۱۰ فیلم برتر با حضور گربهها؛ گربههای فراموشنشدنی سینما
آیا گربهها میتوانند بازی کنند؟ اصلا بازیگرهای خوبی هستند؟ رابرت فلین که با حیوانات کار میکند، معتقد است که توانایی بازیگری گربهها فراتر از چیزی است که به آن فکر میکنیم. حتی اگر بازیگری گربهها را هم کنار بگذاریم، دیدن یک گربه روی صحنه، زیبایی آن را دوچندان میکند. اینکه یک گربه روی دستهای مارلون براندو یا جیمز دین بنشیند به خودی خود زیباست. هیچکس نمیتواند منکر این زیبایی شود.
استنلی کوبریک عاشق گربهها بود و حتی در اتاق تدوینش هم با گربهاش همبازی میشد. کریس مارکر حتی گربهاش را با خودش به مصاحبههای تلویزیونی میبرد. فیلمسازها علاقه زیادی به گربهها دارند و البته مخاطبها هم واقعا گربهها را دوست دارند. حالا بیایید ۱۰ فیلم برتر که گربهها در آن حضوری فراموشنشدنی دارند را مرور کنیم.
The Sick Kitten (1901)
شش سال از تولد سینما گذشته است و ۱۱۳ سال پیش فیلمی در مورد یک گربه مریض ساخته شده است. حالا که اینترنت جهان را فرا گرفته، ویدیوهای گربهها جزو پربازدیدترینها هستند، ولی یک قرن پیش خبری از این ویدیوها نبود. در این فیلم، دو کودک نقش دکتر را برای یک گربه ایفا میکنند. این گربه از یک بیماری ناشناخته رنج میبرد. این دو کودک میتوانند گربه را درمان کنند و در نهایت این پیروزی را به خودشان تبریک میگویند. این فیلم سال ۱۹۰۱ ساخته شده و G.A.Smith جزو اولین کسانی بوده که زیباییهای یک گربه را درک کرده و آن را به تصویر کشیده است.
L’Atalante (1934)
ژان ویگو خیلی زود از دنیا رفت و آتالانت شاهکار اوست. شاهکار فراموشنشدنی از داستان یک زوج که زندگی عاشقانهشان را روی یک لنج شروع میکنند. مجله Sight&Sound اخیرا این فیلم را جزو ۱۲ فیلم برتر تاریخ سینما در نظر گرفته است. گربهها در این فیلم، نقشی تعیینکننده دارند و بعضی گربههای میشل سایمون همیشه در لنج پرسه میزنند. این لنج همان جایی است که زوج داستان، قرارهای عاشقانهشان را آنجا برگزار میکنند.
حتی در حساسترین لحظه فیلم که روی لنج آتالانت با آکاردئون میرقصند، یک بچه گربه روی شانه شخصیت اصلی نشسته است. صحنههایی که هم خندهدار است و هم غمانگیز. جالب است بدانید که ژان ویگو در کودکی، با گربههای ولگرد بزرگ شده بود و همیشه دوست داشت که گربهها در فیلمهایش حضور داشته باشند.
The Private Life of a Cat (1947)
الکساندر همید یک هنرمند آوانگارد و خاص است که تصاویر خاصی را از خودش به ارمغان گذاشته است. او در این فیلم جالب، داستان تولد چند بچه گربه را روایت میکند. یک گربه باردار فرزندانش را به دنیا میآورد و این کل داستان فیلم است. او این فیلم را به زیبایی تدوین کرده است و ماجرا از زاویه دید مادر گربهها روایت میشود. این فیلم یک امر جادویی است، شاید ثبت چنین لحظاتی برای گروههایی مثل نشنال جئوگرافیک هم قفل باشد، چون پر از احساسات است. الکساندر همید به زیبایی این اتفاق را به تصویر میکشد.
Alice In Wonderland (1951)
استودیو انیمیشن دیزنی توانسته است بین حس مرموز و شیطنتآمیز یک گربه و لحن معصومیتآمیز آن ارتباط برقرار کند. تعبیر والت دیزنی از این شخصیت، کاملا با شخصیت اصلی داستان لوئیس کارول سازگار است. صداپیشه فیلم هم استرلینگ هالووی است که به جای خرس مهربان و گیج وینی پو صحبت کرده است. با اینکه هر موجودی که انسان را به خنده وامیدارد، میتواند نوعی کابوس باشد، ولی در عین حال رازآلود بودن این گربه، نقطه عطف داستان است. البته شخصیتهای این داستان جذاب، به طور کلی به دل مینشینند، خرگوش سفید، کرم قلیانکش و کاراکترهای دیگری که هر کدام به نحوی شما را هیجانزده میکنند.
La Dolce Vita (1960)
در یکی از شاهکارهای سینمای ایتالیا که کارگردان بزرگی مثل فدریکو فلینی آن را ساخته، یک بچهگربه ناز وجود دارد. مارچلو ماستریانی و آنیتا اکبرگ در این فیلم نقشآفرینی میکنند، ولی بازی این بچهگربه حتی از این دو غول بازیگری هم بهتر است. در یکی از صحنههای رویاییاش، مارچلو ماستریانی به دنبال شیر برای این بچهگربه است، در حالی که اکبرگ با این بچهگربه در خیابانها بیهدف میچرخد.
Breakfast at Tiffany’s (1961)
اورنجی اسم گربهای است که در این فیلم بازی میکند. ۹ گربه مختلف برای بازی در این نقش انتخاب شدند، ولی اورنجی آنقدر خوب بود که کارگردان او را انتخاب کرد. این گربه توانست جایزه Patsy را بگیرد که معادل اسکار برای حیوانات است. هالی در جایی از فیلم میگوید: «من اینجا مثل گربهام، یک آدم بینام و نشان، ما مال هیچکس نیستیم و هیچ کسی هم مال ما نیست. ما حتی مال همدیگر هم نیستیم». گربهای که در این فیلم حضور دارد، نمادی از روحیه مستقل و بیتفاوت هالی است.
The AristoCats (1970)
گربههای اشرافی آخرین انیمیشنی بود که والت دیزنی قبل از مرگش تایید کرد و ساخته شد. یکی از بهترین جشنوارههای گربهای و یک انیمیشن موزیکال که همه دوستش داریم. یک دوشس و سه بچهگربه به همراه یک گربه خیلی شیکپوش در حال بازگشت به پاریس هستند. آنها وارد یک پنتهاوس گربهای میشوند و با موزیک جز در حال رقص هستند. اسم موزیک این است: همه میخواهند گربه باشند.
ترکیب موسیقی جز و گربهها و معجزه والت دیزنی یک شاهکار خلق کرده است. حتی قرار بود لوئیس آرمسترانگ این قطعه را بخواند، ولی به دلایلی از این فیلم کنار کشید. جالب اینجاست که کاراکتر گربهای که قرار بود خواننده باشد، کاملا بر اساس شخصیت لوئیس آرمسترانگ ساخته شده بود. حتی مدلی که ترومپت را در دستانش میگرفت هم شبیه او بود.
The Godfather (1972)
اتفاقی که در صحنه اول پدرخوانده میافتد، واقعا شوکهکننده است. یک گربه روی پای دون کورلئونه خوابیده است و اولین لحظه آشنایی ما با دون کورلئونه با حضور یک گربه اتفاق میافتد. جالب است بدانید که این گربه اصلا در فیلمنامه نبود، کاپولا این گربه را در استودیو میبیند و چون میدانست که مارلون براندو عاشق حیوانات است، آن را روی پاهای براندو میگذارد.
حالا ما یک رئیس مافیا داریم که در مورد کار حرف میزند و یک گربه مهربان را هم نوازش میکند. حتی صدای خرخر گربه حین نوازش کردن هم روی دیالوگها گذاشته شده است. اگر خوب دقت کنید این صدا را میشنوید.
Day For Night (1973)
یک فیلم که در مورد ساختن فیلم است. خود تروفو در این اثر بازی میکند و داستان فیلم در مورد یک کارگردان است که با مشکلات روزمره حین فیلمسازی دست و پنجه نرم میکند. یکی از مشکلاتش کار کردن با گربههاست. آنها میخواهند از صحنه شیر خوردن بچهگربه از سینی صبحانه فیلم بگیرند، ولی این بچهگربه خیلی تخس است و در نهایت موفق نمیشوند این پلان را بگیرند و مجبور میشوند یک گربه دیگر را جایگزین کنند.
Alien (1979)
جونز یک گربه نارنجی است که برای از بین بردن موشهای سفینه استخدام شده است. این تنها کار این گربه نیست، آدمها با این گربه حرف میزنند، با آدمها همراهی میکند و بعضی وقتها ناگهان وارد صحنه میشود و حتی خیلی وقتها موضوع بحث افراد داخل سفینه میشود. آن بیلسون، منتقد فیلم، در مورد این گربه چندین مقاله نوشته است و تاثیری که این گربه در مفهوم کلی فیلم دارد را بررسی کرده است.
فیلمهای گربهای محبوب شما کدامند؟
تعداد فیلمهای گربهای زیاد است، ما سعی کردیم به جز گربههای اشرافی و آلیس در سرزمین عجایب سراغ انیمیشنها نرویم و فیلمهایی را انتخاب کردیم که گربهها نقش تعیینکنندهای در آن دارند. بعضی از این گربهها، برای بازیگری تمرین داده شدهاند و بعضیها هم خیلی اتفاقی وارد ماجرای فیلم شدهاند. حالا شما بگویید: فیلم محبوب شما که گربهها در آن حضور دارند کدام است؟
منبع: BFI
ببینید: خاطرات گیمرهای دهه هفتاد و هشتاد
نظرات