دهه ۹۰ میلادی جزو درخشانترین سالهای تاریخ سینما به شمار میرود. در این دهه، دیزنی دوره رنسانس خود را تجربه کرد و فیلمهای کلاسیکی مانند Beauty and the Beast و The Lion King را اکران کرد، جنگ ستارگان با انتشار Star Wars: Episode I – The Phantom Menace به پرده سینما برگشت و ستارگانی مانند تام هنکس و جیم کری گیشه را تحت سلطه خود داشتند. در همین حال، سینمای مستقل در حال رشد بود و با اکران فیلمهای بزرگی مانند Before Sunrise و Being John Malkovich به اوج خود رسید.
با این حال، برخی از فیلمهای دهه ۹۰ میلادی بالاتر از سایرین قرار دارند و بهعنوان فیلمهایی معرفی میشوند که باید حداقل یک بار آنها را ببینید؛ فیلمهایی که آثار بسیار عالی هستند و تأثیر بزرگی بر صنعت فیلمسازی گذاشتهاند. در این لیست، ۱۰ فیلم از سالهای دهه ۹۰ را آوردهایم که حتما باید ببینید. با ما همراه باشید.
۱۰. سکوت برهها – The Silence of the Lambs
سال نمایش: ۱۹۹۱
کارگردان: جاناتان دمی
فیلم سکوت برهها (The Silence of the Lambs) به کارگردانی جاناتان دمی، تا به امروز تنها فیلم ترسناک است که جایزه بهترین فیلم اسکار را از آن خود کرده است. این فیلم که با بازی جودی فاستر و آنتونی هاپکینز ساخته شده، داستان کلاریس استارلینگ (با بازی فاستر)، کارآموز FBI را دنبال میکند که در حال تحقیق درباره یک سری قتلهای زنجیرهای است که توسط قاتلی معروف به «بوفالو بیل» (با بازی تد لوین) انجام شدهاند. در طول مسیر، او گاهی از هانیبال لکتر (با بازی هاپکینز) کمک میگیرد؛ یک قاتل زنجیرهای آدمخوار که در زندان به سر میبرد و اطلاعاتی درباره پرونده دارد.
The Silence of the Lambs شاهکاری بینظیر در بازیگری محسوب میشود. هاپکینز در نقش لکتر به طرز وحشتناکی ترسناک ظاهر شده و با حضورش تنش را به صحنه میآورد؛ در حالی که فاستر در نقش استارلینگ شخصیتی قوی و باورپذیر ارائه میدهد که مخاطب بهراحتی با او همراه میشود. دمی نیز با کارگردانی بینظیر خود حس تعلیق و دلهره را در سراسر فیلم حفظ میکند. ترکیب این سه عنصر، در کنار یکی از هیجانانگیزترین فیلمنامههای هالیوود، «سکوت برهها» را به یکی از بهترین فیلمهای دهه ۹۰ تبدیل کرده که هر فرد باید حداقل یک بار آن را تماشا کند.
۹. رستگاری در شاوشنک – The Shawshank Redemption
سال نمایش: ۱۹۹۴
کارگردان: فرانک دارابونت
فیلم «رستگاری در شاوشنک» (The Shawshank Redemption) محصول سال ۱۹۹۴، اقتباسی سینمایی از رمان کوتاه استیون کینگ به نام Rita Hayworth and the Shawshank Redemption است. این فیلم در مورد اندی دوفرین (با بازی تیم رابینز) و الیس بوید ردینگ معروف به «رد» (با بازی مورگان فریمن) است؛ دو زندانی که دوران محکومیت طولانی خود را در زندان ایالتی شاوشنک سپری میکنند. «رستگاری در شاوشنک» موفقیت بزرگی در میان منتقدان کسب کرد و نامزد هفت جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم شد و همچنان بهعنوان یکی از بهترین اقتباسهای سینمایی از آثار استیون کینگ شناخته میشود.
یکی از برجستهترین ویژگیهای این فیلم، پرداخت عمیق به موضوع دوستی است. اندی و رد به لطف ارتباط و دوستیای که بین آنها شکل میگیرد، قادر به تحمل سختیهای زندان هستند. وفاداری متقابل آنها به یکدیگر، کمک میکند تا امیدشان را حفظ کنند. این دوستی به شکلی زیبا توسط رابینز و فریمن به تصویر کشیده شده است؛ تا جایی که مورگان فریمن پس از اکران فیلم، نامزد جوایز متعددی شد.
The Shawshank Redemption یک درام عمیق و تأثیرگذار است که بر پایه بازیهای درخشان بازیگرانش بنا شده و هر علاقهمند به سینما باید آن را ببیند.
۸. فروشندهها – Clerks
سال نمایش: ۱۹۹۴
کارگردان: کوین اسمیت
فیلم فروشندهها (Clerks) به کارگردانی کوین اسمیت و با بودجهای بسیار محدود ساخته شد و به یکی از نمادهای سینمای مستقل دهه ۹۰ تبدیل شد. این فیلم داستان دانته هیکس (با بازی برایان اوهالوران) را روایت میکند؛ کارمندی در یک فروشگاه کوچک که در روز تعطیل به سر کار میآید. او فقط میخواهد چند ساعت جای خالی را پر کند و برود؛ اما او کل روز در فروشگاه گرفتار شده و با مجموعهای از مشتریان عجیب و غریب روبهرو میشود. در همین حال، بهترین دوستش، رندال گریوز (با بازی جف اندرسون)، که در فروشگاه ویدئویی کنار مغازه کار میکند، مدام او را اذیت میکند.
یکی از جذابترین جنبههای این فیلم، سادگی و بیتجربگی آن است. اوهالوران و اندرسون شاید بهترین بازیگران دنیا نباشند، اما اجرای آنها کاملاً واقعگرایانه به نظر میرسد، که باعث شده شخصیتهای دانته و رندال در یادها بمانند. البته، دیالوگهای هوشمندانه و جذاب فیلم نیز نقش مهمی در موفقیت آن دارند. کوین اسمیت در نوشتن دیالوگهای سریع، طنزآمیز و در عین حال احساسی مهارت دارد و این توانایی در Clerks به خوبی نمایان است؛ حتی با وجود اینکه این فیلم اولین تجربه کارگردانی او بود.
مانند بسیاری از کمدیهای دهه ۹۰، شاید «فروشندهها» بهطور کامل از آزمون زمان سربلند بیرون نیامده باشد، اما همچنان ارزش تماشا دارد؛ بهویژه برای فیلمسازان جوانی که به دنبال الهام گرفتن از سینمای مستقل هستند.
۷. داستان عامهپسند – Pulp Fiction
سال نمایش: ۱۹۹۴
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
دومین فیلم کوئنتین تارانتینو یعنی Pulp Fiction، شاید نمادینترین فیلم مستقل دهه ۹۰ باشد. این فیلم که با حضور گروهی از ستارگان بزرگ از جمله جان تراولتا، ساموئل ال. جکسون، اوما تورمن و بروس ویلیس ساخته شد، موفقیت بزرگی در گیشه کسب کرد. سبک منحصربهفرد تارانتینو باعث شد تا این فیلم از همان ابتدا مورد توجه قرار گیرد و همچنان، پس از گذشت چند دهه، جایگاه خود را بهعنوان یک اثر برجسته حفظ کند.
با اینکه Pulp Fiction دومین فیلم تارانتینو بود، اما او در این اثر در اوج خلاقیت خود قرار داشت. فیلمنامه این فیلم هوشمندانه و درگیرکننده بوده و با انتخاب بینقص بازیگران همراه شده است؛ در حالی که فیلمبرداری و ریتم داستانی نیز به شکل ماهرانهای مدیریت شدهاند. از میان بازیگران، ساموئل ال. جکسون و جان تراولتا در نقش دو آدمکش حرفهای، ژولز وینفیلد و وینسنت وگا، یکی از بهترین زوجهای سینمایی را خلق کردهاند. ارتباط فوقالعاده بین این دو شخصیت، برخی از بهیادماندنیترین دیالوگهای تاریخ سینما را خلق کرده است.
بیش از ۳۰ سال پس از اکران، Pulp Fiction همچنان یکی از محبوبترین فیلمهای تارانتینو و یکی از آثار تأثیرگذار برای فیلمسازان مستقل است. این فیلم جایگاه خود را بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای دهه ۹۰ تثبیت کرده و همچنان الهامبخش سینمادوستان و کارگردانان تازهکار است.
۶. نابودگر ۲: روز داوری – Terminator 2: Judgment Day
سال نمایش: ۱۹۹۱
کارگردان: جیمز کامرون
فیلم Terminator 2: Judgment Day، دنبالهای بر فیلم The Terminator محصول سال ۱۹۸۴ است و بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای اکشن تاریخ شناخته میشود. داستان این فیلم چندین سال پس از قسمت اول رخ میدهد و سارا کانر (با بازی لیندا همیلتون) را نشان میدهد که به فردی مقاوم و سرسخت تبدیل شده و اکنون باید از پسرش، جان کانر (با بازی ادوارد فرلانگ)، در برابر ربات T-1000 (با بازی رابرت پاتریک) که برای کشتن او فرستاده شده، محافظت کند. اما این بار، او از کمک یک T-800 اصلاحشده (با بازی آرنولد شوارتزنگر) بهره میبرد.
فیلم ترمیناتور ۲ موفقیت بزرگی در گیشه بود و دلیل آن نیز کاملاً واضح است: شوارتزنگر در اوج عملکرد خود قرار دارد و با اجرای بینقص و دیالوگهای بهیادماندنی، صحنههای اکشن فیلم را به اوج میرساند. با این حال، لیندا همیلتون نیز بهعنوان نقش اول زن، کاملاً درخشان است و قدرت شخصیت سارا کانر را به خوبی نشان میدهد. شخصیت T-1000 هم به لطف بازی ترسناک و تهدیدآمیز پاتریک و جلوههای ویژه انقلابی فیلم، تبدیل به یکی از بهیادماندنیترین آنتاگونیستهای تاریخ سینما شد؛ بهگونهای که حتی امروز نیز تاثیرگذار و باورپذیر به نظر میرسد.
بهطور خلاصه، Terminator 2 یک فیلم اکشن بینقص است که جایگاه آن را بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای دهه ۹۰ تثبیت کرده و یکی از برترین آثار اکشن تاریخ سینما محسوب میشود.
۵. داستان اسباببازی – Toy Story
سال نمایش: ۱۹۹۵
کارگردان: جان لستر
فیلم Toy Story حول محور وودی (با صدای تام هنکس) میچرخد؛ عروسک گاوچران که پس از ورود یک اکشن فیگور جدید و درخشان به نام باز لایتیر (با صدای تیم آلن) به شدت دچار حسادت میشود. این فیلم در سال ۱۹۹۵ هم در میان تماشاگران و هم نزد منتقدان موفقیت بزرگی کسب کرد. اما «داستان اسباببازی» فراتر از محبوبیتش، یک دستاورد فنی پیشگامانه بود؛ چرا که اولین فیلم انیمیشنی بود که کاملاً به کمک جلوههای ویژه کامپیوتری (CGI) ساخته شد. در کنار این نوآوری، فیلم به لطف شخصیتهای دوستداشتنی و داستان درگیرکنندهاش، هم کودکان و هم والدینشان را تحت تأثیر قرار داد.
Toy Story همچنان یکی از برترین فیلمهای انیمیشنی تاریخ است. فیلمنامه آن، در عین داشتن پیامهای عمیق خانوادگی، پر از طنز دلنشین است که از پیشینه هنکس و آلن در کمدی بهخوبی بهره میبرد. از نظر بصری نیز این فیلم به طرز شگفتانگیزی جذاب است. اگرچه مدلسازی انسانها به دلیل محدودیتهای فنی آن زمان کمی غیرعادی به نظر میرسد؛ اما باز، وودی و بقیه اسباببازیهای اندی (با صدای جان موریس) عالی هستند، همانطور که دنیای رنگارنگ و زنده آنها بسیار جذاب است.
تأثیر Toy Story بر صنعت انیمیشن غیرقابلانکار است. پس از اکران این فیلم، انیمیشنهای سنتی دستی کم کم فراموش شدند و امروزه فقط در چند فیلم پراکنده دیده میشوند. کیفیت و تأثیرگذاری این فیلم، آن را به یکی از بهترین فیلمهای دهه ۹۰ تبدیل کرده، که هر کسی که قصد دارد به دنیای سینما در این دهه بازگردد، باید آن را تماشا کند.
۴. ماتریکس – The Matrix
سال نمایش: ۱۹۹۹
کارگردان: واچوفسکیها
فیلم ماتریکس (The Matrix) داستان نئو (با بازی کیانو ریوز) را دنبال میکند؛ مردی که متوجه میشود تمام زندگیاش چیزی جز یک شبیهسازی نبوده است. پس از این کشف، او به جنبش مقاومت علیه اربابان این سیستم میپیوندد. این فیلم هنگام اکران خود تحولی بزرگ در ژانر اکشن ایجاد کرد. واچوفسکیها جلوههای ویژه نوآورانهای را به نمایش گذاشتند و عناصر Gun Fu (سبک اکشن با ترکیب اسلحه و هنرهای رزمی) که پیشتر توسط جان وو محبوب شده بود را نیز بهطور استادانهای در فیلم جای دادند. «ماتریکس» علاوه بر موفقیت بزرگ مالی، تأثیر عمیقی بر مسیر آینده ژانر اکشن گذاشت.
حتی امروز، صحنههای اکشن در The Matrix مهیج و تماشایی هستند. طراحی مبارزات جذاب است و با تصاویر اغراقآمیز و اجرای خاص ریوز تقویت شده است. بازی کیانو ریوز شاید کمی کلیشهای به نظر برسد، اما کاملاً با فضای فیلم هماهنگ است. این فیلم همچنین نقشی بزرگ در تثبیت جایگاه کیانو ریوز بهعنوان یک ستاره اکشن داشت و درهای ورود به فرنچایز John Wick را برای او باز کرد.
اگرچه دنبالههای The Matrix نظرات متفاوتی دریافت کردند؛ اما نسخه اصلی این فیلم یک اثر بهیادماندنی است که حتی فقط بهخاطر طراحی مبارزات منحصربهفردش هم ارزش تماشا دارد.
۳. تایتانیک – Titanic
سال نمایش: ۱۹۹۷
کارگردان: جیمز کامرون
پیش از تایتانیک، جیمز کامرون در هالیوود بهعنوان یک کارگردان برجسته شناخته شده بود. او در دهه ۹۰ با فیلمهایی مانند Terminator 2 و True Lies موفقیتهای بزرگی کسب کرد؛ اما Titanic سطحی کاملاً متفاوت از موفقیت را تجربه کرد. رمانس نمادین بین جک داوسون (لئوناردو دیکاپریو) و رز دوویت بوکیتر (کیت وینسلت) بسیاری را شگفتزده کرد و فیلم را به پرفروشترین فیلم تاریخ در زمان خود تبدیل کرد؛ عنوانی که تا سال ۲۰۰۹ در اختیار داشت و خود کامرون با «آواتار» این رکورد را شکست.
شاید مهمترین عامل موفقیت تایتانیک، هسته داستانی آن باشد. عشق میان جک و رز با بازی بینقص دیکاپریو و وینسلت بسیار جذاب است؛ اما قرار دادن این داستان عاشقانه در بستر یکی از بزرگترین فجایع دریایی تاریخ، باعث شد که فیلم علاوه بر روایت احساسی قوی، یک شاهکار بصری چشمگیر نیز باشد که میتوان آن را در حد آثار اکشن کامرون دانست. سکانسهای غرق شدن کشتی تایتانیک با دقت و جزئیات فوقالعادهای به تصویر کشیده شدهاند که این فیلم را از بسیاری از آثار همدوره خود متمایز کرده است.
اگرچه ریتم فیلم ممکن است مورد پسند همه نباشد، اما Titanic همچنان یکی از مهمترین فیلمهای عاشقانه تاریخ سینما است که هر فرد باید حداقل یک بار آن را تماشا کند.
۲. فهرست شیندلر – Schindler’s List
سال نمایش: ۱۹۹۳
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
فیلم «فهرست شیندلر» (Schindler’s List) بر اساس داستان واقعی اسکار شیندلر (با بازی لیام نیسون) ساخته شده است؛ یک تاجر آلمانی که در دوران جنگ جهانی دوم بهطور مخفیانه تلاش کرد اعضای جامعه یهودی را از وحشت اردوگاههای کار اجباری نازیها نجات دهد و با استخدام آنها در کارخانههایش، جان صدها نفر را حفظ کرد. این فیلم تصویری دلخراش از هولوکاست ارائه میدهد و فیلمی فوقالعاده مهم از نظر تاریخی و انسانی است که دری را به روی بحثهای عمیقتر درباره این فاجعه باز میکند.
Schindler’s List بهراستی یک شاهکار بینقص سینمایی است. تمامی نقشها در این فیلم احساسی، واقعی و تأثیرگذار هستند. نیسون بهطرز درخشانی تغییر تدریجی شخصیت شیندلر را نشان میدهد؛ از یک ناظر بیتفاوت به مردی که با تمام توانش تلاش میکند تا جان افراد بیشتری را نجات دهد. در کنار او، رالف فاینس نیز در نقش آمون گوت، فرمانده حزب نازی، یکی از مخوفترین آنتاگونیستهای تاریخ سینما را به تصویر میکشد. او ظاهراً از احساسات انسانی بهرهای نبرده؛ اما در یک صحنه کوتاه پرده را برای لحظهای کنار میزند و سپس آن را با خشونت میبندد، که این لحظه از فراموشنشدنیترین بخشهای فیلم است.
استیون اسپیلبرگ در این فیلم یکی از بهترین کارهای دوران حرفهای خود را ارائه داده و توانایی بینظیر خود را در روایت داستانهای عمیق و پراحساس ثابت کرده است. «فهرست شیندلر» پس از انتشار، برنده جایزه اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد و اولین اسکار اسپیلبرگ را برای او به ارمغان آورد. این فیلم یکی از بهترین فیلمهای دهه ۹۰ است و هر کسی باید حداقل یکبار در زندگیاش آن را تماشا کند.
۱. پارک ژوراسیک – Jurassic Park
سال نمایش: ۱۹۹۳
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
در همان سالی که استیون اسپیلبرگ Schindler’s List را منتشر کرد و برنده اسکار بهترین فیلم شد، فیلم Jurassic Park را نیز به نمایش گذاشت؛ فیلمی که پرفروشترین اثر زمان خود شد. این فیلم که بر اساس رمان پرفروش مایکل کرایتون ساخته شده، داستان گروهی از دانشمندان را روایت میکند که پس از بازدید از یک پارک تفریحی آزمایشی که کنترل آن از دست خارج میشود، مجبور میشوند در جزیرهای پر از دایناسورهای مختلف برای زنده ماندن بجنگند.
یکی از عوامل کلیدی موفقیت فیلم «پارک ژوراسیک»، جلوههای ویژه خیرهکننده آن بود. اسپیلبرگ با ترکیب CGI و عروسکهای مکانیکی فوقالعاده استن وینستون، برخی از واقعگرایانهترین دایناسورهای سینما را خلق کرد که تماشاگران را مبهوت ساخت. اما در حالی که دایناسورها یک شگفتی بصری بینظیر هستند، فیلم بدون شخصیتهای جذاب و قوی خود نمیتوانست به چنین موفقیتی دست یابد.
آلن گرنت (با بازی سم نیل) دارای یک مسیر تحول شخصیتی قوی است که در طول فیلم یاد میگیرد چگونه با کودکان بهتر ارتباط برقرار کند؛ زیرا برای حفظ جان تیم (جوزف مازلو) و لکس مورفی (آریانا ریچاردز) تلاش میکند. در کنار او، الی ستلر (با بازی لورا درن) و ایان مالکوم (با بازی جف گلدبلوم) نیز شخصیتهای بسیار دوستداشتنی هستند که باعث میشوند مخاطبان تا انتهای فیلم برای بقای آنها هیجانزده باشند.
Jurassic Park در تمامی جنبهها تجربهای فوقالعاده است، از داستان جذاب و شخصیتهای بهیادماندنی گرفته تا جلوههای بصری پیشرفته. همین ویژگیها آن را به یکی از بهترین فیلمهای دهه ۹۰ تبدیل کرده که هر علاقهمند به سینما باید حتما آن را ببیند.
به نظر شما جای کدام فیلمها در این لیست خالی است؟ برای ما بنویسید.
منبع: Collider
سام صابری و فیفا در دل کویر – قسمت سوم
نظرات