پاتریک که تصمیم می‌گیرد به همراه باب اسفنجی به کلاس رانندگی قایق برود، حسابی کار دوست خود را خراب می‌کند. پاتریک باعث می‌شود باب در نگاه خانم پاف تنزل پیدا کرده و به یک دانش‌آموز غیرقابل قبول با کرداری نادرست تبدیل گردد.

قسمت ۱۳ از فصل سوم سریال SpongeBob SquarePants در وبسایت IMDB نمره ۸.۶ از ۱۰ را برای خود ثبت کرده. این اپیزود که از دو بخش با نام‌های New Student Starfish و Clams تشکیل شده، با کسب نمره مذکور در جایگاه ۴۶ بهترین قسمت‌های باب اسفنجی از منظر نمره IMDB قرار می‌گیرد. این قسمت درست مانند سایر اپیزودهای فصل‌های ابتدایی خلاقیت جالبی به خرج می‌دهد و از شیمی تکرار نشدنی بین باب و پاتریک بهره می‌برد.

بخش اول که New Student Starfish نام دارد، در حالی آغاز می‌گردد که پاتریک تصمیم مهمی گرفته است؛ او می‌خواهد با باب اسفنجی به مدرسه قایقرانی برود و درس بخواند. بدین ترتیب او به یکی از اعضای جدید مدرسه تبدیل می‌شود و سرکلاس می‌نشیند. منتها همان‌طور که همه ما می‌دانیم وقتی پاتریک پا به جایی بگذارد تمام برنامه‌ها و نظم را به هم می‌زند. کلاس قایقرانی خانم پاف نیز از این قاعده مستثنا نیست.

پاتریک در کلاس شروع به شلوغ‌کاری کرده و هر دفعه دردسر بزرگی به وجود می‌آورد. منتها از شانس بد باب اسفنجی هرکاری اشتباهی که دوستش انجام می‌دهد به گونه‌ای می‌نماید که انگار تقصیر او است. خانم پاف که فکر می‌کند باب آرامش کلاس را به هم زده، اسم او را از لیست دانش آموزهای نمونه خط می‌زند تا باب حسابی عصبانی شود. آقای اسفنجی که درباره نمرات و مدرسه خود خیلی جدی است تصمیم می‌گیرد در مقابل پاتریک درآید تا اجازه ندهد که شهرتش بیش از این خدشه‌دار نشود.

آقای خرچنگ از کسب یک میلیونیوم دلار خود حسابی خوشحال است

حال اگر بخواهیم در مورد بخش دوم این قسمت یعنی Clams صحبت کنیم باید بحث را به سمت آقای خرچنگ ببریم. در یک روز عادی یک مشتری عادی وارد رستوران خرچنگی می‌شود، خرید می‌کند و هزینه سفارش خود را می‌پردازد. منتها پولی که این مشتری معمولی به رستوران داده سرمایه آقای خرچنگ را به یک میلیون دلار می‌رساند و از این باب از ارزش بسیار بالایی برخوردار است. آقای خرچنگ هم که سر از پا نمی‌شناسد تصمیم می‌گیرد با باب اسفنجی و اختاپوس به تعطیلات برود و به همراه آن‌ها به ماهیگیری بپردازد.

اما خب از آنجایی که در مورد آقای خرچنگ صحبت می‌کنیم نباید انتظار یک تعطیلات معمولی را داشته باشیم. این سه نفر در یک شرایط بد آب و هوای شروع به ماهیگیری می‌کنند و باب اسفنجی در این میان دسته‌گل بزرگی به آب می‌دهد. او دلار ویژه آقای خرچنگ که او را به یک میلیونر تبدیل کرده روی قلاب ماهیگیری انداخته و آن را به سمت دریا پرت می‌کند. از بد روزگار یک صدف دریایی عظیم الجثه این دلار را می‌خورد تا آقای خرچنگ به مرز سکته کردن نزدیک شود.

ولی هنگامی که بحث پول و اسکناس در میان باشد آقای خرچنگ قید سن و سال و خطرات را می‌زند و غیرممکن‌ها را ممکن می‌سازد. او در طی یک حرکت آکرباتیک به سمت صدف دریایی می‌رود و به شکلی تحسین برانگیز دلار ویژه خود را پس می‌گیرد تا یکبار دیگر نشان دهد پول چه اهمیتی برای او دارد. نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: IMDB