۱۰ فیلم که ثابت میکنند ۲۰۲۴ بهترین سال برای ژانر ترسناک بوده است
سال ۲۰۲۴ سال خوبی برای طرفداران فیلم های ترسناک بود. این ژانر، مجموعهای از آثار درخشان را در زیرژانرهای مختلف ارائه کرد و این باعث شد که برای هر سلیقهای، محصولی وجود داشته باشد. چندین کارگردان، چه با زنده کردن هیولاهای نمادینی مانند نوسفراتو و چه با خلق روایتهای کاملاً جدید و بینظیر مانند Oddity، مرزها را جابجا کردند. برخی دیگر به عمق تاریکی انسان پرداختند یا به ارتفاعات جدیدی در Body Horror دست یافتند.
با در نظر گرفتن این موضوع، این لیست به برخی از بهترین فیلم های ترسناک سال ۲۰۲۴ میپردازد. از وحشتهای روانشناختی با مفاهیم پیچیده تا داستانهای ماوراء طبیعی که موهای شما را سیخ میکنند، مجموعه فیلمهای سال ۲۰۲۴ به راحتی در میان بهترینها در سالهای اخیر قرار میگیرد. فیلمهای زیر از نظر لحن و محتوا متنوع هستند، اما همه آنها نمایانگر داستانهای تاریک و لذتبخش هستند که هر کسی را مجذوب خود میکنند و ثابت میکنند که سال ۲۰۲۴، هم از نظر موفقیت تجاری و هم از نظر تحسین منتقدان، یک قدم واقعی رو به جلو برای ژانر ترسناک بوده است.
۱۰- Abigail
«نمیخواستم باور کنم، اما مجبور شدم حقیقت را خودم ببینم»
کارگردان: Sofia Alaoui
این نسخه خونآشامی از فیلم تنها در خانه، بر گروهی از جنایتکاران تمرکز دارد که برای ربودن دختری به نام ابیگیل (آلیشا ویر) استخدام میشوند، دختری که فرزند یک سردسته خلافکاران قدرتمند است. این عملیات قرار است یک کار ساده و سریع برای دریافت باج باشد، اما خلافکارها وقتی قدرتهای شیطانی و هیولایی ابیگیل آشکار میشود، با مشکلات زیادی روبرو میشوند. دزدان به زودی برای جان خود میجنگند و تماشای آنها که یکی یکی از بین میروند، لذت خاصی دارد.
محصول نهایی یک اثر جسورانه، به یاد ماندنی و متمرکز است که با یک دیدگاه شستهرفته و اجرایی به طرز قابل توجهی با اعتماد به نفس، همراه است. این فیلم حرکات رقص باله را با شوخیهای غیرمنتظره و هیجانهای انتقامی ترکیب میکند. ژانر خونآشامی مدتهاست که به شدت اشباع شده است، بنابراین برای یک فیلم، دشوار است که جایگاه خاصی در این ژانر پیدا کند، اما ابیگیل موفق میشود. این محصول خونین، بیرحمانه و بسیار سرگرمکننده است.
۹- Terrifier 3
«نمیتوانی چیزی را بکشی که آن را نمیفهمی»
کارگردان: Damien Leone
هیچ فیلم ترسناکی بیش از قسمت سوم سری فیلمهای محبوب Damien Leone با حضور آرت د کلاون (دیوید هاوارد تورنتون)، یک قاتل سادیستیک و ماوراءالطبیعه، سرگرمی غیرمعمول و اغراقآمیزتری ارائه نمیدهد. داستان آن پس از وقایع فیلم قبلی ادامه مییابد و سیهنا (لارن لاورا) را دنبال میکند که درگیر پیامدهای روبرو شدن با آرت است. سلطنت ترسناک قاتل شدت میگیرد و گروه جدیدی از قربانیان را به روشهایی که هر بار زشتتر و خلاقانهتر میشوند، هدف قرار میدهد.
همانند قسمتهای قبلی، بخش زیادی از موفقیت فیلم به اجرای پیچیده و کاریزماتیک تورنتون بستگی دارد. او با لذتی آشکار نقش را ایفا میکند و با خلق تفسیری دیوانهوار و جذاب از کلیشهی «دلقک شیطانی»، آرت را به وارث شایستهای برای پنیوایز تبدیل میکند. جدای از بازیگری، Terrifier 3 صحنههای قتل اغراقآمیز و جلوههای وحشتناک مورد انتظار را ارائه میدهد و در کنار آن، مقدار غیرمنتظرهای احساسات را نیز به نمایش میگذارد. ممکن است این فیلم برای همه مناسب نباشد، اما دلیل خوبی وجود دارد که چرا این فرنچایز، چنین طرفداران وفاداری را به خود جذب کرده است.
۸- Heretic
«گفته بودند که از بین رفته، اما شر هرگز ناپدید نمیشود، منتظر میماند»
کارگردان: Scott Derrickson
هیو گرانت یکی از بهترین نقشآفرینیهای خود را در این فیلم ترسناک درباره ایمان و تعصب ارائه میدهد. او در نقش آقای رید ظاهر میشود، مردی دیوانه (اما بدون شک شیکپوش) که دو مبلغ مذهبی مورمون (سوفی تاچر و کلویی ایست) را به خانهاش میکشاند و آنها را تحت شکنجهی روانی و سخنرانیهای بیپایان خود درباره مذهب قرار میدهد. با گذر زمان، حس ناآرامی بیشتر و بیشتر میشود و تماشاگر بهطور کامل ترس، احساس اسارت و اشتیاق ناامیدانهی شخصیتها برای فرار را تجربه میکند.
Heretic در پردهی سوم کمی مسیر خود را گم میکند (مشکلی رایج در فیلم های ترسناک) و شاید کمی بیش از حد از کنترل خارج میشود، اما بازیهای قوی و فیلمبرداری سایهوار و خفقانآور تا حد زیادی این کاستیها را جبران میکنند. طراحی صحنه نیز بهخوبی انجام شده و خانهی رید را به یکی از ترسناکترین مکانها در سینمای وحشت اخیر تبدیل میکند. در نهایت، تفکرات فلسفی فیلم نیز بهطرز شگفتانگیزی هوشمندانه هستند و این محصول را از دیگر فیلمهای مشابه و معمولیتر متمایز میکنند.
۷- Smile 2
«لبخندها خطرناکترین حقیقتها را پنهان میکنند»
کارگردان: Parker Finn
Smile 2 یکی از معدود دنبالههای ترسناکی است که از نسخه اصلی بهتر عمل میکند. از نظر داستانی، این فیلم به پیامدهای نفرین لبخند میپردازد که قربانیان را به جنون و مرگ کشانده بود. دکتر رز کاتر (سوزی بیکن) دیگر شخصیت اصلی نیست، اما داستان او همچنان بر سرنوشت شخصیتهای جدید سایه افکنده و آنها را در مسیر کشف رازهای پشت این پدیدهی شوم قرار میدهد.
ریتم حسابشده و تصاویر وهمآور، این دنباله را به اندازهی قسمت قبلی دلهرهآور میکند، با این تفاوت که گسترش داستانی، افسانهی پشت این نفرین را عمیقتر میکند. فیلم پر از تنشهای ملموس و جامپاسکرهای متعدد است و روایت آن (در بیشتر موارد) با سرعت خوبی پیش میرود. اما برگ برندهی اصلی Smile 2 اجرای فوقالعادهی نائومی اسکات در نقش اصلی است که بدون شک یکی از نقاط قوت فیلم محسوب میشود. او هم سرگرمکننده و هم باورپذیر است. اسکات دربارهی پروژه گفته است: «این فیلم نگاهی جالب به چگونگی بروز تراما به همراه ترس از باور نشدن یا سوءتفاهم دارد.»
۶- Longlegs
«نمیتوانی از چیزی که میداند کجا بودهای فرار کنی»
کارگردان: Oz Perkins
ازگود پرکینز با لانگلگز دوباره به اوج بازگشت؛ یک فیلم ترسناک تیز، خشن و خلاقانه که به جادوگری، شیطانپرستی و خاطرات مدفون پرداخته است. مایکا مونرو در نقش لی هارکر، مأمور افبیآی که درگیر تحقیق دربارهی یک سری قتل/خودکشی عجیب است، نقشآفرینی برجستهای دارد. اما در کنار او، نیکلاس کیج در نقش لانگلگز، یک قاتل جادوگر با الهام از موسیقی راک، بازی درخشانی ارائه میدهد. او با تمام توان، جنون شخصیتش را به تصویر میکشد و از اجرای اغراقشدهاش بهترین استفاده را میکند. کیج گاهی در این نوع نقشها افتوخیز دارد، اما اینبار کاملاً درخشان ظاهر شده است.
مانند بسیاری از دیگر فیلم های ترسناک، لانگلگز در پایانبندی کمی لغزش دارد، اما همچنان مملو از عناصر قوی است، از جامپاسکر آغازین که در آن لانگلگز ناگهان وارد قاب میشود تا سایههای شیطان که در سراسر فیلم پراکنده هستند. فضاسازی فیلم کاملاً غوطهورکننده است و حس وحشت آن با طنزی نیهیلیستی و منحصربهفرد همراه شده است. در نهایت، لانگلگز شاید بینقص نباشد، اما همچنان یکی از سرگرمکنندهترین آثار ترسناک سال به شمار میرود.
۵- Oddity
«آشنایی، حتی اگر وحشتناک هم باشد، میتواند آرامشبخش باشد»
کارگردان: Yorgos Lanthimos
Oddity یکی از چشمگیرترین فیلم های ترسناک کمهزینه در سالهای اخیر است که با گروه بازیگران محدود و لوکیشنهای اندک خود دستاوردی بزرگ رقم میزند. داستان درباره یک پیشگوی نابینا به نام دارسی (با بازی کارولین براکن) است که برای انتقام قتل خواهرش دنی (که براکن این نقش را نیز بازی میکند) به راه میافتد. او با استفاده از قدرتهای جادوگریاش در برابر شیطانی کاملاً انسانی میایستد که به نبردی پرتنش از هوش و اراده منتهی میشود.
این محصول یک اثر مینیمالیستی اما بینهایت خلاقانه است. این فیلم صحنههای استادانهای را یکی پس از دیگری ارائه میدهد، از افتتاحیهی دلهرهآوری که در آن مردی دیوانهوار به دنی هشدار میدهد که کسی مخفیانه وارد خانهاش شده است، تا نمای پایانی فوقالعاده که با سبکی خاص به یکی از صحنههای ابتدایی فیلم ارجاع میدهد. این اثر یکی از بهترین پایانبندیهای سینمایی در سال ۲۰۲۴ را دارد. شوکهای بهموقع و تصاویر دلهرهآور، تماشاگر را درگیر میکنند و داستان هرچه پیش میرود، لایههای جدیدی را از خود آشکار میکند. در مجموع این اثر، دیمین مککارتی را بهعنوان کارگردانی که باید زیر نظر داشت، معرفی میکند.
۴- Alien: Romulus
«در فضا، بقا تنها قانون است»
کارگردان: Fede Álvarez
دو فیلم اول Alien شاهکار بودند، اما دنبالههای بعدی هرگز نتوانستند آن جادوی اولیه را دوباره خلق کنند. بااینحال، فیلمی که بیش از همه به آن کیفیت نزدیک شده، Alien: Romulus به کارگردانی فده آلوارز است؛ اثری خشن و نفسگیر که به فضای تاریک و مینیمالیستی قسمت اول بازمیگردد. داستان دربارهی گروهی از افراد سرگردان است که به یک سفینهی تحقیقاتی نفوذ میکنند، اما بهزودی متوجه میشوند که این فضاپیما تحت سلطهی زنومورفها قرار گرفته است.
داستان فیلم چیز جدیدی ندارد، اما نحوهی اجرا فوقالعاده است؛ ترکیب ترس فضای بسته با سکانسهای اکشن پرتنش (هرچند برخی از عناصر مانند استفاده از CGI برای حضور ایان هولم چندان خوب عمل نکرده است) بسیار خوب از آب درآمده است. یکی از لحظات بهیادماندنی فیلم شامل تیراندازی به زنومورفها در حالت بیوزنی و گرانش صفر است. رومولوس به تدریج قویتر میشود و به اوج خود میرسد، با پایانی هیولاوار که شامل یک دورگه انسان/بیگانه است و در میان ترسناکترین هیولاهای سینمایی پنج سال اخیر قرار میگیرد. این فیلم پر از اعتماد به نفس و استایل است و بازگشتی لذتبخش به ریشههای این سری محسوب میشود.
۳- Late Night with the Devil
«گاهی اوقات، شیطان نیازی به دعوت ندارد»
کارگردان: Cameron and Colin Cairnes
Late Night with the Devil ترکیبی عالی از ترس، درام، معما و مطالعه شخصیت است که بر روی مجری برنامههای تلویزیونی از دست رفته دهه ۷۰، جک دلروی (با بازی دیوید دستمالچیان) تمرکز دارد. جک در تلاشی برای معکوس کردن کاهش رتبههای بینندگان، دختری که ادعا میشود تسخیر شده را به برنامه دعوت میکند. با شروع حوادث عجیب در استودیو، اینطور به نظر میرسد که چیزی ماورایی آزاد شده است.
اگرچه این فیلم آنطور که باید ترسناک نیست، اما به طرز چشمگیری خلاقانه است. این فیلم به دقت ظاهر و حس یک برنامه تلویزیونی از آن دوران را بازسازی میکند و بیشتر اتفاقات در زمان واقعی اتفاق میافتد. محیط و زیباییشناسی دهه گذشته، تمام فیلم را با حس بازیگوشانه و طنزآلودی آغشته کرده است؛ اما این رویکرد به این معنا نبوده که فیلم تاریک نیست. در بخش سوم، فیلم به تصویری سوزان از جستجوی شهرت و بهایی که برای فروش روح انسان باید پرداخت شود تبدیل میشود و عملکرد دستمالچیان تمام بار این روایت را بر دوش میکشد.
۲- The Substance
«نمیتوانی آنچه را که درباره خودت کشف میکنی، فراموش کنی»
کارگردان: Coralie Fargeat
شاید دیوانهوارترین فیلم سال ۲۰۲۴، The Substance باشد که در آن دمی مور عملکرد فوقالعادهای در نقش الیزابت اسپارکل، یک سلبریتی پنجاه ساله، دارد که به درمان تجربی و بازار سیاه پناه میبرد که نسخه جوان و جذاب (با بازی مارگارت کوالی) برایش به ارمغان میآورد. از اینجا به بعد، فیلم پیچشها و چرخشهای عجیب بسیاری را پیش میبرد که بدنهراسی به سبک کراننبرگ را با طنز سورئال و نقد اجتماعی هوشمندانه ترکیب میکند. این فیلم به موضوعات خود به طور جدی پرداخته و هرگز به شعارهای بیمحتوا پناه نمیبرد.
ساختار روایی فیلم نیز خلاقانه است و به طرز شگفتانگیزی همیشه چیزی غیرمنتظره و شگرف برای ارائه پیدا میکند. ایدههای جسورانه با فیلمسازی فنی مطمئن از جمله فیلمبرداری پررنگ و پرانرژی و افکتهای آرایشی به شدت تنفرآمیز، همراه است. در نهایت، اینکه کورالی فارگیت، کارگردان این فیلم، چقدر الهامات را با هم ترکیب میکند، بسیار تاثیرگذار است؛ همه چیز از کوبریک و گرایندهاوس گرفته تا تصویر دوریان گری، دکتر جکیل و آقای هاید و مالکیت Andrzej Żuławski، همه از دیدگاه منحصربهفرد او عبور میکنند.
۱- Nosferatu
«برخی از سایهها هیچگاه محو نمیشوند»
کارگردان: Robert Eggers
جای تعجب نیست که جایگاه اول این فهرست، به بازسازی غنی رابرت اگرز از فیلم کلاسیک ومپایری غیرمجاز کارگردان F.W. Murnau اختصاص دارد. بیل اسکارسگارد که یک تغییر شگرف در نقش کنت اورلاک ایجاد میکند، یکی دیگر از عملکردهای فوقالعادهاش را به عنوان یک شخصیت شرور به نمایش میگذارد، در حالی که نیکولاس هولت و لیلی-رز دپ هم به طرز برجستهای در نقش انسانهایی که در مدار تاریک او گرفتار شدهاند، بازی میکنند. محصول نهایی، موفقترین فیلم ترسناک سال است که نوشتار هوشمندانه را با طراحی تولید باشکوه و فیلمبرداری تکاندهنده و گاتیک به زیبایی ترکیب میکند.
یکی از جنبههای قابل توجه این فیلم، عمق عاطفی آن است. شخصیتها به خوبی توسعه یافتهاند و کشمکشهای درونی آنها به درستی به تصویر کشیده شده است. بسیاری از فیلم های ترسناک، شخصیتهای اصلی خود را به ابزارهای داستانی تبدیل میکنند، اما نوسفراتو با دقت و پیچیدگی یک درام باکیفیت، به این گروه بازیگران پرداخته است. اگرز ترفند مشابهی را با اولین اثر شگفتانگیزش یعنی جادوگر، به اجرا درآورد، اما این اثر از نظر جاهطلبی و دامنه نسبت به آن پیشرفت کرده است. بیدلیل نیست که نوسفراتو مورد تحسین افرادی چون دیوید لاوری، دیوید فینچر و شان بیکر قرار گرفته است.
اگر فیلمهای موجود در این لیست را تماشا کردهاید، لطفا نظرات خود را از طریق کامنت با ما در میان بگذارید.
منبع: Collider
داستان زندگی بزرگترین یوتوبر ماینکرافت | میزگیم با عرفان تاکسیک
نظرات