Top Banner Top Banner
اخبار سینما و انیمیشن انتخاب سردبیر برترین‌ها برترین‌های سینما و انیمه سینما

بهترین سریال‌های تاریخ تلویزیون؛ دهه‌ی ۸۰ | دوران پادشاهی تلویزیون

دهه‌ی ۸۰ دوران طلایی‌ای در خیلی بخش‌ها بود؛ تلویزیون اما بر تمام این دهه پادشاهی کرد. در هیچ مقطعی در تاریخ ایران، این تعداد محصول باکیفیت و خوب از تلویزیون پخش نشد. دهه‌ی ۸۰ دوران ظهور سوپراستارهای بزرگی مثل رضا عطاران، شهاب حسینی و فرهاد اصلانی بود. مهران مدیری هم در این دهه به اوج پختگی رسید و بهترین آثار زندگی حرفه‌ای خود را ساخت. مرور بهترین سریال‌های تاریخ تلویزیون در این دهه، بسیار مفصل است؛ اما اگر حدود ۳۰ سال دارید، حتماً از بازخوانی داستان این سریال‌ها لذت خواهید برد.

خط قرمز

سریال خط قرمز

• سال‌های پخش: ۱۳۸۰ – ۱۳۸۱
• کارگردان: قاسم جعفری
• نویسندگان: علیرضا بذرافشان، شعله شریعتی
• بازیگران: شهرام حقیقت‌دوست، سروش گودرزی، پویا امینی، شهرام عبدلی
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی سه سیما

سریال «خط قرمز» یکی از پدیده‌های تلویزیونی اوایل دهه‌ی ۸۰ بود، اثری که با روایت ماجرای چند جوان فراری، به‌سرعت به یکی از پرمخاطب‌ترین مجموعه‌های آن دوران تبدیل شد. علیرضا بذرافشان و شعله شریعتی نویسندگی این سریال را بر عهده داشتند و قاسم جعفری که پیش‌تر هم آثاری جوان‌پسند ساخته بود، سکان کارگردانی آن را در دست داشت. داستان سریال حول محور گروهی از نوجوانان می‌چرخید که هرکدام به دلایلی از خانه گریخته بودند و حالا در مسیری نامعلوم، سرنوشتشان را به یکدیگر گره‌زده بودند. موسیقی سریال که در زمان خودش به‌شدت محبوب شد، ساخته‌ی پیروز ارجمند بود و حسین ریاضیان نیز آهنگ‌سازی آن را بر عهده داشت.

«خط قرمز» درست در زمانی پخش شد که جامعه‌ی ایران درگیر نوعی تغییرات فرهنگی و شکاف بین‌نسلی بود. اختلافات میان فرزندان و والدین به یکی از موضوعات داغ اجتماعی تبدیل شده بود و سریال با پرداختن به همین دغدغه، توانست توجه بسیاری از مخاطبان را جلب کند. شاید امروز اگر دوباره آن را تماشا کنید، برخی از ایده‌های مطرح‌شده ساده یا حتی کمی اغراق‌آمیز به نظر برسند، اما در آن سال‌ها، این مسائل کاملاً برای خانواده‌ها جدی بودند. همین نزدیکی به واقعیت‌های اجتماعی باعث شد که سریال به محبوبیت گسترده‌ای دست پیدا کند و از ۱۳ آذر ۱۳۸۰ تا ۴ تیر ۱۳۸۱، سه‌شنبه‌شب‌ها یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌های تلویزیون باشد.

سریال خط قرمزاما تأثیر «خط قرمز» تنها به محبوبیت آن در زمان پخش محدود نماند. این سریال موفق شد ردپای خود را در فرهنگ جوانان آن دوران بگذارد؛ از مدل موهای خاص شخصیت‌هایش گرفته تا موسیقی‌اش که همه‌جا شنیده می‌شد. بسیاری از نوجوانان آن زمان، خودشان را در شخصیت‌های سریال پیدا می‌کردند، چرا که مشکلات و دغدغه‌های مطرح‌شده در آن، بازتابی از واقعیت‌های زندگی‌شان بود. «خط قرمز» نه‌تنها یک مجموعه‌ی تلویزیونی موفق، بلکه یکی از معدود سریال‌هایی بود که توانست در رفتار و سبک زندگی مخاطبانش هم تأثیر بگذارد و این همان ویژگی‌ای است که آن را در میان آثار تلویزیونی ماندگار کرده است.

پنجمین خورشید

سریال پنجمین خورشید

• سال‌های پخش: ۱۳۸۸
• کارگردان: علیرضا افخمی
• نویسندگان: علیرضا افخمی، سجاد ابوالحسنی
• بازیگران: حمید گودرزی، شبنم قلی‌خانی، مریم کاویانی، شهرام قائدی
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی سه سیما

سریال «پنجمین خورشید» شاید اثری بی‌نقص نباشد، اما آنچه آن را شایسته‌ی توجه می‌کند، جسارت و نوآوری‌اش در روایت داستانی علمی -تخیلی است؛ ژانری که در تلویزیون ایران کمتر به آن پرداخته شده است. این سریال قصه‌ی محسن (حمید گودرزی)، یک شاگرد مکانیک در سال ۱۳۶۴ را دنبال می‌کند که همراه با دوستش، همایون (شهرام قائدی)، زندگی ساده و پرمشقتی دارد. اما سرنوشت آن‌ها با کشف تصادفی یک کتیبه‌ی اسرارآمیز تغییر می‌کند – کتیبه‌ای که توانایی سفر در زمان را به محسن می‌بخشد. ناگهان او خود را در تهران سال ۱۳۸۸ می‌یابد، جایی که درگیر اتفاقات تازه‌ای می‌شود و دلباخته‌ی دختری به نام هما (شبنم قلی‌خانی) می‌گردد.

بهترین سریال‌های تاریخ تلویزیون؛ دهه‌ی ۷۰ | آن روزگار زیبا

آنچه «پنجمین خورشید» را از دیگر سریال‌های هم‌دوره‌ی خود متمایز می‌کند، تلاشش برای ارائه‌ی یک ایده‌ی تازه در تلویزیون ایران است. در دورانی که مخاطبان هنوز به محتوای متنوع و دسترسی آسان به آثار خارجی عادت نداشتند، این سریال قدمی در مسیر ناشناخته‌ای برداشت. طبیعی بود که چنین تجربه‌ی متفاوتی هم تحسین شود و هم نقدهای تند و تیزی دریافت کند؛ زیرا هر اثر پیشرو، هم طرف‌داران مشتاق دارد و هم بینندگانی که با آن غریبه‌اند و پس می‌زنند. بااین‌حال، سریال از نظر فنی درخشان نیست. بازی‌ها در بهترین حالت متوسط‌اند و جلوه‌های ویژه‌اش نیز چنگی به دل نمی‌زند. اما مهم‌ترین نقطه‌ی قوت «پنجمین خورشید» نه در جزئیات اجرایی، بلکه در رویکرد جسورانه‌ی آن نهفته است. این سریال شاید از نظر تولید کمبودهایی داشته باشد، اما در میان آثار تلویزیونی آن زمان، به دلیل تلاش برای عبور از کلیشه‌ها و ارائه‌ی داستانی غیرمعمول، جایگاه ویژه‌ای دارد.

پلیس جوان

سریال پلیس جوان• سال‌های پخش: ۱۳۸۰
• کارگردان: سیروس مقدم
• نویسندگان: فریبرز کامکاری، سیروس مقدم
• بازیگران: شهاب حسینی، پروانه معصومی، سعید نیک‌پور، فرهاد اصلانی
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی سه سیما

«پلیس جوان» پنجمین تجربه‌ی مستقل سیروس مقدم در مقام کارگردان بود؛ اثری که هم‌زمان با روایت یک داستان پلیسی – معمایی، نگاهی به مسائل اجتماعی و اخلاقی جامعه‌ی آن زمان داشت. محوریت داستان، یونس (شهاب حسینی) است؛ جوانی که بعد از به‌هم‌خوردن مراسم ازدواجش، تصمیم می‌گیرد به دانشکده‌ی افسری بپیوندد. اما انگیزه‌ی اصلی او برای این انتخاب، چیزی فراتر از یک تغییر مسیر ساده در زندگی است؛ قتل پدرش که قاضی بوده، یونس را به دنبال حقیقت می‌کشاند. او بعد از فارغ‌التحصیلی و تبدیل‌شدن به ستوان نیروی انتظامی، آرام‌آرام به زوایای پنهان ماجرای پدرش پی می‌برد و وارد دنیایی پیچیده و پر از رمز و راز می‌شود. موسیقی متن سریال را کارن همایون‌فر ساخته و در کنار شهاب حسینی، بازیگرانی مانند مریلا زارعی، میترا حجار، داریوش ارجمند، محمدرضا داوودنژاد و پانته‌آ بهرام حضور دارند.

معرفی پرحاشیه‌ترین سریال‌های تاریخ ایران؛ ۱۲ سریالی که باید بشناسید

سیروس مقدم در این سریال، مانند سایر آثارش، تنها به روایت یک ماجرای جنایی بسنده نکرده و مسائل اجتماعی را در بطن داستان گنجانده است. او بدون شک یکی از توانمندترین سریال سازان ایرانی است؛ فیلم‌سازی که در ژانرهای مختلف، از پلیسی – جنایی گرفته تا کمدی، امضای خاص خودش را دارد. «پلیس جوان» نیز از این قاعده مستثنی نیست و کارگردانی حساب‌شده‌ی مقدم در کنار بازی درخشان شهاب حسینی، این سریال را به اثری قابل‌توجه تبدیل کرده است. بااین‌حال، بخش‌هایی از داستان که به موضوعات حساسی مانند بیماری ایدز و مشکلات اداری در سیستم قضایی کشور می‌پرداخت، با ممیزی‌های سنگینی روبه‌رو شد. به گفته‌ی مقدم، نزدیک به ۱۳۰ دقیقه از سریال حذف شد؛ سانسوری که نشان می‌دهد «پلیس جوان» قصد داشت از مرزهای معمول تلویزیون فراتر برود و مسائل چالش‌برانگیزی را مطرح کند.

تب سرد

سریال تب سرد

• سال‌های پخش: ۱۳۸۳
• کارگردان: علیرضا افخمی
• نویسندگان: علیرضا بذرافشان
• بازیگران: شهاب حسینی، کامبیز دیرباز، حمید گودرزی، مهدی سلوکی
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی یک سیما

«تب سرد» یکی از همان درام‌های اجتماعی است که با حضور قدرتمند شهاب حسینی و کامبیز دیرباز، توانست مخاطبان زیادی را پای تلویزیون نگه دارد. این سریال داستان مردی به نام شهاب کیانفر (با بازی حسینی) را روایت می‌کند که در آستانه‌ی ورشکستگی است. او که داماد یک مرد ثروتمند محسوب می‌شود، نقشه‌ای می‌کشد تا با آدم‌ربایی ساختگی، از پدرزنش اخاذی کند. برای اجرای این نقشه، از همسر پرستار فرزندش (کامبیز دیرباز) که به‌تازگی از زندان آزاد شده، کمک می‌گیرد. اما آنچه در ابتدا یک نقشه‌ی ساده به نظر می‌رسد، خیلی زود به بحرانی پیچیده و پیش‌بینی‌ناپذیر تبدیل می‌شود. بازیگرانی مانند سروش صحت، سولماز غنی و شهرزاد عبدالمجید نیز در این اثر به کارگردانی علیرضا افخمی حضور دارند.

برخلاف برخی سریال‌های هم‌دوره‌اش که شخصیت‌هایشان مصنوعی به نظر می‌رسیدند، «تب سرد» نقطه‌ی قوت خود را در اجرای طبیعی و شیمی فوق‌العاده‌ی میان حسینی و دیرباز پیدا می‌کند. تقابل پرتنش این دو، جانِ داستان را شکل می‌دهد و کشمکش‌های بین آن‌ها، روایت را از یک داستان ساده‌ی گروگان‌گیری به اثری پرکشش و چندلایه تبدیل می‌کند. شاید امروز که دسترسی به اینترنت همه‌گیر شده، شباهت‌های این سریال با «فارگو» برادران کوئن آشکارتر باشد، اما در آن سال‌ها، بسیاری از مخاطبان ایرانی به دلیل محدودیت‌های رسانه‌ای، امکان تماشای آثار کلاسیک سینمای جهان را نداشتند؛ بنابراین، برداشت‌های بومی‌شده از چنین داستان‌هایی، جایگاه ویژه‌ای برای بینندگان تلویزیون پیدا می‌کرد.

نگاهی به بهترین سریال‌های ماه رمضان تاریخ تلویزیون

اگرچه ایده‌ی اولیه‌ی «تب سرد» چندان نوآورانه نیست، اما علیرضا بذرافشان در مقام نویسنده، آن را برای فضای اجتماعی ایران بازآفرینی کرده است. او به‌جای تکیه بر دیالوگ‌های کلیشه‌ای، شخصیت‌هایش را در موقعیت‌های دشوار قرار می‌دهد و از طریق انتخاب‌های آن‌ها، به عمق درگیری‌هایشان نفوذ می‌کند. در نهایت، موسیقی پیروز ارجمند و تدوین قاسم جعفری، به این سریال کمک کرده‌اند تا به یکی از آثار ماندگار تلویزیون ایران تبدیل شود.

مسافران

سریال مسافران

• سال‌های پخش: ۱۳۸۸
• کارگردان: رامبد جوان
• نویسندگان: پیمان قاسم‌خانی، مهراب قاسم‌خانی، خشایار الوند، حمید برزگر، علیرضا ناظر فصیحی، سروش صحت
• بازیگران: رامبد جوان، حمید لولایی، حسن معجونی، سحر دولتشاهی
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی سه سیما

در کنار پنجمین خورشید که تلاشی در جهت ساخت یک سریال علمی – تخیلی جدی بود، مسافران مسیر متفاوتی را در پیش گرفت و ژانر علمی – تخیلی را با کمدی تلفیق کرد. رامبد جوان با این سریال توانست اثری خلق کند که نه‌تنها در فضای تلویزیون ایران تازه و متفاوت به نظر می‌رسید، بلکه در هر قسمت به مسائل اجتماعی مهمی از جمله مشکلات خانوادگی، اختلاف نسل‌ها و چالش‌های ازدواج پرداخت.

داستان سریال درباره‌ی گروهی از موجودات فضایی است که برای تحقیق درباره‌ی زندگی انسان‌ها به زمین فرستاده می‌شوند و در خانه‌ی دو برادر به نام‌های فرخ (حمید لولایی) و فرید (رامبد جوان) ساکن می‌شوند. این هم‌زیستی ناخواسته، موقعیت‌های طنزآمیز و درعین‌حال تأمل‌برانگیزی را رقم می‌زند که هر بار فضایی‌ها را به درک جدیدی از رفتارهای انسانی می‌رساند. نکته‌ی جالب این است که در پایان هر قسمت، رئیس گروه فضایی‌ها (با بازی حسن معجونی) گزارشی را برای فرمانده‌ی خود ارسال می‌کند. این گزارش‌ها، بهانه‌ای برای نویسندگان سریال می‌شود تا در قالبی فانتزی و بدیع، مرثیه‌ای بر ناهنجاری‌های اجتماعی ایران بنویسند.

سریال مسافرانیکی از نقاط قوت مسافران تضادهای اخلاقی میان شخصیت‌های اصلی است. فرخ، انسانی پول‌پرست و منفعت‌طلب است که هدفی جز رسیدن به خواسته‌های شخصی‌اش ندارد، درحالی‌که فرید، نویسنده‌ای شکست‌خورده است که همواره میان اصول اخلاقی و واقعیت‌های زندگی در کشمکش است. این تضادها نه‌تنها بُعدی کمدی به داستان می‌بخشند، بلکه زمینه‌ای برای تحلیل‌های اجتماعی فراهم می‌کنند. همچنین، مسافران با استفاده از المان‌های سینمای علمی – تخیلی، سعی کرد سبکی خاص برای خود خلق کند. تیتراژ پایانی سریال که برداشتی مستقیم از جنگ ستارگان (Star Wars) جورج لوکاس است، به‌خوبی نشان می‌دهد که رامبد جوان قصد داشته اثری را ارائه دهد که هویتی مشخص در این ژانر داشته باشد.

راه بی‌پایان

سریال راه بی پایان

• سال‌های پخش: ۱۳۸۶
• کارگردان: همایون اسعدیان
• نویسندگان: علیرضا بذرافشان، مهدی شیرزاد
• بازیگران: هومن سیدی، آتیلا پسیانی، فرهاد اصلانی، آزاده صمدی
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی سوم سیما

راه بی‌پایان را می‌توان یکی از درخشان‌ترین سریال‌های تلویزیون ایران دانست که به لطف فیلم‌نامه‌ای قوی و کارگردانی هوشمندانه‌ی همایون اسعدیان، توانسته است جایگاهی ویژه در میان مخاطبان پیدا کند. این سریال نه‌تنها در زمان پخش با استقبال گسترده‌ای مواجه شد، بلکه هنوز هم یکی از پرطرف‌دارترین تولیدات صداوسیما محسوب می‌شود.

یکی از اصلی‌ترین نقاط قوت راه بی‌پایان فیلم‌نامه‌ی مهندسی‌شده‌ی آن است. این سریال به‌جای استفاده از دیالوگ‌های اضافه یا شعاری، به شخصیت‌پردازی عمیق و روایت هوشمندانه‌ی داستان متکی است. شخصیت‌های اصلی آن درگیر کشمکش‌های درونی و بیرونی پیچیده‌ای هستند که به‌خوبی در طول داستان بسط داده می‌شوند. نکته‌ی قابل‌توجه این است که برخلاف بسیاری از سریال‌های ایرانی که شخصیت‌های منفی را به‌صورت کاریکاتوری و سطحی به تصویر می‌کشند، راه بی‌پایان موفق شده است این شخصیت‌ها را باورپذیر و چندبعدی نشان دهد. این ویژگی، به جذابیت و تأثیرگذاری داستان کمک شایانی کرده است.

اما موفقیت سریال تنها به فیلم‌نامه‌ی آن محدود نمی‌شود. اسعدیان با کارگردانی دقیق خود توانسته است فضاسازی کم‌نظیری را خلق کند. او در تمام قاب‌هایی که می‌بندد، توجه ویژه‌ای به جزئیات دارد و از پیش‌زمینه و پس‌زمینه‌ی صحنه‌ها برای انتقال مفاهیم استفاده‌ی بهینه‌ای می‌کند. هر نما در این سریال هدفمند است و در خدمت داستان قرار دارد، به‌طوری که می‌توان گفت راه بی‌پایان از نظر میزانسن و قاب‌بندی، یکی از استانداردترین سریال‌های ایرانی به شمار می‌رود.

بهترین سریال‌های تاریخ تلویزیون؛ دهه‌ی ۶۰ | شروع عصر طلایی

تیم بازیگری فوق‌العاده‌ی سریال نیز یکی دیگر از عوامل موفقیت آن است. هومن سیدی در نقش شخصیت اصلی سریال، با اجرای درخشان خود، یکی از به‌یادماندنی‌ترین بازی‌هایش را ارائه داده است. در کنار او، هنرمندانی مانند آتیلا پسیانی و فرهاد اصلانی نیز نقش‌هایی ماندگار از خود به جا گذاشته‌اند، به‌ویژه اصلانی که در نقش ضدقهرمان، عملکردی کم‌نقص دارد. دیگر بازیگران مجموعه شامل آزاده صمدی، بیتا سحرخیز، بابک بهشاد، مجید یاسر، محمد عمرانی، مسعود کرامتی، سعید پیردوست و مهدی صباغی هستند که هر یک به‌خوبی از عهده‌ی نقش‌های خود برآمده‌اند.

موسیقی متن سریال، ساخته‌ی حمیدرضا صدری، به تقویت فضای احساسی داستان کمک کرده و فیلم‌برداری جواد صفا نیز جلوه‌ی بصری اثر را ارتقا داده است. جالب است بدانید که این سریال در ابتدا با نام بوی گندم ساخته شد، اما در زمان پخش به راه بی‌پایان تغییر نام داد. میزان رضایتمندی ۹۱.۱ درصدی مخاطبان از این سریال، نشان‌دهنده‌ی موفقیت آن در جلب‌توجه بینندگان است. راه بی‌پایان را می‌توان یک عاشقانه‌ی تلخ دانست که روابط انسانی را در بستر مناسبات اجتماعی و اخلاقی به چالش می‌کشد. این سریال، علاوه بر داستان جذاب خود، نگاهی انتقادی به برخی از معضلات اجتماعی دارد و با روایت هوشمندانه‌اش، در زمره‌ی ماندگارترین سریال‌های تلویزیون ایران قرار گرفته است.

مرد هزار چهره

سریال مرد هزار چهره

• سال‌های پخش: ۱۳۸۷
• کارگردان: مهران مدیری
• نویسندگان: پیمان قاسم‌خانی، مهران مدیری، مهراب قاسم‌خانی، خشایار الوند، سروش صحت، امیرمهدی ژوله
• بازیگران: مهران مدیری، علیرضا خمسه، سیامک انصاری، شقایق دهقان
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی سه سیما

مرد هزار چهره یکی از درخشان‌ترین آثار مهران مدیری در عرصه‌ی کمدی تلویزیونی است که با داستان منحصربه‌فرد، شخصیت‌پردازی جذاب و طنز گزنده‌ی خود توانست مخاطبان زیادی را جذب کند. این سریال که در سال ۱۳۸۷ از شبکه‌ی سه پخش شد، داستان مسعود شصت‌چی (با بازی مدیری) را روایت می‌کند؛ مردی ساده و معمولی که به طور تصادفی در موقعیت‌های گوناگونی قرار می‌گیرد و به‌اشتباه به‌جای افراد مختلف شناخته می‌شود. این جابه‌جایی‌های ناخواسته، موقعیت‌هایی کمیک اما عمیقاً انتقادی را خلق می‌کند که به نقد مناسبات اجتماعی، بروکراسی و ناهنجاری‌های مختلف می‌پردازد.

یکی از مهم‌ترین دلایل موفقیت مرد هزار چهره، شخصیت ماندگار مسعود شصت‌چی است. مدیری با اجرای درخشان خود، او را به یکی از خاطره‌انگیزترین کاراکترهای طنز تلویزیون ایران تبدیل کرد. فریادهای معروف مسعود هنگام صدازدن مادرش یا جمله‌ی نمادین «من اشتباهی‌ام» به‌سرعت میان مخاطبان محبوب شد و به فرهنگ عامه راه یافت. شخصیت شصت‌چی، نمونه‌ای از یک انسان عادی است که ناخواسته وارد دنیای پیچیده‌ی افراد قدرتمند و بانفوذ می‌شود و دست‌وپازدن او در این محیط، کنایه‌ای آشکار به فساد و ناآگاهی در برخی ساختارهای اجتماعی است.

اما موفقیت سریال تنها به شخصیت اصلی آن محدود نمی‌شود. تیم بازیگری قوی نیز نقش مهمی در اثرگذاری آن داشت. مهران مدیری در کنار بازیگران همیشگی خود مانند سیامک انصاری، غلامرضا نیکخواه، فلامک جنیدی و جواد عزتی، از هنرمندانی چون اکرم محمدی، پرستو گلستانی، پژمان بازغی و رسول نجفیان بهره برد تا فضای سریال را متنوع‌تر کند. این ترکیب بازیگران، باعث شد که سریال علاوه بر حفظ امضای خاص مدیری، تازگی خود را نیز حفظ کند.

سریال مرد هزار چهرهنکته‌ی جالب درباره‌ی مرد هزار چهره این است که ابتدا قرار بود نام آن به اگه جای من بودین تغییر کند، اما در نهایت با همان عنوان اصلی به روی آنتن رفت. موفقیت این مجموعه به حدی بود که یک سال بعد دنباله‌ای با نام مرد دوهزارچهره نیز ساخته شد که ادامه‌ای بر ماجراهای مسعود شصت‌چی بود. از منظر فنی نیز سریال عملکردی موفق داشت. فیلم‌نامه‌ی هوشمندانه‌ی آن که توسط تیم نویسندگان مدیری نوشته شد، به‌خوبی توانست طنز اجتماعی را با روایت داستانی جذاب ترکیب کند. هر قسمت از سریال، نقدی بر یک قشر یا نهاد اجتماعی داشت؛ از سیستم قضایی گرفته تا جامعه‌ی هنری، و این نقدها به‌قدری دقیق و جسورانه بودند که حتی سال‌ها بعد از پخش، همچنان تازه و قابل‌بحث باقی‌مانده‌اند.

در نهایت، مرد هزار چهره را می‌توان یکی از جسورانه‌ترین و ماندگارترین سریال‌های کمدی تلویزیون ایران دانست. این مجموعه نه‌تنها خنده را به لب‌های مخاطبان آورد، بلکه در پسِ شوخی‌های خود، نقدهای تیزبینانه‌ای بر ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جامعه ارائه داد. این ویژگی، آن را از دیگر آثار طنز تلویزیونی متمایز کرده و جایگاه ویژه‌ای در میان بهترین سریال‌های ایرانی بخش کمدی به آن داده است.

ترش‌وشیرین

سریال ترش و شیرین

• سال‌های پخش: ۱۳۸۶
• کارگردان: رضا عطاران
• نویسندگان: سروش صحت، محمدرضا آریان
• بازیگران: حمید لولایی، مریم امیر جلالی، آناهیتا همتی، رضا عطاران
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی سه سیما

ترش‌وشیرین یکی از ماندگارترین سریال‌های کمدی ایرانی است که با روایت ساده اما پرجزئیات خود توانست دل مخاطبان را به دست آورد. این سریال که در سال ۱۳۸۶ از شبکه‌ی سه سیما پخش شد، هفتمین اثر تلویزیونی رضا عطاران در مقام کارگردان بود و موفق شد همانند دیگر آثار او، طنز اجتماعی را در بستری ملموس و باورپذیر ارائه دهد.

داستان ترش‌وشیرین حول محور نصرت خانم (با بازی درخشان مریم امیر جلالی) می‌چرخد؛ زنی مستقل و زحمت‌کش که پس از فوت همسرش، به‌تنهایی فرزندان خود را بزرگ کرده است. اما زندگی او زمانی دستخوش تغییر می‌شود که خواستگاری برایش پیدا می‌شود و در همین حین، خانواده‌اش نیز با چالش‌های جدیدی مواجه می‌شوند. این قصه‌ی ظاهراً ساده، بستری را فراهم می‌کند تا عطاران با بهره‌گیری از سبک منحصربه‌فرد خود، شخصیت‌هایی دوست‌داشتنی و موقعیت‌هایی کمدی خلق کند که از دل‌زندگی مردم واقعی بیرون آمده‌اند.

یکی از نقاط قوت اصلی این سریال، انتخاب بازیگران آن است. در کنار امیر جلالی که نقش‌آفرینی درخشانی ارائه می‌دهد، رضا عطاران، مجید صالحی، رضا شفیعی‌جم و احمد پور مخبر نیز حضور دارند و هر یک به‌نوعی بخشی از بار کمدی داستان را به دوش می‌کشند. شخصیت‌هایی که آن‌ها ایفا می‌کنند، شاید عجیب‌وغریب به نظر برسند، اما درعین‌حال، کاملاً قابل‌باور هستند و همین ویژگی باعث شده تا شوخی‌ها و موقعیت‌های طنز سریال، طبیعی و به‌یادماندنی به نظر برسند.

سریال ترش و شیرینترش‌وشیرین به‌خاطر روایت گرم و صمیمی خود، به یکی از محبوب‌ترین سریال‌های عید نوروز تبدیل شد. شوخی‌های آن به‌اندازه بودند، دیالوگ‌ها به زندگی واقعی نزدیک بودند و مهم‌تر از همه، سریال از دل دغدغه‌های مردم ساخته شده بود. این ویژگی، امضای خاص رضا عطاران در آثارش محسوب می‌شود؛ او همیشه داستان‌هایی را روایت می‌کند که برای بسیاری از مردم ملموس و آشنا هستند. موفقیت این سریال در جشن حافظ نیز تأیید دیگری بر کیفیت بالای آن بود. ترش‌وشیرین در ۷ رشته نامزد دریافت جایزه شد و مریم امیر جلالی توانست جایزه‌ی بهترین بازیگر زن کمدی تلویزیونی را دریافت کند.

باگذشت سال‌ها، جای خالی کمدی‌های رضا عطاران در تلویزیون بیش‌ازپیش حس می‌شود. سریال‌هایی مانند ترش‌وشیرین نشان می‌دهند که چگونه یک کمدی خانوادگی می‌تواند در عین سرگرم‌کنندگی، نگاهی انتقادی به مسائل اجتماعی داشته باشد، بدون آنکه به دام شعارزدگی بیفتد. این سریال همچنان یکی از آثار محبوب تلویزیون ایران باقی‌مانده و تماشای آن، خاطرات بسیاری را برای مخاطبان زنده می‌کند.

زیر تیغ

پرویز پرستویی در سریال زیر تیغ

• سال‌های پخش: ۱۳۸۵
• کارگردان: محمدرضا هنرمند
• نویسندگان: علی‌اکبر محلوجیان
• بازیگران: پرویز پرستویی، فاطمه معتمدآریا، الهام حمیدی، کوروش تهامی
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی یک سیما

«زیر تیغ»، یکی از شاهکارهای تلویزیونی ایران، به روایت زندگی مردی می‌پردازد که به طور غیر قصدی جان فردی را می‌گیرد. پس از این اتفاق تلخ، مسیر پر از تضاد و تناقضاتی که برای شخصیت اصلی پیش می‌آید، بیننده را درگیر سؤالات پیچیده اخلاقی می‌کند. این سریال با کمک موسیقی زیبای حسین علیزاده به تماشاگران فرصت می‌دهد تا دیدگاه‌های متضاد خانواده‌های قاتل و مقتول را ببینند و در پایان با این سؤال مواجه شوند: آیا باید مجازات غیرقابل‌اجتناب برای قاتل در نظر گرفت یا این که بخشش می‌تواند در این شرایط معنای واقعی خود را پیدا کند؟ بازی‌های برجسته پرستویی و معتمدآریا در این سریال، بُعد عاطفی و انسانی داستان را به شکل باورپذیری به مخاطب منتقل کرده است.

درخشان‌ترین شخصیت‌های سریالی تاریخ ایران به انتخاب مجله بازار

این اثر همچنین در جشنواره تولیدات تلویزیونی رم ایتالیا به رقابت با آثار برجسته از کشورهایی چون آمریکا، انگلستان، ژاپن و ایتالیا پرداخت. محمدرضا هنرمند برای کارگردانی خلاقانه‌اش و پرویز پرستویی برای بازی برجسته‌اش جوایز ویژه این جشنواره را به خانه بردند. «زیر تیغ» درحالی‌که شخصیت‌های خود را در برابر انتخاب‌های سرنوشت‌ساز قرار می‌دهد، در هر قسمت به مخاطب این امکان را می‌دهد که عمق روان‌شناسی شخصیت‌ها را کشف کند. این سریال از آن دسته آثار تلویزیونی بود که در دوران پخش خود، هر هفته مخاطبان را به انتظار می‌نشاند تا ببینند آیا قاتل (پرویز پرستویی) به پای چوبه دار می‌رود یا پسر مقتول (کوروش تهامی) در نهایت او را می‌بخشد؟

سه‌درچهار

• سال‌های پخش: ۱۳۸۷
• کارگردان: مجید صالحی
• نویسندگان: علیرضا مسعودی
• بازیگران: محمد کاسبی، علی صادقی، نادیا گلچین، مریم سلطانی
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی یک سیما

«سه‌درچهار» همانند «خانه‌به‌دوش»، با روایتی ساده و اجتماعی، داستان دو خانواده را به تصویر می‌کشد که با مشکلات مالی روبه‌رو هستند و تصمیم می‌گیرند با همکاری یکدیگر، یک دفتر خدماتی راه‌اندازی کنند. چون بودجه کافی برای اجاره یک واحد تجاری ندارند، این خانواده‌ها تصمیم می‌گیرند از یک واحد مسکونی به‌عنوان دفتر کار استفاده کنند. این سریال به طور ماهرانه‌ای با طنز و در قالب یک کمدی خانوادگی، نقدهایی جدی به فرهنگ‌های نادرست اجتماعی وارد می‌کند. هر یک از شخصیت‌های سریال نماینده‌ای از گروه‌های مختلف جامعه هستند؛ از خواهر بزرگ‌تر و کوچک‌تر گرفته تا برادران، پدر و مادر، خاله و دیگر شخصیت‌های وابسته.

رضا عطاران به‌عنوان مشاور کارگردان در کنار مجید صالحی حضور داشت که این امر باعث شده تا ویژگی‌های خاص سریال‌های کمدی عطاران در «سه‌درچهار» به چشم بیاید. شخصیت‌های ساده، موقعیت‌های کمیک با طنز ملایم، شوخی‌های معمولی که در فضای خانوادگی به‌راحتی قابل‌استفاده هستند و شخصیت‌های چندبعدی که درعین‌حال انسان‌های شریف و پر از احساس هستند، از مشخصه‌های اصلی این سریال محسوب می‌شوند.

بهترین سریال‌های تاریخ تلویزیون؛ دهه‌ی ۵۰ | وقتی تاریخ مهم بود

یکی از دلایل اصلی موفقیت «سه‌درچهار» علی صادقی است. او که در آثار عطاران معمولاً نقش‌های مکمل را بازی می‌کرد، در این سریال به‌عنوان یکی از نقش‌های اصلی درخشید و توانست ویژگی‌های کمدی خود را به بهترین نحو در برابر دوربین به نمایش بگذارد. شیمی عالی که صادقی با دیگر شخصیت‌ها، از شوهرخاله‌اش (مهران رجبی) گرفته تا صاحب‌خانه‌ای که دفتر کار را اجاره کرده‌اند (محمدرضا حق‌گو)، برقرار می‌کند، از مهم‌ترین عواملی است که باعث ماندگاری این سریال می‌شود.

علی صادقی و مجید صالحی نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد کمدی از یازدهمین جشن حافظ شدند. «سه‌درچهار» به‌عنوان یکی از بهترین سریال‌های ایرانی، علاوه بر داستان جذاب خود که توسط مسعودی نوشته شده، به مسائل اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی اهمیت می‌دهد. شخصیت‌های فرعی این سریال نیز تأثیرگذار و به‌یادماندنی هستند؛ مثل شخصیت اکبر بیکار که دیالوگ معروفش «هیچی. بیکار بی‌عار، می‌چرخیم» هنوز در خاطر مخاطبان باقی‌مانده است.

متهم گریخت

سریال متهم گریخت

• سال‌های پخش: ۱۳۸۴
• کارگردان: رضا عطاران
• نویسندگان: سعید آقاخانی
• بازیگران: سیروس گرجستانی، مریم امیر جلالی، رضا عطاران، علی صادقی
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی یک سیما

«متهم گریخت» ممکن است آن‌قدر در تلویزیون بازپخش شده باشد که وقتی تصویری از آن می‌بینید، احساس دل‌زدگی کنید، اما واقعیت این است که این سریال یکی از بهترین آثار تلویزیونی ایرانی است و همین پخش‌های مکرر به‌نوعی گواهی بر کیفیت آن محسوب می‌شود. داستان سریال حول خانواده‌ای شهرستانی می‌چرخد که پس از تشدید بیماری قلبی هاشم آقا و قبول‌شدن دخترش در دانشگاه تهران، تصمیم می‌گیرند به پایتخت نقل‌مکان کنند تا هاشم آقا شغل ساده‌تری برای گذران زندگی پیدا کند.

قرارگرفتن این خانواده ساده در تهران بزرگ و پر از کلاهبردار و دزد، فرصتی طلایی برای رضا عطاران بود تا با شوخی‌های ناب و خلاقیت‌های کمدی خود، یک داستان جذاب خلق کند. «متهم گریخت» در ۵ رشته نامزد دریافت جایزه در نهمین جشن حافظ شد و در نهایت رضا عطاران جایزه بهترین کارگردان تلویزیونی را از آن خود کرد. ترانه ابتدایی سریال را خود عطاران با همکاری امیرحسین مدرس خوانده و ترانه پایانی را مجید اخشابی اجرا کرده است. موقعیت‌های متفاوتی که خانواده هاشم با آن‌ها روبه‌رو می‌شوند، به‌قدری واقع‌گرایانه و ملموس است که هر بیننده‌ای می‌تواند خود را در آن‌ها تصور کند.

این سریال نه‌تنها با طنز هوشمندانه خود بسیاری از مسائل اجتماعی و فرهنگی زندگی در پایتخت را به تصویر می‌کشد، بلکه در کنار نقدهای برنده‌اش، توانسته سطح آگاهی اجتماعی مخاطبان را نیز افزایش دهد. شایعاتی در خصوص نویسندگی اصغر فرهادی برای این سریال مطرح شده، اما آیا واقعاً اهمیت دارد که حقیقت این موضوع چه باشد؟ مهم‌تر این است که «متهم گریخت» با تمام ویژگی‌های خاص خود، جایگاه ویژه‌ای در دل تماشاگران پیدا کرده است.

مدار صفر درجه

سریال مدار صفر درجه

• سال‌های پخش: ۱۳۸۶
• کارگردان: حسن فتحی
• نویسندگان: حسن فتحی
• بازیگران: شهاب حسینی، ناتالی متی، رویا تیموریان، مسعود رایگان
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی یک سیما

«مدار صفر درجه» اثری است که فتحی با آن به داستانی جهانی و تاریخی پرداخته است. او در این سریال، روایت زندگی حبیب پارسا (با بازی شهاب حسینی) را در دوران جنگ جهانی دوم دنبال می‌کند. حبیب برای ادامه تحصیل به پاریس می‌رود و در اینجا با سارا استروک (ناتالی متی)، دختری یهودی آشنا می‌شود. پس از اشغال پاریس توسط نازی‌ها، سارا و مادرش به همراه حبیب به تهران می‌گریزند. فتحی در این سریال به وقایع تاریخی چون شکل‌گیری صهیونیسم و نفوذ تدریجی آن‌ها در فلسطین اشاره می‌کند، اما این وقایع تنها زمینه‌ساز داستان عاشقانه‌ای هستند که محور اصلی سریال را تشکیل می‌دهند.

در کنار این سریال، مستندی با نام «روزی که زمان ایستاد» ساخته شد که به پشت‌صحنه‌ی تولید «مدار صفر درجه» پرداخته و در سه قسمت از شبکه مستند پخش شد. این سریال با بازی فوق‌العاده شهاب حسینی و طراحی صحنه و لباس بی‌نظیرش، توانسته بود مخاطبان بسیاری را هر هفته با خود همراه کند. بازیگران برجسته‌ای همچون پیام دهکردی، لعیا زنگنه، رحیم نوروزی، صدرالدین شجره و کیومرث ملک مطیعی نیز در این سریال تاریخی حضور داشتند. «مدار صفر درجه» را باید پیش از هر چیز به‌عنوان یکی از بهترین سریال‌های عاشقانه در تاریخ تلویزیون ایران دانست که توانست مخاطب را با خود در دل یک داستان انسانی و تاریخی همراه کند.

روزگار قریب

سریال روزگار غریب

• سال‌های پخش: ۱۳۸۶ – ۱۳۸۷
• کارگردان: کیانوش عیاری
• نویسندگان: کیانوش عیاری
• بازیگران: مهدی هاشمی، ناصر هاشمی، آفرین عبیسی، رضا کیانیان
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی سه سیما

سریال «روزگار قریب» ساخته کیانوش عیاری، داستان زندگی دکتر محمد قریب را روایت می‌کند. این سریال از سال ۱۲۹۵، هم‌زمان با آغاز تحصیلات ابتدایی دکتر قریب، شروع می‌شود و تا مرگ وی در سال ۱۳۵۳ ادامه می‌یابد. فیلم‌برداری این اثر پنج سال به طول انجامید، از ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶، و بخشی از آن در شهرک سینمایی غزالی ضبط شد. این سریال موفق به کسب جوایز متعددی شد، از جمله جایزه بهترین مجموعه تلویزیونی برای کیانوش عیاری و جایزه بهترین بازیگر مرد درام تلویزیونی برای مهدی هاشمی. در این سریال، پرهام کرمی، کاوه آهنگر، شهاب کسرایی، ناصر هاشمی و مهدی هاشمی به ترتیب نقش دکتر قریب را از کودکی تا پیری ایفا می‌کنند.

اگرچه «روزگار قریب» یک درام زندگی‌نامه‌ای است، اما به دلیل هم‌زمانی زندگی دکتر قریب با رخدادهای تاریخی مهمی مانند کودتای رضاخان، قحطی تهران در زمان جنگ جهانی دوم و حضور متفقین در ایران، این سریال ابعاد تاریخی هم پیدا کرده است. عیاری در این اثر بادقت و وسواس همیشگی خود، تلاش دارد تا پرتره‌ای دقیق از دکتر قریب، یکی از شخصیت‌های تأثیرگذار پزشکی ایران، ترسیم کند. این هدف با بازی‌های درخشان مهدی هاشمی و دیگر اعضای خانواده هاشمی به‌خوبی به انجام می‌رسد.

نقد سریال اماراتی کائنات | ما هیچ؛ ما حسرت!

عیاری علاوه بر شخصیت‌پردازی عمیق، محیط پیرامون شخصیت‌ها را در دوران کودکی و بزرگسالی دکتر قریب به زیبایی به تصویر کشیده است. این نمایش دقیق محیط و شرایط زندگی او به مخاطب این امکان را می‌دهد که تصمیمات و انتخاب‌های دکتر قریب را بهتر درک کند. توانایی سریال در ملموس و قابل‌لمس کردن شخصیت دکتر قریب، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این اثر است. بازیگران دیگری چون حسین پناهی، مهران رجبی، رضا بابک، امیرحسین صدیق، بهاره افشاری و الناز حبیبی نیز در این سریال حضور دارند که آن را به یکی از برجسته‌ترین آثار تلویزیونی ایرانی تبدیل کرده‌اند.

در کنار شخصیت‌پردازی، یکی از ویژگی‌های برجسته این سریال خلاقیت‌های بصری آن است. شاخص‌ترین نمونه این خلاقیت را می‌توان در تیتراژ ابتدایی مشاهده کرد، جایی که تحول دکتر قریب از کودکی تا بزرگسالی به زیبایی نمایش داده می‌شود. علاوه بر این، دکوپاژهای دقیق عیاری به مخاطب این امکان را می‌دهد که به‌عنوان یک ناظر به زندگی دکتر قریب نگاه کند و با او همراه شود. فیلم‌نامه‌ی این سریال که خود عیاری نوشته است، به‌خوبی روند زندگی بنیان‌گذار تخصص پزشکی اطفال در ایران را روایت می‌کند و فرصتی مناسب برای شناخت کامل شخصیت و دنیای او فراهم می‌آورد.

خانه‌به‌دوش

• سال‌های پخش: ۱۳۸۳
• کارگردان: رضا عطاران
• نویسندگان: رضا عطاران
• بازیگران: حمید لولایی، رضا عطاران، مریم امیر جلالی، علی صادقی
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی سه سیما

«خانه‌به‌دوش» یکی از آثار ماندگار تلویزیونی ایران است که با روایت ساده و درعین‌حال جذاب خود در دل مخاطبان جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده. این کمدی پرطرف‌دار داستان خانواده‌ای را دنبال می‌کند که با مشکلات مالی زیادی روبرو هستند. شخصیت اصلی، آقا ماشاءالله (حمید لولایی)، به دلیل شرایط سخت اقتصادی، مجبور است برای تأمین مخارج خانواده، مدام شغل‌های مختلفی را امتحان کند. وقتی با بیات (خشایار راد) آشنا می‌شود، فرصت سفری به مالزی پیش می‌آید که او را وارد مسیر جدیدی می‌کند. ورود باجناغ ثروتمند او، اصلان (غلامحسین لطفی)، پیچیدگی‌های تازه‌ای به داستان می‌افزاید.

این سریال که در ابتدا در سال ۱۳۸۳ پخش شد، همچنان بعد از دو دهه توانسته به‌عنوان یکی از بهترین سریال‌های کمدی ایرانی شناخته شود. شاید شما هم صحنه‌ها و دیالوگ‌های به‌یادماندنی این سریال را در فضای مجازی دیده باشید و بدون اراده، لبخند بر لبانتان بنشیند. یکی از لحظات فراموش‌نشدنی این سریال، صدای حمید لولایی است که در نقش ماشالله با گفتن «علیه، علیییی، علیه» تا همیشه در ذهن مخاطب ماندگار می‌شود. «خانه‌به‌دوش» با داستانی بسیار ساده و قابل‌درک، توانست به‌سرعت ارتباط خوبی با طیف وسیعی از مخاطبان برقرار کند.

سریال خانه به دوشدرحالی‌که بسیاری از سریال‌ها با داستان‌های پیچیده و غیرقابل‌دسترس خود ممکن است مخاطب را از خود دور کنند، سادگی و روانی داستان «خانه‌به‌دوش» یکی از عوامل مهم موفقیت آن بود. سریال به‌قدری توانسته بود با نوع روایت خود به قلب مخاطبان نفوذ کند که در هر قسمت، خنده و سرگرمی در کنار فهم و درک عمیق از شخصیت‌ها را به ارمغان می‌آورد. شیمی بی‌نظیر بین حمید لولایی و مریم امیر جلالی، به باورپذیرتر شدن رابطه‌ها و داستان کمک کرد و آن دو به یکی از زوج‌های هنری محبوب تلویزیون تبدیل شدند.

در هشتمین دوره جشن حافظ، «خانه‌به‌دوش» توانست در دو بخش بهترین بازیگر مرد و زن کمدی تلویزیون نامزد شود و در نهایت حمید لولایی توانست جایزه بهترین بازیگر مرد کمدی را از آن خود کند. سریال در ماه رمضان سال ۱۳۸۳ از شبکه سه پخش شد و به یکی از محبوب‌ترین سریال‌های تاریخ تلویزیون ایران بدل گردید. موسیقی متن آن توسط مجید اخشابی اجرا شد و بازیگران دیگری همچون آناهیتا همتی، فلور نظری، بهنوش بختیاری و سیروس میمنت نیز در این پروژه حضور داشتند و به قوت آن افزوده‌اند.

شب‌های برره

سریال شب‌های برره

• سال‌های پخش: ۱۳۸۴
• کارگردان: مهران مدیری
• نویسندگان: پیمان قاسم‌خانی، خشایار الوند، امیرمهدی ژوله، مهراب قاسم‌خانی، سروش صحت، حمید برزگر، علیرضا ناصر فصیحی، بهمن معتمدیان، آزیتا ایرایی
• بازیگران: سیامک انصاری، مهران مدیری، سعید پیردوست، شقایق دهقان
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی سه سیما

در میان تمام سریال‌های ایرانی که توانسته‌اند جایگاه ویژه‌ای در ذهن مخاطب پیدا کنند، هیچ‌کدام به اندازه‌ی «شب‌های برره» در فرهنگ عامه نفوذ نکرده‌اند. این سریال با دیالوگ‌ها، شوخی‌ها و شخصیت‌های خاص خود، به یکی از آثار بی‌نظیر کمدی ایران تبدیل شد. از دعواهای معروف برره‌ای در مدارس تا گلو صاف‌کردن شیر فرهاد، یا همان تک‌گویی‌های غیر قابل فراموش او که هنوز در خیابان‌ها به گوش می‌رسد، همه‌وهمه «شب‌های برره» را به یک پدیده فرهنگی بدل کرده است. تأثیرات این سریال حتی سال‌ها پس از پخش آن همچنان در شبکه‌های اجتماعی دیده می‌شود و هنوز هم کسانی هستند که شگفت‌زده می‌شوند از اینکه چطور نویسندگان این سریال توانسته‌اند در آن زمان تا این حد از جامعه جلوتر باشند.

«شب‌های برره» داستان کیانوش استقرارزاده (سیامک انصاری)، سردبیر یک روزنامه در دهه ۱۳۱۰ شمسی را روایت می‌کند که به دلیل نوشتن مقاله‌ای انتقادی علیه حکومت به یکی از مناطق دورافتاده ایران تبعید می‌شود. در مسیر تبعید، کیانوش به طور تصادفی توسط یک مارگزیده می‌شود و این حادثه او را به دنیای عجیب‌وغریب برره می‌برد، جایی که با شخصیت‌هایی مثل شیر فرهاد (مهران مدیری) روبه‌رو می‌شود. با استفاده از این موقعیت، سازندگان سریال توانسته‌اند جهانی متفاوت و ایزوله خلق کنند که قوانین خاص خود را دارد و هر چیزی در آن به شکلی غیرمعمول و طنزآلود اتفاق می‌افتد.

سریال شب‌های بررهیکی از ویژگی‌های خاص این سریال، توانایی آن در خلق لحظات کمدی بی‌پایان است که هر بار که تماشا می‌کنید، همچنان قادر به خندیدن خواهید بود. این ویژگی باعث شد که «شب‌های برره» به یکی از آن سریال‌هایی تبدیل شود که طرف‌داران دوآتشه‌ی زیادی پیدا کرد و با گذر زمان توانست درک بهتری از وضعیت اجتماعی جامعه آن زمان ارائه دهد. مدیری و تیم نویسندگانش توانستند در این سریال، نقدهای اجتماعی خود را به طور صریح و بی‌پرده بیان کنند، به‌گونه‌ای که تا مدت‌ها هیچ‌گونه اعتراضی از سوی مسئولان صداوسیما نداشتند، اگرچه در نهایت پخش سریال متوقف شد.

«شب‌های برره» به‌عنوان یکی از بهترین سریال‌های ایرانی، توانست در دل مخاطب جایی برای خود باز کند و همچنان یکی از مهم‌ترین آثار تلویزیونی ایران به شمار می‌رود.

بزنگاه

سریال بزنگاه

• سال‌های پخش: ۱۳۸۷
• کارگردان: رضا عطاران
• نویسندگان: سروش صحت، ایمان صفایی
• بازیگران: حمید لولایی، رضا عطاران، مرجانه گلچین، غلامرضا نیکخواه
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی سوم سیما

«بزنگاه»، آخرین سریال تلویزیونی رضا عطاران، یکی از شاهکارهای کمدی تلویزیون ایران است که در رمضان ۱۳۸۷ به روی آنتن رفت. این سریال داستان خانواده‌ای را روایت می‌کند که پس از مرگ پدرشان برای تقسیم ارث‌ومیراث گرد هم می‌آیند. حمید لولایی در نقش برادر بزرگ‌تر و رضا عطاران در نقش برادر کوچک‌تر، نادر که مردی معتاد و مطلقه است و از دخترش مراقبت می‌کند، به ایفای نقش پرداخته‌اند. مرجانه گلچین هم در نقش خواهر خانواده، بهجت، حضور دارد. داستان حول تقابل نادر و صابر (لولایی) و دعوا بر سر ارث‌ومیراث می‌چرخد، درحالی‌که شخصیت‌های دیگری مانند توفیق (غلامرضا نیکخواه) نیز به پیچیدگی‌های داستان می‌افزایند.

یکی از ویژگی‌های برجسته «بزنگاه»، تقابل درخشان لولایی و عطاران است که تماشاگر را در هر لحظه به دنبال خود می‌کشاند. علاوه بر این، شخصیت‌های فرعی مانند کمال (محمود بهرامی) و کامران (علی صادقی) که در ظاهر نقشی کوچک دارند، به‌خوبی در خدمت داستان قرار گرفته و تأثیرگذاری زیادی بر پیشبرد روایت دارند. این سریال نه‌تنها از نظر کمدی موفق است، بلکه نقدهای اجتماعی تندی به جامعه‌ی ایران وارد می‌کند. عطاران با هوشمندی و زبانی طنازانه، در «بزنگاه» نگاهی به مشکلات اجتماعی و خانوادگی می‌اندازد و نشان می‌دهد که چگونه پول‌پرستی و خودخواهی در روابط خانوادگی ایرانی تأثیرگذار است.

رضا عطاران«بزنگاه» به‌عنوان یکی از بهترین سریال‌های ایرانی، هنوز هم در فضای مجازی پرطرف‌دار است و بسیاری از دیالوگ‌ها و صحنه‌های آن دست‌به‌دست می‌شود. این سریال با نگاهی تلخ و انتقادی به جامعه ایرانی، مرثیه‌ای بر خانواده‌های پول‌پرست و بی احترام است. عطاران در این سریال به‌خوبی توانسته است شخصیت نادر را خلق کند، شخصیتی که به‌واسطه‌ی اعتیادش و نگاه منفی‌ای که به جهان دارد، یکی از به‌یادماندنی‌ترین شخصیت‌های تلویزیون و سینما را به خود اختصاص داده است. «بزنگاه» در نهایت تابلوی پیچیده‌ای است از مشکلات اجتماعی و فرهنگی که هر شخصیت آن به‌نوعی نماینده‌ای از یکی از قشرهای جامعه ایرانی است.

در چشم باد

سریال در چشم باد

• سال‌های پخش: ۱۳۸۸ – ۱۳۸۹
• کارگردان: مسعود جعفری جوزانی
• نویسندگان: مسعود جعفری جوزانی
• بازیگران: پارسا پیروزفر، کامبیز دیرباز، سعید نیک‌پور، اکبر عبدی
• شبکه‌ی پخش: شبکه‌ی یک سیما

«در چشم باد» یکی از برجسته‌ترین درام‌های حماسی تاریخ تلویزیون ایران است که به‌واسطه‌ی شخصیت اصلی‌اش، دوره‌های مهم تاریخ ایران را روایت می‌کند. این سریال در سه بخش زمانی مختلف جریان دارد: ابتدا دوره‌ی قیام جنگل و آغاز زمامداری رضاشاه پهلوی، سپس جنگ جهانی دوم، و در نهایت بعد از انقلاب ۱۳۵۷ و جنگ ایران و عراق. مراحل فیلم‌برداری این سریال که یکی از بهترین آثار تلویزیونی ایران به شمار می‌رود، پنج سال به طول انجامید و در نهایت در اواخر سال ۱۳۸۷ به پایان رسید. نوشتن فیلم‌نامه این ملودرام تاریخی اجتماعی نیز دو سال از عمر مسعود جعفری جوزانی را گرفت.

داستان «در چشم باد» با بیژن شروع می‌شود، کودکی اهل گیلان که پدرش، معروف به ایرانی، از یاران میرزا کوچک جنگلی است. بیژن از همان دوران کودکی دل به دختری افغان می‌بازد، اما سرنوشت این دو دوست و خانواده‌هایشان را از هم جدا می‌کند. سال‌ها بعد بیژن به یک خلبان ماهر تبدیل می‌شود و در دوران جنگ جهانی دوم برای جنگ با متفقین نامزدش، ایران نخجوان را رها می‌کند. بعد از جنگ، بیژن دستگیر و تبعید می‌شود. در طول دوران تبعید، بیژن عشق دوران کودکی‌اش را می‌یابد و سال‌ها بعد، در دوران جنگ ایران و عراق، به ایران بازمی‌گردد تا پسر گمشده‌اش را پیدا کند. در این مسیر، او مجبور می‌شود به جبهه برود. یکی از شخصیت‌های برجسته این سریال که کامبیز دیرباز ایفاگر آن است، نادر، برادر بیژن است که درگیر تجارت می‌شود و از سیاست دوری می‌کند. فیلم‌برداری این سریال ابتدا با علیرضا زرین‌دست آغاز شد؛ اما در اواخر سال ۸۲، حسن پویا جایگزین او شد و در نهایت، این نقش به امیر کریمی رسید.

سریال در چشم باد«در چشم باد» در دوازدهمین دوره‌ی جشن حافظ نامزد دریافت پنج جایزه شد و توانست جایزه‌ی بهترین کارگردانی تلویزیونی را برای مسعود جعفری جوزانی به ارمغان بیاورد. موسیقی متن این سریال را حسین علیزاده ساخته است که دومین تجربه‌ی او در ساخت موسیقی برای سریال‌ها پس از «زیر تیغ» محسوب می‌شود.

معرفی هیولاهای ترسناک دنیای گیم و سینما | کله هرمی از Silent Hill

این سریال یکی از بزرگ‌ترین آثار تلویزیونی ایران است که به طور ویژه‌ای دوره‌های مختلف تاریخ معاصر ایران را به تصویر می‌کشد. جوزانی در «در چشم باد» انسانی را به تصویر می‌کشد که در طول زندگی‌اش با پدیده‌ای به نام جنگ روبه‌رو است و در نهایت جنگ جانش را می‌گیرد. اگرچه جنگ در این سریال به‌عنوان ثابت‌ترین عنصر به شمار می‌آید، اما «در چشم باد» به طور غیرمستقیم ضدجنگ‌ترین سریال تلویزیونی ایران است. بیژن می‌توانست زندگی آرام‌تر و زیبایی داشته باشد، اما جنگ آن را از او گرفت.

جوزانی با خلق یک رابطه عاشقانه در دل داستان و از طریق ورود شخصیت بیژن به محافل سیاسی – اجتماعی مهم، توانسته است تصویری دقیق از ایران دوران پهلوی به نمایش بگذارد. علاوه بر این، مطالعات گسترده‌ی جوزانی باعث شده است که او عصر قاجار و فضای گیلان در این دوران را نیز به‌خوبی به تصویر بکشد. بازیگران این سریال شامل ماه‌چهره خلیلی، لاله اسکندری، طناز طباطبایی، محمدرضا هدایتی، رضا شفیعی‌جم، گلاره عباسی و جهانگیر الماسی هستند.

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
احمدیان (منتقد اصولگرا)
پاسخ

چرا ستایش که حتی از نمایش خانگی هم بهتر است نبود؟
حیف مختار نمیتونه توی لیست باشه
واسه دهه ۹۰ و ۱۴۰۰ هم می تواند این ها باشد:
گاندو
سریال زیبای تازه ساخته شده پردیسان
بچه مهندس
برف بی صدا می بارد