هر فیلم و سریالی به یک قصه خوب نیاز دارد. پس چه بهتر از این‌که از کتاب و رمان‌های محبوب کمک بگیرند؟ بسیاری از ما بدمان نمی‌آید، دنیایی که صفحاتش را ورق زدیم روی صفحه نمایش هم ببینیم. بعضی‌ها هم همان اول کار ترجیح می‌دهند به‌جای ورق زدن کتاب‌ها، فیلم‌هایشان را ببینید. جزء هر دسته که باشید، یعنی از این نوع داستان‌ها لذت می‌برید. پس شاید بد ند نباشد لیستی از بهترین فیلم‌ها و سریال‌های براساس کتاب و رمان کنار دستتان داشته باشد.

فیلم‌های بر اساس رمان خارجی

اول سراغ فیلم‌های سینمایی برویم. از شروع سینما تا همین حالا، همیشه بازار فیلم‌های اقتباسی گرم بوده است. مثل ما که به رمان‌ها علاقه داریم، بسیاری از کارگردان‌ها هم دلشان می‌خواهد فیلم بعضی از کتاب‌های محبوبشان را بسازند. فیلم‌های براساس رمان خارجی کم نیستند و می‌خواهیم در ادامه نگاهی به بهترین‌هایشان بیندازیم. آن‌هایی که چه روی پرده و چه مانیتورهای تلویزیون و لپ‌تاپ هنوز هم هزاران بیننده دارند.

فیلم	سال ساخت	کارگردان	نویسنده کتاب
The Godfather	۱۹۷۲	Francis Ford Coppola	Mario Puzo
The Lord of the Rings	۲۰۰۳ – ۲۰۰۱	Peter Jackson	J. R. R. Tolkien
The Shawshank Redemption	۱۹۹۴	Frank Darabont	Stephen King
The Harry Potter	۲۰۱۱ – ۲۰۰۱	Chris Columbus (1–۲), Alfonso Cuarón (3), Mike Newell (4), David Yates (5–۸)	J. K. Rowling
Gone with the Wind	۱۹۳۹	Victor Fleming	Margaret Mitchell
Little Women	۲۰۱۹	Greta Gerwig	Louisa May Alcott
Schindler’s List	۱۹۹۳	Steven Spielberg	Thomas Keneally
Call Me By Your Name	۲۰۱۷	Luca Guadagnin	André Aciman
Pride and Prejudice	۲۰۰۵	Joe Wright	Jane Austen
Solaris	۱۹۷۲	Andrei Tarkovsky	Stanisław Lem
Fight Club	۱۹۹۹	David Fincher	Chuck Palahniuk
The Other Boleyn Girl	۲۰۰۸	Justin Chadwick	Philippa Gregory
Gone Girl	۲۰۱۴	David Fincher	Gillian Flynn
The Wolf Of Wall Street	۲۰۱۳	Martin Scorsese	Jordan Belfort

The Godfather

کورلئو‌ن‌ها خانواده جنایتکار نیویورکی‌ای به سردستگی ویتو کورلئونه هستند. آن‌ها در سال‌های پس از جنگ‌جهانی دوم برای این‌که دست بالاتر را داشته باشند و قدرت را از دست ندهند، مبارزه می‌کنند. پسر خانواده، مایکل، که علاقه چندانی هم به این‌کار ندارد، با گذر زمان بیشتر و بیشتر به تجارت خانوادگی کشیده می‌شود…
این خلاصه داستان گادفادر است، خلاصه‌ای که پشت کتاب اصلی پیدا می‌کنید… مجموعه فیلم‌های محبوب پدرخوانده براساس رمانی با همین اسم از ماریو پوزو ساخته شده‌اند.

البته همه‌چیز هم براساس کتاب نیست. مثلا از مهم‌ترین تفاوت‌ها می‌توانیم به نقش جانی فونتان اشاره کنیم. کسی‌که خواننده عروسی است و ویتو را وادار می‌کند به رئیس استودیو پیشنهادی بدهد که نمی‌تواند رد کند. برخلاف فیلم، جانی فونتان، نقش مهمی در کتاب دارد.

The Lord of the Rings

ماجرا از یک خانه کوچک و بامزه شروع می‌‌شود. همه‌چیز سرسبز و پر از نور است. فردو بگینز نقش اصلی ماجرا است که حلقه‌ای پیدا می‌کند و متوجه می‌شود که انگار حلقه قدرتمند او را در اختیار گرفته است. این‌جا پای جادو به داستان هابیت‌ها باز می‌شود و آن‌ها را به مسیر ماجراجویی از جنس مرگ و زندگی، خون و قدرت می‌برد. جایی‌که دیگر خبری از آن آفتاب درخشان و خانه بامزه و دشت‌ سرسبز نیست.

تفاوت مهم فیلم با کتاب به نقطه شروع ماجرا برمی‌گردد. در سری فیلم‌های حلقه، داستان از همین ماجرا شروع می‌شود و پیش می‌رود. درحالی که در کتاب، مقدمه مفصلی درباره تاریخچه حلقه و هابیت‌ها وجود دارد. البته این جای خالی بعدا با دیگر مجموعه‌ها پر می‌شود.

The Shawshank Redemption

رستگاری در شاوشنک از آن فیلم‌هایی است که همیشه بالای جدول imdb پیدا می‌کنید. خیلی از کسانی‌که تازه می‌خواند سینمای هالیوود یا کلا سینما را دنبال کنند این فیلم را در لیستشان قرار می‌دهد. 

فیلم در زندان ایالتی شاوشنک شروع می‌شود. جایی‌که اندی دفرسن،  به جرم قتل همسرش و معشوقه او، محکوم شده تا باقی عمرش را در زندان سر کند. او در زندان دوست عاقلی پیدا می‌کند و کم‌کم راهش را به دفتر رئیس باز می‌کند، تا شاید این‌طور بتواند راهی برای خروج از شاوشنک هم پیدا کند.

رستگاری در شاوشنک، در سال ۱۹۹۴ و براساس رمانی از استیون کینگ به‌نام ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنک ساخته شد.

The Harry Potter

هری پاتر شما را هم یاد روزهای شیرین کودکی و نوجوانی میندازد؟ کمتر کسی است که اسم این سری فیلم و کتاب را نشنید باشد یا با اسم جی.کی رولینگ آشنا نباشد. هری پاتر برای دو سه نسلی که هنوز هم منتظر نامه‌ای از هاگوارتز هستند، خاطرات دوره کودکی و نوجوانی و برای بسیاری دیگر هم یادآور دنیایی فانتزی و خاطرات خوش است. 

این مجموعه فیلم با فیلم هری پاتر و پروفسور استون شروع می‌شود. در این قسمت هری ۱۱ ساله متوجه می‌شود که جادوگر است و پدر و مادرش توسط جادوگری به‌نام لرد ولدمورت کشته شده‌اند…

Gone with the Wind

اگر تورم را در نظر بگیریم، این پرفروش‌ترین فیلم تاریخ است، حتی بیشتر از انتقام‌جویان. بر باد رفته براساس رمانی از مارگارت میچل با همین اسم ساخته شده است. داستان فیلم تقریبا تفاوت خاصی با کتاب ندارد و کاملا به آن وفادار است. ماجرا در ایالت‌های جنوبی آمریکا می‌گذرد. جایی‌که دختر زیبای ملاکی در اوج جوانی و زیبایی‌اش زندگی می‌کند. اما چیزی نمی‌گذرد که سایه جنگ داخلی آمریکا بر سر زندگی اسکارلت و اطرافیانش می‌افتد. او خانه پدری را رها می‌کند و به شهر امن‌تری می‌رود.

بر باد رفته، روایت زندگی مردم جنوب در دوران جنگ است. با این حال، فیلمی کاملا عاشقانه هم هست.

Little Women

شاید اخیرا اسم گرتا گرویگ را به‌عنوان کارگردان فیلم باربی زیاد شنیده باشید. اما گرویگ مدت‌هاست که بازیگری و کارگردانی می‌کند و همه فیلم‌هایش هم رگه‌های فمنیستی دارند. البته فیلم قبلی گرویگ زنان کوچک است که آن هم مانند باربی اقتباسی است؛ اما این یکی از فیلم‌های بر اساس رمان است. رمانی کوتاه و بسیار معروف از نیمه‌های قرن نوزدهم. رمان دقیقا با همین اسم است و گرویگ تقریبا به داستان وفادار است. اما اگر کتاب را خوانده باشید متوجه می‌شوید که بخش‌هایی به داستان اضافه شده است. البته گرویگ در این مورد کارش را خوب انجام داده و داستان فیلم حتی چفت‌و‌بست بهتری از کتاب دارد.

داستان زنان کوچک به همان قرن ۱۹ برمی‌گردد، خانواده‌ای با ۵ دختر و مادرشان و پدری که حضور ندارد. زن‌های این خانواده تمام تلاششان را می‌کنند تا زندگی خوبی برای خودشان بسازند. این را در نظر بگیرید که در قرن ۱۹ زن‌ها کار زیادی نمی‌توانستند انجام دهند و همین زندگی را پیچیده‌تر می‌کرد. جو مارچ خواهر بزرگ‌تر است که معلم و نویسنده می‌شود. امی خواهر کوچک‌تر مدتی با عمه ثروتمندش در پاریس است و لوری دوست دوران کودکی آن‌هاست. این‌ها سه شخصیت اصلی داستان‌اند.

Schindler’s List

فهرست شیندلر، یکی از فیلم‌های اسپیلبرگ است. فیلم با این‌که در ۱۹۹۴ ساخته شده سیاه و سفید است. این فیلم که جایزه اسکار هم گرفته، براساس کتابی با همین نام ساخته شده است. البته که داستان براساس واقعیت است. فهرستی که در اسم فیلم به آن اشاره شده است، فهرستی از اسامی‌ای است که کارخانه‌داری به‌نام اسکار شیندلر جمع می‌کند. او که دوران حکوت وحشت هیتلر زندگی می‌کرد، متوجه اتفاقی که برای یهودیان می‌افتاد می‌شود. اسکار شیندلز تلاش خودش را می‌کند تا افرادی که می‌تواند را چنگال گشتاپو آلمان نازی نجات دهد. 

Call Me By Your Name

لوکا گودانینو، تریولوژی تماتیکی دارد که در هر کدام از فیلم‌ها از دریچه‌ای متفاوت به عشق، تمنا و رابطه عاطفی نگاه می‌کند. دو فیلم اول این سه‌گانه با نام‌های I Am Love و A Bigger Splash به‌ترتیب در سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۵ عرضه شده‌اند. مجموعه، با فیلم مرا با نام خودت صدا کن به پایان می‌رسد.

در این داستان پسر نوجوانی به‌نام الیو را می‌بینیم که با خانواده‌اش برای گذراندن تعطیلات به عمارتشان در شمال ایتالیا آمده است. الیو زمانش را با کتاب، موسیقی و گشت‌وگذار در طبیعت و دورهمی‌های خانوادگی و دوستانه می‌گذارند تا این‌که شاگرد پدرش به جمع آن‌ها اضافه می‌شود. پدر الیو، استاد باستان‌شناسی است و یکی از شاگردانش به‌ نام الیور به آن‌ها می‌پیوندد تا روی پروژه دانشگاهی‌اش کار کند. در این بین، ارتباطی بین او و الیو شکل می‌گیرد. الیو که هنوز نوجوانی است در حال تجربه کردن، سعی می‌کند معنی همه این‌ احساسات و اتفاقات را در زندگی‌اش بفهمد…

Pride and Prejudice

از دیگر فیلم‌های بر اساس رمان خارجی، می‌توانیم به غرور و تعصب اشاره کنیم. شاید کتاب‌های کمتر نویسنده کلاسیکی به اندازه جین آستین به فیلم تبدیل شده باشند. از بین تمام فیلم‌های اقتباس‌شده از کتاب‌های او، غرور و تعصب و عقل و احساس از بقیه معروف‌تر هستند. البته که هرکدام از آن‌ها چند نسخه دارند. اما ما درمورد نسخه جدید غرور و تعصب صحبت می‌کنیم، همان که کیرا نایتلی در آن نقش لیزی را بازی می‌کند. 

غرور و تعصب در یک خانه روستایی خانواده‌ای از طبقه متوسط شروع می‌شود؛ خانواده بنت. در این خانه هفت دختر با پدر و مادر و خدمتکارهایشان زندگی می‌کنند. همه‌چیز روند معمول خودش را طی می‌کند تا این‌که پسری ثروتمند در گران‌ترین عمارت آن منطقه ساکن می‌شود. آقای بینگلی، به همراه خواهر و دوست صمیمی‌اش برای مدتی این عمارت را اجاره کرده‌اند. 

اگر رمان‌های آستین را خوانده باشید یا اقتباسی از کارهاش دیده باشید، باید حدس‌هایی درمورد حال‌و‌هوای این داستان هم بزنید. اگر حدستان یک داستان عاشقانه، کشمکش‌های رفتاری بین شخصیت‌ها، خانه‌های بزرگ و ازدواج است، حدس درستی زدید.

Solaris

سولاریس‌های زیادی وجود دارند که می‌توانیم درباره‌شان صحبت کنیم. منظور این است که، بله، سولاریس هم یک فیلم بر اساس رمان است، رمانی با همین نام. اما افراد زیادی مجذوب داستانش شده‌اند و براساس آن فیلم ساخته‌اند. شاید دلیلش رقابت فضایی آن سال‌ها بوده است. شاید هم شما با خواندن کتاب یا دیدن فیلم بتوانید دلیل جذابیتش را برای این کارگردان‌ها بفهمید…

فیلم، داستان کریس کلیون است. او روانشناسی است که در ماموریت‌های فضایی فعالیت می‌کند. او باید بررسی کند آیا ایستگاه فضایی‌ای که بالای سیاره اقیانوسی سولاریس قرار دارد باید به کارش ادامه دهد یا نه. حالا چرا یک روان‌شناس؟ خب، موضوع اصلا فنی نیست. مدتی است از فضانوردهایی که در این ایستگاه هستند گزارش‌های عجیب دریافت می‌شود و باید کسی وضعیت را بسنجد. 

رمان سولاریس را استانیسلاو لم در سال ۱۹۶۱ نوشت. ۱۹۶۸، بوریس نیرنبورگ براساسش یک فیلم ساخت، سال ۱۹۷۲ آندری تارکوفسکی و ۲۰۰۲ هم استیون سودربرگ. در این بین فیلم تارکوفسکی معروف‌ترین و البته تحسین‌شده‌ترین است. البته یک فیلم دیگر هم باید به این لیست اضافه شود، کوبریک برای ساخت اودیسه فضایی‌اش از سولاریس تارکوفسکی و این رمان الهام گرفته بود. با این حال، اگر این فیلم را دیده باشید می‌دانید که داستانش تفاوت‌های زیادی دارد…

Fight Club

باشگاه مشت‌زنی شاید محبوب‌ترین فیلم دیوید فینچر باشد. این تریلر روان‌شناختی، یکی از فیلم‌های بر اساس رمان است، رمانی با همین اسم که در سال ۱۹۹۶ نوشته شده است. فیلم، مردی را به ما معرفی می‌کند که اسمش را نمی‌دانیم و راوی ماجراست. او مشکلات شدید بی‌خوابی دارد و از زندگی روزمره‌اش خسته شده و راهی برای خلاصی از این زندگی پیدا نمی‌کند. او در جلسات حمایتی برای الکلی‌ها و سرطانی‌ها شرکت می‌کند تا شاید بتواند مشکلاتش را حل کند.

در نهایت از بین رفتن آپارتمانش باعث می‌شود به خانه آشنایی نقل مکان کند که در یک منطقه صنعتی زندگی می‌کند. آن‌ها در پارکینگِ بارِ همیشگیشان باهم تمرین مشت‌زنی می‌کنند و این افراد را به تماشایشان می‌کشاند. همین باعث می‌شود آن‌ها به فکر راه انداختن Fight club بیفتند.

The Other Boleyn Girl

قرن شانزدهم، انگلستان. ملکه کاترین نتوانسته برای هنری هشم وارث پسری بیاورد و پادشاهی و جانشینی در خطر است. این‌جاست که دیگر درباریان وارد عمل می‌شوند. توماس بولین می‌خواهد خواهر جوان‌ترش را به همسری شاه درآورد. خانواده بولین از شاه هنری دعوت می‌کنند و همه از جمله آن، خواهر بزرگ‌تر، به آماده شدن مری کمک می‌کنند. 

ازدواجی که خانواده بولین می‌خواهد، رخ می‌دهد و چیزی نمی‌گذرد که مری باردار می‌شود. حالا توماس به‌خاطر خدمتی که کرده زمین و منصب به‌دست آورده و جایگاه خانواده آن‌ها در دربار رفیع‌تر شده است. اما کاخ آرزو‌ها جایی خراب می‌شود که بچه به دنیا می‌آید و دختر است…

حالا پای دیگر دختر بولین یعنی آن وسط می‌آید. او پادشاه را شیفته خودش می‌کند و می‌خواهد جایگاه ملکه را به‌دست بیاورد. اما سرنوشت آن روی خوشی که فکر را می‌کند به او نشان نمی‌دهد.

دختر دیگر بولین، یک فیلم بر اساس رمان است. اما قبل از آن یک داستان واقعی است. البته که رمان و به‌خصوص فیلم بیشتر توجهشان را روی ماجرای دراماتیک و عاشقانه گذاشته‌اند و بسیاری از اتفاقات و جزئیات مهم تاریخی را نادیده گرفته‌اند. با این حال، برای طرفدارن فیلم‌های تاریخی، The Other Boleyn Girl درام جذابی خواهد بود.

Gone Girl

دختر گمشده یک تریلر روان‌شناختی آمریکایی است که دیوید فینچر در ۲۰۱۴ آن را کارگردانی کرده است. Gone Girl از آن دسته فیلم‌های براساس رمان خارجی است که هنوز جوهر کتاب خشک نشده بود ساخت فیلمش شروع شد. کتاب گیلیان فلین با همین نام در سال ۲۰۱۲ منتظر شد.

داستان از آن‌جایی شروع می‌شود که نیک برای یازدهمین ازدواجشان به خانه می‌آید، اما خبری از همسرش امی نیست. نیک وقتی ردی از او پیدا نمی‌کند، گزارش گم شدن امی را می‌دهد. البته همسرش شخص معروفی است. البته نه به‌خاطر موفقیت‌های شخصیش…پدر و مادر امی مجموعه کتاب‌های کودکی با عنوان امی شگفت‌انگیز (Amazing Amy) نوشته‌اند. مشخصا منبع الهامشان امی بوده و عکسش هم روی جلد است. همین باعث می‌شود خبر گم شدن امی به‌سرعت در رسانه‌ها پخش شود و آن‌ها کم‌کم انگشت اتهامشان را به سمت نیک بگیرند…

این شروع ماجراست، با فلش‌بک‌هایی که از زندگی آن‌ها می‌بینیم، کم‌کم ما هم حدس‌هایی درمورد بلایی که سر امی آمده است می‌زنیم.

The Wolf Of Wall Street

گرگ وال استریت هم از آن فیلم‌هایی است که همیشه طرفدارهای پروپاقرص خودش را دارد و به ‌نظر خیلی‌ها یکی از بهترین فیلم‌های بر اساس رمان خارجی است، بلکه یکی از بهترین فیلم‌های اسکورسیزی است. البته اگر دقیق‌تر بگوییم، این فیلم بر اساس رمان نیست. بلکه بر اساس کتاب خاطرات جردن بلفورد است. خب طبیعتا داستان هم قرار است درمورد جوردن بلفورت باشد. مرد جوانی که راه خودش را به وال استریت باز می‌کند و پول و تمام مطعلقاتش به زندگی او سرازیر می‌شود و تمام سبک زندگی او تغییر می‌کند. 

در این فیلم بازی فوق‌العاده‌ای از دیکاپریو می‌بینید. نقش‌آفرینی‌ای که به عقیده بسیاری باید اسکار را برایش به ارمغان می‌آورد، اما این‌طور نشد. به‌علاوه، گرگ وال استریت نقطه مهمی در حرفه مارگو رابی بود و بعد از آن مسیر یک ستاره سینما را طی کرد.

سریال‌های بر اساس رمان

فقط کارگردان‌های فیلم‌های سینمایی نیستند که به رمان‌ها علاقه دارند. به‌علاوه، شاید هر داستانی هم برای فیلم سینمایی مناسب نباشد. بعضی کتاب‌ها آن‌قدر طولانی و پر جزئیات هستند که یک یا چند فیلم دو ساعته نمی‌تواند به‌خوبی ماجرایشان را روایت کند. خلاصه، اگر سریال‌بین هستید و داستان‌های اقتباسی را دوست دارید بد نیست با چندتا از بهترین سریال‌های بر اساس رمان هم آشنا شوید.

سریال	سال ساخت	سازندگان	نویسنده کتاب
Game of Thrones	۲۰۱۹ – ۲۰۱۱	David Benioff, D. B. Weiss	George R. R. Martin
Big Little Lies	۲۰۱۹ – ۲۰۱۷	Jean-Marc Vallée, Andrea Arnold	David E. Kelley
The Handmaid's Tale	– ۲۰۱۷	Bruce Miller	Margaret Atwood
Sherlock	۲۰۱۷ – ۲۰۱۰	Mark Gatiss, Steven Moffat	Sir Arthur Conan Doyle
Sharp Objects	۲۰۱۸	Jean-Marc Vallée	Gillian Flynn
The Queen's Gambit	۲۰۲۰	Scott Frank	Walter Tevis
A Series of Unfortunate Events	۲۰۱۹ – ۲۰۱۷	Jude Law Neil Patrick Harris Dustin Hoffman	Lemony Snicket
Mindhunter	۲۰۱۹ – ۲۰۱۷	David Fincher	John Douglas, Mark Olshaker
The Leftovers	۲۰۱۷ – ۲۰۱۴	Mimi Leder	Tom Perrotta
The End of the F***ing World	۲۰۱۹ – ۲۰۱۷	Jonathan Entwistle	Charles Forsman

Game of Thrones

قطعا اگر بخواهیم درمورد سریال‌های بر اساس رمان صحبت کنیم، اولین اسم یا دست‌کم یکی از اولین اسم‌هایی که به ذهنمان می‌آید بازی تاج و تخت است. سریال براساس مجموعه کتاب‌های جرج آر.آر. مارتین به‌نام نغمه یخ و آتش ساخته شده است. ماجرا در سرزمینی بزرگ و افسانه‌ای به‌نام وستروس می‌گذرند. این سرزمین، هفت بخش تقریبا خود مختار دارد. یعنی هرکدام از آن‌ها حاکم خودشان را دارند. داستان از سرزمین‌های شمالی شروع می‌شود. جایی‌که خانواده استارک حکمرانی می‌کنند. خبر بدحالی امپراطور به آن‌ها می‌رسد و بعد ند استارک، به پایتخت فراخوانده می‌شود. جایی‌که او به جرم خیانت به مرگ محکوم می‌شود. ند استارک کاراکتر مهمی است که داستان عملا با سفر او به پایتخت شروع می‌شود. 

در این سریال اتفاقات فانتزی زیادی انتظارتان را می‌کشند. خط داستانی و شخصیت‌های زیاد هم داستان را پیچیده‌تر می‌کنند. اما اگر از دیدن موجودات عجیب، غافل‌گیری‌های نفس‌گیر، فیلم‌های تاریخی و جنگ و خون‌ریزی لذت می‌برید و هنوز سراغ Game of Thrones نرفتید، باید در تصمیمتان تجدید نظر کنید.

Big Little Lies

دروغ‌های کوچک بزرگ سریال پرستاره و زنانه‌ای است که در مجموع دو فصل دارد و در دسته سریال‌های بر اساس رمان قرار می‌گیرد. رمانی با همین نام که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد و چیز زیادی نگذشت که دیوید کلی آن را برای یک اقتباس تلویزیونی آماده کرد.

سریال، داستان چند خانواده ثروتمند است. البته بیشتر داستان زنان این خانواده‌هاست. بعضی از آن‌ها موفق و مستقل هستند و بعضی‌هاشان زن خانه‌دار اند. نقطه مشترک بین همه آن‌ها مدرسه فرزندانشان است که باعث می‌شود ارتباطی بین آن‌ها شکل بگیرد. حالا این رابطه ممکن است جنگ و جدل باشد یا حمایت. البته هرکدام از آن‌ها با مشکلات شخصی مختلفی هم در زندگی روزمره‌شان دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. همه این‌ها در کنار هم دراماهای فیلم را می‌سازند. البته در این بین یک مهمان ناخوانده‌ای هم وجود دارد. زنی تنها که تازه و کمی قبل از شروع سال تحصیلی به این شهر آمده و پسر او هم با دیگر بچه‌ها هم‌کلاسی است. البته او تنها شخصیت غیر ثروتمند این سریال است تا کمی تنوع هم ببینیم. 

سریال دروغ‌های کوچک بزرگ، بیشتر از هر چیزی به‌خاطر بازی‌هایش مورد تمجید و تحسین قرار گرفته است. تیم بازیگران مطرح فیلم شامل ستارگانی چون نیکول کیدمن می‌شود که همه آن‌ها به‌خوبی از پس نقش‌هایشان برمی‌آیند.

The Handmaid’s Tale

کتاب مارگارت اتوود با همین اسم، یعنی سرگذشت ندیمه، از آن‌هایی است که اگر بیشتر از سریالش معروف نباشد، قطعا معروفیت کمتری ندارد.
سرگذشت ندیمه در آینده می‌گذرد، اما آینده‌ای که دست‌کم از نظر اجتماعی بیشتر عقب‌گرد به چندصدسال قبل‌تر به‌نظر می‌رسد! نظام تمامیت‌طلبی به‌اسم گیلیاد، امور را در دست گرفته است و مهم‌ترین موضوع برای آن‌ها زادو‌ولد است. نرخ تولد بسیار پایین آمده است و گیلیاد باید برای این مشکل فکری بکند.

جامعه‌ای که گیلیاد در آمریکای پس از جنگ داخلی ساخته، طبقاتی و به‌شدت مذهبی است. چیزی به‌اسم زن تنها برای آن‌ها معنی ندارد. زن‌هایی که طلاق گرفته‌اند، همجنس‌گرا بوده‌اند و… جزء طبقه‌ای به‌نام ندیمه‌ها قرار گرفته‌اند. آن‌هایی که توانایی بچه‌دار شدن دارند، این وظیفه را هم به‌عهده دارند. آن‌ها به خانه صاحب نفوذها و ثروتمندهای گیلیاد فرستاده می‌شوند تا خدمت کنند و بچه به دنیا بیاورند…

Sherlock

اگر به آدم‌های عجیب‌و‌غریب، ماجراهای پلیسی و قصه خوب علاقه دارید، بد نیست این نسخه مدرن از شرلوک هلمز را هم ببینید. ساخت این سریال را بی‌بی‌سی در ۲۰۱۰ و با حضور بندیکت کامبربچ به‌عنوان شرلوک شروع کرد. اگر فیلم‌های قدیمی شرلوک هلمز را دیده باشید، داستان‌ها را می‌دانید. آن‌ها هم براساس مجموعه‌ها داستان‌های شرلوک هلمزِ سر آرتور کانن‌ دویل ساخته شده بودند. نسخه بی‌بی‌سی هم از همان داستان‌ها استفاده می‌کند. این شرلوک در شماره ۲۱ خیابان بیکر زندگی می‌کند و دوست و همکاری به‌نام دکتر واتسون دارد. اما این شرلوک در قرن ۲۱ زندگی می‌کند و همه‌چیز مدرن است. بنابراین، شخصیتش هم کمی دیوانه‌تر و مالیخولیایی به‌نظر می‌رسد. 

این سریال مورد توجه منتقدان و مردم قرار گرفت و چندین جایزه امی را از آن خود کرد. البه شرلوک رسما تمام نشده است. بی‌بی‌سی اعلام نکرده که ادامه‌اش را نمی‌سازد، کامبربچ هم در مصاحبه‌هایش اشاره کرده که بدش نمی‌آید باز هم در نقش شرلوک ظاهر شود. همین هم طرفداران سریال را همچنان منتظر بازگشت شرلوک و دشمن دیرینه‌اش پروفسور موریاتی نگه داشته است.

Sharp Objects

اشیا بُرنده، داستان دختری است که مدت‌ها از خانه و خانواده‌اش دور شده و مشغول کار خبرنگاری است. اما تازگی پرونده جنایی عجیبی در محل تولدش یا همان محل زندگی خانواده‌اش به جریان می‌افتد. اوست که باید برای تهیه گزارش به آن شهر برود و ناچار است این مدت را کنار خانواده‌اش بگذراند. در خانه، مادر و پدر و خواهر کوچک‌تر کامیل منتظر خوش‌آمدگویی به او هستند. از همان ابتدا متوجه جو پرتنش خانه می‌شویم. سایه مادر همیشه روی سر کامیل سنگینی می‌کرده و حالا او بار دیگر حس می‌کند که باید به خواسته‌های مادر تن بدهد.

Sharp Objects، مینی سریالی ۸ قسمتی است و از جمله سریال‌های براساس رمان است. رمانی با همین نام که در سال ۲۰۰۶ چاپ شد، منبع الهام این سریال قرار گرفته است.

The Queen’s Gambit

گامبی وزیر اسم یک حرکت در بازی شطرنج است که الیزابت هارمون به آن علاقه زیادی دارد. هارمون از آن کودکانی است که موفیقتش اشک به‌چشم می‌آورد. دختری تنها که در یتیم‌خانه بزرگ شده. زندگی راحتی نداشته و خیلی وقت‌ها با بزرگسالان اطرافش به مشکل برخورده است. اما یک استعداد بی‌نظیر دارد. انگار مغزش برای شطرنج طراحی شده است.

البته مشکلات الیزابت کم نیستند و احتمالا مسائل و تروماهای کودکی همچنان یقه‌اش را ول نمی‌کنند. او به الکل و مواد مخدر وابسته است و همین رفتار‌ها و زندگی او را تحت تاثیر قرار می‌دهد. با این‌که او بزرگ‌ترین زن شطرنج‌باز آمریکا و حتی دنیاست می‌ترسد که دست‌کم بعضی از توانایی‌هایش اثر مواد مخدر باشند نه توانایی واقعی او….

این مینی سریال هم هفت قسمت دارد و براساس رمانی با همین اسم ساخته شده است. این سریال در زمان پخشش بسیار محبوب بود و به یکی از سریال‌های پرببیننده در آمریکا و سراسر جهان تبدیل شد و البته آنیا تیلور جوی را هم به‌عنوان یک ستاره معرفی کرد.

A Series of Unfortunate Events

حال‌و‌هوای این سریال فانتزی و شاید کمی کودکانه به‌نظر برسد. البته همه‌چیز تاریک است؛ از تم رنگی اکثر بخش‌های سریال گرفته تا زندگی کودکان آن… پدر و مادر سانی، ویولت و کلاوس مرده اند و سرپرستی آن‌ها به یکی از اقوامشان یعنی کنت اولاف می‌رسد. او پیرمردی عبوس، غرغرو و حتی ترسناک است که تنها زندگی می‌کند. خانه‌اش بیشتر شبیه قصر‌های متروکه و مخروبه است. 

چیزی نمی‌گذرد که مشخص می‌شود اولاف ذره‌ای به قیم مناسب نزدیک نیست. او دنبال ثروت بزرگی است که بچه‌ها به ارث برده‌اند. لو رفتن نقشه‌هایش باعث می‌شود بچه‌ها را از او بگیرند و به سرپرست دیگری بدهند. اما اگر فکر می‌کند این پایان خوش ماجراست در اشتباهید. هنوز مجموعه‌های از اتفاقات بد منتظر کودکان خانواده بودلر است. 

اگر دلتان کمی فانتزی و یک سریال تینجری متفاوت می‌خواهد بد نیست A Series of Unfortunate Events را که از سریال‌های بر اساس رمان است ببینید. مثل بسیاری دیگر از این سریال‌ها، کتاب مورد اقتباس هم همین اسم را دارد.

Mindhunter

اگر فیلم‌های پلیسی را دوست دارید و قاتل‌های دیوانه و ضد اجتماع‌ها برایتان جالب هستند نباید Mindhunter را از دست بدهید. سریال بر اساس کتابی با اسم مشابه ساخته شده است. کتاب را یکی از ماموران FBI به‌نام جان داگلاس نوشته بوده است. 

داستان فیلم در FBI می‌گذرد. جایی‌که یکی از مامورها به اسم هولدن فورد، همراه با روانشناسی که مسئول بخش مطالعات رفتاری FBI در ایالت ویرجینیاست، پروژه‌ای درمورد قاتل‌های سریالی شروع می‌کنند. آن‌ها قصد دارند روان این افراد را بهتر بشناسند تا بتوانند از این اطلاعات برای حل پرونده‌ها استفاده کنند. 

در طول سریال، آن‌ها با تعدادی از معروف‌ترین قاتل‌های سریالی آمریکا در زندان دیدار می‌کنند. با مصاحبه و گفتگوهایی که با آن‌ها دارند نگرش کلی نسبت به قاتل‌های سریالی را در نگاه کارشناسان تغییر می‌دهند. 

به‌علاوه، اگر از فیلم‌های دیوید فینچر مثل Gone Girl، Noteboke و Fight Club لذت بردید، حتما از این سریال بر اساس کتاب هم لذت می‌برید.

The Leftovers

تصور کنید یک روز از خواب بیدار می‌شوید و در یک لحظه می‌بینید، خبری از عزیزان، دوستان و بسیاری از افرادی که می‌شناختید نیست. احتمالا نگران می‌شوید، می‌گردید و از دیگران پرس‌و‌جو می‌کنید. حالا اگر متوجه شوید که دیگران هم همین تجربه را دارند، چه احساسی پیدا می‌کنید؟ بیشتر از قبل نگران و ترسیده نمی‌شوید؟ 

این داستان Leftovers یکی از سریال‌های بر اساس رمان ساخته شده است. ناپدید شدن ناگهانی بخشی از جمعیت جهان، همه مردم دنیا را به ناباوری، غم و اندوه می‌برد. تقریبا همه‌جا و همه، کسی را از دست داده‌اند و هیچ‌کس دلیل این اتفاق را نمی‌داند. همین باعث شکل‌گیری باور‌های مختلف و حتی فرقه‌های شبه مذهبی می‌شود. 

تام پروتا نویسنده کتابی با همین نام و جزء تهیه‌کننده‌های سریال است. او پس از انتشار کتابش در ۲۰۱۴، در سال ۲۰۱۷ مشغول ساخت سریال بازماندگان شد.

The End of the F***ing World

پایان این دنیای لعنتی، از جمله سریال‌های براساس کتاب است و حال‌و‌هوای نوجوانانه دارد. تصورتان از سریال‌های نوجوانانه، ماجراهایی است که در مدرسه و دبیرستان‌های جالب می‌گذرد و نوجوان‌هایی را می‌بینید سر به سر هم می‌گذارند، جشن پایان سال تحصیلی و مهمانی می‌گیرند و می‌رقصند و کارهای احمقانه می‌کنند؟ پس این سریال کمی دور از انتظارتان خواهد بود. شخصیت‌های اصلی فیلم دو نوجوان ۱۷ ساله به‌نام‌های جیمز و آلیسا هستند.

جیمز، خودش را روان‌پریش می‌داند و یکی از تفریحاتش کشتن حیوانات است. او حالا می‌خواهد به مرحله بعدی برود و ببیند کشتن آدم چه حسی دارد! آلیسا هم از خانه آرامی نمی‌آید. این دو تقریبا با هیچ‌کس در مدرسه ارتباط برقرار نمی‌کنند. پس آلیسا به جیمز پیشنهاد می‌دهد که با هم فرار و ماجراجویی کنند. جیمز هم با نقشه‌های شوم خودش، این پیشنهاد را قبول می‌کند. اما همه‌چیز طور دیگری پیش می‌رود. اتفاقات از کنترل خارج می‌شوند و آن دو را به‌جایی می‌رسانند که قطعا لحظه‌ای از ذهنشان یا حتی ذهن ببینده نمی‌گذشت.

البته سریال آن‌قدر هم جدی نیست. شوخ‌طبعی ظریفی را همیشه در لابه‌لای تمام اتفاقات ناخوشایند فیلم می‌توانید ببینید. به‌هرحال، وقتی ۱۷ سالتان باشد هر دیوانه‌بازی و کار احمقانه‌ای یک وجه حماقت‌آمیز خنده‌دار هم دارد، یعنی هیچ‌چیز هنوز آن‌قدر جدی نیست و خودتان هم این را نمی‌دانید…

جمع‌بندی

اگر هم فیلم و سریال دوست دارید و هم کتاب و رمان، احتمالا ترکیب این دو برایتان خوش‌آیند باشد. چندتا از بهترین فیلم‌ها و سریال‌هایی که براساس یک کتاب و رمان ساخته شده‌اند را می‌شناسید؟ فیلم‌هایی که بالاتر معرفی کردیم قطعا شامل تعدادی کمی از آن‌ها می‌شود. شما کدام را دیده‌اید و کدام را بیشتر دوست داشتید؟ به‌نظر شما جای کدام فیلم در این لیست خالی است؟