پلانکتون به شکلی عجیب رستوران چام باکت را جمع می‌کند و به جای آن یک کولوسئوم برای جنگ گلادیاتورها می‌سازد. از آنجایی که ورود به این نمایش رایگان است همه افراد رستوران خرچنگی و غذاهای باب اسفنجی را ول می‌کنند و به سمت جنگ گلادیاتورها می‌روند.

قسمت ۳ از فصل ۶ سریال SpongeBob SquarePants از لحاظ ایده‌پردازی داستانی فوق‌العاده است. این اپیزود از دو بخش با نام‌های Spongicus و Suction Cup Symphony تشکیل می‌شود و دو داستان مجزا را تعریف می‌کند. بخش اول که Spongicus (ترکیب اسم باب اسفنجی و اسپارتاکوس) نام دارد روایت عجیبی را به تصویر می‌کشد. از آنجایی که پلانکتون از مشتری نداشتن خسته شده و دیگر تحمل این اوضاع را ندارد تصمیم می‌گیرد رستوران خود یعنی چام باکت را تحریب کند.

پلانکتون به جای رستورانش یک کولوسئوم به سبک امپراتوری روم می‌سازد که در طی آن‌ها گلادیاتورها مجبور بودند برای زنده ماندن و به دست آوردن آزادی مبارزه کنند.از آنجایی که حضور در نمایش گلادیاتورها مجانی است افراد زیادی به کولوسئوم می‌روند و پلانکتون از دیدن این همه مشتری به صورت همزمان شگفت‌زده می‌شود. اوضاع به گونه‌ای شده که رستوران خرچنگی هم تمام مشتری‌های خود را از دست می‌دهد. در چنین شرایطی آقای خرچنگ و باب اسفنجی تصمیم می‌گیرند به سمت زمین پلانکتون بروند تا ببینند قضیه از چه قرار است.

اما هنگامی که این دو نفر به کولوسئوم می‌رسند با صحنه عجیبی روبرو می‌شوند؛ گلادیاتور اول پاتریک است و باید در مقابل یک شیر دریایی (ترکیب یک شیر و یک ماهی، نه آن شیر دریایی که ما می‌شناسیم) درنده قرار بگیرد. باب اسفنجی هم که نمی‌تواند مرگ نزدیک‌ترین دوستش را ببیند تصمیم می‌گیرد شبیه گلادیاتورها لباس بپوشد و به وسط میدان برود. باب پس از کلی تلاش بالاخره دوستش را نجات می‌دهد و نقشه پلانکتون هم مانند همیشه با شکست مواجه می‌شود.

با وجود تمام حاشیه‌ها سمفونی اختاپوس با موفقیت دنبال می‌شود

حال اگر بخواهیم در مورد بخش دوم یا Suction Cup Symphony صحبت کنیم باید اختاپوس را هم به بحث بیاوریم. اختاپوس با دیدن یک تابلو می‌فهمد که بیکینی باتم در چند روز آینده میزبان یک مسابقه سمفونی است تا علاقه‌مندان بتوانند در آن شرکت کنند و استعداد خود را نشان دهند. اختاپوس هم که تمام عمرش منتظر چنین لحظه‌ای بود تصمیم می‌گیرد یک موسیقی اورجینال بسازد و آن را برای روز مسابقه آماده کند.

در همین حال پاتریک بیمار می‌شود، منتها از آنجایی که بیمه درمانی ندارد نمی‌تواند پیش دکتر برود. باب اسفنجی هم نبوغ زیادی از خود نشان داده و با پوشیدن لباس دکترها به یک پزشک متخصص تبدیل می‌شود. سر و صداهایی که باب و پاتریک در این حین ایجاد می‌کنند حواس اختاپوس را پرت می‌کند تا او نتواند آهنگی که باب میلش است را روی کاغذ بیاورد و با توجه به آن شروع به نواختن نماید.

به هر حال روز مسابقه فرا می‌رسد و اختاپوس اجرای فوق‌العاده‌ای به جا می‌گذارد؛ منتها این وسط یک جای کار می‌لنگد. حواس او در حین دکتر بازی باب اسفنجی و پاتریک زیادی پرت شده بود و به جای آهنگ حرف‌های آن‌ها را روی کاغذ نوشت. نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: IMDB

اگر دختر گیمر و پسر استریمر ازدواج کنند چی میشه؟ میزگیم با سایه و حمید

اگر دختر گیمر و پسر استریمر ازدواج کنند چی میشه؟ میزگیم با سایه و حمید