۲۴ تا از بهترین سریالهای جنایی نتفلیکس که نفستان را بند میآورند!
این سریالهای جنایی شما را میبرند وسط پروندههایی که پیچیده و واقعی هستند و همیشه چیزی برای سورپرایز کردن شما دارند. وقتی وارد داستان میشوید، همراه کارآگاهها و قربانیان در لحظههای هیجانانگیز و خطرناک قرار میگیرید و مدام دنبال سرنخ میگردید. بعضی لحظات ترسناکاند، بعضی شما را به فکر فرو میبرند و بعضی وقتها هم نمیتوانید باور کنید چه کسی پشت پرده است.
سریالهای این فهرست داستان خودش را دارد، شخصیتهایی که همهشان قابل همدردی هستند و معماهایی که شما را تا آخرین لحظه کنجکاو نگه میدارند. اگر دنبال بهترین سریال جنایی معمایی نتفلیکس هستید که هم شما را سرگرم کند و هم مغزتان را به کار بیندازد، همراهمان باشید.
بادیگارد (Bodyguard)

Bodyguard
در این سریال نفسگیر بریتانیایی، ریچارد مدن نقش یک کهنهسرباز به نام دیوید باد را بازی میکند که حالا مأمور محافظت از یک سیاستمدار جنجالی شده است. او در همان قسمت اول جان مسافران قطاری را از یک حمله انتحاری نجات میدهد و همین شروع ماجرایی پر از استرس و تصمیمهای سخت است. سیاستمداری که باید از او محافظت کند، جولیا مانتگ نام دارد؛ زنی با دیدگاههای سیاسی تند که حتی خودش هم از دشمنیهای اطراف در امان نیست. تقابل باورهای شخصی باد با وظیفهاش، تنش اصلی سریال را میسازد و شما را تا لحظه آخر درگیر نگه میدارد.
بادیگارد از آن سریالهایی است که هر صحنهاش با دقت ساخته شده و شما را مستقیم وسط ماجرا میبرد. گفتوگوها واقعی و فضاها پرتنش هستند، طوری که حس میکنید در دل یک پرونده امنیتی واقعی حضور دارید. در طول داستان، گاهی نمیدانید چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ. حس بیاعتمادی همان چیزی است که تماشای بادیگارد را تا پایان برایتان جذاب نگه میدارد.
برکینگ بد (Breaking Bad)

Breaking Bad
این سریال یکی از قویترین داستانهایی است که درباره سقوط اخلاقی و تصمیمهای خطرناک انسان ساخته شده. والتر وایت، معلم ساده شیمی دبیرستان، وقتی متوجه میشود به سرطان مبتلاست، برای تأمین آینده خانوادهاش تصمیم میگیرد مواد مخدر بسازد. در این مسیر با یکی از شاگردان سابقش، جسی پینکمن، همراه میشود؛ پسری سادهدل و بیهدف که با تمام اشتباههایش، دوستداشتنی است. این همکاری ناگهانی، آغاز ورودشان به دنیایی تاریک و پرخطر است که هر قدم در آن بهای سنگینی دارد.
در طول پنج فصل، شاهد تغییری عمیق در شخصیت والتر هستید؛ مردی که از یک پدر دلسوز به فردی بیرحم و سرد تبدیل میشود. داستان با ریتمی دقیق جلو میرود و هر تصمیم، زنجیرهای از اتفاقات غیرقابل پیشبینی را بهدنبال دارد. رابطه میان والتر و جسی، از دوستی تا دشمنی پیش میرود و بار احساسی زیادی به ماجرا میدهد. بعد از پایان سریال، میتوانید سراغ پیشدرآمد آن یعنی Better Call Saul بروید و زندگی وکیل پرحرف و زیرک، سال گودمن، را از زاویهای متفاوت ببینید. برکینگ بد از آن سریالهایی است که تا مدتها در ذهنتان میماند و شما را با این سؤال درگیر میکند که انسان تا کجا حاضر است برای بقا پیش برود.
وثیقه (Collateral)

Collateral
این سریال کوتاه چهار قسمتی از همان لحظه اول شما را وسط پروندهای عجیب میبرد. ماجرا در لندن شروع میشود؛ جایی که یک پیک پیتزا هنگام تحویل سفارش، جلوی خانه همسر سابق یکی از اعضای پارلمان با شلیک گلوله کشته میشود. ظاهر ماجرا شبیه یک ترور نظامی است، اما خیلی زود متوجه میشوید همه چیز پیچیدهتر از آن است که به نظر میرسد. مأمور رسیدگی به این پرونده، کارآگاه کیپ گلسپی با بازی درخشان کری مولیگان است؛ زنی باهوش و آرام که با پیگیری جزئیات، کمکم به شبکهای از ارتباطات پنهان میان ارتش، سیاستمداران و حتی کلیسا میرسد.
سریال وثیقه در کنار روایت اصلی، شخصیتهای مختلف را هم بهخوبی نشان میدهد؛ از مأموران قانون گرفته تا کسانی که در سوی دیگر ماجرا هستند. هر قسمت پر از جزئیات تازه و پیچشهایی است که ذهنتان را درگیر میکند. در دل این داستان جنایی، نگاهی تند و صادقانه به بحران پناهجویان در اروپا هم وجود دارد که حس واقعیتری به قصه میدهد. این سریال کوتاه با زمان کمش، فضای سنگینی میسازد که از اولین صحنه تا آخرین دقیقه رهایتان نمیکند.
گریزلدا (Griselda)

Griselda
در این سریال کوتاه و پرقدرت، سوفیا ورگارا نقش زنی را بازی میکند که مسیرش از مادری دلسوز تا یکی از خطرناکترین چهرههای دنیای مواد مخدر پیش میرود. داستان از اواخر دهه هفتاد در مدئین شروع میشود؛ یعنی وقتی که گریزلدا برای محافظت از فرزندانش مجبور به فرار میشود. اما این فرار، او را وارد مسیری میکند که کمکم چهره واقعی قدرت و طمع را نشان میدهد. در نهایت همان زن ترسیده و خسته، به چهرهای بیرحم در دنیای قاچاق تبدیل میشود؛ زنی که همه او را با لقب «مادرخوانده کوکائین» میشناسند.
جذابیت گریزلدا در این است که هیچ چیز درخشان یا رؤیایی نشان نمیدهد. مسیر او پر از خون، خیانت و تصمیمهای سخت است. بازی ورگارا چنان واقعی و عمیق است که حس میکنید درد و خشم درون این زن را لمس میکنید. در کنار او، مارتین رودریگز در نقش آدمکش شخصی گریزلدا و آلبرتو گرا در نقش همسرش، فضای داستان را زنده میکنند. گریزلدا بیش از آنکه قصه یک تبهکار باشد، تصویری از زنی است که در دنیایی بیرحم، برای بقا همه مرزهای اخلاقی را کنار میگذارد.
شکارچی ذهن (Mindhunter)

Mindhunter
در این سریال تماشایی، با روزهایی آشنا میشوید که FBI تازه داشت معنای واقعی «شناخت مجرم» را کشف میکرد. داستان در اواخر دهه هفتاد میگذرد؛ زمانی که دو مأمور جوان تصمیم میگیرند برای درک بهتر قاتلان زنجیرهای، با خود آنها گفتوگو کنند. جاناتان گراف و هولت مککالنی در نقش این دو مأمور، قدم به دنیایی میگذارند که پر از ذهنهای پیچیده و رفتارهای غیرقابلپیشبینی است. آنا تورو هم در نقش استاد روانشناسی، به تیم آنها میپیوندد تا نگاه علمیتری به این گفتوگوها اضافه کند.
مایندهانتر به عنوان بهترین سریال رازآلود و جنایی نتفلیکس بیشتر از آنکه درباره جنایت باشد، درباره ذهن انسان است. گفتوگوهای آرام اما سنگین میان مأموران و قاتلان، نفستان را در سینه حبس میکند و هر بار چیز تازهای از تاریکی درون انسان نشان میدهد. فضای سرد و دقیق سریال، امضای دیوید فینچر را دارد؛ همان کارگردانی که با فیلمهایی مثل Se7en و Zodiac شناخته میشود. در طول دو فصل حس میکنید پردهای از رازهای ترسناک روان انسان کنار میرود و این همان چیزی است که مایندهانتر را اینقدر تاثیرگذار میکند.
خانه کاغذی (Money Heist)

Money Heist
در این سریال پرهیجان اسپانیایی، وارد دنیایی میشوید که در آن هر اشتباهی میتواند به فاجعه ختم شود. داستان درباره گروهی از سارقان حرفهای است که با نقشهای دقیق، سراغ بزرگترین سرقت تاریخ اسپانیا میروند. رهبری این گروه را مردی باهوش و مرموز به نام «پروفسور» بر عهده دارد؛ کسی که بدون اسلحه، فقط با ذهن حسابگرش همه چیز را پیش میبرد. اعضای گروه هرکدام شخصیتی منحصربهفرد دارند و همین تضادهاست که بینشان تنش، رفاقت و گاهی عشق ایجاد میکند.
مانی هیست پر از صحنههای نفسگیر، گفتوگوهای احساسی و موقعیتهایی است که نمیتوانید حدس بزنید چه پیش میآید. آن لباسهای قرمز و نقابهای معروف، نماد شورش و آزادیاند و حالوهوای خاصی به داستان میدهند. سریال با ترکیب زیبای اکشن و درام، لحظهای اجازه نمیدهد از ماجرا جدا شوید. محبوبیت سریال هم آنقدر بالا رفت که نسخه کرهای Money Heist: Korea و اسپینآفی با محوریت شخصیت «برلین» هم ساخته شد. در هر قسمت حس میکنید کنار اعضای گروه در همان ساختمان گرفتار شدهاید و قلبتان با صدای آژیرها میتپد.
نارکوها (Narcos)

Narcos
اینجا با یکی از معروفترین قاچاقچیان مواد مخدر تاریخ روبهرو میشوید؛ پابلو اسکوبار، مردی که در دهه هشتاد میلادی، از خیابانهای مدئین تا کاخهای بزرگ کلمبیا، قدرتش را به رخ همه کشید. وگنر مورا نقش اسکوبار را با چنان دقتی بازی میکند که هر نگاهش همراه با آرامش و تهدید است. فصل اول داستان رشد او را در دنیای قاچاق نشان میدهد؛ از زمانی که تجارتش را شروع میکند تا وقتی که به بزرگترین پخشکننده کوکائین جهان میرسد. در کنار او، دو مأمور سازمان مبارزه با مواد مخدر آمریکا با بازی پدرو پاسکال و بویید هالبروک، مأموریت دارند رد او را بگیرند؛ مأموریتی که گاهی بیشتر به وسواس شبانهروزی شبیه است.
سریال نارکوها فقط درباره زندگی یک جنایتکار نیست، بلکه درباره تقابل دو جهان است؛ جهانی که در آن قدرت، پول و ترس حرف اول را میزنند و جهانی که هنوز به عدالت باور دارد. در طول داستان، هیجان تعقیب و گریزها با واقعیت تلخ زندگی در میان خشونت و فساد در هم میآمیزد. نسخه فرعی آن، Narcos: Mexico، سراغ شکلگیری کارتلهای مواد مخدر در مکزیک میرود و نشان میدهد چگونه چرخه قدرت و جنایت از نسلی به نسل دیگر ادامه پیدا میکند. این مجموعه از آن سریالهایی است که نفستان را در سینه حبس میکند و تا مدتها از ذهنتان بیرون نمیرود.
اوزارک (Ozark)

Ozark
در سریال جنایی نتفلیکس اوزارک با مردی روبهرو میشوید که از بیرون شبیه یک مشاور مالی آرام و خانوادگی بوده، اما در واقع درگیر یکی از خطرناکترین شبکههای پولشویی برای کارتل مواد مخدر است. مارتی برد با بازی جیسون بیتمن، وقتی نقشهشان شکست میخورد و شریکش کشته میشود، برای نجات خانوادهاش آنها را به منطقهای دورافتاده در کنار دریاچه اوزارک میبرد. هدفش فقط فرار نیست؛ او میخواهد در همانجا برنامهای بزرگتر برای ادامه کارش راه بیندازد، بیآنکه پلیس یا کارتل به او برسند.
در این محیط جدید، خانواده برد کمکم در دنیای تاریک جرم و فساد محلی فرو میروند. آدمهای اطرافشان، هرکدام هدف و طمعی دارند و همین باعث میشود اوزارک هیچوقت آرام نماند. در هر قسمت، فشار تصمیمها بیشتر میشود و شما مدام از خودتان میپرسید تا کجا میشود برای پول و بقا پیش رفت. لورا لینی در نقش همسر مارتی، با بازی قوی و احساسیاش نشان میدهد که حتی عشق و خانواده هم در چنین موقعیتی رنگ دیگری پیدا میکند. اوزارک قصهای درباره وسوسه قدرت است؛ جایی که مرز میان درست و غلط خیلی وقتها از بین میرود.
پیکی بلایندرز (Peaky Blinders)

Peaky Blinders
در پیکی بلایندرز وارد دنیای تاریک و خطرناک برمنگام قرن بیستم میشوید، جایی که توماس شلبی با بازی کیلیان مورفی، رهبری خانوادهای جنایی را برعهده دارد. او با هوش و جاهطلبی، قدم به قدم قلمرو خودش را گسترش میدهد و از گانگستر خیابانی به بازیگر سیاسی تبدیل میشود. در طول شش فصل، دشمنان جدید و تهدیدهای تازه مدام راه او و خانوادهاش را میبندند، اما شلبی همیشه با استراتژی و شجاعت جلو میرود.
این سریال ترکیبی از لباسهای شیک آن زمان، موسیقی راک غیرمعمول و بازیهای قوی بازیگران مکمل مثل آنیا تیلور-جوی و تام هاردی است. هر صحنه پر از جزئیات ظریف شخصیتها و روابط خانوادگی است و شما با هر تصمیم و حرکت توماس، نفستان در سینه حبس میشود. پیکی بلایندرز بیش از یک داستان جنایی ساده است؛ داستانی درباره قدرت، وفاداری و ریسکهایی که انسانها برای رسیدن به هدفشان میپذیرند.
گناهکار (The Sinner)

The Sinner
در گناهکار همراه با کارآگاه هری امبروز با بازی بیل پولمن، وارد پروندههایی میشوید که ظاهرا هیچ توضیح منطقی ندارند. فصل اول او را دنبال میکنید که میخواهد دلیل قتل مردی توسط کورا تانتی، مادری آرام و معمولی را پیدا کند؛ قتلی که در نگاه اول تصادفی و بیمنطق به نظر میرسد. فصل دوم امبروز را به شهر زادگاهش در شمال نیویورک میبرد تا پرونده پسری جوان را بررسی کند که ادعا میکند والدینش را مسموم کرده است.
هری امبروز با تجربه و زخمهای گذشتهاش، ارتباط عمیقی با کسانی که تحقیق میکند برقرار میکند و این به او کمک میکند انگیزههای واقعی آنها را کشف کند. سریال بیشتر درباره چرایی رفتار انسانها است تا اینکه صرفا دنبال پیدا کردن قاتل باشد. هر پروندهای که دنبال میکنید، حس میکنید وارد ذهن افراد میشوید و تلاش میکنید علت رفتارهای غیرقابلفهم آنها را بفهمید، و این دقیقا همان چیزی است که گناهکار را متفاوت و جذاب میکند.
پسر بزرگ (Top Boy)

Top Boy
در این سریال با دنیای خشنی روبهرو میشوید که در آن دو دوست به نامهای آشلِی والترز و کِین رابینسون، با فروش مواد مخدر در لندن، تلاش میکنند جایگاه خود را در میان باندهای محلی پیدا کنند. آنها در مجتمع مسکونی سامرهاوس زندگی میکنند؛ جایی که جرم و خشونت همهجا را پر کرده و پلیس فاسد اغلب از رسیدگی به مشکلات آنها غافل میشود. داستان سریال درباره تلاش این دو برای رسیدن به بالای هرم قدرت است، اما کمکم متوجه میشوید که در این دنیای بیرحم، نمیتوان دو نفر را در رأس نگه داشت و هر تصمیم میتواند نتیجهای مرگبار داشته باشد.
هر فصل پر از صحنههای تنشزا و پیچیده است که شما را مستقیم در دل محله و خیابانهای خطرناک میبرد. روابط میان شخصیتها همراه با دوستی، خیانت و رقابت شدید است که بار احساسی زیادی به داستان میدهد. بازیگران مکمل مثل بری کیوگان، لتیشیا رایت و بندیکت وونگ، با شخصیتهای چندبعدی خود عمق بیشتری به محیط سریال میدهند و نشان میدهند چگونه زندگی در دنیای جرم و فساد، ذهن و اخلاق افراد را تحت فشار قرار میدهد. تاپ بوی درباره انتخابها، وفاداری و پیامدهای سخت تصمیماتی است که افراد برای بقا و قدرت میگیرند. شما در طول سریال مدام با این سؤال روبهرو میشوید که تا کجا حاضر هستید پیش بروید و چه هزینهای برای رسیدن به قدرت میپردازید.
باورنکردنی (Unbelievable)

Unbelievable
داستان حول پروندهای واقعی در کلرادو و واشینگتن بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ میچرخد و به شما نشان میدهد که قربانیان چگونه با شک و تردید، بیاعتمادی و سوءرفتار سیستم قضایی روبهرو میشوند. کایتلین دیور نقش نوجوانی را بازی میکند که اولین گزارش خود را درباره تجاوز ارائه میدهد و در ابتدا توسط پلیس نادیده گرفته شده و زیر سؤال میرود.
تونی کولت و مرییت وِور در نقش دو کارآگاه بیوقفه تلاش میکنند حقیقت را کشف کنند و هر قدم آنها شما را عمیقا با پرونده همراه میکند. سریال علاوه بر پیگیری جنایی، شما را با احساسات و تجربیات قربانیان هم درگیر میکند و نشان میدهد که چطور زندگی آنها پس از این حادثه تحت تأثیر قرار میگیرد. باورنکردنی سریالی است که هم دلتان را به درد میآورد و هم شما را وادار میکند تا درباره عدالت، مسئولیت و شجاعت فکر کنید. هر صحنه، از گزارشهای اولیه گرفته تا تحقیقات پیچیده، حس واقعی بودن داستان را به شما منتقل میکند و نمیگذارد لحظهای بیتفاوت بمانید.
جناب قاضی (Your Honor)

Your Honor
در سریال جناب قاضی با مایکل دزیاتو، قاضی خانوادهدوست نیواورلئان همراه میشوید که زندگی آرامش ناگهان زیر و رو میشود. پسر نوجوان او در یک تصادف، ناخواسته جان پسری دیگر را میگیرد و مقتول به مافیا مرتبط است. مایکل برای محافظت از پسرش تصمیم میگیرد حقیقت را پنهان کند و همین انتخاب، خانواده او را در مسیر خطرناکی قرار میدهد. بر خلاف والتر وایت در برکینگ بد، مایکل هیچ لذتی از ورود به دنیای جنایت نمیبرد و هر قدم برایش سنگین و اضطرابآور است.
برایان کرانستون با بازی دقیقش، عصاره اضطراب، ترس و عشق یک پدر را به شما منتقل میکند. شما با هر تصمیم او نفستان در سینه حبس میشود. بازیگران دیگر مثل مایکل استوهلبارگ، کارمن ایجوگو و مارگو مارتیندیل شخصیتها را پررنگ و واقعی میکنند، طوری که هر صحنه حس میکنید در همان محلههای پرخطر نیواورلئان حضور دارید. جناب قاضی درباره مسئولیت، عشق به خانواده و هزینهای است که انسانها برای محافظت از عزیزانشان میپردازند و شما را با تنش و انتخابهای دشوارش تا پایان همراه میکند.
دلتنگ تو (Missing You)

Missing You
در دلتنگ تو همراه با کت داناوان، کارآگاه جسور، وارد دنیایی میشوید که پر از راز و خیانت است. زندگی او زمانی به هم میریزد که بعد از بیش از ده سال، نامزد سابقش را در یک اپلیکیشن دوستیابی میبیند؛ کسی که ناگهان از زندگیاش ناپدید شده و هیچ ردی از خود باقی نگذاشته بود. این بازگشت نه تنها شوک بزرگی برای او است، بلکه کلید ورودش به توطئه گسترده و پیچیدهای هم میشود.
با دنبال کردن این پرونده، کت مجبور میشود پرونده قتل حلنشده پدرش را دوباره باز کند و با اسرار پنهان و خطراتی روبهرو شود که مدتها مدفون ماندهاند. در طول سریال، شما با او قدم به قدم پیش میروید. بازی رزالیند العازار شخصیت کت را چنان واقعی و انسانی نشان میدهد که همدلی با او آسان است و شما تمام پیچشها و تصمیمهای دشوارش را احساس میکنید. دلتنگ تو داستانی است که هم از رمز و راز لذت میبرید و هم با مسائل خانوادگی و گذشتههای حلنشده روبهرو میشوید.
قتلهای اوره (The Åre Murders)

The Åre Murders
در قتلهای اوره وارد شهری کوچک در سوئد میشوید که به خاطر پیست اسکیاش معروف است، اما آرامش آن با وقوع دو جنایت مرموز کاملاً برهم میخورد. هانا، پلیس تازه معلق شده با بازی کارلا سِن، قصد دارد کمی از زندگی روزمره فاصله بگیرد و آرامش پیدا کند، اما وقتی دختری جوان ناپدید میشود، نمیتواند بیتفاوت بماند و خودش را وارد تحقیق میکند. کمبود نیرو در اداره پلیس محلی باعث میشود دانیل، کارآگاه ارشد شهر با بازی کاردو رزازی، بهناچار با او همکاری کند و این آغاز یک جفت همکاری پرتنش و در عین حال جذاب است.
سریال علاوه بر تمرکز بر تحقیقات پیچیده و جمعآوری سرنخها، رابطه میان هانا و دانیل را هم به تصویر میکشد؛ دو نفر با روشهای متفاوت در کار و شخصیتهایی متفاوت که گاهی به اختلاف و گاهی به همدلی میانجامد. شما با هر قسمت همراه آنها در پی کشف حقیقت هستید و هر سرنخ کوچک میتواند مسیر تحقیق را تغییر دهد. فضای برفی و سرد اوره حس خاصی به داستان میدهد و تضاد میان محیط آرام و جنایتهای ترسناک، تنش سریال را بیشتر میکند. پنج قسمت کوتاه اما فشرده باعث میشود بتوانید کل سریال را در یک آخر هفته دنبال کنید و از پیچشها و لحظات هیجانانگیزش لذت ببرید، بدون اینکه لحظهای کسل شوید.
دپارتمان کیو (Dept. Q)

Dept. Q
در این سریال جنایی همراه با کارل مورک، پلیسی که از حادثه تیراندازی جان سالم به در برده و هنوز با زخمهای روحی دستوپنجه نرم میکند، وارد دنیای پروندههای حلنشده ادینبورگ میشوید. متیو گود نقش او را بازی میکند و شما با دیدن هر حرکت و تصمیمش، همدلی عمیقی با تلاشهای او پیدا میکنید. مورک به رغم این که رئیسش او را به اداره پروندههای سرد فرستاده تا زیر نظرش باشد، با جدیت و تمرکز به کارش میپردازد و سعی میکند حقایق پنهان را کشف کند.
تیم او از افرادی با شخصیتهای متفاوت و عجیب تشکیل شده است که هر کدام تواناییهای خاص خود را دارند و در کنار هم پروندههای پیچیده را حل میکنند. شما با هر سرنخ و هر کشف کوچک همراه آنها هیجانزده میشوید و لحظهای نمیخواهید از جریان داستان عقب بمانید. فضای ادینبورگ با خیابانهای باریک و پررمز و راز، حس واقعی و ملموس تحقیقات جنایی را به شما منتقل کرده و هر پرونده با پیچشهایش شما را بیشتر درگیر میکند. دپارتمان کیو سریالی است که هم شخصیتها و روابطشان را عمیق نشان میدهد و هم هیجان و کشش یک داستان جنایی را به خوبی حفظ میکند.
خانه کاغذی (ورژن کرهای) (Money Heist)

Money Heist: Korea – Joint Economic Area
این سریال جنایی پرهیجان بازسازی نسخه اسپانیایی «La Casa de Papel» است و داستانش در آیندهای نزدیک و فرضی رخ میدهد؛ یعنی زمانی که کره شمالی و جنوبی در آستانه یک اتحاد صلحآمیز هستند و برنامه چاپ یک پول متحد را دارند. اما همانطور که اسم سریال نشان میدهد، جایی که پول وجود دارد، سرقت هم هست.
گروهی از دزدها از شمال و جنوب، به رهبری استراتژیست نابغهای به نام پروفسور، با هم متحد میشوند تا پول را از کارخانه نوپای ضرب سکه کره متحد بدزدند. آنها لباسهای یکسان قرمز و ماسکهای مشخص دارند و با ورود به ساختمان و گرفتن گروگان، شما را از ابتدا تا انتهای ۱۲ قسمت کاملا درگیر نگه میدارند. هر قسمت پر از تنش و نقشههای پیچیده است و شما را وادار میکند لحظهای از صفحه چشم برندارید.
سریال جنایی کره ای فراتر از شر (Beyond Evil)

Beyond Evil
این سریال جنایی روانشناختی شما را وارد ذهن پیچیده دو پلیس میکند؛ یکی بازیگر باتجربه شین ها-کیون و دیگری ستاره نوجوانی که حالا محبوب شده، یعنی یئو جین-گو. آنها ناچار میشوند با هم همکاری کنند تا قاتلی سریالی را که آرامش یک شهر کوچک کرهای را به هم زده، دستگیر کنند. هر لحظه ممکن است به همدیگر شک کنند. همزمان رازهای تاریک اهالی شهر هم یکییکی برملا میشود.
داستان پر از پیچشهای غیرمنتظره است و شما را وادار میکند با دقت جریان را دنبال کنید. در ابتدا ممکن است قسمتهای اول کمی عجیب و گیجکننده به نظر برسند، اما خیلی زود همه چیز سر جای خودش قرار میگیرد و درست وقتی فکر میکنید همه چیز تمام شده، سریال شما را به یک مسیر هیجانانگیز دیگر میبرد که تا پایان نمیتوانید حدس بزنید چه اتفاقی میافتد. بازیهای درخشان، شخصیتهای زن قوی و موسیقی جذاب سریال باعث میشود تا هر قسمت تجربهای متفاوت برای شما بسازد. این سریال در همان سال توجه زیادی جلب کرد و در جوایز معتبر Baeksang در کره جنوبی چند جایزه و نامزدی مهم کسب کرد.
اسم من (My Name)

My Name
اسم من از بهترین سریالهای جنایی کره ای نتفلیکس بوده و شما را وارد داستان یون جی-وو میکند؛ دختری که بعد از دیدن قتل پدرش تصمیم میگیرد تا انتقام بگیرد. او زیر نظر چوی مو-جین، رئیس قدرتمند یک گروه تبهکار و دوست نزدیک پدرش، آموزش مبارزه نزدیک میبیند و بعد به یک جاسوس در نیروی پلیس تبدیل میشود. حالا به عنوان یک تازهکار در واحد مواد مخدر، جی-وو هم قاتل پدرش را دنبال میکند و هم به مو-جین کمک میکند تا از دست پلیس فرار کند.
سریال پر از صحنههای اکشن شدید است و باید برای درگیریهای خشونتآمیز و استفاده از چاقو آماده باشید. نقشآفرینی هان سو-هی در نقش جی-وو باعث میشود شخصیت او هم خشن باشد و هم قابل همدردی. داستان در هشت قسمت کوتاه روایت میشود و این باعث میشود بتوانید همه سریال را در یک یا دو روز دنبال کنید، بدون اینکه قسمتهای اصلی را از دست بدهید.
هر قسمت تمرکز زیادی روی روابط پیچیده بین جی-وو و مو-جین دارد و شما را به فکر فرو میبرد که چگونه وفاداری و انتقام میتوانند همزمان مسیر زندگی یک نفر را شکل دهند. با تماشای سریال، میبینید که جی-وو فقط به دنبال انتقام نیست، بلکه باید با احساسات خودش و مرزهای اخلاقی روبهرو شود و این باعث میشود شما کاملا با او همراه شوید و لحظه به لحظه نگران سرنوشتش باشید.
بازرس کو (Inspector Koo)

Inspector Koo
این سریال جنایی کرهای کمی متفاوت است و با طنز و شخصیتهای عجیب شما را درگیر میکند. لی یانگ-ائه، بازیگر شناخته شده کره، نقش بازرس کو کیونگ-ئی را بازی میکند؛ زنی که بعد از مرگ همسرش از دنیای بیرون فاصله میگیرد، به بازیهای ویدیویی و نوشیدن مشروب پناه میبرد و حالا با تیزهوشی خود به عنوان بازرس بیمه کار میکند. او با بررسی پروندههای جعلی بیمه متوجه میشود که پشت مرگهای مرموزی که ابتدا تصادف به نظر میرسند، ممکن است یک قاتل سریالی پنهان شده باشد.
شخصیتها و فضای سریال عجیب و متفاوت است و شما مدام با موقعیتهایی مواجه میشوید که انتظارشان را ندارید. دیدن لی یانگ-ائه در نقشی متفاوت و دور از تصویر کلاسیکش برایتان جالب است، چون او حالتی شلخته و غیررسمی دارد و در آپارتمانی پر از مشکل زندگی میکند. ولی همین تغییرات باعث میشود با شخصیت او بیشتر همدردی کنید و هر قدم او در حل پروندهها برایتان هیجانانگیز باشد. این سریال در ۱۲ قسمت کوتاه روایت میشود و با ترکیب معماهای مرموز و لحظات طنز، تجربهای متفاوت و سرگرمکننده از ژانر جنایی برای شما ایجاد میکند.
کارآگاه خوب (The Good Detective)

The Good Detective
لی دائه-چول با وجود اینکه بیگناهی خود را ثابت میکند، به جرم قتل دو نفر محکوم میشود و به سلول اعدام میرود. پنج سال بعد، وقتی دخترش ناپدید میشود و ممکن است کشته شده باشد، کارآگاه کانگ دو-چانگ پرونده دائه-چول را دوباره باز میکند. او با همکار تیزهوش خود، اوه جی-هیوک و خبرنگار پرتلاش جین سئو-کیونگ همکاری میکند تا حقیقت را پیدا کنند و دائه-چول را از اعدام نجات دهند.
سریال به شکل واقعی شخصیتها را نشان میدهد و داستان هیچوقت عجیب یا غیرقابل باور نمیشود. شما لحظهبهلحظه با کارآگاهها همراه میشوید، هم نگران دانهدانه جزئیات پرونده هستید و هم از لحظات کمیک و سبک آن لذت میبرید. تعادل بین جدیت پرونده و لحظات طنز باعث میشود تا این سریال کره ای جنایی هم جذاب و هم قابل هضم باشد. فصل اول با استقبال زیادی مواجه شد و فصل دوم هم ادامه یافت، پس میتوانید با خیال راحت وارد دنیای جنایی و حقیقتیابی کارآگاهها شوید و از هر قسمت لذت ببرید.
بیخانمان (Vagabond)

Vagabond
این سریال جنایی جاسوسی شما را از همان لحظه اول با خود همراه میکند و نمیتوانید چشم از صفحه بردارید. وقتی یک هواپیما به مقصد مراکش سقوط میکند و بیش از ۲۰۰ نفر، از جمله برادرزاده بدلکار فقیر چا دال-گون کشته میشوند، دال-گون به مراکش سفر میکند تا در مراسم قربانیان شرکت کند. اما خیلی زود به این نتیجه میرسد که سقوط هواپیما اتفاقی نبوده و با کمک گو هه-ری، مأمور مخفی سازمان اطلاعات ملی که در سفارت کره جنوبی در مراکش کار میکند، شروع به کشف حقیقت میکند. مسیر تحقیق آنها باعث میشود با توطئه بزرگی روبهرو شوند که برخی از قدرتمندترین افراد کره جنوبی را هم درگیر میکند.
سریال با صحنههای اکشن نفسگیر، تعقیب و گریزهای ماشین و زد و خوردهای جذاب، شما را از ابتدا تا انتها درگیر نگه میدارد. لحظات هیجانانگیز و پیچشهای غیرمنتظره داستان باعث میشود همیشه در انتظار اتفاق بعدی باشید. هر چند سریال با پایان باز تمام میشود و هنوز خبری از فصل دوم نیست، اما همین تجربه پرهیجان باعث میشود نتوانید تماشای آن را متوقف کنید و از هر لحظه آن لذت ببرید.
سریال کره ای جنایی صدا (Voice)

Voice
این سریال جنایی شما را با داستان کارآگاه باهوشی به نام کانگ کوان-جو آشنا میکند که در مرکز تماس اورژانس به عنوان تحلیلگر صدا کار میکند. او با شنیدن جزئیات دقیق از تماسهای اضطراری، خودش و تیمش را به سرعت به محل جرم میرساند تا قربانیان را نجات دهند. هر فصل او با یک کارآگاه همکاری میکند تا قاتل سریالی یا گروههای جنایی بینالمللی را دستگیر کند و شما در طول مسیر با هر پیچش و هر تهدیدی همراه او هیجانزده میشوید.
سریال به قدری محبوب شد که در کره جنوبی چهار فصل ساخته شده و فصل اول و دوم آن روی نتفلیکس در دسترس است. داستان صریح و صحنههای هیجانانگیز باعث میشود نفس شما بند بیاید و اگر نسبت به صحنههای خشن حساس هستید، بهتر است چراغها را روشن نگه دارید. کانگ کوان-جو با تمرکز و مهارتش شما را وادار میکند لحظه به لحظه همراه او فکر کنید، نگران قربانیان شوید و از کار تیمی و هوش بالای او لذت ببرید.
غریبه (Stranger)

Stranger
این سریال شما را میبرد وسط پرونده پیچیدهای که در ظاهر قتل یک مدیرعامل است، اما هر چیزی که میبینید نشانههای فساد و دروغهای پنهان در بالاترین سطحها را نشان میدهد. چون سی-موک، دادستان باهوش و کمی سرد، با هان یئو-جین، پلیسی پرانرژی و اهل حرف زدن، همکاری میکند. تفاوت شخصیتهای آنها باعث میشود تا هر صحنه پر از تضاد و موقعیتهای جذاب باشد و شما هم با آنها دنبال سرنخها بروید و حدس بزنید چه کسی پشت پرده است.
تماشای Stranger شما را وادار میکند تا دقیق نگاه کنید؛ هیچ چیز ساده نیست و هر حرکت کوچک میتواند مسیر داستان را عوض کند. بازی بازیگران خیلی طبیعی و باورپذیر است، نه مثل خیلی سریالهای دیگر که اغراق دارند. لحظهبهلحظه با شخصیتها پیش میروید، هم از معماها سر در میآورید و هم با مشکلات اخلاقی و تصمیمهایی که میگیرند همراه میشوید. این سریال با دو فصل کوتاه، پر از لحظات فکر برانگیز و هیجان واقعی است که نمیگذارد از داستان جا بمانید.
سخن پایانی
با دیدن این سریالها، همراه کارآگاهها حدس میزنید، نگران میشوید و هیجان واقعی را حس میکنید. هر قسمت شما را کمی کنجکاوتر میکند و لحظهای خسته نمیشوید. حالا نوبت شماست که ببینید کدام سریال میتواند شما را بیشتر از همه جذب کند. بعد از تماشای هرکدام، حتما برایمان بنویسید که سریال جنایی مورد علاقهتان کدام است. اگر جای بهترین سریال جنایی معمایی نتفلیکس مورد علاقهتان در این لیست خالی است، به ما بگویید تا درباره آن هم بنویسیم.
منبع: netflix.com
نظرات