اخبار سینما و انیمیشن انتخاب سردبیر برترین‌ها برترین‌های سینما و انیمه سینما

۹ انیمه احساسی برتر که شکست‌های عاطفی را به زیباترین شکل روایت کردند

برخی انیمه‌ها با تقلاهای عاطفی درست مثل یک تمرین ذهنی برخورد می‌کنند. غم در این داستان‌ها به انگیزه و تراژدی به سوخت راه تبدیل می‌شود و همین دو عنصر شخصیت اصلی را در مسیرش هدایت می‌کنند. اما راستش را بخواهید، بسیاری از انیمه‌های خیلی زود از این قسمت عبور می‌کنند و درد شخصیت اصلی را تمام و کمال به تصویر نمی‌کشند. این آثار کمی مکث می‌کنند و اجازه می‌دهند شخصیت‌هایشان در همان آشفتگی باقی بمانند. آن‌ها نشان می‌دهند که گاهی پیشرفت پایدار و قابل‌مشاهده نیست و همیشه روزگار به نفع شما نخواهد بود. در این آثار، شکست‌های عاطفی بخشی از حقیقت شخصیت‌اند، نه فقط عامل انگیزه او برای پیشرفت.

این مطلب حاوی اسپویل است

البته این رویکرد معمولاً با تاریک‌ترین پیش‌زمینه‌ها همراه است و همین باعث می‌شود مخاطب بیشتر از همیشه درگیر داستان بماند. به همین دلیل، خط داستانی چنین آثاری نوعی احترام به معنای فروپاشی ذهنی و «عدم حال خوب» برای مدتی را منتقل می‌کند. شخصیت‌ها همیشه قوی‌تر بازنمی‌گردند؛ گاهی فقط زنده می‌مانند و گاهی حتی همان هم ممکن نمی‌شود. با مجله بازار و ۹ انیمه احساسی که شکست‌های عاطفی را به زیباترین شکل روایت کردند همراه باشید.

انیمه Anohana: The Flower We Saw That Day

نحوه برخورد با مرگ عزیزان

انیمه Anohana درباره گروهی از دوستان دوران کودکی است که هنوز با اندوه حل‌نشده از دست دادن کسی که دوستش داشتند دست و پنجه نرم می‌کنند. سال‌ها پس از مرگ شخصیتی به نام Menma، این دوستان هنوز به فکر او هستند و اگرچه تظاهر به خوب بودن می‌کنند، اما اندوهشان انکار ناپذیر است. هر یک از شخصیت‌های این گروه، به شکل متفاوتی با این قضیه برخورد کرده‌اند. برای مثال Yukiatsu با خشم نسبت به این اتفاق واکنش نشان می‌دهد و پشت غرورش پنهان می‌شود. یکی دیگر از اعضای گروه به نام Tsuruko  همه احساساتش را درون خود نگه می‌دارد و Jintan به طور کامل منزوی می‌شود و از جهان اطرافش فاصله می‌گیرد.

۱۰ انیمه غم‌انگیز که نمی توان آن ها را بیشتر از یک بار تماشا کرد

ویژگی متمایز این انیمه آن است که به دنبال بخشش آسان یا التیام سریع درد شخصیت‌هایش نیست. وقتی دوستان دوباره دور هم جمع می‌شوند، اوضاع دوباره ناخوشایند می‌شود. این نوجوانان درون خود هنوز همان بچه‌هایی هستند که به دلیل سن کمشان در مواجهه با اندوه ناتوان مانده‌اند. انیمه به همان اندازه که به اشک‌های شخصیت‌ها اهمیت می‌دهد، به سکوت و فاصله میان آن‌ها هم توجه دارد. اجازه می‌دهد شخصیت‌ها به آرامی ترک بردارند و به‌طور نمایشی شکسته نشوند و تلاش نمی‌کند همه چیز را تا پایان حل کند. آنچه در این انیمه باقی می‌ماند، حس رهایی است، نه فراموشی.

انیمه Welcome to the NHK

افسردگی شوخی نیست!

فردی با نام Satou مضطرب، منزوی و غرق در نفرت از خودش است. انیمه Welcome to the NHK هم برای نشان دادن این تاریکی به هیچ عنوان کوتاهی نکرده و آن را به تاریک‌ترین شکل ممکن روایت می‌کند. برخلاف بسیاری از آثار، در این انیمه قرار نیست ساتو بر افسردگی‌اش غلبه کند و تا انتهای داستان شکست‌های تکراری‌ متعددی برای او رقم خواهد خورد. در طول این انیمه احساس می‌کنید که کل دنیا دست به دست هم داده‌‎اند تا عملا ساتو را نابود کنند و داستان هم تمام تلاشش را می‌کند تا این اتفاق رقم بخورد.

برای تماشای انیمه Attack on Titan the Movie: The Last Attack کلیک کنید

این انیمه تلاش دارد تا به برخی از واقعیت‌های دنیا احترام بگذارد. در واقع ساتو یک مسیر داستانی مرتب و منظم را طی نمی‌کند. عاشق نمی‌شود و بهتر نمی‌شود. انیمه صرفاً روند نزولی او را دنبال می‌کند. و وقتی او شروع به حرکت به جلو می‌کند، پیشرفت‌ها کوچک و آنقدر کوتاه است که خیلی زود دوباره به حالت قبل خود بازمی‌گردد و اغلب بدتر از قبل ادامه پیدا می‌کند. این انیمه به آرامی بار سنگین گیر افتادن در ذهن  را دنبال می‌کند و با صداقت بیشتری نسبت به بسیاری از درام‌ها با آن برخورد می‌کند.

انیمه Your Lie in April

غم از دست دادن مادر

جهان بعد از مرگ مادر Kousei سکوت می‌کند. او دیگر پیانو نمی‌نوازد چون از آنچه موسیقی نمایانگرش است وحشت دارد. موسیقی که زمانی الهام‌بخش او بود، پس از مرگ مادرش تبدیل به فضایی پر از احساس گناه و ترس شده است. این تمام چیزی است که در انیمه Your Lie in April انتظارتان را می‌کشد.

انیمه هیچ‌گاه تلاش نمی‌کند که شخصیت اصلی‌اش را سریع به اوج بازگرداند. دوستانش با الهام‌بخشی جادوییشان هم نمی‌توانند او را درمان کنند. شخصیت اصلی داستان اشتباه می‌کند، سرد می‌شود و گاهی از اطرافیانش و حتی موسیقی فرار می‌کند. حتی وقتی که دوباره شروع به نواختن می‌کند، نمی‌تواند تجربه‌ دردناکش را فراموش کند و  صحنه‌های اجرای این انیمه به خوبی زیبایی و هم ترس را به تصویر می‌کشند. انیمه روند بهبودی این درد را پیچیده و ناتمام نشان می‌دهد. حتی شادی‌های آن هم با غم همراه است. آنچه این انیمه را ارزشمند می‌کند آن است که با وجود عدم حال خوب شخصیت اصلی، باز حرکت رو به جلوی او را به تصویر می‌کشد.

انیمه Fruits Basket

روایت درد‌های به ارث رسیده

در ظاهر، انیمه Fruits Basket درباره نفرین‌های خانوادگی و حیوانات سال نو است. اما در واقع این انیمه درباره درد‌های به ارث رسیده است و تقریباً هر شخصیت به نوعی از نظر احساسی دچار عقب‌ماندگی است. شخصیت Yuki با هویت و ارزش خود دست و پنجه نرم می‌کند. در سوی دیگر ماجرا هم Kyo بار گناه و طردشدگی را به دوش می‌کشد. حتی Tohru که اغلب به عنوان امید و روشن داستان به تصویر کشیده می‌شود، غم خود را به‌طرز ناسالمی سرکوب می‌کند.

۱۵ انیمه درباره مواجهه با افسردگی

این انیمه متفاوت است، زیرا اجازه می‌دهد شخصیت‌ها درجا بزنند. پیشرفت خطی نیست. گاهی آن‌ها عصبانی می‌شوند یا به عقب باز می‌گردند. انیمه به آن‌ها فضا می‌دهد تا خشم، کینه، ترس یا سردرگمی را تجربه کنند، حتی وقتی این کار ناراحت‌کننده باشد. روایت برای این لحظات کند می‌شود و به سوی تخلیه احساسی شتاب نمی‌کند. در ادامه داستان هم وقتی تغییر شروع می‌شود، تدریجی است و چندان سریع نیست. بسیاری از تغییرات در سکوت رخ می‌دهد، در تصمیمات کوچک یا گفتگوهایی که پس از ده‌ها تلاش بالاخره نتیجه می‌دهند. چنین صبری در داستان‌گویی نادر است.

انیمه Violet Evergarden

روایت زندگی پس از جنگ یک سرباز

در ابتدای Violet Evergarden با سربازی به نام وایولت همراه می‌شویم که در ابتدای انیمه از نظر احساسی کاملا بی‌حس است. او آموزش دیده بود که همه احساستش را سرکوب کرده و فقط اطاعت کند. اما همه چیز پس از جنگ آغاز می‌شود. وایولت نمی‌داند با احساسات خودش یا دیگران چه کند. به جای اینکه فوراً داستان به سمت رستگاری حرکت کند، انیمه آرام پیش می‌رود. وایولت شروع به نوشتن نامه می‌کند، به داستان‌های مردم گوش می‌دهد و کم‌کم می‌آموزد درد واقعی، آن هم وقتی به‌عنوان سلاح استفاده نمی‌شود، چگونه است.

برای تماشای انیمه Kaiju No. 8 کلیک کنید

شکست‌های وایولت در داستان بیشتر از چیزی است که فکر می‌کنید. هنگامی که او به معنی واقعی جنگ پی می‌برد، از نظر روحی عملا فرو می‌ریزد. وقتی جو انیمه‌ هم بیش از حد سنگین می‌شود، کمی عقب می‌کشد و دوباره همه چیز از اول شروع می‌شود. جالب آنجاست که وقتی قهرمان ما درباره راز پشت شخصیت Major می‌فهمد، برخلاف انتظار و به جای آن که انتقامش را بگیرد، حال بدش بیش از پیش او را به زمین‌ می‌اندازد. انیمه اجازه می‌دهد او سوگواری کند و فضایی به او می‌دهد تا آرام آرام بهبود یابد. در واقع رشد Violet از طریق مهربانی‌های مکرر او فرآیند طولانی و دردناک یادگیری احساس کردن شکل می‌گیرد.

انیمه Mob Psycho 100

دغدغه‌های یک ابرقهرمان

داستان زندگی Mob هیچ ارتباطی با قدرت‌های یک قهرمان ندارد، بلکه این ماجراجویی با ترس او از دست دادن «کنترل» گره خورده است. او از خودش می‌ترسد، از آسیب زدن به دیگران و البته از بیش از حد احساس کردن فضای پیرامونش. جالب است که انیمه هرگز این ترس‌ها را به عنوان یک ضعف برای قهرمان نشان نمی‌دهد. شکست‌های عاطفی او در تمام آرک‌ها حضور دارند. او می‌خواهد عادی باشد، اما نمی‌داند چگونه این امر میسر می‌شود. می‌خواهد صادق باشد، اما همیشه نمی‌تواند کلمات مناسب را برای راستگو بودن پیدا کند.

برای مشاهده ویدیوهای بیشتر از آثار مختلف می‌توانید به بخش «ویدیو مگ» مراجعه کنید

حتی وقتی قهرمان ما اعتمادبه‌نفس کافی را پیدا می‌کند، وحشت او ناپدید نمی‌شود. آنچه اینجا اهمیت دارد این است که انیمه رشد عاطفی او را برای هم‌سطح شدن با قدرتش شتاب نمی‌دهد. سرکوب احساسات برای Mob پیامدهای مهمی دارد و این پیامدها اغلب ویرانگر هستند. معمولاً یک قهرمان را با قدرت‌هایش می‌شناسیم، اما در مورد Mob، او قهرمان است چون حتی در دل شکست هم تلاش می‌کند خودش را درک کند. انیمه این آسیب‌پذیری را بیش از هر نبرد روانی ارج می‌نهد.

انیمه Texhnolyze

جهانی دیستوپیایی، جایی که امید معنا ندارد

انیمه Texhnolyze جهانی را به تصویر می‌کشد که آن‌قدر ویران است که امید در آن معنا ندارد. شکست‌های عاطفی در اینجا نه رویدادهای گذرا هستند و نه صرفاً پس‌زمینه‌ای برای داستان؛ بلکه لحن کل انیمه را تعریف می‌کنند. شخصیت Ichise و دیگران در شهری سرگردان‌اند که مردمش هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی در حال مرگ هستند. هر تلاشی برای یافتن معنا در این جهان بی‌ثمر و هر انتخابی اشتباه به نظر می‌رسد.

انیمه هایی که به کمک آن‌ها می‌توانیم فلسفه یاد بگیریم

شخصیت‌ها در این انیمه به ندرت دوباره روی پای خود می‌ایستند. بیشترشان تسلیم می‌شوند یا بیش از پیش در ناامیدی فرو می‌روند. و با این حال، برخورد آن با این درد بی‌تفاوت یا سطحی نیست. رنج را به‌عنوان احساسی نمایشی نشان نمی‌دهد و آن را به طور تمام و کمال درک می‌کنند. انیمه Texhnolyze به بار عاطفی ناامیدی احترام می‌گذارد. تماشای آن آسان نیست و قرار هم نیست آسان باشد. اگرچه که این انیمه با موضوعاتی مثل هوش مصنوعی، خودآگاهی، تکامل بشری و فلسفه ذهن با زمینه‌های علمی-تخیلی دست و پنجه نرم می‌کند.

انیمه A Silent Voice

عذرخواهی همه چیز را حل نمی‌کند

سفر Shoya در انیمه A silent Voice درباره مواجهه با شخصیت جدید خودش است. نفرت او از خودش چنان شدید است که انیمه هیچ عجله‌ای برای تغییر آن ندارد. او به‌خاطر عذاب وجدان، یکباره «آدم خوب» نمی‌شود و همه چیز به صورت تدریجی اتفاق می‌افتد. او خودش را منزوی می‌کند، برای صحبت کردن تقلا می‌کند و حتی نمی‌تواند به چشم‌های دیگران نگاه کند.

برای تماشای انیمه Wind Breaker کلیک کنید

این انیمه به‌شدت تکان‌دهنده است، زیرا نشان می‌دهد دردهای این‌چنینی به همین راحتی درمان نمی‌شوند. شخصیت Nishimiya در سمت دیگر ماجرا هم بار تروما و آسیب‌های خاص خودش را دارد و سکوت او نوعی سپر دفاعی برای مواجهه با این مشکلات است. تعاملات دو شخصیت اصلی داستان اغلب دست‌وپاگیر، ناخوشایند و گاهی حتی سخت برای تماشا بوده، اما خب حسی که از آن‌ دریافت می‌کنید واقعی‌ است. شکست‌ها در این انیمه اهمیت دارند. سوءتفاهم‌ها به‌سرعت رفع نمی‌شوند و عذرخواهی هم همه‌چیز را حل نمی‌کند.

انیمه March Comes in Like a Lion

آیا بی‌تفاوتی نسبت به محیط اطراف هم نوعی افسردگی است؟

داستان March Comes in Like a Lion پیرامون شخصیتی به نام Rei Kiriyama می‌چرخد. شخصیتی که به‌تدریج و تقریباً بدون آن که توسط اطرافیانش دیده شود از هم می‌پاشد و همین موضوع قدرت روایت را دوچندان می‌کند. افسردگی او بیشتر به‌صورت بی‌حسی به محیط اطراف بروز می‌کند. انیمه هم در سمت دیگر ماجرا به او سکوت، فضا و زمان می‌دهد تا با این مشکلات دست و پنجه نرم کند. رشد عاطفی‌ ری نه از طریق سخنرانی‌های پرشور یا پیروزی‌های بزرگ او، بلکه از دل جزئیات ساده‌ای شکل می‌گیرد که در زندگی همه ما اتفاق می‌افتد.

برای مثال یک بازی ساده بردگیم، تماشای پخت‌وپز کسی، یا لذت بردن از حضور در یک اتاق آرام از مواردی است که به بهبود او کمک می‌کنند و این نکته ظریف و واقعا جالبی است. انیمه March Comes in Like a Lion به همین راه‌های کوچک ادامه دادن در ادامه دادن به زندگی احترام می‌گذارد و آن‌ها را مهم قلمداد می‌کند. اگرچه شخصیت ری بارها دچار فروپاشی می‌شود، اما روزهایی همدر این انیمه وجود دارد که صرفاً سرد است و هیچ هیجان مثبت یا منفی به خصوصی در آن دیده نمی‌شود. موضوع بی‌تفاوتی به‌طور جدی در این انیمه مورد توجه قرار دارد. در واقع این اثر یکی از معدود انیمه‌هایی است که واقعاً می‌فهمد زندگی با افسردگی چه معنایی دارد و به این موضوع به شکل یک مسئله ساده نگاه نمی‌کند.

نظر شما در مورد انیمه‌های معرفی شده چیست؟ کدام‌یک را تماشا کرده و چه اثری توانسته نظر شما را جلب کند؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

منبع: DualShockers


بهترین بازی سولزلایک تاریخ چیه؟ میزگیم با امیدلنون @omidlennon

بهترین بازی سولزلایک تاریخ چیه؟ میزگیم با امیدلنون @omidlennon

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها