آیا مرد عینکی میتواند رکورد فروش سینمای ایران را بشکند؟
مرد عینکی باوجود نقدهای منفی بسیار زیادی که از منتقدین دریافت کرده، همچنان یکی از پرفروشترین فیلمهای روی پرده است.استقبال مخاطب از این فیلم، یکی از قدیمیترین بحثهای سینما (سینمای ایران و جهان) را برجسته میکند: برای فروش بیشتر، لزوما باید فیلم خوب ساخت؟
درک عوامل موفقیت یک فیلم در گیشه سینمای ایران نیازمند تحلیلی چندوجهی است که فراتر از صرفاً بررسی ارقام فروش میرود. این موفقیت، بهویژه در دهههای اخیر، تحتتأثیر تغییرات کلان اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی قرار گرفته است. در ادامهی این مقاله از مجله بازار به تحلیل دقیق پنج محور کلیدی ژانر، عوامل و بازیگران، زمان و مدت اکران و کیفیت فنی میپردازیم. این چارچوب تحلیلی به ما امکان میدهد به عمق دلایل موفقیت فیلمها نفوذ کنیم و از روابط علتومعلولی میان عناصر مختلف پرده برداریم.
تمایز میان فروش ریالی و آمار مخاطب
یکی از مهمترین نکات در تحلیل گیشهی سینمای ایران، تمایز قائلشدن میان دو مفهوم «پرفروشترین فیلم» و «پرمخاطبترین فیلم» است. در نگاه اول، ارقام فروش ریالی ممکن است معیار ساده و مشخصی برای سنجش موفقیت به نظر برسند. در حال حاضر، فیلم کمدی «هفتاد سی» با فروش بیش از ۳۶۰ میلیارد تومان، عنوان پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران را در اختیار دارد. پس از آن، «فسیل» با فروش بیش از ۳۲۴ میلیارد تومان در رتبه دوم و «هتل» با فروش بیش از ۲۷۷ میلیارد تومان در رتبه سوم قرار دارند.
بااینحال، این اعداد بهتنهایی گویای تمام حقیقت نیستند. افزایش بیسابقهی نرخ تورم و بهتبع آن، بالارفتن قیمت بلیت سینما در سالهای اخیر، باعث شده است که فیلمهای جدید بهراحتی از رکوردهای فروش ریالی فیلمهای قدیمیتر عبور کنند. درحالیکه تعداد مخاطبان آنها بهمراتب کمتر است. برای مثال، «فسیل» با فروش بیش از ۲۳۰ میلیارد تومان و جذب بیش از ۵.۳ میلیون مخاطب، بیشتر از هر فیلمی در سال اول اکرانش فروخته است. اما این رقم در مقایسه با فیلمهایی چون «عقابها» که با ۱۰.۲ میلیون تماشاچی پربینندهترین فیلم تاریخ ایران محسوب میشود و «کانی مانگا» با حدود ۶ میلیون مخاطب، تفاوت فاحشی دارد. این تفاوت نشاندهندهی تغییر پارادایم در بازار سینما است؛ جایی که موفقیت از معیار «دسترسی گسترده و محبوبیت عمومی» (مخاطب) به «قدرت جذب سرمایه» (فروش ریالی) منتقل شده است. این مسئله نشان میدهد صنعت سینمای ایران در جذب مخاطب واقعی به سالنها در مقایسه با دهههای گذشته دچار افت قابلتوجهی شده است.
علاوه بر این مشکلات اقتصادی سالهای اخیر باعث تعطیلی به نسبت گستردهی سالنهای سینما در شهرهای کوچک و دور از تهران شده است. همین مسئله، ضریب نفوذ سینما در جامعه را بهشدت کاهش داده و روی جذب مخاطب، اثر زیادی گذاشته است. مجموع این عوامل باعث شده یک فیلم برای رسیدن به رکورد فروش ریالی در شرایط فعلی، لزوماً نیازی به جذب حداکثری مخاطب نداشته باشد. امروز یک فیلم برای فروش بالا، باید در زمانی مناسب باقیمت بلیت بالا اکران شود. این گزارش بر اساس این تمایز بنیادین، به بررسی دقیقتر عوامل موفقیت میپردازد.
چرا ژانر کمدی در صدر جدول فروش قرار دارد؟
تحلیل گیشهی سینمای ایران نشان میدهد ژانر فیلم، مهمترین عامل تعیینکننده موفقیت تجاری آن است. در سالهای اخیر، یک ژانر به طور قاطع بر گیشه تسلط یافته و اکثر رکوردهای فروش را به نام خود ثبت کرده است.
با نگاهی به جدولهای پرفروشترین فیلمها، بهسرعت مشخص میشود که ژانر کمدی در سالهای اخیر بر گیشه سینمای ایران حکمرانی میکند. فیلمهای پرفروش سالهای اخیر، از جمله «فسیل»، «هتل»، «تگزاس ۳»، «زودپز»، «هاوایی» و «تمساح خونی»، همگی در این ژانر قرار دارند.
رتبه | نام فیلم | میزان فروش (تومان) | سال اکران | کارگردان |
۱ | هفتاد سی | ۳۶۰٬۴۴۲٬۰۰۰٬۵۴۰ | ۱۴۰۳ | بهرام افشاری |
۲ | فسیل | ۳۲۴٬۵۲۶٬۵۰۲٬۰۰۰ | ۱۴۰۲ | کریم امینی |
۳ | هتل | ۲۷۷٬۰۵۲٬۱۱۵٬۸۳۱ | ۱۴۰۲ | مسعود اطیابی |
۴ | تگزاس ۳ | ۲۴۹٬۱۲۲٬۱۴۳٬۴۰۰ | ۱۴۰۳ | مسعود اطیابی |
۵ | زودپز | ۲۲۹٬۹۱۱٬۸۱۲٬۵۰۰ | ۱۴۰۳ | مسعود اطیابی |
این فیلمها در مجموع، سهم عمدهای از فروش ۱۵۰۰ میلیاردتومانی سال ۱۴۰۳ را به خود اختصاص دادهاند. فیلم «مرد عینکی» نیز با فروش بیش از ۱۰۳ میلیارد تومان و جذب بیش از یک میلیون مخاطب، یک نمونه موفق دیگر از سلطه ژانر کمدی در سال ۱۴۰۴ است.
این اقبال عمومی به ژانر کمدی را میتوان به عوامل مختلفی نسبت داد. در شرایط اقتصادی و اجتماعی دشوار، مخاطبان سینما را در مقام نوعی تفریح و وسیلهای برای فرار از معضلات خود میبینند. نیاز روانشناختی به رهایی از استرسهای روزمره، باعث شده است مخاطب بهجای انتخاب فیلمهای درام یا اجتماعی که اغلب ناامیدی و آسیبهای اجتماعی را القا میکنند، به دنبال آثاری با فرمولهای ساده، سرگرمکننده و شاد باشد. این پدیده باعث شده است تهیهکنندگان نیز برای کاهش ریسک سرمایهگذاری، به سمت تولید انبوه فیلمهای کمدی با فرمولها و بازیگران امتحان پس داده روی بیاورند. این رویکرد، درحالیکه فروش را تضمین میکند، اغلب به تولید آثاری منجر میشود که منتقدان آنها را فیلمهای ضعیف میدانند.
موفقیتهای غیر کمدی
باوجود سلطهی کمدی، فیلمهای غیر کمدی نیز توانستهاند در مقاطعی به موفقیتهای چشمگیری دست یابند. برای مثال، فیلم «متری شیش و نیم» عنوان پرفروشترین فیلم غیر کمدی تاریخ سینمای ایران را به خود اختصاص داده است. همچنین فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی، باوجود ژانر درام و اجتماعی، در سال ۱۳۹۵ به فروش ۱۶ میلیاردتومانی و جذب ۲.۲ میلیون مخاطب دستیافت.
تحلیل این موارد نشان میدهد فیلم غیر کمدی برای موفقیت در گیشه، نیاز به یک ویژگی منحصربهفرد دارد که مخاطب را به سالن سینما جذب کند. «فروشنده» از اعتبار بینالمللی خود (جوایز کن و اسکار) بهعنوان یک قلاب قدرتمند استفاده کرد که باعث شد مخاطبان به دلیل تحت تاثیر قراردادن دنیا به تماشای آن بروند. این امر به اعتبار فیلم افزود و به آن کمک کرد تا از ژانر معمول درام اجتماعی فراتر رود.
دستهای آلوده یکی از موفقترین فیلمهای غیرکمدی ایران
در مورد «متری شیش و نیم»، این فیلم با کسب عنوان بهترین فیلم از نگاه مردم در جشنواره فجر، توانست اعتماد مخاطب را جلب کند و با رویکردی جذاب و پر تعلیق، به فروش بالا برسد. این پدیده نشان میدهد موفقیتهای جشنوارهای (اگر از نگاه مردم باشد) یا بینالمللی میتواند بهعنوان یک ابزار بازاریابی مؤثر برای جذب مخاطب عام عمل کند و پل میان سینمای هنری و سینمای تجاری باشد.
پدیدهی سوپراستار
در سینمای گیشه، نامهای آشنا و چهرههای محبوب، نقشی حیاتی در تضمین موفقیت مالی یک فیلم ایفا میکنند. قدرت ستاره نه تنها بهعنوان یک جاذبه اولیه برای مخاطب عمل میکند، بلکه به سرمایهگذاران نیز اطمینان خاطر میدهد.
تحلیل فیلمهای پرفروش نشان میدهد که حضور بازیگران محبوب و پرطرفدار بهصورت مستقیم با موفقیت تجاری یک فیلم مرتبط است. بهعنوانمثال، بخش مهمی از موفقیت فیلم «آکواریوم» در سال ۱۳۸۴ به بازی امین حیایی و مهناز افشار نسبتدادهشده است؛ بازیگرانی که آن زمان در مرکز توجه بودند. حضور جمشید هاشمپور در فیلمهای اکشن دهههای گذشته نیز ضمانتی برای فروش بالا بود. در سالهای اخیر نیز بازیگران کمدی مانند جواد عزتی و رضا عطاران به برندهای تجاری تبدیل شدهاند که حضورشان در فیلمهایی مانند «هزارپا» و «اکسیدان»، فروش را بهشدت تحت تاثیر قرار داده است. بهرام افشاری نیز با اولین تجربه کارگردانی خود در «هفتاد سی» توانست با تکیه بر محبوبیت خود در ژانر کمدی، رکوردهای فروش را جابهجا کند.
برند شدن بهرام افشاری در سالهای اخیر و فروش نجومی آثار او (و آثاری که در آنها بازی کرده) نشان میدهد مرد عینکی پارامترهای لازم برای تبدیلشدن به یک فیلم بسیار پرفروش را دارد.
کارگردانان پرفروش و تهیهکنندگان هوشمند
تیمهای موفق در سینمای گیشه اغلب متشکل از کارگردانان و تهیهکنندگانی هستند که فرمول موفقیت را کشف کرده و آن را تکرار میکنند. کارگردانانی مانند مسعود اطیابی در فیلمهایی مثل «دینامیت»، «انفرادی»، «هتل» و «تگزاس ۳» و تهیهکنندگانی مانند سید ابراهیم عامریان در «فسیل» و «هفتاد سی»، توانستهاند با تکرار یک رویکرد تجاری موفق، به ثبات در گیشه دست یابند. این پدیده نشان میدهد در سینمای تجاری، تهیهکنندگان ریسکگریز، تمایل دارند با تیمهایی کار کنند که عملکرد آنها در گیشه قابلپیشبینی است.
استراتژی هوشمندانه در بازار رقابتی
استراتژی اکران یک فیلم، بهویژه انتخاب زمان مناسب و مدتزمان نمایش آن، یکی از مهمترین عوامل در تعیین سرنوشت تجاری آن است. یک فیلم، هر چقدر هم که باکیفیت باشد، بدون یک استراتژی اکران هوشمندانه، ممکن است در گیشه شکست بخورد.
نوروز و عید فطر به طور سنتی بهعنوان زمانهای طلایی اکران در سینمای ایران شناخته میشوند. این دورهها به دلیل افزایش اوقات فراغت مردم و تمایل آنها به تفریحات خانوادگی، با افزایش چشمگیر مخاطب همراه هستند. آمارها نشان میدهد که اکران نوروزی ۱۴۰۴ توانست گیشه سینما را تا ۷۴ درصد در فروش و ۲۵ درصد در مخاطب نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش دهد.
رقابت برای اکران در این زمانهای طلایی، بسیار شدید است و اغلب فیلمهای کمدی و پرمخاطب انتخاب میشوند تا از این فرصت نهایت بهره را ببرند. این امر باعث میشود که فیلمها در یک بازه زمانی محدود، به حداکثر فروش خود دست یابند.
تأثیر اکران نوروزی بر فروش (مطالعه موردی بر اکران نوروزی ۱۴۰۴)
نام فیلم | ژانر | فروش در نیمه اول فروردین ۱۴۰۴ (میلیارد تومان) |
دایناسور | کمدی | ۳۸.۸ |
کوکتلمولوتف | کمدی | ۲۰.۴ |
موسی کلیمالله | درام – مذهبی | ۱۸.۴ |
هفتادسی | کمدی | ۱۳.۷ |
مرد عینکی باوجود اکران در تابستان (و نه دوران طلایی)، هنوز شانس رقابت دارد؛ چراکه تابستان ۱۴۰۴ و دورهی پساجنگ، دورهای بسیار ویژه در تاریخ ایران به شمار میرود. انتظار میرود مردم در ایران دوره برای رهایی از استرس جنگ و اضطراب شروع دوبارهی آن، به سالنهای سینما پناه ببرند.
اهمیت استمرار و مدتزمان اکران
علاوه بر زمان اکران، مدتزمان حضور فیلم بر پرده سینما نیز عاملی حیاتی در میزان فروش نهایی آن است. درحالیکه فیلمهای کمفروش اغلب به دلیل نمایشهای کوتاهمدت از پرده حذف میشوند، فیلمهای موفق از یک سیستم حمایتی بهرهمند هستند که به آنها اجازه میدهد مدتزمان طولانیتری روی پرده باقی بمانند. برای مثال، فیلم «کانی مانگا» با ۱۵ سال نمایش، رکورد طولانیترین اکران را در تاریخ سینمای ایران دارد. در حال حاضر نیز فیلمهایی مانند «تگزاس سه» با ۲۱۳ روز و «زودپز» با ۱۰۳ روز، توانستهاند به فروشهای بالا دست یابند که این امر به لطف مدتزمان اکران طولانی آنها بوده است.
مرد عینکی هم از این امتیاز ویژه برخوردار خواهد بود. سینمادارها حتماً اکران این فیلم را که فروش آن تضمین شده، به اکران هر اثر تازهی دیگری ترجیح خواهند داد. قانونگذار هم حتماً ترجیح میدهد فیلمی که در این دوران حساس مخاطب را به سینما کشیده، روی پرده باقی بماند.
مرد عینکی میفروشد؛ اما آینده روش نیست
حقیقت این است که باید پذیرفت مخاطب امروز سینما (چه در ایران چه در سطح جهان) کمتر تمایلی به تماشای آثار پیچیده و چندلایه دارد. بررسی چرایی این مسئله، بستر دیگری لازم خواهد داشت؛ اما باید هشدار داد ساخت فیلمهای ضعیف با فرمولهای تضمین شده و موقتی، آسیبهای زیادی به صنعت و هنر سینما وارد خواهد کرد.
تکیه روی سوپراستارها، این پدیدهها را به پارامترهایی «دستمالی شده» تبدیل خواهد کرد؛ اتفاقی که در ۳۰ سال اخیر و در دورههای اخیر برای تمام تکستارههای سینمای ایران رخ داد. سینمای ایران از دوران طلایی دههی ۷۰ مشغول «مصرف» سوپراستارهای خوب بوده و بعد از سپریشدن دوران اوج، آنها را کنار گذاشته است. مرد عینکی بهعنوان مصرفکنندهی جدید سوپراستار فعلی سینمای ایران، حتماً این شانس را دارد تا پرفروشترین فیلم تاریخ سینما باشد؛ اما پرسش اصلی اینجاست:
سینمای ایران تا چه زمانی با این فرمول زنده میماند؟
بهترین بازی سولزلایک تاریخ چیه؟ میزگیم با امیدلنون
نظرات