انتخاب سردبیر برترین‌ها برترین‌های سینما و انیمه سینما

۷ انیمیشن علمی‌تخیلی که همه باید حداقل یک‌بار ببینند

اگر عاشق دنیای علم و تخیل هستید، این مجموعه از انیمیشن‌های علمی‌تخیلی را نباید از دست بدهید. ترکیب خیره‌کننده‌ی تصویرسازی و دنیاسازی علمی در این آثار، تجربه‌ای متفاوت و منحصربه‌فرد خلق کرده است. در حالی‌که امروزه انبوهی از سریال‌های علمی‌تخیلی در دسترس هستند (از جمله آثار پرطرفداری مثل Pluribus از اپل تی‌وی) اما گاهی یک داستان انیمیشنی می‌تواند تأثیری عمیق‌تر از نسخه‌های لایو اکشن بر بیننده بگذارد.

در بسیاری از سریال‌های واقعی (لایو اکشن)، جلوه‌های ویژه ممکن است مصنوعی به‌نظر برسند یا محدودیت‌های تولید، تخیل سازندگان را محدود کند. اما در دنیای انیمیشن، هیچ مرزی برای خیال وجود ندارد. این مجموعه‌ها با طراحی بصری شگفت‌انگیز و روایت‌هایی هوشمندانه، ثابت کرده‌اند که تخیل وقتی با هنر انیمیشن ترکیب شود، می‌تواند ژانر علمی‌تخیلی را به اوج برساند.

چه به دنبال داستانی باشید که نوآوری‌های علمی را با درامی خانوادگی در هم می‌آمیزد، و چه سریالی عجیب و طنزآمیز درباره آینده‌ای دور، این انیمیشن‌ها انتخاب‌هایی ایدئال هستند. هر یک از آن‌ها دنیایی مستقل و پر از جزئیات دارد که می‌تواند ساعت‌ها شما را در میان سیارات ناشناخته و فناوری‌های خیالی غرق کند.

سولار اپوزیتس (Solar Opposites) – از ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۵

بیگانگان سبز و آبی در شهری خیالی دست‌وپا می‌زنند تا با رفتار عجیب انسان‌ها کنار بیایند

بیگانگان سبز و آبی در شهری خیالی دست‌وپا می‌زنند تا با رفتار عجیب انسان‌ها کنار بیایند

سریال Solar Opposites ساخته‌ی شبکه Hulu، داستان گروهی از بیگانگان فضایی را روایت می‌کند که حالا مجبور شده‌اند روی زمین زندگی کنند. اگر با سیت‌کام معروف دهه ۹۰ میلادی، 3rd Rock from the Sun آشنا باشید، ممکن است در نگاه اول یاد آن بیفتید، چون هر دو درباره‌ی فضایی‌هایی هستند که با فرهنگ انسان‌ها درگیر می‌شوند. اما تفاوت بزرگ اینجاست: در حالی‌که بیگانگان آن سریال شبیه انسان‌ها بودند، در Solar Opposites ظاهر عجیب و بامزه‌ی موجودات فضایی، با رنگ‌های سبز و آبی و دهان‌های بزرگ، باعث می‌شود همه‌چیز بسیار دیدنی‌تر و سرگرم‌کننده‌تر باشد.

داستان در شهری خیالی به نام «جینا دیویس‌ویل» اتفاق می‌افتد، جایی که این گروه از بیگانگان با دنیای انسان‌ها دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند و اغلب در تلاش برای درک رفتارهای انسانی، دردسرهای خنده‌داری درست می‌کنند. قسمت‌های مختلف، از ماجراهای روزمره گرفته تا مناسبت‌هایی مانند روز ولنتاین، پر از طنز موقعیت و اتفاقات عجیب‌اند. گاهی هم آن‌ها تصمیم می‌گیرند مثل انسان‌ها سفر بروند و همین، ماجراهای تازه‌ای رقم می‌زند.

شاهکارهای ژانر علمی‌تخیلی در طول ۱۰۰ سال سینما

سبک انیمیشن Solar Opposites با رنگ‌های زنده و طراحی دقیقش یکی از نقاط قوت اصلی سریال است. ترکیب فضای کوچک و معمولی یک شهر آمریکایی با المان‌های علمی‌تخیلی (مثل «سوپر گابلرها» که موجوداتی بامزه و نماد احساسات بیگانگان هستند) به سریال هویتی خاص و متفاوت بخشیده است.

علاوه بر این، گروه صداپیشگان مجموعه هم قابل‌توجه است. هنرمندانی چون استرلینگ کی. براون، کی‌یرن کالکین، جیمی سیمپسون، کن مارینو، وندی مک‌لندن-کووی و تیفانی هدیش با اجراهای پرانرژی خود، شخصیت‌های این دنیای عجیب را زنده و به‌یادماندنی کرده‌اند. Solar Opposites ترکیبی از طنز هوشمندانه، طراحی بصری چشم‌نواز و نگاهی انتقادی به رفتار انسان‌هاست؛ مجموعه‌ای که هر طرفدار ژانر علمی‌تخیلی باید حداقل یک‌بار تماشایش کند.

سرزمین ماجراجویی (Adventure Time) – از ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۸

داستان دو دوست، فین و سگ جادویی‌اش جیک، که در دنیایی خیال‌انگیز و پر از ماجراهای عجیب و شخصیت‌های فانتزی سفر می‌کنند

داستان دو دوست، فین و سگ جادویی‌اش جیک، که در دنیایی خیال‌انگیز و پر از ماجراهای عجیب و شخصیت‌های فانتزی سفر می‌کنند

سریال Adventure Time یکی از درخشان‌ترین و خلاقانه‌ترین انیمیشن‌های علمی‌تخیلی قرن است که در طول ۱۰ فصل پخش شد و جوایز متعددی را از آن خود کرد. اگر اهل انیمیشن باشید، از دست دادن این جهان رنگارنگ و خیال‌انگیز واقعاً حیف است.

داستان درباره‌ی پسری به نام «فین» (با صداپیشگی جِرمی شادا) و سگ جادویی‌اش «جیک» (با صداپیشگی جان دی‌ماجیو) است. جیک توانایی تغییر اندازه و شکل خود را دارد و همین ویژگی، بستر ماجراجویی‌های بی‌پایان و تخیلی این دو دوست را فراهم می‌کند. هر قسمت، سفری تازه در سرزمین «اوو» است؛ جایی پر از موجودات عجیب، مکان‌های نامعمول و جادوهایی که هم برای کودکان جذاب است و هم برای بزرگسالان معنا و ظرافت‌های خاصی دارد.

انیمیشن شکارچیان شیاطین کی‌پاپ را در کافه بازار تماشا کنید

فصل نخست بینندگان را به مکان‌هایی چون «لومپی اسپیس» می‌برد و با شخصیت‌های خاصی مانند «روبات پرتاب‌کننده‌ی بی‌پایانِ پای» آشنا می‌کند؛ نمونه‌هایی از تخیل بی‌حدوحصر سازندگان که هر بار جهانی تازه خلق می‌کنند. در کنار این ماجراها، روایت‌های بامزه و غیرمنتظره‌ای هم وجود دارد، مثل روح مگسی که دنبال جیک می‌افتد یا عنکبوت‌هایی که درگیر مشکلات زناشویی‌اند!

در عمق همه این ماجراجویی‌های فانتزی، رابطه‌ی دوستانه و صمیمانه‌ی فین، جیک و پرنسس بابل‌گام (با صداپیشگی هایندن والش) قرار دارد که به انیمیشن گرمایی انسانی می‌دهد. Adventure Time ترکیبی است از طنز، تخیل، فلسفه و هنر؛ دنیایی که هر نسل می‌تواند در آن چیزی برای لذت بردن و اندیشیدن پیدا کند.

پانتئون (Pantheon) – از ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳

ماجرای دو نوجوان که با فناوری پیشرفته‌ای روبه‌رو می‌شوند و اسرار پدر درگذشته‌ی یکی از آن‌ها، سفر هیجان‌انگیزی به سوی حقیقت و هوش مصنوعی را آغاز می‌کند

ماجرای دو نوجوان که با فناوری پیشرفته‌ای روبه‌رو می‌شوند و اسرار پدر درگذشته‌ی یکی از آن‌ها، سفر هیجان‌انگیزی به سوی حقیقت و هوش مصنوعی را آغاز می‌کند

انیمیشن Pantheon با ایده‌ای ترسناک و در عین حال هوشمندانه سراغ یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های دنیای مدرن می‌رود: وقتی فناوری آن‌قدر پیشرفته می‌شود که کنترل انسان را به دست می‌گیرد. همین ایده جذاب کافی است تا بیننده را از همان قسمت اول درگیر کند، حتی اگر سریال فقط دو فصل کوتاه داشته باشد.

داستان از نگاه دو نوجوان روایت می‌شود: «مدی کیم» (با صداپیشگی کیتی چانگ) و «کاسپیان کیس» (با صداپیشگی پل دانو). هر دو درگیر ماجراهایی می‌شوند که پای فناوری‌های خطرناک و مرموز به میان می‌آید، اما مسیر شخصیتی مدی از همه تأثیرگذارتر است. در همان قسمت اول، پیامی عجیب دریافت می‌کند که ظاهراً از طرف پدرش «دیوید» (با صداپیشگی دنیل دی کیم) است؛ پدری که سال‌ها پیش بر اثر سرطان درگذشته بود. از همین‌جا داستانی پیچیده و پرهیجان آغاز می‌شود که مرز بین زندگی و فناوری را به چالش می‌کشد.

Pantheon با انیمیشنی زیبا و روان، شخصیت‌هایی چندلایه و داستانی پرکشش، تصویری از آینده‌ای ارائه می‌دهد که در آن ذهن انسان می‌تواند در دنیای دیجیتال ادامه یابد. هر قسمت با جزئیات دقیق و فضایی رازآلود ساخته شده و بیننده را وادار می‌کند درباره معنای واقعی هویت و فناپذیری فکر کند.

پایان‌بندی سریال یکی از نقاط اوج آن است؛ پایانی پرقدرت که هم‌زمان حس رضایت و حسرت بر جای می‌گذارد. حسرتی از این‌که چرا Pantheon فقط دو فصل داشت، و چرا دنیای خیره‌کننده‌اش زودتر از آنچه باید، به پایان رسید. با این حال، این انیمیشن بدون شک یکی از بهترین آثار علمی‌تخیلی معاصر است که هر دوستدار این ژانر باید حداقل یک‌بار تجربه‌اش کند.

عشق، مرگ و ربات‌ها (Love, Death & Robots) – از ۲۰۱۹ تا امروز

مجموعه‌ای آنتولوژی با هر اپیزود مستقل که دنیای علمی‌تخیلی را با جلوه‌های بصری چشم‌نواز و داستان‌هایی ترسناک، فلسفی و پرهیجان نمایش می‌دهد

مجموعه‌ای آنتولوژی با هر اپیزود مستقل که دنیای علمی‌تخیلی را با جلوه‌های بصری چشم‌نواز و داستان‌هایی ترسناک، فلسفی و پرهیجان نمایش می‌دهد

سریال آنتولوژی (اپیزودمحور) Love, Death & Robots از نتفلیکس، یکی از خلاقانه‌ترین و متفاوت‌ترین آثار علمی‌تخیلی سال‌های اخیر است. هر قسمت آن دنیایی تازه با داستانی مستقل دارد و همین تنوع باعث می‌شود نتوان حتی یک اپیزود را از دست داد. در هر بخش، ترکیبی از عشق، خشونت، فناوری و انسانیت به تصویر کشیده می‌شود، و نتیجه، تجربه‌ای بصری و روایی است که گاهی زیبا، گاهی ترسناک و همیشه فراموش‌نشدنی است.

ظاهر و سبک انیمیشن در هر قسمت متفاوت است؛ از طراحی‌های سه‌بعدی واقع‌گرایانه گرفته تا سبک‌های فانتزی و نقاشی‌مانند. همان‌طور که از عنوان مجموعه پیداست، ربات‌ها نقش پررنگی در داستان‌ها دارند، اما این تنها آغاز ماجراست. در کنار آن‌ها، موجودات دیگری هم حضور دارند؛ از زامبی‌های قسمت «شب مردگان کوچک» (Night of the Mini Dead) در جلد سوم گرفته تا حشرات غول‌پیکری به نام «دی‌بی‌ها» در اپیزود «زره‌ها» (Suits) از فصل اول. هر داستان ریتمی تند، فضایی پرتنش و درون‌مایه‌ای فلسفی یا هولناک دارد که تا مدت‌ها در ذهن می‌ماند.

فیلم سینمایی ترون: آرس را در کافه بازار تماشا کنید

این مجموعه حاصل همکاری دو چهره بزرگ دنیای سینما، دیوید فینچر و تیم میلر است؛ دو نامی که تضمین می‌کنند هر قسمت، اثری خیره‌کننده و منحصربه‌فرد باشد. از نقد آینده‌گرایانه‌ی تمدن انسان گرفته تا بررسی مفاهیم عشق، بقا و هوش مصنوعی، Love, Death & Robots مرز میان هنر و فناوری را از نو تعریف می‌کند.

اگر به دنبال مجموعه‌ای هستید که هر قسمت آن شما را غافلگیر کند و نگاهی متفاوت به آینده، انسانیت و تکنولوژی داشته باشد، این سریال دقیقاً همان تجربه‌ای است که نباید از دست بدهید.

فیوچراما (Futurama) – از ۱۹۹۹ تا امروز

داستان فیلیپ فرای که پس از هزار سال در آینده بیدار می‌شود و همراه با دوستان عجیبش، طنز، فناوری و دنیایی پر از ربات و موجودات فضایی را تجربه می‌کند

داستان فیلیپ فرای که پس از هزار سال در آینده بیدار می‌شود و همراه با دوستان عجیبش، طنز، فناوری و دنیایی پر از ربات و موجودات فضایی را تجربه می‌کند

انیمیشن Futurama یکی از خلاقانه‌ترین و ماندگارترین آثار علمی‌تخیلی تلویزیون است که نگاهی طنزآمیز، رنگارنگ و عمیق به آینده دارد. اگر از علاقه‌مندان ژانر علمی‌تخیلی باشید، تماشای این دنیای عجیب و پرجزئیات واقعاً ضروری است. سریال با طنزی هوشمندانه، دنیایی را به تصویر می‌کشد که در آن تکنولوژی، ربات‌ها و موجودات فضایی در کنار انسان‌ها زندگی می‌کنند؛ ترکیبی که هم بامزه است و هم گاه تأمل‌برانگیز.

شخصیت‌های Futurama از همان ابتدا فراموش‌نشدنی‌اند. فیلیپ جی. فرای (با صداپیشگی بیلی وست) انسانی معمولی است که به شکلی اتفاقی به آینده سفر می‌کند و در کنار دوستان عجیبش زندگی تازه‌ای را آغاز می‌کند. «لیلا» (با صداپیشگی کیتی ساگال) زنی قدرتمند و بامزه است که تنها یک چشم بزرگ در وسط صورت دارد، و «بندر» (با صداپیشگی جان دی‌ماجیو) روباتی دائم‌الخمر و پرحرف است که همواره بین ترس و شیطنت در نوسان است. در میان این ماجراها، رابطه‌ی عاطفی پیچیده و گاه لطیف بین فرای و لیلا به یکی از نقاط احساسی سریال تبدیل می‌شود.

۸ انیمه ماندگار که جهان را به کلی تغییر دادند!

داستان از جایی آغاز می‌شود که فرای در شب سال نو ۱۹۹۹ به‌طور تصادفی در یک محفظه‌ی انجماد فرو می‌افتد و پس از هزار سال، در سال ۲۹۹۹ در نیویورک از خواب بیدار می‌شود. از همین لحظه، بیننده به دنیایی قدم می‌گذارد که پر است از فناوری‌های نامعمول، سفینه‌های فضایی، و شهری که به شکلی خیره‌کننده آینده را بازآفرینی کرده است.

در طول قسمت‌ها، سریال مدام بین زمین و فضا جابه‌جا می‌شود؛ از تحویل پیتزا در شرکت فضایی «پلنت اکسپرس» تا ماجراهایی با زنبورهای فضایی شرور یا موجودات عجیب «دکاپودیان». Futurama با ترکیب طنز، خلاقیت و تخیل علمی، نشان می‌دهد که حتی در آینده‌ی دور، انسان‌ها همچنان همان دغدغه‌ها، احساسات و اشتباهات گذشته را دارند. تماشای این انیمیشن یعنی سفر به آینده‌ای بامزه، دیوانه‌وار و در عین حال آشنا.

ریک و مورتی (Rick and Morty) – از ۲۰۱۳ تا امروز

سفری دیوانه‌وار و طنزآمیز در جهان‌های موازی و علمی‌تخیلی، همراه با بحران‌های وجودی، ماجراهای خانوادگی و شوخی‌های فلسفی

سفری دیوانه‌وار و طنزآمیز در جهان‌های موازی و علمی‌تخیلی، همراه با بحران‌های وجودی، ماجراهای خانوادگی و شوخی‌های فلسفی

سریال Rick and Morty یکی از خلاقانه‌ترین و جسورانه‌ترین آثار علمی‌تخیلی در تلویزیون معاصر است؛ مجموعه‌ای که علم را از قاب خشک و رسمی بیرون می‌کشد و آن را به سفری دیوانه‌وار، طنزآمیز و پرهیجان تبدیل می‌کند. برخلاف آثاری مانند The Big Bang Theory که به زندگی دانشمندان موفق و آرام می‌پردازد، اینجا با دانشمندی نابغه اما کاملاً نامتعارف طرفیم: «ریک سانچز»، مردی با ذهنی درخشان و رفتاری بی‌پروا که جهان و قوانین فیزیک را مثل اسباب‌بازی به هم می‌ریزد.

در مرکز داستان، رابطه‌ی پیچیده و بامزه‌ی ریک با نوه‌اش «مورتی» قرار دارد؛ زوجی نامتوازن که در هر قسمت به سفری تازه در ابعاد مختلف واقعیت می‌روند. اما ماجرا فقط به این دو خلاصه نمی‌شود. خانواده‌ی سانچز (از دختر ریک، «بث»، تا همسرش «جری» و دخترشان «سامر») نیز درگیر ماجراهای گاه خانوادگی و گاه کیهانی می‌شوند، تا جایی که مرز بین زندگی روزمره و فاجعه‌ی چندجهانی کاملاً محو می‌گردد.

یکی از جذابیت‌های اصلی سریال، ارجاعات فراوانش به فیلم‌ها و فرهنگ پاپ است. برای مثال، اپیزود «M. Night Shaym-Aliens!» با شوخی با آثار شیامالان، ذهن بیننده را به بازی می‌گیرد. یا در قسمت «Mortyplicity» از فصل چهارم، خانواده‌ی ریک و مورتی مدام با نسخه‌های تقلبی خودشان روبه‌رو می‌شوند و بیگانگان یکی‌یکی آن‌ها را از بین می‌برند؛ اپیزودی که ترکیبی از ترس، شوک و طنز سیاه را به شکلی خیره‌کننده ارائه می‌دهد.

Rick and Morty به لطف داستان‌های غیرقابل‌پیش‌بینی، شوخی‌های فلسفی و نگاه تند و تیزش به جامعه، موفق شده از یک انیمیشن سرگرم‌کننده فراتر برود و به اثری فرهنگی بدل شود. هر قسمت سفری است میان علم، جنون و معنای زندگی؛ سفری که نه‌تنها خسته‌کننده نیست، بلکه هر بار ثابت می‌کند تخیل، اگر آزاد گذاشته شود، هیچ مرزی نمی‌شناسد.

آرکین (Arcane) – از ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۴

درام پرهیجان دو خواهر در شهرهای متضاد پیل‌توور و زاون، که با عشق، خیانت و جاه‌طلبی‌های علمی و اجتماعی دنیایی خیره‌کننده خلق می‌کند

درام پرهیجان دو خواهر در شهرهای متضاد پیل‌توور و زاون، که با عشق، خیانت و جاه‌طلبی‌های علمی و اجتماعی دنیایی خیره‌کننده خلق می‌کند

اگر هنوز Arcane را ندیده‌اید، واقعاً بخشی از یکی از درخشان‌ترین انیمیشن‌های سال‌های اخیر را از دست داده‌اید. این سریال برنده‌ی جوایز متعدد، که بر اساس دنیای بازی محبوب League of Legends از استودیوی Riot Games ساخته شده، ثابت کرده است که اقتباس از یک بازی ویدیویی می‌تواند به اثری هنری و احساسی تبدیل شود. داستان در دو شهر متضاد و پرتنش، «پیل‌توور» و «زاون»، می‌گذرد؛ جایی که پیشرفت علمی، نابرابری اجتماعی و جاه‌طلبی‌های شخصی در هم تنیده‌اند. در مرکز این دنیای پرآشوب، دو خواهر به نام‌های «پودر» (با صداپیشگی الا پرنل) و «وی» (با صداپیشگی هیلی استاینفلد) قرار دارند، که رابطه‌ی پرتنش و دردناکشان قلب تپنده‌ی داستان را می‌سازد.

انیمیشن Arcane به‌سادگی یکی از زیباترین و چشم‌نوازترین آثار تاریخ تلویزیون است. هر فریم از آن مانند یک نقاشی زنده است؛ ترکیبی از رنگ، نور و جزئیات که هم حس واقعیت را منتقل می‌کند و هم فضایی خیال‌انگیز می‌سازد. در کنار جلوه‌های بصری خیره‌کننده، شخصیت‌پردازی‌های دقیق و عمیق باعث می‌شود بیننده به‌راحتی با هر کدام از کاراکترها هم‌ذات‌پنداری کند؛ به‌ویژه با پودر و وی که میان عشق خواهرانه و مسیرهای متفاوت زندگی گرفتار شده‌اند.

در فصل دوم، جنبه‌های علمی‌تخیلی داستان پررنگ‌تر می‌شود؛ از جمله در قسمت هفتم با عنوان «Pretend Like It’s the First Time» که مفهوم جهان‌های موازی را با نگاهی احساسی و فلسفی بررسی می‌کند. در این فصل، خطر مرگ همواره سایه‌به‌سایه‌ی قهرمانان است و چندین شخصیت کلیدی سرنوشت تلخی پیدا می‌کنند، اما همین واقع‌گرایی و جسارت روایی، قدرت Arcane را دوچندان می‌کند.

حتی اگر سریال را یک‌بار دیده باشید، تماشای دوباره‌ی آن تجربه‌ای تازه خواهد بود. دیدن مبارزات بی‌امان و شجاعت پودر و وی، در کنار روایت غنی و انیمیشنی که هر لحظه‌اش هنر است، یادآور این حقیقت است که Arcane فراتر از یک اقتباس موفق است: اثری است درباره‌ی عشق، خیانت، علم و امید در دنیایی که هم زیباست و هم ویران.

جمع‌بندی؛ انیمیشن محبوب شما در این لیست کدام است؟

از Futurama و Rick and Morty گرفته تا Arcane و Pantheon، دنیای انیمیشن‌های علمی‌تخیلی به ما نشان می‌دهد که خیال، وقتی با علم و تصویر در هم می‌آمیزد، هیچ حد و مرزی ندارد. هرکدام از این سریال‌ها دنیایی جداگانه‌اند؛ جهانی پر از ربات‌ها، بیگانگان، فناوری‌های آینده و احساسات انسانی. در این آثار، مفاهیم پیچیده‌ی علم با طنز، درام و زیبایی بصری گره خورده‌اند تا تجربه‌ای بسازند که هم سرگرم‌کننده است و هم تأمل‌برانگیز.

انیمیشن‌هایی مانند Love, Death & Robots مرزهای روایت را می‌شکنند، Adventure Time تخیل کودکانه را به فلسفه پیوند می‌زند، و Solar Opposites با طنز و آشوب، آینه‌ای از رفتار انسان‌ها می‌سازد. در سوی دیگر، Arcane و Pantheon نگاهی عمیق‌تر به هویت، فناوری و سرنوشت دارند؛ آثاری که ثابت می‌کنند انیمیشن می‌تواند همان‌قدر جدی و تأثیرگذار باشد که هر فیلم علمی‌تخیلی بزرگ.

این مجموعه از انیمیشن‌ها فقط سرگرمی نیستند؛ آن‌ها سفری ذهنی‌اند به دنیایی که در آن علم، احساس و هنر در کنار هم آینده را می‌سازند. اگر به دنبال آثاری هستید که شما را هم به خنده بیندازند و هم به فکر فرو برند، این هفت انیمیشن بهترین دروازه برای ورود به جهان بی‌پایان تخیل هستند.

منبع: Screen Rant


بهترین بازی شوتر تاریخ؛ میزگیم با لیل شایان و امید لنون

بهترین بازی شوتر تاریخ میزگیم

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها