مجازی کنند یا با استفاده از خلاقیت خود، یک شخصیت جدید با داستان و پیش زمینه خاص را بسازند. این سطح از خلق شخصیت در یک محیط جهان باز که جهت دهی به داستان و انتخاب مسیرها بر عهده بازیکن قرار دارد، به خوبی جواب میدهد. به این واسطه در یک تجربه گیمر میتواند بهعنوان یک جنگ سالار ظالم عمل کند، در حالی که در تجربه بعدی میتواند نقش یک قهرمان را داشته باشد.
بازیهای جهان باز به بازیکنان این امکان را میدهند که همه این انتخابها و موارد دیگر را انجام دهند. برخی از بازیها، مانند سری Dragon Age، حتی به بازیکنان این امکان را میدهند که از انتخابهای انجام شده در بازیهای قبلی استفاده کنند تا برای هر بازیکن، دنیای منحصربهفرد و داستان خود را فراهم کنند. در زیر لیستی از بازیهای جهان باز با مکانیکهای خلق شخصیت، برای کسانی که به دنبال آزادی در عرصه مجازی هستند، آورده شده است.
۱۰- Stardew Valley که یک فن بیس بزرگ از طرفداران وفادار دارد
بله، نحوه خلق شخصیت در Stardew Valley بسیار ابتدایی است. اما این همان چیزی است که آن را بسیار جذاب میکند. گرافیک پیکسلی و کنترلهای ساده، فضای بسیار آرامشبخشی را ایجاد میکند. بازی از جایی شروع میشود که بازیکنان، زمین پدربزرگ خود را در دره، به ارث میبرند و همه چیز را برای شروع یک زندگی جدید پشت سر میگذارند. از آنجا، کشاورز تازه کار این آزادی را دارد که زندگی خود را در یک محیط جهان باز و لذت بخش شکل دهد.
این بازی، انتخابها و آزادیهای فراوانی را به بازیکنان ارائه میدهد. گیمرها میتوانند کشاورزی را در اولویت پایینتری قرار دهند و روی زندگی به عنوان یک ماهیگیر تمرکز کنند یا به عنوان یک معدنچی و شکارچی هیولا در زیر زمین به جستجو بپردازند. آنها میتوانند انواع شخصیتهای منحصربهفرد را به عنوان عشق خود، انتخاب کنند، مانند هنرمند محلی که به دنبال آرامش بعد از رابطه گذشتهاش است، شخصی عجیب و غریب با استایل گاث (افرادی که در ظاهر خود کاملا از رنگ مشکی استفاده میکنند و به سبک موسیقی متال علاقه دارند) یا ورزشکار محبوب شهر که هرکسی را تحویل نمیگیرد. بازیکنان حتی میتوانند تصمیم بگیرند که آیا اجازه دهند یک شرکت بزرگ به شهر نقل مکان کند و شروع به تصاحب آن کند.
۹- Mount And Blade II: Bannerlord که بسیار کم به آن توجه شده است
بازیهای زیادی وجود ندارند که این سطح از انتخاب را مانند Mount and Blade II: Bannerlord، در اختیار گیمر بگذارند. این بازی ترکیبی از ژانرها است که گیم پلی تاکتیکی را با مبارزات زمان واقعی اول و سوم شخص، همراه با عناصر RPG و ساخت شهرک ترکیب می کند. داستان آن، همان روایت همیشگی یک بازی با محیط قرون وسطایی است. پس از اینکه قهرمان داستان پدر و مادر خود را از دست میدهد، سفری را آغاز میکند تا راهزنانی که مسئول مرگ آنها بودند را از بین ببرد. او در طول این ماجراجویی، متوجه میشود تکهای از یک پرچم که متعلق به خانوادهاش است، او را به یک اصل و نسب باستانی متصل میکند. از آنجا، بازیکن انتخاب میکند که چگونه داستان را ادامه دهد.
بازیکنان در Bannerlord آزادی کامل دارند و حتی میتوانند داستان اصلی را، با حداقل عواقب نادیده بگیرند. علاوه بر این، آنها می توانند ظاهر شخصیت خود را خلق، تمدن مبدأ خود را انتخاب و به یک سری سوالات پاسخ دهند تا پس زمینهای ایجاد کنند که بر مهارتهای آنها تأثیر بگذارد. پس از آن، گیمرها آزادند تا مسیر خود را دنبال کنند، چه به عنوان یک تاجر یا یک ژنرال مورد اعتماد که فرماندهی یک ارتش بزرگ را بر عهده دارد، رهبر یک گروه مزدور کوچک که برای بالاترین پیشنهاد کار میکند یا یک لرد مستقل که به دنبال تسخیر قلمروهای بیشتری است.
۸- Elden Ring که پس از انتشار، سر و صدای زیادی ایجاد کرد
الدن رینگ حدود ۳۰۰ جایزه بهترین بازی سال را به دست آورده و دلیل آن هم مشخص است. این بازی دارای برخی از بهترین مکانیکها، طراحیها و سبک گیم پلی است که تا به حال در تاریخ بازیهای ویدیویی دیده شده است و تمام مکانیزمهایی را که در دیگر بازیهای سری سولز مشاهده می شود، کامل میکند. Elden Ring به بازیکنان این امکان را میدهد که جنسیت، سن و کلاس قهرمان خود را انتخاب کنند، ظاهر فیزیکی او را خلق کنند و یک وسیله را به عنوان یاد بود برای خود در نظر بگیرند.
عناوین Dark Souls و Demon Souls که قبلا ساخته شدند، یک تجربه جهان باز اما با چند مسیر مشخص را ارائه کردند؛ اما Elden Ring بازترین و غیرخطیترین بازی سری Soulsborne است (منظور، بازیهای سبک سولز لایک از شرکت فرام سافتور، یعنی دارک سولز، دیمنز سولز و بلادبورن هستند) و همچنین اولین بازی از این سری است که به بازیکنان امکان سوارکاری و افزایش سرعت پیمایش جهان را میدهد.
۷- Fallout 4 که قابلیت شخصی سازی بسیار زیادی داشت
فرنچایز Fallout یک نقطه اوج در دنیای بازیهای ویدیویی است و اکثر عناوین این سری، بسیار سرگرم کننده هستند. بازیهای Fallout از نظر بصری چشمگیر و پر از شخصیتها و داستانهای جالب همراه با پیچ و تاب هستند. در حالی که Fallout 4 به دلیل داستانش مورد انتقاد قرار گرفته است، گسترده ترین و آزاد ترین بازی جهان باز را در این فرنچایز ارائه میدهد. جواهر سبز مشترک المنافع، شهر الماس، کاملا در حد و اندازه مکانهای نمادین مانند نیو وگاس، ریوت سیتی یا مگاتون نیست، اما در این بازی، اهمیت زیادی ندارد. قابلیتهای ساخت شهرک و پناهگاه در این بازی، بیشترین آزادی را در بین همه بازیهای بتسدا، به بازیکنان ارائه میدهد.
سکونتگاههای Fallout 4 را میتوان ساخت و سفارشیسازی کرد تا به اهدافی مانند ایجاد مسیرهای تجاری، کشت زمینهای کشاورزی، تأمین آب تمیز و راهاندازی دفاعهای دوربرد کمک کنند. در داستان بازی هم مقداری آزادی عمل وجود دارد که عمدتا شامل انتخاب گروهی است که بازیکن میتواند با آنها همسو شود. گیمرها میتوانند با یکی از گروههای Brotherhood of Steel متعصب، the Railroad ایدهال گرا، the Institute بحث بر انگیز یا the Minutemen بی طرف، همراه شوند. البته پس از آن، تصمیمات اخلاقی بیشماری در طول ماموریتهای مختلف بازی گرفته میشود که میتواند در جهت نیکی و روشنایی و یا بدی و تاریکی باشد.
۶- Baldur’s Gate 3 که شخصیتهای فوق العادهای دارد
سرگرم کنندگی سیاهچالها و اژدهایان (Dungeons & Dragons) در داستان گویی مشارکتی آن قرار دارد. هر شخصیت، چه یک قهرمان داستان باشد و چه یک NPC، میتواند یک پسزمینه غنی با ترسها، ویژگیها و جاهطلبیهای منحصربهفرد داشته باشد. بالدورز گیت ۳، بهترین نمونه D&D است که در دنیای بازیهای ویدیویی، ساخته شده. این بازی که در قلمروهای تخیلی Forgotten Realms اتفاق میافتد، داستان شخصیتهای قابل بازی را دنبال میکند که سفری خطرناک را برای از بین بردن انگلی که ذهن آنها را آلوده کرده است، آغاز میکنند. هر کوئست، مملو از انتخابهایی است که تحت تأثیر جهت اخلاقی بازیکن قرار دارند. این تصمیمات در گزینه خیانت به همه متحدان و به دست گرفتن قدرت به عنوان مطلق (Absolute) جدید به اوج میرسد.
۵- Dragon Age: Inquisition که نقطه اوج این سری است
این بازی هنوز به عنوان قله مجموعه Dragon Age شناخته میشود. این بزرگترین دنیایی است که در هر یک از بازیهای این فرنچایز دیده شده است و حتی از جدیدترین عنوان سری یعنی Veilguard نیز پیشی گرفته. در زمان انتشار، بازی با قابلیت شخصیت سازی گستردهای که داشت، هیجان زیادی را برای گیمرها به ارمغان آورد. قابل ذکر است که Inquisition یکی از اولین منوهای خلق شخصیت با قابلیت نورپردازی خنثی و پویا را داشت. این ویژگی باعث میشود که بازیکنان بتوانند راحتتر شخصیتی بسازند که از آن راضی باشند.
هر نژاد و کلاس در این بازی، پیشینه منحصر به فردی را برای قهرمان داستان فراهم می کند، مانند اینکه یک فرستاده برای شرکت در مذاکرات صلح در Conclave یا نماینده یک جناح جادویی باشد. به دنبال یک تهاجم جادویی در طول این گفتگوی صلح، پارگی عظیمی در آسمان ایجاد میشود و شیاطین از طریق آن وارد دنیا میشوند. از اینجا، انتخابهای بیشمار آغاز میشوند. آیا بازیکن باید گروههایی را بهعنوان عوامل خود به میدان بفرستد، به جای تمپلارها در کنار جادوگران قرار بگیرد، یا از قدرتی که به تازگی به تازگی به دست آورده، برای منافع شخصی استفاده کند؟
۴- Monster Hunter: World که دری را به سوی شکار هیولاها باز کرد
کلمه World در اسم این گیم واقعا به جا استفاده شده است. این قسمت از فرنچایز Monster Hunter این سری محبوب را وارد سبک مدرنتری از بازی کرد. دنیای جهان باز آن، آزادی بیشتری به بازیکنان داده است. توسعه دهندگان همچنین بر تعاملات هوش مصنوعی بین گیاهان و جانوران تأکید زیادی داشتند که باعث شد جهان زنده تر احساس شود. این عنوان عمیقترین سیستم خلق شخصیت در سری Monster Hunter را به بازیکنان ارائه میدهد. این امکان سفارشی سازی گسترده، طیف وسیعی از گزینهها را برای شکارچیان فراهم میکند و سبکهای هنری مختلف را با هم ترکیب میکند. قابل ذکر است که مو، آرایش و صداها به جنسیت خاصی بستگی ندارند، بنابراین بازیکنان میتوانند دقیقاً همان شخصیتی را که میخواهند، خلق کنند.
۳- GTA V Online که به یک موسسه گیمینگ تبدیل شده است
بازی Grand Theft Auto V به راحتی یکی از محبوبترینهای تمام دوران است. داستان بازی پایه، بیش از حد کافی آزادی دارد تا بازیکنان را برای سالها مشغول نگه دارد، اما حالت آنلاین همه چیز را به سطح دیگری رسانده است. بخش آنلاین این بازی با فرصتی برای ایجاد یک شخصیت با یک سیستم خلاقانه، هرچند کمی عجیب، شروع میشود. شخصیتها با انتخاب دو مجموعه از پدربزرگها و مادربزرگها و سپس دو والدین و تصمیمگیری در مورد اینکه کدام یک از خانوادهها را انتخاب کنند، ایجاد میشوند و ترکیبی از همه آنها میشوند.
با بهروزرسانیهای بیشمار و افزودههای جدید، بازیکنان در Grand Theft Auto V اکنون میتوانند به وسیله Delorean معلق، در اطراف لوس سانتوس بگردند یا به عنوان یک راننده تاکسی، صاحب کلوپ شبانه یا رئیس یک باشگاه موتور سواری گذران زندگی کنند. وجود مادهای بیشمار هم، گزینههای بیشتری را به بازیکنان میدهد. هر مسیر، ماموریتها، پاداشها و فرصتهای منحصر به فردی را برای به دست آوردن املاک، به بازیکن میدهد. اگرچه ممکن است GTA V همان سطح از انتخابهای جهان باز را مانند برخی از بازیهای دیگر در این لیست ارائه نکند، ولی همیشه بیشترین آزادی را ارائه میدهد.
۲- Cyberpunk 2077 که بر منحصر به فرد بودن تمرکز میکند
بازی Cyberpunk 2077 یکی از پر سر و صداترین عرضهها در تاریخ بازیها را داشت، با باگهای بیشمار و مشکلاتی که تقریباً کل بازی را در هفته اول از بین برد. با این حال، پس از پچهای متعدد و انتشار DLC بزرگ Phantom Liberty، بازی در نهایت به محصولی تبدیل شد که قبل از انتشارش توجه همه گیمرها را به خودش جلب کرده بود. بازیکنان با ساختن نسخه خود از قهرمان داستان یعنی V، شروع میکنند و پسزمینهای را انتخاب میکنند که بر گزینههای دیالوگ منحصربهفرد و حتی نحوه شروع بازی تأثیر میگذارد. فراتر از داستان، سیستم خلق شخصیت به بازیکنان این امکان را میدهد که تقریباً تمام جنبههای ظاهر فیزیکی V را تغییر داده و سفارشی کنند.
حتی با وجود تفاوتهایی که در پسزمینه وجود دارد، هر یک از شخصیتها جاهطلبی، احترام، اعتبار و آزادی یکسانی در زندگی دارند. Cyberpunk 2077 تقریباً به عنوان یک بازی رفاقتی-جنایی شروع میشود و V و دوستش جکی، قبل از رسیدن به یک ماموریت بزرگ، مشاغل مختلف سطح پایین را انجام میدهند. در این ماموریت بزرگ، آنها باید یک تراشه را از آراساکا، بزرگترین شرکت جهان، بدزدند؛ با این حال، سرقت به طرز فاجعه باری اشتباه پیش میرود و منجر به مرگ جکی میشود. بدتر از آن، تراشه دزدیده شده شروع به از کار افتادن میکند و در تلاش است تا شخصیت وی را بازنویسی کند و شخصیت جانی سیلورهند، با بازی کیانو ریوز را جایگزین او کند.
۱- The Elder Scrolls V: Skyrim که تعریف بازی جهان باز است
یافتن لیستی از بازیهای ویدیویی که در آن The Elder Scrolls V: Skyrim در رتبه اول قرار نگیرد، سخت است. در قسمتهای مختلفی مانند: بهترین نقش آفرینی، بهترین بازی فانتزی، بهترین بازی، بهترین انجمن مادسازها یا بهترین موسیقی متن، Skyrim از هر نظر برتر است. به غیر از ماموریت اول بازی، هیچ چیز در اسکایریم واقعاً اجباری نیست. بازیکنان میتوانند یک بازی کامل را بدون پیوستن به Dark Brotherhood، انتخاب طرف در جنگ داخلی یا حتی پذیرش کامل سرنوشت خود به عنوان Dragonborn انجام دهند. آزادی محض و انعطافپذیری به اسکایریم کمک میکند تا به یک کلاسیک جاودانه تبدیل شود.
اسکایریم به بازیکنان این امکان را میدهد تا از بین ۱۰ نژاد قابل بازی مجزا انتخاب کنند که هر کدام دارای مهارتها، نقاط قوت، ضعفها و گزینههای دیالوگ منحصر به فردی هستند؛ با این حال، بازیکنان به مسیرهای آماده محدود نمیشوند. به عنوان مثال، Bosmer یا Wood Elfها، معمولا کوچکتر هستند و برای نقشهای پیشاهنگی با زرههای سبک مناسب هستند؛ اما، هیچ چیز بازیکنان را از تبدیل Bosmer خود به یک هیولای تشنه به خون و چکش جنگی با زره سنگین باز نمیدارد. این یک بازی است که در آن بازیکنان میتوانند هر کسی که میخواهند باشند.
نظر شما در مورد بازیهای این لیست چیست؟ اگر بازی مورد نظر شما در لیست قرار ندارد، لطفا در کامنتها اسم بازی را برای ما بنویسید.
نظرات